fatemeh kermanshahi
-
حساسیت نسبت به حقوق و وظایف متقابل زوجین نسبت به روابط زناشویی در خانواده، از آموزه های ویژه قرآن کریم است. برخی دیدگاه های مطرح فمینیستی، خانواده و به طور خاص الگوهای ارتباطی جنسی در خانواده را عامل بنیادین فرودستی زنان قلمداد می کنند. دیدگاه اخیر ضمن محکوم کردن تلقی قرآنی، لزبینیسم، آزادی روابط جنسی خارج از چارچوب ازدواج و حق سقط جنین را برای خروج از اقتضائات این عامل بنیادین ضروری می شمرد. آموزه های فمینیستی به دلیل مشتمل بودن بر مبانی اومانیستی و سکولار هویت واقعی انسان را نادیده گرفته است. تبیین آموزه های قرآن و فمینیسم در این موضوع، مساله اصلی این پژوهش است. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی است. باور عمیق به خویش مالکی، آزادی و لذت گرایی در برابر اعتقاد به مالکیت حقیقی خداوند و نقش امانت داری زن و مرد نسبت به بدن، مهم ترین مباحثی است که در تبیین فمینیستی و قرآنی بهره برداری می شود.
کلید واژگان: تمکین, نشوز, لزبینیسم, سقط جنین, آزادی جنسیSensitivity towards the mutual rights and duties of couples in relation to marital relations in the family is one of the special teachings of the Holy Quran. Some prominent feminist views consider the family and specifically the sexual relations patterns as the fundamental cause of women's inferiority. The latter point of view, while condemning the Quranic view, considers lesbianism, the freedom of sexual relations outside the framework of marriage and the right to abortion as necessary to get out of the requirements of this fundamental factor. Feminist teachings have ignored the identity of human beings due to their humanist and secular foundations. Explaining the teachings of Quran and feminism in this matter is the main issue of this research. This research has been done by descriptive-analytical method. The deep belief in self-ownership, freedom and hedonism against the belief in God's true ownership and the trusting role of men and women towards the body are the most important topics used in feminist and Quranic explanations.
Keywords: Submission, Lesbianism, Abortion, Sexual Freedom -
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، سال شصت و ششم شماره 5 (پیاپی 191، آذر و دی 1402)، صص 1257 -1270
مقدمه
خیانت در زندگی زناشویی عامل بزرگ عدم رضایت زناشویی و همچنین زمینه ی اصلی بروز مسایل روانشناختی، تعارض ها و ناسازگاری های زناشویی است، این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی مداخلات هیجان مدار، پذیرش و تعهد و مثبت نگر بر دلزدگی زناشویی و ناگویی هیجانی زنان آسیب دیده از خیانت انجام شد.
روش کارروش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل به همراه آزمون پیگیری بود. از جامعه زنان مراجعه کننده به کلینیک های روانشناسی به دلیل آسیب وارد شده از خیانت زناشویی، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 43 نفر انتخاب و با استفاده از روش جایگزین تصادفی در سه گروه (هیجان مدار، پذیرش وتعهد، مثبت نگر) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های دلزدگی زناشویی (پاینز، 1996) و ناگویی هیجانی (بگبی و همکاران، 1994) بود. داده ها با استفاده از آزمون اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی تحلیل شد.
نتایجیافته ها نشان داد که درمان هیجان مدار به طور معنی داری موثرتر از پذیرش و تعهد و مثبت نگر بود (005/0>p) و درمان پذیرش و تعهد نیز موثرتر از درمان مثبت نگر بر دلزدگی زناشویی بود (005/0>p). همچنین نتایج نشان داد که درمان هیجان مدار موثرتر از مثبت نگر بر ناگویی هیجانی بود (005/0>p).
نتیجه گیریمنطبق با یافته های پژوهش حاضر می توان درمان هیجان مدار را به عنوان یک روش کاراتر جهت بهبود زندگی زناشویی افراد آسیب دیده از خیانت پیشنهاد داد.
کلید واژگان: خیانت زناشویی, هیجان مدار, پذیرش و تعهد, مثبت نگر, ناگویی هیجانیIntroductionInfidelity in married life is a major cause of marital dissatisfaction and also the main cause of psychological problems, conflicts and marital incompatibilities, this research aims to compare the effectiveness of Emotion Focused, acceptance and commitment and positive interventions on marital boredom and Alexithymia of women affected by infidelity was done.
MethodsThe research method was semi-experimental with a pre-test-post-test design with three experimental groups and one control group along with a follow-up test. 43 people were selected from the community of women referring to psychological clinics due to the damage caused by marital infidelity, using the available sampling method and using the random replacement method in three groups (Emotion Focused, acceptance and commitment and positive interventions) were replaced. The research tools were questionnaires of marital boredom (Pines, 1996) and Alexithymia (Bagbi et al., 1994). The data were analyzed using the repeated measurement test and Bonferroni's post hoc test.
ResultsThe findings showed that Emotion Focused therapy was significantly more effective than acceptance and commitment and positivity (p<0.005) and acceptance and commitment therapy was more effective than positivity therapy on marital burnout (0.005). >p). Also, the results showed that Emotion Focused therapy was more effective than positive-oriented therapy on Alexithymia (p<0.005).
ConclusionAccording to the findings of the present study, Emotion Focused therapy can be suggested as a more effective method to improve the marital life of people affected by infidelity.
Keywords: marital infidelity, Emotion Focused therapy, acceptance, commitment, positive therapy, Alexithymia -
مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک، سال بیست و ششم شماره 1 (پیاپی 161، فروردین و اردیبهشت 1402)، صص 258 -269زمینه و هدف
سالمندی یکی از مراحل مهم زندگی است که با پیشرفت علم و بهبود شرایط بهداشتی، آمار سالمندان در جوامع گوناگون روبه افزایش است. از این رو برای ارتقای سازگاری سالمندان، توجه به رضایت از زندگی آنان و نگرش به سالمندی لازم است. بنابراین پژوهش حاضر به منظور اثربخشی توانمندسازی روان شناختی بر رضایت از زندگی و نگرش به سالمندی زنان سالمند شهر تهران انجام شده است.
مواد و روش هاجامعه آماری شامل کلیه زنان 60 تا 70 ساله شهر تهران در سال 1400-1399 بود. تعداد 24 نفر (12 نفر گروه کنترل و 12 نفر گروه آزمایش) به شیوه نمونه گیری دردسترس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. با بهره گیری از یک طرح آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل، سالمندان ابتدا پرسش نامه های رضایت از زندگی و نگرش به سالمندی را تکمیل کردند؛ سپس کاربندی آزمایشی توانمندسازی روان شناختی در 8 جلسه بر روی گروه آزمایش، اجرا و بعد از اتمام جلسات پس آزمون برای هر دو گروه ارایه شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس چندمتغیری به کمک نسخه 19 نرم افزارSPSS استفاده شد.
ملاحظات اخلاقیکسب رضایت آگاهانه از اصول اخلاقی در این پژوهش بود. این مطالعه با کد IR.IAU.ARAK.REC.1400.027 به تصویب کمیته اخلاق دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک رسیده است.
یافته هانتایج نشان داد که برنامه آموزشی توانمندسازی روان شناختی بر رضایت از زندگی (9/673=F و 0/006=p) و نگرش به سالمندی (8/385=F و 0/009=p) بین دو گروه در دو مرحله ارزیابی تفاوت معنا داری ایجاد کرده است؛ به این معنی که برنامه توانمندسازی روان شناختی باعث ارتقای رضایت از زندگی و نگرش به سالمندی افراد نمونه شد.
نتیجه گیریبراساس نتایج این پژوهش می توان گفت، برنامه توانمندسازی روان شناختی بر رضایت از زندگی و نگرش به سالمندی زنان سالمند اثربخش بوده و آگاهی متخصصان حوزه های مشاوره، سالمندی، روان شناسی و سلامت از این آموزش ها می تواند کمک کننده باشد.
کلید واژگان: توانمندسازی روان شناختی, زنان سالمند, رضایت از زندگی, نگرش به سالمندیBackground and AimOld age is a critical period in life. Due to advances in technologies and improvement in healthy conditions, the number of aged population is increasing. Hence, it is necessary to pay attention to their life satisfaction and attitudes towards aging. The present study aims to assess the effectiveness of a psychological empowerment program on life satisfaction and attitude towards aging in older women living in Tehran, Iran.
Methods & MaterialsThe study population consists of all women aged 60-70 years referred to a charity foundation in Tehran, Iran in 2020. Of these, 24 women were selected by a convenience sampling method. They were randomly assigned to the intervention (n=12) and control (n=12) groups. Using a pre-test/post-test design, the elderly first completed the life satisfaction index-Z and the attitude towards aging questionnaire. Then, the experimental group received the psychological empowerment program at 8 sessions. After the intervention, the questionnaires were completed again by both groups. Multivariate analysis of covariance was used to analyze the collected data in SPSS software, version 19.
Ethical ConsiderationsThis study was approved by the Research Ethics Committee of Islamic Azad University of Arak Branch (Code: IR.IAU.ARAK.REC.1400.027).
ResultsThere was a significant difference in life satisfaction (F=9.673, P=0.006) and attitudes towards aging (F=8.385, P=0.009) between the two groups. The psychological empowerment program significantly improved life satisfaction and attitudes towards aging in older women.
ConclusionThe psychological empowerment program is effective in improving life satisfaction and attitude towards aging in older women living in Tehran. It can be used by experts in the fields of counseling, geriatrics, psychology, and health.
Keywords: Psychological empowerment, Older women, Life satisfaction, Attitude towards aging -
زمینه و هدف
سالمندی یکی از مراحل مهم زندگی است که با پیشرفت علم و بهبود شرایط بهداشتی، آمار سالمندان در جوامع گوناگون روبه افزایش است. از این رو برای ارتقای سازگاری سالمندان، توجه به رضایت از زندگی آنان و نگرش به سالمندی لازم است. بنابراین پژوهش حاضر به منظور اثربخشی توانمندسازی روانشناختی بر رضایت از زندگی و نگرش به سالمندی زنان سالمند شهر تهران انجام شده است.
مواد و روش هاجامعه آماری شامل کلیه زنان 60 تا 70 ساله شهر تهران در سال 1400-1399 بود. تعداد 24 نفر (12 نفر گروه کنترل و 12 نفر گروه آزمایش) به شیوه نمونه گیری در دسترس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. با بهره گیری از یک طرح آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل، سالمندان ابتدا پرسشنامه های رضایت از زندگی و نگرش به سالمندی را تکمیل کردند و سپس کاربندی آزمایشی توانمندسازی روانشناختی در 8 جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا و بعد از اتمام جلسات پس آزمون برای هر دو گروه ارایه شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس چندمتغیری به کمک نرم افزار SPSSV19 استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی:
کسب رضایت آگاهانه از اصول اخلاقی در این پژوهش بود. این مطالعه با کد IR.IAU.ARAK.REC.1400.027 به تصویب کمیته اخلاق دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک رسیده است.
یافته ها:
نتایج نشان داد که برنامه آموزشی توانمندسازی روانشناختی بر رضایت از زندگی (673/9=F و 006/0=p) و نگرش به سالمندی (385/8=F و 009/0=p) بین دو گروه در دو مرحله ارزیابی تفاوت معنی داری ایجاد کرده است. به این معنی که برنامه توانمندسازی روانشناختی باعث ارتقای رضایت از زندگی و نگرش به سالمندی افراد نمونه شد.
استنتاجبر اساس نتایج این پژوهش می توان گفت، برنامه توانمندسازی روانشناختی بر رضایت از زندگی و نگرش به سالمندی زنان سالمند اثربخش بوده و آگاهی متخصصان حوزه های مشاوره، سالمندی، روان شناسی و سلامت از این آموزش ها می تواند کمک کننده باشد.
کلید واژگان: توانمندسازی روانشناختی, زنان سالمند, رضایت از زندگی, نگرش به سالمندیBackground and purposeOld age is a significant period in life and due to the development of science and improvement in health conditions, the number of elderly participants is increasing in various societies. To promote the adjustment of the elderly population in the society, it is necessary to pay attention to their life satisfaction and attitudes toward aging elderly. Therefore, the present study aimed at effectiveness of psychological empowerment on life satisfaction and attitudes toward aging elderly women in Tehran city.
Materials and MethodsThe statistical population included all women aged 60 to 70 years in Tehran in 1399-1400. 24 participants (12 in the control group and 12 in the experimental group) were randomly assigned to the experimental and control groups by available sampling method. Using a pre-test and post-test pilot design with a control group, the elderly first completed life satisfaction and attitudes toward aging questionnaires and then performed a psychological application of psychological empowerment in 8 sessions on the experimental group and after the post-test sessions for both groups was presented. Multivariate analysis of covariance (MANCOVA) was used to analyze the data using SPSSV19 software.
Ethical Considerations:
This study was approved by Research Ethics Committee of Arak of Azad University (Code: IR.IAU.ARAK.REC.1400.027).
ResultsThe results showed that psychological empowerment training program on life satisfaction (F = 9.673 and p = 0.006) and attitudes toward aging (F = 8.385 and p = 0.009) between the two groups in two stages. Evaluation has made a significant difference. This means that the psychological empowerment program promoted life satisfaction and attitudes toward aging.
ConclusionBased on the results of this study, it can be said that psychological empowerment program is effective on life satisfaction and aging attitude of older women and the knowledge of experts in the fields of counseling, aging, psychology and health of these trainings can be helpful.
Keywords: Psychological Empowerment, Elderly Women, Life Satisfaction, Attitude towards Aging -
مقدمه
تاکید سازمان بهداشت جهانی بر اهمیت سلامت اجتماعی، در کنار سلامت فیزیکی، سبب شده تا امروزه سلامت اجتماعی در سالمندان به دغدغه ی مشترک برنامه ریزان اجتماعی در هر جامعه ای تبدیل شود. بنابراین مطالعه حاضر با هدف تاثیر توانمندسازی روانشناختی بر سلامت اجتماعی زنان سالمند شهر تهران انجام شد.
روش کاراین پژوهش از نوع آزمایشی و با طرح پیش آزمون-پسآزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان 60 تا 70 ساله شهر تهران در سال 1400-1399 بود. تعداد 24 نفر (12 نفر گروه گواه و 12 نفر گروه آزمایش) به شیوه نمونه گیری در دسترس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. با بهره گیری از یک طرح آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه، سالمندان ابتدا پرسشنامه سلامت اجتماعی کییز را تکمیل کردند و سپس کاربندی آزمایشی توانمندسازی روانشناختی در 8 جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا و بعد از اتمام جلسات پس آزمون برای هر دو گروه ارایه شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس چندمتغیری به کمک نرم افزار SPSS v.19 استفاده شد.
یافته هانتایج نشان داد که برنامه آموزشی توانمندسازی روانشناختی بر شکوفایی اجتماعی(278/10=F و 005/0=P)، انطباق اجتماعی(303/19=F و 001/0=P)، انسجام اجتماعی(685/10=F و 005/0=P)، پذیرش اجتماعی(422/11=F و 004/0=P) و مشارکت اجتماعی(649/9=F و 006/0=P) بین دو گروه در دو مرحله ارزیابی تفاوت معنی داری ایجاد کرده است. به این معنی که برنامه توانمندسازی روانشناختی باعث ارتقای سلامت اجتماعی سالمندان شد.
نتیجه گیریبر اساس نتایج این پژوهش می توان گفت، برنامه توانمندسازی روانشناختی بر مولفه های سلامت اجتماعی زنان سالمند اثربخش بوده و آگاهی متخصصان حوزه های مشاوره، سالمندی، روان شناسی و سلامت از این آموزش ها می تواند کمک کننده باشد.
کلید واژگان: توانمندسازی, سالمندی, تعیین کننده های سلامت اجتماعیIntroductionThe emphasis of World Health Organization on importance of social health, along with physical health, have turned social health into a common concern for social planners in all societies. Thus, present study attempts to study the effectiveness of psychological empowerment on social health of aging women in Tehran.
MethodsThis experimental study was conducted with a pretest-posttest design with control group. The statistical population included all women aged 60 to 70 years in Tehran in 2020-2021. Twenty-four people (12 in the control group and 12 in the experimental group) were randomly assigned to the experimental and control groups by available sampling method. Using a pre-test and post-test pilot design with the control group, the aging first completed the Keyes social health questionnaire and then the experimental application of psychological empowerment was performed in 8 sessions on the experimental group and after the post-test sessions was presented for both groups. Multivariate analysis of covariance was used to analyze the data using SPSS v.19 software.
ResultsThe results showed that psychological empowerment training program on social actualization (F=10.278 and P=0.005), Social integration (F= 19.303 and P=0.001), Social coherence (F=10.685 and P=0.005), social acceptance (F=11.422 and P=0.004) and social contribution (F= 9.649 and P=0.006) There was a significant difference between the two groups in the two stages of evaluation has done. This means that the psychological empowerment program promoted the social health of the aging.
ConclusionBased on the results of this study, it can be said that psychological empowerment program is effective on the components of social health of older women and the knowledge of experts in the fields of counseling, aging, psychology and health of these trainings can be helpful.
Keywords: Empowerment, Aging, Social Determinants of Health -
Background And ObjectivesUndoubtedly, health is one of the most important issues of human life to which different factors can basically contribute. The present study was conducted to investigate the relationship between death anxiety and spirituality constructs with general health among nursing and midwifery students.MethodsStudy population of this cross-sectional study comprised all students of the Faculty of Nursing and Midwifery of the Ahvaz Jundishapur University of Medical Sciences in academic year 2015. Of this population, 205 people were selected by random sampling and enrolled in the study. To gather data, 36-item Short Form Health Survey, Death Anxiety Scale, and Daily Spiritual Experience Scale were administered. Data were analyzed by multiple linear regression with stepwise method.ResultsAccording to Pearson correlation coefficient, general health was significant correlation with death anxiety (r=-0.465, PConclusionBecause death anxiety and spiritual experiences are predictors of general health, the student's general health can be promoted by relief of death anxiety and enhancement of spirituality.Keywords: Death, General Health, Midwifery, Nursing, Spirituality
-
زمینه و هدفاعتیاد به عنوان بلای خانمانسوز، جامعه بشری، به ویژه قشر نوجوان و جوان را به شدت تهدید می کند. چگونگی ادراک و واکنش افراد نسبت به محرک های محیطی و ناتوانی در پردازش شناختی اطلاعات هیجانی و تنظیم هیجان ها می تواند سوق دهنده افراد به سمت اعتیاد باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی همبستگی بین حساسیت پردازش حسی و ناگویی خلقی (آلکسی تایمیا) با روی آوری به اعتیاد انجام گرفت.روش بررسیاین مطالعه به روش توصیفی - مقطعی بر روی 166 نفر از دانشجویان دختر ساکن خوابگاه گلستان علوم پزشکی قزوین در سال 1394 انجام شد. نمونه ها به طور تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های روی آوری به اعتیاد، حساسیت پردازش حسی و ناگویی خلقی (FTAS-20) استفاده گردید. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام تحلیل شدند.یافته هانتایج همبستگی پیرسون نشان داد همبستگی معنی داری بین مولفه های سهولت تحریک، حساسیت زیبایی شناختی و ناگویی خلقی با روی آوری به اعتیاد وجود دارد (01/0>p، 05/0>p)، نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد مولفه های سهولت تحریک، حساسیت زیبایی شناختی و ناگویی خلقی باهم، 4/20% از واریانس روی آوری به اعتیاد را تبیین می کنند. همچنین بین مولفه آستانه حسی پایین و روی آوری به اعتیاد، همبستگی معنی داری وجود نداشت.نتیجه گیریبا توجه به نتایج این مطالعه، با بهبود چگونگی ادراک و واکنش افراد نسبت به محرک های محیطی، پردازش شناختی اطلاعات هیجانی و تنظیم هیجان ها، می توان امر پیشگیری از اعتیاد را تسهیل کرد.کلید واژگان: رفتار اعتیادی, حساسیت پردازش حسی, نشانه های عاطفی, دانشجویان, زنان, پزشکیBackground And ObjectivesAddiction is a destructive scourge that severely threatens human society, especially the adolescents and young adults. Individual's perception and reaction to environmental stimuli and their disability in cognitive processing of emotional information and emotional regulation can propel individuals toward addiction. Hence, this study was performed with the purpose of investigating the correlation between sensory processing sensitivity and alexithymia with tendency to addiction.MethodsThis descriptive cross-sectional study was conducted on 166 Golestan dormitory resident female students of Qazvin University of Medical Sciences in 2015. The samples were selected randomly. Data were collected by Tendency to Addiction, Sensory Processing Sensitivity, and Alexithymia Scale (FTAS-20) questionnaires. Data were analyzed by Pearson's correlation coefficient and stepwise regression analysis.ResultsThe results of Pearsons correlation showed that there was a significant correlation between components of ease of excitation, aesthetic sensitivity, and alexithymia with tendency to addiction (pConclusionAccording to the results of this study, the improvement of individual's perception and reaction to environmental stimuli, cognitive processing of emotional information, and emotional regulation, can facilitate prevention of addiction.Keywords: Behavior, Addictive, Sensory processing sensitivity, Affective symptoms, Students, Female, Medicine
-
هدفاین مطالعه به منظور پیش بینی گرایش به اعتیاد براساس مدل فرایند و محتوای خانواده انجام شد.روشروش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه شهرکرج در سال تحصیلی 92-91 بودند که 410 نفر به روش نمونه گیری خوشه ایتصادفی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های آمادگی به اعتیاد (زرگر، 1385)، فرایندخانواده (سامانی، 1387) و محتوای خانواده (سامانی، 1387) بود.یافته هانتایج نشان داد که بین متغیرهای پیش بین و متغیر ملاک همبستگی منفی وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که مدل فرایند و محتوای خانواده توان پیش بینی گرایش به اعتیاد را دارد.نتیجه گیرینتایج تحقیق دارای تلویحات کاربردی فراوان است.
کلید واژگان: گرایش به اعتیاد, فرایندخانواده, محتوای خانوادهObjectiveThis study was an attempt to predict addiction potential based on family process and content model in high school students.MethodThe research method in this study was a descriptive-correlational one. All the high school students of Karaj city in the academic year 2012-2013 constituted the statistical population of the study. From this population, the number of 410 participants was selected through random cluster sampling. The research instruments here included Addiction Potential Scale (Zargar, 2006), Family Process Scale (Samani, 2007) and Family Content Scale (Samani, 2007).ResultsThe results showed that there was a significant negative correlation between the predictor variables and criterion variable. In addition, the results of regression analysis showed that the family process and content model can predict addiction potential.ConclusionThe research results have several applied implications.Keywords: Addiction Potential, Family Process, Family Content -
هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان آدلری بر بهبود الگوهای ارتباطی زنان نابارور است. این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون –پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل 30 نفر است. نمونه گیری با استفاده از روش نمونه گیری مبتنی بر هدف از زنان نابارور مراجعه کننده به سه مطب پزشک متخصص زنان و زایمان کلینیک ناباروری شهر اصفهان انجام گرفته است. ابزار بکار رفته عبارت از: پرسشنامه الگوهای ارتباطی(CPQ ). ابزار از روایی و پایایی بالایی برخوردار است.یافته هانتایج تحلیل کواریانس نشان می دهد که تفاوت میان میانگین های پیش آزمون، پس آزمون در عامل درمان میان دو گروه آزمایش و کنترل از نظر آماری معنی دار است. به عبارت دیگر درمان آدلری سبب بهبود نمرات بهبود الگوهای ارتباطی در مقایسه با گروه کنترل شده است. با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که درمان آدلری بر بهبود الگوهای ارتباطی زنان نابارور موثر است.کلید واژگان: درمان آدلری, الگوهای ارتباطی, نابارورThis research aims at investigating the efficacy of Adlerian treatment (approach) on improving communication patterns of infertile women. This semi-experimental research used pretest-posttest experiment and two groups: one control group and one experiment group. The study sample was to include 30 people. Sampling was conducted using a sampling method based on objective of infertile women referred to three obstetrics and gynecology clinic in Isfahan infertility clinic .The tool used is communication patterns questionnaire (CPQ). The results of analysis of covariance showed that the difference between the means of pretest-posttest in therapy factor between the experimental and control groups is statistically significant. In other words, Adler therapy is caused improved scores of communication pattern, compared with the control group. According to the research findings, we can conclude that the treatment Adler therapy is effective on improving communication pattern of infertile women.Keywords: Adler Therapy, communication patterns, Infertile
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.