ebrahim ghezelbash
-
نشریه جستارهای باستان شناسی ایران پیش از اسلام، سال هشتم شماره 1 (پیاپی 15، بهار و تابستان 1402)، صص 162 -175براساس منابع مکتوب تاریخی سده های نخستین اسلامی، شهر ارجان به عنوان مرکز کوره ارجان در دوران ساسانی و اسلامی جایگاه سیاسی بسیار مهمی در جنوب غربی ایران داشته است. بررسی و مطالعه قلاع و استحکامات این شهر از آن رو مهم است که با وجود اهمیت زیاد این شهر، نه تنها در متون تاریخی هیچ گونه اشاره ای به استحکامات این شهر نگردیده، بلکه در تهاجمات مختلفی که طی پنج سده از آغاز ورود اسلام به ایران تا پایان دوره سلجوقی به ویرانی آن ختم گردید مقاومتی از سوی قلعه نشینان شهر نیز گزارش نشده است. بررسی و مطالعه باستان شناختی پیشینه ساخت و جایگاه قلاع و استحکامات مرتبط با سازمان دفاعی شهر ارجان و تاثیر عناصر چشم انداز طبیعی بر مکان گزینی قلاع و رعایت اصول پدافند غیرعامل این شهر، از مهمترین اهداف پژوهش حاضر است. در این مقاله در پی پاسخ به این پرسش ها هستیم: 1- چشم انداز طبیعی منطقه چه تاثیراتی بر سازمان دفاعی شهر ارجان داشته است؟ 2- قدمت قلاع و استحکامات دفاعی و دیده بانی شهر ارجان به چه دوره ای بر می گردد؟ 3- جایگاه قلاع و استحکامات شهر ارجان در سازمان دفاعی این شهر چگونه بوده است؟ در این مقاله براساس بررسی منابع مکتوب تاریخی و جغرافیایی دوران اسلامی و همچنین شواهد باستان شناختی حاصل از بررسی های میدانی باستان شناختی، با رویکرد توصیفی- تاریخی، به موضوع خواهیم پرداخت. نتایج این پژوهش نشان می دهد سازمان دفاعی شهر ارجان در آغاز شکل گیری این شهر یعنی دوره ساسانی، بیش از هر عامل دیگری بر کنترل و دیده بانی تنگه های ارتباطی شمال و شرق این شهر، متمرکز بوده است، به طوری که بر فراز تنگه تکاب سه قلعه وجود داشته است. با توجه به یافته های باستان شناختی سفال و شواهد معماری، پیشینه ساخت این قلاع به دوره ساسانی بر می گردد، لیکن در دوران اسلامی تنها سه قلعه در ضلع جنوبی تنگه تکاب، یعنی قلعه های کلات، خیرآباد و قلعه نادر به حیات خود در دوره اسلامی ادامه داده اند که از لحاظ وسعت و موقعیت نیز جایگاه استراتژیکی در میان قلاع دیگر داشته اند.کلید واژگان: شهر ارجان, سازمان دفاعی, قلاع و استحکاماتArrajan (also spelled Argan and Arjan), the metropolis of the Arrajan Khureh, retained a chief political position in southwest Iran during the Sassanian and Islamic periods on the authority of the earliest Islamic historical sources. The merit of exploring the fortifications of this ancient city lies in the fact that, notwithstanding its eminence, the historical evidence lacks not only references to Arrajan’s fortifications but also any hints on the local fort dwellers’ resistances in recurrent occasions of invasion during the five centuries spanning Islam’s arrival in Iran to the Seljuk’s demise, which amounted to the city’s demolition. Archaeologically examining the construction date and the placement of the fortifications forming Arrajan’s defensive system, the role the elements of natural landscape played in the location of the forts, and whether or not the passive defense principles were abided by were the major objectives the present study pursued. Thus, here we attempted to provide answers to the following questions: 1) How did the natural landscape inform Arrajan’s defensive system? 2) To which periods do its forts and defensive and observing fortifications date back? 3) What was the place of its fortifications in the defensive system of the city? Drawing on the sources of Muslim historians and geographers as well as evidences from field surveys, we addressed these topics through a descriptive-historical approach. The results showed that Arrajan’s defensive system at the dawn of the city’s lifespan, i.e. the Sassanian period, was focused principally on controlling the northern and eastern gorges that gave access to the city, to the extent that three forts sat above Tang-e Takab.Keywords: Arrajan, Defensive system, Fortifications
-
نشریه جستارهای باستان شناسی ایران پیش از اسلام، سال هفتم شماره 2 (پیاپی 14، پاییز و زمستان 1401)، صص 162 -175براساس منابع مکتوب تاریخی سده های نخستین اسلامی، شهر ارجان به عنوان مرکز کوره ارجان در دوران ساسانی و اسلامی جایگاه سیاسی بسیار مهمی در جنوب غربی ایران داشته است. بررسی و مطالعه قلاع و استحکامات این شهر از آن رو مهم است که با وجود اهمیت زیاد این شهر، نه تنها در متون تاریخی هیچ گونه اشاره ای به استحکامات این شهر نگردیده، بلکه در تهاجمات مختلفی که طی پنج سده از آغاز ورود اسلام به ایران تا پایان دوره سلجوقی به ویرانی آن ختم گردید مقاومتی از سوی قلعه نشینان شهر نیز گزارش نشده است. بررسی و مطالعه باستان شناختی پیشینه ساخت و جایگاه قلاع و استحکامات مرتبط با سازمان دفاعی شهر ارجان و تاثیر عناصر چشم انداز طبیعی بر مکان گزینی قلاع و رعایت اصول پدافند غیرعامل این شهر، از مهمترین اهداف پژوهش حاضر است. در این مقاله در پی پاسخ به این پرسش ها هستیم: 1- چشم انداز طبیعی منطقه چه تاثیراتی بر سازمان دفاعی شهر ارجان داشته است؟ 2- قدمت قلاع و استحکامات دفاعی و دیده بانی شهر ارجان به چه دوره ای بر می گردد؟ 3- جایگاه قلاع و استحکامات شهر ارجان در سازمان دفاعی این شهر چگونه بوده است؟ در این مقاله براساس بررسی منابع مکتوب تاریخی و جغرافیایی دوران اسلامی و همچنین شواهد باستان شناختی حاصل از بررسی های میدانی باستان شناختی، با رویکرد توصیفی- تاریخی، به موضوع خواهیم پرداخت. نتایج این پژوهش نشان می دهد سازمان دفاعی شهر ارجان در آغاز شکل گیری این شهر یعنی دوره ساسانی، بیش از هر عامل دیگری بر کنترل و دیده بانی تنگه های ارتباطی شمال و شرق این شهر، متمرکز بوده است، به طوری که بر فراز تنگه تکاب سه قلعه وجود داشته است. با توجه به یافته های باستان شناختی سفال و شواهد معماری، پیشینه ساخت این قلاع به دوره ساسانی بر می گردد، لیکن در دوران اسلامی تنها سه قلعه در ضلع جنوبی تنگه تکاب، یعنی قلعه های کلات، خیرآباد و قلعه نادر به حیات خود در دوره اسلامی ادامه داده اند که از لحاظ وسعت و موقعیت نیز جایگاه استراتژیکی در میان قلاع دیگر داشته اند.کلید واژگان: شهر ارجان, سازمان دفاعی, قلاع و استحکاماتArrajan (also spelled Argan and Arjan), the metropolis of the Arrajan Khureh, retained a chief political position in southwest Iran during the Sassanian and Islamic periods on the authority of the earliest Islamic historical sources. The merit of exploring the fortifications of this ancient city lies in the fact that, notwithstanding its eminence, the historical evidence lacks not only references to Arrajan’s fortifications but also any hints on the local fort dwellers’ resistances in recurrent occasions of invasion during the five centuries spanning Islam’s arrival in Iran to the Seljuk’s demise, which amounted to the city’s demolition. Archaeologically examining the construction date and the placement of the fortifications forming Arrajan’s defensive system, the role the elements of natural landscape played in the location of the forts, and whether or not the passive defense principles were abided by were the major objectives the present study pursued. Thus, here we attempted to provide answers to the following questions: 1) How did the natural landscape inform Arrajan’s defensive system? 2) To which periods do its forts and defensive and observing fortifications date back? 3) What was the place of its fortifications in the defensive system of the city? Drawing on the sources of Muslim historians and geographers as well as evidences from field surveys, we addressed these topics through a descriptive-historical approach. The results showed that Arrajan’s defensive system at the dawn of the city’s lifespan, i.e. the Sassanian period, was focused principally on controlling the northern and eastern gorges that gave access to the city, to the extent that three forts sat above Tang-e Takab.Keywords: Arrajan, Defensive system, Fortifications
-
فرآیند تغییرات اقلیمی در بلندمدت می تواند منجر به کاهش حضور افراد در فضاهای باز و پناه بردن به فضای بسته، خصوصا در اقلیم گرم وخشک، گردد. این مسئله موجب کاهش سلامتی افراد در اثر افزایش درجه ی حرارت شده، و میزان مصرف انرژی را در ساختمان ها به دلیل استفاده ی طولانی مدت از فضای بسته، بالا می برد؛ بنابراین با توجه به نیاز ارائه ی راهکارهای اقلیمی جهت بهبود کیفیت آب و هوایی فضاهای باز و مقایسه ی آن با معماری بومی، این پژوهش به دنبال سنجش سطح سازگاری حیاط مرکزی خانه های سنتی دوره ی قاجاریه با شرایط اقلیمی در شهر شیراز است. به بیانی این سوال مطرح است که، ویژگی های فیزیکی و محیطی همچون درصد فضای باز، جهت گیری، زاویه ی دید آسمان، پوشش گیاهی، آب و مصالح مشخص، چگونه می تواند در آسایش حرارتی و میزان استفاده ی افراد از فضا تاثیرگذار باشد. از این رو با هدف تعیین اولویت تاثیرگذاری مولفه های فوق تعداد 7 مورد از خانه های دوره ی قاجار در سطح شیراز انتخاب شده و با استفاده از نرم افزار ENVI-met 4 basic که جهت شبیه سازی سه بعدی و سنجش شرایط خرداقلیم شهری مورد استفاده قرار می گیرد، به سنجش سطح آسایش حرارتی برمبنای شاخص PMV پرداخته شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن ست که در حیاط خانه هایی که دارای کمترین ضریب دید آسمان و مساحت هستند، سایه اندازی بیشتری دیده می شود، که در نتیجه ی شرایط آسایش حرارتی بیرونی بهتری را برای ساکنین ایجاد می کنند. همچنین جهت بهینه ی چرخش حیاط حدود 27 درجه متمایل به جنوب غربی است؛ هرچند نباید از فاکتورهایی از قبیل سایه اندازی درختان و تاثیر رطوبتی حوض های آب در تلطیف هوای خرداقلیم حیاط های مرکزی چشم پوشی کرد. ضرایب به دست آمده از تحلیل ها، نشان از همبستگی معناداری مابین «دمای متوسط تابشی» با «شاخص آسایش حرارتی PMV» در اقلیم گرم و خشک شیراز دارد.کلید واژگان: خانه های شیراز, دوره ی قاجار, آسایش حرارتی بیرونی, حیاط مرکزی, ENVI-metClimate change trend is at the forefront of global research priorities, so that in the case of rising temperatures in most countries, in particular, the warm and dry climate will be reduced by the presence of people in open spaces and refuge in open spaces. This reduces the health of people and diseases caused by the increase in temperature, in addition, energy consumption in buildings due to long-term use of closed space. Therefore, due to the need to provide climate solutions to improve the air quality of open spaces, this research seeks to measure the level of compatibility of the traditional courtyard with the climatic conditions in the city of Shiraz. In an attempt to answer this question, the use of a set of conditions such as percentage of open space, orientation, sky viewing angles, vegetation, water and specific materials can influence the comfort of heat and the amount of people using space. Therefore, with the aim of determining the priority of the effect of the above components, seven houses of the Qajar period in Shiraz were selected and using the ENVI-met 4 basic software, the thermal comfort level was calculated based on the PMV index. The results of the research indicate that the courtyards of the houses with the lowest visibility of the sky and the area have more shading, resulting in a better external thermal comfort for the inhabitants. However, factors such as shadowing of trees and the effect of moisture in water basins should not be ignored in stretching the rugged air of the central courtyards. The coefficients obtained from the analysis showed a significant correlation between the "average radiant temperature" and "PMV thermal comfort index" in the warm and dry climate of Shiraz. Kay words: Shiraz’s Houses, Climate wisdom, External thermal comfort, Central courtyard, ENVI-met,ghajar era.Keywords: Shiraz’s Houses, Climate wisdomt, External thermal comfort, Central courtyard, ENVI-met
-
دشت بهبهان منطقه ای است که در آن، کوه های بلند زاگرس به دشت های پست خوزستان منتهی می شود. این دشت به دلیل وجود رودخانه های پرآبی مانند مارون و نیز وجود زمین های حاصل خیز، به لحاظ زیستی، شرایط بسیار مساعدی را برای شکل گیری استقرارهای انسانی از پیش ازتاریخ تا دوره ی معاصر، فراهم آورده است. نتایج حاصله، برآمده از دو فصل بررسی در منطقه ی منصورآباد بهبهان است؛ این منطقه در بخش های شمال و شمال شرقی دشت بهبهان قرار دارد. محدوده ی بررسی منطقه ای به مساحت حدود 150 کیلومتر مربع و هدف اصلی این برنامه، مستندسازی و شناسایی آثار باستانی موجود در محدوده ی لرزه نگاری اکتشاف نفت منطقه ی منصورآباد بود. روش بررسی به صورت گسترده و تااندازه ای فشرده و براساس نقشه های 25000/1 منطقه، برای بررسی موقعیت جغرافیایی و ثبت آثار باستانی بود. در این بررسی، ثبت محوطه های باستانی با استفاده از دستگاه مکان یاب GPS و نمونه برداری از یافته های سطحی به روش دلبخواه انجام گردید. در یک نگاه کلی می توان چشم انداز زمین ریخت شناسی منطقه ی بررسی شده را به 3 بخش دشت، تپه ماهورهای کوهپایه ای و کوهستان تقسیم نمود. قسمت دشت شامل بخش هایی از شمال دشت بهبهان می شود؛ تپه ماهورهای کوهپایه ای، زمین هایی با پستی وبلندی ملایم است که از بخش های شمال، شرق، شمال شرق و شمال غرب به دشت بهبهان منتهی شده و در بخش های دیگر به رشته کوه های خائیز و بدیل ختم می شود. منطقه ی کوهستانی نیز شامل بخش هایی از رشته کوه خائیز و رشته کوه بدیل است. نتیجه ی بررسی های انجام شده در منطقه ی منصورآباد، شناسایی مجموعه ای متشکل از 55 محوطه از دوره های مختلف، شامل: تپه، پراکندگی سفال، پراکندگی سفال و معماری، پراکندگی دست ساخت های سنگی و معماری، پراکندگی معماری و چندین سازه ازجمله بنای امامزاده ، دژ، آسیاب ، بنای مسکونی و استودان است. آثار شناسایی شده در بخش های مختلف چشم انداز زمین ریخت شناسی منطقه ی بررسی، از جمله دامنه ی ارتفاعات، دهانه ی تنگه ها و پشته های طبیعی تپه ماهورهای کم ارتفاع قرار گرفته اند. به نسبت دوران اسلامی، آثار متعلق به دوره های پیش ازتاریخ و تاریخی، درصد کم تری از آثار شناسایی شده را تشکیل می دهند. شمار قابل توجهی از محوطه های شناسایی شده از نوع محوطه های با معماری سنگی خشکه چین بوده که با استفاده از تکه سنگ های کوچک و بزرگ تراش خورده ساخته شده اند. درمجموع پراکندگی سفال بر سطح این محوطه ها کم بوده و برخی از آن ها بدون سفال اند.
کلید واژگان: بهبهان, منصورآباد, بررسی باستان شناختی, گاه نگاری نسبیBehbahan plain in Southwest of Iran, is a region where high peaks of the Zagros Mountain meet the lowland plains of Khuzistan. The plain, due to several rivers including the Maroun River which originates from the high peaks deep into the Zagros, and fertile lands has been a locus for nucleation and subsequent development of human settlements since prehistoric periods to the modern times. In August and October of 2007, the authors of this article were conducted a settlement survey in Mansour Abad area, North and Northeast of the Behbahan plain, covering 150 km. The principal aim of the survey was identification of ancient sites in an area which was subjected to seismic prospection for the Iranian Oil Company. In fact, it was a rescue operation to minimize the possible risks to the ancient sites of the area. The survey method was extensive using GPS to locate the surveyed sites on topographic maps with scale 1/25000. The surface materials were gathered using random survey. The surveyed region can be divided into several landscapes, including: Mansour Abad Plain, the hilltop rolling hills in North, East, Northeast and Northwest of the Behbehan Plain and the mountainous region including Khaeiz and Badil Mountains. The most important feature of the mountainous region is the existence of several valleies. At the end of the archaeological surveys of the Mansourabad region, in addition to known sites which have been identified previously during the Behbahan survey project, we could identify 55 sites ranging in date from the prehistory to the Late Islamic Period, with highest number at Middle Islamic Period. The surveyed sites could be divided into several types including mound, sherd/flint scatter, hill-top site, cave and various standing architectures including Imamzadeh (shrines), water-mills, fortresses, and settlement structures of the Islamic Period. These sites usually have low frequency of surface sherds, some none.
Keywords: Behbehan, Mansourabad, Archaeology Survey, Relative Chronology -
خانه های مسکونی دوره ی قاجاریه ی شیراز، در پلان، چیدمان فضایی و ویژگی های معماری، دارای اصول و تناسبات عددی مشترکی هستند که برخی از این اصول در کنار نقش عملکردی، ارتباط تنگاتنگی با شرایط اقلیمی منطقه دارد. پژوهش حاضر درپی شناخت میزان نقش اقلیم در الگوی طراحی خانه های شیراز در عصر قاجار است؛ که به منظور دستیابی به این هدف، به بررسی الگوهای ساختاری، تناسبات و نحوه ی ارتباطات فضایی آن ها با یکدیگر و چگونگی ارتباط آن ها با مسایل اقلیمی می پردازد. لذا با بررسی میدانی و کتابخانه ای به تجزیه و تحلیل پلان های معماری و اجزاء سازنده از قبیل: اتاق ها، حیاط ها، حوض و باغچه ی 13 خانه، به طور خاص از کل محلات بافت تاریخی شیراز و 30 نمونه از محله ی تاریخی سرباغ از لحاظ ارتباطات فضایی، عددی و اقلیمی پرداخته شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهند: 1) در خانه های دوره ی قاجار شیراز با تناسبات فضایی تا حدی متفاوت با قبل، همانند تبدیل فرم چلیپایی تالار به مستطیل و قرارگیری ایوان ستون دار (فضاهای نیمه باز) با کشیدگی در جهت بدنه ی حیاط در جلو تالار به جای ارسی به منظور ایجاد فضای دسترسی به تالار و تامین تهویه طبیعی مواجه هستیم؛ 2) تناسبات طول به عرض حیاط و تالارها در حدود 4/1-2/1 است که نشان از اهمیت اصول حسابی در مقابل هندسی به دلیل نقش عملکردی و اقلیمی در طراحی پلان دارد، نیز نورگیری از طول اتاق انجام می شود؛ 3) مکان گزینی فضاهای اصلی براساس محورهای حرکتی و بصری استوار بوده و نقش دید نسبت به نور در اولویت بوده است؛ 4) نقش عملکردی فضاها نسبت به تاثیر اقلیم در مکان گزینی آن ها در اولویت بوده است؛ 5) هماهنگی فضاها و عناصر معماری نظیر: حیاط، تالارها، اتاق ها، درختان و مصالح با شرایط اقلیمی منطقه منجر به جهت گیری مناسب جنوب غربی ساختمان، کاشت درختان توده ای نارنج، استقرار شرقی-غربی حوض در حیاط، پنجره های عمودی بزرگ با تابشبند و چیدمان مرکزی فضاها شده است.کلید واژگان: شیراز, خانه های قاجاری, الگوی طراحی, فضاهای نیمه باز, ویژگی های اقلیمیQajar era houses of Shiraz in plan, spatial layout and architectural features are common with the principles and numerical proportions which some of the principles have associated relation with climatic conditions of the region. The present study sought to know the Compatible Archi-tectural characteristics with Climate in Qajar era houses of Shiraz/Iran, to achieve this purpose the structural patterns, Proportions and the manner of spatial relationships with each other and how their relation to the climate issues of paid. So, with the fieldwork and document review we analyzed Houses plans and architectural components such as: rooms, courtyards, pool and gar-den in particular from 13 houses of the Shiraz historical context and 30 houses samples from the historic Sar-bagh district. The results of this study show that: 1) Qajar era houses of Shiraz have different spatial proportions with the past era, we also face in conversion of cruciform hall to rectangular form and placement of hypostyle Ivan in front of hall rather than sash window.2) The proportions of length to width of the yard and halls around 1.4-1.2 which Iranian golden ratio is 1.73 that is why the account of the functional role of climate versus geometric design plans, the skylight of the length of the room.3) select location of the main areas according to the visual and motion axes were on the central part of the houses.4) The effect of climate on location, functional spaces than it has been in the priority.5) Coordination spaces and architec-tural elements such as: courtyards, halls, rooms, trees and materials with climatic conditions of the region conducive to suitable building orientation, mass planting of trees, the pond in the yard, large windows and layout of spaces is Tabeshband (vertical and horizontal curtains be-tween the door). The Halls has a breadth of vision first, and then right-most exposure, which shows the importance of visual and motor axis is not perpendicular to the longitudinal axis de-sign that houses the hall in the summer on the homestead, despite Share in cities with climates similar such as Yazd, Kashan, Isfahan and Dezful and gets, the story of this principle.The course was created to form introverted architecture and most of the houses in the central court-yard on three sides, and sometimes to the southwest - northeast to have been enjoying the fa-vorable winds of. There are multiple large windows adjacent to Tabeshband to accelerate the air conditioning, the placement of the main areas to the north and south, compact texture for shading, use of adobe and brick in walls hay thick thatch, wood and straw in the guise of two hollow shell beds, planting broadleaf trees ghosting, fruit and orange pile in the yard and a pond in front of the main hall, one of the most important factors in harmony with the principles of the climatic conditions of the region in the design of residential architecture of this period. Making porch columns with a ratio of 10% of the house with a yard in front of the Hall strain in the body instead of the sash, which generally have a communicative function and natural venti-lation, designers and residents shows more interest in space closed with 56% to 36% of total space allocated along the corridors and courtyard house with aspect ratio of nearly 1.2 square form, showing the importance of climate and its functional role in the home. Width ratio of 1.4 are in average in the halls, the importance of arithmetic to geometric proportions to retain heat in the winter and provide shade more settled and Tabstan Neshyn and exposure of the room, fit 2-2.2 in the East Chand dary Another noteworthy West. Undoubtedly, access to all aspects and details of architecture, construction and decoration of the houses require additional studies and research, by the same token, it is recommended that future research on this topic on issues such as the application of natural light house, concepts and reasons for ordering the colors associated with human issues, aesthetic, health and decorating the space in the shade and coolness, close examination rooms and the proportions of length and width of the yard and compared it with Iranian golden ratio is considered a master Pirnia focus.Keywords: Shiraz's Houses, Qajar Architectural, Design Pattern, Spatial Proportions, The Visual, Mo-tion Axes
-
گورستان تاج امیر بر دامنه جنوبی رشته کوه دنا و در شرق یاسوج در استان کهگیلویه و بویراحمد جای دارد. این گورستان به دنبال پی ریزی ساختمان کتابخانه دانشگاه علوم پزشکی یاسوج در 1388 شناسایی شد. ساخت و سازهای گسترده دانشگاه علوم پزشکی یاسوج در دهه 80 خورشیدی سبب تخریب بخش هایی از این گورستان شد. پراکندگی گورهای تخریب شده در گستره ای بیش از هفت هکتار است و آنچه امروزه از گورستان باقی مانده کمتر از سه هکتار است. کاوش و مستندنگاری شانزده گور در بخش شمالی گورستان و بررسی ژئوفیزیک به وسعت دو هکتار از نتایج فصل نخست بود. پوشش قلوه سنگی و خرپشته ای فضای چاله تدفین، دیواره سنگ چین چاله تدفین، ورودی چاله تدفین، تاج یا نشانه گور و فضای جلوی ورودی چاله تدفین، واحدهای ساختاری گوناگون هر گور بودند که در روند گزارش آنها به صورت جداگانه توصیف و مستندنگاری شدند. هدایای تدفینی در بردارنده ظروف سفالی، فلزی و سنگی، ابزارهای سنگی، زیورآلات و جنگ افزارهای مفرغی و سنگی بودند. به نظر می رسد بر اساس شواهد باستان شناختی می توان گورستان تاج امیر را یکی از گورستان های اقوام یا گروه های کوچ رو عیلامی نیمه نخست هزاره دوم پ.م دانست.کلید واژگان: گورستان تاج امیر, باستان شناسی عیلام, گورهای سنگی, کاوش نجات بخشی, بررسی ژئوفیزیکTaj Amir Cemetery is located in southern side of Dena Mountain and east of Yasouj city in Kohgiluyeh and Boyerahmad Province. The cemetery was discovered in 2009 during the construction of Yasuj medical university. About 7 hectares of cemetery were destroyed and only 3 hectares remained intact. During an excavation project 16 graves were explored in the north of cemetery and geophysical survey to distinguish the extent of graveyards carried out in an about 2 ha. The most important structural features of the graves include, using rabble stone inside the chamber, placing a large stone in the southern parts of the graves as a symbol as well as constructing an entrance to the burial chamber. Pottery, bronze and stone objects were placed near the body might be functioned as burial gifts. According to archaeological evidence it seems probable that Taj Amir Cemetery may be related to the nomadic populations of about 2000 B.C. The present report summarizes the findings during the 1st season of excavation carried out in this cemetery.Keywords: Taj Amir Cemetery, Elamite Period, Burial Structure, Rescue Excavation, Geo, Physical Survey
-
منطقه کوهستانی کهگیلویه و بویراحمد به دلیل موقعیت قرارگیری اش در حدفاصل خوزستان، فارس و اصفهان اهمیت فراوانی در باستان شناسی به خصوص باستان شناسی کوچ نشینی دارد. به دلیل آب و هوای مناسب و چراگاهای حاصلخیز این منطقه، از دیرباز اجتماعات کوچ رو در آن ساکن شده اند. در بررسی های باستان شناختی انجام گرفته در این منطقه در سال های اخیر، محوطه های استقراری متعددی که به صورت موقت (فصلی) مورد استفاده این جوامع کوچ رو قرار گرفته است، شناسایی شده اند که یکی از مهم ترین آنها، محوطه کمبوس بناری در بخش چرام استان کهگیلویه و بویراحمد است که در راستای تعیین عرصه و حریم این محوطه در سال 1388 به طور دقیق مورد بررسی نگارندگان قرار گرفته است. در مقاله حاضر به نتایج بررسی این محوطه از دیدگاه باستان شناسی و قوم باستان شناسی پرداخته شده است. نکته جالب توجه در محوطه کمبوس بناری و در محوطه های هم دوره با آن، استفاده از سفال معروف به سفال منقوش دوره اسلامی است.
کلید واژگان: کهگیلویه و بویراحمد, محوطه کمبوس بناری, جوامع کوچ رو, سفال منقوش دوره اسلامیKohgilouyeh and Boyrahmad mountainous region has been played an important role in Iranian archaeology especially where the formation of nomadic communities is discussed. Through history different nomads have settled the region due to its moderate climate and fertile pasturelands. Archaeological studies having recently been conducted in this region have shown variant settlement sites which have temporally been used by these nomadic communities. One of these sites is Kombus Bonari which has been located in Choram county of Kohgilouyeh and Boyrahmad. In 2009, this site was precisely investigated by the authors to specify its real extent as well as its chronological orders. In this research our findings based on an archaeological and ethno-archaeological approaches is presented. It is important to say that Kombus Bonari provided us a diagnostic type of Islamic pottery known as Islamic Painted Potteries which have not been reported from the region before.Keywords: Kohgilouyeh, Boyrahmad, Choram County, Kombus Bonary site, Nomadic Settlements
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.