به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

f. salmani

  • سید حسین نبوی*، فاطمه سلمانی
    انسان ها همواره در جامعه برای رفع نیازهای خود با یکدیگر در کنش متقابل هستند. امروزه این تعامل با چالش های زیادی مواجه شده است. یکی از این چالش ها، ترجیح افراطی اهداف و منافع فردی و شخصی و نادیده گرفتن منافع دیگری و مصالح جمعی است. در جامعه ایران، این مسئله دارای سابقه است، اما اکنون به صورت حادی درآمده است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی علل ترجیح منافع فردی بر منافع جمعی در زندگی روزمره شهروندان تهرانی بوده است. حجم نمونه در این پیمایش از طریق فرمول کوکران به تعداد 385 نفر برآورد شد و داده های مورد نیاز، به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از مناطق 1، 7، 11، 14 و 20 تهران در زمستان 1399 جمع آوری شد. تبیین نیز بر اساس مفاهیم ماخوذ از نظریه های فرهنگ-بنیاد پارسونز (بی طرفی عاطفی)، مرتون (گروه مرجع و نوآوری) و هومنز (قضیه محرک) و تلفیق آن ها صورت گرفت. برای این منظور از آزمون های دو و چندمتغیره کمک گرفته شد. یافته ها نشان داد که حتی در شرایط ترومایی کرونا، که طبق برخی نظریه های دورکیمی، می باید افراد به علت گسترش حلقه «ما»، مصالح جمعی را برای منافع فردی مقدم بدارند، تعداد قابل ملاحظه ای از پاسخگویان (94 درصد)، در حد «متوسط» و «زیاد» منافع فردی را بر منافع و مصالح جمع ترجیح می دهند. نگرش و فرهنگ زرنگی نقش اصلی را در این مسئله دارند. به طور مشخص، روشن شد که هر چه بی طرفی عاطفی، گرایش به گروه های مرجع، گرایش به نوآوری و گرایش به محرک بیشتر باشد، ترجیح منافع فردی بر منافع جمعی نیز بیشتر است.
    کلید واژگان: تقلب, دوراهی اجتماعی, زرنگی, کرونا, گروه های مرجع, منافع فردی, هومنز
    S.H. Nabavi *, F. Salmani
    Humans, as social groups, are always interacting with each other to meet their needs. Today, this interaction has encountered with many challenges, with one being the extreme preference of individual and personal interests and ignoring collective ones. In Iranian society, this problem has a long history, but now it has become acute. The main purpose of this research is to investigate the causes of preference of individual over collective interests in everyday life of citizens in Tehran. The survey sample size was estimated to be 385 people through Cochran's formula, and the required data was collected through multi-stage cluster sampling method from regions 1, 7, 11, 14 and 20 of Tehran in the winter of 2019. The explanation was also based on the concepts taken from culture-base theories of Parsons (affective neutrality), Merton (reference group and innovation) and Homans (stimulus proposition) and their synthesis. For this purpose, bivariate and multivariate tests were used. The findings showed that even in the traumatic situation of Covid-19, when according to Durkheim's theories, people should always prioritize collective interests over individual ones; a considerable number of respondents (94%) prioritized individual interests. They prefer collective interests, with market place shrewdness attitude and culture playing a major role. Specifically, it became clear that the higher the emotional neutrality, higher the tendency to reference groups, tendency to innovation, and tendency to stimulus, the preference of individual interests over collective interests.
    Keywords: COVID-19, Fraud, Individual Interests, Humans, Variable Patterns, Reference Groups, Shrewdness, Social Dilemma
  • اعظم طورانی، میترا مودی، طیبه زینلی*، فاطمه سلمانی، انسیه نوروزی
    سابقه و هدف

    محصولات لبنی یکی از گروه های اصلی مهم در رژیم غذایی هستند. مصرف لبنیات موجب کاهش خطر سرطان پستان، بیماری های قلبی عروقی، سکته مغزی و همچنین کنترل فشارخون می شود. این مطالعه با هدف تعیین وضعیت مصرف لبنیات فراسودمند بر اساس مدل مراحل تغییر در زنان شاغل شهر بیرجند انجام شد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه توصیفی-تحلیلی 534 نفر از زنان شاغل شهر بیرجند، به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه استاندارد همراه با مراحل تغییر رفتار مصرف لبنیات فراسودمند بود. داده ها توسط نرم افزارSPSS)  ویرایش19) و توسط آزمون آماری توصیفی و آزمون رگرسیون لجستیک رتبه ای تجزیه و تحلیل شدند (05/0>p).

    یافته ها

    میانگین سنی زنان 6/7±32/40 سال بود. بر اساس مدل مراحل تغییر بیشترین میزان مصرف فراورده لبنی فراسودمند مربوط به ماست کم چرب با 3/54 درصد و کمترین میزان مصرف مربوط به شیر غنی شده با آهن با 2/11 درصد بود. در مجموع 74/35 درصد زنان از فرآورده های لبنی فراسودمند استفاده می کردند. آنالیز رگرسیون نشان داد که سن، سطح تحصیلات و آشنا بودن افراد با لبنیات فراسودمند و خرید از هایپر مارکت، پیش بینی کننده رفتار مصرف لبنیات فراسودمند در زنان بود.

    نتیجه گیری

    بر اساس یافته های مطالعه میزان آشنایی (آگاهی) افراد، سن و میزان تحصیلات و همچنین خرید از هایپر مارکت پیش بینی کننده رفتار مصرف لبنیات فراسودمند است. با توجه به این که دو عامل خرید از هایپر مارکت و نیز آشنایی افراد با این غذاها قابلیت تغییر و تاثیرپذیری از مداخله آموزشی را دارد، بنابراین می توان با انجام مداخلات آموزشی میزان مصرف لبنیات فراسودمند را افزایش داد.

    کلید واژگان: لبنیات, غذاهای فراسودمند, مدل مراحل تغییر, زنان شاغل
    A .Toorani, M .Moodi, T. Zeinali*, F .Salmani, E. Norozi
    Background and Objectives

    Dairy products are important groups in diets. Consumption of dairy products decreases risks of breast cancer, cardiovascular diseases and stroke and controls blood pressure. This study was carried out to assess consumption status of functional dairy products based on the stages of change model in female employees of Birjand, Iran.

     Materials & Methods

    In this descriptive-analytical study, 534 female employees of Birjand were selected using stratified sampling method. Study tool included a standard questionnaire on the stages of changing consumption of functional dairy products. Data were analyzed using SPSS v.19, descriptive statistical test and logistic regression test
    (p < 0.05).

    Results

    The mean age of women was 40.32 y ±7.6. Based on the model of stages of change, the highest quantity of consumption of functional dairy products was associated to low-fat yogurt with 54.3% and the lowest quantity of consumption was associated to iron-enriched milk with 11.2%. In total, 35.74% of women consumed functional dairy products. Regression analysis showed that age, level of education and people's familiarity with functional dairy products and purchasing from hypermarkets were predictors of functional dairy consumption behaviors in women.

    Conclusion

    Findings showed that people's level of familiarity, age and level of education, as well as purchasing from hypermarkets predicted consumption behaviors of functional dairy products. Because the two factors of purchasing from the hypermarkets and people's familiarity with these foods included the ability to change and be affected by educational intervention, it is possible to increase the quantity of functional dairy products by designing and implementing educational interventions.

    Keywords: Dairy products, Functional foods, Stages-of-change model, Female employees
  • ایمان شریفی کیا، کاملیا روحانی*، فاطمه استبصاری، فاطمه سلمانی، مهسا مطبوعی، اعظم حسین نژاد، صدیقه افراسیابی
    مقدمه

    هنوز تعداد موارد سرطان در جهان رو به افزایش بوده و در کشورهای در حال رشد از جمله ایران با روندی رو به رشد مواجه است. موفقیت در تشخیص اولیه سرطان ها تا حدود زیادی وابسته به آگاه بودن افراد از علائم اولیه و هشدار دهنده سرطان ها است. این مطالعه با هدف تعیین میزان آگاهی زنان از علایم هشدار دهنده سرطان ها و ارتباط آن با مشخصات جمعیت شناختی- بالینی آنان طراحی و اجرا شد.

    روش

    در این مطالعه توصیفی- مقطعی، داده های پژوهش با استفاده از دو پرسشنامه پژوهشگر ساخته، شامل پرسشنامه مشخصات جمعیت شناختی- بالینی و پرسشنامه آگاهی از علائم هشدار دهنده سرطان ها از 160 نفر از زنان مراجعه کننده به چهار مرکز بهداشتی- درمانی شهری تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی بوشهر جمع آوری شد.

    یافته ها

    میانگین سنی زنان در این پژوهش 7/1± 29/9سال بوده است. بیش از50٪ از زنان در پاسخ به سوالات آگاهی اظهار کردند که از مجموعه 10 علامت هشدار دهنده سرطان ها، از پنج علامت هشدار دهنده اطلاعی نداشتند. در مجموع میزان آگاهی بیشتر زنان از مجموع علایم هشدار دهنده سرطان ها در سطح ضعیف بوده است (56/2٪). نتایج آزمون رگرسیون خطی چند متغیره نشان داد که فقط میزان تحصیلات زنان با آگاهی آنان از علایم هشدار دهنده سرطان ها ارتباط معنی داری داشت (0/007= p ،0/28=β). در کل متغیر تحصیلات، 11٪ از تغییرات در میزان آگاهی زنان از علائم هشدار دهنده سرطان ها را پیش بینی کرد.

    نتیجه گیری

    با توجه به سطح آگاهی پایین زنان درباره علایم هشدار دهنده سرطان ها، نیاز مبرم به حضور پرستاران سلامت جامعه در سطح جامعه و اجرای برنامه های مداخله آموزشی در این زمینه از دوران مدرسه تا بزرگسالی تحت حمایت سیاستگزاران بهداشتی ضروری به نظر می رسد.

    کلید واژگان: سرطان, کشف زودرس سرطان, زنان, آگاهی, پرستار سلامت جامعه
    I. Sharifikia, C. Rohani*, F. Estebsari, F. Salmani, M. Matbouei, A. Hossein-Nejad, S. Afrasiabi
    Introduction

    The number of new cancer cases in the world and in developing countries such as Iran is still growing. Success in early detection of cancer largely depends on people’s awareness of the early warning signs of cancers. This study aimed to determine the level of women's awareness about the warning signs of cancers and its association with demographic and clinical characteristics.

    Method

    This descriptive cross-sectional study was carried out on 160 women referred to the four health centers affiliated with the Bushehr University of Medical Sciences. The data were obtained using two researchers-made questionnaires, including demographic-clinical characteristics questionnaire and questionnaire of awareness for cancer signs.

    Results

    The mean age of women in this study was 29.9 ± 7.1 years. According to the results, over 50% of women were not aware of five signs out of 10 warning signs of cancer. More than half of the women (56.2%) had a low level of awareness and poor knowledge of cancer warning signs. The results of linear regression analysis showed that only the women's level of education was significantly associated with their awareness of the warning signs of cancer (p =0.007, β =0.28). In total, 11% of the variations in women's awareness of the warning signs of cancer were predicted by this variable.

    Conclusion

    considering the low level of knowledge of women about the warning signs of cancers, there is an important need for community/ public health nurses in the community. In addition, the findings reinforce need for implementing intervention programs from school phase to adulthood supported by health policy makers.

    Keywords: Malignant neoplasms, early detection of cancer, women, awareness, community health nurse
  • حلیمه عنایت، منصوره دسترنج *، فائز سلمانی

    هدف از این پژوهش، بررسی عوامل مرتبط با اختلافات خانوادگی می باشد که به روش پیمایش صورت گرفته است. چارچوب نظری بکار رفته در این پژوهش، نظریه ی کالینز می باشد. نمونه ی مورد پژوهش، مشتمل بر 30 نفر از زوجین مراجعه کننده به دادگاه شهرستان بستک که اختلافات خانوادگی دارند، می-باشند که داده های آن از راه پرسشنامه گرد آوری شده و اعتبار آن به روش صوری و پایایی آن به کمک ضریب آلفای کرونباخ (94/0درصد) سنجیده شده است. برای کد بندی، استخراج و تحلیل های آماری، از نرم افزار کامپیوتری spss استفاده شده است. روش های آماری شامل تحلیل یک متغیره (شاخص های آمار توصیفی)، دو متغیره (آزمون t، تحلیل واریانس یکطرفه و ضریب همبستگی اسپیرمن) می باشد. نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهایی از قبیل سن ازدواج، میزان تحصیلات زن و مرد، نوع شغل زن و مرد، نوع رابطه ی عاطفی همسران با یکدیگر، دخالت خانواده ها و بیماری های روانی یکی از زوجین رابطه ای معنادار با میزان اختلافات خانوادگی داشته اند.

    کلید واژگان: اختلافات خانوادگی, زوجین, بستک
    H. Enayat, M. Dastranj, F. Salmani

    The purpose of the present study was to study factors associated with domestic discordances through a survey method. Collins’s theory was the theoretical framework of the study. A sample of 30 couples referred to the courts of Bastak participated in this study. Data was collected using a questionnaire. Its face validity was evaluated by sociologists and its Cronbach’s Alpha was assessed to be 0. 94. A use was made of SPSS tocodify، extract and analyze data. Statistical analyses included univariate analysis (descriptive statistics)، and bivariate analysis (t-test، spearman correlation coefficient، one-way ANOVA). The results of the study suggested that there was a significant relationship between variables such as marriage age، couple’s education، couple’s job، couple’s romantic relationship، families’ interference، and the partner’s mental illness anddomestic discordances.

سامانه نویسندگان
  • دکتر فاطمه سلمانی
    دکتر فاطمه سلمانی
    استادیار مرکز تحقیقات توسعه علوم پرستاری و مامایی، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران.، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران
  • فاطمه سلمانی
    فاطمه سلمانی
    دانش آموخته ارشد ادبیات، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
  • فاطمه سلمانی
    فاطمه سلمانی
    دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت اطلاعات، علم اطلاعات و دانش شناسی، علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران
  • مهندس فرشته سلمانی
    مهندس فرشته سلمانی
    دانشجوی کارشناسی ارشد فناوری مواد غذایی، گروه علوم و مهندسی صنایع غذایی، دانشکده کشاورزی تربیت مدرس، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال