به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب joshaghani hr

  • پریا بوستانی فرگوش، ساناز ده باشی، آزاده علی عرب، ساناز رویانی، زهرا حصاری، حمیدرضا جوشقانی*
    زمینه و هدف
    دیابت حاملگی در 3 تا 12 درصد زنان طی بارداری و به طور معمول در اواخر سه ماهه دوم بارداری بروز می کند. این مطالعه به منظور تعیین سطح فروکتوزامین و هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1C) در زنان باردار با آزمایش چالش گلوکز (glucose challenge test: GCT) غیرطبیعی و مقایسه آن با گروه شاهد به منظور یافتن آزمایش مناسب تر برای ارزیابی دیابت بارداری انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه مورد - شاهدی از 96 زن باردار با GCT بیش از 140 mg/dl به عنوان گروه مورد و 96 زن باردار با GCT کمتر از 140 mg/dl به عنوان گروه شاهد، نمونه خون گرفته شد. برای سنجش فروکتوز آمین سرم از روش الایزا و آزمایش هموگلوبین گلیکوزیله از روش شیمیایی استفاده شد.
    یافته ها
    در گروه مورد همبستگی معنی داری بین GCT با فروکتوزآمین و هموگلوبین گلیکوزیله وجود داشت (P<0.05). این همبستگی در مورد هموگلوبین گلیکوزیله به طور قابل ملاحظه ای (0.63 در برابر 0.24) بیشتر بود. در گروه شاهد این همبستگی معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    علی رغم تمام اثرات بارداری بر سطح هموگلوبین، کماکان آزمایش هموگلوبین گلیکوزیله نسبت به سایر آزمایش ها برای پیگیری وضعیت بیماران دیابتی قابل اعتمادتر است.
    کلید واژگان: دیابت بارداری, هموگلوبین گلیکوزیله, آزمایش چالش گلوکز, فروکتوز آمین}
    Bostani Fargoosh P., Dehbashi S., Aliarab A., Royani S., Hesari Z., Joshaghani Hr *
    Background And Objective
    Gestational diabetes is affected 3-12% of women and occurs at the final stage of second trimester. This study was done to determine the fructosamine and glycated hemoglobin level in pregnant women with abnormal glucose challenge test.
    Methods
    This case – control study was carried out on 96 pregnant women with glucose challenge test (GCT)>140 mg/dl as cases and 96 pregnant women with GCT<140 mg/dl as controls. The serum fructosamine and glycated hemoglobin determined using ELISA and chemical methods, respectively.
    Results
    In pregnant woman with abnormal GCT, there was a significant correlation with glycated hemoglobin and fructosamine. The glycated hemoglobin correlation was more significant compared to fructosamine (0.63 to 0.24). There was not significant correlation between GCT with fructosamine and glycated hemoglobin in individuals with normal GCT.
    Conclusion
    The measurement of glycated hemoglobin is more accurate than fructosamine in pregnant women with abnormal glucose challenge test.
    Keywords: Gestational diabetes, Glycosylated hemoglobin, Glucose challenge test, Fructosamine}
  • مریم ابومردانی، محمدرضا رشیدی، مریم رف رف، سیدرفیع عارف حسینی، عباسعلی کشتکار، حمیدرضا جوشقانی
    زمینه و هدف
    یکی از مشکلات بیماران مبتلا به تالاسمی، آسیب بافتی ناشی از استرس اکسیداتیو در اثر انباشت آهن است. این مطالعه به منظور تعیین اثربخشی مکمل یاری ویتامینE بر فعالیت آنزیم های پاراکسوناز (PON)، سوپراکسیددیسموتاز (SOD)، گلوتاتیون پراکسیداز (GPX) و لیپید پروفایل در بیماران مبتلا به بتاتالاسمی ماژور انجام شد.
    روش بررسی
    این کارآزمایی بالینی روی 60 بیمار مبتلا به بتاتالاسمی ماژور (25 مرد و 35 زن) با سن بیش از 18سال، در شهرستان گرگان طی سال 1388 انجام شد. بیماران به صورت تصادفی به دو گروه مداخله و شاهد تقسیم شدند و از نظر سن و جنس همسان شدند. گروه مداخله سه ماه تحت مکمل یاری ویتامینE به میزان 400 میلی گرم روزانه قرار گرفتند و گروه شاهد هیچ نوع مکملی را در این مدت دریافت نکردند. قبل از آغاز و در پایان دوره مطالعه نمونه های خون از همه بیماران جمع آوری شد و متغیرهای موردنظر شامل سطح سرمی ویتامین E، تری گلیسرید (TG)، لیپوپروتئین کم چگال (LDL-c)، لیپوپروتئین پرچگال (HDL-c)، ظرفیت کل آنتی اکسیدانی سرم (TAC) و فعالیت آنزیم های GPX، SOD و PON اندازه گیری شد. از Paired t-test برای مقایسه تغییرات متغیرهای مورد بررسی قبل و بعد از مداخله استفاده گردید.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد که در گروه مکمل یاری شده با ویتامین E، افزایش معنی داری در سطح سرمی ویتامین E، HDL-c، فعالیت آنزیم PON و کاهش معنی داری در سطح GPX دیده شد (P<0.05).
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که مکمل یاری ویتامین E در بیماران بتاتالاسمی ماژور می تواند اثرات کاهنده بر استرس اکسیداتیو و پروفایل لیپید داشته باشد.
    کلید واژگان: ویتامین E, بتاتالاسمی ماژور, پارا اکسوناز, 1, سوپراکسیددیسموتاز, گلوتاتیون پراکسیداز, لیپیدهای سرم}
    Aboomardani M., Rashidi Mr, Rafraf M., Arefhosseini Sr, Keshtkar Aa, Joshaghani Hr
    Background And Objective
    In pathogenesis of beta major thalassemia, tissue damage is occurring due to oxidative stress. The present study was designed to evaluate the effects of vitamin E supplementation on serum Paraoxonase, SOD, GPX enzyme activity and lipid profiles in beta major thalassemia patients.
    Materials And Methods
    In this clinical tiral study, Sixty (25 males, 35 females) beta major thalassemia patients with age≥18 years who had criterias to enter the study, were selected randomely in two groups. The patients in interventional group, vitamin E at a dose of 400 mg/day were given for three months, with no supplementations in control group. The enzyme activities of paraoxonase, SOD, GPX and lipid profiles (LDL-c, HDL-c, triglyceride, total Antixidant Capacity) were measured prior and after 3 months in both case and control groups. Data analyzed by using paired t-test.
    Results
    Significant increases in serum levels of vitamin E, Paraoxonase activity, HDL cholesterol (P<0.001), BMI (P≤0.001) and a significant reduction in GPX activity (P<0.05) were observed in cases compared to controls.
    Conclusion
    The vitamin E supplementation may be useful in reducing oxidative stress and lipid profiles in beta major thalassemic patients.
  • غلامرضا وقاری، حمیدرضا جوشقانی، سیداحمد حسینی، سیدمهدی صداقت، فرهاد نیک نژاد، عبدالحمید انگیزه، ابراهیم تازیک، پونه مهارلویی، عارف صالحی
    زمینه و هدف
    پرفشاری خون به علت همراهی با بیماری های ایسکمیک قلبی و نیز همراهی با بیماری های مغزی- عروقی، یک مشکل بهداشتی- درمانی در تمام جوامع محسوب می شود. این مطالعه به منظور تعیین میزان آگاهی از ابتلا به بیماری پرفشاری خون در استان گلستان انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 2497 نفر (1250 مرد و 1247 زن) از افراد 65-15 ساله استان گلستان در سال 1384 انجام شد. افراد به روش نمونه گیری خوشه ایبا تخصیص مناسب از نظر جنس، جمعیت و گروه سنی انتخاب شدند. پرسشنامه ای حاوی سؤوالات عوامل دموگرافیگ برای هریک تکمیل گردید. اندازه گیری های تن سنجی و سنجش فشارخون در سه مرحله به عمل آمد. گلوگز و کلسترول سرم در حالت ناشتا اندازه گیری شد. از شاخص JNC-7 برای طبقه بندی بیماری پرفشاری خون استفاده شد و از نرم افزار آماری SPSS-16 برای آنالیز داده ها و از آزمون آماری کای اسکوئر برای مقایسه فراوانی ها استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین سنی 2/39 سال و میزان شیوع پرفشاری خون 9/23 درصد بود. فقط 7/48 درصد از بیماران از ابتلا خود به پرفشاری خون آگاه بودند که در زنان به طور معنی داری بیشتر از مردان بود (P<0.001). آگاهی زنان از بیماری خود (3/3 درصد) بیش از مردان و در مناطق شهری 5 درصد بیشتر از مناطق روستائی بود. پرفشاری خون به طور معنی داری با کاهش فعالیت فیزیکی، افزایش سن، ابتلا به دیابت، هیپرکلسترولمی، چاقی، چاقی شکمی و بی سوادی ارتباط داشت (P<0.05).
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که علی رغم ابتلاء 20 درصد از افراد بالغ به پرفشاری خون در استان گلستان، 3/51 درصد از آنان از ابتلاء خود آگاه نبودند.
    کلید واژگان: آگاهی, پرفشاری خون, چاقی, دیابت, فعالیت فیزیکی, استان گلستان}
    Veghari Ghr, Joshaghani Hr, Hoseini Sa, Sedaghat Sm, Niknezhad F., Angizeh Ah, Tazik E., Moharloei P., Salehi A.
    Background And Objective
    Hypertension is considered as a major public health problem in most countries due to its association with ischemic heart disease. The aim of this study was to determine people awareness of hypertension in Golestan province of Northern Iran.
    Materials And Methods
    This cross sectional population based study carried out on 2497 subjects (15-65 years old) including 1500 men and 1247 women in Golestan province- Northern Iran during 2006. The subjects were chosen by proportional-cluster sampling based on sex and age groups. The subjects were interviewed, antropometric indexes and serum biochemical factors were evaluated. Blood pressure was measured three times with 5 minutes interval and defined based on JNC-7 classification. Serum cholesterol and fast blood sugar (FBS) were determined using laboratory kits (enzymatic methods), and spectrophotometery technique. Data was analyzed by SPSS-16 software and Chi-Square test.
    Results
    In general, the prevalence of hypertension in this region was 23.9%. with higher rate among women urban area by 3.3% and 5% respectively. Only 48.7% of hypertensive patients were aware of their disease and that was significantly more in women than men (P<0.001). Low physical activity, chronical age, diabetes, hypercholesterolemia, general obesity, central obesity and illiteracy were the risk factor for hypertension morbidity (P<0.05).
    Conclusion
    This study showed, in spite of prevalency of hypertension among 20% of subjects in this area only 48.7% of them were aware about their disorder.
  • سپیده بخشنده نصرت، فرناز ثمره محمدیان، عزت الله قائمی، افسانه برقعی حمیدرضا جوشقانی
    زمینه و هدف
    اختلالات قاعدگی شامل افزایش طول مدت قاعدگی و کاهش طول مدت آن و افزایش یا کاهش حجم خونریزی می توانند در اثر اختلال در هورمون های تیروئیدی، هورمون های گنادوتروپین و نیز برخی مارکرهای دیگر مانند پرولاکتین به وجود آیند. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط سطح سرمی هورمون های تیروئید و جنسی با اختلالات قاعدگی در گرگان انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 110 زن مبتلا به اختلال قاعدگی بدون اختلالات ساختاری در محدوده سنی 18 تا 40 سال مراجعه کننده به مطب های خصوصی متخصصین زنان و زایمان شهر گرگان طی مدت 17 ماه در سال های 88-1387 انجام شد. برای اندازه گیری سطح سرمی تستوسترون، TSH، T3، T4، PRL، FSH و LH در روز سوم قاعدگی از افراد 5 میلی لیتر خون گرفته شد. همه آزمایش ها به روش الیزا انجام شدند.
    یافته ها
    میانگین سنی افراد مورد بررسی 9/5±9/27 بود. بین وجود هیرسوتیسم با سطح هورمون ها به جز T4 رابطه معنی داری مشاهده نشد. بیشترین افراد مبتلا به بیماری اختلالات قاعدگی (7/42 درصد) در گروه سنی کمتر از 25 سال قرار داشتند. فراوان ترین اختلال قاعدگی مشاهده شده اولیگومنوره (6/33 درصد) و کمترین آمنوره (5/4 درصد) بود. بیشترین اختلال هورمونی مربوط به T3 46.3% و LH 44.5% و کمترین اختلال مربوط به تستوسترون (4/5 درصد) بود. در مجموع 11 نفر (10 درصد) علایم هیرسوتیسم را داشتند.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که اختلال هورمون های T3 و LH در زنان مبتلا به اختلال قاعدگی فراوان ترین اختلال هورمونی می باشد.
    کلید واژگان: اختلالات قاعدگی, هورمون های تیروئیدی, گنادوتروپین ها}
    Bakhashandenosrat S., Mohammadian F., Ghaemi E., Borghei A., Joshaghani Hr
    Background And Objective
    Menstrual disorders are including of metruragy, oligomenorrhea, polymenorrhea, dysmenorrheal and amenorrhea. Hormonal disorders can be the cause of such abnormalities. This study was designed to evaluate, the correlation between serum thyroid and sex hormones level,with menstrual disorders.
    Materials And Methods
    This descriptive - analytical study carried out on 110 women with menstrual disorders without anatomical disorders referred to private clinic during 2007-08. In third day of menstrual cycle, sample blood was taken for determination of LH, FSH, PRL, TSH, T3, T4 and Testosterone. Laboratory tests were performed by ELISA method.
    Results
    The 42.7% of women with menstrual disorders were in age group lower than 25 years. Oligomenorrhea with 42.7% was the major menstrual disorder and amenorrhea was the lowest with 4.5%. The most hormonal disorders was related to T3 (46.3%), LH (44.5%) and testosterone was the lowest with 5.4%. 11 cases (10.0%) have presented with hirsutism.
    Conclusion
    According to findings of this study T3 and LH are the common hormonal disorders in menstrual abnormalities.
  • تقی امیریانی، سیما بشارت*، شهریار سمنانی، حمیدرضا جوشقانی، غلامرضا روشندل، عباسعلی کشتکار، محمدرضا کیایی، هانیه سادات میرکریمی، سیده زینب هاشمی نسب، آزاده زنده باد
    زمینه و هدف

    سلیاک یک بیماری ژنتیکی است که با التهاب مزمن روده کوچک مشخص می شود. بعضی از مطالعات ارتباط بین بیماری سلیاک با بیماری التهابی روده را مطرح کرده اند. آنتی بادی ترانس گلوتامیناز بافتی یکی از بهترین مارکرهای سرمی در بیماری سلیاک است. این مطالعه با هدف تعیین همراهی بیماری سلیاک با بیماری التهابی روده با استفاده از تیتر آنتی بادی ترانس گلوتامیناز بافتی انجام شد.

    روش بررسی

    در این مطالعه توصیفی 127 فرد مبتلا به بیماری التهابی روده که توسط پزشکان فوق تخصص گوارش به مرکز تحقیقات گوارش و کبد گلستان ارجاع شده بودند؛ از نظر بیماری سلیاک طی سال های 87-1384 ارزیابی شدند. برای همه بیماران پرسشنامه تکمیل و تیتر آنتی بادی ترانس گلوتامیناز بافتی به روش الیزا اندازه گیری گردید.

    یافته ها

    از 127 نفر، تعداد 102 نفر برای نمونه گیری مراجعه کردند. میانگین سنی بیماران 2/15±2/36 سال بود و 48درصد آنان مرد بودند. کولیت اولسراتیو در 76 نفر (5/74درصد)، بیماری کرون در 7 نفر (9/6درصد) و کولیت نامشخص در 19 نفر (6/18درصد) مشاهده شد. تیتر آنتی بادی ترانس گلوتامیناز بافتی (8/19واحد/لیتر) تنها در یک مرد 46ساله با تشخیص کولیت اولسراتیو مثبت گزارش شد.

    نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه نشان داد که ترانس گلوتامیناز بافتی در بیماران مبتلا به بیماری التهابی روده تفاوت معنی داری با افراد سالم نداشت و در این بیماران به عنوان یکی از تست های معمول، قابل توصیه نیست.

    کلید واژگان: بیماری التهابی روده, سلیاک, آنتی بادی ترانس گلوتامیناز بافتی}
    Amiriani T., Besharat S., Semnani Sh, Joshaghani Hr, Roshandel Ghr, Keshtkar Aa, Kiaii Mr, Mirkarimi Hs, Hashemi-Nasab Sz, Zendeh-Bad As
    Background And Objective

    Celiac is a hereditary disease presented with chronic inflammation of small intestine. Several studies supposed a relationship between Celiac disease and Inflammatory Bowel Disease (IBD). Tissue trans-glutaminase antibody is one of the best serological markers in Celiac disease. This study was designed to evaluate the association of Celiac and IBD using tissue trans-glutaminase antibody.

    Materials And Methods

    In this descriptive study 127 confirmed IBD patients who were referred by gastroentrologists 2005-08 enrolled into the study. A questionnaire was completed and tissue trans-glutaminase antibody was evaluated with ELISA method with a Cut-off=12 U/ml.

    Results

    Among 127 referred patients, serum samples of 102 patients were collected. Mean±SD of age was 36.17±15.2 years and 48% were males. Ulcerative colitis, Crohn’s disease and other colitis were observed in 76 (74.5%), 7 (6.9%) and 19 (18.6%) of patients, respectively. Tissue trans-glutaminase antibody was positive (19.8 U/L) in one 46-years-old male patient with ulcerative colitis.

    Conclusion

    Tissue trans-glutaminase antibody titer was not significantly different between IBD patients and controls, thus it seems not appropriate to suggest as one of the routine tests in IBD patients.

  • سیده صدیقه حسینی، شهلا رودبار محمدی، حمیدرضا جوشقانی، مهدی اسکندری
    زمینه و هدف

    کاندیدا آلبیکنس قارچی فرصت طلب است که در بیماران مبتلا به دیابت و ایدز به شکل پاتوژن در می آید. این قارچ طیف گسترده ای از عفونت ها از قبیل عفونت های سطحی پوست و مخاط تا عفونت های عمیق بافتی را در برمی گیرد. در این مطالعه اثر ضدقارچی نانو ذره اکسید روی و عامل سدیم دودسیل سولفات بر مهار رشد سویه استاندارد کاندیداآلبیکنس در مقایسه با داروی فلوکونازول بررسی شد.

    روش بررسی

    در این مطالعه آزمایشگاهی اثرات ضدقارچی نانوذره اکسیدروی و سدیم دودسیل سولفات بر کاندیدا آلبیکنس استاندارد با روش میکروبراث دایلوشن در دو محیط جامد و مایع ارزیابی شد. در طی آزمایش های In Vitro مقادیر حداقل غلظت ممانعت کنندگی از رشد (MIC) برای مهارکنندگان مزبور براساس شمارش تعداد کلنی های قارچ در مقایسه با گروه شاهد مورد بررسی قرار گرفت.

    یافته ها

    محدوده MIC برای نانوذره اکسیدروی 296-1.013 میکروگرم بر میلی لیتر، سدیم دودسیل سولفات 0.56-0.001 میکروگرم بر میلی لیتر و داروی فلوکونازول 128-0.062 میکروگرم بر میلی لیتر تعیین گردید.

    نتیجه گیری

    این مطالعه نشان داد که نانوذره اکسیدروی اثر ضدقارچی داشته و می تواند به عنوان گزینه مناسبی برای حذف کاندیداآلبیکنس در حیطه پزشکی به ویژه در ارتباط با وسایل پزشکی استفاده گردد.

    کلید واژگان: کاندیدا آلبیکنس, نانو ذره اکسیدروی, سدیم دودسیل سولفات, MIC, فلوکونازول}
    Hosseini Ss, Roudbar Mohammadi Sh, Joshaghani Hr, Eskandari M.
    Background And Objective

    The Candida albicans is an opportunistic fungi that can be pathogenic in patients suffering from diabetes and AIDS. This organism can cause various infections such as superficial of the skin and mucosa to deep tissue infections. In this study the antifungal effects of ZnO and SDS on Candida albicans in comparison with Fluconazole were investigated.

    Materials And Methods

    This was an experimental study which evaluated the antifungal effects of biocide SDS and ZnO on Candida albicans by microbroth dilution assay in broth and agar medium. Minimum Inhibitory Concentration (MIC) was determinated for each inhibitor during colony count in comparison with control.

    Results

    MIC of ZnO was 1.013-296 µg/ml and for SDS and Fluconazole were 0.001-0.56 and 0.062-128 µg/ml respectively.

    Conclusion

    This study demonstrated antifungal activity of ZnO can be a candidates for the elimination of candida in medicine particular in medical instruments.

  • حمیدرضا جوشقانی، علیرضا احمدی، ناصر بهنامپور
    زمینه و هدف
    برخی از ترکیبات شیمیایی از گروه آفت کش ها مانند ارگانوفسفره ها و کربامات ها با فعالیت کولین استراز تداخل کرده و یا آن را مهار می سازند. اندازه گیری فعالیت کولین استراز کاربرد زیادی در تشخیص آسیب کبد به وسیله حشره کش ها دارد. یکی از گروه هایی که در معرض خطر مسمومیت با آفت کش ها قرار دارند، کارکنان شاغل در کارخانجات تولید سموم هستند. هدف از انجام این مطالعه بررسی تاثیر کار در مجاورت سموم روی سطح کولین استراز گلبول های قرمز بود.
    روش بررسی
    این تحقیق در سال 1384 روی کارکنان یک کارخانه تولید سموم گیاهی انجام پذیرفت. در این مطالعه از 58 نفر طی دو مرحله قبل از شروع کار و پس از سه ماه نمونه گیری به عمل آمد. آزمایش کولین استراز به روش اصلاح شده المن و آزمایش های آنزیمی به روش کینتیک انجام شدند.
    یافته ها
    میانگین سطح کولین استراز گلبول های قرمز در مرحله اول 48.5±11.2 IU/gHb و در مرحله دوم 37.9±17.3IU/gHb بود 95 CI=-43.30-14.77، P<0.05) درصد، (paired t test، mean=-29.03. سطح AST در مرحله دوم نسبت به مرحله اول افزایش داشت، اما از نظر آماری اختلاف معنی داری مشاهده نشد. افزایش معنی داری در سطح ALT دیده شد (P<0.05). همچنین در غلظت آلبومین سرم کاهش معنی داری مشاهده شد (P<0.05). در مجموع 15 نفر (25.9 درصد) کاهش بیش از 35 درصد در سطح کولین استراز گلبول های قرمز داشتند.
    نتیجه گیری
    با توجه به کاهش شدید سطح کولین استراز گلبول های قرمز در 26 درصد کارکنان کارخانه، سنجش روتین کولین استراز در کارکنان شاغل در این گونه مشاغل و افرادی که با سموم گیاهی در ارتباط هستند، الزامی به نظر می رسد.
    کلید واژگان: آفت کش - ارگانوفسفره, کولین استراز, گلبول قرمز}
    Joshaghani Hr, Ahmadi Ar, Behnampour N.
    Background and Objective
    Two enzymes have the ability to hydrolyze acetylcholine. One is acetylcholinesterase, which is called true cholinesterase, it is found in erythrocytes. The other cholinesterase is pseudocholinesterase, it is found in serum. Some chemical components of organophosphates group and carbamates affected cholinesterase activity. Determination of cholinesterase has application in diagnosis of liver disease, liver damage by insecticide and assessment of fatty liver. Pesticide factory workers are one group of peoples which are exposed of poisoning by pesticide.
    Materials and Methods
    This research in 2005 performed in pesticide producers. In two stages (3 month interval) from 58 of personal blood was drown.
    Results
    Mean of erythrocyte cholinesterase in first stage was 48.5±11.2 IU/gHb and second stage was 37.9±17.3 IU/gHb. Decrease of erythrocyte cholinesterase was significant differences (paired t test, P<0.05). Increase of serum AST was not statistically significant. Increase of serum ALT and Albumin was significant differences (paired t test, p<0.05). In 15 individual (25.9 %) cholinesterase decrease more than 35% and in 16 workers (27.6 %) erythrocyte cholinesterase decrease between 26-35%.
    Conclusion
    Since in more than 26% of personnel cholinesterase decreased over than 35%, routine assessment of cholinesterase in similar factory, is recommended.
    Keywords: Cholinesterase, Erythrocyte, Organophosphate, Pesticide}
  • حمیدرضا جوشقانی، شهریار سمنانی، سیدعلی میررضایی، نفیسه عبدالهی، سیما بشارت، ناصر بهنام پور، غلامرضا دهباشی، غلامرضا روشندل
    زمینه و هدف
    بیماری سلیاک یک بیماری گوارشی است. در این بیماری روده کوچک آسیب می بیند و در جذب عناصر مغذی اختلال ایجاد می شود. با توجه به احتمال ارتباط بین بروز سرطان مری و شیوع بیماری سلیاک، هدف این مطالعه بررسی سرواپیدمیولوژی سلیاک در یکی از نواحی با شیوع بالای سرطان مری بود.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی طی سال 1384 در مراجعه کنندگان به سه مرکز انتقال خون در شرق، غرب، و مرکز استان گلستان انجام پذیرفت. از 2547 نفر نمونه گیری به عمل آمد. کلیه نمونه ها توسط کیت آنتی بادی ضدترانس گلوتامیناز بافتی(tTG -IgA) به روش ELISA مورد آزمایش قرار گرفتند. بر اساس سطح طبیعی کیت مقادیر کمتر از 4U/ml منفی، بین 4 تا 10 U/ml مثبت ضعیف و بیش از 10 U/ml مثبت در نظر گرفته شدند. برای کلیه نمونه هایی که سطح tTG آنها بیش از 4U/ml شد. آزمایش اندومزیلیال آنتی بادی(EMA) به روش IFA انجام پذیرفت.
    یافته ها
    آزمایشtTG 28 نفر (1.1درصد) مثبت بود که از این تعداد 18 نفر (0.7درصد) مثبت ضعیف و 10 نفر (0.4 درصد) مثبت بودند. آزمایش EMA در 8 نفر (0.3درصد) مثبت شد. در 70 درصد tTG آنها مثبت شده بود، آزمایش EMA نیز مثبت گردید. ارتباط معنی داری بین قومیت و مثبت شدن نتایج آزمایش tTG مشاهده نشد. از بین مواردی که آزمایش tTG آنها مثبت ضعیف بود، 15 نفر مذکر (83.3 درصد) و 3 نفر مونث (16.7درصد) بودند. همه افراد tTG مثبت مذکر بودند.
    نتیجه گیری
    با توجه به بالا بودن میزان شیوع سرطان مری در این استان و ارتباط بیماری سلیاک با سرطان مری به نظر می رسد به بیماری سلیاک باید به طور جدی تری در این منطقه پرداخته شود.
    کلید واژگان: اندومزیلیال آنتی بادیف, ترانس گلوتامیناز بافتی, سلیاک, سرطان مری}
    Joshaghani Hr, Semnani Sh, Mirrezaee A., Abdolahi N., Besharat S., Behnampour N., Dehbashi Gh, Roshandel Gh
    Background and Objective
    Celiac is a digestive disease. In this disease, small bowel is damaged and the absorption of nutrients are adversely affected. These patients do not absorb gluten. There is probably a correlation between esophagus cancer and celiac. The aim of this research was to study the seroepidemiology celiac disease in this area with high prevalency of esophagus cancer.
    Materials and Methods
    This research was a descriptive study, which was performed on blood donors in Golestan province during the year 2005-06. blood samples were taken from 2547 subjects. tTG-IgA determination were carried out using ElISA technique, the titre<4U/ml, 4-10U/ml and >10Um/l were considered to be as negative, weakly positive and positive respectively. EMA antibody assessment were carried out on all sample population with more than 4U/ml, using IFA method.
    Results
    28 subjects (1.1%) had tTG-Ab positive test, out of this number 18 subjects (0.7%) were weakly positive and 10 persons (0.4%) were considered to be positive. EMA test were positive in 70% of subjects with tTG positive results. There was not any significant meaning between positive tTG test and ethnicity from weakly positive tTG, 15 subjects (83.3%) and 3 subjects (16.7%) were male and female respectively. The entire tTG positive were male subjects.
    Conclusion
    In regard to high prevalency of esophagus cancer in the region and the relation of celiac disease with above cancer, it seems necessary to look more seriously at the celiac disease.
    Keywords: Antiendomysial antibodies, Tissue transglutaminase, Celiac, Golestan, Esophagus cancer}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال