به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

dadvar lotfollahzadeh

  • دادور لطف الله زاده*، مسعود یوسفی
    این تحقیق به منظور بررسی مقدار تغییرات فرسایش و ذخیره رطوبتی خاک در دو نوع کشت گندم و جو انجام پذیرفت. منطقه مورد مطالعه در 45 کیلومتری شمال خرم آباد در روستای پرسک اولیا از توابع شهرستان الشتر در حوضه هنام می باشد. غالب کشت منطقه گندم و در شیب های بالای 18 درصد انجام می گیرد. به منظور ترویج اصول صحیح کشت محصول و اثرات سوء تغییرات کاربری در پسرفت خاک و هدر رفت آب و اصول صحیح خاکورزی، دو سایت با شرایط کاملا یکسان در منطقه انتخاب شد. در سایت شاهد کشت متداول منطقه یعنی گندم و در سایت تیمار، جو چاودار دایمی کوهی، کشت گردید. علت انتخاب جوچاودار، فراوانی این گونه به طور طبیعی در مراتع منطقه، مقاومت آن در شرایط بد اکولوژیکی و اقلیمی، دایمی بودن آن و استفاده فراوان از این گونه در صنایع غذایی و صنعتی بود. برای تعیین مقدار فرسایش خاک، پارچه های مخصوص ژئوتکستایل در انتهای هر دو سایت نصب گردید و برای صحت اطمینان از مقدار فرسایش خاک از میخ های فرسایشی در سطح هر دو سایت نیز استفاده گردید و همچنین برای تعیین میزان رطوبت خاک از نمونه خاک های برداشته شده از عمق 0-25 سانتی متری خاک در فواصل زمانی 20 روزه از طریق توزین و خشک کردن استفاده گردید. نتایج سه ساله حاصل از اجرای این طرح نشان دهنده زیاد شدن مقدار محصول جو چاودار در واحد سطح در سال سوم نسبت به مقدار محصول گندم به میزان 71/19 درصد بوده است. کاهش مقدار فرسایش خاک سایت تیمار نسبت به سایت شاهد (گندم) به میزان 53 درصد برآورد شد. افزایش ذخیره رطوبتی خاک سایت چاودار در سال سوم، 3/91 درصد وزنی برآورد شد. هزینه نهاده های کشاورزی در سایت تیمار تقربیا به یک پنجم سایت شاهد تقلیل یافت. علاوه بر نتایج تحقیقی و علمی این طرح، از نتایج ترویجی آن میتوان به میزان مشارکت و استقبال بالای کشاورزان از این طرح اشاره کرد. مشاهده عینی نتایج طرح توسط استفاده کنندگان، اجرای این طرح در سطح بزرگ و مزرعه کشاورزی و نهایتا راغب شدن زارعین به تغییر الگوی کشت از گندم به چاودار در منطقه مورد مطالعه از دیگر مزایای این طرح می باشد.
    کلید واژگان: میخ های فرسایشی, ذخیره رطوبتی خاک, ژئوتکستایل, فرسایش خاک, گندم, چاودار
    Dadvar Lotfollahzadeh *, Masoud Yosefi
    The current research was carried out to study the amount of soil erosion and soil moisture storage in cultivation of two species from the Gramineae family . The study area was located 45 km north of Khorramabad in the village of PereskOlia, in the province of Alashatar in the Honam basin. Most of the cultivation in the area is wheat, cultivated on land with a slope of up to 18%, and in rangelands that have been converted to dry farmland. In order to promote the correct principles of crop cultivation and soil tillage, and in order to highlight the effects of land use change on soil condition and water loss, two sites were selected with identical conditions. On the control site wheat, the region’s most common crop, was cultivated and in the treatment site rye (Secalemontanum) was grown. The reason for selection of rye is the natural abundance of this species in the rangelands of the region, its resistance to harsh ecological and climatic conditions, its permanence and the extensive use of this species in the food industry and its several other industrial applications. To determine the amount of soil erosion, special geotextile fabrics were installed at the end of each site. To ensure the accuracy of soil erosion measurements, erosion pins were used in the both sites. Also, soil moisture content from the soil samples with depths of 0-25 centimeters was determined by weighing and drying samples in 20-day intervals during growth period. The three-year results after the implementation of this plan indicated that the amount of rye barley per unit area in the third year was 19.91% higher than the wheat yield in the control site. Soil erosion of the treatment site compared to the control site (wheat) decreased by about 53%, and soil moisture content of the rye site was 91.3% higher than the control site (wheat) in the third year. In addition, the cost of agricultural inputs in the treatment site was reduced to one-fifth in the treatment condition. Along with the scientific and investigative results of this project, its extensional results include the level of participation and interest in this project among farmers. Observing the project accomplish its objectives lead to farmers’ implementation of this plan at a large scale in agricultural fields. Finally, this study increased farmers’ willingness to change the cultivation pattern from wheat to rye in the study area.
    Keywords: Erosion Pins, Geo, textile, Soil erosion, Soil moisture storage, Wheat
  • حمیدرضا پیروان*، محسن شریعت جعفری، دادور لطف الله زاده
    این تحقیق در حوزه آبخیز سد لتیان به منظور تعیین ارتباط بین زمین لغزش ها و افزایش بار رسوبی رودخانه جاجرود انجام شده است. میزان رسوب دهی شش زیرحوزه آبخیز بالادست سد لتیان به دو روش برآوردی و مشاهده ای محاسبه شد. به کمک تصاویر ماهواره ای ETM+ و Google Earth، موقعیت مکانی بیش از 150 لغزش به وقوع پیوسته شناسایی و به نقشه درآمد. با مقایسه داده های رسوب مشاهده ای با داده های برآورد مدل MPSIAC در دو زیرحوضه لواسانات و کند- افجه مشخص شد که حوضه لواسانات کمتر از حوضه کند– افجه توان رسوبزایی دارد، ولی با این وجود، میزان رسوب مشاهده ای حوضه لواسانات بر اساس تن در سال حدود دو برابر حوضه کند-افجه است و این در حالی است که مساحت لغزش در لواسانات 1.8 و در کند– افجه 0.7 مساحت کل حوضه است. بر اساس رسوب دهی برآوردی به کمک مدل MPSIAC، متوسط وزنی تولید رسوب ویژه دو زیر حوضه کند– افجه با درصد مساحت لغزش 0.7 درصد و گرمابدر با درصد مساحت لغزش 2.4 درصد به ترتیب برابر با 387.02 و 431.39 مترمکعب بر کیلومتر مربع در سال است که بدین مفهوم است که با افزایش درصد نسبی مساحت زمین لغزش ها از 0.7 به 2.4 درصد، حدود 11.5 درصد رسوب دهی ویژه حوضه زیادتر شده است. بر اساس تحلیل داده های ایستگاه هیدرومتری رودک در خروجی حوضه جاجرود، متوسط دبی رسوب رودخانه جاجرود در نه ماهه اول سال 1383 و قبل از رخدادهای زمین لغزشی ناحیه حاجی آباد 6.17 تن بر روز بوده که در نه ماهه بعد از زمین لغزش به متوسط 16.9 تن بر روز افزایش یافته است. این مقدار معادل 170 درصد افزایش بار رسوبی رودخانه در نه ماهه بعد از رخدادهای مذکور است. نکته جالب توجه این است که این افزایش در حالی است که در این دوره حدود 30 درصد حجم جریان کاهش داشته است و این به مفهوم آن است که افزایش بار رسوبی نه تنها ناشی از افزایش دبی جریان نبوده بلکه کاهش 30 درصدی دبی جریان می توانسته در کاهش بار رسوبی نیز تاثیرگذار بوده باشد، بنابراین با در نظر گرفتن مساحت 20.45 هکتار زمین لغزش های فوق الذکر، هر هکتار زمین لغزش، موجب افزایش بیش از هشت درصد بار رسوبی رودخانه شده است.
    کلید واژگان: تصاویر ماهواره ای, سد لتیان, لواسانات, منحنی سنجه دبی - رسوب, MPSIAC
    Hamidreza Peyrowan *, Mohsen Shariat Jafari, Dadvar Lotfollahzadeh
    The study performed to determine the relationship between landslide and increasing sediment load in Latian dam watershed. Sediment yield of six sub-basins were estimated with by two methods of MPSIAC and hydrometric station . More than 150 landslides were mapped by ETM and Google Earth image processing. Comparing the observed data with MPSIAC output in Lavasanat and Kond-Afjeh sub-catchments, it became clear that Lavasanat has less sediment yield. But, despite of this subject, observed sediment yield in Lavasanat hydrometric station is about two times in Kond–Afjeh, while the landslides area in Lavasanat and Kond–Afjeh sub-basins are 1.8 and 0.7 percent of the area. Based on the estimated sediment yield of MPSIAC model, the weighted average of specific sediment yield for Kond-Afjeh and Garmabdar sub–basins with landslide area of 0.7 and 2.4 percent are 387.02 and 431.39 m3km-2y-1 respectively, which means that increasing the relative percentage of landslide area from 0.7 to 2.4 percent, specific sediment yield increases by 11.5 percent. Based on data analysis in Roodak hydrometric station in Jajrood basin, average sediment discharge of the river in the first nine months of 1383 before Hajyabad landslide was 6.17 tons per day that increased to an average of 16.9 tons per day at nine months after landslide. This amount is equivalent to 170 percent increasing of sediment load in nine months after mentioned event. The interesting point is that this increasing of sediment yield was in the period of about 30% decrease in water debit . This means that not only increasing sediment yield of the river is not related to the water debit, but also, about 30% reduction of water debit is should reduce sediment yield. So, regarding to the area of 20.45 ha of Hajabad landslide zone, each hectare of landslide area could increase more than 8% of the sediment load in the river.
    Keywords: Latian Dam, Lavasanat region, Sediment load, Landslide, sediment rating curve
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال