hasan meghyasi
-
هنجارگریزی از جمله مفاهیم کاربردی در نقد ادبی معاصر است که ریشه در آراء و اندیشه های صاحب نظران فرمالیست روسی دارد. فرمالیسم اگر چه خاستگاهی غربی دارد؛ اما امروزه در عرصه ادبیات در میان ملت های مختلف جایگاه خود را در حوزه نقد ادبی یافته و ادیبان و منتقدان سایر کشورها با ترجمه تعاریف، مبانی و اصول آن موجب آشنایی ادیبان سرزمین خود با این مکتب ادبی شده و در عرصه جهانی به نقد آثار برجسته شاعران و ادیبان کشور خود بر مبنای مفاهیم مطرح در آن می پردازد. بر این اساس آنچه در این مقاله بدان پرداخته می شود نگاهی تطبیقی به ترجمه آرا و اندیشه های فرمالیسم روسی در خصوص بحث هنجارگریزی در ادبیات فارسی و عربی است. از آنجا که ادیبان و پژوهشگران معاصر در ادبیات فارسی و عربی توجه شایانی به هنجارگریزی نموده اند و در نقد فرمالیستی آثار بدان توجه دارند، از این رو بررسی و ارزیابی ترجمه های صورت گرفته از این بحث به فهم صحیح اصل غربی آن کمک می کند. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی ضمن تبیین جایگاه مهم هنجارگریزی در ادبیات و نقد ادبی -در ایران و کشورهای عربی- به بیان تفاوت های موجود در ترجمه بحث یاد شده می پردازد و در صدد شناسایی عواملی است که زمینه ساز برداشت های مختلف و نیز شکل گیری پاره ای از تفاوت ها در خصوص آن شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که عوامل مختلفی از جمله تفاوت های فرهنگی، زبانی، قومی و... در به وجود آمدن طیفی از دیدگاه های مختلف که در واقع ریشه در اصلی واحد دارند بی تاثیر نبوده است.
کلید واژگان: ادبیات, فرمالیسم, هنجارگریزیDeviation from norms is one of the concepts studies in contemporary literary criticism, which emanates from the ideas of Russian formalism. Although formalism originated from the west in the realm of literature, it has its own place among different nations in the province of literary criticism. Men of letters and critics of other countries through translation, definition, and the fundamentals and principles of formalism have familiarized their own literary men with this literary school of thought and they, in turn, criticized the important poetic and literary works. On this basis, this article aims at investigating a comparative study of the translation of the Russian formalist thoughts regarding deviation from the norms in Persian and Arab literature. Authors and researchers in the literature of the two nations have paid much attention to deviation from norms via formalist criticism of the works. The investigation and evaluation of translations help in genuine understanding of their sources. Through its analytic-descriptive method, the present study intends to discuss deviation from norms in literature and literary criticism — in Iran and Arab countries — and presents the existing differences in the translation. It also attempts to probe the factors which are relevant in the interpretation of these differences. It is self-evident that some different factors such as culture, language, and ethnicity have affected and shaped a variety of different perspectives.
Keywords: Persian Literature, Arab literature, formalism, deviation from norms -
قرآن کریم به عنوان تجلی گاه والایی و شکوهمندی سازنده ی برین؛ نه تنها از بعد محتوا و درون مایه، بلکه به جهت سازوکارهای زبانی و جنبه های ساختاری، متنی شگفت و معجزه آفرین است. گزاره های پایانی آیات (فواصل)، نموداری از بهترین و جذاب ترین شیوه هایی است که افزون بر ساختار موسیقایی و لحن ریتمیک، همخوانی و سازوارگی درونی با انتقال پیام و محتوای آیات برقرار نموده اند. نظام چینش حروف پایانی آیات (حرف روی) در پی القای بینش ها و درونیات همسوی آیه ای، گاهی صورتی ساختارشکن و ناهمانندی به خود می گیرند؛ در این خصوص از دیدگاه القاگری آواها، واکاوی و پردازش شیوه های دگرگونی حروف پایان بندها امری ضروری می نماید. رویکرد این پژوهش، رویکردی زیبایی شناسانه و معناشناسانه است که می کوشد بر مبنای پایان بندی های آیات، نکته های زیبایی متن را بکاود؛ از این رو نخست به معنای لغوی و اصطلاح شناسی واژه «فاصله» و نیز تبیین گونه های همخوان های متقارب در مخرج در زبان عربی پرداخته می شود، و سپس با تکیه بر این مولفه ها، در مبحث اصلی که کاوش در جنبه های ناهمانند و جایگزین در پایان آیات است؛ با ارائه نمونه ها و شواهدی از گونه های ناهمگون، دلالت ها و کارکردهای معنایی آواها پی گرفته می شود. نتایج بیانگر این است که حوزه ناهمانندی حروف متقارب در مخرج در روی فواصل، با دلالت های همانند همراه بوده است، به گونه ای که گویا دلالت یکسان با تقسیم به جزئیات پا به عرصه گذاشته اند، اما در سبک بیان ناهمگون ظاهر شده اند. به عبارتی دیگر، تغییر در ساختار روی از دید حروف متقارب در مخرج، در دلالت های همانند یافت می شود، اما در اسلوب خطاب از مستقیم به غائب یا تقریر مختلف می شود؛ لذا فاصله در قرآن تنها به موسیقی آیات کمک نمی کند؛ بلکه به تغییراتی منجر می شود که برخی از ترکیب ها و دلالت ها و اسلوب های بیانی را از حالت عادی خارج می سازد. از این رو، از خلال ساختارهای زبانی ناهمگون، ارتباط و تناسب و نظام مندی خطوط سوره های قرآن، به هم پیوند می خورند.
کلید واژگان: زبان شناسی اجتماعی, قرآن کریم, فواصل آیات, حرف روی, تناسب گریزی, همبستگی مفهومیThe Holy Quran, as a representation of profound grandeur and magnificence, is not only remarkable and miraculous in its content and essence, but also in its linguistic mechanisms and structural elements. The spaces between verses illustrate some of the most effective and captivating methods that, apart from the musical structure and rhythmic melody, establish harmony and coherence in communicating the message and substance of the verses. The organization of the final letters of verses (Al-Rawi letters) in forming connections and harmonies with the internal aspects of a verse sometimes adopts a disruptive and dissimilar structural shape. Examining and analyzing the variations in the final letters of verses becomes crucial from a sound perception standpoint. This research methodology emphasizes the aesthetic and semantic beauty that aims to affirm the textual beauty based on the endings of verses. Initially, the lexical and terminological meaning of the term "gap" and the explanation of the types of converging harmonies in pronunciation are discussed in Arabic. Subsequently, the primary focus is on the dissimilar and alternative aspects at the end of verses, with the presentation of examples and evidence of various types, indications, and semantic functions of sounds. The findings suggest that the realm of dissimilarity of converging end letters in the gaps has been accompanied by similar indications in a manner where they have presented the same indication by breaking down into details but have emerged in a dissimilar expressive style. In essence, changes in the surface structure, viewed from the perspective of converging end letters, are evident in similar indications, but the addressing style shifts from direct to absent or different assertion. Consequently, the gap in the Quran not only enhances the musicality of the verses but instigates changes that deviate some combinations, indications, and expressive styles from the norm. Hence, through varied linguistic structures, the connection, coherence, and systematic nature of the lines of Quranic chapters are interlinked.
Keywords: Sociolinguistics, Holy Quran, Verse Gaps, Al-Rawi Letters, Elusive Proportion, Conceptual Coherence -
یکی از نکاتی که در ترجمه متون ادبی بایستی بدان توجه شود کارکرد ظرافت های بلاغی است که موجب تاثیرگذاری بر خواننده و رسایی معنا می شود. از آنجا که ادیب با برگزیدن زبان ادبی اغراضی را دنبال می کند؛ از این رو در ترجمه متون علاوه بر رعایت اصول ترجمه و برگزیدن بیان متناسب با زبان مقصد، بایستی ظرافت های به کار رفته در زبان مبدا در ترجمه لحاظ شود. از جمله متونی که صنایع بیانی در آن به گونه ای دل نشین و هدفمند تجسم یافته، قرآن کریم است. در میان صنایع بلاغی، کنایه یکی از ظریف ترین صنایعی است که در بسیاری از آیات الهی نمود بارزی دارد. در پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی پس از بررسی عملکرد برخی مترجمان در ترجمه آیات کنایی جزء سی ام قرآن، میزان توانمندی و دقت هر یک از مترجمان در دریافت معنای کنایی و انتقال آن به زبان مقصد ارزیابی می گردد. نگاهی به ترجمه های قرآن گویای این حقیقت است که مترجمان در برخی موارد به معانی کنایی آیات به درستی دست نیافته و در ترجمه های خود، معنای تحت-اللفظی و یا خود واژه عربی را به کار برده اند که در این حالت، ترجمه آنان به ترجمه معنایی گرایش پیدا کرده است؛ از این رو در ترجمه های بررسی شده در خصوص کنایه های قرآن کریم نمی توان ترجمه ای را معرفی کرد که تمامی کنایه های مورد بحث در این پژوهش را به درستی ترجمه کرده باشد. در واقع مترجمان در ترجمه آیات کنایی تقریبا یکسان عمل نموده و در بعضی موارد به بار کنایی آیات بی توجهی کرده و به ذکر معنای اصلی واژگان اکتفا نموده اند.
کلید واژگان: ترجمه, کنایه های قرآن, جزء سی, معناشناختیOne of the points which should be received attention in the translation of literary texts is the function of expressive and rhetorical nuances; these nuances both have an influence upon the readers on the one hand, and create the sonority of the meaning. On the other hand. Since literary writers pursue purposes by making use of the literary language, the nuances of the source text should be taken into account in the translation of the texts alongside adhering to translation principles and choosing the appropriate way of expression with respect to the target language. As a text, the Noble Quran includes the expressive devices in a pleasant and purposeful way. Irony is one of the most delicate rhetorical devices, which has a significant presence in many Quranic verses. By doing so, the readers can enjoy the beauty of the verses, while the verses themselves can have a more profound influence over the readers, too. In this study, the performance of the translators of the ironic verses of the 30thjuzʼof the Quran is investigated, and after that, the capability of each translator in comprehending the ironic meaning and transferring it into the target language is assessed. A brief look at the translations of the Quran demonstrates that their translators have not found the correct ironic meaning of the verses, and have used either a literal translation, and/ or the Arabic verses, hence making their works more like semantic translations. Therefore, no translation can be selected as the one having provided correct translations for all the verses discussed in this study. In fact, the translators have translated the ironic verses in a roughly similar way, neglecting the ironic aspects of the verses from time to time, and using the primary meaning of the words instead
Keywords: translation, Ironies of the Quran, the 30th Juzʼ of the Quran, Semantic -
به باور صورت گرایان تکرارهای کلامی و نحوه حضور آنها در ساختمان شعر، فرم هنری و زیبایی شناسیک متون شعری را به وجود می آورد که در برجسته سازی کلام تاثیر به سزایی دارد. در متون ادبی انتخاب واژگان مناسب، نوع چینش آنها در ساختمان جمله، چگونگی ارتباط واژگان با یکدیگر در ساختار کلام، توجه به آواها و موسیقی نهفته در حروف تشکیل دهنده آنها می تواند در ایجاد موسیقی و خلق فضای آهنگین در متون ادبی تاثیرگذار باشد. تکرار در شعر نو عربی فرم و ساختار خاص خود را داراست و در سطوح مختلف کلامی از جمله تکرار حروف، واژگان، جملات و مقاطع نمود یافته است. نحوه حضور و چگونگی قرار گرفتن این گونه از تکرارها در بافت قصیده اشکال مختلفی از ساختارهای تکرار موسوم به تکرار هندسی را در معماری قصیده به وجود می آورد که ارتباط محکمی با مضمون شعر و تجربه شعری شاعر دارد و رکن مهمی در پیدایی توازن آوایی و نظم آهنگ کلام به حساب می آید. در مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی انواع تکرارهای هندسی در شعر امل دنقل پرداخته شده است. در شعر دنقل انواع تکرارهای کلامی آگاهانه، فنی و با اغراض مشخصی از سوی شاعر صورت گرفته به گونه ای که انسجام ساختاری و معنایی قصیده های دنقل تا حد زیادی مرهون تکرارهای هندسی است. تکرار در شعر دنقل با هدف گسترش معنا، تاکید و تثبیت پیام در ذهن مخاطب، تصویرسازی و برجسته کردن مفاهیم مورد نظر شاعر صورت گرفته استکلید واژگان: توازن واژگانی, توازن آوایی, تکرارهای هندسی, شعر نو عربی, امل دنقلFrom the formalists' viewpoint, verbal repetitions and the way they are used in the structure of artistic and aesthetic poetic texts have a great effect on the prominence of words. In literary texts, choosing the right words, the type of arrangement in the sentence, how words relate to each other in word structure, Pay attention to the sounds and music hidden in the letters that make up them it is effective in creating music and creating a harmonious atmosphere in literary texts. Repetition in new Arabic poetry has its particular form and structure and it is displayed at different levels of speech including the repetition of letters, vocabulary, sentences. The way these repetitions are placed in the texture of an ode shapes different forms in the structure of repetitions in the architecture of the ode which the has a strong relationship with the content of poetry and the poetic experience of the poet and is considered as an important foundation in appearing phonemic balance and melody of speech. This article aims at scrutinizing geometric repetitions in the poetry of Amal Donqol via analytic. Descriptive method. In Donqol's poem one can encounter different kinds of scholarly technical and with certain objectives. In a way that syntactic semantic cohesion of Donqol's odes is to a great extent. Based on geometric repetitions. Repetition in Donqol's poems aims at developing meaning, emphasis and stabilizing the message in the mind of the addressee, picturing and high lighting the concepts meant by the poet.Keywords: Parallelism of Vocabulary, Phonetic Parallelism, geometric repetitions, new Arabic poetry, Amal Donqol
-
شاعران نوپرداز، بسیاری از مفاهیم شعری خود را در قالب های بیانی و با یاری گرفتن از معیارهای بلاغی بازگو می کنند؛ به گونه ای که بدون کارکرد شگردها و هنرسازه های ادبی معانی شعری آنان خام و فاقد قدرت القاگری است. عناصر بلاغی در شعر نو با توجه به ماهیت شعر از مرحله صنایع و آرایه های کلاسیک عبور کرده و به فراخور ویژگی ها و شاخصه های نقد ادبی معاصر در قالب مجموعه معیارهایی که با زبان ادبی در تعامل است پیوند خورده و در قصیده های شعری شاعران بازتاب داشته است. در مقاله حاضر به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی عناصر زیبایی شناختی در قصیده «لا وقت للبکاء» امل دنقل پرداخته خواهد شد. معیارها و شگردهای بلاغی در قصیده مذکور در سه سطح آوایی، معنایی و واژگانی نمود یافته و در فرم و مضمون قصیده دارای کارکردهای هنری و معنایی است. عناصر بلاغی در متن شعر دنقل تنها وظیفه آرایش کلام را بر عهده ندارد، بلکه هم پای نقش خود در عرصه زیبایی آفرینی، دارای دلالت های معنایی متناسب با محتوا و سازه های معنایی قصیده است و در ترسیم تجربه شعری شاعر و تعبیر شاعرانه از اندیشه ها و عواطف شخصی وی نقش اساسی دارد.
کلید واژگان: معیارهای زیبایی شناسی, شعر نو عربی, امل دنقل, قصیده «لا وقت للبکاء»Modern poets express many of their poetic concepts in expressive formats and use rhetorical criteria, in such a way that without using literary Devices, their poetic meanings are crude and lack inductive power. Rhetorical elements in modern poetry, due to the nature of poetry, have passed the stage of classical rhetoric devices and arrays, and have been linked to the features and elements of contemporary literary criticism in the form of a set of criteria that interact with literary language and reflect in poets' works. This paper attempts to probe the Aesthetic Criteria in the Ode La vaghta lelboqa (there is no time for crying) by Amal Donqol using the descriptive-analytic method. Criteria and rhetorical techniques in this poem are expressed in three levels: phonetic, semantic, and lexical, and in the form and content of the poem, it has artistic and semantic functions. Rhetorical elements in the text of Danqal’s poem are not only responsible for the arrangement of words and creating beauty, but also, they have semantic meanings appropriate to the content and semantic structures of the poem. They, Moreover, play an essential role in depicting the poetic experience and interpretation of his thoughts and emotions.
Keywords: Aesthetic Criteria, New Arabic Poetry, Amal Donqol, Ode La vaghta lelboqa -
در میان آثار ارزنده معصومین (ع)، دعاها و مناجات های امام سجاد (ع) از جایگاه مهمی برخوردار است و از لحاظ ادبی یکی از نمونه های برجسته متون عربی محسوب می شود، و ترجمه آن از دیرباز مورد توجه مترجمان بوده است، ولی نکته مهم اهمیت روش شناسی ترجمه به عنوان یکی از مهم ترین بخش های فرآیند ترجمه است، به همین جهت پژوهش حاضر با هدف روش شناسی ترجمه صحیفه از منظر فیض الاسلام و آیتی نگاشته شده است.روش پژوهش توصیفی-تحلیلی می باشد و گردآوری اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه صورت گرفته است . بعد از بررسی شیوه دو مترجم در ترجمه صحیفه، اصول و مبانی و در نهایت فرآیند ترجمه صحیفه سجادیه مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق بیان گر آن بوده است که فیض الاسلام با استفاده از شیوه تحت اللفظی و آزاد و آیتی با روش تحت اللفظی ترجمه ای روان ارایه داده اند. در ترجمه فیض الاسلام، برگردان اصطلاحات و عبارات کنایی و یا استعاری، ارجاع برون متنی، و ارایه شرح تفسیری، بر ترجمه آیتی ترجیح داده می شود. در تشخیص عناصر زبانی، زیبایی ترجمه طباق و سلب، ترجمه آیتی ترجیح داده می شود. برگردان عنصر ارجاع پیش مرجع، ارجاع درون متنی و ترجمه صفات خالقیت خداوند، به درستی و به صورت مشترک در ترجمه مترجمان انجام پذیرفته است
کلید واژگان: صحیفه سجادیه, روش شناسی, ترجمه, فیض الاسلام, آیتیAmong the valuable works of the Innocent Imams (AS), the prayers and supplications of Imam Sajjad (AS) have an important place and are considered one of the prominent examples of Arabic texts, and its translation has long been considered by translators, but the important point is the importance of translation methodology as one of the most important parts of the translation process. Therefore, the present study aims at investigating the methodology of translation of Sahifa Sajjadieh from the perspective of Fayz al-Islam and Ayati. The research method is descriptive-analytical. The data has been collected using library sources. After examining the method of the two translators in translating the Sahifa, the principles and foundations and finally the process of translating Sahifa Sajjadieh have been analyzed. The results of the research indicate that Feyz al-Islam has provided fluent translations using the literal and free method and Ayati with the literal method. In the translation of Fayz al-Islam, the translation of metaphorical terms and expressions, extra-textual reference, and the presentation of an interpretive description are preferred over verse translation. In recognizing linguistic elements, the aesthetics of translations counterfeit, Ayati's translation is preferred. The translation of the element of pre-reference, in-text reference and translation of the attributes of God's creation have been done correctly in both translations
Keywords: Sahifa Sajjadieh, methodology, translation, Fayz al-Islam, Ayati -
آیرونی کلامی از مهم ترین انواع آیرونی است که در سطح کلام رخ می دهد و در قالب این تکنیک بیانی، جملات آگاهانه یا ناآگاهانه کارکرد ارجاعی خود را از دست داده و معنای حقیقی را متضاد و واژگونه نشان می دهند؛ از این رو نوعی دوگانگی در سخنان گوینده پدید آمده که عمدتا به عنوان شگردی بلاغی کاربرد دارد. آیرونی کلامی در ادبیات عربی با اصطلاح «المفارقه اللفظیه» شناخته شده و به مثابه تکنیکی بیانی برای مقاصد استهزائی به کار می رود که نمونه هایی از آن را می توان در حکایت های جاحظ مشاهده نمود. در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی حکایت های کتاب البخلاء پرداخته می شود و نوع بیان جاحظ در توصیف احوالات بخیلان و ذکر خصوصیت های اخلاقی آنان از منظر آیرونی کلامی ارزیابی می گردد. جاحظ در حکایت های خود از برخی شیوه های آیرونی کلامی در قالب تهکم، طعن و کنایه، هزل، شوخی نما و... به قصد استهزاء بخیلان و نقد جامعه معاصر خود بهره می برد.
کلید واژگان: سخریه, فولکلور, آیرونی کلامی, جاحظ, البخلاءOne of the most important kinds of ironies is verbal irony which has been utilized in the level, and in this oral method which words meaning, consciously and unconsciously, opposite their real meaning. it is a type of bidirectional and contradictory state in the speech in which words and surface structures lose their dictionary meaning and, implicitly and ironically, are opposite to the narrators intended speech. this kind of irony which in Arab literature is known as verbal irony has been applied ridiculously and satirically which some of its uses can be seen in Jāhizs fables. This paper investigates the narrations of Albukhala using descriptive-analytical method and evaluates Jāhizs wording in describing the parsimonious people and their characteristics from the view of verbal irony in the template of mock, sarcasm, humor, pseudo humor and etc. in order to ridicule the parsimonious people and criticize his contemporary community.
Keywords: Satire, Folklore, Irony, Verbal Irony, Jāhiz's Fables -
قرآن کریم بارها به زبان فارسی ترجمه شده و ارزیابی های زیادی نیز از ترجمه های قرآنی صورت گرفته است؛ ولی در این میان نقد ترجمه دهم هجری که در توجه به ظرافت های زبانی و انتقال پیام، بسیار زیبا، مناسب و کارآمد است، اهمیت و ضرورت فراوانی دارد که تاکنون مورد بررسی قرار نگرفته است. نگارندگان در این مقاله به دنبال آنند تا به معرفی و تبیین این ترجمه ناشناخته پرداخته و با روش توصیفی– تحلیلی به ارزیابی موفقیت مترجم در انتقال پیام الهی، میزان همسانی تاثیر متن قرآن کریم و متن مقصد بر خوانندگان و مخاطبان و میزان برقراری تعادل میان ساختارهای گوناگون متن مبدا و مقصد بپردازند. نتایج تحقیق نشان می دهد که ترجمه مذکور غالبا به ساختارهای نحوی قرآن کریم پایبند نیست؛ ولی در سره نویسی، ارائه معادل های دقیق و درست از غالب واژگان قرآنی، توجه به ژرف ساخت آیات، امانتداری، توجه به نکات صرفی و انتقال شاخصه های ادبی و بلاغی متن مبدا به زبان مقصد موفق عمل نموده است.کلید واژگان: قرآن کریم, ترجمه قرن دهم هجری, نقد ترجمه, ساختارهای زبانیHoly Quran has been translated into Persian several times and on the other hand, a lot of criticism and review have been done concerning the Persian translations of the Quran. Meanwhile, the Tenth-Century Translation of Quran has not been studied so far, in spite of its attractions and strengths. So in this regard, the authors of this paper seek to introduce and explain this unknown translation based on the descriptive - analytic method to assess the success of the translation in conveying the divine message to Persian language. The results show that this translation is not often faithful to the grammatical structures of the Holy Quran. The most important strengths of the Tenth-Century Translation are as follows: exact Persian equivalents, precise meanings of Quranic words, considering the deep structures of Holy Verses in translation, paying attention to the morphological and literal and rhetorical characteristics of the Holy Quran.Keywords: Quran, the Tenth-Century Translation, criticism of translation, language structures
-
پیوند و ارتباط دو سویه ساختار با محتوا در تمامی آثار ارزشمند ادبی، امری انکارناپذیر است. توجه و کنکاش در این مسئله و نیز اثبات چنین ارتباط دوسویه ای، از اهداف مهم مکتب عبدالقاهر جرجانی است که در نقد جدید نیز فرمالیست های روسی آن را مطرح کردند و تاکید بسیار بر آن دارند. قرآن کریم به منزله نقطه اوج و نیز سرآمد آثار ادبی، از این ویژگی بهره تمام و کمال برده است ازاین رو، تامل و ژرف نگری ویژه ای می طلبد. در این نوشتار با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی کوشش شده است، بخش اندکی از زیبایی های ساختاری قرآن را با محوریت دو نظریه «نظم» و «آشنایی زدایی» بررسی شود و تاثیر سازوکارهای زبانی و جنبه های ساختاری بر مضمون و محتوا نشان داده شود. با نظر به هدف مذکور، ابتدا به بررسی نظریه نظم و همانندی های موجود میان این نظریه با اصل برجسته سازی فرمالیست ها می پردازد، سپس تلاش می کند با توجه به دو نظریه فوق، ساختارهای زبانی سوره مبارکه «لیل» و ارتباط آنها با محتوای این سوره را تحلیل و بررسی کند. سوره مبارکه لیل ساختارهای زبانی و موسیقایی هدفمند، منظم و منسجمی دارد. ساختار منظم نحوی و استفاده گسترده از تکنیک تکرار و نیز برجسته سازی به صورت توازن آوایی، واژگانی و نحوی در این سوره کاملا مشهود است.کلید واژگان: قرآن کریم, سوره لیل, نظریه نظم, نظریه آشنایی زدایی, ساختار, محتواThe bilateral relationship between structure and content in all valuable literary works is undeniable. Paying attention to and looking into this issue as well as proving such a bilateral relationship is one of the main goal of Abdulghaher Jorjanis school, which has been propounded and focused on in the new criticism by Russian formalists. The Holy Quran as the peak of literary works has enjoyed this characteristic perfectly. Hence it requires a particular thinking. In this study, adopting a descriptive-analytic method, it has been attempted to examine a small part of the structural beauties of Quran on the basis of two theories: Construction and defamiliarization, showing the effect of linguistic mechanisms and that of the structural aspects on content. Taking the abovementioned goal into consideration, we primarily examine the theory construction and the similarities between the theory and the formalism, the principle of Agenda-setting. Then we try to examine the linguistic structure of Surah Layl as well as their relation to the content of the surah according to the content of the surah. Surah Layl has linguistic and musical structures which are purposeful, orderly, and cohered. The orderly syntactic structure and use of repetition as well as agenda-setting is observable in the surah in terms of phonetic, syntactic, and lexical balance.Keywords: The Holy Quran, Surah Layl, The Theory of Construction, Defamiliarization, Structure, Content
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.