به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

fahimeh ansarian

  • خالد علی پور، فاطمه احمدبیگی*، فهیمه انصاریان، مهشید ایزدی
    هدف

    این پژوهش با هدف شناسایی و ارزیابی مولفه های تربیت معنوی بر اساس سند تحول بنیادین آموزش وپرورش انجام شده است.

    روش شناسی: 

    پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر داده ها، آمیخته اکتشافی (کیفی- کمی) بود. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل کلیه منابع مرتبط (کتب، مقالات و پایان نامه ها) و خبرگان آموزش وپرورش بود که 20 نفر به صورت نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعه آماری معلمان مدارس متوسطه استان کردستان شامل 357 نفر از 5100 معلم بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از ابزارهای مصاحبه و پرسشنامه های محقق ساخته و استاندارد گردآوری شد و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی انجام گرفت.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که مولفه های تربیت معنوی شامل تربیت شناختی، تربیت عاطفی و تربیت رفتاری بوده و عوامل موثر بر تربیت معنوی شامل ارزش ها و هنجارهای اخلاقی جامعه، سیاست گذاری و برنامه ریزی در نظام آموزشی، معلم و برنامه درسی می باشند. تحلیل های آماری نشان داد که این مولفه ها و عوامل موثر از اعتبار مناسبی برخوردارند.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج پژوهش، تربیت معنوی مبتنی بر سند تحول بنیادین آموزش وپرورش به طور معناداری تحت تاثیر مولفه های مختلفی از جمله تربیت شناختی، عاطفی و رفتاری و عوامل موثر چون ارزش ها و هنجارهای اخلاقی جامعه، سیاست گذاری ها و نقش معلم و برنامه درسی قرار دارد که همه این موارد می توانند به بهبود فرآیند تربیت معنوی در نظام آموزشی کمک کنند.

    کلید واژگان: تربیت معنوی, سند تحول بنیادین, آموزش وپرورش
    Khaled Alipour, Fatemeh Ahmadbeigi *, Fahimeh Ansarian, Mahshid Izadi
    Purpose

    This study aimed to identify and evaluate the components of spiritual education based on the Fundamental Reform Document of Education.

    Methodology

    This research was applied in terms of purpose and exploratory mixed (qualitative-quantitative) in terms of data. In the qualitative section, the statistical population included all relevant resources (books, articles, and theses) as well as experts in education and school administrators, with 20 individuals selected through purposive non-random sampling. In the quantitative section, the statistical population included 357 teachers from a total of 5100 secondary school teachers in Kurdistan, selected using stratified random sampling. Data were collected through interviews and researcher-made and standardized questionnaires, and data analysis was performed using descriptive and inferential statistical methods.

    Findings

    The results revealed that the identified components of spiritual education included cognitive, emotional, and behavioral education, while the factors affecting spiritual education included the values and ethical norms of society, policy-making and planning in the educational system, teachers, and the curriculum. Statistical analyses showed that these components and factors were of appropriate validity.

    Conclusion

    Based on the results, spiritual education based on the Fundamental Reform Document of Education is significantly influenced by various components, including cognitive, emotional, and behavioral education, as well as factors such as the values and ethical norms of society, policy-making, and the roles of teachers and the curriculum. All these factors can contribute to improving the process of spiritual education in the educational system.

    Keywords: Educational Efficiency, Total Quality Management (TQM), Efficiency Evaluation
  • سیروس مرادی، فهیمه انصاریان*، عباس قلتاش، اکبر مولایی، پری سوسهابی
    هدف

    تربیت حرفه ای دانشجویان دانشگاه فرهنگیان نقش مهمی در ایجاد تحول در نظام تعلیم وتربیت دارد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مولفه های تربیت حرفه ای دانشجویان دانشگاه فرهنگیان بر اساس مبانی معرفت شناختی تعلیم وتربیت انجام شد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه از نظر هدف کاربردی، از نظر زمان مقطعی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش اسناد تربیت حرفه ای بر اساس مبانی معرفت شناختی تعلیم وتربیت و خبرگان دانشگاهی دانشگاه فرهنگیان در سال تحصیلی 400-1399 شامل 12 سند و 30 خبره دانشگاهی بودند که طبق اصل اشباع نظری با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته با 3 سوال اصلی و تعدادی سوال فرعی با میانگین مدت زمان مصاحبه 2 ساعت بود که روایی آن با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 82/0 بدست آمد. برای تحلیل داده های حاصل از مرور اسناد و اجرای مصاحبه ها از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار Maxquda  استفاده شد.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد که تربیت حرفه ای دانشجویان دانشگاه فرهنگیان بر اساس مبانی معرفت شناختی تعلیم وتربیت تعداد 64 شاخص، 9 مولفه و 3 بعد داشت. بعد رسالت های حرفه ای با 19 شاخص شامل سه مولفه تربیت منطبق بر معیارهای مدرسه صالح، اصول تحول مداوم و انگیزه بخشی در جهت رشد و شکوفایی، بعد بایسته های حرفه ای با 37 شاخص شامل چهار مولفه برخورداری از دانش های حرفه ای، برخورداری از توانایی های حرفه ای، برخورداری از نگرش های حرفه ای و برخورداری از بصیرت های حرفه ای و بعد عملکردهای حرفه ای با 8 شاخص شامل دو مولفه عملکرد مشترک و عملکرد اختصاصی بود.

    نتیجه گیری

    با توجه به ابعاد و مولفه های شناسایی شده تربیت حرفه ای دانشجویان دانشگاه فرهنگیان بر اساس مبانی معرفت شناختی تعلیم وتربیت، برنامه ریزی برای بهبود تربیت حرفه ای دانشجویان دانشگاه فرهنگیان ضروری می باشد.

    کلید واژگان: تربیت حرفه ای, دانشجویان, دانشگاه فرهنگیان, معرفت شناختی, تعلیم وتربیت
    Sirous Moradi, Fahimeh Ansarian *, Abbas Gholtash, Akbar Molaei, Pari Sousahabi
    Purpose

    Professional training of Farhangian University students plays an important role in creating transformation in the education system. Therefore, the current research was conducted with the aim of identifying the dimensions and components of professional training of Farhangian University students based on the epistemological foundations of education.

    Materials and Methods

    This study in terms of purpose was applied, in terms of time was cross-sectional and in terms of implementation method was qualitative. The research population was professional training documents based on the epistemological foundations of education and academic experts of Farhangian University in the academic years of 2020-21 including 12 documents and 30 academic experts who were selected according to the principle of theoretical saturation with the purposeful sampling method. The research tool was a semi-structured interview with 3 main questions and a number of secondary questions with average interview duration of 2 hours, which whose validity was confirmed by the triangulation method and its reliability was obtained by the agreement coefficient method between two coders of 0.82. To analyze the data obtained from the review of documents and implementation of interviewswere used from open, axial and selective coding method in Maxquda software.

    Findings

    The findings showed that the professional training of Farhangian University students based on the epistemological foundations of education had number of 64 indicators, 9 components and 3 dimensions. The dimension of professional missions with 19 indicators were included three components of education in accordance to the criteria of Saleh school, principles of continuous transformation and motivation in the direction of growth and prosperity, the dimension of professional requirements with 37 indicators were included four components of having professional knowledge, having professional abilities, having professional attitudes and having professional insights and the dimension of professional performances with 8 indicators were included two components of common performance and specific performance.

    Conclusion

    Considering the identified dimensions and components of professional training of Farhangian University students based on the epistemological foundations of education, it is necessary to plan to improve the professional training of Farhangian University students.

    Keywords: Professional Training, Students, Farhangian University, epistemological, Education
  • علیمراد کرمی، معصومه صمدی*، محمد آرمند، فهیمه انصاریان

    هدف:

     با توجه به اهمیت جامعه پذیری دانش آموزان در نظام تعلیم وتربیت جمهوری اسلامی ایران، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی جامعه پذیری دانش آموزان متوسطه دوم بر اساس مبانی جامعه شناختی سند تحول بنیادین در نظام تعلیم وتربیت انجام شد.

    روش شناسی:

     پژوهش حاضر از نظر زمانی مقطعی، از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش سند تحول بنیادین نظام تعلیم وتربیت و خبرگان نظام تعلیم وتربیت و مدیریت آموزشی استان بوشهر در سال 1399 بودند. علاوه بر سند تحول بنیادین در نظام تعلیم وتربیت، نمونه پژوهش طبق اصل اشباع نظری 16 نفر بدست آمد که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با کمک مرور اسناد و مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری که روایی آن با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین سه کدگذار 88/0 بدست آمد و با روش تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA-12 تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج حاکی از آن بود که برای جامعه پذیری دانش آموزان متوسطه دوم بر اساس مبانی جامعه شناختی 48 شاخص، 9 مولفه و 2 بعد استخراج شد. بعد درون فردی شامل چهار مولفه ارتباطات و تعامل، خلاقیت و مهارت، نگرش و خانواده و بعد محیطی شامل پنج مولفه مدرسه، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ارزشی و فرهنگی بود. در نهایت، با توجه به ابعاد و مولفه ها، نظام بازخورد و اصلاح، فلسفه و اهداف، مراحل اجرایی الگو و سازوکار اجرایی الگو، الگوی جامعه پذیری دانش آموزان متوسطه دوم بر اساس مبانی جامعه شناختی سند تحول بنیادین در نظام تعلیم وتربیت ترسیم شد.

    بحث و نتیجه گیری

    با توجه به نتایج پژوهش حاضر، برنامه ریزی جهت بهبود جامعه پذیری دانش آموزان از طریق الگوی جامعه پذیری دانش آموزان متوسطه دوم بر اساس مبانی جامعه شناختی سند تحول بنیادین در نظام تعلیم وتربیت ضروری می باشد.

    کلید واژگان: جامعه پذیری, دانش آموزان, جامعه شناختی, سند تحول بنیادین, نظام تعلیم وتربیت
    Alimorad Karami, Masomeh Samadi *, Mohammad Armand, Fahimeh Ansarian
    Purpose

    One of the most important organizations that play an important role in the socialization of people is the organization or education system, which is often implemented through the content of the curriculum and teachers. Through socialization, adolescent students learn how to introduce, control, and manage their emotional, emotional, and social expression and revise their beliefs, values, and norms. The education and training system and schools through official curriculum and hidden curriculum cause the socialization of students. Considering the importance of students' socialization in the education system of the Islamic Republic of Iran, the present study was conducted with the aim of designing a socialization pattern of high school students based on the sociological foundations of the document of fundamental transformation in the education system.

    Methodology

    The present research in terms of time was cross-sectional, in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was qualitative. The research population was the document of the fundamental transformation of the education system and the experts of the education system and educational management of Bushehr province in 2020 year. In addition of document of the fundamental transformation in the education system, the research sample according to the principle of theoretical saturation was obtained 16 people who were selected by purposive sampling method. Data were collected by reviewing documents and semi-structured interviews, which its validity was confirmed by the triangulation method and its reliability by the agreement coefficient method between the three coders was obtained 0.88 and were analyzed by the thematic analysis method in MAXQDA-12 software.

    Findings

    The results indicated that for the socialization pattern of high school students based on the sociological foundations were extracted 48 indicators, 9 components and 2 dimensions. The intra-individual dimension were included four components of communication and interaction, creativity and skill, attitude and family and the environmental dimension were included five components of school, economic, social, political and value and cultural. Finally, according to the dimensions and components, feedback system and reform, philosophy and aims, pattern implementation stages and pattern implementation mechanism, the socialization pattern of high school students based on the sociological foundations of the document of fundamental transformation in the education system was drawn.

    Conclusion

    According to the results of the present study, planning to improve the students' socialization is necessary through the socialization pattern of high school students based on the sociological foundations of the document of fundamental transformation in the education system.

    Keywords: Socialization, students, Sociological, Document of Fundamental Transformation, Education System
  • محمدحسین بخشی زاده مقدم، فهیمه انصاریان*، ناصر باهنر، معصومه صمدی

    هدف پژوهش حاضر تحلیل مفهوم تفکر و استنتاج اصول تربیتی آن براساس مبانی هستی شناسی صدرایی به قرایت علامه طباطبایی است که با استفاده از روش استنتاجی انجام شده است. در بخش اول ناظر بر پیامدهای مبانی هستی شناسی، مفهوم تفکر و هدف پرورش آن تحلیل شده است؛ بدین صورت که به شیوه استنتاج پیش رونده، از بررسی پیش فرض های لازم در مبانی فلسفی، به سمت استنباط تفکر مطلوب پیش رفته ایم. تفکر تلاش حقیقت جویانه ذهن (به منزله شبکه ای از ادراکات نفس) برای نزدیک شدن به واقعیت و عبور از ظاهر پدیده ها به باطن آن هاست که فرایند آن با مشاهده حسی و درک ظواهر اشیاء آغاز می شود و از مشاهده کثرت پدیده ها به باطن و سراپرده هستی عبور می کند. در نگاه علامه طباطبایی هدف از پرورش تفکر واقع بینی فرارونده است. در بخش دوم با توصیف و طبقه بندی مبانی هستی شناختی، از روش بازسازی شده فرانکنا برای استنتاج اصول پرورش تفکر استفاده شده است. در دیدگاه مذکور این اصول تربیتی عبارت اند از: ارتباط با واقعیت (تقویت مشاهدات)، تقویت درک نظام مند مراتب طولی و وجوه عرضی عالم (پرورش تفکر کل نگر در عین جزءنگری) ، نفوذ به لایه های واقعیت و درک ذومراتب عالم و همچنین کشف زوایای مختلف پدیده ها و درک پیچیدگی عالم (پرورش تفکر عمیق و چندوجهی)، تقویت توان کشف علت پدیده ها و روابط علی عالم و درک توامان اسباب مادی و غیرمادی (پرورش تفکر علت یاب)، درک وابستگی و نیازمندی موجودات به مبدا هستی (تقویت تفکر آیه ای).

    کلید واژگان: پرورش تفکر, هستی شناسی, واقعیت, پیچیدگی, ظاهر و باطن
    Mohammadhosein Bakhshizadeh Moghadam, Fahimeh Ansarian*, Naser Bahonar, Masuma Samadi

    The present study aimed to analyze the concept of thinking and deducing of its educational principles based on Mulla Sadra's grounds from the Perspective of Allame Tabatabaei, which has been used by deduction method. In the first part, considering the consequences of the ontological foundations, the concept of thinking and the aim of raising it, was analyzed. In the way that, with employing progressive deduction method, the required assumptions in philosophical foundations are analyzed to proceed to inference the concept of ideal thinking. Thinking is a truth-seeking effort of the mind (as a network of souls perceptions) to approach reality and transform from manifestation of phenomena to their concealment, which its process begins with sensory observation and perception of the appearance of objects and from observing the multiplicity of phenomena passes into the concealment of the universe. According to Allame Tabatabaei, the purpose of thinking training is transcendental realism. In the second part, to deduce thinking training principles, by describing and classifying the ontological foundations, Frankena's model of reconstruction is applied. Upon the mentioned view these training principles are: linking to the reality (reinforcing observations), reinforcing systematic cognition of vertical and horizontal hierarchy of the universe (training holistic thinking as well as atomistic thinking), penetrating to layers of reality, hierarchic cognition from the universe also discovering different aspects of phenomena and understanding correspondence of the worlds (training deep and multi-dimensional thinking ), reinforcing potentiality of discovering the cause of phenomena and causal relations in the universe, understanding material and immaterial causes together( training cause-seeking thinking), understanding dependence and indigence of existents to the origin of existence( reinforcing sign-based thinking).

    Keywords: Thought Education, Ontology, Reality, Complexity, Manifestation, Concealment
  • لعیا رحیم زاده، معصومه صمدی*، فهیمه انصاریان

    هدف از مطالعه حاضر، طراحی چارچوب مفهومی تفکر مراقبتی در برنامه فلسفه برای کودکان است .روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی با رویکرد کیفی بوده است. جامعه پژوهش همه منابع دست اول و دوم فلسفه کودکان و مرتبط با متغیرهای پژوهش بود که به روش هدفمند انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. همزمان با فرایند فیش برداری، اطلاعات جمع آوری شد و تحلیل داده ها به صورت منظم و مستمر انجام گرفت. بدین معنا که داده ها دسته بندی و تفسیر شد. یافته ها نشان داد تبیین چارچوب تفکر مراقبتی را می توان علاوه بر عنصر ارتباط دهنده بین تفکر انتقادی و خلاق، براساس نمود عملی این دو نوع تفکر توضیح داد. براساس نتایج، حوزه آموزش فلسفه برای کودکان، بستر مناسب ایجاد و رشد تفکر مراقبتی است. ابعاد تفکر مراقبتی عبارت اند از عقلانیت، مسئولیت پذیری، سازگاری منطقی، خلاقیت، تخیل اخلاقی، ملکه شدن فضایل اخلاقی، موقعیت نگری و غور در مفاهیم اخلاقی. اصول تفکر مراقبتی شامل اعتقاد و اطاعت از اصول ارزشی (مطلق و اعتباری) است. جنبه های تفکر مراقبتی شامل قدردانی، عاطفی، فعال، هنجاری و همدلی است. آموزش فلسفه برای کودکان، کودک را - با کسب شهامت و نوع دوستی- با اخلاق وظیفه گرا و نتیجه گرا آشنا کرده و تفکر او را به زبان اجتماعی نزدیک می کند. از این رو، ضرورت آموزش تفکر مراقبتی به والدین، مربیان و سیاست گذاران آموزش و پرورش توصیه می شود.

    کلید واژگان: برنامه فلسفه برای کودک, تربیت, تفکر مراقبتی, کودک
    Laya Rahimzadeh, Masoumeh Samadi *, Fahimeh Ansarian

    Present Study aims at devising a conceptual contemplation thinking framework in philosophy for children. Its methodology is an analytical- description with qualitative approach. Research population consists of all the primary and secondary resources of children's philosophy and related to research variables selected and studied objectively. Simultaneous to indexing process, relevant information was collected and data analysis was conducted regularly and constantly so that all data were classified and described. Findings indicate that in addition to relating element between critical and creative thinking, one can explain the clarification of a contemplation thinking by practical manifestation of them. Contemplation thinking aspects include rationality, responsibility, rational adaptability, and creativity, ethical imagination, institutionalizing ethical virtues, positioning, and contemplation in ethical concepts. The principles of contemplation thinking include believing and following value principles (absolute and nominal). Contemplation thinking aspects include appreciation, affective, active, and normative and empathy. Training philosophy for children would make the child familiar with acquiring courage, altruism and functionality and resulted oriented ethics and makes his/her thought close to social language. Hence, parents, parents as well as pedagogy coaches and policymakers are recommended to train contemplation thinking.

    Keywords: Child, Contemplation thinking, education, Philosophy program for child
  • لعیا رحیم زاده، معصومه صمدی*، فهیمه انصاریان

    تفکر مراقبتی، مهارتی فکری، اخلاقی، عاطفی، هنجاری و مبتنی بر ارج نهادن و مشارکت فعال در اجتماع، همراه با درجاتی از دغدغه برای بسط و گسترش خیر همگانی است که در کنار دو نوع تفکر انتقادی و خلاق، مسیر رشد قدرت تحلیل فکری را هموار میسازد. تفکر قدردان، سپاسگزارانه، هنجاری، عاطفی، فعال و همدلانه از جمله مولفه های کاربردی تفکر مراقبتی در اجتماع محسوب میشود. بسط و تغییر باور دانش آموزان نسبت به پدیده مراقبت، ضرورتی انکارناپذیر و از رسالتهای حیاتی تسهیلگر برای سلامت روان و بالندگی فکری آنها در حلقه های کندوکاو است. پژوهش حاضر با هدف تعریف مفهومی تفکر مراقبتی در حلقه کندوکاو آموزش «فلسفه و کودک» بر اساس منابع مرتبط انجام شده است. روش پژوهش تحلیل و توصیف مبانی نظری برای تبیین مفهوم تفکر مراقبتی، کاربرد تفکر مراقبتی و روش های بهبود این نوع تفکر در حلقه کندوکاو آموزش «فلسفه و کودک» است. نمونه تحلیلی مورد نظر، با دو پیش شرط «جدید بودن» و «مبنا بودن»، از میان انواع منابع موجود درباره تفکر مراقبتی، انتخاب شده و بروش کتابخانه یی گردآوری شده اند.

    کلید واژگان: تفکر مراقبتی, حلقه کندوکاو, آموزش &#171, فلسفه و کودک&#187
    Laya Raimzadeh, Masumeh Samadi*, Fahimeh Ansarian

    Meditative thinking is considered to be an intellectual, moral, emotional and normative skill, based on validation and active participation in a society along with a bit concern for the expansion of public good which alongside the critical and creative thinking can pave the way for the growth of intellectual analysis power. Thankful, normative, emotional, active, and sympathetic thinking are among the components of meditative thinking in a society. To change and promote the students beliefs in the phenomenon of meditation is an undeniable necessity and facilitating missions for the psychological well-being and intellectual growth of students in the research circles. The present article aims at defining the meditative thinking in research circle of teaching of philosophy and children, based on certain relevant sources. Research methodology of the work is analytic-descriptive of theoretical foundations for explaining the concept of meditative thinking, its use in promoting this kind of thinking in research circle of teaching philosophy and children. The sample for this analysis is selected under two pre-conditions of being new and fundamental and collected sources from the libraries.

    Keywords: meditative thinking, research circle, teaching philosophy, children
  • مریم جناب زاده رودباری، فهیمه انصاریان *، عزتاللهنادری
    هدف ازپژوهدف پژوهش حاضربررسی میزان اعتمادپذیری برنامه آموزش فلسفه (p4c) ،درفعالیتهای پرورشی به منظورکاهش احساس نیازبه بیان کلامیوبیان فیزیکی خشم دردانش آموزان پسر یایه اول مقطع متوسطه مدارس منطقه 14شهرتهران بوده است. پژوهش ازنوع تحقیقات کاربردی وبه روش نیمه تجربی با طرح تحقیق آزمون مقدماتی ونهایی باگروه شاهد بدون استفاده ازگزینش تصادفی انجام شد. جامعه آماری پژوهش،کلیه دانش آموزان پسرپایه اول مقطع متوسطه دوره دوم منطقه14 مشغول به تحصیل، درسال 1393-1394،که تعداد 2994 نفربودند. حجم نمونه آماری60 نفرازدانش آموزان که دردوگروه30 نفری تجربی وگواه به صورت غیرتصادفی قرار گرفتند. پس ازبرگزاری دوره آموزش (p4c) ، به منظورجمع آوری داده ها ازپرسشنامه بیان حالت هیجانی وصفت شخصیتی خشم اسپیلبرگر2 (STAXI-2) وبرای تجزیه وتحلیل داده هاعلاوه برآمارتوصیفی ازآزمون تحلیل کوواریانس،با استفاده از نرم افزار SPSSاستفاده شد. یافته های حاصل ازاین تحقیق،به سوال کلی که آیا اجرای برنامه آموزش فلسفه برای کودک درفعالیتهای پرورشی برکاهش احساس نیاز به بیان کلامی وبیان فیزیکی خشم دردانش آموزان پسرمقطع متوسطه تاثیر دارد یاخیر،پاسخ داده وتایید نموده.
    کلید واژگان: آموزش فلسفه برای کودکان(p4c), خشم, فعالیتهای پرورشی
    Maryam Jenabzadeh, Fahimeh Ansarian *, Ezzatollah Naderi
    The aim The aim of this study is to investigate the level of reliabilityof teaching philosophy (p4c) inActivitieseducation,and the felt the need to reduce verbal expressed anger and felt the need to reduce physical expressed anger in public in Tehran High school of the14thdistrict of Tehran.This study is an applied research project that was conducted with quasi-experimental method and preliminary and final test with a control group without randomly selection.The study sample contains all high school male students of the 14th district ofTehran enrolled in the academic year of 2014-2015.The sample size of the study was60students that were non-randomly placed in two groups of 30experimental and 30control subjects.After running the PhilosophyforChildren program,in order toassess students’ strategies to control their anger, the researcher used the State-Trait Anger Expression Inventory- 2 Spielberger(STAXI-2).In order to test the hypothesis, ANCOVA, the analysis of covariance And using performed SPSS software.call the validity and reliabilityof the programof Philosophy for Children two hypotheses were confirmed.
    Keywords: Philosophy for Children, anger
  • مریم جناب زاده رودباری، فهیمه انصاریان، عزت الله نادری
    هدف پژوهش حاضربررسی نقش برنامه آموزش فلسفه(p4c) برکاهش برون ریزی و درون ریزی خشم در دانش آموزان پسرپایه اول مقطع متوسطه مدارس دولتی شهر تهران بوده است.پژوهش ازنوع تحقیقات کاربردی است که به روش نیمه تجربی وبا طرح تحقیق آزمون مقدماتی ونهایی باگروه شاهد بدون استفاده ازگزینش تصادفی انجام شده است.جامعه آماری پژوهش،کلیه دانش آموزان پسر پایه اول مقطع متوسطه دوره دوم منطقه14 مشغول به تحصیل،درسال1393-1394،که تعداد2994 نفربودندراتشکیل میدهد.حجم نمونه آماری60 نفرازدانش آموزان می باشد که دردوگروه30 نفری تجربی وگواه به صورت غیر تصادفی قرارگرفته اند.پس ازبرگزاری دوره آموزش(p4c) برای دانش آموزان،محقق،ازپرسشنامه حالت-صفت بیان خشم،پرسشنامه اسپیلبرگر2(STAXI-2)که تدوین و توسعه آن در طول 20سال پژوهش بلند مدت در دو حوزه مستقل و در عین حال مرتبط به هم در زمینه ارزیابی شخصیت انجام شده، استفاده نموده است.روش آماری جهت تجزیه وتحلیل داده هاعلاوه برآمار توصیفی،آزمون تحلیل کوواریانس وبا استفادهاز نرم افزارSPSS صورت گرفته است.یافته های حاصل ازاین تحقیق،به سوال کلی محقق که آیا اجرای برنامه آموزش فلسفه برای کودک برکاهش درون ریزی وبرون ریزی خشم دردانش آموزان پسرمقطع متوسطه تاثیرداردیاخیر،پاسخ داده واعتبارواعتمادپذیری برنامه فلسفه برای کودکان درکنترل خشم نوجوانان،بریک مولفه آن یعنی کنترل برون ریزی خشم نوجوانان تایید وبر مولفه دیگر،یعنی کاهش درون ریزی خشم،تایید ننمود.
    کلید واژگان: آموزش فلسفه برای کودکان(p4c), حلقه کندو کاو, خشم, برون ریزی ودرون ریزی خشم
    Maryam Jenabzadeh Rodbare, Fahimeh Ansarian, Ezaatollah Naderi
    The aim of this study is to investigate the level of reliabilityof teaching philosophy (p4c) inActivitieseducation, on anger management of male junior students of public high schools of the14thdistrict of Tehran.This study is an applied research project that was conducted with quasi-experimental method and preliminary and final test with a control group without randomly selection.The study sample contains all high school male students of the 14th district ofTehran enrolled in the academic year of2014-2015.The sample size of the study was60students that were non-randomly placed in two groups of 30experimental and 30control subjects.After running the PhilosophyforChildren program,in order toassess students’ strategies to control their anger, the researcher used the State-Trait Anger Expression Inventory- 2 Spielberger(STAXI-2).In order to test the hypothesis, ANCOVA, the analysis of covariance was used. In conclusion, the findings of this study the researcher general question whether the growing activities of teaching philosophy to children in the planning and control anger out on secondary school students is effective or not, call the validity and reliabilityof the programof Philosophy for Children in anger management in teens Vgnjandn its production operations, Barrick component, the Control Anger adolescents Weber other components, namely a reduction in anger, did not approve.
    Keywords: Philosophy for Children, exploring circle, anger, anger expression-in, anger control-ou
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال