به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

hamid mohebi

  • مسعود رهنما، حمید محبی*، حمید رجبی
    هدف

    هدف پژوهش حاضر مقایسه نیمرخ متابولیکی کاراته کاران زبده مرد بر اساس سطح آمادگی جسمانی آن ها طی مراحل مختلف از شش مسابقه در یک روز، شبیه مسابقات واقعی کاراته بود.

    روش پژوهش: 

    ده کاراته کار زبده جوان در این پژوهش شرکت کردند. کاراته کاران بر اساس نمرات Z به دست آمده از آزمون های آمادگی جسمانی شامل توان هوازی (آزمون بروس)، توان بی هوازی (آزمون وینگیت 30 ثانیه)، پرش عمودی، دوی سرعت 30 متر و چابکی (9×4 متر) به دو گروه با آمادگی بالا (5 نفر) و پایین (5 نفر) تقسیم شدند. هر کاراته کار شش مسابقه شبیه سازی شده کومیته را با فاصله استراحتی مشابه مسابقات رسمی و بر اساس قوانین فدراسیون جهانی انجام داد. نمونه های خون وریدی قبل و بعد از مسابقه اول و ششم جمع آوری شد. آزمون ANOVA با اندازه گیری های مکرر برای بررسی تفاوت ها در سطح 05/0>p استفاده شد.

    یافته ها

    کاهش pH (001/0>p)، افزایش تریپتوفان (034/0=p)، لاکتات (001/0>p)، و مالون دی آلدئید (007/0=p) و تغییرات گلوکز (003/0=p) در کل زمان های اندازه گیری شده معنی دار بود. با بررسی تعامل زمان×گروه، از نظر لاکتات پلاسما تفاوت معنی دار بین دو گروه مشاهده شد (014/0=p)؛ به طوری که پس از مسابقه ششم در گروه با آمادگی جسمانی پایین به طور معنی داری بیش تر از گروه دیگر بود (1/0 ± 5 در مقابل 2/0 ± 9/3 میلی مول در لیتر، 002/0=p).

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد کاراته کاران با آمادگی جسمانی پایین، سهم بیشتری از ATP مورد نیاز طی مسابقه ششم نسبت به مسابقه اول را از مسیر گلیکولیز بی هوازی و با مصرف منابع کربوهیدراتی خارج سلولی نظیر گلوکز پلاسما تامین می کنند.

    کلید واژگان: هنرهای رزمی, فشار متابولیکی, متابولیسم سوبسترا, سطح آمادگی جسمانی
    Masoud Rahnama, Hamid Mohebi *, Hamid Rajabi
    Purpose

    The aim of this study was to compare the metabolic profile of elite male karate athletes based on their physical fitness level during different phases of six competitions in one day, similar to real karate competitions.Study

    method

    Ten young elite karateka participated in this research. Based on the Z scores obtained from physical fitness tests, including aerobic power (Bruce test), anaerobic power (30 s Wingate test), vertical jump, 30 m sprint, and agility (9×4 m), they were divided into two groups of high (n=5) and low (n=5) physical fitness. Each karateka performed six simulated committee competitions with the same rest interval as official tournaments and according to the rules of the World Federation. Venous blood samples were collected before and after the first and sixth competition. Repeated measures ANOVA was used to investigate differences at p<0.05.

    Results

    Decreases in pH (p<0.001), increases in tryptophan (p=0.034), lactate (p<0.001), and malondialdehyde (p=0.007), and changes in glucose (p=0.003) were significant in total measured time points. Moreover, by examining time×group interaction, a significant difference was observed between the groups in plasma lactate (p=0.014), so that it was significantly higher after the sixth competition in the low physical fitness group than the other group (5 ± 0.1 vs. 3.9 ± 0.2 mmol/L, p=0.002).

    Conclusion

    Karate athletes with low physical fitness seem to provide a larger portion of ATP needed during the sixth competition than the first competition from the anaerobic glycolysis pathway and by consuming extracellular carbohydrate sources such as plasma glucose.

    Keywords: Martial Arts, Metabolic Stress, Substrate Metabolism, Physical Fitness Level
  • معرفت سیاهکوهیان*، لطفعلی بلبلی، رقیه افرونده، آمنه پوررحیم، حمید محبی، رضوان شمسی، محسن نوریان، خلیل عونی، مریم نوری، مارال سیاه کوهیان، امید یوسفی بیله سوار
    هدف از انجام پژوهش حاضر، تدوین و به روز رسانی هنجار آمادگی جسمانی مردان و زنان 60-18 سال استان اردبیل بود. در این پژوهش، تعداد 400 مرد با میانگین سنی 07/29 سال و تعداد 400 زن با میانگین سنی 16/28 سال از 4 شهرستان استان اردبیل به شیوه خوشه ای و تصادفی انتخاب و به طبقات سنی مختلف تقسیم شدند. در پژوهش حاضر، شاخص توده بدن (BMI)، نسبت دور کمر به لگن (WHR)، درصد چربی، آمادگی قلبی- تنفسی، قدرت عضلانی ایزومتریک پنجه دست با نیروسنج دستی، استقامت عضلانی کمربند شانه با آزمون شنا، انعطاف پذیری و استقامت عضلانی شکم اندازه گیری شد. از آمار توصیفی برای دسته بندی داده ها، میانگین، انحراف معیار، حداقل و حداکثر متغیرها مورد سنجش قرار گرفت و در قسمت آمار استنباطی هم برای توزیع نرمال بودن داده ها از آزمون کلموگروف-اسمیرنف و برای بررسی تفاو های بین گروهی از آزمون آماری T مستقل استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که میانگین استقامت قلبی- عروقی مردان 13/44 میلی لیتر/ کیلوگرم/ دقیقه، و برای زنان هم 83/39 میلی لیتر/ کیلوگرم/ دقیقه،درصد چربی مردان برابر با 29/14 و زنان 94/21، شاخص توده بدنی مردان 8/24 کیلوگرم بر مترمربع، زنان 2/24 کیلوگرم بر مترمربع، استقامت عضلانی شکم مردان برابر با 89/36 و زنان 20/28، انعطاف پذیری مردان 41/29 و انعطاف پذیری زنان 11/29 سانتی متر بود. با توجه به نتایج بدست آمده، وضعیت آمادگی جسمانی زنان و مردان استان اردبیل در شرایط مطلوبی هست که یافته های منتج از پژوهش حاضر می تواند به عنوان مرجعی برای پژوهش های آینده در حوزه سلامتی در سنین مختلف مورد استفاده قرار بگیرد.
    کلید واژگان: هنجاریابی, آمادگی جسمانی, استان اردبیل
    Lotfali Bolboli, Roghaye Afrunde, Ameneh Pourrahim, Hamid Mohebi, Rezvan Shamsi, Mohsen Nourian, Khalil Ouni, Maryam Nouri, Maral Siahkouhian, Omid Yousefi
    The purpose of this study was to developing and updating physical fitness norm for men and women aged 18-60 years of Ardabil province. In this descriptive cross-sectional study, 400 men and 400 women aged 18-60 years old with a mean age of 28.16 years, from different regions of Ardabil were recruited by cluster and random sampling and divided into different age classes. In this study, body mass index (BMI), waist to hip ratio (WHR), fat percentage, cardio-respiratory fitness, strength of hands (hand grip) with a hand dynamometer, Endurance of shoulder girdle muscles (modified push up), Flexibility, and endurance of abdominal muscles (curl up) measured in subjects. Descriptive statistics were used to classify data, mean, standard deviation, minimum and maximum variables. In the inferential statistics section, the Kolmogorov-Smirnov test was used to distribute the normality of the data and the independent t-test was used to examine the differences between groups. The findings of this study showed that the mean cardio respiratory fitness 44.13 ml/kg.min (men) and 39.83 ml/kg.min (women), body fat percentage 14.29 (men) and 21.94 (women), BMI 24.8 (men) and 24.2 (women), endurance of abdominal muscles 36.89 (men) and 28.20 (women), Flexibility 29.41 (men) and 29.11 (women). According to the obtained results, the physical condition of men and women in Ardabil province is in a favorable condition that the findings of the present study can be used as a reference for future research in the field of health at different ages.
    Keywords: norm, Physical Fitness, Ardabil Province
  • فواد عسجدی، حمید محبی، ابراهیم میرزاجانی، عظیمه ایزدی*
    زمینه و هدف
    هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثر افزودن BCAA و پروتئین وی به نوشیدنی کربوهیدراتی بر شاخص های آسیب عضلانی پس از فعالیت مقاومتی برون گرا بود.
    مواد و روش ها
    24 مرد سالم غیر ورزشکار به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند و به صورت تصادفی به سه گروه 8 نفره شامل: گروه 1) مکمل اسیدهای آمینه شاخه دار(1/0 گرم بر کیلوگرم) + گلوکز(1/0 گرم بر کیلوگرم)، گروه 2) مکمل پروتئین وی(1/0 گرم بر کیلوگرم) + گلوکز(1/0 گرم بر کیلوگرم) و گروه 3) دارونما- مالتودکسترین (2/0 گرم بر کیلوگرم) تقسیم شدند. آزمودنی ها در هر گروه،30 دقیقه قبل از انجام فعالیت عضلانی مورد نظر، 300 سی سی نوشیدنی مخصوص خود را به صورت دوسوکور مصرف نمودند. اندازه گیری سطوح آنزیم های کراتین کیناز (CK) ولاکتات دهیدروژناز LDH)) سرم و درد عضلانی در زمان های پیش از آزمون و 24، 48 و 72 ساعت پس از آزمون انجام شد. برای بررسی نتایج، از روش تجزیه و تحلیل واریانس (آنووا) با اندازه گیری مکرر و در صورت معنادار شدن از آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. 24
    یافته ها
    24 ساعت پس از آزمون، سطوح CK و LDH و درد عضلانی در هر دو گروه مکمل نسبت به دارونما تفاوت معنی دار داشت (به ترتیب، 015/0، 001/0 و 001/0)؛ هم چنین، 48 ساعت پس از آزمون، سطوح CK و LDH در هر دو گروه مکمل نسبت به گروه دارونما تغییرات معنی داری داشت (به ترتیب، 001/0 و 015/0).
    نتیجه گیری
    یافته های این مطالعه نشان داد که هم مکمل اسیدهای آمینه ی شاخه دار و هم مکمل پروتئین وی می توانند به خوبی آسیب عضلانی و احساس درد ایجاد شده پس از تمرین مقاومتی را کاهش دهند.
    کلید واژگان: پروتئین وی, اسید آمینه ی شاخه دار, آسیب عضلانی, فعالیت مقاومتی
    Foad Asjodi, Hamid Mohebi, Ebrahim Mirzajani, Azimeh Izadi *
    Background
    The aim of this study was to evaluate the effects of supplementation of Branched-Chain Amino Acids (BCAAs) plus carbohydrate (CHO) and whey protein plus CHO on muscle damage indices after eccentric resistant exercise.
    Materials And Methods
    Twenty four untrained healthy males participated in this study. They were randomly divided into three groups, BCAA 艛鲢 (0.1.1g/kg) supplement group (n=8), Whey艛鲢 (0.1.1g/kg) supplement group (n=8), and placebo (malto dextrin 0.2g/kg) group (n=8). Each subject consumed a carbohydrate beverage with addition of whey protein or branched-chain amino acid or placebo 30 minutes before exercise in a randomized,double-blind fashion. Serum levels of Creatine Kinase (CK), Lactate dehydrogenase (LDH), and muscle pain were measured before, 24, 48, 72 h after exercise. Follow-up analyses included 1-way repeated measures ANOVAs, and Bonferroni post hoc comparisons.
    Results
    24 h after test, serum levels of CK, LDH and muscle pain in both supplement groups were increased less than placebo group (0.015, 0.001 and 0.001, respectively). Also, the levels of CK and LDH showed significant changes in both intervention groups compared to placebo group at 24 h (0.001, 0. 015, respectively). Similarly, significant differences in the levels of CK and LDH between groups were observed.
    Conclusion
    These data indicate that muscle damage and pain after resistant exercise were reduced by an ingestion of either BCAA drink or whey protein drink.
    Keywords: Branched-chain amino acid, Muscle damage, Resistance exercise, Whey protein
  • حمید محبی*، محسن ابراهیمی، سپیده اصغر پور
    هدف تحقیق
    هدف از این تحقیق بررسی اثر فعالیت ورزشی بر اشتها و انرژی دریافتی در زنان با وزن طبیعی و دارای اضافه وزن بود.روش تحقیق: هفت زن با وزن طبیعی (20>BMI>25) و 7 زن دارای اضافه وزن (25>BMI>30) غیر فعال (میانگین سنی 68/1±28/23 سال) در یک پروتکل 6 روزه نیمه تجربی شرکت کردند. دو روز اول به عنوان شرایط کنترل بدون فعالیت ورزشی در نظر گرفته شد. در روز 3 و 4 از آزمودنی ها خواسته شد تا به مدت 1 ساعت با شدت 60 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره روی نوارگردان بدوند. دو روز بعدی به عنوان شرایط پس از فعالیت در نظر گرفته شد. آزمودنی ها غذای مصرفی خود را در طول هر شش روز وزن کرده در برگه روزانه ثبت کردند. اشتهای آزمودنی ها هر روز صبح با مقیاس دیداری ثبت شد.
    نتایج
    در زنان وزن طبیعی، میانگین انرژی دریافتی در روزهای پس از فعالیت (60/336±42/1498 کیلوکالری) به طور معنی داری پایین تر از روزهای فعالیت (61/342±14/1897 کیلوکالری) بود (01/0>p). اما در زنان دارای اضافه وزن، انرژی دریافتی نسبی به طور معنی داری در روزهای فعالیت کمتر از روزهای کنترل بود (05/0>p). تفاوت معنی داری در ترکیب غذای مصرفی بین شرایط مختلف مشاهده نشد و تغییرات اشتها در بین روزها معنی دار نبود. اثر تعاملی گروه نیز در هیچ یک از متغیر ها معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    در مجموع، فعالیت با شدت متوسط موجب ایجاد تعادل منفی انرژی در زنان دارای اضافه وزن می شود و این نتایج نشان دهنده اثر مطلوب ورزش بر کنترل وزن در زنان دارای اضافه وزن است.
    کلید واژگان: فعالیت هوازی, انرژی دریافتی, اشتها, زنان دارای اضافه وزن
    Hamid Mohebi
     
    Purpose
    The purpose of this study was to determine the impact of exercise on appetite and energy intake in normal and overweight females.
    Method
    Seven normal weight (20<BMI<25), and 7 overweight (25<BMI<30) inactive women (mean age 23.28 ±1.68) participated in a 6-days semi-experimental study.First 2 days were assigned as control with no exercise. On the third and fourth days, participants were asked to run on a treadmill at 60% maximum heart rate reserve for 1 h. Others subsequent 2 days were consider as post-exercise days with no exercise. Subjects recorded dietary intake using a food diary and self-weighed intake during each 6 days. Visual analogue scale (VAS) completed at each morning in fasted state.
    Results
    In normal weight women, average energy intake significantly reduced on postexercise days (1498.42±336.60 kcal) compare with exercise days (1897.14±342.61 kcal) (p<0.01).
    However, in overweight women, relative energy intake significantly reduced in exercise days compare with control days (p<0.05). There was no significant differences in food compositions across conditions in both groups and differences in appetite rate were not significant across the days. Interaction effect between two groups was not significant in all variables.
    Conclusion
    In conclusions, moderate intensity exercise can create a negative energy balance in overweight women. This result indicated a favorable clinical implication of exercise on weight control in
    overweight women.
    Keywords: Aerobic exercise, Energy intake, Appetite, Overweight women
  • الله یار عرب مومنی، حمید محبی، فرهاد رحمانی نیا، احمد ریاسی
    هدف از پژوهش حاضر، بررسی آثار تمرین تناوبی بر سطح لاکتات و فعالیت آنزیم لاکتات دهیدروژناز خون موش های صحرایی بود. 20 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (میانگین سن و وزن به ترتیب 3 ماه و 14± 224 گرم) تهیه شده و سپس، به طور تصادفی به دو گروه شاهد (10 = n) و تجربی (10 = n) تقسیم شدند. پروتکل تمرینی شامل 4 دقیقه دویدن روی نوار گردان و 2 دقیقه استراحت فعال در 10 مرحله تمرینی روی گروه تجربی اجرا شد. 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی بعد از ناشتایی شبانه، موش ها با ترکیبی از کتامین و زایلازین بیهوش شدند. برای اندازه گیری لاکتات و فعالیت آنزیم LDH، خون گیری از قلب حیوان انجام گرفت. اطلاعات با استفاده از شاخص های پراکندگی میانگین و انحراف معیار (SE ±M) و آزمون t مستقل تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری در سطح لاکتات خون دو گروه وجود نداشت، ولی در میزان فعالیت آنزیم LDH، تفاوت معناداری بین دو گروه تجربی و شاهد مشاهده شد (P˂0.05). این نتایج نشان می دهد، تمرین تناوبی به پاکسازی لاکتات منجر می شود. پایش لاکتات، موجب حفظ گلیکوژن عضلات شده و از تجمع +H که همراه با لاکتات تولید می شود، جلوگیری می کند.
    کلید واژگان: آنزیم لاکتات دهیدروژناز (LDH), تمرین تناوبی, لاکتات (La), موش صحرایی
    Allahyar Arabmomeni, Hamid Mohebi, Farhad Rahmani Nia, Ahmad Riasi
    The aim of this study was to assess the effects of intermittent training on lactate level and lactate dehydrogenase enzyme activity in Wistar rats. 20 male Wistar rats (mean age 3 months and weight 224±14 g) were selected and randomly divided into the training (n=10) and control (n=10) groups. The training protocol consisted of running on a treadmill for 4 minutes and then 2 minutes of active rest in 10 training phases for the experimental group. All rats were anesthetized with a mixture of ketamine and xylazine 48 hours after the last training session after an overnight fasting. To measure lactate and LDH enzyme activity, blood samples were obtained from their cardiac puncture. Data were analyzed by mean and standard deviation (M+SD) and independent t test. The results showed no significant differences in blood lactate level between the two groups, but there was a significant difference in LDH enzyme activity between the two groups (P˂0.05). These results indicate that intermittent training caused the clearance of lactate. Enhance of lactate replenished muscle glycogen and prevented H+ concentration which was produced along with lactate.
    Keywords: intermittent training, lactate (La), lactate dehydrogenase (LDH) enzyme, rat
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال