به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

e. fathi azar

  • الهه فتحی آذر، حجت الله حقگو*، مسعود نصرت آبادی، محمد صیاد نصیری، سمانه حسین زاده
    هدف

    اسکیزوفرنی یکی از ناتوان کننده ترین اختلالات روان شناختی و یکی از شایع ترین سایکوزها (Psychosis) می باشد. سطح عملکرد این بیماران می تواند تحت تاثیر اختلالات شناختی و به خصوص حافظه دیداری- فضایی قرار گیرد. توانبخشی شناختی می تواند به بهبود عملکردهای شناختی کمک کند. همچنین به نظر می رسد تحریک الکتریکی مغز (Transcranial Direct Current Stimulation; TDCS) نیز می تواند حافظه فعال این بیماران را افزایش دهد. در این مطالعه قصد داریم به بررسی اثر کاردرمانی به همراه TDCS بر عملکرد حافظه دیداری- فضایی و یادگیری دیداری در این گروه از بیماران بپردازیم.

    روش بررسی

    پژوهش حاضر از نوع مطالعه مداخله ای به صورت کارآزمایی بالینی با طرح پیش آزمون- پس آزمون دو گروهی و دو سو کور می باشد. در این پژوهش 24 نفر به روش نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. مداخله به صورت 12 جلسه 20 دقیقه ای برگزار شد. الکترود آند در منطقه F3 یا همان DLPFC چپ و الکترود کاتد روی منطقه سوپرا اوربیتال (Supra Orbital) سمت مقابل قرار داده شد. تمام شرکت کنندگان هر جلسه 3 تمرین شناختی  مربوط به حافظه دیداری - فضایی انجام دادند و همچنین به مدت 30 دقیقه خدمات کاردرمانی روانی- اجتماعی دریافت کردند. عملکرد حافظه دیداری - فضایی  بیماران به  وسیله دو آزمون حافظه شناسایی فضایی (Spatial Recognition Memory; SRM) و یادگیری وابسته زوجی (Paired Associate Learning; PAL)، مورد ارزیابی قرار گرفت.

    یافته ها

    نتایج مطالعه نشان داد که استفاده از تحریک الکتریکی مغز به همراه تمرینات شناختی و خدمات کاردرمانی می تواند باعث افزایش معنادار (0/05>p) عملکرد حافظه دیداری- فضایی و همچنین یادگیری دیداری شود. نتایج SRM (p=0/004) بعد از مداخله بین دو گروه تفاوت معنادار داشت. نتایج تست PAL (p=0/01) نیز بعد از مداخله معنادار شد.

    نتیجه گیری

    در این مطالعه مشخص شد که در صورت همراهی تحریک الکتریکی با تمرینات شناختی و کاردرمانی، می توان در مدت کوتاهی عملکرد حافظه دیداری- فضایی و یادگیری دیداری را تقویت نمود.

    کلید واژگان: اسکیزوفرنی, حافظه دیداری- فضایی, کاردرمانی, اختلالات شناختی, توانبخشی, تحریک الکتریکی مغز
    E Fathi Azar, H Haghgoo *, M Nosratabadi, M Sayadnasiri, S Hosseinzadeh
    Purpose

    Schizophrenia is one of the most debilitating psychological disorders and one of the most common psychoses. The level of performance of these patients can be affected by cognitive disorders and especially visual-spatial memory. Cognitive rehabilitation can help improve cognitive functions. It also seems that electrical brain stimulation via transcranial direct current stimulation (TDCS) can increase the working memory of these patients. In this study, we intend to investigate the effect of occupational therapy with TDCS on visual-spatial memory function and visual learning in this group of patients.

    Methods

    The present study is an interventional study in the form of a clinical trial with a double blind, pretest-posttest design. 24 people were selected by convenient non probability sampling method and randomly assigned into the control/intervention group. The intervention was conducted in 12 sessions of 20 minutes. The anode electrode was placed on the left F3 or left Dorsolateral Prefrontal Cortex (DLPFC) region and the cathode electrode was placed in the supraorbital region on the opposite side. All participants performed 3 cognitive tasks related to visual-spatial memory in each session and also received psychosocial occupational therapy services for 30 minutes. Participants' visual-spatial memory and learning were assessed by Spatial Recognition Memory (SRM) and Paired Associate Learning (PAL).

    Results

    The results of the study showed that the application of electrical brain stimulation along with cognitive tasks and occupational therapy services can significantly increase (p<0.05) visual-spatial memory as well as visual learning. The results of SRM (P=0.004) test after the intervention were significantly different between the two groups. The results of PAL test (p=0.01) were also significant after the intervention.

    Conclusion

    The present study has found that if electrical stimulation is accompanied by cognitive tasks and occupational therapy, the function of visual-spatial memory and visual learning can be strengthened in a short time.

    Keywords: Schizophrenia, Visuospatial memory, Occupational Therapy, Cognitive dysfunctions, Rehabilitation, Brain ‎electrical stimulation
  • داود طهماسب زاده شیخلار*، اسکندر فتحی آذر، مریم صنیعی
    پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب و ادراک معلمان دوره ابتدایی شهر تبریز از برنامه درسی علوم تلفیقی انجام یافته است. روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی می باشد. شرکت کنندگان در این پژوهش، تمامی معلمان دوره ابتدایی شهر تبریز بودند که با رویکرد نمونه گیری هدفمند و به روش گلوله برفی انتخاب شدند. حجم نمونه با توجه به ماهیت پژوهش کیفی تا اشباع نظری داده ها)16(نفر ادامه یافت. داده ها از طریق مصاحبه ی عمیق نیمه سازمان یافته گردآوری شدند. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات روش کدگذاری موضوعی و استفاده از روش اسمیت بود. روایی پژوهش از نوع روایی درونی بود که آنالیز داده ها توسط دو نفر از نویسندگان مقاله به منظور بازسازی واقعیت انجام گردید. سپس داده ها و تفسیر از آن ها در اختیار معلمان قرار گرفت، تا صحت داده ها و تفسیر از آن ها را تایید کنند. برای افزایش پایایی، مصاحبه ها با یک برنامه قبلی در یک فضای مناسب و رعایت شرایط مصاحبه و به دور از سوگیری و اعمال نظر شخصی انجام گرفت. از تحلیل داده ها، 16 مضمون فرعی استخراج شد و این مضامین به ترتیب در 5 مضمون اصلی (مفهوم شناسی تلفیق، اصول آموزشی تلفیق، اصول یادگیری تلفیق، آثار تلفیق در برنامه درسی، وضعیت تلفیق) طبقه بندی شدند. یافته های تحقیق نشان داد برنامه درسی علوم تلفیقی از دیدگاه معلمان دارای مفهوم، اصول، آثار و وضعیت مختلفی است که نشانگر برداشت های آنان از مقوله ی برنامه درسی تلفیقی در عمل و کیفیت اجرای آن در نظام آموزشی است.
    کلید واژگان: ادراک معلمان, برنامه درسی علوم تلفیقی, دوره ابتدایی, مطالعات پدیدارشناختی
    Davood Tahmasebzadeh Sheikhlar *, E Fathiazar, M Saniee
    The present study aimed to investigate the experiences and perceptions of elementary school teachers in Tabriz from the integrated science curriculum. The research method is qualitative and phenomenological type. Participants in this study were all primary school teachers in Tabriz who were selected by targeted sampling and snowball. The sample size was compiled according to the nature of the qualitative research to the theoretical saturation of the data (16) .The data were collected through a semi-structured, deep-seated interview; the method of information analysis was the method of coding the subject and using the Smith method. The validity of the study was internal validity, which was done by two authors in order to rebuild the reality. Then, the data and interpretation were provided to teachers to confirm the accuracy of the data and interpretation of them. To increase reliability, the interviews were conducted with an earlier program in an appropriate atmosphere and adherence to interviewing conditions, away from bias and personal conduct. From the data analysis, 16 sub-themes were extracted and these themes were categorized in five main themes (integration conceptualization, integration training principles, integration learning principles, integration effects in syllabus, integration status). The findings of the research showed that the syllabus of combined science from the viewpoint of teachers has different concepts, principles, works and situations that indicate their perceptions of the integrated curriculum in practice and the quality of its implementation in the educational system.
    Keywords: Teacher's Perception, integrated sciences Curriculum, Elementary, Phenomenological Studies
  • اسکندر فتحی آذر*، غلامحسین میکائیلو، یوسف ادیب، علی اصغر خلاقی

    پژوهش حاضر با هدف تعیین ویژگی های مطلوب برنامه درسی آموزش همراه با تولید در رشته خیاطی شاخه کاردانش صورت پذیرفته است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و به روش توصیفی-پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری شامل کل هنرآموزان رشته خیاطی شاخه کاردانش کشور بوده که از مجموع 1720 هنرآموز رشته خیاطی، مطابق با فرمول کوکران 314 نفر به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب شدند.جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید، که روایی آن توسط متخصصان برنامه ریزی درسی و آموزشی و هنرآموزان خیاطی تایید و پایایی آن نیز از طریق محاسبه آلفای کرانباخ 845/. به دست آمد. نتیجه پژوهش نشان داد که در تعیین ویژگی های مطلوب برنامه درسی آموزش همراه با تولید باید علاوه بر ویژگی های لازم برای عناصر برنامه درسی از قبیل؛ اهداف، محتوا، روش های یاددهی-یادگیری، ارزشیابی، زمان، مکان و گروه بندی به برخی ویژگی های مولفه های مربوط به این الگو از قبیل؛ میزان تولید، نحوه تامین هزینه، نحوه خرید مواد اولیه و فروش محصولات و شایستگی های غیر فنی نیز توجه شود.

    کلید واژگان: ویژگی های مطلوب, آموزش همراه با تولید, هنرستان کاردانش, رشته خیاطی
    E. Fathiazar *, Gh.H. Mikaeiloo, Y. Adib, A.A. Khallaghi

    The current study has been done with the aim of determining the desirable features of the curriculum  education along with production in sewing field of vocational schools. This research is practical in purpose and  is done using a descriptive-survey method. The statistical population  includes all the sewing field trainees of vocational schools in Iran. From among a total number of 1720 sewing filed trainees, 314 people were chosen by the random stratified method  according to Cochran formula. In order to gather data, a researcher-made questionnaire was used. The questionnaire’s validity was confirmed by curriculum and educational planners as well as sewing trainees. Its reliability was obtained  by Cronbach's alpha method, 0.845. The results of the research  indicate that in determining the desirable features of the curriculum education along with production, in addition to the required properties for the curriculum elements including purposes, contents, teaching-learning methods, evaluation, time, site and groupings, some properties of the components related to this pattern  including the amount of production, the funding method, the way of buying raw materials and selling the products and non-technical competencies need to be noticed.

    Keywords: Desirable features, Education along with production, Vocational schools, Sewing field
  • محسن تقی زاده، اسکندر فتحی آذر*، حمداله حبیبی
    هدف اصلی این پژوهش، مطالعه تجارب معلمان و دانش آموزان دوره ی متوسطه در استفاده از فنآوری بوده است. در این پژوهش از روش تحقیق کیفی و از نوع پدیدارشناسی استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه دبیران و دانش آموزان دوره متوسطه شهر بهبهان بود. بنابراین بر اساس روش نمونه گیری هدفمند، مصاحبه های نیمه سازمان یافته با هشت معلم و شش دانش آموز دراستفاده از فنآوری صورت گرفت. برای حصول اطمینان از قابلیت اعتمادپذیری داده های پژوهش از روش مطالعه مکرر، مقایسه مستمر داده ها، خلاصه سازی و دسته بندی اطلاعات بدون این که داده ها آسیبی ببینند استفاده شد. داده ها با استفاده از روش پیشنهادی اسمیت تجزیه و تحلیل شدند. دراستفاده از فنآوری سه مضمون اصلی شامل کارآیی استفاده از فنآوری، موانع استفاده از فنآوری و عوامل موثر بر استفاده بیشتر از فنآوری به دست آمد. همچنین یافته ها نشان داد که دبیران و دانش آموزان در استفاده از فنآوری با مسایل متعددی روبرو هستند . از مهم ترین مسایل، جدی نگرفتن کتاب آموزش رایانه، قبول شدن در آزمون سراسری، علاقه معلمان و نوع درس را می توان اشاره کرد.
    کلید واژگان: تجارب, استفاده از فنآوری, پدیدارشناسی
    M. Taghizadeh, E. Fathiazar *, H. Habibi
    The main purpose of this study is to investigate high school teachers’ and students’ experience in using technology. The quality and phenomenology method has been applied in this study. The statistic population includes all high school teachers and students in Behbahan city. Therefore, based on purposive sampling method, semi-structured interviews have been done with 8 teachers and 6 students in Behbahan with regard to the use of technology. To ensure the reliability of research data, continuous study method and comparison of the data, summarizing and classifying the information was used without causing any damage to data. The data were analyzed by Smith´s suggested method. In using technology three main themes gained including the effective use of technology, barriers in using technology, factors influencing the use of technology. Three major themes were extracted from the findings that can depict teachers and students’ experiences in the use of technology. The finding revealed that teachers and students are faced with many problems in using technology. The most important issues include; (a) ignoring computer training books (b) pass the entrance examination (c) teachers’ interest and (d) type of course.
    Keywords: Experience, Use of technology, Phenomenology
  • وحید زمان زاده، اسکندر فتحی آذر، لیلا ولیزاده، فریبرز روشنگر *
    پیش زمینه و هدف

    قضاوت بالینی پدیده پیچیده ای است که پرستاران تازه کار را در فرآیند تصمیم گیری با چالش مواجه می سازد؛ لذا هدف از این مطالعه، تبیین تجارب پرستاران تازه کار از چالش های موجود در مسیر دستیابی به شایستگی در قضاوت بالینی می باشد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه با روش کیفی و با استفاده از نمونه گیری هدفمند، متشکل از 30 پرستار تازه کار در بیمارستان های آموزشی چهار استان شمال غرب ایران و در طول دو سال انجام پذیرفت. داده ها با استفاده از مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته جمع آوری گردید و با روش تحلیل محتوای کیفی مورد تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    نتایج این مطالعه، چالش های اصلی پرستاران تازه کار را در دستیابی به شایستگی در چهار طبقه بررسی های ناکارآمد، تعاملات ضعیف، مشکلات مهارتی و تصمیمات نامطمئن و هشت زیر طبقه مشاهدات بدون ساختار، کاوش های سطحی، مشکلات ارتباطی، سوء درک ها، نا آشنائی با مهارت ها، فقدان تبحر، خطاهای تصمیم گیری و تعارض در انتخاب نشان داد.

    بحث و نتیجه گیری

    دستیابی به مهارت ها در قضاوت بالینی، جزء شایستگی های حرفه ای پرستاران تازه کار است لذا آشنائی با چالش های موجود می تواند مدیران آموزشی و اجرائی کشور را در برنامه ریزی به جهت کاستن از این چالش ها، توانمند سازی پرستاران و پیشگیری از تبعات نامطلوب آن یاری نماید.

    کلید واژگان: چالش, پرستار تازه کار, شایستگی, قضاوت بالینی
    V. Zamanzadeh, E. Fathiazar, L. Valizadeh, F. Roshangar
    Background and Aims

    Clinical judgment is a complex phenomenon which can cause challenges for newly graduated nurses in the decision making process. The aim of this study was to describe the experiences of newly graduated nurses’ challenges on the road to gain competence in clinical judgment.

    Materials and Methods

    This qualitative study was conducted using the purposive sampling method and was based on the data saturation principle. Data were collected from 30 newly graduated nurses who were working in teaching hospitals in four northwest provinces of Iran during the two past years. Data was collected by means of in-depth semi-structured interviews. Qualitative content analysis was used to analyze the data.

    Results

    The main challenges for the newly graduated nurses to gain competence in clinical judgment were four categories including: ineffective assessments, weakly interacting, skill related problems and unreliable decisions, and also eight sub-categories including unstructured observations, perfunctory exploration, communication problems, misapprehension, unfamiliarity with the skills, lack of conversance, decision making errors and conflict in the selection.

    Conclusion

    Achieving to the clinical judgment skills is a professional competence for newly graduated nurses. The familiarity with these challenges can help educational and executive managers to plan new programs for mitigating these challenges and to prevent undesirable consequences.

    Keywords: challenge, newly graduated nurse, competence, clinical judgment
  • پرخیده حسنی، حیدرعلی عابدی، کاظم محمد، اسکندر فتحی آذر

    مصرف تنباکو علت عمده و قابل اجتناب بسیاری از بیماریها و مرگ ومیرها می‌باشد. هدف‌ پژوهش‌ حاضر، بررسی‌ کارآیی مداخله پرستاری بر پایه ‌ فراتیوری‌ تغییر در ترک‌ سیگار دبیران‌ آموزش‌ و پرورش‌ شهرتبریز بود. پژوهش حاضر مطالعه‌ای نیمه‌تجربی بود. نمونه‌ مورد مطالعه‌ را 200 مدرس‌ فوق‌ دیپلم‌ و بالاتر آموزشگاه های‌ نواحی‌ پنجگانه‌ آموزش‌ وپرورش‌ شهر تبریز تشکیل‌ دادند که‌ بطور تصادفی‌ به‌ دو گروه‌ صد نفره‌ آزمایش‌ و کنترل‌ تقسیم‌ شدند. متغیرمستقل‌ را مداخله‌ پرستاری‌ ترک‌ سیگار تشکیل‌ داد که‌ براساس‌ مفاهیم‌ و فرضهای‌ اصلی‌ فراتیوری‌ تغییر طراحی‌شده‌ بود. متغیرهای‌ وابسته‌ عبارت‌ بودند از: کارآمدی‌ شخصی‌، تعادل‌ تصمیم‌گیری‌، و رفتار سیگار کشیدن‌. ابزار گردآوری‌ داده‌ها پرسشنامه‌های‌ دموگرافیک‌ اجتماعی‌ و تاریخچه‌ سیگار کشیدن‌، رفتار سیگار کشیدن‌،پرسشنامه‌ کارآمدی‌ شخصی‌ و تعادل‌ تصمیم‌گیری‌ بود. از آمار توصیفی‌ و تحلیلی‌ (آزمون‌ t مستقل‌ و وابسته‌،آزمون‌ مربع‌ کای‌، و...) جهت‌ آزمون‌ فرضیات‌ تحقیق‌ استفاده‌ شد. نتایج‌ نشان‌ دادکه‌ 48 نفر(5/58 درصد) ازآزمودنیهای‌ گروه‌ آزمایش‌ بعداز مداخله‌ پرستاری‌، سیگار را بطور کامل‌ ترک‌ کردند (001/0P< و 336/44= 2 (X. مقایسه‌ رفتار سیگار کشیدن (001/0P< و 482/6= (t و کارآمدی‌ شخصی(001/0P< و697/6= (t گروه‌ آزمایش‌قبل‌ و بعد از مداخله‌، اختلاف‌ معنی‌ دار آماری‌ را نشان‌ داد. تعادل‌ تصمیم‌گیری‌ در گروه‌ آزمایش‌ قبل‌ و بعد از مداخله‌ و نیز در مقایسه‌ با گروه‌ کنترل‌اختلاف‌ معنی‌ دار آماری‌ نداشت‌. اگرچه‌ فراتیوری‌ تغییر در طراحی‌ مداخله‌ پرستاری‌ ترک‌ سیگار مفید بود، اما سازه‌ تعادل‌ تصمیم‌گیری‌در گروه هایی‌ با فرهنگ‌ متفاوت‌ به‌ تحقیق‌ بیشتری‌ نیاز دارد.

    کلید واژگان: استعمال دخانیات, پرستاری, ترک سیگار
    P .Hassani *, HA .Abedi, K. Mohammad, E .Fathi Azar

    Tobacco use is the major avoidable cause of disease and death. This investigation was undertaken to evaluate the efficiency of trans-theoretical model of change in smoking cessation among secondary school teachers in Tabriz by use of nursing intervention. This investigation was a quasi-experimental research. Participants in this research were 200 male graduate teachers of five educational districts in Tabriz. Subjects were randomly divided to two control and experimental groups (100 in each). The independent variable was nursing smoking cessation intervention and dependent variables were: self-efficacy, decisional balance, and smoking behavior. Data collection instruments were socio-demographic and smoking history, smoking behavior, self-efficacy and decisional balance questionnaires. Descriptive and analytical statistic (dependent and independent T-test, x2, and . . .) was used for testing the research hypothesis. Results showed 48 (58.5%) subjects of experimental group quite smoking completely after nursing intervention (x2 = 44.336, p<0.001). Comparison of smoking behavior (t=6.482, P<0.001) and self-efficacy (t=6.697, P<0.001) in experimental group before and after intervention, showed statistical significant difference. Decisional balance in experimental group before and after intervention, and also in comparison with control group, did not had significant difference. Although trans-theoretical change model was useful in designing nursing smoking cessation intervention, but more research is needed for decisional balance construct in diverse cultural groups.

    Keywords: Nursing, Smoking, Smoking Cessation
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال