به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

f shabani

  • M. R. Sheykholeslami *, A. Rastgordani, A. Amoochi, A. Jabbari, A. Farahani, F. Shabani, S. Mazdak
    The ability to convert mechanical energy into electrical energy by piezoelectric materials makes them suitable alternatives to use in energy harvesters. So, the efficiency of a piezoelectric energy harvester is the main limitation. One of the desired approaches to increase efficiency is using a piezoelectric array in the harvester. In this paper, a numerical method has been used for the comparative study of series and parallel array behavior in different types of input force. The effect of input force type, frequency of input force, and type of array connection on energy harvester efficiency with the proposed design have been investigated. Numerical results have been verified with experiments. Results indicated that a series connection can produce 2.2 times the maximum voltage larger than a parallel connection. Also, they show that the input force shape function is the effective parameter for a piezoelectric energy harvester with an array structure. The results show a similar effect of the input force shape function on the behavior of piezoelectrics in both types of electric connections (parallel or series). In general, it can be seen that the waveform of the output voltage after applying the load with a square function was similar to its function. Also, the change in the parameters of the input force with the sinusoidal function causes a direct change in the same character of the generated voltage waveform.
    Keywords: Finite Element, Parallel connection, Piezoelectric energy harvesting, Series Connection
  • ناصر امانی فر*، فرشید شبانی

    عارضه مرگ جوانه های جانبی بادام رقم شاهرود 12 در برخی باغ های واکاری شده در استان چهارمحال و بختیاری مشاهده می شود. فراوانی نماتدهای انگل گیاهی، گونه های فایتوفترا و کمبود روی در مورد درختان دارای علایم بیش از درختان بدون علایم است. آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با هفت تیمار شامل فلوپرایم (Velum Prime®; EC, 41.5%)، آبامکتین (Vertimec®; EC, 1.8%)، فوزتیل آلومینیوم + پروپاموکارب (Previcur energy®; SL, 84%)، فوزتیل آلومینیوم (Elit®; WDG, 80%)، دیازینون (Bazodin®; EC, 60%)، سولفات روی (ZnSO4H2O, 33%) و شاهد با پنج تکرار، روی درختان بادام رقم شاهرود 12، طی سال های 1397 تا 1399، در حاشیه زاینده رود انجام شد. یک هفته قبل از تیمار شیمیایی و سه ماه بعد از آن، نمونه هایی از خاک اطراف ریشه و بافت ریشه درختان مورد آزمایش برای بررسی جمعیت نماتدهای انگل گیاهی، جداسازی گونه های فایتوفترا و غلظت روی برداشته شد. از جهات مختلف هر درخت چهار شاخه انتخاب گردید و یک هفته قبل از تیمار شیمیایی و حدود پنج ماه بعد از آن، میزان جوانه های سالم (دارای برگ و میوه) و جوانه های مرده شمارش شد. نتایج آزمایش ها نشان داد تیمارهای فلوپرایم، آبامکتین، دیازینون، سولفات روی، پریویکور انرژی و الیت در مقایسه با شاهد به ترتیب 1/66%، 2/53%، 3/36%، 33% ، 3/19% و 9/16% میزان مرگ جوانه های بادام رقم شاهرود 12 را در حاشیه زاینده رود کاهش دادند. اگرچه ترکیبات با خاصیت نماتدکشی در بهبود عارضه موثرتر بودند اما چون سایر تیمارهای مورد آزمایش نیز از نظر کاهش علایم مرگ جوانه ها با شاهد تفاوت معنی دار داشتند بنابراین نقش سایر عوامل را نمی توان در ایجاد عارضه نادیده گرفت و ممکن است اثر برهم کنشی این عوامل در ایجاد و یا تشدید علایم مرگ جوانه های بادام شاهرود 12 موثرتر از اثر تنهای آن ها باشد.

    کلید واژگان: آبامکتین, سولفات روی, نماتد, واکاری, فلوپرایم
    Naser Amanifar *, F Shabani

    The lateral bud death disorder in almond (cv. Shahroud 12) is observed in some replanted orchards in Chaharmahal and Bakhtiary province. The abundance of plant parasitic nematodes, phytophthora species and zinc deficiency were more in trees with symptoms than the asymptomatic trees. Experiment was performed in a randomized complete block design with seven treatments including pesticides like fluopyram (Velum Prime®; EC, 41.5%), Abamectin (Vertimec®; EC, 1.8%), Fosetyl-Al + Propamocarb (Previcur Energy®; SL, 840), Fosetyl-Al (Elite®; WDG, 80%), Diazinon (Bazodin®; EC, 60%) , Zinc sulfate (ZnSO4H2O, 33%) and control with five replications on Shahroud 12 cultivar almond trees along Zayandehrood during 2018-2020. A week before the application of chemical treatment and three months later, soil and root samples were collected for the measurement of plant-parasitic nematode population and isolation of Phytophthora species and the zinc content. Four branches per tree were selected from different directions, a week before the chemical treatment and five months later, and  healthy (containing leaf and fruit) and dead buds were counted. The results show the treatments of Velum Prime, Abamectin, Diazinon, Zinc sulfate, Previcor and Elite reduced the bud death and improved the disorder of the almond trees by 66.1%, 53.2%, 36.3%, 33%, 19.3% and 16.9%, compared with the control, respectively. Although compounds with nematicidal properties were more effective in improving this disorder; other treatments were also significantly different compared with control in terms of reducing the symptoms of bud death. The role of other factors in causing this disorder can not be ignored; therefore, the interactional effects of these factors in causing or exacerbating  the symptoms of  bud death of almond (Shahroud 12 cv.) may be more effective than a single cause alone.

    Keywords: Abamectin, Nematode, replant, velum, Zinc Sulfate
  • فاضل شعبانی، محسن ثقفیان*، داوود سعیدی، فرشید مومن نسب

    جداسازی ذرات، کاربردهای زیادی هم در پزشکی و بیولوژی و هم در صنعت دارد. در این پژوهش جداسازی ذرات پلی استایرن با قطر 10، 20 و 30 میکرومتر در جریان سیال در یک میکروکانال بررسی می شود. میکروکانال از یک ناحیه مارپیچ و یک ناحیه مستقیم ولی تحت اثر امواج آکوستیکی یا صوتی تشکیل شده است. در ناحیه مارپیچ، ذرات تحت اثرات هیدرودینامیکی جداسازی اولیه می شوند؛ سپس ذرات وارد ناحیه مستقیم میکروکانال می شوند و جداسازی نهایی ذرات تحت تاثیر نیروی ناشی از امواج صوتی صورت می گیرد. اثر فرکانس امواج صوتی و تعداد حلقه های ناحیه مارپیچ بر جداسازی بررسی می شود. نتایج نشان می دهد که برای ابعاد و پارامترهای جریان تعیین شده، در فرکانس 1 مگاهرتز موج صوتی و تعداد حلقه های 2 برای ناحیه مارپیچ میکروکانال، ذرات در انتهای مسیر، در موقعیت مناسبی برای جداسازی نسبت به یکدیگر قرار دارند. علاوه بر آن، نتایج به دست آمده نشان می دهد که جداسازی ذرات با این سیستم ترکیبی نسبت به روش های ساده عملکرد بهتری دارد و نرخ جداسازی می تواند 100 درصد نیز باشد.

    کلید واژگان: موج آکوستیکی, میکروکانال مارپیچ, جداسازی ذرات, میکروفلویدیک
    F. Shabani, M. Saghafian*, D. Saeidi, F. F. Momennasab

    Particulate separation has many applications in medicine, biology and industry. In this research, the separation of polystyrene particles with a diameter of 10, 20 and 30 μm in the fluid flow of a microchannel is investigated. The microchannel consists of a spiral region and a straight region under the influence of acoustic waves. In the spiral region, the particles under hydrodynamic effects undergo the initial separation; then the particles enter the straight region of the microchannel, and the final separation of the particles is done by the force generated and exerted through the acoustic waves. The effects of acoustic frequency and the number of spiral region loops on separation are investigated. The results show that for measured dimensions and parameters, at 1 MHz acoustic wave, when the number of loops is 2 for the spiral region, the particles at the end of the path are in a suitable position for separation. In addition, the results show that the separation of particles with this hybrid system is better than that done by the simple methods, and the separation rate can be as high as 100%

    Keywords: Acoustic wave, Spiral microchannel, Particle separation, Microfluidics
  • روح الله فتحی، مجتبی رضازاده ولوجردی*، مژده صالح نیا، مهدی توتونچی، نفیسه دهشکار فراهانی، بی تا ابراهیمی، فاطمه شبانی، پرناز برجیان بروجنی

    بسیاری از تغییراتی که در دستگاه تولیدمثل ماده صورت می پذیرد، مبتنی بر عملکرد دستگاه عروقی و جریان خون است. این مسئله در فرآیند رشد فولیکول تخمدانی بسیار مشهود بوده و اجازه دسترسی سلول های بافت و تخمک را به هورمون ها و مواد غذایی می دهد، همچنین در زمان تشکیل جسم زرد نیز نقش به سزایی ایفاء می کند. دستگاه تناسلی زن تحت چندین برنامه رگزایی قرار می گیرد که برای رسیدن یک فولیکول به مرحله پیش از تخمک گذاری و ایجاد یک شبکه ارتباطی بین سلول های گرانولوزا و عروق خونی از طریق لایه تکا ضروری است. تا سه روز اول پیوند و برقراری مجدد جریان خون در بافت پیوند زده شده، فولیکول های به خصوص پیشرفته، به دلیل اینکه وابستگی شدید به مواد غذایی موجود در خون دارند، دچار مرگ زود هنگام می شوند. حذف منابع سلول های گرانولوزا، کاهش عوامل زنده مانی و حمایتی فولیکول ها را به دنبال داشته و لذا مرگ سلولی در بافت افزایش می یابد. بنابراین با توجه به اهمیت مطلب، مطالعه حاضر به بررسی فعالیت عوامل رگزایی و مرگ سلولی در بافت تخمدان پیوندی پرداخته است.

    کلید واژگان: پیوند تخمدان, مرگ سلولی, رگزایی
    R. Fathi, M. Rezazadeh Valojerdi, M. Salehnia, M. Totonchi, N. Deheshkar Farahani, B. Ebrahimi, F. Shabani, P. Borjian Boroujeni

    Many changes of female reproductive system are based on the vascular activity and blood flow. In ovarian follicular development, re-anastomosis is critical and permits cells and oocytes to utilize nutrients as well as the hormones. Moreover, it plays a main role in corpus luteum formation. Female reproductive system undergoes several angiogenesis programs which are considered essential in order to reach a follicle to preovulatory stage and to set up a network between granulosa cells and blood vessels through the theca layer. Up to the first 3 days after transplantation and reanastomosis start, a large number of follicles especially advanced types, begin an early death due to their severe dependence on nutrients of blood supply. Loss of the nutritional sources of granulosa cells leads to a decrease in survival and supporting factors and thus, cell death increases. Considering the importance of this issue, the present study intends to investigate the activity of angiogenic and apoptotic factors in transplanted ovarian tissue.

    Keywords: Angiogenesis, Cell death, Ovarian transplantation
  • زینب رهامی، محمد محجل*، فرشته شبانی

    سازندهای سرخ زیرین، قم، سرخ بالایی و کنگلومرای پلیوسن در ساختار ناودیس شوراب (جنوب خاور شهر قم) با روند شمال باختر- جنوب خاور چین خورده اند. در این ناودیس لایه های شکل پذیر مارنی و گچی عضوهای بالایی سازند قم در همبری با لایه های پرقوام کنگلومرا و ماسه سنگ از سازند سرخ بالایی قرار گرفته اند. در یال شمالی ناودیس شوراب (بخش جنوب خاوری) در این همبری، به صورت محلی افزون بر افزایش ستبرای قابل توجه در نهشته های مارنی-گچی سازند قم، چین هایی با روند عمود بر روند ناودیس شوراب فقط در یال شمالی ناودیس در سازند قم و سازند سرخ زیرین به وجود آمده در صورتی که این چین خوردگی محلی در یال جنوبی ناودیس شوراب تشکیل نشده است. به وجود آمدن چین خوردگی محلی در بخش جنوب خاوری یال شمالی ناودیس شوراب نتیجه عملکرد جدایشی بخش مارنی-گچی به دلیل اختلاف رئولوژی زیاد، در مرز دو سازند قم و سرخ بالایی ارزیابی می شود. بررسی ساختار به وجود آمده روشن ساخت که تشکیل چین های با راستای شمال- شمال خاور- جنوب- جنوب باختر، در انتهای جنوب خاوری در یال شمالی ناودیس شوراب نتیجه به وجود آمدن پهنه برشی امتداد لغز راست بر میان سطح جدایشی و گسل قم است که به موازات آن در شمال ناودیس شوراب قرار دارد و این پهنه برشی در اثر حرکت راستالغز راست بر گسل قم در زمانی پس از میوسن فعال شده است.

    کلید واژگان: گسل قم, ناودیس شوراب, سطح جدایشی, ستبر شدگی, پهنه برشی, چین خوردگی برشی
    Z. Rahami, M. Mohajjel, F. Shabani

    Lower-red, Qom and Upper-red Formations with Pliocene conglomerates were all folded in Shurab syncline containing northwest-southeast axial trace in southeast Qom city. In the southeastern part of the northern limb of the Shurab syncline, gypsum and marl elastic units of the Qom Formation have played a detachment surface role against the most competent layers of the Upper- red Formation due to high competency contrast. Rock units of the Qom Formation were thickened and locally folded with about north-northeast orientation in the southeastern part of the northern limb of the Shurab syncline. The thickening and folding in this part of the Shurab syncline is interpreted as the shearing process which has been produced in a shear zone initiated between the detachment surface and the Qom fault segment in the northern part of the Shurab syncline that was activated by right-lateral strike-slip displacement of the Qom fault in post Miocene.

    Keywords: Qom fault, Shurab syncline, Detachment surface, Thickening, Shear zone, Shear Folding
سامانه نویسندگان
  • دکتر فیدان شبانی
    دکتر فیدان شبانی

  • فاطمه شعبانی
    فاطمه شعبانی
    (1399) دکتری جغرلفیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه شهید بهشتی
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال