fateme javid
-
نشریه اکولوژی سرزمین، پیاپی 3 (تابستان 1402)، صص 181 -194
تاثیر محیط بر رشد کودکان ؛ محیطی که کودک در حال رشد و پرورش در آن است نقش مهمی بر سلامت جسمانی، روانی و شکوفایی خلاقیت کودک ایفا می کند.مهدکودک به عنوان یکی از مهم ترین بخش های زندگی هر کودک شناخته می شود و لازم است از محیط مطلوب برخوردار باشد تا به کودک علاوه بر فضای رشد، احساس امنیت و آرامش بدهد. در همین راستا، تحقیق حاضر با هدف بررسی کیفیت کالبدی فضاهای آموزشی با تاکید بر مهدکودک ها انجام شده و اولویت ها و ترجیحات کودکان در این زمینه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش به شکل توصیفی-پیمایشی است و جامعه آماری آن شامل 119 نفر از کودکان 3 تا 6 ساله (دختران و پسران) در گرگان می باشد. از فرمول کوکران برای برآورد تعداد نمونه استفاده شده و داده ها با استفاده از SPSS برای تجزیه و تحلیل نهایی آماده سازی شده اند. نتایج حاصل از آزمون یومن ویتنی نشان می دهد که تنها در میزان رتبه بندی عناصر طبیعی، گروه سنی 3-4 سال با گروه سنی 5-6 سال تفاوت معناداری دارند و گروه سنی 5-6 سال میانگین بالاتری نسبت به گروه سنی 3-4 سال دارند. همچنین، کودکان در سطوح مختلف در غنای فعالیت در محیط های داخلی و خارجی تفاوت معناداری نشان می دهند. با توجه به نتایج به دست آمده، اهمیت ایجاد و ارتقاء فضاهای آموزشی، به ویژه در محیط مهدکودک، برای پیشرفت و توسعه سالم کودکان و تاثیرگذاری بر آینده ی آنها به وضوح مشخص می شود.
کلید واژگان: محیط آموزشی, کودکان, کیفیت, رشد, توسعه فکریThe Influence of Environment on Child Development: The environment in which a child grows and nurtures plays a significant role in their physical, mental, and creative well-being. Preschools are recognized as one of the most important aspects of every child's life, and it is essential for them to have a conducive environment that not only provides a space for growth but also instills a sense of security and tranquility. In this regard, the present study aims to examine the physical quality of educational spaces with an emphasis on preschools and analyze the priorities and preferences of children in this area. The research methodology in this study is descriptive-survey, and the population includes 119 children aged 3 to 6 years (both girls and boys) in Gorgan. The Cochran formula was used to estimate the sample size, and the data were prepared for final analysis using SPSS. The results of the Mann-Whitney test indicate that only in the ranking of natural elements, the 3-4 year age group differs significantly from the 5-6 year age group, with the 5-6 year age group having a higher average compared to the 3-4 year age group. Additionally, children at different age levels show significant differences in the richness of activities in indoor and outdoor environments. Based on the results obtained, the importance of creating and improving educational spaces, especially in preschool environments, for the healthy development and future impact of children is clearly evident.
Keywords: Educational environment, children, Quality, growth, cognitive development -
نشریه اکولوژی سرزمین، پیاپی 3 (تابستان 1402)، صص 207 -223تغییرات آب و هوایی به عنوان یک چالش چندافرهنگی به سطح جهانی تبدیل شده و بر اثر آن، زندگی انسان ها تحت تاثیر قرار گرفته است. این پدیده باعث افزایش دمای سطح زمین، حوادث جوی ناگهانی، و تغییرات در الگوهای بارش شده است. این تحولات، از طریق تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم بر سلامت انسان ها، به چالش های جدید در زمینه های بهداشت عمومی، ایمنی غذایی، و استقرار اقتصادی مناطق مختلف منجر شده است. تحقیق حاضر، با توجه به ماهیت مسئله و موضوع مورد بررسی، از نوع توصیفی - تحلیلی است و از نوع مطالعات کاربردی با تاکید بر روش های کمی است هدف پژوهش ارزیابی فشار فیزیولوژیکی به منظور برقراری آسایش بین جذب و دفع گرما (مورد مطالعه:استان گیلان) است جهت شناسایی فشار عصبی بالای20درجه و پایین20 درجه سانتی گراد و تعیین درجه آسایش معیارهایی از قبیل: (دمای هوا برحسب درجه فارنهایت، میانگین رطوبت نسبی بر حسب درصد، میانگین حداقل دمای هوا برحسب درجه سانتی گراد،سرعت باد بر حسب متر بر ثانیه مورد ملاحظه قرار گرفته اند به منظور پهنه بندی شاخص فشار عصبی از داده های ایستگاه های هواشناسی استان گیلان استفاده گردید و خروجی نهایی با ضریب آسایش حرارتی در محیط GISمحاسبه شد تمامی فرایندها و تجزیه تحلیل داده ها در محیط GIS با مدل IDWزمین آماری که این تکنیک نقاط مجهول را بر اساس خود همبستگی بین نقاط اندازه گیری شده و ساختار فضایی آنها پیش بینی می کند ارزیابی گردید درپایان جهت نشان دادن نقشه نهایی خروجی نهایی در 7 طبقه جداگانه برای هر دو عرصه دما قرار داده شد نتایج حاصل از ارزیابی فشارعصبی نشان داد که بیشتر ایام سال بخش های مرکزی استان گیلان در شرایط همراه با آسایش جذب و دفع گرما برای سلامت انسان قراردارد.کلید واژگان: تغییرات آب و هوا, فشار عصبی, آسایش انسان, گیلانClimate change has become a global, cross-cultural challenge, significantly impacting human lives. The phenomenon has led to an increase in surface temperature, sudden weather events, and alterations in precipitation patterns. These changes pose new challenges in public health, food safety, and economic stability across various regions. This research, characterized as a descriptive-analytical study with an emphasis on quantitative methods, aims to assess physiological stress for the establishment of comfort in heat absorption and dissipation (Case study: Gilan Province). The objective is to identify high and low physiological stress levels above 20 degrees and below 20 degrees Celsius, respectively. Criteria such as air temperature in Fahrenheit, average relative humidity, minimum air temperature, and wind speed were considered for the evaluation. The data from meteorological stations in Gilan Province were used to classify the physiological stress index, and the final output was calculated using the Heat Comfort Coefficient in GIS environment. All processes and data analysis in GIS environment were assessed using the Inverse Distance Weighting (IDW) statistical model, which predicts the spatial structure of unknown points based on the correlation between measured points. In the end, the final output map was categorized into 7 separate layers for both temperature ranges. The results of the physiological stress assessment indicated that most days in the central parts of Gilan Province are associated with comfort in heat absorption and dissipation, promoting human health.Keywords: Assessment, Physiological Stress, Human comfort, Gilan Province
-
مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران، سال بیست و هشتم شماره 3 (پیاپی 110، پاییز 1401)، صص 374 -385
اهداف:
حرفه پرستاری پراسترس است و پرستاران برای حفظ تمرکز بر مراقبت از بیمار و همچنین داشتن سازگاری زناشویی و حل مشکلات شخصی نیاز دارند راهبردهای مقابله ای مناسب به کارگیرند. ارتباط سبک های هویتی پرستاران با راهبردهای مقابله ای مورد استفاده و سازگاری زناشویی هنوز به طور کامل روشن نیست. بنابراین این مطالعه با هدف تعیین ارتباط سبک های هویتی با راهبردهای مقابله ای و سازگاری زناشویی در پرستاران انجام شد
مواد و روش ها:
این پژوهش توصیفی همبستگی از نوع مقطعی بر روی 221 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستان های شهر رشت که به شیوه تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شدند، انجام شد. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسش نامه های راهبردهای مقابله ای بیلینگز و موس، سبک های هویتی و آزمون سازگاری زناشویی لاک والاس صورت گرفت. داده ها در نرم افزار SPSS نسخه 23 تحلیل شد.
یافته ها :
میانگین نمره سازگاری زناشویی شرکت کنندگان 11 /97± 111 /68 و در محدوده مطلوب بود. میانگین نمره کل سبک های هویتی 12 /27±100/31 بود. میانگین نمره کل راهبردهای مقابله ای 7/25± 38/58 بود. سازگاری زناشویی با سبک های هویتی اطلاعاتی (r=0/14 و P=0/03) و هویت هنجاری (r=-0/17 و P=0/01) و راهبرد مقابله ای حل مسیله (r=-0/15 و P=0/03) همبستگی داشت. تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد تنها سبک های هویت و تعداد ساعت شیفت قادر به تبیین 20 درصد تغییرات سازگاری زناشویی در پرستاران است.
نتیجه گیری:
یافته ها نشان داد سازگاری زناشویی در پرستاران این مطالعه در رشت (ایران) در حد مطلوب است. فقط سبک های هویتی اطلاعاتی و هنجاری و تعداد ساعت شیفت قادر به تبیین تغییرات سازگاری زناشویی در پرستاران هستند.
کلید واژگان: پرستاران, روابط زناشویی, سبک های هویت, راهبردهای مقابله ایObjectivesNursing profession is a stressful job. Nurses need to use appropriate coping strategies to maintain their focus on patient care and having marital adjustment and solving personal problems. The relationship between nurses’ identity styles with their used coping strategies and marital adjustment is not clear yet. Therefore, this study aims to determine the relationship of identity styles and coping strategies with marital adjustment in nurses.
MethodsThis descriptive correlational study with cross-sectional design was conducted on 221 married nurses working in public hospitals in Rasht, Iran who were selected by a stratified random sampling method. Data were collected using the Billings and Moos’ coping responses inventory (CRI), Berzonsky’s identity styles inventory (ISI), and Locke-Wallace marital adjustment test (MAT). Data were analyzed in SPSS software, version 23.
ResultsThe mean MAT score was 111.68 ±11.97. The mean ISI score was 100.31±12.27. The mean CRI score was 38.58±7.25. Marital adjustment had a significant correlation with informational (r=0.14, P=0.03) and normative (r=-0.17, P=0.01) identity styles and problem-focused coping strategy (r=-0.15, P=0.03). Multiple regression analysis showed that only identity styles and working hours could explain 20% of changes in marital adjustment of nurses.
ConclusionThe marital adjustment of married nurses in Rasht, Iran is at a favorable level. Their informational and normative identity styles and working hours can predict their marital adjustment.
Keywords: Nurses, Marital adjustment, Identity, Coping -
هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان اثربخشی روش حساسیت زدایی حرکات چشم و بازپردازش با تاکید بر ضربات دو سویه، بر کاهش نشانگان مزمن اختلال فشار روانی پس از آسیب جانبازان جنگ بود. روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. به منظور اجرای پژوهش 29 بیمار با تشخیص PTSD مزمن که حائز شرایط بودند از میان 64 مورد انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند؛ سپس اعضای گروه آزمایش طی هشت جلسه تحت درمان با روش مذکور قرار گرفتند. ابزار پژوهش فهرست اختلال فشار روانی پس از آسیب(ودرز و همکاران،1994) و همچنین مقیاس اضطراب موقعیتی – خصیصه ای اسپیلبرگر(1970) بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که نشانه های اختلال فشار روانی پس از آسیب در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری کاهش یافته است. بنابر این می توان نتیجه گرفت که این روش درمانی می تواند درباره کاهش نشانگان مزمن اختلال فشار روانی پس از آسیب این بیماران موثر واقع شود.
کلید واژگان: اختلال فشار روانی پس از آسیب, حساسیت زدایی از طریق حرکت چشم, بازپردازش, آسیب زدن دوسویهThe purpose of present study was assessing the effectiveness of Eye Movement Desensitization & Reprocessing method (EMDR) with an emphasis on Bilateral Tapping، in reducing chronic symptoms of Post- Traumatic Stress Disorder in warDevotees. The method of present study was quasi experimental، pretest-posttest with control group. For this study، 29 of the 64 eligible subjects، were randomly assigned to the experimental or control group. Then the experimental group was treated with EMDR،during an average 8 sessions. The research tools were Post Traumatic StressDisorderChecklist (PCL) (Weathers & Others،1994) and Spielberger State-Trait Anxiety Inventory (STAI) (Spielberger& Others، 1970). The data obtained were analyzed using ANCOVA method. The results reveald that symptoms of Post Traumatic Stress Disorder in the experimental gruop as compared with the control group was significantly reduced.Keywords: Post, traumatic Stress Disorder (PTSD), Eye, Movement Desensitization, Reprocessing, Bilateral Tapping
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.