به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب h .izadi

  • حامد ایزدی*، آمنه سواری ممبنی، مسلم سواری

    جنگل ها به منزله یکی از منابع اصلی تجدیدشونده، اهمیت زیادی در ایجاد بستر مناسب برای توسعه فعالیت های اقتصادی و اجتماعی دارند و از ثروت های مهم برای نسل های کنونی و آینده اند و بنابراین حفاظت از آنها بسیار مهم است. هدف این پژوهش، تبیین عوامل موثر بر رفتار حفاظت از جنگل های زاگرس با استفاده از مدل فعال سازی هنجار است. جامعه آماری این پژوهش خانوارهای روستایی چهار دهستان از شهرستان دوره چگنی استان لرستان (1399=N) بود که براساس جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه 300 سرپرست خانوار انتخاب شد. افراد نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب مطالعه شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بوده که روایی صوری و محتوایی آن توسط جمعی از استادان و صاحب نظران تایید شد. میزان پایایی با استفاده از پیش آزمون با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و تایید شد. نتایج مدل معادله های ساختاری تحلیل مسیر نشان داد که چهار متغیر آگاهی از نیاز، هنجار ذهنی، آگاهی از عواقب و خودکارآمدی بر هنجار اخلاقی افراد درباره حفاظت از جنگل های زاگرس تاثیر می گذارند. همچنین رفتار حفاظت از جنگل ها به طور معنی داری توسط هنجار اخلاقی و متغیر احساس غرور تبیین می شود.

    کلید واژگان: جنگل های زاگرس, خانوارهای روستایی, شهرستان دوره چگنی, هنجار اخلاقی}
    H. Izadi *, A. Savari Mombeni, M. Savari

    Forests, as one of the main sources of renewal, play an important role in creating a suitable environment for the development of economic and social activities and they are important assets for present and future generations. Therefore, their protection is very important. The purpose of this study was to explain the factors affecting the conservation behavior of Zagros forests using the norm activation model. This research is applied in terms of purpose and descriptive-survey in terms of data collection. The statistical population of this study consisted of rural households in four villages of Doure Chegeni (N =1399) which based on Krejcie and Morgan table, the sample size of 300 households was selected. Sample individuals were studied using stratified sampling method with proportional assignment. The data collection tool was a researcher-made questionnaire whose face validity was confirmed by a group of professors and experts. In addition, to determine the reliability, the pretest was used and confirmed by calculating the Cronbach's alpha coefficient. The results of the structural equation model of path analysis showed that the four variables of need awareness, subjective norm, consequence awareness and self-efficacy affect the moral norm of individuals towards the protection of Zagros forests. Also, forest protection behavior is significantly explained by the moral norm and the variable of pride.

    Keywords: Zagros forests, Rural Households, doure Chegeni county, Moral Norm}
  • مسلم سواری*، آمنه سواری ممبنی، حامد ایزدی

    هدف اصلی این تحقیق کاربردی، تحلیل عوامل موثر بر رفتار خانوارهای روستایی در حفاظت از آب است. اطلاعات مورد نیاز پژوهش، با روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری شدند. داده های گردآوری شده به وسیله نرم افزارهای SPSS24 و Amos24 و با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. جامعه آماری این پژوهش را خانوارهای روستایی در چهار دهستان شهرستان باغملک استان خوزستان (N=3005) تشکیل دادند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه 340 خانوار با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شد. نتایج به دست آمده از مدل معادله های ساختاری تحلیل مسیر نشان داد، متغیرهای نیت و خودکارآمدی تاثیر مثبت، مستقیم و معنی داری بر متغیر رفتار دارند. همچنین متغیرهای اثربخشی واکنش درک شده، آسیب پذیری درک شده، نگرش نسبت به رفتار، شدت درک شده و هنجار ذهنی دارای تاثیر غیرمستقیم و معنی داری بر متغیر رفتار به واسطه ی متغیر نیت دارند. در نهایت این چارچوب برای بررسی متغیرهای موثر بر رفتار حفاظت از آب می تواند به ترتیب 45 و 55 درصد از تغییرات متغیرهای رفتار و نیت را پیش بینی کند. علاوه بر این یافته های تحقیق نشان داد که مدل ادغام یافته ی دو نظریه رفتار برنامه ریزی شده و انگیزش حفاظت به عنوان چارچوب تحقیق، قدرت بیشتری در تبیین رفتار و نیت خانوارهای روستایی برای حفاظت و صرفه جویی در مصرف آب نسبت به این دو نظریه به صورت جداگانه دارد.

    کلید واژگان: خانوارهای روستایی, صرفه‏ جویی در مصرف آب, نظریه‏ های رفتاری, شهرستان باغملک}
    M .Savari *, A .Savari, H .Izadi

    The main purpose of this applied research is to analyze the factors affecting the behavior of rural households in water consumption. The information required for the research was collected by survey method and a questionnaire. The collected data were analyzed by SPSS and Amos software using structural equation modeling approach. The statistical population of this study consisted of rural households in four rural areas of Baghmalek of Khuzestan province (N = 3005) that based on Krejcie and Morgan table, the sample size of 340 households was selected. Samples were selected using stratified sampling method with proportional assignment. The results obtained from the structural equation model of path analysis showed that the variables of intention and self-efficacy have positive, direct, and significant effects on the behavior. Also, perceived reaction effectiveness, perceived vulnerability, attitude towards behavior, perceived severity, and subjective norm had indirect and significant effects on the behavior through the intention. Finally, this framework for examining the variables affecting water consumption behavior can predict 45% and 55% of the changes in the behavior and intention, respectively. In addition, the research findings showed that the integrated model of the two theories of planned behavior and protection motivation as a research framework has more power to explain the behavior and intention of rural households to conserve water than the two theories separately.

    Keywords: Rural Households, Water Saving, Behavioral theories, Bagh Malek county}
  • م. بمانی، غ. مروج، ح. ایزدی، ح. صادقی نامقی

    پسیل معمولی پسته Agonoscena pistaciae Burckhardt and Lauterer (Hem: Aphalaridae) یکی از مهم ترین و مخرب ترین آفات باغ های پسته در ایران می باشد. مبارزه شیمیایی روش گسترده ای برای مدیریت جمعیت این آفت است. استفاده زیاد از حشره کش ها منجر به ایجاد جمعیت های مقاوم در پسیل معمولی پسته شده است. در این تحقیق، فعالیت آنزیم های سم زدا (استرازهای عمومی، گلوتاتیون اس-ترانسفراز و سیتوکروم P450) در دو جمعیت از پسیل معمولی پسته و کفشدوزک شکارگر آن Oenopia conglobata L. (Col: Coccinellidae) در استان کرمان، ایران، که تحت تاثیر سه حشره کش رایج استامی پرید، اسپیروتترامات و هگزافلومورون با چهار غلظت (کنترل، LC25، LC50 و LC75)، قرار گرفته بودند، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که فعالیت آنزیم های سم زدا در جمعیت مقاوم پسیل پسته نسبت به جمعیت حساس بیشتر بود. استراز، آنزیم سم زدای غالب در آفت و کفشدوزک شکارگر بود. بر اساس نتایج، فعالیت آنزیم های سم زدا در غلظت های بالاتر آفت کش، بیشتر بود. فعالیت استراز در جمعیت پسیل پسته بیشتر از کفشدوزک شکارگر آن بود که نشان دهنده حساسیت بیشتر کفشدوزک شکارگر در مقایسه با طعمه ی آن نسبت به حشره کش ها است.

    M. Bemani*, Gh. Moravvej, H. Izadi, H. Sadeghi-Namaghi

    The common pistachio psylla, Agonoscena pistaciae Burckhardt and Lauterer (Hem: Aphalaridae) is one of the main and most destructive pests of pistachio orchards in Iran. Chemical control is a widely applied method to manage this pest problem. The intensive use of insecticides has led to the development of resistant populations of the common pistachio psylla. In this research, the activities of detoxifying enzymes (general esterase, glutathione S-transferase and cytochrome P450) were assessed against two populations of the common pistachio psylla, and the coccinellid predator, Oenopia conglobata L. (Col: Coccinellidae) in Kerman Province, under treatment of three rational insecticides, namely, acetamiprid, spirotetramat, and hexaflumuron in four concentrations (control, LC25, LC50 and LC75). The results indicated that the activities of detoxifying enzymes were higher in the resistant population of psylla compared to the susceptible one. Esterase was the predominant detoxifying enzyme in the pest and its predator. Based on the results, the activity of detoxifying enzymes were higher at the higher concentrations of the pesticides. Esterase activity was greater in the psyllid populations than the coccinellid predator; which may indicate a higher sensitivity of the lady beetle to insecticides than its prey.

    Keywords: Agonoscena pistaciae, Esterase, Lady beetle, Oenopia conglobata}
  • پروانه نظری، نفیسه پورجواد، حمزه ایزدی*، سید رسول صحافی

    سپردار واوی سیب، Lepidosaphes malicola Borchsenius (Hem.: Diaspididae) از آفات مهم درختان میوه است. کنترل این آفت به کاربرد آفت کش های شیمیایی وابسته است. به منظور بررسی اثر چند آفت کش بر کاهش جمعیت آفت، دو آزمایش جداگانه به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‏های کامل تصادفی با سه تکرار در دو باغ انجام شد. فاکتور اول، سم‏پاشی [شاهد (آب)، اسپیروتترامات 5/0 و 75/0 میلی لیتر بر لیتر، فلوپیرادی فورون، تیاکلوپرید و پیری پروکسی فن 5/0 میلی لیتر بر لیتر] و فاکتور دوم، زمان‏های نمونه برداری (1 روز قبل و 1، 3، 5، 7، 14، 21، 28 و 35 روز پس از سم پاشی) در نظرگرفته شد. اسپیروتترامات و فلوپیرادی فورون (با میانگین تلفات بالای 80 درصد) دارای بیشترین اثرگذاری روی پوره ها بودند. میزان کاهش آلودگی در تیمارهای تیاکلوپرید و پیری پروکسی فن از دو حشره کش دیگر کمتر بود. با در نظر گرفتن زمان سم پاشی، در تیمار فلوپیرادی فورون که یک بوتنولید با اثر ضربه ای است، میزان تلفات پوره یک روز پس از سم پاشی به بالاترین حد رسید. در تیمار اسپیروتترامات 75/0 میلی لیتر بر لیتر یک هفته پس از سم پاشی، بیشترین میزان کاهش جمعیت پوره مشاهده شد. اسپیروتترامات ترکیبی سیستمیک با توانایی حرکت دو طرفه آوندی می باشد. بنابراین، تاثیر آن از دوام بالایی برخوردار است. نتایج بیانگر اثر بسیار ناچیز آفت کش ها در کنترل بالغین زیر سپر است. کاربرد روغن ولک 2-5/1 درصد در سم پاشی زمستانه، اثرگذاری قابل توجهی در کنترل آفت نشان داد. در مجموع، اسپیروتترامات و فلوپیرادی فورون از کارآیی خوبی در کنترل پوره ها برخوردار بودند و در کنترل این آفت قابل توصیه می باشند.سپردار واوی سیب، Lepidosaphes malicola Borchsenius (Hem.: Diaspididae) از آفات مهم درختان میوه است. کنترل این آفت به کاربرد آفت کش های شیمیایی وابسته است. به منظور بررسی اثر چند آفت کش بر کاهش جمعیت آفت، دو آزمایش جداگانه به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‏های کامل تصادفی با سه تکرار در دو باغ انجام شد. فاکتور اول، سم‏پاشی [شاهد (آب)، اسپیروتترامات 5/0 و 75/0 میلی لیتر بر لیتر، فلوپیرادی فورون، تیاکلوپرید و پیری پروکسی فن 5/0 میلی لیتر بر لیتر] و فاکتور دوم، زمان‏های نمونه برداری (1 روز قبل و 1، 3، 5، 7، 14، 21، 28 و 35 روز پس از سم پاشی) در نظرگرفته شد. اسپیروتترامات و فلوپیرادی فورون (با میانگین تلفات بالای 80 درصد) دارای بیشترین اثرگذاری روی پوره ها بودند. میزان کاهش آلودگی در تیمارهای تیاکلوپرید و پیری پروکسی فن از دو حشره کش دیگر کمتر بود. با در نظر گرفتن زمان سم پاشی، در تیمار فلوپیرادی فورون که یک بوتنولید با اثر ضربه ای است، میزان تلفات پوره یک روز پس از سم پاشی به بالاترین حد رسید. در تیمار اسپیروتترامات 75/0 میلی لیتر بر لیتر یک هفته پس از سم پاشی، بیشترین میزان کاهش جمعیت پوره مشاهده شد. اسپیروتترامات ترکیبی سیستمیک با توانایی حرکت دو طرفه آوندی می باشد. بنابراین، تاثیر آن از دوام بالایی برخوردار است. نتایج بیانگر اثر بسیار ناچیز آفت کش ها در کنترل بالغین زیر سپر است. کاربرد روغن ولک 2-5/1 درصد در سم پاشی زمستانه، اثرگذاری قابل توجهی در کنترل آفت نشان داد. در مجموع، اسپیروتترامات و فلوپیرادی فورون از کارآیی خوبی در کنترل پوره ها برخوردار بودند و در کنترل این آفت قابل توصیه می باشند.

    کلید واژگان: اسپیروتترامات, فلوپیرادی فورون, تیاکلوپرید, پیری پروکسی فن}
    P. Nazari, N. Poorjavad, H. Izadi *, S. R. Sahhafi

    The apple armored scale, Lepidosaphes malicola Borchsenius (Hem.: Diaspididae) an important pest of fruit trees. Control of this pest depends mostly on the use of chemical pesticides. To study the effect of several pesticides on the pest population, two separate experiments were conducted in a randomized complete block design with three replications in two orchards. The first factor was treatments [control (water), spirotetramat 0.5 and 0.75 ml/L, flupyradifurone, thiacloprid, and pyriproxyfen 0.5 ml/L]. The second factor was the sampling time (1 day before and 1, 3. 5, 7, 14, 21, 28 and 35 days after treatment). Spirotetramat and flupyradifurone (with more than 80 percent mortality) had the most effect on the nymphal mortality. The mortality in thiacloprid and pyriproxyfen was lower than that of spirotetramat and flupyradifurone. By considering the treatment time, the mortality rate of nymphs by flupyradifurone, a butenolide with knockdown effect reached its highest level one day after treatment. In 0.75 ml/L concentrations of spirotetramat the highest decrease in the nymphal population was observed one week after treatment. Spirotetramat with up and down bilateral movement ability is a very long-lasting systemic insecticide. Results indicated a negligible effect of the pesticides on adult mortality under female shields. The use of 1.5- 2 percent volck® oil in winter spraying had a significant effect on pest control. Overall, spirotetramat and flupyradifurone showed a significant effect on the nymph’s control and can be recommended.

    Keywords: Spirotetramat, flupyradifurone, thiacloprid, Pyriproxyfen}
  • نجمه علی محمدی داورانی، محمد امین سمیع*، حمزه ایزدی

    کفشدوزک Hippodamia variegata (Goeze) (Col: Coccinellidae) یکی از دشمنان طبیعی پسیل معمولی پسته است. سم شناسی دموگرافیک یکی از روش های متداول برای ارزیابی اثرات زیر کشندگی آفتکشها روی دشمنان طبیعی است. با توجه به مصرف دو آفتکش هگزافلومرون و اسپیرودایکلوفن در باغ های پسته، در این پژوهش اثرات جانبی این دو آفتکش روی دموگرافی کفشدوزک Hippodamia variegata تیمار شده در مرحله تخم در شرایط کنترل شده (دمای1 ± 26 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 5± 65 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنائی و 8 ساعت تاریکی) بررسی گردید. بدین منظور 120 تخم تازه، به روش غوطهورسازی با غلظت توصیه شده مزرعه درون ظروف پتری 6 سانتیمتری تیمار و آب مقطر به عنوان شاهد استفاده شد. نتایج این پژوهش نشاندهنده وجود تفاوت معنیدار بین تیمارها بر اساس پارامترهای نرخ ناخالص و خالص تولید مثل، نرخ ذاتی افزایش جمعیت، نرخ متناهی افزایش جمعیت، نرخ تولد و مدت زمان دو برابر شدن یک نسل میباشد. نرخ ناخالص تولید مثل به ترتیب 38/0±43/24، 49/0±67/55، 66/0±12/48 در تیمار هگزافلومرون، اسپیرودایکلوفن و شاهد بهدست آمد. همچنین نرخ ذاتی افزایش جمعیت به ترتیب 006/0±086/0،004/0±1086/0، 007/0±1232/0 و مدت زمان دوبرابر شدن یک نسل 51/0±62/8، 25/0±54/6، 29/0±88/5 برای تیمارهای هگزافلومرون، اسپیرودایکلوفن و شاهد بهدست آمد. بر این اساس هگزافلومرون بیشترین اثر منفی را روی نرخ ذاتی افزایش جمعیت نشان داد.

    کلید واژگان: آفت کش, جدول زندگی, کفشدوزک, Hippodamia variegata}
    N. Alimohammadi Davarani, M.A. Samih, H. Izadi

    The Lady beetle، Hippodamia variegata is one of the natural enemies of Agonoscena pistaciae. Demographic toxicology is a common method for evaluating sublethal effects of insecticides on natural enemies. Regarding to use of hexaflumuron and spirodiclofen in pistachio gardens، present study conducted to evaluate the side effects of the pesticides on demographic parameters of H. variegata under controlled conditions (26 ±10C، 65±5% RH and 16:8h L: D). For this purpose، 120 fresh eggs were treated with field recommended concentration of insecticides and treated into Petri dishes 6 cm with distilled water was used as control، by dipping method. Results has shown that there were significant differences among treatment for gross reproductive rate (GRR)، net reproductive rates (R0)، intrinsic rate of increase (rm)، finite rate of increase (ג)، intrinsic birth rate (b) and doubling time (DT) parameters. The gross reproduction rates were estimated 24. 43±0. 38، 55. 67 ±0. 49 and 48. 11±0. 66 in hexaflumuron، spirodiclofen and control respectively. In addition، rm were estimated 0. 086±0. 0067، 0. 1086±0. 0045 and 0. 1232±0. 007، Moreover، DT values were recorded as 8. 62±0. 51، 6. 54±0. 25 and 5. 88±0. 29 as above mentioned، respectively. According to this experiments، hexaflumuron had higher negative effect on intrinsic rate of H. variegata and it will be suggested that to be considered in integrated pest management.

    Keywords: Agonoscena pistaciae, Demographic parameters, Hexaflumuron, Hippodamia variegata, Life table, Spirodiclofen}
  • S. Shahsavandi *, M.M. Ebrahimi, M. Salehizadeh, H. Izadi

    The immunosuppression ofaflatoxinB. (AFB.) on humoral immune response to foot-and-mouth disease (FMD) vaccination was evaluated. fifty-two male guinea pigs were assigned to two treatment groups or20 (A, B) and three control groups of 4. Groups A and B were vaccinated with an inactivated FMD vaccine aftcr they were dosed 0.63mg of AFB /Kg once, and on days l, 3, 14 and 21 respectively. Booster doses were injected 28 days after primary vaccination. Antibody titers against FMD virus were higher in the vaccinated, non-aflatoxin exposed group than in those exposed to aflatoxin. Significantly difference (P<O.OS) was detected only in group B that was shown an average weight loss of 2Sg and persisted through second vaccination. The result indicates that aflatoxin can depress the humoral immune responses of guinea pigs to FMD vaccination and the immunotoxicity was round to be dose related.

    Keywords: aflatoxin, foot-and-mouth disease, vaccination, immunosuppression}
سامانه نویسندگان
  • حمزه ایزدی
    ایزدی، حمزه
    استاد تمام گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ولی عصر رفسنجان
  • حجت الاسلام حسین ایزدی
    ایزدی، حسین
    دانش آموخته ارشد فلسفه اسلامی، مرکز تخصصی فلسفه اسلامی قم، مرکز آموزش تخصصی فلسفه اسلامی قم
  • حکیمه ایزدی
    ایزدی، حکیمه
    دانش آموخته دکتری علوم انسانی، دانشگاه یزد
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال