به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

hashem haghdoost-yazdi

  • Hashem Haghdoost-Yazdi, Sepideh Nigjeh, Seyed Amirhadi Hosseini, Sahar Sharifi, Fatemeh Kaveh, Hossein Piri *
    Background

    Early diagnosis of Parkinson›s disease can play an important role in improving its prognosis. Due to controversies about the serum level of corticosterone and phosphate in parkinsonian rats, this study was designed to measure and evaluate the levels of corticosterone and phosphate as possible biomarkers of early diagnosis in rats with 6-OHDA-induced parkinsonism.

    Methods

    Forty rats were divided into three groups: control (n = 10), sham (n = 10), and 6-OHDA (n = 20). The rats in the 6-OHDA and sham groups underwent stereotaxic surgery to be injected with 6-OHDA and its carrier into their medial forebrain bundle (MFB). Apomorphine-induced rotational and cylinder tests were done to examine parkinsonism progression and sensory-motor function. Corticosterone and phosphate serum levels were measured in the serum and striatum.

    Results

    Net contralateral rotations and asymmetry scores in the fourth, sixth, and eighth weeks after surgery compared with the second week showed a gradual increase in the 6-OHDA group. The serum levels of corticosterone were 90 ± 13 before surgery, and they declined to 88 ± 36 and 55 ± 9 ng/L in the second and eighth weeks after surgery, respectively. The serum levels of phosphate were 6 ± 0.22 before surgery, and they decreased to 5.2 ± 0.13 and 5 ± 0.12 mg/dl in the second and eighth weeks after surgery, respectively. The serum levels of phosphate and corticosterone remained relatively unchanged in the sham and control groups.

    Conclusion

    In conclusion, the progressive death of dopaminergic neurons is accompanied by decreased serum corticosterone and phosphate levels. Thus, the serum level of corticosterone can be used as a biomarker in diagnosing Parkinson’s disease. In contrast, serum phosphate levels were still within the normal range and cannot be used as a biomarker.

    Keywords: Parkinson’S Disease, Neurodegeneration, Corticosterone, Phosphate
  • محمد صوفی ابادی، محمدحسین اسماعیلی *، هاشم حق دوست یزدی، پوریا مقیمی آذر
    مقدمه

    بیماران آلزایمری از اضطراب و افسردگی رنج می برند. استفاده از پیوگلیتازون برای بیماری های نورودژنراتیو سودمند می باشد. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر پیوگلیتازون بر اضطراب و افسردگی در موش های آلزایمری مدل استرپتوزوتوسین بود.

    مواد و روش ها

    حیوانات به گروه کنترل، حلال، پیوگلیتازون، شم، استرپتوزوتوسین و استرپتوزوتوسین به همراه حلال یا پیوگلیتازون تقسیم شدند. برای القای آلزایمر، استرپتوزوتوسین (3 میلی گرم/کیلوگرم، 5 میکرولیتر) به داخل بطن های طرفی مغز تزریق شد. پیوگلیتازون (10 میکرولیتر) یا حلال به مدت 21 روز داخل صفاقی تزریق شدند. سپس پیامدهای رفتاری با استفاده از آزمون های جعبه تاریک- روشن، ماز به علاوه مرتفع و ترجیح سوکروز ارزیابی گردید.

    نتایج

    تجویز استرپتوزوتوسین دفعات ورود و مدت زمان حضور در قسمت روشن و بازوهای باز و همچنین درصد ترجیح سوکروز را در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری کاهش داد. تجویز پیوگلیتازون به موش های تحت درمان با استرپتوزوتوسین به طور معنی داری دفعات ورود و مدت زمان حضور در قسمت روشن و بازوهای باز و درصد ترجیح سوکروز را افزایش داد.

    نتیجه گیری

    تجویز مزمن پیوگلیتازون می تواند رفتارهای مرتبط با اضطراب و افسردگی را در موش های آلزایمری کاهش دهد.

    کلید واژگان: اضطراب, افسردگی, بیماری آلزایمر, پیوگلیتازون, استرپتوزوتوسین, ماز بعلاوه, ترجیح سوکروز
    Mohammad Sofiabadi, Mohammad Hosein Esmaeili *, Hashem Haghdoost Yazdi, Pouria Moghimi Azar
    Introduction

    Alzheimer’s disease (AD) patients suffer from anxiety and depression. Pioglitazone (PIOG) is effective in the treatment of neurodegenerative diseases. The present study aimed to investigate the therapeutic efficacy of PIOG on anxiety and depression symptoms in the Streptozotocin (STZ) rat model of AD.

    Methods

    All the animals were divided into six groups: Control, DMSO, PIOG, sham-operated, STZ, and STZ plus DMSO or PIOG. For induction of AD, STZ (3mg/kg, 5μl/injection site) was injected into the lateral ventricles. After injection of PIOG (10 μl) or DMSO for 21 days, the behavioral tests were performed using sucrose preference, light-dark box, and elevated plus maze test.

    Results

    The results showed that the STZ injection significantly reduced the entries, duration of presence in the light compartment and open arm of the elevated plus maze, and a percentage of sucrose preference compared to the control group. PIOG treatment in STZ-treated rats significantly increased the entries, duration of presence in the light compartment and open arm of the elevated plus maze, and a percentage of sucrose preference that indicated anti-depression and anxiolytic-like effects.

    Conclusion

    Based on our findings, the PIOG injection can reduce anxiety and depression-related behaviors in Alzheimer's rats.

    Keywords: Anxiety, Depression, Alzheimer’s disease, Pioglitazone, STZ, Plus maze, Sucrosepreference
  • آروین بابایان تازه کند، هاشم حق دوست یزدی *
    مقدمه

    مس از فلزات فعال در واکنش های اکسید و احیا می باشد و تجمع آن در مغز، می تواند منجر به استرس اکسیداتیو شود. مطالعات انسانی که ارتباط بیماری پارکینسون با سطح پلاسمایی مس را بررسی کرده اند، نتایج متضادی ارایه داده اند. در این مطالعه ارتباط بین سطح سرمی مس و مرگ نورون های دپامینرژیک جسم سیاه در مدل 6- هیدروکسی دپامین بیماری پارکینسون بررسی شد.

    مواد و روش ها

    سم 6- هیدروکسی دپامین توسط جراحی استریوتاکسیک به دسته مغز میانی جلویی موش های صحرایی تزریق شد. آزمون های رفتاری به منظور ارزیابی شدت پارکینسون در هفته های دوم، چهارم و هشتم پس از سم از موش ها به عمل آمد. خون گیری در هفته هشتم انجام شد. شدت مرگ نورون های دپامینرژیک توسط ایمونوهیستوشیمی بررسی شد. اندازه گیری مس با روش اسپکتروفتومتری جذب اتمی صورت گرفت.

    نتایج

    شدت علایم رفتاری در موش های دریافت کننده سم به تدریج افزایش یافت. از طرف دیگر تفاوت معنی داری در سطح سرمی مس بین گروه های آزمایشی مشاهده نشد. بر اساس شدت علایم رفتاری، موش های دریافت کننده سم به دو زیرگروه علامت دار و بی علامت تقسیم شدند. بقاء نورون های دپامینرژیک در زیرگروه های علامت دار 16± 83 و بدون علامت 10 ± 45 درصد کمتر از گروه کنترل بود. سطح سرمی مس در زیر گروه علامت دار به صورت معنی داری کمتر از آن در زیرگروه بدون علامت و گروه حلال بود.

    نتیجه گیری

    مرگ گسترده و شدید نورون های دپامینرژیک جسم سیاه همراه با کاهش در سطح سرمی مس باشد.

    کلید واژگان: بیماری پارکینسون, سطح سرمی مس, 6-هیدروکسی دپامین, نورون های دوپامینرژیک, جسم سیاه
    Arvin Babayan Tazehkand, Hashem Haghdoost-Yazdi *
    Introduction

    Copper (Cu) involves in oxidation-reduction reactions, and its aggregation in the brain induces oxidative stress. However, previous studies reported a correlation between Cu plasma level and the risk of Parkinson’s disease (PD). In this study, the association between serum Cu level and dopaminergic neuronal death in substantia nigra was assessed in a 6- hydroxydopamine animal model of PD.

    Methods

    The 6-OHDA was injected into the medial forebrain bundle of rats by stereotaxic surgery. Behavioral tests were carried out in the second, fourth, and eighth weeks after the toxin injection to assess the severity of PD. Bloodletting was performed in the eighth week after the toxin injection. Then, dopaminergic neuron death in substantia nigra was evaluated by immunohistochemistry. Copper content was determined by atomic absorption spectrophotometry.

    Results

    The severity of behavioral symptoms increased gradually after the toxin injection. However, there was no significant difference in serum copper levels among the experimental groups. According to the severity of behavioral symptoms, 6-OHDAtreated rats were divided into two subgroups symptomatic and asymptomatic. DAergic cell survival in symptomatic and asymptomatic subgroups was 83±16 and 45±10 %, respectively, which was lower than that in the control group. The serum copper level in the symptomatic subgroup was significantly lower than in the asymptomatic and solvent groups.

    Conclusion

    In conclusion, the decrease in serum copper level leads to intensive dopaminergic neuronal death in the substantia nigra.

    Keywords: Parkinson's disease, Serum copper level, 6-hydroxydopamine, Dopaminergicneurons, Substantia nigra
  • محمدحسین اسماعیلی، هاشم حق دوست یزدی*، میلاد مظاهری
    زمینه و هدف

      گزارش شده است که لیتیوم دارای اثرات حفاظت نورونی در بیماری های نورودژنراتیو می باشد. در این مطالعه ، ارتباط بین سطح سرمی لیتیوم و بیماری پارکینسون ناشی از سم 6-هیدروکسی دوپامین در موش صحرایی بررسی شد.

    مواد و روش ها

    سم 6 -هیدروکسی دوپامین به ناحیه دسته مغزی جلویی میانی تزریق شد. آزمون های رفتاری قبل از تزریق سم و در هفته های دوم و ششم پس از ان انجام گرفت. در هفته هفتم، نمونه خون از قلب حیوانات جمع آوری شد و سپس بقاء سلول های دوپامینرژیک در بخش متراکم هسته جسم سیاه با استفاده از ایمونوهیستوشیمی بررسی شد. لیتیوم با استفاده از روش الکترود انتخابی یون اندازه گیری شد.

    نتایج

     اختلاف معنی داری در سطح سرمی لیتیوم بین موش های گروه کنترل و موشهای دریافت کننده سم 6 -هیدروکسی دوپامین  مشاهده نشد. بر اساس شدت علایم رفتاری ، موش های دریافت کننده سم به دو زیرگروه  علامت دار (با علایم شدید) و بی علامت (با  علایم خفیف) تقسیم شدند. درصد مرگ نورون های دپامینرژیک در زیرگروه های علامت دار 16± 83  و بدون علامت 10 ± 45 درصد کمتر از گروه کنترل بود. سطح سرمی لیتیوم در زیر گروه بدون علامت بصورت معنی داری بیشتر از آن در زیرگروه علامت دارو کنترل بود.

    نتیجه گیری

     سطح سرمی لیتیوم در اسیب خفیف تا متوسط نورون های دوپامینرژیک جسم سیاه  افزایش می یابد ولی در اسیب شدید به مقدار طبیعی باز می گردد. از این رو افزایش در سطح سرمی لیتیوم می تواند به تشخیص زودرس بیماری پارکینسون کمک کند.

    کلید واژگان: بیماری پارکینسون, سطح سرمی لیتیوم, 6-هیدروکسی دپامین, آپومورفین, نورون های دوپامینرژیک, جسم سیاه
    MohammadHossein Esmaeili, Hashem Haghdoost-Yazdi*, Milad Mazaheri

    Background and Aim:

     It has been reported that lithium (Li) has neuroprotective effects in neurodegenerative diseases. In this study, we investigated the association between serum Li level and Parkinson’s disease induced by 6-hydroxypapamine (6-OHDA) in rats.

    Material and Methods

    6-OHDA was injected into the medial forebrain bundle by stereotoxic surgery. Apomorphine- induced rotational and cylinder tests were carried out before the toxin injection and in the second and sixth weeks thereafter. Blood samples were collected from the heart of the animals in the seventh week. The survival of dopaminergic (DA) neurons in the substantia nigra pars compacta (SNc) was determined using immunohistochemistry. Li was measured by ion selective electrode method (ISE).

    Results

    There was no significant difference in the serum Li levels between control and 6-OHDA-treated rats. Based on the severity of the rotational behavior, the 6- OHDA- treated rats were divided into two subgroups: symptomatic (with severe behavioral symptoms) and asymptomatic (with no or mild behavioral symptoms). In the symptomatic and asymptomatic subgroups, SNc DA neuronal loss was 83 ± 16% and 45± 10%, respectively. Serum li level in the asymptomatic subgroup was significantly higher than that in the symptomatic subgroup and control group.

    Conclusion

    Serum Li level increased in the mild to moderate damage to SNc DA neurons but returned to normal value in severe neuronal damage. Therefore, an increase in serum Li level can predict subclinical SNc DA neuronal death and helps in making early diagnosis of PD.

    Keywords: Parkinson's disease, Serum lithium level, 6-hydroxydopamine, Apomorphine, Dopaminergic neurons, Substantia nigra
  • Abbas Tavakoli, Iman Salahshourifar, Elham Hajialilo, Hashem Haghdoost Yazdi, Dariush Ilghari, Hossein Piri *
    Background

    The present study aimed at evaluating the association between the -429T/C and -374T/A polymorphisms of RAGE (Receptor for Advanced Glycation End Products) gene promoter and diabetic nephropathy as well as examining its possible application as candidate markers of diabetic nephropathy among the population of Qazvin, Iran.

    Methods

    In this study, the diabetic patients were divided into the two groups of with or without nephropathy. The frequency of genotype and allele were determined using TETRA-Primer ARMS-PCR. Hardy-Weinberg equilibrium test and correlation of polymorphisms, odds ratio (OR), and FAMHAP software were used for haplotype analysis.

    Results

    Based on our data, the CC genotype of -429T/C polymorphism may play a protective role against the development of nephropathy (OR=0.586, 95%; CI: 0.158-2.167) while, the AA genotype may be associated with increased risk of the disease (OR=1.889, 95%; CI: 0.454-7.854). Allele’s analysis revealed that the C allele of -429T/C polymorphism maybe protective against the appearance of nephropathy (OR=0.794, 95%; CI: 0.48-1.314) whereas, the A allele may be related to increased risk for nephropathy (OR=1.452, 95%; CI: 0.783-2.695). Haplotype analysis demonstrated that there was no significant correlation between the two -429T/C and -374T/A SNPs (χ2=5.125, p value=0.135). However, it was found that the CA haplotype may have a protective effect against the development of nephropathy (OR=0.48, 95%; CI: 0.14-1.64) while, the TA haplotype may increase the risk of the disease (OR=2.06, 95%; CI:1.01-4.23).

    Conclusion

    Overall, no correlation between the -374T/A and -429T/C polymorphisms and the haplotypes in RAGE gene and the occurrence of diabetic nephropathy, was established.

    Keywords: Nephropathy, Type 2 diabetes, Haplotype, Receptor for Advanced Glycation End Products, SNP, Iran
  • آزیتا مینایی، هاشم حقدوست یزدی*، محمد ساروخانی
    هدف

    در این مطالعه  با بررسی بیان دو پروتئین شاخص استرس شبکه آندوپلاسمی (ER), GRP78 و CHOP در استریاتوم و جسم سیاه (SN) در مدل حیوانی  6- هیدروکسی دپامین (6-OHDA) بیماری پارکینسون نقش این استرس در پیشرفت این بیماری بررسی شد.

    مواد و روش ها

    سم 6-OHDA به ناحیه دسته مغزی جلویی میانی تزریق شد. آزمون های رفتاری در هفته های دوم، چهارم، ششم و هشتم پس از سم انجام شد. در هفته هشتم مغز برخی موش ها پرفیوز و بررسی های ایمونوهیستوشیمی برای ارزیابی بقاء نورون های دپامینرژیک در جسم سیاه و میزان بیان GRP78 وCHOP در استریاتوم صورت گرفت. مغز دیگر موش ها تازه دراورده شد و بیان GRP78 و CHOP در SN بوسیله وسترن بلاتینگ بررسی شد.

    نتایج

    شدت علایم رفتاری در موش های دریافت کننده سم بتدریج افزایش یافت و در هفته هشتم به حداکثر رسید. ردیابی ایمونو هیستوشیمی در SN نشان داد که بیش از 80 درصد از نورون های دپامینرژیک جسم سیاه در موش های دریافت کننده سم تخریب شدند. همچنین با وجود آنکه درگروه کنترل تنها 5% از سلول ها در استریاتوم پروتئین های GRP78 و CHOP را بیان کردند در گروه دریافت کننده سم میزان بیان این پروتئین ها 42% بود. در جسم سیاه گروه سم نیز بیان این پروتئین ها نزدیک به 400% افزایش یافت.

    نتیجه گیری

     استرس ER در پیشرفت پارکینسونیسم القاء شده با 6-OHDA در موش بزرگ ازمایشگاهی نقش دارد که دلالت می کند این استرس ممکن است نقشی در پیشرفت بیماری پارکینسون در انسان داشته باشد.

    کلید واژگان: بیماری پارکینسون, 6- هیدروکسی دپامین, GRP78, CHOP, استریاتوم, جسم سیاه, موش بزرگ ازمایشگاهی
    Azita Minaei, Hashem Haghdoost Yazdi *, MohammadReza Sarookhani
    Objective

    In this study, using evaluation of the expression of two specific proteins of endoplasmic reticulum (ER) stress, GRP78 and CHOP in the striatum and substantia nigra (SN) in the 6-hydroxydopamine (6-OHDA) animal model of Parkinson’s disease (PD), the role of this stress was evaluated in the progress of Parkinson's disease (PD). 

    Materials and Methods

    6-OHDA was injected into medial forebrain bundle. Behavioral tests were carried out in the second, forth, sixth and eighth weeks after the toxin. In the eighth week, the brain of some rats was perfused and immunohistochemical (IHC) assessments were performed to evaluate the survival of dopaminergic neurons in SN and also the expression of GRP78 and CHOP in striatum. The brain of other rats was freshly removed and the expression of GRP78 and CHOP in SN was evaluated using western blotting.

    Results

    The severity of behavioral symptoms increased progressively in 6-OHDA- treated rats and reached to maximum in the eighth week. IHC assessments revealed that more than 80% of dopaminergic neurons in SN were lost in these rats. These assessments also showed that only 5% of the cells in striatum of control rats expressed GRP78 and CHOP. On the other hand, about 42% of these cells in 6-OHDA- treated rats expressed these proteins. Furthermore, expression of GRP78 and CHOP in SN of 6-OHDA- treated rats increased 400% as compared to control rats.

    Conclusion

    ER stress involves in progress of 6-OHDA-induced parkinsonism in rat indicating this stress may have a role in progress of PD in human beings.

    Keywords: Parkinson’s disease, 6-hydroxydopamine, GRP78, CHOP, Striatum, Substantia nigra, Rat
  • Roghaieh Razaghi, Hossein Piri, Hanieh Jafari, Nafiseh Rastgoo, MohammadAli Hosseini, Hashem Haghdoost Yazdi*
    Introduction

    Parkinson’s Disease (PD) associates with changes in sex hormones; however, it remains unknown whether this is either a cause for or a result of the disease. To further evaluate it, we investigated if the development of 6-Hydroxydopamine (6-OHDA)-induced Parkinsonism changes the serum levels of testosterone and prolactin or not. 

    Methods

    6-OHDA was injected into the medial forebrain bundle using stereotaxic surgery. The development of Parkinsonism was evaluated by apomorphine-induced rotational test and the immunofluorescence labeling of Dopaminergic (DA) neurons in substantia nigra. The necessary blood samples were collected before the toxin and in the third and sixth weeks afterward. The hormones levels were determined using Enzyme-Linked Immunosorbent Assay (ELISA) kits.

    Results

    The severity of rotations was different among 6-OHDA-treated rats; accordingly, they were divided into two subgroups of severe and mild parkinsonian rats. The degeneration of DA neurons was observed in both subgroups; however, it was significantly less in the mild group. In the sixth week after the toxin, testosterone level increased but only in the severe subgroup. Prolactin increased in both subgroups in the third week after the toxin but returned to normal in the sixth week. There was no association between the pre-toxin levels of these hormones and the intensity of Parkinsonism.

    Conclusion

    Our findings indicated that the development of 6-OHDA-induced Parkinsonism increases the serum levels of testosterone and prolactin. Increased prolactin occurred earlier and was observed in rats with less DA neuronal loss. Therefore, prolactin levels can predict the death of DA neurons before the clinical signs of PD were revealed.

    Keywords: Parkinson’s disease, 6-hydroxydopamine, Testosterone, Prolactin, Dopaminergic
  • Ali Sarbazi Golezari, Hashem Haghdoost Yazdi*, Azita Minaei
    Introduction

    Cystatin C (CysC) is an indicator of renal function, and has been recently reported that associates with neurodegenerative diseases. To investigate the role of this substance in Parkinson's disease (PD), we evaluated the association between serum levels of CysC and other markers of renal function with 6-hydroxydopamine (6-OHDA) induced Parkinsonism in rat.

    Methods

    The 6-OHDA was microinjected into the medial forebrain bundle by stereotaxic surgery. After behavioral tests, immunofluorescence and biochemical studies were carried out to determine the number of survived dopaminergic (DA) neurons in the substantia nigra pars compacta (SNc) and striatal dopamine level. The blood samples were collected from the caudal vain and the heart of animals. CysC was measured using the enzyme-linked immunosorbent assay (ELISA) kits.

    Results

    There was no difference in serum level of CysC between the 6-OHDA treated and control groups, as well as before and after the toxin in the 6-OHDA group. Also, no association was found between CysC and DA neuronal death in SNc or striatal dopamine level. In addition, there was no significant difference in serum levels of creatinine, urea and potassium ions between the control and 6-OHDA treated groups.

    Conclusion

    Since the death of DA neurons in SNc is the main pathophysiological mechanism underlying in the development of both 6-OHDA induced Parkinsonism and PD in human being, CysC and other markers of renal function cannot reflect DA neuronal death and accordingly cannot use for early diagnosis of PD.

    Keywords: Parkinson's disease, 6-hydroxydopamine, Cystatin C, Creatinine, Urea, Dopamine
  • محمدحسین اسماعیلی*، هاشم حق دوست، اسماعیل عباسی، ندا فرشاد
    زمینه
    سولفید هیدروژن که نوعی ناقل گازی درون زای جدید است، نقش مهمی در تعدیل عصبی و حافظه دارد و از نورون ها در مقابل مواد سمی تخریب کننده محافظت می کند. 
    هدف
    هدف از این مطالعه بررسی اثرات بالقوه محافظت نورونی هیدروسولفید سدیم بر یادگیری حرکتی در مدل موش پارکینسونی یک طرفه 6-هیدروکسی دوپامین است.
    مواد و روش ها
     سم 6-هیدروکسی دوپامین به صورت یک طرفه به ناحیه دسته مغز جلویی میانی تزریق شد و موش ها 25 روز تحت درمان با هیدروسولفید سدیم قرار گرفتند. حیوانات به گروه های کنترل، شم، شم به همراه هیدروسولفید سدیم (5/6)، پارکینسونی و پارکینسونی به همراه سالین و هیدروسولفید سدیم 2/8 و 5/6 میلی گرم بر کیلوگرم تقسیم شدند (8 راس موش در هر گروه). برای مقایسه نتایج بین گروه ها از آزمون آماری آنوای یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد.
    یافته ها
     استقامت در موش های گروه پارکینسونی در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری در آزمون روتارود با سرعت چرخش ثابت و شتاب دار کاهش یافت (0/001>P). درمان با هیدروسولفید سدیم این کاهش را به صورت وابسته به دز معکوس کرد؛ به گونه ای که هیچ تفاوت معنی داری در این متغیرها بین گروه کنترل و گروه پارکینسونی به همراه هیدروسولفید سدیم در طی آزمون روتارود با سرعت چرخش شتاب دار مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
     تزریق هیدروسولفید سدیم به موش های پارکینسونی، باعث بهبود و افزایش زمان استقامت در آزمون روتارود آن ها شد که نشان می دهد هیدروسولفید سدیم موجب تقویت هماهنگی حرکتی می شود و می تواند اختلالات حرکتی را در موش های پارکینسونی کاهش دهد.
    کلید واژگان: سولفید هیدروژن, 6-هیدروکسی دوپامین, آزمون روتارود, دسته مغز جلویی میانی, بیماری پارکینسون
    Mohammad Hossein Esmaeili*, Hashem Haghdoost Yazdi, Esmaeil Abbasi, Neda Farshad
    Background
     Hydrogen Sulfide (H2S), a novel endogenous gasotransmitter, plays an important role in neuromodulation and memory performance and also protects neurons against neurotoxin-induced neurodegeneration.
    Objective
     This study aimed to investigate the potential neuroprotective effects of Sodium Hydrosulfide (NaHS), on motor learning in a unilateral 6-Hydroxydopamine (6-OHDA) rat model of Parkinson’s Disease.
    Methods
     Male Wistar rats were subjected to unilateral injection of 6-OHDA (15 μg) into the Medial Forebrain Bundle (MFB) and then treated with NaHS for 25 days. Animals were divided into control, sham, sham plus NaHS, Parkinson (6-OHDA), Parkinson plus vehicle (saline), and Parkinson plus NaHS (2.8 and 5.6 mg/kg, IP) groups, (N=8). One-way ANOVA followed by turkey’s test was applied for statistical analyses of the data.
    Findings
     The riding time in fixed and accelerating speed rotarod were significantly decreased in Parkinson rats (6-OHDA group) compared to controls in all training days (P<0.001). Treatment with NaHS (2.8 and 5.6 mg/kg/d) reversed these decreases in a dose-dependent manner, so no significant differences were found in these parameters between the control and Parkinson plus NaHS groups during the accelerating speed rotarod test.
    Conclusion
     In the Parkinson rats, NaHS administration enhanced and improved the endurance time in the rotarod test. These results demonstrate that NaHS treatment enhances rat motor balance and coordination and suggest treatment with NaHS attenuates motor impairments in the Parkinson rats.
    Keywords: Hydrogen Sulfide, 6-Hydroxydopamine, Rotarod test, Medial Forebrain Bundle (MFB), Parkinson’s Disease
  • محمد صوفی آبادی، محمدحسین اسماعیلی، هاشم حقدوست یزدی، مصطفی عالی
    زمینه و هدف
    دیابت قندی موجب اختلالات شناختی می گردد. ادعا شده است که ژل رویال، سبب بهبود نواقص عصبی ناشی از دیابت می‫شود. در این مطالعه اثرات تجویز خوراکی ژل رویال برحافظه و یادگیری اجتنابی شرطی شده در موش‫های صحرایی نر دیابتی شده با استر پتوزوتوسین بررسی شد.
    روش کار
    این مطالعه تجربی در دانشگاه علوم پزشکی قزوین و بر روی 48 موش صحرایی نر نژاد ویستار انجام شد. حیوانات به گروه های کنترل (سالم)، دیابتی بدون درمان، دیابتی دریافت کننده گلیبن کلامید (600 میکروگرم/کیلوگرم) و 3 گروه دیابتی تحت درمان با ژل رویال 50، 100 و200 میلی گرم/ کیلوگرم (8 n=) تقسیم شدند. دیابت با تزریق داخل صفاقی استرپتوزوتوسین 60 میلی گرم/کیلو گرم به حیوانات القاء شد. درمان در گروه ها از شروع هیپرگلیسمی به مدت 30 روز با روش گاواژ ادامه یافت. در پایان آزمون یادگیری و حافظه احترازی غیرفعال، انجام و قند خون حیوانات نیز اندازه گیری شد. داده ها توسط نرم افزار SPSS و آزمون ANOVA و تست تعقیبی LSD تحلیل و p کمتر از 0/05 سطح معنی داری در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    دیابت سبب کاهش زمان تاخیر در ورود به اتاق تاریک شد. درمان با ژل رویال، زمان تاخیر در ورود به اتاق تاریک را بطور قابل توجهی در 24، 48 ساعت و 2 هفته پس از شوک به خصوص در دوزهای 100 (0/05
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج حاصله، دیابت موجب اختلالات حافظه شده و تجویز ژل رویال می‫تواند اختلالات حافظه ناشی از دیابت را کاهش دهد.
    کلید واژگان: دیابت, ژل رویال, یادگیری, حافظه, موش صحرایی
    Mohammad Sofiabadi, Mohammadhousein Esmaeili, Hashem Haghdoost-Yazdi, Moustafa Aali
    Background and Objectives
    Diabetes mellitus cause cognitive defects. Royal Jelly has been claimed to improve the neurological damage caused by diabetes. In this study, the effect of oral administration of royal jelly on memory and passive avoidance learning was studied in diabetic male rats.
    Methods
    This experimental study was conducted in Qazvin University of Medical Sciences on 48 male Wistar rats. The animals were divided into control, diabetic without treatment, diabetic recipient of glibenclamide (600 μg/kg) and three diabetic groups treated with 50, 100 and 200 mg/kg royal jelly (n=8). Diabetes was induced in the animals by intraperitoneal injection of streptozotocin (60mg/kg/ip). Treatment in the groups performed by gavage from the onset of hyperglycemia for 30 days. At the end of the test, the passive avoidance learning and memory and blood glucose were measured. Data were analyzed by by SPSS software using ANOVA and post-hoc LSD tests, and p
    Results
    Diabetes reduced the latency time of dark room entering. Royal jelly treatment delayed the entrance to the dark room significantly at 24 h, 48 h and 2 weeks after the shock, especially at doses of 100 (p
    Conclusion
    According to the results, diabetes causes memory impairment, and royal jelly administration can reduce the memory impairment due to diabetes.
    Keywords: Diabetes, Royal Jelly, Learning, Memory, Rat
  • Hossein Piri, Hashem Haghdoost-Yazdi *, Negin Fraidouni, Tahereh Dargahi, Mohamadhosein Yaghoubidoust, Abbas Azadmehr
    Introduction
    Studies suggest that ATP-sensitive potassium (KATP) channels are a potential pharmacotherapeutic target for neuroprotection in neurodegenerative diseases. The current study aimed at evaluating the effect of pretreatment with glibenclamide (Glib) and B vitamins supplement on the severity of behavioral symptoms in 6-hydroxydopamine (OHDA)-induced Parkinsonism. Also malondialdehyde (MDA) concentration was measured in the blood and brain suspensions to find probable neuroprotective mechanism of Glib.
    Methods
    The 6-OHDA was injected into striatum of rats by stereotaxic surgery. Treatment with Glib and B vitamins was started before the surgery and continued up to 3 weeks after that. Development and severity of Parkinsonism were evaluated by conventional behavioral tests. MDA values were measured spectrophotometrically using thiobarbituric acid and MDA standard curve.
    Results
    Pretreatments with Glib, at both doses of 1 and 5 mg/kg or B vitamins significantly ameliorated severity of the behavioral symptoms. Pretreatment with a combination of Glib and B vitamins was more effective than pretreatment with Glib or B vitamins alone. Also, pretreatment with B vitamins, Glib, or a combination of them reduced MDA concentration in the brain suspensions. Decrease in MDA concentration in the group of rats that received a combination of B vitamins and Glib was more prominent than that of the Glib groups.
    Conclusion
    As severity of the behavioral symptoms in the 6-OHDA-induced Parkinsonism reflects the degree of the lesion in Substantia Nigra (SN) dopaminergic neurons, it is suggested that Glib pretreatment has neuroprotective effect against 6-OHDA-induced neurotoxicity. The current study data also showed that this effect may be mediated by antioxidant effect of Glib.
    Keywords: Parkinson disease, 6-Hydroxydopamine, Glibenclamide, B vitamins, Malondialdehyde
  • هاشم حقدوست یزدی، محمد صوفی آبادی*، محمد ساروخانی، زهرا بابا شاهوردی، نفیسه راستگو، علی سربازی
    مقدمه
    پارکینسون از بیماری های تخریبی مغز به شمار می رود. شواهد نشان می دهد که میزان هموسیستئین سرم در بیماری پارکینسون افزایش می یابد. در این مطالعه ارزیابی موفقیت پیوند سلولی با مقایسه سطح سرمی هموسیستئین و علایم رفتاری در پارکینسون تجربی القا شده با 6-هیدروکسی دپامین مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    این مطالعه تجربی در سال 1393 بر روی موش های صحرایی نر ویستار انجام شد. موش ها ابتدا تحت جراحی استرئوتاکسیک با تزریق 6-هیدروکسی دپامین به ناحیه دسته مغز جلویی میانی نیمکره راست پارکینسونی شده که با آزمون چرخش القاء شده با آپومورفین تایید گردید. پس از آن موش ها تحت درمان با پیوند سلول های بنیادی قرار گرفته و اثر درمان بر این چرخش ها مجددا بررسی شد. سطح کلی هموسیستئین قبل و شش هفته پس از تزریق 6 -هیدروکسی دپامین و ده هفته پس از پیوند سلولی اندازه گیری گردید. داده ها با آزمون های آماری تی زوجی و واریانس یک طرفه و توکی تحلیل شدند.
    نتایج
    سطح کلی هموسیستئین در موش های پارکینسونی با شمار چرخش بالا، تغییر معنی داری نداشت. ولی ده هفته بعد از پیوند سلولی، سطح کلی هموسیستئین به میزان قابل ملاحظه ای کاهش یافت.
    نتیجه گیری
    از آنجایی که ارتباط مستقیمی بین شدت چرخش های القاء شده با آپومرفین با درجه آسیب سلولی در هسته جسم سیاه وجود دارد، نتایج ما نشان می دهند که مقادیر بالاتر هموسیستئین می تواند نشان دهنده آسیب نورونی بیشتر در این هسته باشد.
    کلید واژگان: هموسیستئین, پارکینسون, 6-هیدروکسی دپامین, پیوند سلولی
    Hashem Haghdoost Yazdi, Mohammad Sofiabadi *, Mohammad Sarookhani, Zahra Babashaverdi, Nafise Rastgoo, Ali Sarbazi
    Introduction
    Parkinson is a brain’s degenerative disease. Evidence shows that the levels of homocysteine increases in the Parkinson's disease. In this study, the success of cell transplantation was evaluated by comparison between serum homocysteine levels and behavioral symptoms in experimentally Parkinson's induced by 6-hydroxy dopamine (6- OHDA).
    Methods
    This experimental study was conducted in 2014 on male Wistar rats. The rats initially were Parkinsonism through stereotaxic 6- OHDA microinjection into right middle frontal areas of right hemisphere. Parkinson's was confirmed by apomorphine-induced rotation test. Then the rats treated with stem cell transplantation and the effect of treatment was assessed again. The total level of homocysteine was measured before, six weeks after 6- HDOA injection and ten weeks after cell transplantation. Data were analyzed using paired t-tests, ANOVA and Tukey test.
    Results
    The total level of homocysteine didn’t change significantly in rats with higher number of rotations. But ten weeks after cell transplantation, the level of homocysteine decreased significantly.
    Conclusion
    Considering the direct correlation between the severity of rotational behavior and the degree of lesion in the substantia nigra (SN), our data indicate that higher tHcy values can predict higher SN dopaminergic neurodegeneration.
    Keywords: Homocysteine, Parkinson's disease, 6-hydroxydopamine, Cell replacement therapy
  • محمد صوفی آبادی، هاشم حق دوست یزدی*، عباسعلی عباس نژاد، نرگس آملی، فاطمه قدیمی
    اهداف
    با توجه به شیوع انواع مختلف استرس، شناسایی عوارض آن بر سیستم عصبی اهمیت دارد. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر سه گونه استرس شایع در محیط زندگی نوین یعنی امواج الکترومغناطیسی، بی حرکتی و تزاحم به طور منفرد و توامان بر آستانه درد موش های صحرایی نر نوزاد انجام شد.
    روش ها
    در این مطالعه تجربی 40 سر موش صحرایی ماده حامله نژاد اسپراگ و تمامی نوزادان نر آنها، مورد مطالعه قرار گرفتند. موش های صحرایی ماده به پنج گروه کنترل، استرس الکترومغناطیس، استرس بی حرکتی، استرس تزاحم و استرس توام تقسیم شدند. از روز هشتم حاملگی، موش های حامله گروه های استرس برای 10 روز متوالی مورد استرس قرار گرفتند. 75 روز بعد از زایمان (پس از بلوغ)، نوزادان نر مورد آزمایش درد با فرمالین قرار گرفتند. محاسبه شدت درد با مقیاس «صفر» (گذاشتن کامل پا روی زمین)، «1» (گذاشتن پنجه پا روی زمین)، «2» (بالابردن پا) و «3» (گازگرفتن یا لیسیدن پا) انجام شد. داده ها با استفاده از آزمون های آنالیز واریانس یک طرفه و تعقیبی توکی تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    میانگین میزان درد در مرحله حاد آزمون فرمالین بین هر یک از گروه های استرس و گروه کنترل معنی دار نبود (05/0p>). میانگین میزان درد مرحله اینترفاز آزمون فرمالین تنها بین گروه استرس الکترومغناطیسی و گروه کنترل معنی دار بود (05/0p<). میانگین میزان درد در مرحله مزمن آزمون فرمالین بین هر کدام از گروه های استرس توام (01/0p<) و استرس بی حرکتی (05/0p<) با گروه کنترل معنی دار بود.
    نتیجه گیری
    استرس دوره حاملگی بر رفتارهای درد موش های صحرایی پس از بلوغ موثر است.
    کلید واژگان: درد, استرس دوران جنینی, آزمون فرمالین, موش صحرایی
    Mohammad Sofiabadi, Hashem Haghdoost Yazdi *, Abasali Abasneghad, Narges Amoli, Fateme Ghadimi
    Aims
    Due to different types of stress، it is important to recognize its adverse effects on the nervous system. This study was done to investigate the effect of three types of common stresses in modern living environment i. e. electromagnetic waves، immobilization and disturbance، individually and combined on pain threshold in infant rats.
    Methods
    In this experimental study، 40 pregnant female Sprague rats and all their male infants were studied. Female rats were divided into 5 control، electromagnetic stress، immobilization stress، disturbance stress and combined stress groups. From eighth day of gestation، pregnant rats of stress groups were exposed to stress for 10 consecutive days. 75 days postpartum (after maturity)، male rats were subjected to formalin pain test. Measuring the pain intensity was done via scale «zero» (putting the feet on the ground completely)، «1» (putting the paw on the ground)، «2» (raising the feet) and «3» (biting or licking the feet). Data were analyzed using one-way ANOVA and Tukey''s post hoc tests.
    Results
    The mean of pain severity at the acute phase of the formalin test between each stress groups and the control group was not significant (p>0. 05). The mean of pain severity of the interphase stage of the formalin test was significant only between the electromagnetic stress and the control groups (p<0. 05). The mean of pain severity at the chronic stage of formalin test was significant between each of the combined stress (p<0. 01) and the immobility stress (p<0. 05) groups and the control group.
    Conclusion
    Stress during pregnancy affects the pain behavior of the mature rats.
    Keywords: Pain, Prenatal Stress, Formalin Test, Rats
  • محمدحسین اسماعیلی، نگین فریدونی، محمد صوفی آبادی، محمد ساروخانی، هاشم حقدوست یزدی
    مقدمه و هدف
    برخی مطالعات نشان می دهند که افزایش سطح هموسیستئین پلاسما در ایجاد و یا تشدید بیماری پارکینسون نقش دارد. ویتامین های ب در گیر در متابولیسم هموسیستئین بوده و سطح هموسیستئین پلاسما را کنترل می نمایند. در این مطالعه اثر افزودنی ویتامین های ب بر پارکینسونیسم القاء شده توسط سم 6- هیدروکسی دپامین (6-OHDA) در موش صحرایی مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    موش ها یک ماه قبل از جراحی تا پایان ازمایش ها آب آشامیدنی حاوی ویتامین های ب دریافت نمودند. 6-OHDA توسط جراحی استرئوتاکسیک به ناحیه استریاتوم مغز تزریق گردید. ایجاد و شدت پارکینسونیسم توسط سه آزمون رفتاری متداول مورد ارزیابی قرار گرفت. سطح هموسیستئین سرم قبل از جراحی و پس از اتمام آزمون های رفتاری اندازه گیری گردید.
    یافته ها
    مصرف سطح بالای کمپلکس ویتامین های ب به میزان قابل توجهی شدت علائم رفتاری پارکینسونیسم را کاهش داد. همچنین افزودنی ب 6 شدت این علائم را در آزمون چرخشی و نه آزمون پیچشی و روتارد بهبود بخشید. مصرف بالای ب12 به تنهایی و همچنین مصرف توام ویتامین های ب6،ب12و فولات اثر قابل ملاحظه ای بر این علائم نداشت. افزودنی های ب6، ب12 و ب کمپلکس سبب کاهش معنی دار هموسیستئین سرم قبل از جراحی گردید. پس از جراحی اما سطح هموسیستئین در گروه های آزمایشی تفاوت معنی داری با یکدیگر نداشت.
    نتیجه گیری
    داده های این تحقیق نشان می دهند که افزودنی کمپلکس ویتامین های ب می تواند اثرات ضد پارکینسونی داشته باشد که از طریق کاهش سطح هموسیستئین پلاسما میانجی نمی شود.
    کلید واژگان: بیماری پارکینسون, 6, هیدروکسی دپامین, کمپلکس ویتامین های ب, هموسیستئین, استریاتوم
    Mohammad Hossein Esmaeili, Negin Fraidouni, Mohammad Sophiabadi, Mohammad Sarookhani, Hashem Haghdoost-Yazdi
    Background And Objective
    Several lines of evidence show that high plasma level of homocysteine (Hcy) induces development or exacerbates Parkinson’s disease. B vitamins are necessary for Hcy metabolism and control plasma level of Hcy. In the present study، we studied the effect of B vitamin supplementation on the 6-hydroxydopamine (6-OHDA) -induced Parkinsonism in rat.
    Materials And Methods
    Rats were nourished with B vitamin supplements from 1 month before the surgery till the end of experiment. 6-OHDA was injected into the striatum of rat brains by stereotaxic surgery. Development and severity of the Parkinsonism were assessed by three conventional behavioral tests. Serum level of Hcy was measured before the surgery and at the end of experiment.
    Results
    Supplement of B complex significantly attenuated behavioral symptoms of the Parkinsonism. Supplement of B6 improved rotational behavior of the rats but had no effect on the swing and rotarod tests. Supplements of B12 and combination of B6، B12 and folate had no remarkable effect. Supplements of B6، B12 and B complex decreased serum level of Hcy before the surgery. In the end of the experiment، however، there was no significant difference for serum level of Hcy between experimental groups.
    Conclusion
    Our results indicate that high intake of B complex can provide anti-Parkinsonism effect which is not mediated by lowering plasma Hcy.
    Keywords: Parkinson's disease, 6, OHDA, B complex, Hcy, Striatum
  • Hashem Haghdoost-Yazdi, Negin Fraidouni, Mohammad Sarookhani, Mohammad Sophiabadi
    Introduction
    High levels of homocysteine (Hcy) might accelerate dopaminergic cell death through oxidative stress and excitotoxicity. Folate plays an important role in the control of plasma levels of Hcy. In this study, effect of supplementation with folic acid on the 6-hydroxydopamine (6-OHDA)-induced Parkinsonism in rat and also serum level of Hcy was investigated.
    Methods
    Rats were fed with folic acid supplements from 1 month before stereotaxic injection of 6-OHDA until to the end of experiments. 6-OHDA was injected into the striatum and development and severity of the Parkinsonism were assessed by conventional behavioral tests. Serum levels of Hcy before surgery and at the end of the behavioral tests were measured.
    Results
    Our results show that 10-fold supplementation, but not 2-fold supplementation of folic acid, significantly attenuates severity of 6-OHDA-induced Parkinsonism. 5-fold supplementation of folic acid also slightly decreased behavioral symptoms of Parkinsonism. Measurement of Hcy levels of sera before surgery show that high intake of folate has no effect on the plasma concentrations of Hcy. However, Hcy in the group of rats that received 10-fold supplement of folic acid was significantly higher than the control group at the end of the behavioral tests.
    Conclusion
    Our results indicate that high intake of folic acid provides anti-Parkinsonism effect in a dose dependent manner, but this effect is not mediated by lowering plasma Hcy.
    Keywords: Parkinson's disease, 6, OHDA, folic acid, serum level of homocysteine, striatum
  • محمد صوفی آبادی، نیما حیدری اورنجقی، المیرا قاسمی، محمدحسیناسماعیلی، هاشم حق دوست یزدی، الهه ارمی، حسن اژدری زرمهری
    Mohammad Sofiabad, Nima Heidari, Elmira Ghasemi, Mohammad Hossein Esmaeili, Hashem Haghdoost-Yazdi, Elaheh Erami, Hassan Azhdari Zarmehri
    Introduction
    It is known that acute and chronic stress induce hormonal and neuronal changes which affecting both pain threshold and nociceptive behaviours. Orexin plays an important role in modulation of pain and stress. Considering pain modulation during stress and the role of orexin in pain and stress, orexin might be involved in pain modulation during stress.We evaluated the involvement of orexin receptor-1in acute immobilization stress on the tonic pain model.
    Methods
    Adult male, Wistar rats (200–300 g), placed in a stereotaxic apparatus and canulla were inserted into their left cerebral ventricle. After 1 week of recovery, animals were initially submitted to one session of acute restraint stress (30 min) and immediately submitted to formalin injection in the hind paw to evaluate nociceptive behaviours. Orexin receptor 1 antagonist (SB 334867) was injected intracerebroventricularly, 5 minute before formalin injection, while the solvent was injected in the control group.
    Results
    two percent formalin produced typical biphasic pain responses in rats that was observed for more than 1 hour. Acute exposure to restraint stress reduced the nociceptive behaviour by chemical stimulation in phase 1, interphase and phase 2. The short-term stress induced analgesia was reflected in a decrease in the nociceptive behaviour during phase 1, whereas the long-term stress induced analgesia was reflected in a decrease in the nociceptive behaviours during phase 2. Pretreatment with orexin receptor 1 antagonist (SB 334867) attenuated the antinociceptive behavioral effect of restraint stress.
    Conclusion
    Our results indicate that orexin receptor 1 antagonist attenuated antinociceptive effect of restraint stress assessed by formalin. These findings show that orexin receptor 1 might mediate an opioid-independent stress-induced analgesia.
  • هاشم حقدوست یزدی، محمدرضا اسماعیلی، محمدرضا صوفی آبادی، حسن اژدری زرمهری، مهیار جان احمدی
    سابقه و هدف
    اسپایک های کلسیمی نقش مهمی در کنترل فعالیت خود به خودی نورون ها ایفا می نمایند. سلول های پروکنژ مخچه به صورت خود به خودی اسپایک های کلسیمی شلیک می نمایند. در این تحقیق، نقش کانال های پتاسیمی در شلیک این اسپایک ها مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی برش های مغزی از مخچه موش های صحرایی جوان تهیه گردید و سلول های پورکنژ با استفاده از میکروسکوپ upright مشاهده شدند. ثبت های داخل سلولی با استفاده از میکروپیپت های شیشه ای و آمپلی فایر Axoclamp 2B از این سلول ها به عمل آمد. با استفاده از مهار کننده های کانال های پتاسیمی مختلف و آنالیز دقیق اسپایک های کلسیمی ثبت شده در حضور این مهار کننده ها، نقش کانال های پتاسیمی مختلف در تنظیم ویژگی های این اسپایک ها مورد بررسی قرار گرفت.
    نتایج
    کاربرد مهار کننده های عمومی 4- آمینوپیریدین و تترااتیل آمونیوم سبب افزایش دامنه، مدت زمان و دامنه هیپرپولاریزاسیون متعاقب (AHP) اسپایک های کلسیمی شده و آن ها را از حالت تک قله ای به شکل چند قله ای تبدیل نمود. مهار کانال های پتاسیمی وابسته به کلسیم با کنداکتانس پایین، مدت زمان این اسپایک ها را افزایش داد، ولی بردامنه AHP اثری نداشت. مهار کانال های پتاسیمی وابسته به کلسیم با کنداکتانس بالا علاوه بر افزایش مدت زمان اسپایک های کلسیمی، دامنه AHP آنها را نیز کاهش داد.
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه حاضر نشان می دهند ویژگی های اسپایک های کلسیمی در سلول های پورکنژ مخچه به میزان زیادی تحت کنترل کانال های پتاسیمی مختلف از جمله انواع وابسته به کلسیم می باشد.
    کلید واژگان: سلول های پورکنژ مخچه, اسپایک های کلسیمی چند قله ای, هیپرپولاریزاسیون متعاقب, کانال های پتاسیمی وابسته به کلسیم
    Hashem Haghdoost-Yazdi, Mohammad Reza Esmaeili, Mohammad Reza Sophiabadi, Hasan Azhdari-Zarmehri, Mahyar Janahmadi
    Background
    Calcium spikes play important roles in the control of neuronal spontaneous activity. Cerebellar Purkinje neurons fire spontaneous calcium spikes. In this study, the role of potassium channels in the regulation of these spikes was studied.
    Materials and Methods
    Brain slices from the cerebellum of young rats were prepared and the Purkinje cells were visualized using an upright microscope. Using borosilicate micropipettes and Axoclamp 2B amplifier, intracellular recordings were taken from the cells. The role of different K+ channels in the regulation of calcium spikes configuration was determined using different K+ channels blockers and precise analysis of the recorded calcium spikes in the presence of blockers.
    Results
    Application of wide-range 4-aminophyridine and tetraethylammonium blockers increased duration and amplitude of afterhyperpolarization (AHP) of the calcium spikes and converted them from one-peak spike to two- or multiple-peaks spikes. Blockade of small conductance calcium dependent potassium channels increased duration of the spikes but had no effect on the AHP amplitude Blockade of large conductance calcium dependent potassium channels increased duration of the calcium spikes and decreased the AHP amplitude.
    Conclusion
    Our results showed that properties of the calcium spikes in the cerebellar Purkinje neurons were largely controlled by different potassium channels, including calcium dependent types.
سامانه نویسندگان
  • دکتر هاشم حق دوست یزدی
    دکتر هاشم حق دوست یزدی
    دانشیار فیزیولوژی، پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی قزوین، قزوین، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال