به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب fatemeh rezvandel-ramzi

  • عذرا زبردست، سجاد رضایی*، فاطمه رضواندل رمزی

    یکی از چالش‌های اصلی درمان بیماری مزمن، تبعیت بیماران از دستورات درمانی است. هدف این پژوهش تعیین نقش میانجیگرانه تاب‌آوری در رابطه بین در رابطه بین سبک‌های دلبستگی و تبعیت از درمان در مبتلایان به بیماری مزمن بود. طرح پژوهش، توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران مبتلا به دیابت و فشار خون استان گیلان درسال 1399 بود. تعداد 399 نفربه روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند. جمع‌آوری داده‌ها از طریق مقیاس دلبستگی کالینز و رید (RAAS)، مقیاس تاب آوری کونر و دیویدسون (CD-RISC) و پرسشنامه تبعیت از درمان مدانلو انجام شد. پردازش داده‌ها با استفاده از روش تحلیل مسیر در محیط نرم افزار AMOS-24 و تحلیل بوت‌استراپ در برنامه Macro پریچر و هایز (2008) انجام شد. بین تبعیت از درمان با تاب‌آوری و سبک دلستگی ایمن و اجتنابی رابطه مستقیم معنی‌دار یافت شد (01/0<p). اما بین تبعیت از درمان با دلسبستگی دوسوگرا رابطه‌ای مشاهده نشد (05/0>p). برازش مدل میانجی پس از حذف دو مسیر غیرمعنادار بهبود یافت و با آزاد کردن خطای کوواریانس بین دلبستگی دوسوگرا با دلبستگی ایمن و اجتنابی برازش مطلوبی حاصل شد (00/1CFI=،086/0RMSEA=). تحلیل بوت‌استراپ آشکار ساخت تاب‌آوری در رابطه بین متغیرهای درونزا و برونزا به‌طورمعنی‌داری میانجیگری می‌کنند. ضریب تعیین مدل نهایی نشان داد تمامی متغیرهای برونزا و میانجی، 21 درصد از تغییرات تبعیت از درمان را پیش‌بینی می‌کنند. تاب‌آوری و الگوی دلبستگی در تبعیت بیماران از پروسیجر درمان دارای اهمیت هستند و پیشنهاد می‌شود در برنامه درمانی مبتلایان به بیماری مزمن مهارت‌ها و راهبردهای مقاومت در برابر استرس بیماری و افزایش ظرفیت مقابله سازگارانه با شرایط تهدید کننده زندگی گنجانده شود.

    کلید واژگان: تبعیت از درمان, بیماری مزمن, تاب آوری, سبک های دلبستگی}
    Azra Zebardast*, Sajjad Rezaei, Fatemeh Rezvandel-Ramzi

    The aim of this study was to determine the mediating role of resilience in the relationship between attachment styles and treatment adherence in patients with chronic disease. The research design was descriptive-correlational. The statistical population included all patients with diabetes and hypertension in Guilan province in 2020. A sample of 399 people were selected by purposive sampling method. There was a significant direct relationship between adherence to treatment with resilience and secure and avoidant attachment style(p<0.01). However, there was no relationship between adherence to treatment and ambivalent attachment(p>0.05). The fit of the mediator model was improved after deleting the two non-significant paths and it was obtained a good fit by releasing the covariance error between the ambivalent attachment and the secure and avoidant attachment (CFI=1.00, RMSEA=0.086). Bootstrap analysis revealed that resilience mediates the associations between endogenous and exogenous variables. Resilience and attachment pattern are important in patients' adherence to the treatment procedure and it is suggested that skills and strategies for coping with the disease stress and increasing the capacity to adaptive coping to life-threatening conditions be included in the treatment program of patients with chronic diseases.

    Keywords: Adherence to treatment, chronic disease, resilience, attachment styles}
  • پگاه نجات*، فاطمه رضوان دل رمزی، فاطمه یالپانیان

    در پی وقوع همه گیری جهانی ویروس کووید-19، باورهایی پیرامون منشا و دلیل انتشار آن شروع به ظهور و رواج در گفتمان روزمره فرهنگ های مختلف نمود. این باورها از نظر محتوا و ساختار با نظریات شناخته شده تحت عنوان نظریات توطیه در ادبیات روانشناسی اجتماعی مطابقت دارند. در مدت زمان گذشته از شیوع کووید-19 پژوهش هایی در رابطه با پیش بین ها و پیامدهای باور به این نظریات انجام گرفته اند. مقاله حاضر به مرور و دسته بندی یافته های این پژوهش ها می پردازد، از جمله اینکه ماهیت و محتوای نظریات توطیه مرتبط با کووید-19 چه هستند، پیش بین های شخصیتی باور به آنها کدام موارد هستند، چه پیامدهایی برای استفاده از راهبردهای بهداشتی پیشگیرانه در سطح جامعه دارند، و چگونه می توان با شیوع آن‍ها مقابله کرد. بنا بر این پژوهش ها، هیجانات (ترس و عصبانیت)، ترجیحات سیاسی، خوشبینی و بدبینی، و احساس درماندگی و عدم اطمینان رایج ترین پیش بین های باور به نظریات توطیه بودند. در خصوص پیامدها، باور به نظریات توطیه در مورد ویروس کووید-19 با مبادرت کمتر به رعایت دستورات بهداشتی مخصوصا رعایت فاصله اجتماعی، و همچنین ابراز خشونت و بیگانه هراسی بیشتر مرتبط بود. یافته های این مطالعه مروری نه تنها برای دولت ها و مسیولان بهداشت عمومی، بلکه برای سازمان های مرتبط و جوامع نیز می تواند مفید واقع شود.

    کلید واژگان: کووید-19, ویروس کرونا, نظریات توطئه, باورهای توطئه}
    Pegah Nejat*, Fatemeh Rezvandel Ramzi, Fatemeh Yalpanian

    Following the worldwide outbreak of Covid-19, beliefs concerning its origin and contributing factors began to appear and disseminate in the everyday discourse of various cultures. With respect to content and structure, these beliefs conform to theories known as conspiracy theories in the social psychological literature. During the time since the outbreak of Covid-19, studies regarding predictors and consequences of belief in these theories have been conducted. The present paper aims to review and categorize findings of these studies, including the nature and content of Covid-19 conspiracy theories, their dispositional correlates, their implications for the use of preventive health strategies at the societal level, and what can be done to discontinue their dissemination. According to review studies, emotions (especially fear and anger), political orientation, optimism and pessimism, hopelessness, and uncertainty were among the most common determinants of belief in conspiracy theories. Regarding consequences, belief in conspiracy theories about Covid-19 was mostly related to less commitment to health protocols, especially keeping the social distance, expression of violence, and xenophobia. The findings of this review paper may benefit governments and public health officials, as well as associated organizations and society as a whole.

    Keywords: Covid-19, Coronavirus, conspiracy theories, conspiracy beliefs}
  • نیلوفر فارسیجانی*، حسین پورشهریار، الناز ملحی، فاطمه رضواندل رمزی

    افسردگی و اضطراب جزء رایج ترین اختلالات روانشناختی هستند که علاوه بر تحمیل هزینه های گزاف بر فرد و جامعه با بسیاری از اختلالات روانشناختی نیز همپوشانی دلرند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای طرحواره های هیجانی در رابطه بین سبک های دلبستگی و پریشانی روان شناختی بود. تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویانی بود که در سال تحصیلی 99-1398 در دانشکده های علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه های تهران و شهید بهشتی تحصیل می کردند و از این تعداد، 154 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. همه افراد به پرسشنامه های سبک های دلبستگی کالینز و ریدز (کالینز و رید، 1990)، مقیاس افسردگی اضطراب استرس (لاویباند و لاویباند، 1995) و پرسش نامه طرحواره های هیجانی (لیهی، 2002)  پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها و تعیین اثر غیرمستقیم از آزمون میانجی گری سوبل استفاده شد. نتایج نشان داد که طرحواره های هیجانی سازگار در رابطه بین سبک های دلبستگی ایمن و ناایمن و پریشانی روانشناختی نقش واسطه ای ایفا می کنند (05/0≤P). میان سبک های دلبستگی و پریشانی روانشناختی با درنظر گرفتن طرحواره های هیجانی به عنوان عامل واسطه ای رابطه غیرمستقیم وجود دارد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان پیشنهاد نمود که برای درمان افسردگی و اضطراب به طور همزمان به ترمیم و بهبود سبک های دلبستگی و طرحواره های هیجانی پرداخته شود.

    کلید واژگان: طرحواره های هیجانی, سبک های دلبستگی, پریشانی روان شناختی}
    Niloufar Farsijani*, Hossein Pourshahriar, Elnaz Melhi, Fatemeh Rezvandel Ramzi

    Depression and anxiety are among the most common psychological disorders that, in addition to imposing exorbitant costs on the individual and society, also overlap with many psychological disorders. This study aimed to investigate the mediating role of emotional schemas in the relationship between attachment styles and psychological distress. This research was descriptive-correlational.  The statistical population included students who were studying in the Faculty of Educational Sciences and Psychology of Tehran and Shahid Beheshti Universities in the academic year 2019-2020, and 154 of them were selected by convenience sampling method. All subjects in the sample answered three questionnaires: Revised Adult Attachment Scale Questionnaire (Collins and Reed, 1990), Depression Anxiety Stress Scale (Laviband and Laviband, 1995), and the Leahy Emotional Schema Scale (Leahy, 2002)... A Sobel mediation test was used to analyze the data and to determine the indirect effect. The results showed that adaptive emotional schemas play a mediating role in the relationship between secure and insecure attachment styles and psychological distress (p≤0.05). There is an indirect relationship between attachment styles and psychological distress by considering emotional schemas as mediating factors. According to the results of the present study, it can be suggested that for the treatment of depression and anxiety, simultaneously repair and improve attachment styles and emotional schemas.

    Keywords: emotional schemas, attachment styles, psychological distres}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال