به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

javad gholamrezaei

  • جواد غلامرضائی*، زینب سلطانی، علی رجب زاده
    تحلیل کارکردهای عقل در اخلاق اسلامی و رویکرد فقه اخلاقی این علم سبب رشد و تعالی اخلاق اسلامی می‎گردد. کارکردهای عقل در علم اخلاق اسلامی گاهی به نحو ابزاری است که در منابع نقلی کاربرد دارد و گاهی نیز به نحو مستقل است که از حکم عقل مستقل برای بهره مندی در احکام و مباحث کلان علم اخلاق استفاده می‎شود. توجه به این نوع از کارکردهای عقل زمینه عمق بخشی به مفاهیم و گزاره‎های اخلاقی را فراهم خواهد کرد. هدف پژوهش پیش رو ضرورت نحوه به کارگیری عقل در اخلاق اسلامی به نحو مستقل است. برای رسیدن به این هدف از روش توصیفی تحلیلی بهره گرفته شده است. به همین جهت به تحلیل نقش های مختلف عقل مستقل در تعیین احکام اخلاقی و همچنین به نقش عقل مستقل در مسائل کلان اخلاق و تنسیق آن اشاره شده و نمونه هایی از به کارگیری آن نیز در علم اخلاق اسلامی ارائه شده است که برخی از نتایج کارکرد عقل مستقل در اخلاق اسلامی بدین شرح است: کشف علل و حکم احکام اخلاقی، کشف قواعد عام اخلاقی به منظور کشف احکام موارد جزئی، تحلیل موضوعات احکام اخلاقی و تشخیص مصادیق موضوعات اخلاقی، مشارکت در تنسیق علم اخلاق،تعیین حکم اخلاقی در موارد خلاء حکم.
    کلید واژگان: عقل, اخلاق, عقل‎مستقل, حکم اخلاقی, تنسیق اخلاق
    Javad Gholamrezaei *, Zainab Soltani, Ali Rajabzadeh
    There are different approaches in Islamic ethics, one of which deals with the ethics of narrations (of hadiths); the latter itself follows two approaches: narrating moral hadiths and the jurisprudence of ethics. The jurisprudence of ethics uses the methodology of inferencing to discuss analyze and the problems and basics of ethical concepts and propositions. The presence of reason in jurisprudence and ethics takes place in two forms: instrumental (reason as a means of argument) and sourceful (reason as the source of argument); the instrumental reason deals with the analysis of moral narrative (hadith) texts, and the sourceful reason is considered as a source on par with narration in the jurisprudence of ethics. The precise explanation of the presence of this reason and its functions in the jurisprudence of ethics is one of the essential issues of this discipline which the present study has investigated, using a descriptive-analytical method of research. The results indicate that the sourceful reason in the jurisprudence of ethics is mostly about the basics and generalities of ethics as well as about sub-issues. The author explains the way in which the sourceful reason is used in the jurisprudence of ethics to the researchers of this field; in addition to explaining the functions of this reason, examples of its use in the jurisprudence of ethics are presented. Some functions of the sourceful reason in the jurisprudence of ethics are as follows: perception of moral principles and generalities, correcting errors caused by misunderstanding of ethical knowledge, stating the branches and examples of ethical rules, determining rules in the absence of moral texts, coordinating and regulating jurisprudence and ethics.
    Keywords: Intellect, Morality, Rationality, Moral Ruling, Jurisprudence, Ethics
  • جواد غلامرضائی، زینب سلطانی*

    بحث از فطرت و مقتضیات آن به عنوان ویژگی مشترک میان همه انسان ها از اهمیت به خصوصی برخوردار است. اثبات وجود خداوند بر مبنای فطرت همواره یکی از دغدغه های چالش برانگیز اندیشمندان در طول تاریخ بوده است. تحقیق پیش‎رو به بازشناسایی نقش فطرت در اثبات وجود خداوند بر اساس نظام فکری دکارت و شاه آبادی با روش تحلیلی- تطبیقی پرداخته است. با بررسی نظام فکری هر دو اندیشمند، نوعی قرابت میان بیانات ایشان مشاهده می گردد که امکان بررسی تطبیقی را فراهم می‎سازد. در این راستا پس از بیان وجوه اشتراک و افتراق نظرات هر دو اندیشمند، به تطبیق دو دیدگاه پرداخته شده است که برخی از یافته‎ها و نتایج آن بدین شرح است: اعتقاد به معارف فطری، دوگانه انگاری حقیقت انسان، صحه بر تفاوت میان فطرت و طبیعت ازجمله وجوه اشتراک و داعیه جدایی عقل و ایمان، اختلاف در مبانی معرفت شناسی و هستی شناسی، از اهم وجوه افتراق نظرات این دو اندیشمند می باشد. با تطبیق وجوه اشتراک و افتراق، می‎توان گفت در نظر دکارت فطریات اموری هستند که متعلق شناخت حقیقی قرار می گیرند. مفهوم خدا ازجمله این مفاهیم است که قوه عقل به نحو فطری بر آن واقف است. در مقابل، شاه آبادی فطرت را شاکله وجودی انسان دانسته و لذا علاوه بر تاکید بر مبانی معرفت شناسی که دکارت به آن پرداخته، مبانی هستی شناسی را نیز موردتوجه قرار داده است. ازاین رو بسیاری از معضلات فلسفه دکارت در نظام فکری شاه آبادی مشاهده نمی شود.

    کلید واژگان: برهان فطرت, دکارت, شاهآبادی, تطبیق, عقل, عشق
    Javad Gholamrezaei, Zeinab Soltani *

    Discussing nature and its requirements as a common feature among all human beings is of particular importance. Proving the existence of God based on nature has always been one of the challenging concerns of thinkers throughout history. The upcoming research has identified the role of nature in proving God's existence based on the thought system of Descartes and Shahabadi with an analytical-comparative method. By examining the thought system of both thinkers, a kind of affinity between their statements is observed, which provides the possibility of a comparative study. In this regard, after expressing the points of commonality and difference in the opinions of both thinkers, the comparison of two points of view has been made. Nature is one of the aspects of commonality and the claim of separation of reason and faith, the difference in the foundations of epistemology and ontology is one of the most important aspects of the difference in the opinions of these two thinkers. By comparing the aspects of commonality and difference, it can be said that in Descartes' view, natural things are things that belong to true knowledge. The concept of God is one of these concepts that the intellect is naturally aware of. On the other hand, Shahabadi considers nature to be the form of human existence, and therefore, in addition to emphasizing the foundations of epistemology that Descartes discussed, he also paid attention to the foundations of ontology. Therefore, many of the problems of Descartes' philosophy are not observed in Shahabadi's intellectual system.

    Keywords: Argument Of Nature, Descartes, Shahabadi, Adaptation, Reason, Love
  • جواد غلامرضائی*، سیده زینب سلطانی

    انسان شناسی نیچه بر مبانی اندیشه‎های مادی و تجربه‎انگارانه استوار است و بازتاب هایی درخور توجهی دارد. تحقیق پیش‎رو با روش توصیفی- تحلیلی، در زمینه انسان شناسی از نظرگاه نیچه و واکاوری پیامدهای آن در آرای برخی از اندیشمندان اسلامی صورت گرفته است. برخی از یافته‎ها و نتایج پژوهش بدین شرح است: نیچه با نفی عقل‎گرایی انسان را تا مرز پوچ انگاری سوق می‎دهد سپس برای نجات وی تلاش می‎کند تا  این باور را در انسان نهادینه کند که قدرت در او اصالت دارد. در همین راستا ابرانسان در نگاه نیچه انسانی است که تمام قدرت خویش را در جهت تسلط هر چه بیشتر بر دیگران به منصه ظهور رسانیده باشد. درحالی که در نگاه اندیشمندان اسلامی انسان دارای دو بعد مادی و معنوی است و نفی عقل‎گرایی و مقابله با تفکرات الهی سبب بی‎اعتباری خردورزی است. آنها معتقدند که قدرت به نحو استقلالی برای خداوند تحقق دارد و اگر چه قدرت در برخی موارد برای انسان مطلوب است اما در صورتی که در راستای ظلم به دیگران باشد، قبیح است. به اعتقاد آنها منشا پوچ انگاری از سوی نیچه نفی امور معنوی و انگاره خداپرستی است، چرا که قرب الهی به عنوان غایتی اساسی به زندگی انسان هویت می‎بخشد.

    کلید واژگان: نیچه, نیست انگاری, قدرت طلبی, ابرانسان, اندیشه اسلامی
    Javad Gholamrezaei *, Seyedeh Zeinab Soltani

    Nietzsche's anthropology is based on the foundations of materialistic and empiricist thoughts and has reflections worthy of attention. The present research has been done with the descriptive-analytical method in the field of anthropology from Nietzsche's point of view and its consequences in the opinion of some Islamic thinkers. Some of the findings and results of the research are as follows: Nietzsche, by denying rationalism, pushes man to the border of absurdity, then to save him, he tries to institutionalize the belief in man that power originates in him. In this regard, in Nietzsche's view, the superman is a person who has brought all his power to the fore to dominate others as much as possible. Whereas, in the eyes of Islamic thinkers, man has two dimensions, material and spiritual, and the negation of rationalism and confronting divine thoughts is the cause of discrediting wisdom. They believe that power is realized in an independent way for God, and although power is desirable for humans in some cases, it is ugly if it is aimed at oppressing others. According to their belief, the source of Nietzsche's nihilism is the negation of spiritual matters and the idea of godliness, because closeness to God as a basic goal gives identity to human life.

    Keywords: Nietzsche, Nihilism, Seeking Power, Superman, Islamic Thought
  • جواد غلامرضایی*، محمد عالم زداه نوری، محمد فتحعلی خانی، سیده زینب سلطانی

    تحلیل کارکردهای عقل از مسایل مهمی است که سبب رشد اخلاق اسلامی می‎شود. کارکردهای عقل در اخلاق اسلامی گاهی به نحو ابزاری است که در منابع نقلی کاربرد دارد و گاهی به نحو مستقل است که در احکام و مباحث کلان علم اخلاق استفاده می‎شود. توجه به کارکردهای عقل زمینه عمق بخشی به مفاهیم و گزاره‎ های اخلاقی را فراهم می‎کند. هدف پژوهش پیش‎رو ضرورت به کارگیری عقل در اخلاق اسلامی به نحو مستقل است. برای رسیدن به این هدف از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است که برخی از یافته‎ های پژوهش بدین شرح است: عقل دارای نقش‎های مختلف از جمله تعیین کلیات و فروعات احکام اخلاقی و مسایل کلان علم اخلاق بدین ترتیب است: کشف علل و حکم احکام اخلاقی؛ کشف قواعد عام اخلاقی به منظور کشف احکام موارد جزیی؛ تحلیل موضوعات احکام اخلاقی و تشخیص مصادیق موضوعات اخلاقی؛ مشارکت در تنسیق علم اخلاق، تعیین حکم اخلاقی در موارد خلاء حکم.

    کلید واژگان: علم اخلاق, عقل‎مستقل, حکم اخلاقی, تنسیق اخلاق
    Javad Gholamrezaei*, Mohammad Almzadhe Nori, Mohamad Fathaliikhani, ZEINAB SOLTANI

    Analyzing the functions of reason is one of the important issues that lead to the development of Islamic ethics. The functions of reason in Islamic ethics are sometimes in the form of a tool that is used in narrative sources, and sometimes in an independent way that is used in the rulings and major discussions of the science of ethics. Paying attention to the functions of the mind provides the basis for deepening the concepts and moral propositions. The purpose of the upcoming research is the necessity of using reason in Islamic ethics in an independent way. In order to achieve this goal, a descriptive-analytical method has been used, and some of the findings of the research are as follows: Reason has different roles, including determining the generalities and branches of moral rules and the macro issues of the science of ethics as follows: discovering the causes and The judgment of moral rules; Discovering general moral rules in order to discover rulings on particular cases; Analyzing the issues of moral rulings and identifying examples of moral issues; Participating in the coordination of ethics, determining the moral judgment in cases of void judgment.

    Keywords: The science of ethics, independent reason, moral judgment, coordination of ethics
  • جواد غلامرضائی*، سیده زینب سلطانی

    تحقیق در حوزه منابع اخلاق اسلامی از جمله مسایل ضروری است در همین راستا بررسی عقل به عنوان یک منبع و رابطه آن با احکام اخلاقی دین از دیدگاه آیت‎الله جوادی‎آملی مسیله پژوهش پیش‎رو قرار گرفت و با روش توصیفی تحلیلی بررسی گردید و یافته‎ها و نتایج پژوهش نشان داده شد: از جمله مبنای مسیله تحقیق حاضر این است که عقل بدون نیاز به چیز دیگر از خارج گزاره اخلاقی و مبانی حسن عدل و قبح ظلم و قضایای اخلاقی دیگر که از آن متفرع می‎شود را ادراک می‎کند و شرع مقدس نیز اذعان دارد که انسان بالوجدان حسن و قبح بسیاری از امور اخلاقی را ادراک می‎کند. بعد از اثبات مبنای ادراک اخلاقیات توسط عقل، مسیله رابطه شرع و عقل در تعیین احکام اخلاقی مطرح است که به دو صورت کلی تطابق و تعارض بیان می‎شود: به عنوان مثال بر مبنای دیدگاه آیت‎الله جوادی آملی در تطابق عقل با شرع، عقل معیاری برای احکام اخلاقی است و احکامی که به نحو کلی مخالف عقل هستند، کنار گذاشته می‎شوند، همچنین عقل با نقش مصباحی خود در دریافت احکام اخلاقی به عنوان یک راهنما مسیر تخلق به اخلاق را تشخیص می‎دهد. در فرض تعارض عقل با حکم اخلاقی شرع، به عنوان نمونه گاهی تعارض عقل با ظاهر ادله نقلی است که به دلیل عقلی قطعی عمل می‎شود.

    کلید واژگان: عقل, اخلاق, عقل مصباح, عقل معیار, حسن و قبح, جوادی آملی
    Javad Gholamrezaei *, Zeinab Soltani

    Research in the field of sources of Islamic ethics is one of the necessary issues. In this regard, the investigation of reason as a source and its relationship with the moral rules of religion from the point of view of Ayatollah Javadi Amoli, the problem of the research was put forward and investigated with descriptive-analytical method. And the findings and results of the research were shown: among the basis of the problem of the present research is that the intellect can understand without needing anything else from outside the moral proposition and the principles of good justice and badness of injustice and other moral cases that are branched from it. and the Holy Sharia also acknowledges that a person with a conscience understands the good and bad of many moral matters. After proving the basis of the understanding of ethics by reason, the issue of the relationship between Sharia and reason in determining moral rulings is raised, which is expressed in two general ways: compatibility and conflict: for example, based on Ayatollah Javadi Amoli's view on the compatibility of reason with Sharia, Reason is a standard for moral rulings, and rulings that are generally against reason are discarded. Also, reason, with its role as a beacon in receiving moral rulings as a guide, recognizes the path of creation to morality. In the assumption of the conflict of reason with the moral ruling of Sharia, as an example, sometimes the conflict of reason is with the appearance of narrative evidence,

    Keywords: Intellect, ethics, Mesbah', s intellect, standard intellect, Goodness, ugliness, Javadi Amoli
  • جواد غلامرضائی*، زینب سلطانی

    گزاره های اخلاقی ، گاهی از منبع نقلی توسط عالمان و فقیهان اخلاقی استنباط می‎شوند که در این فرض گرچه منبع نقلی است ، اما در این روش نقلی نیز عقل می‎تواند حضور داشته باشد. در پژوهش پیش‎رو ، تلاش شده است تا ضرورت نحوه به  کارگیری عقل در استفاده از متون نقلی در کسب معرفت اخلاقی نشان داده شود. البته ، در کتاب های اخلاقی کمتر به این امر مهم پرداخته شده است و بیشتر به تبیین نقش های کلی عقل اشاره شده است. هدف از این نوشتار تبیین نقش های مختلف عقل به منزله ابزاری در اختیار نقل - با اتکا و استفاده از متون اخلاقی ماثور - است. برای رسیدن به این هدف ، از روش توصیفی ۔تحلیلی بهره گرفته شده است. این‎حضور همراه با شیوه‎های درون منبعی است که منجر به استنباط و تبیین گزاره‎های اخلاقی می شود. برخی از کارکردها و نقش های  عقل در روش نقلی اخلاق عبارتند از: نقش استنباطی ، نقش تبیینی۔ دفاعی ، و نقش اعتبار بخشی.

    کلید واژگان: عقل, اخلاق, متون‎نقلی, عقل ابزاری, استنباط, اعتباربخشی
    Javad Gholamrezaei *, Zeinab Soltani

    Although moral propositions are sometimes inferred from a scriptural source by moral scholars and jurists, reason also would be able to get involved in this procedure. The present research seeks to show how reason can be used properly to examine scriptural texts for acquiring moral knowledge. In ethics works, not much attention has been paid to this matter and the general roles of reason have been explained. This study aims to explain reason’s various roles as an instrument for understanding scriptural texts. For this purpose, adopting a descriptive analytical method, we refer to some moral texts to find different cases in which reason is employed for making sense of scriptural texts. With some in-source methods, reason may infer and explain moral propositions. To understand moral scriptural texts, reason can perform an inferential function (an appeal to outward meanings; discovery of entailment), an explanatory and defensive function (esoteric interpretation; answer to the doubt), and an accrediting function..

    Keywords: Ethics, reason, moral inference, instrumental reason, scriptural ethics, moral texts, accreditation
  • جواد غلامرضایی*، علیرضا اعرافی، سیده زینب سلطانی

    در مورد رابطه دانش فقه و اخلاق، اختلاف بین دانشوران فقه اخلاق وجود دارد. بررسی رابطه فقه و اخلاق و امکان تاسیس دانش فقه اخلاق اهمیت به سزایی در رشد و تعالی این علم دارد. مقاله حاضر با روش تحلیلی-توصیفی در صدد بیان رابطه فقه و اخلاق و امکان تاسیس فقه اخلاق می باشد. برای دست‎یابی به این هدف نسبت سنجی و بررسی شباهت‎ها و تفاوت های میان عناصر اصلی دو علم فقه و اخلاق صورت گرفته است. همچنین با رابطه سنجی فقه و اخلاق تعامل و تاثیرهای متقابل دو دانش بررسی شده است. یافته‎ های مقاله نشان می‎دهد در نسبت سنجی فقه و اخلاق، موضوع این دو باهم نسبت عام و خاص من وجه دارند و در محمول، هدف و روش نسبت آن دو تساوی است. در رابطه سنجی فقه و اخلاق تاثیر فقه بر اخلاق در مسایل، روش تحقیق، اهداف اخلاق بررسی می‎شود و در تاثیر اخلاق بر فقه ساختن مبادی حکم، تعدیل حکم فقهی، تحلیل اخلاقی از موضوعات و گسترش دامنه فقه بررسی می گردد. با توجه به آنچه که در نسبت سنجی و رابطه سنجی بیان شد امکان فقه اخلاق وجود دارد و برای آن دو تعریف عام و خاص لحاظ شده است که در تعریف مختار، اصطلاح خاص مدنظر است که در بردارنده احکام شرعی است به همان معنای فقهی که در فقه مصطلح وجود دارد. در نتیجه با توجه به این تعریف، در فقه اخلاق باید حوزه صفات و رفتارهای اخلاقی، با دقت اجتهادی و روش استنباط فقهی مورد شناسایی تکالیف خمسه قرار گیرند.

    کلید واژگان: فقه, اخلاق, نسبت سنجی, حکم اخلاقی, فقه اخلاق, رابطه سنجی
    Javad Gholamrezaei *, Alireza Arafi, Zeinab Soltani

    Regarding the relationship between knowledge of jurisprudence and ethics, there is a difference between scholars of jurisprudence and ethics. Examining the relationship between jurisprudence and ethics and the possibility of establishing the knowledge of jurisprudence and ethics is very important in the growth and excellence of this science. This article aims to express the relationship between jurisprudence and ethics and the possibility of establishing moral jurisprudence with descriptive-analytical method. In order to achieve this goal, the comparison and examination of the similarities and differences between the main elements of the two sciences of jurisprudence and ethics has been done. Also, the interaction and mutual effects of the two knowledges have been investigated by correlation analysis of jurisprudence and ethics. The findings of the article show that in jurisprudence and ethics, the subject of these two have a general and specific ratio, and in the predicate, goal and method, the ratio of the two is equal. In the relationship analysis of jurisprudence and ethics, the impact of jurisprudence on ethics is investigated in issues, research methods, and the goals of ethics, and in the impact of ethics on jurisprudence, making the bases of rulings, adjusting jurisprudence rulings, moral analysis of issues and expanding the scope of jurisprudence is investigated. According to what was stated in ratiometric and relational measurement, there is a possibility of moral jurisprudence and two general and specific definitions have been considered for it. There is. As a result, according to this definition, in the jurisprudence

    Keywords: Jurisprudence, Ethics, Ethical Judgment, Ethical Jurisprudence, Relationship
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال