به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

hossein ali safakhah

  • مرتضی جراحی*، حسین علی صفاخواه، رویا حسنی، علی رشیدی پور
    هدف

    نوروپاتی محیطی(PN)  در اثر آسیب به دستگاه محیطی سیستم عصبی (PNS) به وجود می آید و معمولا باعث ضعف، بی حسی و درد نوروپاتیک می شود که نوعی درد مزمن است. علی رغم وجود انتخاب های درمانی متعدد، درمان درد نوروپاتی با چالش هایی روبرو است و درمان های موجود هنوز رضایت بخش نیست. استروییدهای عصبی، تنظیم کننده های فیزیولوژیکی مهم عملکرد PNS هستند. پروژسترون یکی از نورواستروییدهایی است که دارای خواص ضد دردی و ضد التهابی است و گیرنده های گابا-A نقش مهمی در وساطت این اثر دارند. در این مطالعه به دنبال القاء درد نوروپاتیک، اثرات پیشگیری کننده پروژسترون بر اختلالات پاسخ الکتروفیزیولوژیک عصب سیاتیک و نقش گیرنده های گابا-A در اثرات احتمالی آن در موش صحرایی مورد بررسی قرار گرفت.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه از 140 سر رت نر نژاد ویستار در 14 گروه (10=n) استفاده شد. ابتدا درد نوروپاتیک با روش صدمه فشردگی مزمن (CCI) در گروه های مربوطه ایجاد شد. پس از ایجاد CCI در روز دوم آزمایش تزریق پروژسترون، بیکوکولین یا وهیکل آن به صورت روزانه تا روز 13 صورت گرفته و در روز 14 و 27 سرعت هدایت عصب سیاتیک به روشIn situ اندازه گیری شد.

    یافته ها

    بر اساس یافته های این مطالعه، تزریق روزانه پروژسترون به مدت 12 روز در موش های CCI شده در مقایسه با گروه های CCI که وهیکل تزریق شده بود، توانست از کاهش سرعت هدایت اعصاب حسی و حرکتی در روزهای 14 و 27   پیشگیری نماید و این اثر توسط بیکوکولین مهار شد.

    نتیجه گیری

    یافته های این تحقیق نشان داد، که احتمالا درمان با پروژسترون در زمانی که نوروپاتی محیطی حاصل از CCI در حال توسعه و تثبیت است، می تواند از ایجاد نوروپاتی و اختلالات الکتروفیزیولوژیک عصب سیاتیک که احتمالا بخشی از آن از طریق گیرنده های گابا-A انجام می شود، جلوگیری نماید و این اثر در تعریف محدوده زمانی شروع القاء و ماندگاری نوروپاتی در مدل CCI هم خوانی دارد.

    کلید واژگان: درد نوروپاتیک, عصب سیاتیک, بیکوکولین, پروژسترون, الکتروفیزیولوژی
    Morteza Jarrahi*, Hossein Ali Safakhah, Roya Hasani, Ali Rashidy, Pour
    Introduction

    Peripheral neuropathy (PN) is resulted from damage to the peripheral nervous system (PNS) and usually causes weakness, numbness, and neuropathic pain, which is a type of chronic pain. Despite the variety of treatment options, treating neuropathic pain faces challenges and the existing treatments are not yet satisfactory. Nervous steroids show important physiological regulators of PNS function. Progesterone is a neurosteroid that has both analgesic and anti-inflammatory properties. Also, GABA-A receptors play an important role in mediating the effect of progesterone. This study was designed to determine whether progesterone can prevent electrophysiological deterioration of the sciatic nerve in the chronic constriction injury (CCI) model of neuropathic pain in rats and that do this effect through GABA-A receptors.

    Materials and Methods

    In this study, 140 male Wistar rats in 14 groups (n=10) were used. Neuropathic pain was created by the CCI method in the relevant groups. After CCI induction, progesterone and bicuculline or their vehicles were administered daily until day 13 post-CCI. After that, nerve conduction velocity (NCV) tests were performed according to Julu methods on days 14 and 27 after CCI.

    Results

    According to the findings of this study, daily injections of progesterone for 12 days before complete neuropathic pain evolution in CCI rats could prevent significantly the reduction of sensory and motor nerve conduction velocities compared to the CCI group on days 14 and 27 after CCI. Furthermore, this effect of progesterone was blocked by bicuculline administration

    Conclusion

    The findings of this study showed that before complete neuropathic pain evolution, chronic progesterone administration may prevent electrophysiological disorders of the sciatic nerve (at least to some extent through GABA-A receptors) in CCI-induced peripheral neuropathy and these effects continue in the accepted range time of the CCI mode.

    Keywords: Neuropathic pain, Sciatic Nerve, Progesterone, Bicuculin, electrophysiology
  • هدیه برات زاده*، حسین علی صفاخواه، علی رشیدی پور، مرتضی جراحی *
    هدف

    درد نوروپاتیک نوعی درد مزمن است که باعث تشدید پاسخ به محرک های دردزا و غیر دردزا می شود. کورکومین یکی از موادی است که دارای خواص ضد دردی و ضد التهابی است. ورزش نیز به عنوان یک روش رفتاری و غیردارویی اثرات مفیدی در سلامت عمومی افراد در بسیاری از بیماری های نوروپاتیک دارد. هم چنین تاثیر توام این دو عامل بر سرعت هدایت عصب محیطی عصب سیاتیک بیماران و حیوانات کم تر مورد مطالعه قرار گرفته است. لذا در این مطالعه، اثرات پیشگیری کننده کورکومین و ورزش به صورت توام و مجزا بر سرعت هدایت عصب سیاتیک در مدل درد نوروپاتیک فشردگی مزمن عصب سیاتیک در موش صحرایی مورد بررسی قرار گرفت.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه از 80 سر رت نژاد ویستار، به صورت تصادفی تخصیصی در 8 گروه (10=n) استفاده شد. ابتدا درد نوروپاتیک با روش آسیب مزمن ناشی از فشردگی (CCI) عصب در گروه های CCI مربوطه ایجاد شد. برای آن که اثر پیشگیری کننده ورزش را بیازماییم، در گروه های ورزش، از دو هفته قبل، ورزش اجباری شروع و تا روز عمل جراحی (در روز صفر) ادامه یافت سپس بعد از طی یک دوره 5 روزه ریکاوری مجددا از روز 5 تا روز 14 آزمایش ورزش انجام شد و در گروه های کورکومین یا حامل آن پس از عمل جراحی CCI، تزریق کورکومین میزان (60 میلی گرم/ کیلوگرم) یا حامل آن تا روز 14 صورت گرفت و در روز 15 تست های الکتروفیزیولوژیک اعصاب سورال و تیبیال انجام شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که تجویز توام کورکومین به میزان 60 میلی گرم/ کیلوگرم و استفاده از ورزش اجباری قبل از تثبیت درد نوروپاتی در روز 14 آزمایش در گروه مربوطه در مقایسه با گروه CCI به طور معنی داری باعث پیشگیری از کاهش سرعت های اعصاب حسی سورال و حرکتی تیبیال گردید.

    نتیجه گیری

    تجویز توام کورکومین و ورزش اجباری در زمانی که نوروپاتی محیطی حاصل از CCI کاملا تثبیت نشده است، ممکن است بتواند از ایجاد نوروپاتی و اختلالات الکتروفیزیولوژیک عصب سیاتیک جلوگیری نماید.

    کلید واژگان: درد نوروپاتیک, عصب سیاتیک, ورزش اجباری, الکتروفیزیولوژی, کورکومین, موش صحرایی
    Hedyeh Baratzadeh*, Hossein Ali Safakhah, Ali Rashidy, Pour, Morteza Jarrahi
    Introduction

    Neuropathic pain intensifies the response to painful and non-painful stimuli. Curcumin is one of the substances that have analgesic and anti-inflammatory properties. Also, exercise as a behavioral and non-pharmacological method has beneficial effects on general health under many neuropathic diseases. Also, the combined effect of these two factors on peripheral nerve conduction velocity of the sciatic nerve in patients and animals has been less studied. So, we suggested the study of the preventive effects of combined curcumin and exercise on electrophysiological parameters of the sciatic nerve in the neuropathic pain model of chronic sciatic nerve compression in rats.

    Materials and Methods

    80 Male Wistar rats were randomly allocated to 8 groups (n=10). First, neuropathic pain was induced by the chronic constriction injury (CCI) method in the respective groups. To prevent neuropathic pain, two weeks before surgery, forced exercise was started in the exercise group, and after a 5-day recovery period, was performed again for one week until the 14th day of the experiment. After CCI surgery, 60mg/kg curcumin or its vehicle injection was performed in the curcumin and vehicle groups until day 14, and electrophysiological tests of the sural and tibial nerve were performed on day 15.

    Results

    The results showed that before stabilizing neuropathic pain on day 14 of the experiment, co-administration of curcumin and forced exercise could prevent sural and tibial nerve conduction velocity (SNCV and MNCV) loss compared to the CCI group.

    Conclusion

    The findings of this study suggest that co-administration of curcumin and forced exercise may prevent electrophysiological disorders of the sciatic nerve, before the complete stabilizing of peripheral neuropathy.

    Keywords: Neuropathic Pain, sciatic nerve, Forced Exercise, Electrophysiology, Curcumin, Rat
  • هدیه برات زاده*، حسینعلی صفاخواه، علی رشیدی پور، اطهر طالبی، مرتضی جراحی
    هدف

    درد نوروپاتیک نوعی درد مزمن است که به دنبال آسیب به اعصاب مرکزی و محیطی به وجود می آید. مطالعات گذشته بیانگر آن است که ورزش و کورکومین هر کدام جداگانه توانسته اند بر بهبود درد نوروپاتی موثر باشند. در این مطالعه اثرات تجویز مزمن کورکومین (Curcumin, Cur) توام با ورزش اجباری  (Forced exercise)بر پاسخ های رفتاری درد در مدل درد نوروپاتیک فشردگی مزمن عصب (Chronic constriction injury, CCI) در موش سفید بزرگ آزمایشگاهی مورد مطالعه قرار گرفته است.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه از 80 رت نر نژاد ویستار استفاده شد که به صورت تصادفی 8 گروه (10=n) تقسیم شدند. گروه های مورد مطالعه شامل موارد ذیل بودند:Sham+Veh, Sham+Exercise, CCI+Veh, CCI+Exercise, CCI+Veh+Exercise, Cur+CCI, Exercise+Cur+CCI. ابتدا در کلیه گروه های CCI (فشردگی مزمن عصب) درد نوروپاتیک به روش CCI ایجاد شد. جهت درمان درد نوروپاتیک در گروه Cur+CCI، تزریق کورکومین (mg/kg60) یا حامل آن(Veh) از 12روز پس از عمل جراحی شروع شد و تا روز 26 ادامه یافت. در گروه های CCI+Veh+Exercise وCCI+Exercise  12 روز پس از عمل جراحی ورزش تردمیل با شدت متوسط شروع شده و به مدت 3 هفته تا روز 33 انجام گردید. در گروه Exercise+Cur+CCI تزریق کورکومین و تجویز ورزش به صورت توام انجام شد. آلودینیای مکانیکی و هایپرآلژزیای حرارتی در روز 12 و در روز 34 بعد از انجام ورزش و تزریق کورکومین، ارزیابی شد.

    یافته ها

    یافته های این تحقیق نشان داد که 12روز پس از ایجاد CCI، هایپرآلژزیای حرارتی و آلودینیای مکانیکی ایجاد شد. هم چنین تجویز کورکومین و انجام ورزش با شدت متوسط توانستند به طور جداگانه، درد نوروپاتیک را در هر یک از گروه های درمان شده در مقایسه با گروه CCI بدون درمان کاهش دهند.

    نتیجه گیری

    پس از تثبیت درد نوروپاتیک بهبود رفتارهای درد نوروپاتیک این مطالعه شامل آلودینیای مکانیکی و هایپرآلژزیای حرارتی نشان داد که، تجویز کورکومین و انجام ورزش اجباری هر کدام جداگانه ممکن است شدت درد نوروپاتیک را کاهش دهند. هم چنین بین اثرات درمانی ورزش و کورکومین اثرات هم افزایی (Additive) یا تقویتی (Synergism) مشاهده نشد.

    کلید واژگان: درد عصبی, ورزش درمانی, هایپرآلژزیا, کورکومین, موش های صحرایی
    Hedieh Baratzadeh*, Hossein Ali Safakhah, Ali Rashidy-Pour, Athar Talebi, Morteza Jarrahi
    Introduction

    Neuropathic pain is a chronic pain that results from damage to the central and peripheral nerves. According to the previous studies, curcumin and exercise can be effective treatments for alleviating sensory neuropathic pain individually. Now the combined effect of chronic curcumin (Cur) and forced exercise on behavioral pain responses in the neuropathic pain model of chronic constriction injury (CCI) in rats is considered.

    Materials and Methods

    80 Male Wistar rats were randomly allocated to eight groups (n=10). These groups include Sham+ Vehicle (Veh), Sham+Exercise, CCI+Veh, CCI+Exercise, CCI+Veh+Exercise, Cur+CCI, Exercise+Cur+CCI. First, neuropathic pain was induced by CCI in the respective groups. For the treatment of neuropathic pain in the Cur+CCI group, animals received curcumin (60 mg/kg) started 12 days after the surgery until day 26. The exercise started 12 days after surgery until day 33 in the CCI+Veh+Exercise and CCI+Exercise groups. Thermal hyperalgesia and mechanical allodynia were performed on days 12 and 34.

    Results

    We found that CCI-induced neuropathy could produce thermal hyperalgesia and mechanical allodynia 12 days after CCI induction. In addition, co-administration of curcumin and moderate-intensity exercise in each of the treated groups individually could alleviate neuropathic pain compared with the nontreated CCI.

    Conclusion

    Our findings showed that co-administration of curcumin and exercise individually, could alleviate neuropathic pain compared with nontreated CCI. In addition, there was not any additive or synergistic effect between the treatment of exercise and curcumin.

    Keywords: Neuralgia, Exercise Therapy, Hyperalgesi, Curcumin, Rats
  • نسترن عامریان، اطهر طالبی، محبوبه موسوی، علی قنبری، حسینعلی صفاخواه، سام زربخش*
    هدف

    آسیب اعصاب محیطی یک مشکل بالینی است که باعث ناتوانی حسی و حرکتی می شود. سسامول یک آنتی اکسیدان است که می تواند در ترمیم ارگان های مختلف موثر باشد. هدف از این مطالعه بررسی اثر دوزهای مختلف سسامول بر التهاب و درد در عصب سیاتیک آسیب دیده موش صحرایی بود.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه از 35 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار استفاده شد. موش ها به طور تصادفی به پنج گروه تقسیم شدند: گروه شم بدون ایجاد آسیب، گروه کنترل و سه گروه تجربی که پس از آسیب به عصب سیاتیک به مدت 28 روز به ترتیب DMSO (حلال) و دوزهای 50، 100 یا 200 میلی گرم/کیلوگرم سسامول را به صورت داخل صفاقی دریافت می کردند.  سپس تست های رفتاری درد شامل آلودینیای مکانیکی و هایپر آلژزیای حرارتی و هم چنین فاکتورهای التهابی شامل اینترلوکین 6 و 10 در عصب سیاتیک مورد بررسی قرار گرفت.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که تجویز 50 و 100 میلی گرم/کیلوگرم سسامول به طور معناداری باعث کاهش بیان اینترلوکین 6، افزایش بیان اینترلوکین 10، افزایش آستانه پس کشیدن پا در آزمون آلودینیای مکانیکی و افزایش زمان پاسخ به درد حرارتی در آزمون هایپرآلژزیای حرارتی در عصب سیاتیک آسیب دیده نسبت به گروه کنترل گردید (05/0<P). در حالی که تجویز 200 میلی گرم/کیلوگرم سسامول تاثیر معنا داری نداشت.

    نتیجه گیری

    تجویز 50 و 100 میلی گرم/کیلوگرم سسامول ممکن است باعث کاهش التهاب و درد در عصب سیاتیک آسیب دیده موش صحرایی گردد که احتمالا می تواند به بهبود روند ترمیم عصب کمک کند.

    کلید واژگان: اینترلوکین 6, اینترلوکین 10, درد, سسامول, عصب سیاتیک, موش صحرایی
    Nastaran Amerian, Athar Talebi, Mahboubeh Mousavi, Ali Ghanbari, Hossein Ali Safakhah, Sam Zarbakhsh*
    Introduction

    Peripheral nerve damage is a clinical problem that causes sensory and motor disabilities. Sesamol is an antioxidant that can be effective in repairing various organs. The aim of this study was to evaluate the effect of different doses of sesamol on inflammation and pain in the damaged rat sciatic nerve.

    Materials and Methods

    In this study, 35 adult male Wistar rats were used. The rats were randomly divided into five groups: The sham group without crush injury, the control group and three experimental groups respectively received DMSO (solvent) and doses of 50, 100, or 200 mg/kg sesamol intraperitoneally for 28 days after sciatic nerve injury. Then behavioral pain tests including mechanical allodynia and thermal hyperalgesia as well as inflammatory factors including interleukins 6 and 10 in the sciatic nerve were evaluated.

    Results

    The results showed that administration of 50 and 100 mg/kg of sesamol significantly decreased expression of interleukin 6, and increased expression of interleukin 10, the retraction threshold in the mechanical allodynia test and the response time to thermal pain in the thermal hyperalgesia test in the damaged sciatic nerve than the control group (P<0.05). While administration of 200 mg/kg sesamol had no significant effect.

    Conclusion

    Administration of 50 and 100 mg/kg sesamol may reduce inflammation and pain in the rat damaged sciatic nerve which may help improve the nerve repair process.

    Keywords: Interleukin 6, Interleukin 10, Pain, Sesamol, Sciatic Nerve, Rat
  • فریبا خزانی، مرتضی جراحی، علی رشیدی پور، عارفه وفایی نژاد، حسینعلی صفاخواه*
    هدف

    درد نوروپاتیک نوعی درد مزمن است که به دنبال آسیب به اعصاب مرکزی و محیطی به وجود می آید. مطالعات گذشته بیانگر آن است که ورزش و پروژسترون هرکدام جداگانه توانسته اند بر بهبود درد نوروپاتی موثر باشند. در این مطالعه اثرات تجویز توام پروژسترون مزمن و ورزش اجباری بر پاسخ های رفتاری درد در مدل درد نوروپاتیک فشردگی مزمن عصب در موش سفید بزرگ آزمایشگاهی مورد مطالعه قرار گرفته است.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه از 80 سر رت نر نژاد ویستار در 8 گروه (10=n) استفاده شد. ابتدا درد نوروپاتیک به روش CCI ایجاد شد. جهت درمان درد نوروپاتیک، تزریق پروژسترون (mg/kg6) یا حامل آن از 12 روز پس از عمل جراحی شروع شد و تا روز 26 ادامه یافت. هم چنین 12 روز پس از عمل جراحی ورزش شروع شده و به مدت 3 هفته تا روز 33 انجام گردید. در روز 12 و 34 تست های رفتاری شامل آلودینیای مکانیکی و هایپرآلژزیای حرارتی انجام گرفت.

    یافته ها

    یافته های این تحقیق نشان داد که نوروپاتی حاصل از CCI قبل از مداخله ی ورزش و پروژسترون در روز 12 در حیوانات گروه های آزمایش هایپرآلژزیای حرارتی و آلودینیای مکانیکی ایجاد نمود. هم چنین پس از تثبیت درد نوروپاتیک، مصرف هم زمان پروژسترون (6 میلی گرم بر کیلوگرم) به مدت 14 روز و ورزش با شدت متوسط به مدت 3 هفته در گروه مربوطه می توانند درد نوروپاتیک را در مقایسه با گروه CCI و هر یک از گروه های درمانی مربوطه به طور جداگانه کاهش دهد.

    نتیجه گیری

    یافته های این مطالعه نشان داد که پس از تثبیت درد نوروپاتیک، مصرف هم زمان پروژسترون مزمن و ورزش اجباری ممکن است رفتارهای درد نوروپاتیک شامل آلودینیای مکانیکی و هایپرآلژزیای حرارتی را کاهش دهد.

    کلید واژگان: درد نوروپاتیک, ورزش اجباری, آلودینیا, هایپرآلژزیا, پروژسترون, موش سفید بزرگ آزمایشگاهی, CCI
    Fariba Khazani, Morteza Jarrahi, Ali Rashidy-Pour, Arefe Vafaee-Nejad, Hossein Ali Safakhah*
    Introduction

    Neuropathic pain is a chronic pain that results from damage to the central and peripheral nerves. According to the previous studies, physical activity or progesterone can be an effective treatment for alleviating sensory neuropathic pain individually. In this way, the combined effect of chronic progesterone and forced exercise on behavioral pain responses in the neuropathic pain model of chronic constriction injury in rats was considered.

    Materials and Methods

    Eighty male Wistar rats were used in 8 groups (n=10). First, neuropathic pain was induced by CCI in the respective groups. For the treatment of neuropathic pain, animals in the groups received progesterone (6 mg/kg) started 12 days after the operation until day 26. In exercise groups, the exercise started 12 days after surgery until day 33. Behavioral tests were performed on days 12 and 33.

    Results

    Interestingly, we found that CCI-induced neuropathy could produce thermal hyperalgesia and mechanical allodynia in experimental groups on day 12 before exercise and progesterone therapy. After the stabilization of neuropathic pain, co-administration of progesterone (6 mg/kg) for 14 days and moderate intensity exercise for 3 weeks in the respective group could alleviate neuropathic pain compared with the CCI and each of treated groups individually.

    Conclusion

    The findings of this study showed that co-administration of chronic progesterone and forced exercise after the stabilization of neuropathic pain may alleviate neuropathic pain

    Keywords: Neuropathic Pain, Forced Exercise, Allodynia, Hyperalgesia, Progesterone, CCI
  • حسینعلی صفاخواه، مرتضی جراحی*، علی رشیدی پور، احمدرضا بندگی
    هدف

    درد نوروپاتیک فاقد درمان قطعی است و بیمار از نظر شخصیتی، اجتماعی و اقتصادی به شدت تحت تاثیر قرار می گیرد. با توجه به آن که انجام ورزش و تجویز پروژسترون هر یک به تنهایی در بهبود درد نوروپاتیک موثرند و بخشی از اتیولوژی درد نوروپاتیک نیز به ایجاد TNF-α نسبت داده شده است، در این مطالعه، اثرات پیش گیری کننده عوامل مذکور بر پاسخ های الکتروفیزیولوژیک عصب سیاتیک و میزان سرمی TNF-α در موش صحرایی در مدل آسیب ناشی از فشردگی مزمن Constriction injury, CCI) Chronic)  مورد بررسی قرار گرفت.بعد از هر گروهی در پایین، ویرگول قرار داده شود.

    مواد و روش ها: 

    در این مطالعه از 50 سر رت نر نژاد ویستار در 5 گروه استفاده شد. گروه های آزمایشی شامل: 1- Sham  2- CCI+Vehicle  3-  CCI+Vehicle+Exercsie 4-  CCI+Progestrone5- CCI+Progestrone+Exercise بودند. ابتدا درد نوروپاتیک با روش CCI ایجاد شد. در گروه 5، تزریق پروژسترون  با دوز 6 میلی گرم/کیلوگرم یا حامل آن (VEH) از روز پس از عمل جراحی شروع شد و تا روز 12 ادامه یافت و در گروه های 3 و 5 سه هفته ورزش انجام شد. در روز 13 پس از عمل جراحی، تست های الکتروفیزیولوژیک شامل اندازه گیری سرعت هدایت اعصاب حسی سورال و حرکتی تیبیال و خونگیری انجام گرفت.

    یافته ها:

     نتایج نشان داد تجویز توام 12 روز پروژسترون (6 میلی گرم/ کیلوگرم) و استفاده از ورزش اجباری به مدت 3 هفته قبل از تثبیت نوروپاتی در گروه مربوطه در مقایسه با گروه CCI و در مقایسه با گروه های ورزش به تنهایی و پروژسترون به تنهایی به طور معنی داری از افزایش TNF-α و بروز اختلالات الکتروفیزیولوژیک شامل کاهش سرعت هدایت اعصاب حسی سورال و حرکتی تیبیال پیشگیری نمود.

    نتیجه گیری: 

    نتایج نشان داد، که تجویز توام پروژسترون و ورزش اجباری در زمانی که نوروپاتی در حال توسعه است می تواند از ایجاد و افزایش TNF-α جلوگیری نماید و هم چنین اثرات تجویز توام پروژسترون و ورزش اجباری در پیشگیری از توسعه ی اختلالات الکتروفیزیولوژیک ممکن است افزایشی باشد.

    کلید واژگان: درد عصبی, ورزش, پروژسترون
    HosseinAli Safakhah, Morteza Jarrahi*, Ali Rashidy Pour, AhmadReza Babndegi
    Introduction

    Neuropathic pain has no definitive treatment and the socio-economic status and personality of patient is severely affected. Since the exercise and/or progesterone effect on Chronic Constriction injury (CCI) neuropathic pain has been studied and each individually have been able to improve neuropathic pain and as a part of its etiology is related to TNF-α production, we tried to test these factors on TNF-α production and electrophysiologic responses of sciatic nerve in neuropathic pain model in rat.

    Materials and Methods

    50 male Wistar rats were used in 5 groups. Experimental groups were including: 1- Sham,   2- CCI + Vehicle (VEH), 3- CCI + VEH + Exercise,   4- CCI + Progestrone and 5- CCI + Progestrtone + Exercise. The sciatic nerve CCI model of rat was used to induce chronic neuropathic pain in the respective groups. Some groups of animals treated by progesterone injections (6 mg/kg) or its vehicle from day 1 to day 12 after surgery. The exercise was started two weeks before surgery and again, one-week after that and lasted to day 12. Electrophysiological tests and blood sampling were done on day 13.

    Results

    The results showed that co administration of progesterone for 12 days and moderate intensity exercise for 3 weeks before complete neuropathic pain evolution could prevent significantly TNF-α production and electrophysiologic (Tibial and sural nerve conduction velocity) abnormality compared to the CCI group as well as compared to the exercise or progesterone group alone.

    Conclusion

    The findings of this study showed that co-administration of progesterone and forced exercise before neuropathy development may prevent TNF-α production and neuropathic disease. Also, the results showed that the effects of co-administration of progesterone and forced exercise in preventing electrophysiologic abnormality may be additive.

    Keywords: Neuralgia, Exercise, Progesterone
  • علی قنبری*، فاطمه شاهسون، حسینعلی صفاخواه
    هدف

    مدل های حیوانی متعددی برای مطالعه درد نوروپاتیک معرفی شده است که معمول ترین آن ها روش گره زدن روی عصب است. هدف از این مطالعه بررسی درد نوروپاتیک به دنبال پیچیدن نخ کرومیک به دور عصب سیاتیک بدون گره زدن آن به عنوان یک مدل بود.

    مواد و روش ها: 

    در این مطالعه از 30 سر موش صحرایی نر بالغ با وزن 220-180 گرم، در3 گروه (شم، گره روی عصب، پیچاندن نخ حول عصب) استفاده گردید. جهت ایجاد ضایعه فشاری مزمن (CCI) با استفاده از نخ کرومیک چهار گره قابل حرکت به فاصله یک میلی متر بر روی عصب ایجاد نمودیم. در گروه پیچاندن نخ حول عصب، نخ کرومیک را چهار دور بدون گره زدن حول عصب پیچانده و در گروه شم پس از رویت عصب، پوست و عضلات دوخته شد. آلودینیای مکانیکی و هایپرآلژزی حرارتی به ترتیب توسط فیلامان های وون فری و دستگاه پلانتار هر 4 روز یک بار به مدت 3 هفته آزمایش شد.

    یافته ها: 

    گره بر روی عصب به طور معناداری موجب آلودینیای مکانیکی (01/0<P) و هایپرآلژزی حرارتی (001/0<P) نسبت به گروه شم گردید. هم چنین در گروهی که نخ کرومیک بدون گره زدن به دور عصب پیچیده شده بود، هایپرآلژزی حرارتی به طور معناداری (001/0<P) رخ داد و آلودینیای مکانیکی (05/0<P) به طور گذرا اتفاق افتاد. آلودینیای مکانیکی در گروه CCI به طور معنی داری شدیدتر از گروه نخ حول عصب بود (01/0<P) در حالی که از نظر هایپرآلژزی حرارتی تفاوت معنی داری بین دو گروه مشاهده نشد. آنالیز واریانس یک طرفه و تست تعقیبی توکی جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات به کار برده شد.

    نتیجه گیری:

     پیچیدن نخ حول عصب بدون گره زدن و ایجاد فشار موجب هایپرآلژزی حرارتی مشابه روش معمول گره زدن می گردد اما آلودینیای مکانیکی ضعیف تر و گذرا ایجاد می کند.

    کلید واژگان: درد نورپاتیک, آلودینیای مکانیکی, هایپرآلژزی حرارتی
    Ali Ghanbari*, Fatemeh Shahsavan, HosseinAli Safakhah
    Introduction

    There are various animal models to investigate neuropathic pain which the most usual one is chronic constriction injury method. The aim of the present study was the evaluation of neuropathic pain following chronic spiral suturing around the sciatic nerve without ligation as a new model.

    Materials and Methods

    Thirty Wistar male rats, weighting 180-220 gram randomly were divided into three groups as sham, chronic constriction injury (CCI), and chronic sciatic spiral suturing (CSS). CCI was performed by four loos ligation using catgut chromic suture around sciatic nerve. CSS was performed through spirally suturing of catgut chromic four times around the sciatic nerve without any ligation. In the sham group, muscle and skin were sutured after exposing the nerve. To determine mechanical allodynia and thermal hyperalgesia, Von Frey filaments and plantar test devise were used respectively every four days during three weeks.

    Results

    CCI led to significant mechanical allodynia (P<0.01) and thermal hyperalgesia (P<0.001) compared to sham group. On the other side CSS led to a transient mechanical allodynia (P<0.05) but permanent thermal hyperalgesia (P<0.001) in comparison with sham group. Considerably, the mechanical allodynia in the CCI group was reduced significantly (P<0.01) against that in CSS group, however thermal hyperalgesia were the same in both of CCI and CSS groups.

    Conclusion

    Chronic spiral suturing around the sciatic nerve without ligation led to thermal hyperalgesia as chronic constriction injury method, but unlike CCI method, led to a temporary mechanical allodynia.

    Keywords: Neuropathic Pain, Mechanical Allodynia, Thermal Hyperalgesia
  • حسین علی صفاخواه، علی رشیدی پور، فرزانه محمدزاده، عباسعلی وفایی*
    مقدمه

    التهاب در محل آسیب عصب، از دلایل درد نوروپاتی بوده و دیده شده که زردچوبه و کورکومین به عنوان یک عامل ضدالتهاب عمل نموده و احتمالا موجب کاهش درد نروپاتی می شوند.

    هدف

    در این مطالعه اثر زردچوبه و کورکومین بر پاسخ های رفتاری درد حاصل از (Chronic Constriction Injury) CCI مورد بررسی قرار گرفت.

    روش بررسی

    در این مطالعه تجربی از موش های نر بالغ نژاد ویستار (200 تا 250 گرم) استفاده شد. از روش Bennet & Xie  با بستن 4 گره شل، جهت ایجاد CCI استفاده شد. دو هفته بعد تزریق داخل صفاقی حلال، زردچوبه 60 میلی گرم و کورکومین 30 و 60 میلی گرم به ازاء هر کیلوگرم آغاز و تا روز 26 روزانه ادامه یافت. پاسخ های رفتاری با آزمون آلودینیای مکانیکی و هایپرآلژزیای حرارتی در روزهای 14، 17، 20، 23، 26 و 40 بررسی شد.

    نتایج

    نتایج نشان داد تزریق کورکومین با دوز 30 میلی گرم موجب کاهش آلودینیای مکانیکی از روز 20 و کاهش هایپرآلژزیای حرارتی از روز 23 شد و این اثرات تا روز چهلم ادامه یافت. تزریق کورکومین با دوز 60 میلی گرم در روز 26 آلودینیای مکانیکی و هایپرآلژزیای حرارتی را کاهش داد. زردچوبه با دوز 60 میلی گرم اثری بر آلودینیا و هایپرآلژزیا نشان نداد.

    نتیجه گیری

    یافته ها نشان داد که احتمالا کورکومین می تواند در کاهش دردهای نوروپاتی حاصل از CCI موثر باشد. مطالعات قبلی پیشنهاد نموده اند که احتمالا این اثر از طریق کاهش پراکسیداسیون لیپیدی و درنهایت کاهش شدت التهاب اعمال می شود.

    کلید واژگان: زردچوبه, کورکومین, آلودینیای مکانیکی, موش بزرگ آزمایشگاهی, هایپرآلژزیای حرارتی, Chronic Constriction Injury
    HosseinAli Safakhah, Ali Rashidy Pour, Farzaneh Mohammadzadeh, AbbasAli Vafaei*
    Background

    Neuritis is one of the causes of neuropathic pains. It is proved that turmeric and curcumin have anti-neuritis effect that may be reduce of neuropathic pain.

    Objective

    In this study, effects of turmeric and curcumin have been evaluated on behavioral response resulted from chronic constriction injury (CCI) in rat.

    Methods

    In this experimental study Wistar male rat (200-250 gr) were used. For create of CCI, Bennet and Xie (1988) method has been used. 2 weeks after neuritis occurrence, turmeric 60 mg/kg and curcumin 30 and 60 mg/kg injection have been begun and continued until 26th day as daily and Intraperitonealy. Animal behavioral responses have been measured by using of mechanical allodynia (Von Frey) test and thermal hyperalgesia test during 14, 17, 20, 23, 26 and 40 days after neuritis occurrence.

    Results

    Results indicated that creation of CCI increases behavioral responses as significant. Curcumin injection with dosage of 30 mg/Kg leads to decrease of mechanical allodynia from 20th and thermal hyperalgesia from 23th day. This effect has been observed until 40th day. Curcumin injection with dosage of 60 mg/Kg leads to decrease of mechanical allodynia and thermal hyperalgesia in 26th day. Turmeric injection with dosage of 60 mg/kg had no effect on mechanical allodynia and thermal hyperalgesia.

    Conclusion

    Finding shown that curcumin has positive effect on decrease of neuropathic pain that induced by CCI. Previous study suggested that the effect of curcumin is partly attributed to attenuation of lipid peroxidation in the periphery that finally reduced of inflammation.

    Keywords: Chronic constriction injury, Curcumin, Mechanical allodynia, Rat, Thermal hyperalgesia, Turmeric
  • مرتضی جراحی، رویا حسنی، علی رشیدی پور، حسین علی صفاخواه*
    هدف
    درد نوروپاتیک نوعی درد مزمن است که به دنبال آسیب به اعصاب مرکزی و محیطی به وجود می آید. درد نوروپاتی از نظر سلامت عمومی حائز اهمیت می باشد. علی رغم وجود انتخاب های درمانی،درمان درد نوروپاتی با چالش هایی روبرو است. زیرا دلایل و مکانیسم های متفاوتی باعث بروز این بیماری می شود. یکی از مدل های تجربی که به مدل نوروپاتیک ایجاد شده در انسان بسیار نزدیک است، مدل (Chronic Constriction Injury) CCI یا آسیب مزمن منتج از فشردگی عصب است. پروژسترون یکی از نورواستروئیدهایی است که دارای خواص ضد دردی و ضد التهابی می باشد و گیرنده های گابا-A نقش مهمی در وساطت اثر پروژسترون دارند. در این مطالعه اثرات پیش گیری کننده پروژسترون بر پاسخ های رفتاری درد و نقش گیرنده های گیرنده های گابا-A در اثرات احتمالی آن در موش صحرایی مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه از 70 سر رت نر نژاد ویستار در 7 گروه (10=n) استفاده شد. ابتدا درد نوروپاتیک با روش CCI در گروه های مربوطه ایجاد شد. پس از ایجاد CCI، از روزدوم تا روز 13 داروها تزریق شدند. داروها شامل پروژسترون (6 میلی گرم به ازای یک کیلوگرم) و بیکوکولین (انتاگونیست گیرنده گابا-A در دوزهای نیم یا 2 میلی گرم به ازای یک گیلوگرم) تزریق شدند. در روز 14 و 27 بعد از CCI تست های رفتاری شامل آلودینیای مکانیکی، هایپرآلژزیای حرارتی انجام شد.
    یافته ها
    تزریق روزانه پروژسترون به مدت 12 روز در موش هایCCI شده از ایجاد پدیده آلودینیای مکانیکی و هایپرآلژزیای حرارتی جلوگیری نمود و این اثر بیکوکولین مهار شد.
    نتیجه گیری
    یافته های این تحقیق پیشنهاد می کند که درمان با پروژسترون در زمانی که نوروپاتی محیطی حاصل از CCI در حال توسعه و تثبیت است، از ایجاد نوروپاتی (حداقل تا اندازه ای از طریق گیرنده های گابا-A) جلوگیری نماید.
    کلید واژگان: درد نوروپاتیک, بیکوکولین, CCI, پروژسترون
    Morteza Jarrahi, Roya Hasani, Ali Rashidy, Pour, Hossein Ali Safakhah *
    Introduction
    Neuropathic pain is a chronic pain that results from damage to the central nervous system and also environment. Neuropathic pain is important for general health and approximately 6% of the adult population is affected worldwide. Despite the therapeutic choices, treatment for neuropathic pain is facing challenges. An experimental model that is very close to human neuropathic model is the chronic constriction injury (CCI) model. Progesterone (PROG) is one of the most potent anti-inflammatory and anti-inflammatory neurostimulants, and GABA-A receptor palys an important role in mediating the biological effects of PROG. In this study, the effects of PROG on behavioral responses of pain in the neuropathic pain model of CCI, and the possible role of GABA-A receptor in its effect were investigated in rats.
    Materials and Methods
    70 male Wistar rats were used in 7 groups (n = 10). First, neuropathic pain was induced by the CCI method in the respective groups. Following CCI, PROG (6 mg/kg) and or the GABA-A receptor antagonist bicuculin (0.5 or 2 mg/kg) or vehicle were administered daily until day 13 post-CCI. On days 14 and 27, the behavioural tests including mechanical allodynia and thermal hyperalgesia were done.
    Results
    Daily injections of PROG PROG for 12 days prevented the mechanical allodynia and thermal hyperalgesia following CCI and this effect was blocked the bicuculin pretreatment.
    Conclusion
    The findings of this study showed that treatment with progesterone may prevent the development of peripheral neuropathy, at least in part, via GABA-A receptors.
    Keywords: Neuropathic Pain, Progesterone, CCI, Beicukulin
  • محمد رشیدی *، مجتبی ایزدی، مهسا صداقت، حسینعلی صفاخواه
    هدف
    بروز خستگی به هنگام ورزش وامانده ساز در پاسخ به تجمع اسیدلاکتیک در عضلات فعال و خون نمایان می شود. مطالعه حاضر با هدف تعیین اثر ویبریشن کل بدن با سرعت های متفاوت بر اسید لاکتیک به هنگام فاز برگشت به حالت اولیه بعد از یک ورزش وامانده ساز بود.
    مواد و روش ها
    60 مرد جوان ورزشکار به شیوه تصادفی به 4 گروه مساوی تقسیم شدند و 15 دقیقه ویبریشن را با سرعت های متفاوت در قالب گروه های کنترل (بدون ویبریشن: صفر هرتز)، ویبریشن خفیف (10 هرتز)، ویبریشن متوسط (20 هرتز) و ویبریشن شدید (30 هرتز) را بلافاصله پس تست ورزشی وامانده ساز کانینگهام اجرا نمودند. سطوح لاکتات خون در شرایط قبل، بلافاصله و 15 دقیقه بعد از آزمون در هر 4 گروه اندازه گیری شد. از آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر جهت ارزیابی تغییرات زمان-گروه استفاده شد.
    یافته ها
    افزایش معنی داری در سطوح لاکتات خون بلافاصله پس از ورزش نسبت به سطوح پایه در همه گروه ها مشاهده شد (05/0p<). تفاوت معنی داری در سطوح لاکتات خون در 15 دقیقه ریکاوری نسبت به سطوح پایه در گروه های ویبریشن نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (05/0p>). کاهش معنی داری در لاکتات خون بعد از 15 دقیقه ریکاوری در گروه ویبریشن متوسط نسبت به دیگر گروه ها مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    بر پایه این یافته ها، این گونه نتیجه گیری می شود که ویبریشن کل بدن به دفع لاکتات خون در دوره ریکاوری پس از ورزش وامانده ساز کمک می کند و ویبریشن با شدت متوسط (20 هرتز) موثرترین روش است.
    کلید واژگان: اسید لاکتیک, ورزش, ارتعاش, خستگی
    Mohammad Rashidi *, Mojtaba Eizadi, Mahsa Sedaghat, Hossein Ali Safakhah
    Introduction
    Occurrence fatigue during exhaustive exercise occurs in response to lactate accumulation in blood and active muscles. This study aimed to determine the effects of whole body vibration with different speeds on blood lactate during the recovery phase after exhaustive exercise.
    Materials And Methods
    Sixty trained young males were randomly assigned to 4 groups and performed 15 min vibration with different speeds namely control (non-vibration), mild vibration (10 Hz), moderate vibration (20 Hz) and severe vibration (30 Hz) immediately after Cunningham exhaustive exercise test. Blood lactate concentrations were measured before, immediately and 15 min after exercise test for all 4 groups.
    Results
    A significant increase was found in blood lactate immediately after exercise compared with baseline for all groups (p0.05). A significant decrease was observed in blood lactate after 15 min recovery in moderate vibration compared with other groups (p
    Conclusion
    Based on these data, it is concluded that whole body vibration can be affects disposal blood lactate during recovery phase after exhaustive exercise and moderate frequency vibration (20 Hz) is the most effective method.
    Keywords: Lactic Acid, Exercise, Vibration, Fatigue
  • مونا زمانیان عضدی، مصطفی رضایی طاویرانی، مریم پیوندی، اکرم صفایی، مجید رضایی طاویرانی، محمد محبوبی، فرشاد اخوتیان، حسینعلی صفاخواه
    سابقه و هدف
    مطالعات انجام شده نشان می دهد که اتانول بیان پروتئین ها متعددی را در سلول های فیبروبلاست تغییر می دهد. تعدادی از این پروتئین ها از فاکتورهای مهم در سرطان زایی هستند. بنابراین، آنالیز نقش عمل کردی و برهم کنش این دسته از پروتئین ها به منظور شناسایی مکانیسم های عمل کردی و سرطان زایی الکل دارای اهمیت است.
    مواد و روش ها
    در این تحقیق با استفاده از نرم افزار Cytoscape و الگوریتم های وابسته، شبکه برهم کنش پروتئینی، شش پروتئین شناسایی شده در پروتئوم سلول های فیبروبلاست (HFFF2) تیمار شده با الکل اتانول که تغییرات کاهشی محسوسی داشته اند آنالیز شد.
    یافته ها
    با توجه به بررسی های به دست آمده شبکه برهم کنش پروتئینی به دست آمده شامل 756 گره و 1166 اتصال است. نتایج نشان می دهند که Heterogeneous nuclear ribonucleoprotein A1 با 528=Degree و 74/0=Betweenness centrality پروتئینی کلیدی محسوب می شود و الکل سبب اختلال در بیان آن می شود. هم چنین بر اساس مطالعه کمپلکس های پروتئینی، این پروتئین حضور بارزی در کمپلکس های مختلف دارد. از سوی دیگر نتایج آنالیز نرم افزار DAVID نشان می دهد که این پروتئین ها در تنظیم بخش عظیمی از فرایندهای درون سلولی مداخله می نماید.
    نتیجه گیری
    شش پروتئین هایی که میزان بیان آن ها تحت تاثیر الکل تغییر یافته است علاوه بر آن که می توانند خطر ابتلا به سرطان افزایش دهند، فرایندهای درون سلولی متنوعی را نیز مختل می کنند که Heterogeneous nuclear ribonucleoprotein A1 در این میان مهم ترین پروتئین است
    کلید واژگان: اتانول, فیبروبلاست ها, نقشه برهم کنش پروتئینی, هستی شناسی ژنی
    Mona Zamanian Azodi, Mostafa Rezaei Tavirani, Maryam Peyvandi, Akram Safaei, Majid Rezaei, Tavirani, Mohammad Mahboubi, Farshad Okhovatian, Hossein Ali Safakhah
    Introduction
    Studies show that ethanol can induce changes in proteomic profile of human fibroblast cells. Some of these proteins are important in promoting cancer. Thus, analyzing function and interaction networks of these proteins are essential for better understanding the carcinogenesis mechanism of ethanol.
    Materials And Methods
    In this study the protein-protein interaction network (PPI) of six significant down-regulated proteins in human fibroblast cells (HFFF2) treated with ethanol were analyzed by using Cytoscape software and its algorithms.
    Results
    PPI network analysis showed that the constructed network consisted of 756 nodes and 1166 edges. Results indicated that Heterogeneous nuclear ribonucleoprotein A1 with degree = 528 and Betweenness Centrality = 0.74 is a hub protein that ethanol can alter its expression. In addition, module evaluation showed that the hub protein has a key role in different overlapped complexes. On the other hand, annotation studies by using DAVID program indicated that this protein is involved in different important biological processes in the cell.
    Conclusion
    The six down-regulated proteins treated with ethanol may become carcinogenic and can impose vast alterations in other vital biological processes of the cell. Among them, Heterogeneous nuclear ribonucleoprotein A1 is the most important one
    Keywords: Ethanol, Fibroblasts, Protein Interaction Maps, Gene Ontology
  • Hossein Ali Safakhah, Tahereh Taghavi, Ali Rashidy, Pour, Abbas Ali Vafaei, Mina Sokhanvar, Narges Mohebbi, Mostafa Rezaei, Tavirani
    This study was designed to investigate the therapeutic effects of saffron (Crocus Sativus L) and its main constituent crocin on neuropathic pain behavioral responses induced by chronic constriction injury (CCI) in rats. Adult male Wistar rats (200 to 250 g) were randomly assigned into 5 groups: Sham saline, CCI saline, CCI saffron (30 mg/kg), CCI 犺ᲊ (15 mg/kg) and CCI crocin (30 mg/kg). CCI was induced by applying 4 loose ligatures around the sciatic nerve. Two weeks after nerve lesion, injections of saline, saffron or crocin were started and continued until 26th day post-surgery. Pain behavioral responses including mechanical allodynia (von Frey filament testing) and thermal hyperalgesia were measured in 14, 17, 20, 23, 26, and 40th days after CCI. CCI significantly increased pain behavioral responses. Saffron and crocin (30 mg/kg) decreased thermal hyperalgesia and mechanical allodynia on day 26, and this effect continued until the day 40. Crocin at lower dose (15 mg/kg) was ineffective. These findings indicate that treatment of saffron and crocin after CCI may have a therapeutic effect against neuropathic pain, suggesting that these substances may offer new strategies for the treatment of this highly debilitating condition.
    Keywords: Saffron (Crocus Sativus L), crocin, Neuropathic pain, Allodynia, Hyperalgesia, rat
  • بی بی فاطمه نوبخت مطلق قوچانی، رسول علیان نژاد، افسانه عارفی اسکویی، فریبا فتحی، حسینعلی صفاخواه، مصطفی رضایی طاویرانی
    سابقه و هدف
    متابولومیک تکنیکی توانمند برای تعیین بیومارکرهاست. در این تحقیق، پروفایل متابولومیکی متمایز بین سطوح مختلف بیماران در معرض قرار گرفته با گاز خردل گوگردی تعیین شد.
    مواد و روش ها
    از اسپکتروسکپی رزونانس مغناطیس هسته به منظور آنالیز نمونه های سرم از 17 بیمار نرمال شیمیایی و 17 بیمار با آسیب ریوی شدید استفاده شد. سپس، آنالیز آماری چند متغیره با استفاده از رندوم فارست بر روی گروه آموزش (70% کل نمونه ها) به منظور تولید مدل تمایزدهنده دو گروه بیمار انجام شد، و مدل با باقی مانده افراد تست گردید.
    یافته ها
    طبقه بندی مدل با استفاده از گروه آموزش با سطح زیر منحنی راک (AUC) 87/0 مشتق شد. در گروه تست (باقی مانده 30% نمونه ها) AUC 8/0 بود، بنابراین مدل رندوم فارست قدرت پیش گویانه خوبی داشت. نتایج تغییرات معنی داری در متابولیسم لیپیدها، آمینواسیدها و انرژی بین دو گروه بیمار را نشان داد.
    نتیجه گیری
    اسپکتروسکپی رزونانس مغناطیس هسته سرم با موفقیت دو گروه بیمار در معرض گاز خردل قرار گرفته را متمایز می کند. این تکنیک، شناسایی مکانیسم های پاتوفیزیولوژیک جدید، روش تشخیصی، بیومارکرها و اهداف دارویی جدید را فراهم می کند.
    کلید واژگان: گاز خردل, سرم, متابولومیکس
    B. Fatemeh Nobakht M. Gh., Rasoul Aliannejad, Afsaneh Arefi Oskouie, Fariba Fathi, Hossein Ali Safakhah, Mostafa Rezaei, Tavirani
    Introduction
    Metabolomics is a powerful technique for determination of biomarkers. Here, we aimed to determine discriminatory metabolomic profiles in different stages of sulfur mustard-exposed patients (SMEPs).
    Materials And Methods
    Nuclear magnetic resonance spectroscopy was used to analyze serum samples from 17 SMEPs (normal group patients) and 17 SMEPs (severe group patients). Multivariate statistical analysis using random forest (RF) was performed on a ‘training set’ (70% of the total sample) in order to produce a discriminatory model classifying two groups of patients, and the model tested in the remaining subjects.
    Results
    A classification model was derived using data from the training set with an area under the receiver operating curve (AUC) of 0.87. In the test set (the remaining 30% of subjects), the AUC was 0.8, thus RF model had good predictive power. We observed significant changes in lipid, amino acids and energy metabolism between two groups of patients.
    Conclusion
    Nuclear magnetic resonance spectroscopy of serum successfully differentiates two groups of patients exposed to sulfur mustard. This technique has the potential to provide novel diagnostics and identify novel pathophysiological mechanisms, biomarkers and therapeutic targets.
    Keywords: Mustard Gas, Serum, Metabolomics
  • حسینعلی صفاخواه، عطیه بازرگانی، علی قنبری *
    سابقه و هدف
    ضایعه اعصاب محیطی و مرکزی علاوه بر ناتوانی حرکتی موجب درد مزمن نوروپاتیک در بسیاری از افراد مصدوم می گردد. ورزش به عنوان یک روش رفتاری و غیر دارویی دارای اثرات مفیدی بر سلامت عمومی در شرایط عادی و بیماری است از این رو هدف این مطالعه، ارزیابی اثر ورزش بر درد نوروپاتیک ناشی از ضایعه مزمن فشاری (Chronic constriction injury، CCI) عصب سیاتیک بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه از موش های صحرایی نر نژاد ویستار با وزن 20±200 گرم استفاده شد. حیوانات به طور تصادفی به پنج گروه (گروه های سالم، نوروپاتی، شم، ورزش پیش از نوروپاتی و ورزش پس از نوروپاتی) تقسیم شدند. پس از بی هوش کردن حیوانات، برای ایجاد نوروپاتی، جراحی CCI روی عصب سیاتیک انجام شد و سپس حیوانات در قفس های مجزا نگه داری شده و تا به هوش آمدن جهت جلوگیری از کاهش درجه حرارت بدن با حوله ای پوشانده شدند. آلودینیای مکانیکی و هایپرآلژزی حرارتی به ترتیب با استفاده از von Frey Filament و Plantar Test تعیین شد.
    یافته ها
    آستانه پاسخ به تحریک مکانیکی و حرارتی در گروه نوروپاتی (CCI) به طور معنی داری (05 /0>P) نسبت به گروه های شم و سالم پایین تر بود. ورزش متعاقب CCI موجب کاهش معنی دار (01 /0P<) آلودینیای مکانیکی نسبت به گروه CCI گردید. هم چنین آستانه عقب کشیدن پا در پاسخ به تحریک درد حرارتی در گروه ورزش پس از CCI افزایش معنی دار (05 /0P<) نسبت به گروه CCI نشان داد.
    نتیجه گیری
    فعالیت فیزیکی متعاقب درد نوروپاتی موجب کاهش درد ناشی از محرک مکانیکی و حرارتی می گردد
    کلید واژگان: انقباض, ورزش, پردردی, درد عصبی, موش های صحرایی
    Hossein Ali Safakhah, Atiye Bazargani, Ali Ghanbari
    Introduction
    Central and peripheral nerve injuries may lead to chronic neuropathic pain in addition to immobility in many injured persons. Exercise as a non-medical procedure has beneficial effects on the well being of individuals in normal and diseased state. Therefore, in the current study we aimed to measure the alleviating effect of physical exercise on neuropathic pain.
    Materials And Methods
    Male wistar rats weighting 200±20 gram were divided into 5 groups: Intact, sham, neuropathic, exercise before neuropathy, and exercise after neuropathy. After anesthesia, rats underwent chronic constriction injury (CCI) procedure to induce neuropathic injury on the left sciatic nerve. After surgery animals were transferred to individual cages and covered with a towel to prevent hypothermia until regaining consciousness. Mechanical allodynia and thermal hyperalgesia were detected using von Frey Filament and Plantar test, respectively.
    Results
    Mechanical and thermal withdrawal response thresholds were reduced significantly (P<0.05) in the CCI group than sham and intact groups. On the other hand, there was a significant increase in the mechanical (P<0.01) and thermal (P<0.05) allodynia withdrawal response thresholds in post neuropathic exercise groups than the CCI group.
    Conclusion
    Physical activity following certain models of neuropathic pain may lead to significant reduction in mechanical and thermal allonynia
    Keywords: Constriction, Exercise, Hyperalgesia, Neuralgia, Rats
  • مهدی شهریاری نور*، فرید عزیزی جلیلیان، حسینعلی صفاخواه
    سابقه و هدف
    کوجیک اسید، با ساختار شیمیایی 5-هیدروکسی-2-هیدروکسی متیل-&gamma- پیرون یک اسید آلی است که در طی فرآیند تخمیر هوازی با استفاده از سوبستراهای گوناگون، توسط انواع مختلفی از قارچ ها، به طور زیستی تولید می شود. در این مطالعه تولید و بهینه سازی کوجیک اسید توسط قارچ آسپرژیلوس ایزوله شده بومی با روش Response Surface پرداخته شد.
    مواد و روش ها
    در این تحقیق از روش تخمیر در کشت غوطه ور به منظور تولید کوجیک اسید توسط سویه جداسازی شده از جنس آسپرژیلوس به کار گرفته شد. بررسی اولیه با استفاده از طراحی Plackett-Burman از میان منابع مختلف نیتروژن مورد آزمایش شامل عصاره مخمر، پپتون، سولفات آمونیوم، کلرید آمونیوم و اوره و منابع مختلف کربن شامل فروکتوز، ساکاروز، گلوکز، لاکتوز، مالتوزدر تولید کوجیک اسید بررسی گردید.
    یافته ها
    بر اساس آزمایشات انجام شده، پپتون و گلوکز موثرترین فاکتور از نظر منابع کربن و نیتروژن در تولید کوجیک اسید مشاهده گردیدند (05/p<0). در مرحله بعدی بهینه سازی طی بررسی تاثیر فاکتورهای محیطی از قبیل دما و pH و هم چنین پپتون و گلوکز به عنوان منابع کربن و نیتروژن در تولید کوجیک اسید با به کارگیری روش Response Surface 4/34 گرم در لیتر حاصل شد.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج حاصله برای به دست آوردن حداکثر تولید کوجیک اسید باید میزان گلوکز 8/71%، پپتون 37/4%، دما 29/9 درجه سانتی گراد و 75/6=pH در نظر گرفت
    کلید واژگان: کوجیک اسید, بهینه سازی, آسپرژیلوس
    Mahdi Shahriarinour, Farid Azizi Jalilian, Hossein Ali Safakhah
    Introduction
    Kojic acid with the chemical structure of 5-hydroxy-2-hydroxymethyl-ˠ-Piron is an organic acid that is biologically produced through aerobic fermentation process by using various substrates and via the function of variety of fungi. This study was aimed to study the optimization of Kojic acid production by Locally Isolated Fungi Aspergillus sp., using ‘Response Surface Methodology’.
    Materials And Methods
    Kojic acid was produced by fermentation of isolated strain of genus Aspergillus in submerged culture medium. Initial investigation in Kojic acid production process was performed via Plackett-Burman method and by using different nitrogen sources such as yeast extract, peptone, ammonium sulfate, ammonium chloride, urea as well as different carbon sources, including fructose, sucrose, glucose, lactose and maltose.
    Results
    Based on our study, peptone and glucose were the most effective factors with carbon and nitrogen sources in production of kojic acid (P <0.05). The next step was production of 34.4g/L kojic acid by optimizing the effect of environmental factors such as temperature, pH, glucose and peptones, such as carbon and nitrogen sources, used in production of kojic acid and by employing ‘Response Surface Methodology’.
    Conclusion
    Based on the results of this study, the maximum production of kojic acid can be achieved by using glucose (% 8.71), peptone (37.4%), temperature (29.9 ° C) and adjusting pH to 6.75 in the production process.
    Keywords: Kojic Acid, Optimization, Aspergillus
  • علی قنبری، افسانه الیاسی، حسین علی صفاخواه*
    سابقه و هدف
    یکی از مهم ترین عوامل ایجاد زخم گوارشی ترشح زیاد اسید معده است. دوپامین و آگونیست های آن دارای نقش حفاظتی در معده می باشند. در این پژوهش نقش گیرنده های آدرنرژیک و D2 دوپامینرژیک در اثر بروموکریپتین بر ترشح تحریک شده ی اسید معده ناشی از هیستامین مورد ارزیابی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه از 93 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با وزن 180 تا 200 گرم استفاده شد. پس از بیهوشی با مخلوط کتامین و زایلازین، ورید ژوگولار جهت انفوزیون هیستامین و نای جهت تراکئوستومی و جلوگیری از خفه شدن حیوان در دسترس قرار گرفت. جهت ورود سالین فیزیولوژیک و خروج ترشحات معده به ترتیب یک کانولی پلی اتیلنی از طریق مری و یک لوله پلی اتیلنی از محل اتصال معده –دئودنوم درون معده قرار داده شد. به مدت 2 ساعت هر 10 دقیقه 2میلی لیتر سالین فیزیولوژیک از طریق لوله مروی وارد و از لوله معدی- دئودنومی خارج و pH محلول سنجیده، با استفاده از سود 0/1 نرمال تیتر و میزان اسید به صورت میکرواکی والان به ازای هر 10 دقیقه گزارش شد.
    یافته ها
    انفوزیون وریدی هیستامین به میزان 0.8 mg/100g/h منجر به افزایش معنی دار در ترشح اسید معده گردید که در دقیقه 30 شروع و تا پایان آزمایش ادامه یافت. استفاده از بروموکریپتین (آگونیست گیرنده های D2 دوپامین) mg/kg 8 قبل از انفوزیون وریدی هیستامین موجب کاهش معنی دار ترشح اسید ناشی از هیستامین گردید. همچنین تزریق دومپریدون (آنتاگونیست محیطی گیرنده های D2) و پروپرانولول (آنتاگونیست گیرنده های بتا آدرنرژیک) قبل از بروموکریپتین اثر تضعیفی بروموکریپتین بر ترشح اسید ناشی از هیستامین را بطور معنی داری تشدید کرد.
    نتیجه گیری
    اثر بروموکریپتین بر ترشح اسید ناشی از هیستامین احتمالا از طریق گیرنده های دوپامینی D2 و بتا آدرنرژیک اعمال نمی گردد.
    کلید واژگان: ترشح تحریک شده ی اسید, بروموکریپتین, هیستامین, گیرنده های آدرنرژیک, گیرنده های D2 دوپامینی
    Ali Ghanbari, Afsaneh Eliassi, Hossein Ali Safakhah*
    Introduction
    Gastric acid secretion is one of the most important causes of peptic ulcer. Dopamine and its agonists have a protective role in the stomach. In the present study the role of α1 and β adrenoceptors and dopamine D2 receptors in the effects of bromocriptine on histamine-induced gastric acid secretion were evaluated.
    Materials And Methods
    93 Male Wistar rats weighing between 180-220 g were used. After the induction of anesthesia with ketamine/xylazine, for histamine infusion and tracheostomy, jugular vein and trachea were exposed respectively. For injecting physiologic saline and removing gastric secretion a polyethylene tube and a cannula was inserted into the stomach through esophagus and pyloroduodenal junction respectively. Every 10 minute 2 milliliter Physiologic saline was introduced and removed through esophagial and pyloro duodenal tube respectively during 2 hour period of experiment. pH of removed solution was detected, using 0.1 N NaOH was titrated and then acid content was reported as µEq/10 minute.
    Results
    Gastric acid secretion was increased significantly 30 minute after histamine (0.8 mg/100g/h) infusion and remained high throughout experimental period. Administration of bromocriptine as a dopamine D2 receptor agonist (8 mg/kg) before histamine infusion significantly decreased stimulated gastric acid secretion. Domperidone (peripheral D2 receptor antagonist) and or propranolol (β adrenoceptor antagonist) injection before bromocriptine prominently augmented effect of bromocriptine on histamine-stimulated gastric acid secretion.
    Conclusion
    It is possible that effect of bromocriptine on histamine-stimulated gastric acid secretion does not mediated via D2 dopaminergic and β adrenergic receptors
    Keywords: Gastric acid secretion, Bromocriptine, Histamine, Adrenoceptors, D2 receptors
  • غلامعلی حمیدی، هما مناهجی، محمود سلامی زواره، حسینعلی صفاخواه، سید محمد نوربخش
    سابقه و هدف
    آسیب عصبی یکی از مهمترین عوامل ایجادکننده دردهای نوروپاتیک میباشد که با علایمی مثل درد خود بخودی، آلودینیا و هایپرآلژزیا همراه است. با توجه بر اینکه مکانسیمهای زمینه ساز دردهای نوروپاتیک کاملا شناخته شده نیستند، تحقیقات وسیعی در این خصوص در حال انجام است. لذا این مطالعه به منظور مقایسه پاسخهای رفتاری مدل های درد نوروپاتی CCI و SNIبا گروه شاهد انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    این تحقیق به روش تجربی انجام و از موش های صحرایی نر بالغ نژاد Dawley Sprague در محدوده وزنی 230 تا 280 گرم استفاده گردید. حیوانات بصورت تصادفی به 4 گروه 8 تایی تقسیم شدند و بر اساس وزن بدن به وسیله پنتوباربیتال سدیم با دوز 50mg/kg و به صورت تزریق درون صفاقی بیهوش شدند. آنگاه عمل جراحی بر اساس مدلهای CCI و SNI و گروه شاهد روی حیوانات صورت گرفت. سپس پاسخهای رفتاری حیوانات نسبت به محرکهای غیردردناک حرارتی (تست حباب استن) و مکانیکی (تست Von Frey) و محرکهای دردناک حرارتی (تست Radiant Heat) و مکانیکی (تست Pin Prick) طی روزهای صفر(قبل از عمل جراحی) و 3، 7، 14، 21 و 28 بعد از عمل جراحی بررسی و از آنالیز آماری ANOVA تکراری جهت مقایسه نتایج حاصل از تستهای رفتاری استفاده گردید.
    یافته ها
    پاسخهای رفتاری گروه های CCI و SNI در مقایسه با گروه شاهد نسبت به تحریکات مکانیکی و حرارتی غیردردناک افزایش معنی داری داشت که نشان دهنده آلودینیای حرارتی و مکانیکی بود. همچنین حساسیت به محرکهای مکانیکی و حرارتی آسیب رسان در گروه های CCI و SNI نسبت به گروه شاهد افزایش معنی داری نشان داد که حاکی از هایپرآلژزیای حرارتی و مکانیکی بود. بعلاوه، حیوانات گروه SNI در مقایسه با گروه CCI آلودینیای مکانیکی را در روز سوم با دامنه بالاتری نشان دادند (p<0.05). اما حیوانات گروه CCI در مقایسه با گروه SNI آلودینیای حرارتی را در روز هفتم شدیدتر نشان دادند (P<0.05).
    نتیجه گیری
    حیوانات در مدلهای درد نوروپاتی SNI و CCIحساسیت شدیدی به محرکهای حرارتی و مکانیکی غیر دردناک (پدیده آلودینیا) و محرکهای حرارتی و مکانیکی دردناک (پدیده هایپرآلژزیا) نشان دادند، بطوری که پدیده آلودینیای مکانیکی در حیوانات گروه SNI برجسته تر از حیوانات گروه CCI بود.
    کلید واژگان: درد نوروپاتی, موش صحرایی نر بالغ, آلودینیا, هایپر آلژزیا, SNI, CCI
    Gholam Ali Hamidi *, Homa Manaheji, Mahmoud Salami, Hossein Ali Safakhah, Sayed Mohammad Noorbakhsh
    Background
    Neuropathic pain syndromes are changes resulted from damage to neuronal pathways which is characterized by spontaneous burning pain with accompanying allodynia and hyperalgesia. The mechanisms underlying neuropathic pain are poorly understood. The present study explores behavioral characteristics of the neuropathic pain models chronic constriction injury (CCI) and spared nerve injury (SNI).
    Materials And Methods
    Experiments were performed on four groups (n= 8) of male Sprague-Dawley rats (230-280 g). Anesthesia was initially induced with sodium pentobarbital (i.p.) at a dose of 50 mg/kg. The CCI model was made by loose ligation of the sciatic nerve. Also a lesion of two of three terminal branches of the sciatic nerve leads to a SNI model. The animals were tested for behavioral responses cold-and mechano-allodynia and heat-and mechano-hyperalgesia. The cold and mechanical stimulations in the cold- and mechano-allodynia phenomena were applied through acetone and von Frey filament respectively. Pin-prick and radiant heat were applied as thermal and mechanical stimulations in the heat- and mechano-hyperalgesia respectively. Behavioral tests were conducted on the animals prior to surgery (the day 0), and 3, 7, 14, 21 and 28 days post-operation.
    Results
    Our results indicate that, in comparison to the controlled group, the rats in both SNI and CCI groups reveal an obvious difference in behavioral responses. Although the SNI, compared to the CCI group were more sensitive to mechano-allodynia shortly after surgery (p<0.5) however, both groups share a similar pattern of behavior. In the heat-hyperalgesia testing, again, the animals in the CCI and SNI groups behaved differently than those in the controlled group, but no variation was evident among the test groups, themselves.
    Conclusion
    These findings clearly show that the two neuropathic models produce abnormal pain-related disorders in the rats. A major feature of the SNI model was the very marked hypersensitivity to normally innocuous mechanical stimuli.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال