به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

fatemeh saki

  • Mohammadhossein Fekri *, Maryam Razavimehr, Samaneh Soleymani, Fatemeh Saki

    In this research, the Ag/ZnO/SBA-16 was synthesized and used as loading and release of phenobarbital drug. To identify and characterize the properties of Ag/ZnO/SBA-16 nanostructure, several identification methods such as XRD, FTIR, BET, EDX, SEM, and TEM were used. The influence of various parameters was investigated using the RSM methodology, by experimental design (DOE) software. Drug release in three different environments at 37 ℃ including aqueous, acidic, and alkaline was studied. The isotherm and kinetic studies showed that the drug loading process follows the Freundlich isotherm and the Higuchi kinetics model. The thermodynamic study also showed that drug loading on Ag/ZnO/SBA-16 nanocomposite is an exothermic and spontaneous process at low temperatures.

    Keywords: Composite, Phenobarbital, Drug Release, Design Of Experiment, Isotherm, Spontaneous Process
  • محمدحسین فکری*، مریم رضوی مهر، فاطمه ساکی، سمانه سلیمانی
    سابقه و هدف

    طراحی و ساخت سیستم های رهاسازی کنترل شده دارو می تواند در مدیریت روش های درمانی توسط داروها بسیار مفید باشد. هدف این مطالعه، سنتز نانوسیلیکای SBA-16 و استفاده از آن به عنوان حامل دارویی برای داروی کاربامازپین می باشد. هم چنین تاثیر متغیرهای pH، زمان تماس، دما، غلظت اولیه دارو و مقدار بر بازده عملکرد حامل دارویی از اهداف دیگر این مطالعه بود.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه تجربی، از داروی کاربامازپین (از سازمان غذا و دارو ایران تهیه شد)، آب دو بار تقطیر شده، 1-بوتانول، اسیدکلریدریک، کوپلیمر پلورونیک f127، تترا اتیل اورتوسیلیکات، هیدروکسید سدیم استفاده شد. همه مواد شیمیایی از شرکت سیگما آلدریچ و مرک تهیه شدند. ازکیسه دیالیز ساخت شرکت سیگما آلدریچ (14000MWCO, 99.99 % retention) برای رهایش دارو استفاده شد. ترازوی دیجیتال (EJ 303)، دستگاه pHمتر(ST 2100)، آون (Memmert)، همزن مغناطیسی (HOTPLATE STIRRER 81)، کوره الکتریکی (Shimaz)، دستگاه (FT-IR Magna-IR Spectrometer 550 Nicolet)، دستگاه پراش اشعه ایکس (STADIP)، دستگاه میکروسکوپ الکترونی روبشی (MIRA3-LMU)، دستگاه Uv-Vis(DB20-UV Spectrophotometer) و دستگاه BET(NanoSORD92) در این پژوهش به کار گرفته شد. SBA-16 به روش سل-ژل تهیه شد. برای شناسایی و مشخصه یابی جاذب سنتز شده از آنالیزهای XRD، FTIR، SEM و EDX استفاده شد. اثر pH، مقدار جاذب (نانوحامل)، غلظت دارو، دما و زمان تماس با استفاده از روش سطح پاسخ (RSM) مدل مرکب مرکزی (CCD) توسط نرم افزار طراحی آرمایش (DOE) برای تعیین شرایط بهینه و حداکثر میزان بارگذاری دارو مورد بررسی قرار گرفت. برای مطالعات جذبی از ایزوترم های جذب لانگمویر، فروندلیچ و تمکین استفاده شد. هم چنین مطالعات ترمودینامیک و سینیتیک نیز انجام گرفت. برای انجام آزمایشات رهایش دارو از روش دیالیز استفاده شد. این روش ، جداسازی به صورت فیزیکی و امکان نمونه گیری آسان در فواصل زمانی مختلف را فراهم می کند.

    یافته ها

    در این مطالعه نانوسیلیکای SBA-16 با موفقیت سنتز شد و تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی(SEM) از سطح نمونه سنتز شده SBA-16 نشان می دهد که با نمونه سنتز شده دارای مورفولوژی کروی و همگن با اندازه حدود 50-2 نانومتر می باشد. هم چنین، طیف XRD نشان می دهد SBA-16 از نظم ساختاری بالایی برخوردار است. برای بررسی اثر پارامترهای موثر از طراحی آزمایش استفاده شد و پس از انجام آزمایشات، نتایج حاصل به نرم افزار داده شده تا بهترین مدل را برای ارزیابی و توصیف داده ها ارائه دهد. مدل پیشنهادی نرم افزار از بین 4 مدل خطی، برهمکنشی ، درجه دوم و درجه سوم، مدل درجه دوم بود که بیش ترین تطابق را با پاسخ ها داشت. خروجی نرم افزار نشان داد که نانو حامل قادر است که در شرایط بهینه (2=pH، غلظت اولیه دارو ppm 20، مقدار حامل دارو g 0/05، دما °C 30 و زمان تماس 12 دقیقه) 87/99 درصد از داروی کاربامازپین را بارگذاری نماید. داده های جذب بیش تر با ایزوترم لانگمویر (0/9996=R2) همخوانی دارد. مطالعات ترمودینامیکی نشان می دهد که جذب خودبه خودی، گرمازا و از نوع فیزیکی بوده و از سینیتیک مرتبه اول تبعیت می کند. در این مطالعه رهایش دارو با مدل سینتیک نظری که توسط Zeng و همکاران در سال 2012 برای رهایش دارو از نانوذرات سیلیس مزوپور ارائه شده است، همخوانی دارد. در این مدل فرض بر این است که آزادسازی دارو در ساعات اولیه دارای یک رهایش انفجاری است و پس از آن یک رهایش آرام و پایدار صورت می گیرد.

    استنتاج

    نانوحامل معرفی شده در این پژوهش یک جاذب نامحلول در آب، فاقد سمیت و بسیار موثر برای بارگذاری داروی کاربامازپین می باشد. هم چنین در شرایط بهینه میزان بارگذاری دارو 99/87 درصد است. نتایج، یک آزادسازی کنترل شده را نشان داد. فرآیند جذب با ایزوترم لانگمویر با رگرسیون 0/9991 متناسب است. هم چنین آزادسازی دارو از مدل سینتیکی مرتبه اول با ضریب رگرسیون 0/9996 تبعیت می کند. نتایج ترمودینامیکی نشان داد فرآیند بارگذاری دارو یک فرآیند گرامازا و خودبه خودی است.

    کلید واژگان: جذب سطحی, نانو حامل SBA-16, داروی کاربامازپین, رهایش دارو, طراحی آزمایش
    Mohammadhossein Fekri*, Maryam Razavi Mehr, Fatemeh Saki, Samaneh Soleymani
    Background and Purpose

    Designing and manufacturing controlled drug release systems can be highly beneficial in improving drug treatment methods. The aim of this study is to synthesize SBA-16 nanosilica and evaluate its use as a drug carrier for carbamazepine. Additionally, this research aims to assess the effects of pH, contact time, temperature, initial drug concentration, and adsorbent amount on the performance efficiency of the drug carrier.

    Materials and Methods

    In this study, carbamazepine (obtained from the Food and Drug Organization of Iran), double-distilled water, 1-butanol, hydrochloric acid, pluronic copolymer F127, tetraethyl orthosilicate, and sodium hydroxide were used. All chemicals were sourced from Sigma-Aldrich and Merck. A dialysis bag manufactured by Sigma-Aldrich (14000 MWCO, 99.99% retention) was used for drug release experiments. The equipment used in this research includes a digital scale (EJ 303), pH meter (ST 2100), oven (Memmert), magnetic stirrer (HOTPLATE STIRRER 81), electric furnace (Shimaz), FT-IR device (Magna-IR Spectrometer 550 Nicolet), X-ray diffraction device (STADIP), scanning electron microscope (MIRA3-LMU), UV-Vis spectrophotometer (DB20-UV), and BET analyzer (NanoSORD92). SBA-16 was synthesized using the sol-gel method. XRD, FTIR, SEM, and EDX analyses were employed to identify and characterize the synthesized adsorbent. The effects of pH, adsorbent amount (nanocarrier), drug concentration, temperature, and contact time were evaluated using the response surface method (RSM) with the central composite design (CCD) in the Design of Experiments software (DOE) to determine optimal conditions and maximum drug loading capacity. Langmuir, Freundlich, and Temkin adsorption isotherms were used for adsorption studies, and thermodynamic and kinetic studies were also conducted. The dialysis method was applied for drug release experiments, providing physical separation and allowing easy sampling at different time intervals.

    Results

    In this study, SBA-16 nanosilica was successfully synthesized, and scanning electron microscope (SEM) images of the SBA-16 surface demonstrated that it had a spherical and homogeneous morphology with particle sizes ranging from 2 to 50 nm. Additionally, the XRD spectrum showed that SBA-16 had a regular structure. Experiment design was used to investigate the effects of key parameters. After conducting the tests, the results were input into the software to generate the best model for evaluating and describing the data. Of the four models (linear, interaction, quadratic, and cubic), the software proposed the quadratic model as the most consistent with the responses. According to the software output, the nanocarrier was able to adsorb 99.87% of carbamazepine under optimal conditions (pH=2, initial drug concentration=20 ppm, drug carrier amount=0.05 g, temperature = 30°C, and contact time=12 minutes). The adsorption data fit the Langmuir isotherm most closely (R²=0.9996). Thermodynamic studies revealed that the adsorption process is spontaneous, exothermic, and physical, following first-order kinetics. The drug release data corresponded with the theoretical kinetic model presented by Zeng et al. (2012) for drug release from mesoporous silica nanoparticles, which assumes an initial burst release in the early hours followed by a slow and steady release.

    Conclusion

    The nanocarrier introduced in this research is a water-insoluble, non-toxic, and highly effective adsorbent for loading the drug carbamazepine. The results demonstrated that, under optimal conditions, the drug loading efficiency reached 99.87%. Additionally, the study showed controlled drug release. The adsorption process followed the Langmuir isotherm with a regression coefficient of 0.9991, while drug release followed the first-order kinetic model with a regression coefficient of 0.9996. Thermodynamic results indicated that the drug loading process is exothermic and spontaneous

    Keywords: Adsorption, SBA-16 Nanocarrier, Carbamazepine Drug, Drug Release, Experimental Design
  • محمدحسین فکری*، فاطمه ساکی، مریم رضوی مهر، سمانه سلیمانی

    در این کار، نانومزوپوز SBA-16 از ساقه گیاه نی به روش سبز تهیه شد و برای حذف آلاینده فنل فتالیین استفاده گردید. اثر پارامترهای مختلف (pH، غلظت اولیه فنل فتالیین، مقدار جاذب SBA-16، دما و زمان تماس) در میزان جذب فنل فتالیین توسط جاذب تهیه شده، به کمک نرم افزار طراحی آزمایش بررسی شد. نتایج حاصل از آزمایش های پیش بینی شده نشان داد که بالاترین جذب فنل فتالیین در شرایط 01/4=pH، دمای °C 44، زمان تماس min 20، غلظت اولیه جذب شونده mg/L 13 و مقدار جاذب g 05/0 دیده می شود. در شرایط بهینه، پیش بینی نرم افزار حذف 100 درصدی فنل فتالیین از محیط آبی بوده است که عملا میزان حذف 46/99 درصد به دست آمد. با توجه به پتانسیل بالای نانومزوپور SBA-16 در حذف رنگدانه فنل فتالیین، می تواند کاندیدای مناسبی در حذف آلاینده های رنگی و تصفیه فاضلاب های کارخانجات نساجی محسوب شود.

    کلید واژگان: نانو مزوپور SBA-16, رنگدانه فنل فتالئین, ساقه نی, روش سبز, طراحی آزمایش
    MohammadHossein Fekri *, Fatemeh Saki, Maryam Razavi-Mehr, Samaneh Soleymani

    In this work, nanomesopose SBA-16 was prepared from reed plant stem by green method and used to remove Phenolphthalein pollutant. The effect of different parameters (pH, initial concentration of phenolphthalein, amount of SBA-16 adsorbent, temperature and contact time) on the amount of phenolphthalein absorption by the prepared adsorbent was investigated with the help of experiment design software. The results of the predicted experiments showed that the highest absorption of phenolphthalein was in the conditions of pH=4.01, temperature 44°C, contact time 20 min, initial concentration of adsorbent 13 mg/L and amount of adsorbent 0.05 g. can be seen. In optimal conditions, the prediction of the software was 100% removal of phenolphthalein from the water environment, which actually achieved a removal of 99.46%. Considering the high potential of nanomesopore SBA-16 in removing phenolphthalein pigment, it can be considered as a suitable candidate for removing colored pollutants and treating wastewater from textile factories.

    Keywords: Nano mesoporous SBA-16, Phenolphthalein pigment, reed stem, green method, Experimental design
  • محمدحسین فکری*، سمانه سلیمانی، مریم رضوی مهر، فاطمه ساکی
    زمینه و هدف

    با توجه به حضور آلاینده های صنعتی در منابع آبی، تصفیه فاضلاب ها، به ویژه پساب های رنگی یک امر ضروری است. هدف از این مطالعه تصفیه فاضلاب حاوی رنگ متیل اورانژ با استفاده از نانومزوپور SBA-16 است.

    روش بررسی

    در مطالعه حاضر، اثر پارامترهای مختلف (pH، غلظت متیل اورانژ، مقدار جاذب، دما و زمان تماس) در جذب متیل اورانژ توسط نانوکامپوزیت تهیه شده به کمک نرم افزار طراحی آزمایش به روش سطح پاسخ (RSM) بررسی شد.  

    یافته ها

    بیشترین مقدار حذف آلاینده توسط جاذب در شرایط بهینه 4/07=pH، دمای °C 50، زمان تماس min 35، غلظت اولیه جذب شونده ppm 10 و مقدار جاذب g 0/04 به دست آمد. همچنین یافته ها نشان داد که رفتار جذبی بیشترین مطابقت را با ایزوترم لانگمویر دارد و فرایند جذب از نوع گرمازا و در دماهای پایین خود به خودی است.

    نتیجه گیری

    در شرایط بهینه، 98/60درصد متیل اورانژ از محیط آبی توسط جاذب SBA-16 حذف گردید و حداکثر ظرفیت جاذب (qmax) برای حذف آلاینده متیل اورانژ mg/g 37/73 به دست آمد. با توجه به پتانسیل بالای نانومزوپور SBA-16 در حذف رنگدانه متیل اورانژ، می تواند گزینه مناسبی در حذف آلاینده های رنگی و تصفیه فاضلاب های کارخانجات نساجی محسوب شود.

    کلید واژگان: جذب سطحی, نانو مزوپور SBA-16, رنگ متیل اورانژ, روش سطح پاسخ, بهینه سازی
    MohammadHossein Fekri*, Samaneh Soleymani, Maryam Razavi Mehr, Fatemeh Saki
    Background and Objective

    Due to the presence of industrial pollutants in water sources, it is necessary to treat wastewater, especially colored wastewater. This study aims to treat wastewater containing methyl orange dye using nano mesopore SBA-16.

    Materials and Methods

    In this study, the effect of different parameters (pH, concentration of methyl orange, amount of adsorbent, temperature, and contact time) on the absorption of methyl orange by nanocomposite prepared with the help of Design of Experiment 7 software and Response Surface Method (RSM) was investigated.

    Results

    The maximum amount of pollutant removal by the adsorbent was obtained under optimal conditions of pH = 4.07, temperature 50 °C, contact time 35 minutes, initial concentration of adsorbent 10 mg/L, and amount of adsorbent 0.04 g. Also, the findings showed that the absorption behavior is most consistent with the Langmuir isotherm and the absorption process is exothermic and spontaneous at low temperatures.

    Conclusion

    In optimal conditions, the SBA-16 adsorbent was able to remove 98.60 % of methyl orange from the aqueous solution and the maximum adsorption capacity (qmax) for the removal of methyl orange pollutant was 37.73 mg/g. Considering the high potential of nano mesopore SBA-16 in removing methyl orange pigment, it can be considered a suitable candidate for removing colored pollutants and treating wastewater from textile factories.

    Keywords: Adsorption, Nano mesoporous SBA-16, Methyl orange color, Response surface method, Optimization
  • فاطمه ساکی

    این پژوهش با هدف «تحلیلی بر روش های تدریس در آموزش مطالعات اجتماعی» به روش کتابخانه ای و از طریق منابع کتابخانه، اسناد و مدارک چاپ شده و بانک های اطلاعاتی انجام شده است. ازاین رو، در پژوهش حاضر به تحلیل و مقایسه ی برخی از روش های تدریس متداول در آموزش مطالعات اجتماعی پرداخته شده است. نتایج نشان داد، با توجه به اینکه اطلاعات و توانایی های افراد متفاوت است، باید از روش های تدریسی بهره جست که به تفاوت های فردی دانش آموزان توجه نماید. در بین برنامه های درسی مدارس، برنامه درسی «مطالعات اجتماعی» با توجه به ساختار و مفاهیم این رشته، فرصت های غنی و فراوانی را برای رشد گرایش ها و مهارت های موردنیاز فراگیران در زندگی فردی و اجتماعی آنان فراهم می سازد. دستیابی به این اهداف نیازمند حضور معلمان توانمند در به کارگیری روش های متنوع و تدارک فرصت های مناسب یادگیری است که بتوانند واحدهای یادگیری را با تاکید بر مهارت مساله یابی و ظرفیت های محیطی فراگیران به شیوه های مختلف و با بهره گیری از روش های جدید، طراحی و تدوین نمایند. همچنین معلمان این درس، باید مهارت تحلیل برنامه درسی و تطبیق آن با نیازهای یادگیرندگان را داشته باشند و بتوانند با شناختی مناسب نسبت به برنامه درسی مطالعات اجتماعی، فرصت های یادگیری اثربخشی را طراحی نموده و به دانش آموزان کمک کنند تا درکی بنیادین از مفاهیم علمی به دست آورند؛ سوال کنند، به کاوش بپردازند، استدلال کنند، با یکدیگر همکاری و مشارکت نمایند، دانسته هایشان را با یکدیگر در میان بگذارند و نظرات خود را ارایه نمایند با توجه به یافته های تحقیق، به کارگیری روش های تدریس پرسش و پاسخ، پروژه، رویدادهای اجباری، ایفای نقش، روش مشارکتی و بازدید علمی به تناسب درس و به صورت تلفیقی توصیه می گردد.

    کلید واژگان: تدریس, آموزش, مطالعات اجتماعی, روش ایفای نقش, روش مشارکتی
    Fatemeh Saki

    This research was conducted with the aim of "exploring teaching methods in teaching social studies" using the library method. The results showed that the information and abilities of individuals are different, so teaching methods should be used that take into account the individual differences of students. In the meantime, among the school curricula, the "Social Studies" curriculum, according to the structure and concepts of the field, provides rich and abundant opportunities for the development of the required tendencies and skills. To this end, teachers are able to use a variety of methods and provide learning opportunities. They should be able to use learning units with an emphasis on problem-solving skills and environmental capacities of learners in different ways and using Design and develop new methods. They should also have the skills to analyze the curriculum and adapt it to the needs of learners and be able to design effective learning opportunities and help students with a proper knowledge of the social studies curriculum. To gain a basic understanding of scientific concepts, to ask questions, to explore, to argue, to collaborate, to share knowledge, to express opinions, to present content and subject matter in a way that Understand different.

    Keywords: Teaching, Education, Social Studies, Role-playing method, Participatory method
  • فاطمه ساکی، محمدرضا ثروتی *، ابراهیم مقیمی

    در حوزه های معرفت شناسی مفاهیم اغلب متفاوت به کار گرفته می شوند لذا علیرغم داشتن ساختار و قلمروموضوعی همسان، بار مفهومی آن ها دردیدگاه های گوناگون یکسان نیست. تعادل ژیومورفولوژیک از جمله ی این مفاهیمهم در دیدگاه تکاملی دیویس و هم درحوزه معرفت شناسی سیستمی (رامشت ، 1381 ، ص 77) و « تعادل » است. مفهومهم در مفاهیم و تفسیر آیات قرآن در مورد پدیده های سطح زمین به کار گرفته شده است،نظریه دیویس در مورد تعادلاشکال زمین در زمان های طولانی تر یا رو به تکامل می باشند یا به تدریج » : اشکال ژیومورفولوژیک چنین بیان می کند کهتحلیل می روند، به عبارتی نظر به تغییر پیشرونده و برگشت ناپذیر دارند به طوری که این مفهوم ریشه در پیشینه سازیآنتروپی و پس خورند مثبت دارد . ولی بدون تردید آنچه از مفهوم تعادل در دیدگاه دیویس مورد نظر است با آنچه دردیدگاه سیستمی و مفاهیم آیات قرآن (سوره نمل، آیه 88 ، سوره شمس، آیه 6، سوره معارج، آیه 9، سوره القارعه، آیه 5و آیات دیگر) که مبین تحول، نظم، تداوم و تعادل در پدیده ها می باشد، مغایرت دارد. ولی با دیدگاه گیلبرت، کهپیدایش شکل و فرآیند را می توان به مکانیسم های پس خورند منفی مربوط دانست، که در آن، فرآیندها با شدت هایمختلف در معرض تغییر و نوسان قرار دارند و موجب می شوند تا اشکال سطحی زمین، متناسب با شدت نوسان، شکلخود را تغییر دهند. لذا اشکال زمین به وضعیتی (وضعیت درجه بندی شده) وابسته اندکه در آن اشکال زمین در زمانیکوتاه ترحول حالت یکنواخت نوسان می کنند، انطباق دارد. در این مقاله تلاش شده است، با استفاده ازروش توصیفی-تحلیلی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای، مغایرات و انطباق مفاهیم تحلیل شود. دست آورد آن کمک خواهد کرد که بارویارویی با برداشت ها و دیدگاه های مختلف درمورد تعادل درژیومورفولوژی، درک واقعی تری از مفاهیم بدست آید؛ وهمچنین توجه به اهمیت بار مفهومی وتفاوت آن(تعادل) در دیدگاه های مختلف تاکید کند .

    کلید واژگان: تعادل, فرم و فرآیند, سیستم ژئومورفولوژیک, مفاهیم قرآنی, اشکال زمین, پس خورند مثبت ومنفی
    Fatemeh Saki, Mohammdreza Servati*, Ebrahim Moqimi

    In the fields of insight recognition, the significances are applied often differently, so despitehaving the same structure and domain in the matter, their coincidence's load varies in differentaspects. Geomorphologic's balance is one of the examples. The meaning of balance is appliedin all evolution aspects of Dayvis, in the field of systematic perception'sdistrict(ramesht1381p77) and also in the Qoran's interpretations. the Dayvis 's point of viewtime would encounter evolutions orgradually depletions, in other words they haveunreturnable changes in a way that this meaning has its origin in antropy's backgrounds andpositive feedbacks. but undoubtedly the balances meaning in dayvis's opinion differs with theqoran's systematic point of view.(chapters:naml,verse88,shams,verse6,meraj,verse9,alqare,verse5 and many others)thatexpresses the evolution, regularity, permanency and balance in the phenomenons. but with thegylbert's that the forms and processes could be related to negative feedbacks that thechangings are with different speeds and cause surfaces forms proportionaly vary with them.therefore the earth's forms are dependant to a situation which the forms that change in ashorter time. in this editorial is tried to analyze the conflicts and the similarities through thebasis of library studies. the issue will help to achieve a better comprehension from themeanings by encountering different views of balance in Geomorphology and also emphasiseson the importance of it's significances load, and the contrasts in different views.

    Keywords: Balance, forms, phenomenons, Geomorphologic system, qoran'smeaningsearth's shapes, positive, negative feedbacks
  • بررسی اثر دوز پایین آسپرین (mg/kg 7/5) بر بافت تخمدان در زمان لانه گزینی در موش سفید آزمایشگاهی نژاد NMRI
    فاطمه ساکی، ماندانا بیگی بروجنی، مهرانگیز صدوقی، امیدعلی عادلی
    مقدمه
    آسپرین یک داروی ضد التهاب غیراستروئیدی است که با تاثیر بر روی پروستاگلاندین ها در تکامل فولیکول ها و ساختار جسم زرد دخالت دارد. با توجه به این موضوع بررسی تاثیر دوز پایین آسپرین در زمان لانه گزینی ضروری به نظر می رسد که در تحقیق حاضر به آن پرداخته شده است.
    بحث و نتیجه گیری
    دوز پایین آسپرین(mg/kg5/7(در زمان لانه گزینی با افزایش تعداد جسم زرد بر روند حاملگی اثر مثبت داشته و باعث دوام جنین می شود، همچنین با افزایش مقاطع عروقی باعث خون رسانی بالا و افزایش کارایی تخمدان می شود.
    یافته ها
    وزن تخمدان در گروه کنترل gr077/0±3/1 و در گروه تجربی g r 24/0±55/3 و نیز حجم تخمدان در گروه کنترلmm3 19/0± 70/8 و در گروه تجربی mm3 17/0±20/9 بود. تعداد جسم زرد در گروه کنترل 15/0±2/6 و در گروه تجربی 15/0±21/12 شمارش شد)در هر سه مورد تفاوت معنی دار مشاهده شد). در خصوص مطالعات کیفی مربوط به مقاطع عروقی به نظر می رسد تعداد مقاطع عروقی در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل افزایش یافته است.
    مواد و روش ها
    موش های ماده نژاد NMRI به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شده و در هر دو گروه بارداری کاذب القا شد، گروه تجربی تا روز 5/4 تحت تزریق با آسپرین قرار گرفت، سپس در روز 5/4 تخمدان ها خارج شده، ابتدا حجم و وزن آنها اندازه گیری شد، سپس برش های سریالی تهیه و رنگ آمیزی به روش H&E انجام گرفت.
    کلید واژگان: دوز پایین آسپرین, تخمدان, لانه گزینی, موش سفید آزمایشگاهی
    The effect of low dose (7.5 mg/kg) of Aspirin on ovary tissue during implantation period in mice (NMRI)
    Fatemeh Saki, Mandana Beigi Boroujeni, Meh Angiz Sadoughi, Omid Ali Adeli
    Background
    Aspirin is a non steroidal medicine that effects on prostaglandin، follicles، ovulation and corpus luteum. The aim of this study was to evaluate the effect of low (7. 5 mg/kg) dose of Aspirin on the ovarian tissue during implantation period.
    Materials And Methods
    Females NMRI mice 6-8 weeks old were divided into control and experimental groups. These groups were rendered pseudopregnant then experimental group injected with low dose of Aspirin until 4. 5th day. The mice were scarified with cervical dislocation and then the samples were obtained from the ovary in each group. Then ovarian weight and volume balance were measured and paper section stained with H&E method.
    Results
    Our results showed that weight of ovary in control group was 3. 1±0. 077g and in experimental group was 3. 5±0. 24g (p<0. 05). Volume of ovary in control group was 8. 70±0. 19 mm3، and in experimental group was 9. 20±0. 17 mm3 (p<0. 05). Number of corpus luteum in control group was 6. 2±0. 15، and in experimental group was 12. 21±0. 15 (p<0. 05). In experimental group vascularity of ovary had increased in comparison with control group.
    Conclusion
    The low dose of Aspirin (7. 5mg/kg) increased the rate of corpus luteum and vascularity of ovary. Low dose of aspirin had positive effect on pregnancy during implantation period
    Keywords: Low dose of Aspirin, Ovary, Implantation, Mouse (NMRI)
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال