به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

fatemeh rahbar

  • مائده صالحی، فردیس فضلی، سپیده صفانوایی، حدیث احسانی، جمشید یزدانی چراتی، علیرضا ابراهیم پور، فاطمه رهبر، طاهره ملانیا*
    سابقه و هدف

    با توجه به شیوع بالای بیماری آسم و تاثیر متقابل آن و بیماری های دهان و دندان، ارزیابی کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دهان و دندان این بیماران اهمیت دارد. از آنجایی که تاکنون مطالعه ای با این هدف در کشور ایران صورت نگرفته است، این مطالعه با هدف تعیین کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دهان در بیماران مبتلا به آسم، انجام شد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه توصیفی تحلیلی، 54 بیمار مبتلا به آسم در مرکز درمانی طوبی شهرستان ساری بررسی شدند. روش نمونه گیری بصورت در دسترس بود. ابزار این پژوهش پرسشنامه OHIP-14 بود و به منظور بررسی شاخص OHI-S، دندان های رامفورد انتخاب شدند. تحلیل آماری داده ها از قبیل آمار توصیفی، آزمون نرمال بودن توزیع متغیرها (کولموگروف اسمیرنف) و آمار استنباطی، با نرم افزار 25 SPSS انجام شد.

    یافته ها

    میانگین سنی بیماران 12/57±38/05 سال و 75/9 درصد از آن ها زن بودند. میانگین نمره کل برای پرسشنامه OHIP-14 برابر با 9/92±10/65و برای OHI-S برابر با 1/14±2/40 بود. بیش ترین میزان نمره پرسشنامه کیفیت زندگی، مربوط به حیطه ناراحتی فیزیکی (0/96±1/17) بود. تفاوت آماری معنی داری بین جنسیت (0/893=P)، شاخص DI، CI و OHI-S (0/690=P) با کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دهان مشاهده نشد.

    استنتاج

    اگرچه رابطه ای بین سلامت دهان بیماران مبتلا به آسم و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دهان در مطالعه حاضر مشاهده نشد، هم چنان توصیه می شود دندانپزشکان در کنار تدابیر حرفه ای برای مدیریت این بیماران، به تاثیر مشکلات دهان بر کیفیت زندگی بیماران نیز توجه داشته باشند.

    کلید واژگان: آسم, کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دهان, دندانپزشکی
    Maedeh Salehi, Fardis Fazli, Sepideh Safanavaei, Hodis Ehsani, Jamshid Yazdani Charati, Alireza Ebrahimpour, Fatemeh Rahbar, Tahereh Molania*
    Background and purpose

    Asthma is a prevalent disease that affects oral health-related quality of life (OHQoL). There is no study on this issue in Iran, so this study investigated the OHQoL in asthmatic patients.

    Materials and methods

    In this descriptive analytical study, 54 asthmatic patients in Sari Tuba Medical Center were examined. They were selected by convenience sampling. The Oral Health Impact Profile-14 (OHIP-14) was administered and Ramfjord teeth were selected to examine the OHI-S index. Data analysis was done applying descriptive statistics and Kolmogorov Smirnov test in SPSS V25.

    Results

    The mean age of patients was 38.05±12.57 and 75.9% were women. The mean scores for OHIP-14 and OHI-S were 2.40±1.14. The highest score in the quality of life questionnaire was related to physical discomfort (1.17±0.96). There were no significant differences between gender, DI, and CI in OHQoL (P=0.893), and OHI-S and OHQoL (P=0.690).

    Conclusion

    In current study, no relationship was found between oral health of asthma patients and the OHQoL, but dentists are recommended to consider the impact of oral problems on patients' quality of life in addition to professional measures.

    Keywords: asthma, oral health-related quality of life, dentistry
  • نگار سرهنگی، فاطمه رهبر، ماندانا حسن زاد*
    هدف

    دیابت نوع 2 (T2D) یک اختلال مزمن در نتیجه تعامل عوامل ژنتیکی و محیطی است که باعث افزایش قند خون می شود. دستورالعمل های مبتنی بر شواهد برای مدیریت دیابت عمدتا بر اساس تغییر سبک زندگی، کنترل عوامل خطر و مدیریت سطح گلوکز خون می باشد. اگرچه در طول زمان داروهای ضد قند خون بسیاری ایجاد شده اند، اما درمان دیابت نوع 2 باید بر اساس مشخصات فردی هر بیمار باشد. مطالعه مروری حاضر، بررسی تغییرات ژنتیکی که ممکن است مسیول یک پاسخ درمانی رایج در دیابت باشد را مورد هدف قرار می دهد.

    مواد و روش ها

    درمان دیابت نوع 2 از دیدگاه رویکرد فارماکوژنومیک با جست وجوی مطالعات مرتبط در پایگاه های اطلاعاتی مانند PubMed، Scopus، Web of Sciences و Scholar مورد بحث قرار گرفته است.

    یافته ها

    از بین داروهای مورد استفاده در درمان دیابت نوع 2، ارتباط شش دارو از جمله متفورمین، سولفونیل اوره، مگلیتنید، مهارکننده های DPP4، مهارکننده های SGLT-2 و Thiazolidinedione’s با ژن های شایع موثر در پاسخ دهی این داروها معرفی گردید.

    نتیجه گیری

    مطالعات فارماکوژنومیک نقش تغییرات ژنومی افراد در اثربخشی و ایجاد سمیت دارویی را بررسی می کند. کشف عوامل تعیین کننده ژنتیکی که می توانند پاسخ گلایسمی را تعدیل کنند، ممکن است راهی نوین برای مکانیسم درمان دیابت نوع 2 را  فراهم کند و در نهایت توسعه درمان فرد محور را پیش ببرد. تشخیص زود هنگام و روند درمانی مناسب نیز می تواند شدت دیابت و عوارض مرتبط با آن را کاهش دهد.

    کلید واژگان: دیابت نوع 2, فارماکوژنومیک, پزشکی فرد محور
    Negar Sarhangi, Fatemeh Rahbar, Mandana Hasanzad*
    Introduction

    Type 2 diabetes (T2D) is chronic health caused by the interaction between genetic and environmental factors that results in high blood glucose. The evidence-based guidelines for diabetes management are mainly based on lifestyle changes, control of risk factors, and the management of blood glucose levels. Although numerous antidiabetic agents have been developed over time, T2D treatment should be based on the patient's genomic characteristics. In the present study, we review genetic variations that may be responsible for a common therapeutic response in diabetes.

    Materials and Methods

    The treatment of T2D is discussed in the perspective of a pharmacogenomic approach by searching for related studies on PubMed, Scopus, Web of Sciences (WoS), and Scholar databases.

    Results

    Among the antidiabetic drugs used in T2D treatment, the association of six drugs, including metformin, sulfonylurea, meglitinide, DPP4 inhibitors, SGLT-2 inhibitors, and Thiazolidinedione's with commonly related genes in responding to the drugs was found among the studies.

    Conclusion

    Pharmacogenomics studies investigate the role of genomic variations in drug efficacy and toxicity. The finding of genetic factors that modulate the glycemic response may provide a new way to T2D treatment and may ultimately advance the development of precision medicine therapy. Early diagnosis and appropriate treatment can reduce the severity of diabetes and its related complications.

    Keywords: Type 2 Diabetes Mellitus, Pharmacogenetics, Precision Medicine
  • *Mansoreh Shafaeiyan, Fatemeh Ghods, Fatemeh Rahbar, Zahra Daneshi, Leiyla Sadati, Banafsheh Mashak, Jafar Moradi, Hojjat Torkmandi
    Background

    Hypothermia is likely to cause enormous dangers for patients undergoing cesarean section.

    Objectives

    This study aims to comparison between the effect of using two different temperatures of IV fluids (37.5°C versus 21-22°C) in body temperature drop and the post-operative pain.

    Methods

    This experimental study was double-blind clinical trial, conducted in 2017 (April, 2017 to January, 2018). The method of sampling was simple random sampling. The randomly selected mothers, undergoing cesarean section, were assigned into two groups of equal number (the hexagonal blocks of A and B) in this clinical trial. The experimental and control group participants received IV fluid at the operation room temperature (25°C) and the IV fluid of 37.5°C, respectively. The core intraoperative body temperature was measured by Microlife Infrared Tympanic-IR100 thermometer. Severity of the experimental and control group patients’ post-operative pain was also measured and compared for 24 hours (since when the patients were discharged from the recovery ward) by the VAS (0-10).

    Results

    A total of 80 patients underwent this study. The demographic information of the two group members showed no difference of significance (p>0.05). The average intraoperative body temperature of the experimental group participants was higher in the level (p=0.001) of significance than that of the control group members. There was no difference of significance (p=0.41) between the mean severity of pain of both groups’ participants in the first 24 hours.

    Conclusion

    The intraoperative IV fluid warming seems not to have any tranquilizing effect in the post-surgery pain.

    Keywords: cesarean section, temperature, fluid warming, pain
  • فاطمه تمدن*، بهنوش مرادی، علیرضا نصیری، فاطمه رهبر
    مقدمه
    با گسترش مقاومت باکتری ها به داروهای ضد باکتریایی سنتی و افزایش عفونت های قارچی، نیاز به طراحی، سنتز و استفاده از داروهای جدید و موثر ضد باکتری و ضد قارچ بیشتر می شود. مشتقات کینازولینون ترکیبات هتروسیکل دارای دو اتم نیتروژن با خواص فارماکولوژیکی ضد باکتریایی، ضدتومور، ضد التهاب و ضد قارچی هستند. هدف این تحقیق، سنتز ترکیبات جدید دی هیدروکینازولینونی و بررسی خواص ضدباکتریایی و ضد قارچی آن ها است.
    روش بررسی
    این تحقیق تجربی است و در آن چهار مشتق از ترکیبات دی هیدروکینازولینونی از طریق یک روش جدید و کاملا سازگار با محیط زیست در آب سنتز و ساختار آنها توسط روش های اسپکتروسکوپی مختلف شناسایی و تایید شد. فعالیت ضد باکتریایی این ترکیبات علیه باکتری های گرم منفی اشرشیاکلی و گرم مثبت باسیلوس سوبتلیس در مقایسه با داروی آمیکاسین و فعالیت ضد قارچی آن ها علیه قارچ آسپرژیلوس نیجر در مقایسه با داروی کتوکونازول توسط آزمون دیسک دیفیوژن با اندازه گیری هاله عدم رشد بررسی شد.
    یافته ها
    اگرچه تمامی مشتقات دی هیدروکینازولینونی سنتز شده با بازده و خلوص بالا، خواص ضد باکتریایی وضد قارچی مناسبی از خود نشان دادند، مشتق 2-فنیل-2و3-دی هیدروکینازولین-4- (H) -اون فعالیت بیشتر و قابل مقایسه ای در حد داروهای استاندارد ضد باکتری آمیکاسین و ضد قارچ کتوکونازول از خود نشان داد.
    نتیجه گیری
    ترکیبات دی هیدروکینازولینونی سنتزی در این تحقیق، فعالیت ضد قارچی وضد باکتریایی مناسبی دارند. فعالیت بیشتر ضد قارچی و ضد باکتری مشتق 2-فنیل-2و3-دی هیدروکینازولین-4- (H) -اون را می توان به آبگریزی بیشتر حلقه فنیل بدون استخلاف در موقعیت 2-ترکیب در مقایسه با سایر مشتقات دارای گروه های آبدوست تر در این موقعیت مربوط دانست.
    کلید واژگان: ضدباکتریایی, ضد قارچ, مشتقات دی هیدروکینازولینون
    Fatemeh Tamaddon*, Behnosh Moradi, Ali Reza Nasiri, Fatemeh Rahbar
    Introduction
    By development of bacterial drug-resistance to traditional antibacterial drugs and fungal infections, the need to design, synthesis, and use of new and effective antibacterial and antifungal drugs is increased. Quinazolinone derivatives are heterocyclic compounds with nitrogen atoms that have pharmacological properties such as anti-bacterial, anti-tumor, anti-inflammatory and antifungal properties. The aim of this study was to synthesize of new derivatives of dihydroquinazolinone and study of their anti-bacterial and antifungal properties.
    Methods
    This research is an experimental work in which four dihydroquinazolinone derivatives were synthesized, by a new environmental-safe method and identified by various spectroscopic methods. Antibacterial activities of these derivatives were investigated against Escherichia coli gram-negative, and bacillus subtilis gram-positive in comparesion with amikacin. Antifungal activities of these derivatives were investigated against Aspergillus niger fungus and compared with ketoconazole. Both of antifungal and antibacterial activities of these synthetic compounds derivatives was checked by disk diffusion method with measuring the zone inhibition.
    Results
    All synthetic dihydroquinazolinones that were synthesized in high yields and purity, showed good antibacterial and antifungal properties. The compound 1d 2-phenyl-2,3-dihydroquinazolin-4(1H)-one derivative of these compounds showed more antimicrobial activities and antifungal comparable with the Amikacin and Ketoconazole standard antibacterial and antifungal drugs.
    Conclusion
    Synthetic dihydroquinazolinone derivatives in this work have good antifungal and antibacterial activities. The higher antifungal and antibacterial activity of 2-phenyl-2,3-dihydroquinazolin-4(1H)-one derivative can be related to more hydrophobicity of the phenyl group as a substitution in position 2.
    Keywords: Anti-bacterial, Anti-fungal, Dihydroquinazolinone
  • فاطمه رهبر، محمد ابونجمی، جواد خزایی، پیمان رجایی
    هدف از این پژوهش مقایسه و بررسی استخراج روغن گردوی دماوندی با حلال و روش فراصوت در شرایط زمانی و توان های مختلف می باشد. در این بررسی نمونه ها با استفاده از حلال هگزان و فرآیند فراصوت در زمان های (10،20 ،30و 40 دقیقه) و توان های (600 ،800 و 1000وات) روی گردوی دماوند صورت گرفت. بعد از تهیه تیمارها آزمون های ارزیابی روغن شامل عدد اسیدی ، عدد پراکسید، ارزیابی حسی، درصد رطوبت و مواد فرار و همچنین درصد رسوب نمونه ها محاسبه گردید. بر اساس نتایج بدست آمده در این پژوهش روش فراصوت با استفاده از توان 1000وات به مدت 10 دقیقه برای بدست آوردن روغن با بالاترین کیفیت حسی بهترین حالت می باشد و در روش استخراج با حلال نیز مدت 10 دقیقه با توان 1000 نیز نسبت بهینه بود. نتایج آزمون های شیمیایی نیز حاکی از آن بود که نمونه روغن گردوی استخراج شده به کمک فراصوت، عدد پراکسید و اسیدی کمتری را نسبت به نمونه حلال نشان می دهد. نتایج ارزیابی حسی نمونه ها نیز نشان داد که میزان طعم، تندی و بو نمونه بدست آمده با روش فراصوت به نمونه روغن گردو استخراج شده با حلال به طور معنی داری افزایش یافت و از نظر پذیرش کلی نیز نمونه بدست آمده با روش فراصوت امتیاز بیشتری را نسبت به روش استخراج با حلال کسب نمود (05/0>P).
    کلید واژگان: فراصوت, روغن گردو, استخراج
    Fatemeh Rahbar, Mohammad Aboonajmi, Javad Khazaei, Peyman Rajaei
    The aim of this study is the comparison and evaluation of oil extraction of Damavand walnut by the two methods of solvent and ultrasound in various conditions of sonication duration and power. In this study, Damavand walnut samples were subjected to hexane solvent and ultrasound extraction processes for different sonication duration (10, 20, 30 and 40 minutes) and powers (600, 800 and 1000 watts).Then, assessment tests including acid value, peroxide value, sensory evaluation, moisture content ,volatiles and sediment percent were conducted on the oil treatments. The results indicated that in ultrasound method, the treatment subjected to 1000 watts for 10 minutes had the highest sensory quality. Also, among solvent-extracted treated samples, the oil treated by 1000watts for 10 minutes was the best treatment in terms of sensory characteristics. Chemical tests results also showed that walnut oil samples extracted by ultrasound had a lower peroxide and acid value than those extracted by solvent method. Sensory evaluation results showed that the flavor, pungency and odor of the walnut oil samples extracted by ultrasound method were significantly increased compared to the treatments of solvent method. The overall acceptability of the ultrasound method treatments gained higher score than those of solvent extraction method (P
    Keywords: Ultrasound, Walnut oil, extraction
سامانه نویسندگان
  • دکتر فاطمه رهبر کرباسدهی
    دکتر فاطمه رهبر کرباسدهی
    دانش آموخته دکتری روانشناسی، گروه روانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال