به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

kamal dorrani

  • هدی جاجرمی، علی اصغر پورعزت*، کمال درانی

    هدف از تحقیق حاضر بیان لزوم توسعه آموزش معنادار به عنوان بخشی از اصلاحات سیستم آموزشی در دوره متوسطه و طراحی الگوی آموزش مدیریت به دانش آموزان است، چراکه آماده‌سازی رهبران آینده مسیولیت امروز ماست. این پژوهش با رویکرد کیفی از نوع اکتشافی انجام شد. بدین منظور پس از بررسی تحقیقات پیشین، 15 نفر از مدیران ارشد فعال در وزارت آموزش و پرورش و همچنین خبرگان و نخبگان فعال در حوزه آموزش مدیریت که دارای تجربه عملی در مدارس بودند، به طور هدفمند مبتنی بر روش گلوله برفی دعوت به مشارکت شدند. مصاحبه ها تا رسیدن به درجه اشباع ادامه یافت. از مصاحبه های نیمه ساختار یافته برای گردآوری داده‌ها استفاده شد. محتوای مصاحبه‌ها با استفاده از روش تجزیه و تحلیل مضمون، تحلیل شدند. پس از تحلیل مصاحبه‌ها، 47 مضمون پایه شناسایی شد و در نهایت تعداد 18 مضمون سازمان دهنده در قالب 5 مضمون فراگیر به عنوان اجزای الگوی تحول آموزش در دوره متوسطه با تمرکز بر تربیت مدیر آینده دسته بندی شدند. پنج مضمون فراگیر تحت عناوین مدیریت خود، عوامل اجتماعی، مدیریت دیگران، برنامه ریزی و سیاست نظام آموزش و پرورش و مهارت-های آموزشی نام‌گذاری شدند. در نهایت با کشف ارتباط بین مضامین، طراحی الگو انجام شد. بنابراین براساس یافته‌های پژوهش، آموزش مدیریت به نوجوانان در قالب الگوی تحول سیستم آموزشی در دوره متوسطه، منجر به ایجاد تغییر در خط مشی گذاری آموزشی و ایجاد مهارت‌های مدیریتی از قبیل مهارت‌های ارتباطی، تفکر انتقادی، رهبری و کار تیمی در جوانان می‌شود که کمک می‌کند با مهارت بیشتر به آینده وارد شوند.

    کلید واژگان: تحول سیستم آموزشی, مهارت های مدیریتی, تربیت مدیر آینده, دوره متوسطه, آموزش مدیریت
    Hoda Jajarmi, Ali Asghar Pourezzat*, Kamal Dorrani

    This research focuses on the need to develop meaningful training programs as a part of the reform of the secondary education system. Given that preparing the future managers is a responsibility we all share today, this study aims at designing a model for training future managers. This study adopted a qualitative exploratory approach. Accordingly, subsequent to reviewing the related literature, the semi-structured interviews with 15 selected senior managers in the Ministry of Education as well as experts and elites of the field were done. Participants were selected based on the snowball method. The interviews continued until the saturation level was achieved. Then, interviews were analyzed using the thematic analysis method. After analyzing the data and extracting the codes, they were classified into three major categories: 47 basic concepts, 18 organizers, and 5 inclusive themes, as the components of the model. The five inclusive themes were named as self-management, social factors, management of others, planning and the education system policy, and educational skills. Then, the model was designed based on the relationships among the themes. Finally, the research findings suggested that teaching management skills to adolescents, based on the recommended model of secondary school education system transformation, would lead to changes in the educational policy and development of such management skills as communication skills, critical thinking, leadership, and teamwork. At the end, recommendations are made based on the sub-themes obtained in each area and the key points raised by the experts of the field.

    Keywords: Education system transformation, Managerial skills, Training future managers, Secondary education
  • مرضیه عبدالوهابی*، کمال درانی، سعید صفایی موحد، کوروش فتحی واجارگاه، کیوان صالحی
    کسب و تقویت مهارت های حل مسئله برای نیروی انسانی به منظور رویارویی با مسایل پیچیده جامعه ضرورتی انکارناپذیر است. در دهه های اخیر تمایل به روش های فعال مانند یادگیری مبتنی بر بازی برای پاسخگویی به نیازهای تربیتی کارکنان سازمان ها در این زمینه بیشتر شده است. در این مقاله که با استفاده از روش " پژوهش نظریه ای" انجام شد، تلاش گردید بر مبنای رویکرد حل مسیله، الگویی برای تبیین فرایند یادگیری مبتنی بر بازی در دوره های آموزش سازمانی ارایه شود. گردآوری داده ها بر پایه فنون سندکاوی و مشاهده و تحلیل آن بر اساس روش تاملی انجام شد. برای اعتباربخشی الگو از نظرات خبرگان عرصه آموزش و بازی و خودبازبینی محقق استفاده شد. همچنین مولفه های استخراج شده الگوی یادگیری مبتنی بر بازی با رویکرد حل مسئله در اختیار ده نفر از استادانی که با روش نمونه گیری ملاک محور انتخاب شدند، قرار داده شد و نظرات آن ها در ارایه الگو اعمال شد. در ادامه بر اساس الگوی ارایه شده، وضعیت دو دوره از آموزش های سازمانی که مبتنی بر بازی برگزار شده بودند مورد نقد قرار گرفته و برای اعتباریابی آن از بازنگری اعضا استفاده شد. مولفه های اصلی این الگو عبارت است: از تحلیل، هدف گذاری، تدوین نظام انگیزشی، تدوین فرصت های یادگیری، پایش و ارزشیابی که تحت پوشش محیط یادگیری اثربخش، تعامل، تامل و تطابق معنا پیدا می کنند. این مولفه ها تحت چتری به نام «مساله مداری» اجرا می گردد.
    کلید واژگان: یادگیری مبتنی بر بازی, رویکرد حل مسئله, علوم رفتاری, آموزش سازمانی
    Marzieh Abdolvahabi *, Kamal Dorrani, Saeid Safaei Movahhed, Kourosh Fathivajargah, Keyvan Salehi
    The purpose of the study was to provide a model for explaining the game-based learning process in the courses of "organizational training" based on the problem-solving approach. Data collection was performed through document analysis techniques and observation and analyzed based on the reflection method. The opinions of educational and game experts and the researcher's self-review were used to validate the model. Also, the extracted components of the learning model based on the game with the problem-solving approach were given to ten experts who were selected by the criterion-based sampling method And their comments were applied to the presentation of the model. In the following, based on the presented model the situation of the two courses of organizational training that were held based on the game was criticized and members' review was used to validate it. The main components of this model are analysis, goal setting, motivational system development, development of learning opportunities, monitoring and evaluation, which are covered by effective learning environment, interaction, reflection and meaning adaptation. These components are implemented under an umbrella called the orbital problem.
    Keywords: Game-Based Learning, Problem-Solving Approach, Behavioral Sciences, Organizational Training
  • محمدرضا جباری*، کمال درانی، عباس رحیمی نژاد
    زمینه و هدف

    جایگاه و نقش مدیران به علت تاثیری که بر افراد زیردست و همچنین بر عملکرد یک سیستم و به طور خاص یک سازمان می گذارند، از اهمیت به سزایی برخوردار است. در این میان، ساختار های بنیادین شخصیتی، رفتار ها و سبک های ارتباطی افراد از جمله مدیران را تحت تاثیر قرار می دهند. یکی از این ساختارهای بنیادین، طرح واره های شناختی هستند. لذا هدف از مطالعه حاضر، بررسی رابطه بین طرح واره های شناختی مدیران با سبک رهبری و مهارت های ارتباطی آنها است.

    روش

    پژوهش حاضر از نوع توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری شامل مدیران ارشد شرکت ها و سازمان های خصوصی شهر تهران بودند که در دوره های اجباری سازمان برای ارتقای مهارت های مدیریتی که توسط دانشکده مدیریت دانشگاه تهران برگزار می شد شرکت نموده بودند (از جمله مدیران هلدینگ فناوا، شاتل، بیمه پارسیان، فرمند، داروسازی سبحان و گروه هتل های هما) که از میان آن ها 185 نفر در پژوهش شرکت داشته و به پرسش نامه های سبک رهبری فیدلر، مهارت های ارتباطی بارتون و فرم کوتاه طرح واره یانگ پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و رگرسیون چندگانه به روش گام به گام استفاده شد.

    یافته ها

    طرح واره های نقص و شرم، اطاعت، بی اعتمادی و محرومیت هیجانی، سبک رهبری مدیران و همچنین طرح واره های استحقاق، ایثار، نقص و شرم و معیارهای سرسختانه، مهارت های ارتباطی آنان را پیش بینی می کنند.

    نتیجه گیری

    برای پیش بینی سبک رهبری و مهارت های ارتباطی مدیران می توان از بررسی ساختار های شخصیتی بنیادین و به طور خاص طرح واره های شناختی بهره برد.

    کلید واژگان: سبک رهبری, مهارتهای ارتباطی, طرحواره های ناسازگار شناختی, مدیران
    Mohammadreza Jabbari *, Kamal Dorrani, Abbas Rahiminezhad
    Aims and objectives

    Managers are of a great importance to the population because of their position and the influence they usually have on subordinates and in general on organizational performance. Fundamental personality structures, behaviours, communication skills have a significant effect on individuals. One of these fundamental structures is cognitive schemas. Moreover, Hence, the purpose of this study is to investigate the relationship between managers’ cognitive schemas and leadership style with their communication style.

    Method

    the current study is a descriptive-survey study. The statistical population includes all the senior managers in non-governmental organizations. 185 senior managers were selected through convenience sampling method and completed Fideller Leadership Style Questionnaire, Barton Communication Skills and Yang Schema questionnaires. Data were analyzed utilizing stepwise multiple regression methods.

    Results

    Results showed that schemas such as defectiveness/shame, obedience, mistrust and emotional deprivation can predict managers’ leadership style. Additionally, some of the schemas including entitlement, sacrifice, defectiveness/shame and unrelenting standards anticipate their communication skills.

    Conclusion

    In order to assessing managers cognitive and fundamental personality structure can help to predict his/her leadership style and communication skills

    Keywords: leadership style, Communication skills, Cognitive Schemas, managers
  • محمد ناصرپور، کمال درانی، کیوان صالحی*

    پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر در شکل گیری اختلالات املا نویسی دانش آموزان ابتدایی انجام گردید. بدین منظور از روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته با 23 نفر (9 کارشناس و 14 معلم) که به روش ملاکی انتخاب شده بودند، جمع آوری شد. برای اعتبار یابی یافته ها از راهبرد های ممیزی بیرونی، بازبینی نتایج توسط اطلاع رسانان، چند سویه سازی و درگیری طولانی مدت استفاده گردید. تحلیل داده ها به شناسایی و طبقه بندی 101 کد، 19 زیرمضمون و 7 مضمون اصلی شامل، عوامل روانشناختی، محیطی، زبان شناختی، برنامه ای، ادراکی، فردی و فیزیولوژیکی، منجر گردید. نتایج آشکار نمود که دانش آموزان دوره ابتدایی با اختلال های متعدد و متنوع املا نویسی مواجه هستند و این امر ضرورت توجه جدی مدیران و برنامه ریزان آموزش ابتدایی را به منظور ارتقای کیفیت آموزش املا نویسی، فرایند ارزشیابی پیشرفت تحصیلی و جلوگیری از تشدید مخاطرات ناشی از آن را آشکار می نماید. در انتها، راهکارهای مناسب برای ارتقای وضعیت موجود و زمینه سازی برای کاهش اختلال های برشمرده شده ارائه گردید.

    کلید واژگان: اختلالات دیکته نویسی, پدیدار شناسی, عوامل موثر, آموزش ابتدایی
    Mohammad Naserpour, Kamal Dorrani, Keyvan Salehi *

    The aim of this present study is identifying the potential factors involved in dictation disruption in primary school students. For this purpose, a descriptive phenomenological method was used. 23 semi-structured interviews were completed by 14 primary teachers and 9 experts. The data analysis was conducted through Colaizzi's seven-step method, to identify and classify first 101 codes, 19 sub themes and 7 main themes. Member checking, triangulation and Prolonged Engagement were employed to validate the findings of External audit. The main extracted themes included: psychological, environmental, linguistic, program, understanding, personal, and physiological factors. The results revealed that elementary school students face numerous and variety of dictation disorders and this necessitates the immediate and serious attention and action of primary education administrators in order to improve the quality of dictation teaching, the process of assessing academic achievement and preventing the aggravation of its consequences. Based on the obtained results, the recommendations are presented for improving the status and providing context for reducing the disruptions.

    Keywords: dictation disorder, Phenomenology, Effective Factors, Primary Education
  • ندا ابراهیمی مقدم*، حسین خنیفر، کمال درانی، نوروز علی کرمدوست
    هدف پژوهش حاضر، شناسایی انواع رفتار زورگویی معلمان و بررسی شیوع و دامنه آن در شهر تهران بود. طرح پژوهش از نوع پیمایشی و جامعه آماری آن شامل مدارس دولتی ابتدایی و متوسطه اول شهر تهران بود که نمونه گیری طبقه بندی شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه تایید و آلفای کرونباخ آن (91/0) محاسبه شد. تحلیل عاملی اکتشافی داده های 1046 دانش آموز نشان دهنده سه مولفه زورگویی فیزیکی، زورگویی کلامی و زورگویی روانی بود و تحلیل عاملی تاییدی نمایانگر برازش مطلوب آن بود. میزان انواع رفتار زورگویی کم تر از معیار و در مدارس پسرانه به ترتیب زورگویی فیزیکی، روانی و کلامی و در مدارس دخترانه زورگویی روانی، فیزیکی و کلامی مشاهده شد. دانش آموزانی که هرگز در معرض زورگویی فیزیکی، روانی و کلامی قرار نگرفته اند به ترتیب 64/81، 33/73 و 86/76 درصد بودند. زورگویی فیزیکی و کلامی نسبت به پسران شایع تر بود و همچنین زورگویی روانی الگوی مشابهی در هر دو جنس داشت. منطقه یک، کم ترین میزان انواع زورگویی و منطقه 19 بالاترین میزان زورگویی فیزیکی، منطقه 13 بالاترین میزان زورگویی روانی و منطقه 10 بالاترین میزان زورگویی کلامی را نشان داد. زورگویی روانی، در بین پایه های متفاوت الگوی مشابهی داشت؛ اما زورگویی فیزیکی در پایه هشتم بالاترین و در پایه پنجم کم ترین و زورگویی کلامی در پایه چهارم بالاترین و در پایه نهم کم ترین میزان را نشان داد.
    کلید واژگان: زورگویی معلم, زورگویی فیزیکی, زورگویی روانی, زورگویی کلامی
    Neda Ebrahimi Moghadam *, Hossein Khanifar, Kamal Dorrani, Karamdoust Nouroz Ali
    The purpose of this survey was to identify the types of teacher’s bullying behavior and its prevalence in school in Tehran, this was done by classifying sampling in schools. After confirmation by the experts, the researcher-made questionnaire was tested experimentally and Cronbach's alpha was calculated. EFA of data from 1046 students showed that there were three components of physical, psychological and verbal bullying, and CfA revealed its appropriateness. Another of physical, psychological and verbal bullying were observed in boys 'schools while psychological, physical and verbal bullying were observed in girls' schools. Students who were never experienced physical, psychological and verbal bullying were 81.64, 73.33, and 76.86 percent, respectively. Physical and verbal bullying are more prevalent in boys and a similar pattern of psychological bullying was seen in both gender. The lowest and highest level of all types of bulling was observed in District 1,19,13, 10, respectively. While psychological bullying had a similar pattern in various grades, the maximum amount of the physical bullying was seen in the eighth and the minimum was seen in the fifth grade. The maximum and minimum amount of the verbal bullying was respectively.
    Keywords: Teacher Bullying, Physical Bullying, Psychological Bullying, Verbal Bullying
  • ندا ابراهیمی مقدم، حسین خنیفر، کمال درانی، نوروز علی کرمدوست
    Neda Ebrahimi Moghadam, Hossein Khanifar, Kamal Dorrani, Noroozali Karamdoost

    In the field of bullying in educational settings, many of the studies have been focused on peers; however, bullying behaviors can be seen in adults, and even teachers. This study aimed to develop and validate teacher bullying scale which measures the various forms of bullying behaviors displayed by teachers. The initial stages of the scale design were determined by defining the target structure, creating items and receiving and reviewing the views of the experts (faculty members of the Department of Psychology and Educational Sciences of the University of Tehran). The psychometric characteristics of teacher bullying scale were examined by implementing a questionnaire in 20 primary and secondary schools in Tehran. Exploratory Factor Analysis (EFA) showed that the teacher bullying scale comprised 28 items in 3 components of physical bullying (11 cases), bullying (10 cases) and verbal bullying (7 cases). In the confirmatory factor analysis, the3 components that were obtained were validated. The teacher's bullying scale also had a good internal consistency for the overall score scale and its sub-dimensions.

    Keywords: Teacher bullying, scale development, Physical bullying, Psychologicalbullying, Verbal bullying
  • ندا ابراهیمی مقدم *، کمال درانی
    کودکان و نوجوانان‏ از طریق کسب مهارت‏های اجتماعی‏ هنجارها، انگیزه‏ها، نگرش‏ها، و رفتارهای لازم برای تطبیق با نیازهای اجتماعی و نیز حفظ روابط بین‏فردی را فرامی‏گیرند. مدارس، به‏منزله مهم‏ترین پایگاه آموزشی، نقش بسزایی در پرورش این مهارت‏ها در دانش‏آموزان دارند. با توجه به اهمیت موضوع و نقش سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در سیاست‏های این نهاد، در تحقیق حاضر، محتوای سند تحول از نظر میزان توجه به مقوله‏های مهارت‏های اجتماعی از دیدگاه هدف‏گزینی تلئولوژیک تحلیل محتوا شد. برای این کار، پس از دسته‏بندی و شمارش گزاره‏های آشکار و پنهان و محاسبه شاخص‏های آمار توصیفی، به منظور برآورد میزان درجه اهمیت شاخص‏ها، از روش آنتروپی شانون استفاده شد. برای محاسبه ضریب قابلیت اعتماد و پایایی پژوهش، پژوهشگران فصل چهارم سند را مجددا کدگذاری کردند و ضریب توافق 75/92درصد به‏دست آمد. یافته‏ها نشان داد که بیشترین میزان توجه و اهمیت مربوط به مولفه مهارت‏های ارتباطی (41درصد) و پس از آن مسئولیت‏پذیری (27درصد) و مهارت‏های مقابله‏ای (20درصد) است و به مولفه‏های همدلی (5/0درصد) و جرئت‏ورزی (68/0درصد) کمترین توجه صورت گرفته است.
    کلید واژگان: تحلیل محتوا, تلئولوژی, سند تحول بنیادین آموزش و پرورش, مهارت‏های اجتماعی
    Neda Ebrahimi moghadam*, Kamal Dorrani
    Children and teenagers learn norms, motivation, attitudes and behaviors and maintain interpersonal relationships to adapt to social needs through the acquisition of social skills. Schools have an important role in the development of these skills in students. Due to the importance of the issue and the role of Document of Fundamental Transformations in Education on this institution’s policies, this study is quantitative analysis of the contents of Document of Fundamental Transformations in terms of attention to the categories of social skills from the goal setting teleologic perspective. After sorting and counting covert and overt statements, and calculate descriptive statistics, to estimate the degree of importance of Indicators, Shannon entropy method was used. For calculating the reliability and validity of research re-encoding was used by other researchers in Chapter 4 of the document and agreement coefficient obtained 92.75 percent. Results showed that the highest amount of attention and the importance was about Relationship skills (41 percent) and then was responsibility (27 percent) and coping skills (20 percent). Empathy (0.5 percent) and Assertiveness (0/68 percent) had been little attention.
    Keywords: content analysis, Teleology, Document of fundamental transformations in education, Social Skills
  • حسین مکیلانی، کمال درانی، کیوان صالحی
    پی بردن به خلاهای اعتقادی، اخلاقی، عاطفی و معنوی توسط والدین و دست اندرکاران تربیت می تواند زمینه مساعدی برای شکل دهی، شکل گیری هویت دینی نوجوانان و کاهش آسیب های رو به فزون در این حوزه و تقویت دین باوری در آینده باشد. پژوهش حاضر با هدف واکاوی عمیق در معنی و مفهوم باورهای دینی دانش آموزان پایه هشتم، بازنمایی درک و تجربه زیسته این افراد از دین و عوامل موثر در شکل گیری آن و ارائه راهکارهای راهبردی برای کاهش های آسیب های موجود انجام شده است. بدین منظور و با توجه به ظرفیت شگرف رویکردهای کیفی و به ویژه روش پدیدارشناسی، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد که در شانزدهمین مصاحبه با دانش آموزان پا یه هشتم که با روش نمونه گیری هدفمند انجام شد، به حالت اشباع رسید و داده های حاصل با راهبرد کلایزی تحلیل شد. یافته ها حاکی از آن است که دانش آموزان مورد مطالعه، نسبت به باورهای دینی، نگاهی احساسی و به دور از درک اولویت های دینی داشته و بصیرت افزایی دینی از طریق مباحثه بر اصول بنیادینی نظیر، «وسیله بودن عبادت برای شکل گیری عبودیت» و «معیار قضاوت نبودن اشخاص در شناسایی حق یا باطل» ، بیش از پیش ضرورت دارد.
    کلید واژگان: پدیدارشناسی, باورهای دینی, نوجوانی, دین باوری, هویت دینی, پژوهش کیفی
    Hossein Mokeilani, Kamal Dorrani, Keyvan Salehi
    Discovering the ideological gaps, moral, emotional and spiritual by parents and upbringing practitioners can make a favorable context for shaping, forming identity religious in adolescents and reduce the increasing damages in this sphere and strengthen the religion belief in future. The aim of present study is deep explore in meaning and the concept of religious belief in eighth grade students has been done. Representation and understanding this people’s lived experience and affecting factors in forming and offering the guideline strategies for reducing the present damages is considered. For this purpose and according to the fanciful capacity of qualitative approaches especially phenomenology of semi-structured interviews with students at the sixteenth interview with eighth grade students was used. The method was purposeful sampling and saturation is appeared and data results were analyzed with the seven stage Collizzi. The findings show that these students have got sensational view to religious belief and they couldn’t understand the religious priority. results also indicate that their religious belief are appeared in four groups , including “ belief” , “ religious feelings”, “ religious activities” , “ thinking and religious knowledge “.what was extracted from interviews indicated that students described three main issues including “ learning environment and teachers” ,” the role of families and parents” , “ media and advertising methods in society” and they believed that these three main issues are the factors of debilitation or amplification of religious belief in their opinion.
    Keywords: Phenomenology, Religious Beliefs, Religious Belief, Religious Identity
  • سیامک صادقی*، کمال درانی، نوروزعلی کرمدوست
    هدف از اجرای این پژوهش، بررسی کیفیت فعالیت های آموزشی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه بو علی سینای همدان بر اساس مدل تحلیل اهمیت – عملکرد ((IPA بود. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشکده ادبیات و علوم انسانی بود که 350 نفر از آنان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که کیفیت فعالیت های آموزشی را در 7 بعد هدف، محتوا، روش تدریس، ویژگی های استادان، ساختار، امکانات و شیوه های ارزشیابی پیشرفت تحصیلی و در دو سطح وضع موجود و وضع مطلوب اندازه می گرفت. روایی پرسشنامه بر اساس دیدگاه متخصصان، بررسی و تایید شد و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ (96/0) به دست آمد. نتایج نشان داد که بین دیدگاه دانشجویان درباره وضع موجود و مطلوب کیفیت فعالیت های آموزشی درمجموع و به تفکیک همه ابعاد مورد بررسی، شکاف منفی و معنی داری وجود دارد. تفاوت شکاف در مولفه هدف، محتوا، روش تدریس، استادان، ساختار، امکانات و شیوه های ارزشیابی به ترتیب 060/1-، 346/1-، 886/0-، 121/1-، 249/1-، 472/1-، و 886/0- بود. بیشترین شکاف، به ترتیب به ابعاد امکانات، محتوا، ساختار، ویژگی های استادان، هدف، روش تدریس و شیوه های ارزشیابی مربوط بود.
    کلید واژگان: کیفیت فعالیت های آموزشی, مدل تحلیل اهمیت - عملکرد, دانشگاه بوعلی سینا
    Seyamak Sadeghi *, Kamal Dorrani, Nuroozali Karamdoost
    The aim of this study was to survey the quality of the educational activities of the Faculty of Literature and Humanities of Bu Ali Sina University in Hamadan, based on the importance- performance analysis model. Population of research was a graduate and master students of the Faculty that 350 of which were selected through available sampling method and were examined. The instrument to collect the data was a researcher-made questionnaire which measured seven dimensions of quality of educational activities, including objectives, content, teaching method, teachers’ characteristics, structure, resources and the evaluation methods of academic achievement at two levels of perceptions and expectations. The validity of the questionnaire was examined and approved according to some experts’ view and its reliability was obtained through Cronbach's alpha coefficient (96 percent). The results showed that there was a significant and negative gap between students, The gap between the components, objectives, content, teaching methods, teachers, structure, resources and evaluation methods, was respectively 060/1-, 346/1-,886/0-, 121/1-,249/1-,472/1-,886/0-, perceptions and expectations for learning activities in general and in separate dimensions.
    Keywords: quality of educational activities_Importance – Performance Analysis Model_Bu-Ali Sina University
  • رضا سجادی، دکترنوروزعلی کرمدوست، کمال درانی، کیوان صالحی، علی مقدم زاده
    شناسایی عوامل موثر در موفقیت افراد سرآمد، و تلاش برای بهره گیری از آن، از مهمترین راهبردهای موفقیت به شمار می رود. فقدان مطالعه ای ژرفانگر در بازنمایی عوامل موفقیت رتبه های برتر آزمون سراسری، باعث شد تا در مطالعه حاضر، عوامل موثر در موفقیت نفرات برتر آزمون سراسری، مورد واکاوی قرار گیرد. بدین منظور با بهره گیری از رویکردی کیفی، و مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته با برگزیدگان برتر آزمون سراسری که به روش نمونه گیری موارد کرانه ای انتخاب شدند، داده ها گردآوری گردید. پس از 12 مصاحبه، اشباع نظری حاصل و بر اساس راهبرد هفت مرحله ای کلایزی تحلیل شد. تحلیل عمیق تجربه زیسته مشارکت کنندگان، به دسته بندی 7 مضمون اصلی (عوامل اصلی موفقیت) منتج گردید. نتایج به دست آمده به اساتید شرکت کننده ارائه و پس از بررسی های متوالی مورد تایید واقع شد. یافته ها حاکی از آن است که هفت عامل خودانگیختگی، موقعیت طلبی، هدفمندی، سرعت عمل، راهبردهای یادگیری، محیط آموزشی، و ویژگی های خانوادگی در کسب رتبه برتر در آزمون سراسری نقش اصلی را ایفا نموده اند.
    کلید واژگان: عوامل موفقیت, نفرات برتر کنکور, آزمون سراسری, روش تحقیق کیفی
    Reza Sajadi, Dr. Norowz Karamdoost, Dr. Kamal Dorrani, Dr. Keyvan Salehi, Dr. Ali Moghaddamzadeh
    Abstract: Identifying the effective factors in the success of top people, and trying to take advantage of them, is one of the most important strategies for success. The lack of an in-depth study in representing the success factors of top students at the university entrance exam motivated the researchers to conduct the present study. The data were collected through a qualitative approach and a deep semi-structured interview with the elective students of university entrance exam, which were selected by the extreme case sampling. After 12 interviews, theoretical saturation was analyzed and data analysis was performed based on a seven-stage Collizzi. The deep analysis of the participant's experience of life has resulted in the classification of seven main themes (main success factors). The results were presented to the participating professors and confirmed after successive studies. The findings indicated that the identified seven factors played a major role in achieving top rank in the university entrance exam. These factors include self-motivation, ambition, purposefulness, speed, learning strategies, learning environment and family features.
    Keywords: success factors, premier students, university entrance exam, qualitative research method
  • Narges Ghodsian, Hossein Khanifar, Hamidreza Yazdani, Kamal Dorrani
    Background
    Knowledge transfer is known as a core process in knowledge management. Its decent and influential function in organizations would result in regeneration and innovation of knowledge.
    Due to this importance, the most recent research in knowledge management has been inclined toward knowledge transfer concept. We aimed to investigate the most influencing contributing factors in knowledge transfer and knowledge sharing within the faculty members at Tehran University of Medical Sciences.
    Method
    This investigation has been conducted with a qualitative approach as well as implanting GT approach. The toolkit is semi-structured interviews that are done on a sample of 17 faculty members of ten distinct departments of Tehran University of Medical Sciences. The data has been content analyzed with coding method.
    Results
    By carefully analyzing the interviews from 272 preliminary open codes after sequential analogies and induction, 54 concepts have been extracted that were categorized into one of eleven classes constituting the effective items and factors in knowledge transfer among faculty members, respectively. These categories could be placed into , non-communication factors and communication factors. The non-communication factors were knowledge actors (professors), organization (university), the knowledge, and surroundings. The communication factors are the factors that are formed in the dual relationships between the relevant factors.
    Conclusion
    A decent knowledge flow in working groups and collaborative societies of faculty members within a department or through different university departments would lead to a better research and education management. This could also bring about some advantages: the research in each department falls in a well-defined, pre-missioned channel, avoiding scattered research works, and enhancing the training and research. The awareness of university senior managers about influencing contributing factors of knowledge transfer and their functions provide a robust panel for tracing the knowledge flow and help them establish the knowledge flow for production and regeneration of genuine knowledge.
    Keywords: KNOWLEDGE TRANSFER, KNOWLEDGE SHARING, KNOWLEDGE MANAGEMENT, SCIENTIFIC KNOWLEDGE FLOW
  • هاشم ادیبان، کمال درانی
    هدف
    پژوهش حاضر تعیین رابطه ی فرایندهای مدیریت دانش با عملکرد شغلی کارکنان در دانشگاه تهران می باشد.
    روش
    از نوع کاربردی و به روش پیمایش با رویکرد توصیفی است و نمونه پژوهش شامل 105 نفرازکارکنان دانشگاه تهران( 21مرد و84 زن) از روش نمونه گیری تصادفی ساده به وسیله فرمول کوکران تعیین شد. داده های پژوهش با استفاده ازفهرست وارسی عملکرد وپرسشنامه مدیریت دانش گردآوری شد، تجزیه تحلیل اطلاعات با استفاده از روش های آماری(Tمستقل، تحلیل واریانس، یومن وایتنی ،ضریب همبستگی پیرسون ومیانگین) انجام شد.
    یافته ها
    وضعیت مدیریت دانش در بین کارکنان پایین تر از میانگین فرضی(3) و عملکرد شغلی بالاتراز میانگین می باشند و میزان مدیریت دانش وعملکرد شغلی در بین متغیرهای جمعیت شناختی:(جنس، سن، مدرک تحصیلی و سابقه خدمت)، متغیر سن با مدیریت دانش ؛ وسن وجنسیت با عملکرد شغلی تفاوت معنا داری را نشان داد.
    نتیجه گیری
    بین شاخص های مدیریت دانش با شاخص های عملکرد شغلی، تنها شاخص کسب دانش با شاخص های عملکرد شغلی(عملکرد وظیفه ای وزمینه ای) رابطه معناداری نشان داد وبین دیگر متغیرها رابطه معناداری یافت نشد.
    کلید واژگان: مدیریت دانش, کارکرد شغلی, متغیرهای جمعیتی
    Kamal Dorrani, Hashem Adiban
    The present study is going to evaluate the relation between knowledge management processes and job performance of employees in university of Tehran. The research’s sample includes 105 employees of Tehran university (21 men and 84 women) using the random sampling and applying the Cochran formula. Besides, research’s data was gathered through performance appraisal checklist and knowledge management questionnaire. The analysis of information was done by using statistical methods (T -test, Anova , U Whitney, mean and Pearson correlation coefficient). The findings of the study showed that the situation of knowledge management among employees is lower than the supposed mean and that the job performance is above average. Evaluation of knowledge management and job performance among demographic variables: gender, age, educational level and history of serving demonstrated that only the age with knowledge management and also age, sex with job performance showed a significant difference. The results of the correlation coefficient between the components of the Knowledge Management and those of job performance indicated that the only significant correlation was found between the component of knowledge acquisition and the components of job performance (task and context performance) and among other variables no significant correlation was discovered
    Keywords: knowledge management, job performance, demographic variables
  • نرگس قدسیان، کمال درانی، هادی پورشافعی، محمدرضا اسدی یونسی
    هدف پژوهش حاضر تعیین مولفه های فرهنگ سازمانی آموزش و پرورش بوده است. این تحقیق از نوع زمینه یابی بوده که در آن از رویکرد استقرایی و روش کیفی نظریه پردازی داده بنیاد چندگانه، با استفاده از مصاحبه ی مسئله محور با کاربرد الگوی شاین برای سنجش فرهنگ، استفاده گردیده است. پس از تحلیل داده ها، الگوی فرهنگ سازمانی آموزش و پرورش در سه بعد «انطباق بیرونی» با چهار شاخص یادگیری سازمانی، مشتری مداری، چشم انداز، و پیشرو و فعال؛ «هماهنگی درونی» با چهار شاخص دانش گرایی، مشارکت قانونمند، ارزش های محوری، نگاه سرمایه ای به انسان و «روابط انسانی» با چهار شاخص کرامت ذاتی و اکتسابی، انگیزه، منافع ملی، رشد و تعالی؛ با مرکزیت آموزه های دینی، «حیات طیبه» طراحی گردید. برای تایید این که یافته ها مستخرج از داده هاست، ضمن استفاده مبادی متعدد تولید داده ها، در مراحل کدگذاری، یافته ها به مصاحبه شوندگان بازخورد داده شده و عکس العمل و نظرات آنان لحاظ گردیده است. قابلیت فهم و مفید بودن یافته ها از نظر خبرگان و اساتید دانشگاه تاییدگردیده.لذا الگوی ارائه شده از اتکاپذیری لازم برخوردار است.
    کلید واژگان: فرهنگ سازمانی, آموزش و پرورش, الگوی فرهنگ سازمانی ادگار شاین
    Narges Ghodsian, Kamal Dorrani, Hadi Pourshafei, Mohammad Reza Asadi Yoonesi
    The purpose of this study is to design of education organizational culture model. This study is descriptive and practical which has been done by a quantitative method. This study was done with a research question to determine the components of organizational culture of the education department with inductive approach and method of Multi Grounded theory، using a problem-based interview and applying the Schein’s model on culture evaluation. The considering the research question، the findings of the study resulted in predicting components and designing organizational culture pattern. this pattern with 12 cultural index in three dimensions ‘ external adaptation’; ‘ internal integratoin’ and ‘human relationship’ concentrating religious teachings ‘Hayat-e-Tayyebeh’ and was confirmed as the ultimate pattern for education organizational culture.
    Keywords: Organizational Culture, education, organizational culture pattern, Schein's model
  • Kamal Dorrani, Norouz Ali Karamdost, Hassan Ghalavandi, Motahhareh Hamzehrobati
    Background
    Smart school project is a new step in information age; it can create fundamental changes in teaching-learning process as well as teacher-student tasks and roles and integration of information technology and curriculum. The main purpose of this paper is to evaluate smart schools current statues in Mazandaran province based on “Smart School” Conceptual Model during the academic year 2011-12.
    Methods
    The research is non-experimental and to say more specifically is descriptive-analytical. The population contained all principals, technology experts and teachers of selected smart schools of Mazandaran province. The sampling method is completed census; census; it means that the number of sample is equal to the whole society (181). The data was collected using scholar-made questionnaires and observation check list. Questionnaire validity and reliability are estimated using content validity and Cronbach alpha formula. The Cronbach alpha in term of manager and IT deputies'' questionnaire and teacher’s questionnaire are calculated (%95) and (%88), respectively.
    Results
    descriptive statistics and inferential indicators results reveal that public smart schools of Mazandaran province are in fairly desirable level and private smart schools are in desirable level which is close to Smart School Development” Conceptual Model components and standards.
    Conclusions
    to improve current statue of smart schools in Mazandaran province and to achieve a desired level, guidelines and recommendations are presented.
    Keywords: Evaluation, Information, Communication Technology, Smart School, Conceptual Model
  • سارم ظفری، نوروزعلی کرمدوست، کمال درانی، محسن نظرزاده زارع
    هدف از پژوهش حاضر، مشخص کردن میزان استفاده دانشجویان تحصیلات تکمیلی (کارشناسی ارشد و دکتری) دانشگاه تهران از تلفن همراه جهت مقاصد آموزشی و عمومی می باشد. جهت نیل به این هدف، با استفاده از روش تحقیق توصیفی- پیمایشی به بررسی دیدگاه های دانشجویان پرداخته شد. جامعه آماری این پژوهش، شامل 12933 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه تهران بودند که از این شمار، تعداد 516 دانشجو بر اساس نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی آن توسط استادان و متخصصان آموزش الکترونیکی مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 84/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کلموگروف- اسمیرنف، تحلیل واریانس یک راهه، و کروسکال الیس در نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها نشان داد، میزان استفاده دانشجویان از قابلیت ها و امکانات تلفن همراه جهت مقاصد عمومی و آموزشی، کم تر از مقدار متوسط بوده است و تنها در بعضی از قابلیت ها نظیر؛ فایل صوتی، اس ام اس (پیام متنی) و مکالمه جهت مقاصد عمومی این مقدار بیش از متوسط بوده است. دیگر یافته ها نشان داد، استفاده عمومی از تلفن همراه بر اساس مقاطع و رشته های تحصیلی دانشجویان دارای تفاوت معناداری است، ولی در هیچ کدام از زیرگروه های تحصیلی در استفاده از قابلیت ها و امکانات تلفن همراه برای مقاصد آموزشی تفاوت معناداری مشاهده نشد. بنابراین، لازم است که استادان، جهت تشویق بیشتر جامعه دانشجویی به استفاده از فن آوری های سیار برای مقاصد آموزشی به تغییر در رویکردهای سنتی خود در فرآیند یاددهی- یادگیری مبادرت ورزند.
    کلید واژگان: یادگیری سیار, تلفن همراه, یادگیری الکترونیکی, دانشگاه تهران
    Sarem Zafari, Norouz Ali Karamdoost, Kamal Dorrani, Mohsen Nazarzadeh Zare
    The aim of this research was to determine the rate of using cell phone for educational and general purposes by postgraduate and PhD students of the University of Tehran. To obtain this goal، using a descriptive survey method، students'' opinions were investigated. The statistical population consisted of 12933 postgraduate and PhD students of Tehran University، among whom a sample of 516 students were selected based on the stratified random sampling method. The data collection tool was a researcher-made questionnaire، the validity of which had been calculated by e-learning experts and supervisors. Its reliability was calculated 0. 84 using Cronbach alpha coefficient. For data analysis، Kolmogorov-Smirnov، ANOVA، and Kruskal-Wallis tests in SPSS software were used. The findings showed that the rate of using mobile capabilities and features for general and educational purposes by the students was less than the average rate، and only in some capabilities، such as audio، SMS and call for general purposes was more than average. Other findings showed that general use of mobile phones was different between students based on educational degree and fields of study. Also، there was not a significant difference among educational subgroups in the usage of mobile phone capabilities and features for educational purposes. Therefore، faculty members are recommended to change their traditional approaches in teaching-learning activities to encourage more the student community to use mobile technologies for educational purposes.
    Keywords: mobile learning, mobile phone, electronic learning, Tehran University
  • Iraj Azizi, Kamal Dorrani, Mohsen Nazarzadeh Zare
    This study compared the working memory performance and its subsystems (phonological loop, visuo-spatial sketchpad and central executive) between literate and illiterate adults. The study was based on a descriptive methodology, using a causal-comparative method. The sample consisted of adult students in the final course of Nehzat Savad Amouzi Organization (NSAO) in Kurdestan, made up of 67 individuals who constituted the literate group and were matched with 67 other students who constituted the illiterate group. The 67 adults in each group were matched for age, gender, job, and intelligence. Based on the last works (Hassanpoor, H. H. 2003, Dutke, S., & Mike, R. 2006, Lee et al. 2007, Swanson, H. L. 1992 & Oberauer, K, et al. 2003) we used a test for each working memory subsystems and administered individually. For investigating the differences between the two groups, multivariate analysis of variance (MANOVA) was used. The results of the MANOVA analysis indicated that there was a significant difference (p ≤ 0.001) between the groups in working memory performance and all its subsystems. This study suggests that, literacy could be the main factor in improving the working memory performance in adulthood.
    Keywords: literacy, working memory, phonological loop, visuo, spatial sketchpad, central executive
  • Mohsen Nazarzadeh Zare¹, Kamal Dorrani², Masoud Gholamali Lavasani³
    This study examined and comparison extension agents’ and farmers’ view towards in the agricultural extension education problems in Dezful. It way a descriptive study applying، survey method. The statistical population consisted of 5060 farmers and 50 extension agents. All extension agents were studied due to their small population and a sample of 466 farmers was selected based on the stratified ratio sampling method. The instrument was a researcher made questionnaire. For the purpose of data analysis، the statistical procedures including t test،، and factor analysis. The findings of factor analysis on the views of extension agents indicated that these courses dealt with problems such as usage of uniform methods of instruction for teaching content of the courses by extension agents، lack of insufficient information about the time of courses to farmers، and lack of incentives for creation motivation in farmers. Also، the findings of factor analysis on the views of farmers indicated that these courses encounter problems such as inadequate instruction and assistant equipments usage by extension agents،incompetent employment of knowledgeable and experienced extension agents corresponding to updated agricultural issues، lack of conformity in courses with time conditions of farmers، and ignoring the opinions of farmers in the arranging courses.
    Keywords: Agricultural extension, agricultural extension training courses, view of extension agents, view of farmers, Dezful
  • کمال درانی، قاسم صابری
    در پژوهش حاضر، مهارت های ارتباطی آموزگاران دوره ابتدایی در فرایند یاددهی – یادگیری در نیمسال اول سال تحصیلی 90-1389، از نظر دو گروه آموزگاران و دانش آموزان در روستاهای منطقه ارشق استان اردبیل مورد بررسی قرار می گیرد. نمونه مورد مطالعه از دو جامعه آموزگاران و دانش آموزان انتخاب شده است که به ترتیب 50 آموزگار و 200 دانش آموز را شامل می شود. روش نمونه گیری، تصادفی ساده و پژوهش از نوع توصیفی است. ابزار اندازه گیری در پژوهش حاضر، پرسشنامه مهارت های ارتباطی است که دو نوع برای جامعه آموزگاران و دانش آموزان را شامل می شود. طبق یافته های پژوهش که با استفاده از روش های آماری استنباطی و توصیفی استخراج شده است، آموزگاران روستایی، میزان مهارت های ارتباطی خود را زیاد دانسته اند. ولی دانش آموزان مهارت های ارتباطی آموزگاران خود را در حد متوسط و کمتر از آن دانسته اند. در واقع، آموزگاران، بر عکس دانش آموزان، تصویر مثبت تری از مهارت های ارتباطی و ارتباطات میان فردی در کلاس درس دارند. به عبارت دیگر، طبق یافته های پژوهش، در مدارس روستایی مورد بررسی، روابط انسانی موجود، رضایت بخش نیست که یکی از دلایل آن، شاید عدم آشنایی آموزگاران با فرهنگ، محیط و شرایط روستا است.
    کلید واژگان: جامعه, مهارت های ارتباطی, فرایند یاددهی, یادگیری, روستا
    Kamal Dorrani, Ghasem Saberi
    In the present study, communication skills of elementary teachers in teaching- learning process in the first semester of the academic year of 2010-11 has been studies from the perspective of teachers and students in the villages of Arshaq region in Ardabil province. The sample of this study were chosen from teachers and students communities. This included 50 teachers and 200 students. The sampling is random and the research is a descriptive one. The measurement tool in this study is a communication skills questionnaire in two versions for teachers and students. According to research findings that have been extracted using descriptive and inferential statistics, rural teachers considered their communication skills to be high. But the communication skills of teachers are considered medium and less than medium form the students’ perspectives. In fact, teachers, unlike students, have a more positive picture of the communication skills and interpersonal communications in the classroom. In other words, according to research findings, in the surveyed rural schools, the human relations, is not satisfactory. One reason for this fact is the teachers’ unfamiliarity with culture, environment and condition of village.
  • فرنگیس شوقی شفق آریا، کمال درانی، ابوالفتح لامعی، رضا لباف قاسمی
    زمینه
    در سال های اخیر رویکردهای مختلف مدیریت کیفیت مانند اعتباربخشی، مدیریت جامع کیفیت، نظام پیشنهادات ایزو 9000 و بهره وری در دانشگاه های علوم پزشکی مورد توجه قرار گرفته و هر دانشگاه دلایلی برای انتخاب آنها داشته است. هدف از انجام این پژوهش تعیین رویکردهای انتخاب شده در دانشگاه های علوم پزشکی و آگاهی از دلایل انتخاب و اقدامات به عمل آمده در راستای آن رویکردها است.
    روش ها
    مطالعه حاضر از نوع پیمایشی بود.جامعه آماری را معاونین آموزشی کلیه 41 دانشگاه علوم پزشکی وابسته به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تشکیل داده بودند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته ای شامل 27 سؤال بود.
    نتایج
    شصت و دو درصد دانشگاه ها رویکرد مدیریت جامع کیفیت، 46 درصد نظام پیشنهادات،41 درصد اعتباربخشی، 22 درصد بهره وری و 16 درصد رویکرد ایزو9000 را انتخاب کرده بودند. از بین دلایل، دلیل «آشنایی با الزامات رویکرد» بیشترین تاثیر را (69 درصد) در انتخاب رویکرد اعتباربخشی و کمترین تاثیر را (62 درصد) در انتخاب ایزو داشته است. دلیل «آگاهی و اعتقاد» بیشترین تاثیر را (75 درصد) در بهره وری و کمترین تاثیر را (69 درصد) در نظام پیشنهادات و دلیل «وزارت متبوع» بیشترین تاثیر را (77 درصد) در ایزو و کمترین تاثیر را (68 درصد) در انتخاب نظام پیشنهادات داشته است. از بین اقدامات، بیشترین «آموزش ها» (66 درصد) در مورد رویکرد اعتباربخشی و کمترین (58 درصد) در مورد نظام پیشنهادات ارائه شده است. بیشترین «حمایت» (66 درصد) از ایزو و کمترین (60 درصد) از رویکردهای اعتباربخشی و مدیریت جامع کیفیت به عمل آمده است. «بیشترین موفقیت» (72 درصد) مربوط به رویکردهای بهره وری و نظام پیشنهادات و کمترین (62 درصد) مربوط به ایزو و اعتباربخشی بوده است.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد دانشگاه ها به علت دستورهای اداری پی در پی دچار سر درگمی شده بودند. با توجه به این که انتخاب آگاهانه و داوطلبانه بیشتر از دستور اداری در انتخاب یک رویکرد می تواند نقش داشته باشد، به همین دلیل رویکرد مدیریت جامع کیفیت که بطور داوطلبانه انتخاب شده بود، فراوانی بیشتری را به خود اختصاص داده بود. لذا پیشنهاد می گردد که با آگاهی دادن به مدیران در مورد مدیریت کیفیت و نهادینه نمودن آن با تغییر فرهنگ سازمانی تحولی در نظام مدیریتی ایجاد شود که سازمان ها آن را به عنوان یک ضرورت انکارناپذیر درون سازمانی پذیرفته و برای آن برنامه ریزی نمایند.
    کلید واژگان: رویکرد, مدیریت کیفیت, معاونین آموزشی, دانشگاه های علوم پزشکی, آموزش
    Farangis Shoghi Shafagh Aria, Kamal Dorrani, Aboulfath Lameei, Reza Labbaf Ghasemi
    Introduction
    Universities of medical sciences in Iran have recently employed different quality management approaches according to their own reasoning. They include accreditation, total quality management (TQM), suggestion system, ISO 9000, and productivity. This study aimed to identify chosen approaches in Iranian Medical universities and clarify the reasons of selection as well as practical measures made according to the selected approach.
    Methods
    This was a survey study. Study population included the vice chancellors for education of all of the 41 universities of medical sciences affiliated to Ministry of Health and Medical Education in Iran. For data collection, a questionnaire including 27 questions was developed by the researcher.
    Results
    62% of the universities of medical sciences have selected Total Quality Managements approach, 46% Suggestion System, 41% Accreditation, 22% Productivity, and 16% ISO9000.The knowledge of the requirements of the approach has been most influential in the selection of the accreditation(69%) and least influential in the selection of the ISO 9000(62%). Vice chancellors’ awareness and belief has been most influential in the selection of the productivity(75%) and least influential in the selection of the suggestion system(69%). The support and push from the Ministry of Health and Medical Education(MOHME) has been most influential in the selection of the ISO9000(77%), and least influential in the selection of the suggestion system(68%). Regarding practical measueres, maximum training activities have been focused on accreditation (66%) and the least on the suggestion system (58%). ISO9000 has received the most support (66%) from the MOHME, and accreditation and total quality managements have received the least support (60%). Productivity and suggestion system approaches have had maximum achievements(72%), and ISO 9000 and accreditation have had minimum achievement rates(62%).
    Conclusion
    It seems that Universities were confused by successive official orders from MOHME. Since aware voluntary selection of quality approach could be more influential than official orders, TQM approach was more frequently implemented. Therefore it is recommended to inform managers about quality management and implement it by reform in organizational culture, so that institutions admit it as an essential element in their organization.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال