به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب jafar garhami

  • توحید شیرعلیپور، هدی سادات محسنی سهی*، جعفر قهرمانی
    هدف
    یکی از ویژگی های بارز دانشگاه های موفق امروزی برخورداری از ویژگی های کارآفرینی است که خلاء موجود در این زمینه در نظام آموزش عالی ایران کاملا محسوس و ملموس است. دانشگاه های کشور در حال حاضر با مشکلات عدیده ای همچون عدم اشتغال دانش آموختگان، فرار مغزها، مهارت آموزی کم دانشجویان، بی انگیزه شدن دانشجویان، افزایش کمی دانشجو بدون توجه به کیفیت، و تعامل ضعیف بین صنعت و دانشگاه مواجه هستند، که می توان ریشه این مسائل را در پایین بودن میزان سرمایه گذاری و عدم توجه به ابعاد مختلف کارآفرینی، تمرکز بر آموختن دانش نظری به جای دانش علمی،کاربردی، عدم توجه به خلاقیت و توان ابتکاری یادگیرندگان جستجو کرد. نگاهی به سیاست های کلان کشور نیز نشان می دهد که مسئله کارآفرینی در نظام های آموزشی، همواره به عنوان یک دغدغه مورد توجه بوده است، اما در عمل شاهد کم توجهی دانشگاه ها به این مسئله بوده ایم. لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی عناصر مدل کارآفرینی آموزشی در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی ایران و ارائه یک مدل مفهومی انجام شده است.
    روش
    پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی، از نظر داده ها، کیفی بر مبنای نظریه داده بنیاد نظام مند، و از نظر نحوه اجرا، اکتشافی بر مبنای رویکرد استقرایی می باشد. جامعه آماری متشکل از کارآفرینان آموزشی، سیاست گذاران کارآفرینی آموزشی و اساتید حوزه کارآفرینی از7 دانشگاه برتر کشور (دانشگاه های تربیت مدرس، تهران، صنعتی شریف، شهید بهشتی، فردوسی مشهد، صنعتی امیرکبیر، اهواز) بودند. به منظور انتخاب نمونه، از رویکرد آگاهانه هدفمند استفاده گردید و به شیوه گلوله برفی اقدام به نمونه گیری شد. انجام مصاحبه براساس مفاد شیوه نامه به مدت 30 تا 60 دقیقه انجام شد. نمونه گیری تا حد اشباع نظری انجام شده و نهایتا با 15 نفر مصاحبه صورت گرفت. برای جمع آوی داده ها از روش کتابخانه ای (سندکاوی) و روش میدانی (مصاحبه) استفاده شد. به منظور تعیین اعتبار یافته ها از سه روش کثرت گرایی شامل بازآزمون روش انجام کار، آزمون قابلیت اطمینان بین کدگذاران و استفاده از مصاحبه شوندگان جدید، برای آزمون قابلیت اطمینان مدل استفاده شد. در نهایت برای تحلیل داده ها از فن کدگذاری نظری طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد.
    یافته ها
    مدل کارآفرینی آموزشی در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی ایران دارای 108 مقوله فرعی (مفهوم) و 17 مقوله اصلی می باشد که مقوله محوری مدل، کارآفرینی آموزشی در دانشگاه های ایران است. عوامل زمینه ساز شامل آموزش، اعضای هیات علمی و فرهنگ سازی؛ عوامل علی شامل ویژگی های فردی، حمایت دولت و ساختار اقتصادی؛ عوامل مداخله گر شامل نظام آموزش عالی و کاربرد فناوری های نوین؛ راهبردها شامل بازتعریف رشته آموزش در دانشگاه، تجاری سازی آموزش، رهبری و مشاوره کارآفرینانه و سیاست گذاری پرورش دانشجو، و نهایتا پیامدها شامل رشد و توسعه کشور، تحقق اهداف نظام آموزش عالی، رفاه اجتماعی، وپویایی اجتماعی بودند.
    نتیجه گیری
    نتایج بدست آمده بیانگر آن است که برای کارآفرینی آموزشی در دانشگاه ها، بایستی با یک دید کلان به موضوع نگریست و کل مدل بدست آمده را مدنظر داشت. نمی توان انتظار داشت کارآفرینی در دانشجویان افزایش یابد، ولی همه جنبه های بدست آمده را مورد مداقه قرار نداد. برخی عوامل تشکیل دهنده مدل مناسب کارآفرینی آموزشی در دانشگاه ها، زمینه ساز حادث شدن کارآفرینی آموزشی هستند، برخی بوجود آورنده آن بوده، و در این بین عواملی نیز مخل هستند، برای تحقق این موضوع باید راهبردهای اساسی شناسایی و پیاده سازی شوند تا نهایتا با توجه به عوامل مختلف و اجرای راهبردها، پیامدها و نتایج مثبت کارآفرینی آموزشی بدست آید.
    کلید واژگان: الگوی نظام مند, کارآفرینی آموزشی, نظریه داده بنیاد, دانشگاه ها, موسسات آموزش عالی ایران, رشته آموزش}
    Touhid Shiralipoor, Hoda Sadat Mohseni Sohi *, Jafar Garhami
    Purpose
    One of the distinctive features of successful universities today is their entrepreneurial characteristics, and the absence of this in Iran's higher education system is quite noticeable and tangible. Currently, the universities in the country are facing numerous challenges, including graduate unemployment, brain drain, inadequate student skill training, student demotivation, a quantitative increase in students without a corresponding increase in quality, and limited interaction between the industry and the university. The root of these issues can be attributed to the low level of investment and insufficient focus on various dimensions of entrepreneurship. There is also a tendency to prioritize theoretical knowledge over scientific and practical knowledge, and a lack of emphasis on fostering creativity and innovative abilities in learners. A review of the country's macro policies also reveals that the incorporation of entrepreneurship into educational systems has long been a concern. However, in practice, we have observed a lack of emphasis on this issue by universities. Therefore, the present research was conducted to identify the elements of the educational entrepreneurship model in universities and higher education institutions in Iran and to present a conceptual model.
    Method
    The current research is applied in terms of its purpose. In terms of data, it is qualitative and based on systematic database theory. In terms of implementation, it is exploratory and based on an inductive approach. The statistical population consists of educational entrepreneurs, educational entrepreneurship policy makers, and entrepreneurship professors from 8 top universities in the country: Tehran University, Tarbiat Modares University, Sharif University, Amir Kabir University of Technology, Shahid Chamran University of Ahvaz, Isfahan University of Technology, Shahid Beheshti University, and Kerman University of Art. In order to select the sample, a purposeful and conscious approach was used, and sampling was done using the snowball method. The interview was conducted in accordance with the guidelines for 30 to 60 minutes. Sampling was conducted until theoretical saturation was reached, and ultimately, 15 people were interviewed. To collect data, the library method (scanning) and the field method (interview) were used. To assess the validity of the findings, three pluralistic methods were employed to test the reliability of the model. These methods included retesting the work process, conducting a reliability test among the coders, and interviewing new participants. Finally, for data analysis, the theoretical coding technique was used in three stages: open coding, central coding, and selective coding.
    Findings
    The results obtained indicate that a macro view is necessary for educational entrepreneurship in universities, considering the entire model. It cannot be expected that student entrepreneurship will increase if not all aspects are studied. Several factors contribute to the development of an effective model of educational entrepreneurship in universities. Some factors serve as the foundation for educational entrepreneurship, while others act as catalysts for its emergence. Additionally, there are factors that impede its progress. In order to address this issue, it is essential to identify and implement basic strategies. By considering various factors and implementing these strategies, positive outcomes and results in educational entrepreneurship can be achieved.
    Keywords: Systematic Model, Educational Entrepreneurship, Data Base Theory, Universities, Higher Education Institutions in Iran, Education}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال