hasan shamyan
-
افسانه ها و روایات شفاهی، از منابع مهم تجلی اساطیر و فرهنگ گذشته ایران است. یکی از مولفه های مهم این روایات، اعمال جادو و خارق العاده است که از تخیل بشر دیرین نشات می گرفته است. پیکرگردانی یکی از جلوه های مهم و خیال انگیز افسانه های محلی است. افسانه های خراسان جنوبی نیز با توجه به شرایط اقلیمی و فرهنگی، خاستگاه آرزو و خیال و فرهنگ و آیین های مختلف اساطیری است. در این جستار سعی شده تا با شیوه تحلیلی - توصیفی به بررسی افسانه های منطقه بپردازد تا به این پرسش ها پاسخ دهد که پیکرگردانی در این افسانه ها چگونه است و چه انواعی دارد و ریشه های اساطیری آن کدامند . با بررسی های انجام شده این نتایج حاصل آمد که پیکرگردانی در اغلب افسانه ها وجود دارد و می توان انواع پیکرگردانی را در آن ها دید ازجمله تبدیل انسان به حیوان و حیوان به انسان و انسان به گیاه. این نوع از پیکرگردانی ها بیشترین تکرارشوندگی را داشته اند و همه این پیکرگردانی ها به ریشه های اساطیری همچون ایزد گیاهی یا ایزد تباری و نقش های مهم حیوانات در زندگی بشر به عنوان یاریگران ایزدان بر می گردد.
کلید واژگان: فرهنگ و ادبیات عامه, آیین های باستانی, افسانه های خراسان جنوبی, اسطوره, پیکرگردانیLegends and oral traditions are important sources of the manifestation of mythology and culture of Iran's past. One of the important components of these traditions is magic and extraordinary acts that originated from the imagination of ancient mankind. Transformation is one of the most important and imaginative effects of local legends. According to the climatic and cultural conditions, the legends of South Khorasan are the origin of wishes and dreams, culture and various mythological rituals. In this essay, an attempt has been made to investigate the legends of the region in an analytical-descriptive way in order to answer the questions of what is the figure-turning in these legends, what are its types, and what are its mythological roots. With the conducted investigations, the results were obtained that transformation exists in most legends and one can see all kinds of transformation in them, including the transformation of human into animal, animal into human, and human into plant. This type of personification has been the most repeated and all these personifications go back to mythological roots such as plant gods or descent gods and the important roles of animals in human life as helpers of gods.
Keywords: Popular Culture, Literature, Ancient Ritual, Legends Of South Khorasan, Myth, Transformation -
دروج (دروغ) در نظر ایرانیان قبل از اسلام، بسیار ناپسند و زشت بوده است تا جایی که آن را یکی از دستیاران اهریمن می پنداشته و گاهی نیز دروج را خود اهریمن و دیو تصور می کرده اند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به ریشه یابی واژه «دروج» در زبان اوستایی می پردازد و با ژرف کاوی در ساختار واژگانی از یک سو، و کنکاش در مفاهیم تطبیقی، از سوی دیگر می کوشد تا صورتی دیگرگونه را از طرح مسئله به دست دهد. از این منظر، دروج در جایگاه یک مفهوم اهریمنی در گستره گسست های گفتمانی، با ایزدبانوان دوران پیشاآرایی مورد قیاس و سنجش قرار می گیرد و با تامل در خویشکاری های الهه های باستانی؛ نظیر میترا، آناهیتا و... سعی می شود تا دیگرگونی های معنایی و زبانی این مفهوم اهریمنی (دروج) توصیف شود. تکیه اصلی در این پژوهش بر تثبیت و تایید چیستی مادینه دروج است. با توجه به ویژگی زن سالاری بدوی و ایزدبانوان باستانی، جنبه مادینگی دروج استنتاج می شود. بررسی های به عمل آمده نیز نشان می دهد که صورت های کهن الگوهای مادینه در آیین مزدیسنا، از سویی دچار محدودیت و تغییر ماهیتی شده و از سوی دیگر، کهن الگوهای مادینه ای که با مبانی آیین مزداپرستی در تقابل بوده، به صورت موجودات اهریمنی، تجلی یافته اند. دروج یکی از این موجودات است.
کلید واژگان: نقد ایزدبانو, دروج, گسست گفتمانی, پیشاآریایی, مزدیسناIn the eyes of pre-Islamic Iranians, lie or druj was so disgusting and ugly that the demon of Druj was considered an assistant to the devil and sometimes it was imagined as Ahriman himself. The present article tries to study the root of the word “druj” in the Avestan language by using descriptive-analytical method. By delving into the lexical structure on the one hand, and exploring comparative concepts on the other hand, it is attempted to give a different perspective on the subject. From this perspective and with regard to the discursive discontinuities, druj as a demonic concept is compared to the goddesses of the pre-Aryan period, and by reflecting on the functions of the ancient goddesses, such as Mitra, Anahita, etc., it is tried to describe the semantic and linguistic changes of the term. The main emphasis in this study is on the feminine identity of the concept. According to the characteristics of the ancient goddesses and of a female-dominated society, the feminine aspect of druj is inferred. The studies show that some of the female archetypes in the religion of Mazdayasna have changed their nature. The archetypes that were in opposition to this religion, manifested in the form of demonic beings and druj is one of these beings.
Keywords: The Goddess, Druj, Discursive Discontinuity, Pre-Aryan, Mazdayasna -
روایات و داستانهای کهن و عامیانه، یکی از مناسبترین بسترها جهت تجلی و ادامه حیات ایزدان و امشاسپندان و ایزدبانوان به صورت پیکرگردانیشده است. با توجه به منبع اصلی منظومه</em> خسرو و شیرین</em> که روایات محلی بوده است، میتوان بازتاب چهرهها و شخصیتهای اساطیری ایران باستان را در این منظومه یافت. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی/ تطبیقی به بررسی شخصیتهای منظومه خسرو و شیرین</em> چون: هرمزشاه، خسروپرویز، مهینبانو، شبدیز و گلگون، شیرین و شاپور و مقایسه آن ها با امشاسپندان: وهومن، اشه وهیشته، خشئره وائیریه، سپنته ارمئیتی (سپندارمذ)، هئورتات و امرتات، ایزدبانو آناهیتا و ایزد باد پرداخته است. نتیجه این پژوهش آن است که شخصیتهای اشاره شده، وجوه مشترک قابل توجهی با نمونههای کهن خویش دارند. همچنین این منظومه بستر مناسبی جهت ادامه حیات ایزدان، ایزدبانوان و امشاسپندان کهن ایرانی فراهم کرده است و بایسته است بیش از یک منظومه غنایی صرف مورد توجه و مطالعه قرار گیرد.
کلید واژگان: خسرو و شیرین, بهمن, اردیبهشت, شهریور, سپندارمذAncient stories and folktales are one of the most appropriate contexts for the manifestation and continuation of the life of gods, goddesses and Amesha Spentan; they continue to live in different forms through metamorphosis. Khosrow and Shirin, composed by Nizami Ganjavi, is a famous tragic romance which its main source is local narratives. The mythical figures and characters of ancient Iran are present in this book. By using descriptive-analytical and comparative method, the present research tries to examine the characters of Khosrow and Shirin including Hormizd, Khosrow Parviz, Mahin Banu, Shabdiz, Golgoon, Shirin and Shapour, and to compare them with Amesha Spentan including Vohu Manah, Asha Vahishta, Kshatra Vairya, Spenta Armaiti, Haurvatat, Ameretat, Anahita and the god of wind. The results show that the characters mentioned have much in common with Amesha Spentan. Also, the book provides a platform for the presence of the ancient Iranian gods, goddesses, and Amesha Spentan, and it should be considered more than just a collected lyric poetry.
Keywords: Khosrow, Shirin, Bahman, Ordibehesht, Shahrivar, Spenta Armaiti
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.