به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

javad afshari

  • فاطمه افشاری، جواد افشاری
    زمینه و هدف

    یکی از مهم ترین عوامل تاثیرگذار در زندگی جوامع امروز رسانه های تصویری است که علاوه بر وجود تاثیرات مثبت در کاهش آسیب های اجتماعی، نقشی منفی در زمینه سازی و ایجاد انحرافات و جرایم دارند و یکی از اقشار آسیب پذیر در این زمینه کودکان و نوجوانان هستند. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر رسانه های تصویری در بروز انحرافات و جرایم میان کودکان و نوجوانان و بحث پیرامون طرق پیشگیری از آن انجام گردید.

    روش

    مطالعه حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع اسنادی (کتابخانه ای) به انجام رسیده است.

    یافته‌ها: 

    رسانه های تصویری با عادت دادن مخاطب به حوادث، حساسیت زدایی و بی قیدی و... زمینه یادگیری خشونت از رسانه را فراهم می آورند. افراد دارای سنین کمتر، به مراتب بیشتر تحت تاثیر رسانه قرار می گیرند و این به دلیل واقع انگاری، توانایی شناختی ناقص آن ها و عدم توانایی ارتباط دادن صحنه های برنامه به نتیجه نهایی است. با گسترش رسانه های جهانی و خارج از کنترل دولت ها مانند ماهواره و اینترنت و ارایه الگوهای نامناسب، آموزش های منفی، پخش برنامه های بدون هدف، عدم توجه به سن مخاطبان و نشان ندادن نتایج اعمال، نقش رسانه های مذکور در گسترش جرایم و انحرافاتی مانند بروز خشونت، فرار از خانه و روابط جنسی آزاد و اعتیاد جنسی به ویژه در جوانان و نوجوانان غیرقابل انکار است.

    نتیجه‌گیری:

     با توجه به قابلیت تاثیرگذاری سوء رسانه های تصویری برای کودکان و نوجوانان از حیث تمهید زمینه های انحراف و ارتکاب جرم، لازم است دولت، مردم، خانواده و رسانه با استفاده از فرهنگ سازی، آموزش و نظارت، تلاشی همگانی برای مقابله با محتوای نامناسب و جایگزین سازی آن با برنامه ها و تفریحات سالم داشته باشند.

    کلید واژگان: رسانه های تصویری, کودکان و نوجوانان, خشونت, فرار از خانه, اعتیاد جنسی
    Fatemeh Afshari, javad afshari
    Background and Aim

    One of the most important influencing factors in the lives of today's societies is visual media, which, in addition to having positive effects in reducing social harms, have a negative role in creating deviations and crimes and one of the vulnerable groups in this field are children and teenagers. This study was conducted with the aim of investigating the impact of visual media on the occurrence of deviations and crimes among children and teenagers and discussing ways to prevent it.

    Method

    The present study was conducted using descriptive-analytical method and using documentary (library) resoureces.

    Results

    Visual media, by getting the audience used to the events, desensitization and inattention, etc., provide the basis for learning violence from the media. Younger people are much more influenced by the media, and this is due to their realism, their incomplete cognitive ability, and their inability to relate the scenes of the program to the final result. With the development of global media outside the control of governments, such as satellites and the Internet, and providing inappropriate models, negative training, airing programs with no purpose, not paying attention to the age of the audience, and not showing the results of actions, the role of the mentioned media in the spread of crimes and deviations such as violence, running away from home, free sexual relations, and sexual addiction are undeniable, especially among young people.

    Conclusion

    Due to the negative impact of visual media on children and teenagers in terms of creating grounds for deviance and committing crimes, it is necessary for the government, people, family and mass media to make a joint effort to deal with the content of inappropriate and replace it with healthy programs and entertainment.

    Keywords: Visual media, Children, Teenagers, Violence, Running away from home, Sexual addiction
  • ابراهیم رجبی تاج امیر *، جواد افشاری
    زمینه و هدف

     کاهش موفقیت و کارایی ابزارهای سنتی پلیس در پیشگیری از جرم و بزهکاری باعث افزایش پدیده مجرمانه و ظهور شکل های نوین بزهکاری در جامعه شده است. که این امر مستلزم مشارکت هرچه وسیع تر تشکل های مردمی و نهادهای غیردولتی و دولتی با پلیس در پیشگیری از جرم می باشد. لذا هدف از این تحقیق شناسایی نقش پیشگیرانه پلیس در سیاست جنایی مشارکتی است.

    روش

     این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت داده ها و شیوه اجرا، از نوع پژوهش های کیفی است. مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل خبرگان و کارکنان کلانتری های سطح شهر تهران می‌باشند؛  نمونه گیری به شیوه هدفمند و به روش گلوله برفی تا حد اشباع نظری است که در این پژوهش تعداد 11 نفر می باشد.ابزار مورد استفاده جهت گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته که برای روایی تحقیق از روش‌های بازبینی توسط همکاران و بررسی توسط مشارکت کنندگان استفاده شد. همچنین جهت پایایی از پایایی باز آزمون استفاده، که پایایی محاسبه شده برابر 93٪ است.برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون به صورت کد‌کذاری سه مرحله ای داده‌ها استفاده شده است.

    یافته ها

     بر اساس مصاحبه های صورت گرفته پیرامون نقش پیشگیرانه پلیس در سیاست جنایی مشارکتی در پژوهش حاضر تعداد286 مقوله شناسایی و منجر به تدوین تعداد 11 مفهوم شد که عبارتند از: مشارکت سازمان ها و ادارات دولتی، مشارکت سازمان های مردم نهاد، مشارکت اقشار مردم، مشارکت از طریق پیشگیری محله محور، آموزش عمومی، مشارکت در پیشگیری از جرایم سایبری، مشارکت از طریق افزایش آگاهی و تعامل، برگزاری جلسات با معتمدین، برون سپاری وظایف، مشارکت نهادهای علمی، فرهنگی واجتماعی، صلح و سازش از طریق عدالت ترمیمی.

    نتیجه گیری

     در شرایط کنونی جامعه، پلیس زمانی می تواند در عرصه تامین نظم و امنیت موفق باشد که از پتانسیل مردمی به عنوان یک سرمایه ملی و اجتماعی در مقوله سیاست جنایی مشارکتی پلیسی به نحو صحیح استفاده نماید که این مشارکت جامعه مدنی مستلزم مشارکتی فعال، هدفمند و سنجیده وفق برنامه های پیشگیری از جرم می باشد.

    کلید واژگان: پلیس, پیشگیری, جرم, سیاست جنایی مشارکتی
    ebrahim rajabi *, Javad Afshari
  • Javad Afshari *, Mohammad Haghpanahi, Reza Kalantarinejad, Abel Rouboa
    Traumatic brain injury (TBI) is one of the most important causes of death and disability. The objective of this study is to develop new head injury criteria which can predict the greatest principal strain and shear stress in the brain considering the impact directions and magnitudes. So, 150 head impact simulations were performed for 3 magnitudes and 50 directions of impact using head finite element model (FEM). Simulations were performed in order to assess the strain and shear stress created in the brain tissues due to different impact directions and magnitudes. Next, new head injury criteria were developed through performing statistical analysis. The simulation results showed that TBI risks in the sagittal and frontal planes were higher than those with impacts in transverse plane. Furthermore, new brain injury indices were developed to predict maximum principal strain and shear stress in the brain, which had correlation coefficients of 0.85 and 0.89 with head FEM responses, respectively. However, finding of present research showed the effects of impact directions on TBI risks. They also demonstrate that impact magnitude, direction, and duration should be used to develop a brain injury index.
    Keywords: Brain injury, Computational modeling, Finite Element Method, Injury Criteria, Safety
  • محمدصادق سرگلزایی*، جواد افشاری، جاسماللهیاری، ناصر شیرانی، جواد جعفری
    مقدمه و هدف
    دیابت یکی از مشکلات جدی در حیطه سلامت می باشد که از آن به عنوان مرگ خاموش نامبرده می شود. از راه های موثر در جهت ارزیابی بیماران دیابتی بررسی سطح انجام رفتارهای خودمراقبتی می باشد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین رفتارهای خودمراقبتی و عوامل موثر بر آن انجام گردید.
    مواد و روش ها
    مطالعه حاضر از نوع توصیفی _ تحلیلی است. که 80 نفر از بیماران مراجعه کننده به کلینیک دیابت بیمارستان رازی سراوان به صورت سرشماری انتخاب و داده ها با استفاده از پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه خلاصه رفتارهای خودمراقبتی جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار23 SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. و برای سنجش ارتباط بین متغیرهای مستقل و وضیعت خودمراقبتی از آزمون های آماری توصیفی، تی مستقل و آزمون ANOVA استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین و انحراف کل نمره رفتارهای خودمراقبتی 12/03± 37/87بود. 62/5 درصد افراد دارای وضعیت خودمراقبتی نیمه مطلوب، 32/5درصد افراد دارای وضعیت خودمراقبتی نامطلوب و 3/8 درصد افراد دارای وضعیت خودمراقبتی مطلوب بودند. تجزیه و تحلیل ارتباط بین نمره خودمراقبتی و اطلاعات دموگرافیک ارتباط معناداری بین وضعیت تحصیلی و شغلی بیماران با نمره خودمراقبتی بیماران نشان داد (p≤0/05).
    نتیجه گیری
    براساس نتایج مطالعه حاضر اکثریت بیماران از نظر رفتارهای خودمراقبتی در وضعیت متوسطی قرار دارند و با توجه به اهمیت رفتارهای خودمراقبتی در کنترل و کاهش عوارض ناشی از بیماری، گنجاندن برنامه های آموزش در جهت ارتقاء سطح دانش و آگاهی بیماران در هرچه بهتر شدن وضعیت رفتارهای خودمراقبتی توصیه می گردد.
    کلید واژگان: خودمراقبتی, دیابت نوع دو, بیماران دیابتی
    Javad Afshari, Javad Jafari, Mohammad Sadegh Sargolzaei *, Nasser Shirani, Jasem Allahyari
    Introduction
    Diabetes as one of the serious problems in the health system is known as the silent death. An effective way to examine patients with diabetes is to evaluate self-care behaviors. Therefore, the present study aimed to investigate self-care behaviors and related factors in diabetic patients referring to the diabetes clinic in Saravan, Iran, in 2017.
    Materials and Methods
    The population of this descriptive analytic study consisted of 80 patients with diabetes type 2 referring to the diabetes clinic in Saravan selected by census method. Data were collected through demographic form and self-care behavior questionnaire. Data analysis was performed in SPSS (version 23) using descriptive statistics, independent t-test, and ANOVA.
    Result
    self-care mean and standard deviation were 37.87±12.03, respectively. The findings showed that patients had low, moderate, and high levels of self-care behaviors (i.e. 62.5%, 32.5%, and 3.8%, respectively). Variables, such as levels of education and job status, correlated directly with self-care behaviors (P<0/05).
    Conclusion
    The findings showed that the majority of patients indicated a moderate level of self-care. Therefore, it is suggested to improve self-care behavior by offering educational programs to raise the patients’ consciences regarding the importance of self-care behavior in controlling and alleviating the complication of diabetes
    Keywords: Self-care, Diabetes, Patients with diabetes type II
  • بهروز عبدلی، منصور احمدی، الهام عظیم زاده، جواد افشاری
    رسیدن به موفقیت برای همه ورزشکاران خوشایند و لذت بخش است، اما برخی افراد با قرار گرفتن در موقعیت های جدید، دچار اضطراب می شوند و ترس از آنچه در آینده به سراغشان می آید، مانند سدی در مقابل پیشرفت هایشان خواهد بود. ترس از شکست، موقعیتی است که استرس به همراه دارد و سازگاری با استرس، مهم ترین جزء در انتخاب موثر است. بنابراین، هدف از این پژوهش بررسی روایی و پایایی پرسشنامه ارزیابی شکست در عملکرد بود. به این منظور 203 دانشجوی ورزشکار (93 زن و 110 مرد) با میانگین سنی 19 تا 23 سال و سابقه فعالیت ورزشی 4/4 ±70/7، پرسشنامه ارزیابی شکست در عملکرد را تکمیل کردند. از تحلیل عاملی تاییدی برای آزمون روایی سازه پرسشنامه، ضریب آلفای کرونباخ برای آزمون همسانی درونی سوالات هر عامل و ضریب همبستگی پیرسون برای بررسی همبستگی بین عوامل استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی، پنج عامل ترس از کاهش عزت نفس خود (4 سوال)، ترس از داشتن آینده ای نامعلوم (4 سوال)، ترس از ناراحت شدن افراد مهم (5 سوال)، ترس از تجربه شرم و خجالت (7 سوال) و ترس از دست دادن علاقه افراد مهم (5 سوال) را در پرسشنامه ارزیابی شکست در عملکرد تایید کرد. تحلیل همبستگی ها نشان داد که تمام این عوامل همبستگی قابل قبولی با ترس از شکست دارند. نتایج آزمون الفای کرونباخ نشان دهنده همسانی درونی قابل قبول سوالات هر خرده مقیاس بود.
    کلید واژگان: عملکرد ورزشی, پایایی, ترس از شکست, روایی
    Behrouz Abdoli, Nasour Ahmadi, Elham Azimzadeh, Javad Afshari
    Success is satisfactory for any athlete. However، some athletes will face anxiety n novel circumstances and fear of future will prevent them from improving. Fear f failure is accompanied with stress and adaptation to stress is the most important issue for an ffective decision. The aim of this study was to examine validity and eliability of performance failure appraisal inventory (PFAI). For this purpose، 03 athlete university students (93 women and 110 men who aged between 19 and 3 with the physical activity record 7. 70±4. 4) completed PFAI. Confirmatory factor analysis was sed to examine construct validity، Cronbach’s alpha coefficient to examine internal consistency of he items of each factor، and Pearson correlation coefficient to examine inter-factor reliability. esults of confirmatory actor analysis confirmed five factors in PFAI: fear of devaluing one’s self-esteem (4 items)، fear f uncertain future (4 items)، fear of upsetting important individuals (5 items)، fear of experiencing hame and embarrassment (7 items) and fear of losing important individuals’ interest (5 items). orrelation analysis showed an acceptable correlation between all of these factors and fear of ailure. The results of Cronbach’s alpha coefficient showed acceptable internal consistency of items of each subscale.
    Keywords: Sport Performance, Reliability, Fear of Failure, Validity
  • محمود شیخ، جواد افشاری
    هدف از این تحقیق، بررسی تفاوت سبک های مقابله با استرس در دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار با سطح عزت نفس بالا و پایین بود. به این منظور، 465 دانشجو (18 زن و 347 مرد) با میانگین سنی 20‎/3 58‎/23 سال به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس با استفاده از پرسشنامه های سبک های مقابله (دادستان و همکاران، 1384) و عزت نفس (رونبرگ، 1987) متغیرهای سبک های مقابله و عزت نفس ارزیابی شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و مدل آماری تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد تفاوت معناداری بین وضعیت ورزش در استفاده از سبک های مقابله وجود دارد. همچنین تفاوت معناداری بین سطوح عزت نفس در استفاده از سبک های مقابله مشاهده شد. به علاوه تعامل وضعیت ورزش و عزت نفس در استفاده از این سبک ها معنادار بود. کمترین تا بیشترین استفاده از سبک مقابله فعال به ترتیب مربوط به غیرورزشکاران با عزت نفس پایین، غیرورزشکاران با عزت نفس بالا، ورزشکاران با عزت نفس پایین و ورزشکاران با عزت نفس بالا بود. سطح فعالیت بدنی و سطح عزت نفس افراد در سبک های مقابله نامنعطف کنش متقابل دارد. غیرورزشکاران در استفاده از این سبک تفاوت زیادی ندارند، بیشترین استفاده از سبک نامنعطف به ترتیب به ورزشکاران با عزت نفس بالا و ورزشکاران با عزت نفس پایین مربوط است. یافته ها باتوجه به ارتباط متغیرهای مورد بررسی مورد بحث قرار گرفته است
    کلید واژگان: ورزشکار, عزت نفس, سبک های مقابله
    Mahmood Sheikh, Javad Afshari
    The aim of this study was to investigate differences in stress coping styles between athletic and non-athletic students with high and low self-esteem. For this purpose, 465 students (118 females and 347 males, mean age 23.58+3.20 years) were selected by available sampling method. The questionnaire of coping styles (Dadsetan et al. 1384) and self-esteem (Rosenberg, 1987) were used to evaluate the variables of coping styles and self-esteem. The collected data were analyzed through descriptive statistics and MANOVA statistical models. The findings showed a significant difference in sport condition among coping styles. Also, a significant difference existed in self-esteem levels among coping styles. There was a significant interaction between sport condition and self-esteem in these coping styles. The findings showed that non-athletes with low self-esteem, non-athletes with high self-esteem, athletes with low self-esteem and athletes with high self-esteem respectively used lowest to highest level of active coping style. There was an interaction between physical activity level and self-esteem level in inflexible coping styles. Non-athletes used this coping style almost to the same extent. Athletes with high self-esteem and athletes with low self-esteem respectively used this coping style more than other groups.
    Keywords: self, esteem, Coping styles, athlete
  • Navid Hadadi, Fazlolahe Bagherzadeh, Javad Afshari, Rohollah Ghasemi
    This study was an attempt to provide a conceptual model for indentifying the main dimensions of “sport participation of adults with cerebral paralysis (CP)” and also to assess the importance of any of the identified factors. Therefore, first, considering the previous studies and the views of experts in this area, 15 influential variables were identified as affecting sport participation of adults with cerebral paralysis. Questionnaires were distributed to adults with cerebral paralysis for collecting the related data. Factor analysis was used to categorize these factors in the framework of main factors. For prioritizing the variables, another questionnaire including paired comparison tables was developed and the resulting data from this questionnaire were analyzed using GAHP approach to rank or prioritize the identified variables affecting sport participation of adults with cerebral palsy. The findings of this study provided a guideline for the authorities, coaches and teachers giving them a better understanding of the factors affecting the sport participation of adults with cerebral paralysis and the level of importance of any of these factors.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال