faeze khodakarami
-
زمینه و هدف اختلال نافرمانی مقابله ای از شایع ترین اختلال های رفتاری است که موجب تخریب شدید روابط بین فردی کودک با همتایان، دوستان و اعضای خانواده می شود. خانواده و کیفیت روابط متقابل در آن، به مثابه نخستین و بادوام ترین عامل سازنده شخصیت و رفتارهای بعدی کودک، عاملی تعیین کننده در تحول و سلامت روانی کودک در بزرگسالی است. نتایج بررسی پژوهش های مختلف در این زمینه نشان داده است اختلال نافرمانی مقابله ای، پیامدهای منفی بسیاری را برای خانواده به دنبال دارد و کودکان با این اختلال مشکلات فراوانی در روابط با والدین و خواهر - برادرهایشان تجربه می کنند. این کودکان در معرض مشکلاتی چون بی ثباتی خانواده و مشکلات سازش یافتگی والدین، بدرفتاری والدین، و نیز نبود فضای صمیمی و گرم در روابط تنی زادگان (خواهر-برادرها) هستند. از این رو، پژوهش ها باید روی کیفیت روابط دوجانبه میان اعضای خانواده و کودک با اختلال نافرمانی مقابله ای تاکید کرده و مسیرهای مختلف این روابط را بررسی کنند. به همین منظور، در این مقاله ویژگی های کودک با اختلال نافرمانی مقابله ای، کیفیت روابط کودک با والد، و نیز کیفیت روابط خواهر - برادرها در این خانواده ها بررسی و راهکارهای درمانی سودمندی جهت بهبود این روابط ارایه شده است.
کلید واژگان: اختلال نافرمانی مقابله ای, روابط تنی زادگان (خواهر - برادرها), کودک - والدین, کیفیت روابطOppositional Defiant Disorder (ODD) is one of the most common behavioral disorders that severely damages a child’s interpersonal relationships with peers, friends, and family members. The family and the quality of its interrelationships, as the first and most enduring factor in the formation of the child’s personality and subsequent behaviors, is a determining factor in the development of mental health of the child in adulthood.The results of various studies in this field showed that ODD has many negative consequences for the family and children with such disorder that experience many problems in relationships with their parents and siblings. These children are exposed to problems such as family instability and parental adjustment problems, parental abuse, as well as lack of a warm and friendly atmosphere in sibling relationships. Therefore, there is a need for research on the quality of reciprocal relationships between family members and children with ODD and examine the different approaches to such relationships. For this purpose, the present study, reviews the characteristics of children with ODD, the quality of child-parent relationships, as well as the quality of sibling relationships in these families and proposes useful treatment strategies to improve these relationships.
Keywords: Child-parent, Oppositional Defiant Disorder (ODD), Relationship Quality, Sibling Relationships -
هدف
هدف این پژوهش بررسی تاثیر آموزش ریاضی از طریق برنامه های آموزشی رایانه ای بر یادگیری مفاهیم ریاضی و علاقه به ریاضی دانش آموزان دیرآموز بود.
روشاین پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دیرآموز پایه دوم ابتدایی شهر سنگر در سال تحصیلی 1395-1396 بود، که 30 نفر از آنها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل). گروه آزمایش تحت تاثیر متغیر مستقل آموزش از طریق برنامه های آموزشی رایانه ای (طی10جلسه 45دقیقه ای) قرار گرفت، اما گروه کنترل هیج مداخله ای را دریافت نکرد. ابزارهای مورد استفاده ی پژوهش عبارت اند از پرسشنامه توانمندی های یادگیری ریاضی پایه دوم (تبریزی، 1389)، مقیاس هوشی وکسلر کودکان ویرایش چهارم (وکسلر، 2004) و پرسشنامه علاقه به ریاضی (نعمتی، 1388). در نهایت، داده های حاصل از پژوهش به روش تحلیل کوواریانس یک متغیره و چندمتغیره و با استفاده از نرم افزار SPSS 16.0 تحلیل شدند.
یافته هانتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش ریاضی از طریق برنامه های آموزشی رایانه ای باعث بهبود یادگیری مفاهیم ریاضی و افزایش علاقه به ریاضی در دانش آموزان دیرآموز شده است (001/0>P).
نتیجه گیریبا توجه به تاثیر این برنامه آموزشی، استفاده از فناوری آموزشی با کمک کامپیوتر در آموزش دانش آموزان دیرآموز ضروری است.
کلید واژگان: آموزش ریاضی, برنامه های آموزشی رایانه ای, یادگیری ریاضی, علاقه به ریاضی, دانش آموزان دیرآموزcomputer training programs on learning mathematics concepts and interest in mathematics of slow learner students.
MethodThis research was quasi-experimental with pretest-posttest design and control group. The statistical population consisted of all elementary second grade slow learner students of Sangar City in the academic year of 2016-2017, from among whom 30 students were selected through convenient sampling method and were divided into two groups of experiment and control (15 in the experiment group and 15 in the control group). The experiment group was trained through computer training programs (within 10 sessions of 45 minutes), but the control group did not receive any educational intervention. The research tools included the Mental Learning Ability Questionnaire of Secondary Grade (Tabrizi, 2010), Wechsler IQ Scale for Children (Wechsler, 1949) and Interest in Mathematics Questionnaire (Nemati, 2009). Finally, the data were analyzed using one-way and multivariate analysis of covariance and analyzed using SPSS 16.0 software.
ResultsThe results of covariance analysis showed that mathematical education through computer training programs, improves learning of mathematical concepts and increases interest in mathematics in slow learner students (P<0/001).
ConclusionRegarding the effect of this training program, the use of computer-aided teaching technology is essential in teaching slow learner students.
Keywords: Mathematical education, computer training programs, learning mathematics, interest in mathematics, slow learner students
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.