به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

khosrow piraee

  • فاطمه مشهدی زاده، خسرو پیرایی*، بیت الله اکبری مقدم، هاشم زارع
    معرفی

    شوک های رابطه مبادله کالایی در توضیح نوسانات اقتصاد کلان در کشورهای صادرکننده نفت اهمیت دارند. شوک های قیمت نفت منبع اصلی تغییرات در کشورهای صادرکننده نفت هستند. با توجه به تاثیرات قابل توجه نوسانات رابطه مبادله بر متغیرهای کلان اقتصادی داخلی، درک انتقال و انتشار نوسانات رابطه مبادله در طراحی و اجرای سیاست‌های کلان اقتصادی در کشورهای صادرکننده نفت بسیار مهم است. یک سیاست پولی مناسب می تواند به تثبیت این شوک ها کمک کند. این مطالعه پاسخ سه رژیم سیاست پولی جایگزین به شوک‌های رابطه مبادله و شوک بهره‌وری بخش صادرات را با استفاده از مدل تعادل عمومی تصادفی پویا کینزی (DSGE)  ارزیابی می‌کند. در این مطالعه، مدل بر اساس هو و همکاران (2015)، موناسلی (2005) و کشین و همکاران (2004) برای اقتصاد ایران توسعه داده شده است. این چارچوب نظری یک اقتصاد باز کوچک صادرکننده نفت را توسط دو بخش داخلی مشخص می‌کند: بخش تجاری و بخش غیرتجاری. طبق نظر کالوو (1983) در بخش غیرتجاری، قیمت ها ثابت هستند. همچنین یک بخش خارجی وجود دارد که بقیه جهان است. همچنین گذر ناقص نرخ ارز از طریق مقاومت اسمی بر روی قیمت‌های وارداتی معرفی می‌شود. این مدل برای ارزیابی واکنش رژیم های مختلف سیاست پولی به شوک‌های رابطه مبادله و شوک های بهره وری صادراتی توسعه یافته است. بر اساس شواهد تجربی مانند شجری و همکاران (2015)، گذر در مدل، ناقص فرض شده است. از آنجایی که صادرات نفت درصد بالایی از درآمدهای صادراتی را تشکیل می دهد و بخش قابل توجهی از مخارج دولت در ایران را تامین مالی می‌کند، تحلیل واکنش های مختلف سیاست پولی به شوک‌های رابطه مبادله در یک کشور صادرکننده نفت، مانند ایران، مهم است. هدف این مطالعه بررسی اثرات پویای شوک‌های رابطه مبادله و ارزیابی عملکرد و ویژگی‌های تثبیت قواعد مختلف سیاست پولی ساده برای اقتصادهای وابسته به نفت است. سه قانون: جایگزینی سیاست پولی، شامل قانون هدف گذاری تورم CPI (CIT)، قانون هدف گذاری تورم غیرتجاری (NTIT) و قانون هدف گذاری نرخ ارز  (ET)در نظر گرفته شده است. قواعد مختلف سیاست پولی بر اساس درجه ای که نوسان متغیرهای کلان اقتصادی منتخب را که توسط توابع واکنش ضربه ای منعکس  می شود، به حداقل می رساند، ارزیابی می شوند.

    متدولوژی

    این مدل برای مطابقت با ویژگی های کلیدی اقتصاد ایران با استفاده از داده های دوره 1991: Q1 تا 2017: Q1 کالیبره شده است. سری تولیدات نفتی و غیرنفتی از «مرکز آمار ایران» دریافت می‌شود. سری نرخ سود و قیمت نفت از «بانک مرکزی ایران» اخذ می‌شود. سری تولیدات و قیمت کالاها در بخش واسطه ای ​​خارجی از "آرشیو داده های اقتصادی فدرال رزرو " به دست آمده است. سایر پارامترها از مطالعات قبلی درباره اقتصاد ایران و ادبیات چرخه تجاری در جهان به دست آمده است. این مدل برای اقتصاد ایران کالیبره شده است. مدل به صورت عددی حل شده و پارامترهای انتخاب شده برای مدل در جدول 1 خلاصه شده است.

    یافته ها

    مقایسه پاسخ‌ها تحت رژیم‌های مختلف سیاست پولی نشان می‌دهد که هدف‌گذاری تورم CPI  نسبت به هدف‌گذاری NTIT و ET زمانی که شوک‌های رابطه مبادله اتفاق می‌افتد، برتری دارد. برای شوک بهره وری صادرات، عملکرد قانون CIT بهتر از سایر قوانین سیاست پولی است. همچنین نرخ واقعی ارز که به عنوان تابعی از شرایط تجارت کالا و تفاوت های بهره وری تعریف می شود، امکان بررسی نقش شوک بهره وری صادراتی بر تغییرات کلان اقتصادی و آزمون وجود اثر بالاسا-سامویلسون را فراهم می کند. واکنش‌های تکانه‌ای به شرایط شوک تجاری کالایی نشان‌دهنده افزایش در تولید کل و تورم CPI و کاهش مصرف و نرخ اسمی ارز تحت سه قانون سیاستی است. تجزیه و تحلیل همچنین نشان می دهد که شوک های رابطه مبادله کالایی باعث واکنش کمتر متغیرهای کلان اقتصادی تحت هدف گذاری تورمی CPI نسبت به هدف گذاری تورمی غیرتجاری و هدف گذاری نرخ ارز می شود. تحت شوک بهره‌وری بخش صادرات، تولید صادراتی افزایش می‌یابد درحالی که تولید غیرتجاری کاهش می‌یابد که احتمالا نشان دهنده علایم بیماری هلندی است. از سوی دیگر، پاسخ‌های پویا متغیرهای کلان اقتصادی منتخب وجود اثر بالاسا-سامویلسون را نشان می‌دهد که در آن افزایش بهره‌وری در بخش معامله‌شده، نرخ ارز واقعی را افزایش می‌دهد و قیمت کالاهای غیرقابل تجارت را از طریق یکسان‌سازی دستمزد افزایش می‌دهد.

    نتیجه گیری

    به طور کلی، زمانی که اقتصاد شوک‌های رابطه مبادله یا شوک‌های بهره‌وری صادراتی را تجربه می‌کند، هدف‌گذاری تورم CPI نسبتا بهتر از هدف‌گذاری نرخ ارز و هدف‌گذاری تورم غیرتجاری بهتر در تثبیت اقتصاد کلان است.

    کلید واژگان: سیاست پولی, مدل DSGE, شوک های رابطه مبادله, شوک های بهره وری صادراتی, انتقال ناقص نرخ ارز
    Fatemeh Mashhadizadeh, Khosrow Piraee *, Beitollah Akbari Moghaddam, Hashem Zare
    INTRODUCTION

    The commodity terms of trade shocks are important to explain the macroeconomic fluctuations of oil-exporting countries. Oil price shocks are the main source of terms of trade variability in oil-exporting countries. Given the significant effects of terms of trade fluctuations on domestic macroeconomic variables, understanding the transmission and propagation of terms of trade fluctuations is crucial in the design and conduct of macroeconomic policies in oil-exporting countries. An appropriate monetary policy can help to stabilize these shocks.This study evaluates three alternative monetary policy regimes’ responses to commodity terms of trade shock and export sector productivity shock using a New Keynesian Dynamic Stochastic General Equilibrium (DSGE) model. In this study, the model has been developed based on Hove et al. (2015), Monacelli (2005) and Cashin et al. (2004) for the economy of Iran. This theoretical framework characterizes a small open oil-exporting economy by two domestic sectors: traded sector and the non-traded sector. In the non-traded sector, prices are sticky according to Calvo`s (1983). There is one external sector which is the rest of the world. Also, incomplete exchange rate pass-through is introduced via nominal rigidities on import prices. This model has been developed to evaluate the response of different monetary policy regimes to commodity terms of trade shocks and export productivity shocks. Based on empirical evidence such as Shajari et al (2015), pass-through is assumed to be incomplete in the model.Since oil exports account for a high percentage of export earnings and finance a significant portion of government spending in Iran, the analysis of different monetary policy responses to commodity terms of trade shocks in an oil-exporting country, like Iran, must be important.  This study aims at investigating the dynamic effects of commodity terms of trade shocks and evaluating the performance and the stabilization properties of various simple monetary policy rules for oil-dependent economies. Three alternative monetary policy rules have been considered: CPI inflation targeting (CIT) rule, non-traded inflation targeting (NTIT) rule, and exchange rate targeting (ET) rule. Different monetary policy rules are assessed based on the degree to which they minimize the volatility of selected macroeconomic variables as reflected by their impulse response functions.

    METHODOLOGY

    The model is calibrated to match the key features of the Iran economy using data for the period 1991: Q1 to 2017: Q1. The series of Oil production and Non-oil production is obtained from the “Statistical Centre of Iran” The series of Interest rate and oil prices are obtained from the “Central Bank of Iran”. The series of production in the oreign intermediate sector and foreign intermediate good price are obtained from the “Archival Federal Reserve Economic Data”[1]. Other parameters were obtained from previous studies on the Iran economy and business cycle literature in the world. The model is calibrated to the Iran economy. The model is solved numerically and the parameter choices for the model are summarized in Table1.

    FINDINGS

    The comparison of responses under different monetary policy regimes shows that CPI inflation targeting is superior to the NTIT and ET targeting when commodity terms of trade shock happen. For export productivity shock, the performance of the CIT rule is better than other examining monetary policy rules. Also, the real exchange rate, which is defined as a function of commodity terms of trade and productivity differentials, makes it possible to examine the role of export productivity shock on macroeconomic variations and test the existence of Balassa- Samuelson effect. Impulse responses to commodity terms of trade shock show increasing in total output and CPI inflation and decreasing in consumption and nominal exchange rate under three policy rules. The analysis also displays that commodity terms of trade shock induce lower responses of macroeconomic variables under CPI inflation targeting than under non-traded inflation targeting and exchange rate targeting. Under the export sector productivity shock, exported output increases while non-traded output decreases, possibly reflecting the symptoms of the Dutch disease. On the other hand, the dynamic responses of selected macroeconomic variables suggest the presence of the Balassa-Samuelson effect where an increase in productivity in the traded sector appreciates the real exchange rate and increases the prices of non-tradable goods through wage equalizations.

    CONCLUSION

    overall, when the economy is experiencing commodity terms of trade shocks or exported productivity shocks, CPI inflation targeting is relatively better than exchange rate targeting and non-traded inflation targeting in macroeconomic stabilization.

    Keywords: Monetary policy, DSGE Model, commodity Terms of trade shocks, exported productivity shocks, incomplete exchange-rate pass-through
  • هانیه صفامنش، غلامرضا کشاورز حداد*، خسرو پیرایی، هاشم زارع

    اینطور ادعا می شود که بکارگیری شاخص معکوس میل در گام دوم از روش دومرحله ای هکمن (1979)، منجر به برآوردهای ناسازگار شده و کشش های بدست آمده قابل اعتماد نیستند. به منظور حل مشکل ناسازگار بودن برآورها، "شونکوایلر" و "ین" (1999)، یک راه حل جایگزین معرفی نمودند. در این مطالعه نتایج حاصل از برآورد روش هکمن دو مرحله ای (1979) با نتایج حاصل از رهیافت شونکوایلر و ین (1999)، مقایسه گردیده و همچنین کشش های تقاضا برای گوشت با استفاده از داده های پیمایش خانوار برای هر دو رهیافت محاسبه شده است. نکته جالب توجه، همسو بودن نتایج هر دو روش و عدم ناسازگاری در روش هکمن دومرحله ای است. هر دو رهیافت مدلسازی نشان می دهند که عوامل اقتصادی نسبت به عوامل جمعیت شناختی بیشترین تاثیر را بر کیفیت تقاضا برای گوشت در ایران دارند. همچنین جهت اثرگذاری کلیه متغیرها در هر دو روش یکسان و لیکن شدت اثرگذاری در روش شونکوایلر و ین بیشتر می باشد.

    کلید واژگان: تقاضا, کیفیت, خانوارهای شهری و روستایی, گوشت, هکمن دو مرحله ای
    Hanieh Safamanesh, GholamReza Keshavarz Haddad *, Khosrow Piraee, Hashem Zare

    It is argued that application of the inverse of mill's ratio as a correction factor regression in Heckman’s two-step method leads to inconsistent estimates and the resulted elasticities are not reliable. To avoid inconsistency of sample selection bias, Shonkwiler & Yen (1999) introduce an alternative method. In this paper results of the two-stage Heckman method (1979) are compared with the estimated elasticities by Shonkwiler and Yen.  We use Iranian households' survey data to estimate demand elasticities for meat. Interestingly, the results of both methods are similar and there are no inconsistencies in the two-stage Heckman method. Both of the approaches show that, economic factors have greater impact on the quality of demand for meat than demographic factors. Also, estimated coefficient for all variables have the similar sign by the methods, but the magnitude of the resulted effects are larger for Shonkwiler and Yen estimators.

    Keywords: demand, Quality, urban, rural households, meat, two step Heckman
  • سید محمدکاظم اعتماد، خسرو پیرایی*، هاشم زارع، مهرزاد ابراهیمی

    موضوع فقر همواره در جهان مورد مطالعه قرار گرفته است چنانچه بتوانیم اندازه فقر را تجزیه کنیم شناخت بهتری نسبت به تغییرات فقر خواهیم داشت. هدف این مقاله نشان دادن وضعیت فقر و سهم سه بعد آن در فقر مزمن و فقر گذرا در ایران است که با استفاده از داده های خام مرکز آمار ایران و رسم منحنی سه بعد فقر (TIP) و با استفاده از روش جنکینز و لمبرت (1997) ، وضعیت فقر و ابعاد آن در ایران مورد بررسی قرار گرفت و سپس به دنبال روش چاکراواتی و دیگران (2008) تجزیه جدیدی از دو مولفه فقر مزمن و فقر گذرا و استخراج آنها از فقر کل طی دوره زمانی 11 ساله در اقتصاد ایران از سال 1386 تا 1396 انجام گردید . در نهایت بر اساس روش تجزیه شاپلی تاثیر سه بعد فقر بر فقر مزمن و فقر گذرا محاسبه شد.نتایج حاصل از بررسی فقر درآمدی، حاکی از آن است که در هر دوره تقریبا 60 درصد از جمعیت ایران زیر خط فقر قرار داشته اند . شدت فقر 0.54 و نابرابری درآمد میان افراد فقیر 0.34 می باشد. همچنین فقر مزمن 84 درصد از فقر کل در ایران را شامل می شود. سهم اصابت فقر و شدت فقر و نابرابری میان فقرا بر فقر مزمن به ترتیب 47درصد و 35درصد و 18درصد می باشد و سهم سه بعد فقر مذکور بر فقر گذرا به ترتیب 65 درصد و7درصد و 28درصد است. فقر مزمن بشدت تحت تاثیر اصابت فقر و شدت فقر می باشد و فقر گذرا بیشتر از بقیه ابعاد فقر تحت تاثیر اصابت فقر قرار گرفته است.

    کلید واژگان: ابعاد فقر, پویایی فقر, فقر مزمن, فقر گذرا, منحنی TIP
    Kazem Etemad, Khosrow Piraee*, Hashem Zare, Mehrzad Ebrahimi

    The topic of poverty has always been studied in the world. If we can break down poverty, we will have a better understanding of the changes in poverty .The purpose of this article is to show the status of poverty and its three dimensions in chronic and transient poverty in Iran using the raw data of the Iranian Statistical Center and drawing the three dimensional curve of poverty (TIP) using the Jenkins and Lambert (1997) method, the poverty status and its dimensions in Iran were studied and then followed by Chakravati et al .chr('39')s (2008) new analysis of the two components of chronic poverty and transient poverty and their extraction from total poverty over an 11-year period in the Iranian economy since. It was done from 2007 to 2017. Finally, the effect of three dimensions of poverty on chronic poverty and transient poverty was calculated based on Shapleychr('39')s method The results obtained from Income Poverty show that at any given time, nearly 60 percent of Iranchr('39')s population is below the poverty line. Poverty intensity is 0.54 and income inequality among the poor is 0.34 .Chronic poverty accounts for 84 percent of total poverty in Iran. Also, the share of poverty incidence and the intensity of poverty and inequality among the poor on chronic poverty are 47%, 35% and 18%, respectively. and the share of the three dimensions of poverty on transient poverty is 65%, 7%, and 28%, respectively. Chronic poverty is strongly affected by poverty incidence and the intensity of poverty and transient poverty is more affected by poverty incidence than other dimensions of poverty.

    Keywords: Poverty Dimensions, Poverty Dynamism, Chronic Poverty, Transient Poverty, TIP Curve
  • مونا تاسان*، خسرو پیرایی، مسعود نونژاد، عباس عبدشاهی
    کاهش فقر از مهم ترین اهداف سیاست هایی است که توسط دولت ها دنبال می شود. ضمن آنکه رشد اقتصادی و اعتقاد جدی به رشد همراه با عدالت نیز همواره مورد توجه سیاست گذاران بوده است. مفهوم رشد به نفع فقیر، بر ارتباط متقابل بین سه عنصر رشد، فقر و نابرابری تمرکز می کند. از طرف دیگر، رشد به نفع فقیر از عوامل متعددی از جمله سیاست های کلان اقتصادی تاثیر می پذیرد. هدف این مقاله، بررسی اثر بازبودن اقتصاد بر رشد به نفع فقیر طی دوره زمانی 1394-1361 است. بدین منظور با استفاده از داده های سری زمانی و بکارگیری روش خود رگرسیونی با وقفه های توزیعی به تخمین رابطه مورد نظر پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که بازبودن اقتصاد به واسطه ورود تکنولوژی، افزایش بهره وری، تخصیص کاراتر منابع و ترویج نوآوری منجر به بهبود وضعیت فقرا شده است. لذا پیشنهاد می شود دولت سیاست برداشتن موانع تجارت آزاد و نیز عضویت در سازمان تجارت جهانی را پیگیری نماید. اگر چه لازمه موفقیت در این زمینه ایجاد زیرساخت ها و نهادهای متناسب است.
    کلید واژگان: رشد به نفع فقیر, بازبودن اقتصاد, روش خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی
    Mona Tasan *, Khosrow Piraee, Masoud Nonejad, Abas Abdoshahi
    Poverty reduction is one of the main goals of policies pursued by governments. The concept of pro poor growth focuses on the interaction between three elements: growth, poverty and inequality. On the other hand, pro poor growth is affected by several factors, including macroeconomic policies. The purpose of this paper is to investigate the effect of Openness on pro poor growth during the period of 1982-2015. For this purpose, we estimate this relation by using ARDL method with time series data. The result shows that the openness of the economy has led to the improvement of the situation of the poor, due to the introduction of technology, increased productivity, more efficient resource allocation and promotion of innovation. So it is suggested that, the government pursue the removal of barriers of free trade and membership of the WTO. Although the success in this field is to create appropriate infrastructures and institutions.
    Keywords: ProPoor Growth, Openness of the economy, Auto Regressive Distributed Lag (ARDL)
  • سید محمدکاظم اعتماد، خسرو پیرایی*، هاشم زارع، مهرزاد ابراهیمی

    آنچه که بیشتر در اسناد وگزارش های بین المللی به آن اشاره شده است شامل اصابت فقر، شدت فقر و نابرابری درآمدی میان افراد فقیر می باشد. هدف این مقاله نشان دادن وضعیت فقردر ایران است . پیشرفت اصلی تحقیق حاضر در زمینه تحقیقات فقر آن است که با استفاده از داده های خام مرکز آمار ایران و رسم منحنی سه بعد فقر و با استفاده از روش جنکینز و لمبرت در یک دوره زمانی ده ساله از سال 1387 ، وضعیت فقر و ابعاد آن شامل اصابت فقر و شدت فقر و نابرابری درآمد میان فقرا در ایران مورد بررسی قرار گرفت . نتایج حاکی از آن است که فقر کل طی دوره مذکور یک روند نسبتا نزولی با شیب ملایم داشته و بیشترین میزان فقر کل مربوط به سال 1388 می باشد. بررسی ابعاد فقر نیز نشان می دهد که در هر دوره تقریبا 60 درصد از جمعیت ایران زیر خط فقر نسبی قرار داشته اند و شدت فقر محاسبه شده نشاندهنده این موضوع است که فقرا 54 درصد از وضعیت مطلوب فاصله دارند همچنین نابرابری درآمد بین افراد فقیر 34 درصد برآورد شده است . طی این دوره اصابت فقر و نابرابری درآمدی میان افراد فقیر در اقتصاد ایران روند نسبتا ثابتی داشته است. بعلاوه روند شدت فقر در سالهای 1387 تا 1389 دارای روند نسبتا ثابتی بوده، اما از سال 1389 تا پایان دوره با یک شیب ملایم کاهش یافته است.

    کلید واژگان: ابعاد فقر, اصابت فقر, شدت فقر, نابرابری درآمدمیان افراد فقیر, منحنی TIP
    Seyed MohammadKazem Etemad, Khosrow Piraee *, Hashem Zare, Mehrzad Ebrahimi

    What has been mentioned most in international documents and reports is the which implies incidence, intensity and income inequality among poor people. The purpose of this article is to show the situation of poverty in Iran. The main progress of the present study in the field of poverty research is that using the raw data of the Statistics Center of Iran and plotting the poverty dimension curve (TIP) and using the Jenkins and Lambert method in a period of ten years since 2008, the situation of poverty and its dimensions examined the impact of poverty incidence and the intensity of poverty and income inequality among the poor in Iran. The results show that total poverty during the mentioned period has a relatively downward trend with a gentle slope and the highest total poverty is related to 2009. An examination of the dimensions of poverty also shows that in each period approximately 60percent of the population of Iran was below the relative poverty line and the calculated intensity of poverty indicates that the poor are 54% away from the desired situation and income inequality between the poor 34percent  is estimated . During this period, poverty incidence and income inequality among the poor in the Iranian economy has had a relatively stable trend. In addition, the trend of  intensity of poverty in the years2008  to 2010 had a relatively constant trend, but from 2010 to the end of the period has decreased with a slight slope.

    Keywords: Poverty Dimensions, Poverty incidence, Intensity of Poverty, Inequality among the poor, TIP Curve
  • مونا تاسان، خسرو پیرایی*، مسعود نونژاد، عباس عبدشاهی
    کاهش فقر از مهم ترین اهداف سیاست هایی است که توسط دولت ها دنبال می شود. ضمن آنکه رشد اقتصادی و اعتقاد جدی به رشد همراه با عدالت نیز همواره موردتوجه سیاست گذاران بوده است. در این راستا، مفهوم رشدبه نفع فقیر، بر ارتباط متقابل بین سه عنصر رشد، فقر و نابرابری تمرکز می کند. از طرف دیگر، رشدبه نفع فقیر از عوامل متعددی از جمله متغیرهای کلان اقتصادی تاثیر می پذیرد. هدف این مقاله، بررسی اثر متغیرهای کلان اقتصادی بر رشدبه نفع فقیر طی دوره 1394-1361 است. بدین منظور پس از محاسبه شاخص رشدبه نفع فقیر، با استفاده از داده های سری زمانی متغیرهای نقدینگی، بدهی خارجی، مخارج مصرفی و عمرانی دولت، پرداخت های انتقالی، درآمد نفت، بازبودن اقتصادی و به کارگیری روش خود رگرسیونی با وقفه های توزیعی به تخمین رابطه موردنظر پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که متغیرهای موردبررسی به استثنای پرداخت های انتقالی و بازبودن اقتصاد اثر منفی بر رشد به نفع فقیر دارند. به عبارت دیگر، با افزایش آنها، سهم فقرا از رشد اقتصادی کمتر از اغنیا خواهد بود. لذا پیشنهاد می شود دولت با بهبود زیرساخت ها و افزایش مخارج اجتماعی در زمینه آموزش و بهداشت، همچنین هدایت نقدینگی به سمت فعالیت های مولد و اشتغال زا و اختصاص درآمدهای نفتی به بهبود عوامل زیربنایی، مسیر رشد اقتصاد را به گونه ای تغییر دهد که هدف کاهش فقر و نابرابری محقق گردد. همچنین با وجود اثر مثبت پرداخت های انتقالی و بازبودن اقتصاد بر رشد به نفع فقیر، پیشنهاد می شود با شناسایی دقیق افراد فقیر و هدفمندسازی یارانه ها و همچنین برداشتن موانع تجارت آزاد و عضویت در سازمان تجارت جهانی به همراه ایجاد زیرساخت ها و نهادهای متناسب، بر اثرگذاری سیاست های فوق افزوده گردد.
    کلید واژگان: رشد به نفع فقیر, بدهی خارجی, حجم نقدینگی, مخارج مصرفی و عمرانی دولت, پرداخت های انتقالی, درآمد نفت, بازبودن اقتصاد, روش خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی
    Mona Tasan, Khosrow Piraee *, Masoud Nonejad, Abbas Abdoshahi
    Poverty reduction is one of the main goals of policies pursued by governments. At the same time, economic growth and a strong belief in growth along with justice have always been of interest to policymakers. In this regard, the concept of pro poor growth focuses on the interaction between three elements: growth, poverty and inequality. On the other hand, pro poor growth is affected by several factors including macroeconomic variables. The purpose of this paper is to investigate the effect of macroeconomic variables including government expenditures, transfers, liquidity, openness, oil revenue and external debt on pro poor growth during the period of 1982-2015. For this aim, first, we calculate pro poor growth index and then by using the time series data of desired macroeconomic variables and by ARDL model we estimate that relationship. The results show that all macroeconomic variables, except transfers and openness, have a negative and significant effect. In other words, by increasing liquidity, external debt, oil revenues and government expenditure, the share of poor people from economic growth will be less than the rich. Therefore, it is suggested that the government should change the path of economic growth by improving infrastructure and increasing social spending in the field of education and health, as well as directing liquidity towards productive and employment activities and allocating oil revenues to improve the infrastructures so the benefits of the poor will be more than the rich from economic growth, and the goal of reducing poverty and inequality would be achieved. Also, in spite of the positive effect of transfers and the openness of the economy on pro poor growth, it is suggested that the accurate identification of poor people and the targeting of subsidies, as well as the removal of barriers of free trade and membership of the WTO, along with the establishment of appropriate infrastructures and institutions, will increase the effectiveness of these macroeconomic variables.
    Keywords: Pro Poor Growth, External debt, Liquidity, government expenditure, Transfers, Oil revenue, Trade Openness, ARDL Method
  • فاطمه مشهدی زاده، خسرو پیرایی*، هاشم زارع، بیت الله اکبری مقدم
    بررسی اثر نرخ ارز بر اقتصاد و پاسخ سیاست پولی به شوک ها هنگامی که گذار نرخ ارز ناقص است ازجمله موضوعات اساسی در اقتصاد ایران به شمار می رود. نرخ ارز اثر قابل ملاحظه ای بر تورم و رابطه مبادله دارد و اثرات شوک های متفاوت را از طریق قیمت واردات و شاخص قیمت مصرف کننده به کل اقتصاد انتقال می دهد. پژوهش حاضر ابتدا اثرگذار ناقص نرخ ارز بر اقتصاد و سیاست پولی در چارچوب یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی را بررسی نموده، سپس تاثیر درجات مختلف گذار نرخ ارز بر اقتصاد ایران، در برخورد با شوک رابطه مبادله و شوک بهره وری صادرات را نشان داده است. نتایج حاکی از آن است که شوک رابطه مبادله موجب کاهش تولید نفت و افزایش تولید غیر مبادله ای، تولید کل و تورم شاخص مصرف کننده می گردد و شوک بهره وری صادرات تولید نفت و تولید کل را افزایش و تولید غیرمبادله ای و تورم شاخص مصرف کننده را کاهش می دهد. همچنین بررسی درجات مختلف گذار نرخ ارز بر اقتصاد ایران نشان از این دارد که هرچه درجه چسبندگی قیمت واردات بیشتر باشد اثر تغییرات نرخ ارز بر تورم وارداتی و تورم شاخص مصرف کننده کمتر می گردد و اثر سیاست پولی از کانال نرخ ارز در این شرایط بر متغیرهای اقتصادی را کاهش می دهد. بعلاوه گذار ناقص نرخ ارز خود باعث کاهش اثر شوک ها بر اقتصاد می گردد. به عبارت دیگر نرخ ارز با گذار ناقص تا حدودی اثرات شوک ها را جذب می کند.
    کلید واژگان: گذار ناقص نرخ ارز, سیاست پولی, تعادل عمومی پویای تصادفی, شوک رابطه مبادله, شوک بهره وری صادرات
    Fatemeh Mashhadizadeh, Khosrow Piraee *, Beitollah Akbari Moghadam, Hashem Zare
    Investigating the effect of the exchange rate on economy and the responses of monetary policy to shocks under incomplete exchange-rate pass-through (ERPT) is one of the main issues in Iranian economy. The exchange rate has a significant effect on inflation and terms of trade, and it transfers the effects of different shocks through import prices and the consumer price index to the whole economy. The exchange rate has an absorber or amplifier effect on shocks, playing an important role in implementation of monetary policy. But the important thing is that the rate of absorbing or raising depends on the exchange rate pass-through. Therefore, the exchange rate pass-through is significant in terms of monetary policy performance. The present study first examines the incomplete exchange rate pass-through effect on Iran economy and its implication on monetary policy under the framework of a Dynamic Stochastic General Equilibrium model, and then it analyzes the effect of different degrees of pass-through under terms of trade and export productivity shocks on Iranian economy. The results indicate that terms of trade shock leads to increase in total product, none tradeable product and CPI inflation and it also decreases oil product. on the other hands, export productivity shock increases total product and oil product and decreases none tradeable product and CPI inflation. The analysis of the effect of different degrees of an Iran economy shows that: the higher degree pass-through decreases effect of exchange rate volatility on imported inflation and CPI inflation, and also in these conditions the effect of the monetary policy of the exchange rate channel on economic variables is reduced. In addition, the incomplete exchange rate pass-through will reduce the impact of shocks on the economy. In other words, the exchange rate with incomplete pass-through absorbs some of the effects of shocks.
    Keywords: incomplete exchange-rate pass-through, monetary policy, Dynamic Stochastic General Equilibrium, terms of trade shock, export productivity shock
  • هانیه صفامنش، غلامرضا کشاورز حداد*، خسرو پیرائی، هاشم زارع
    در مطالعات تقاضای مصرفی یک کالا می توان فرآیندهایی را ملاحظه کرد که انتخاب و توجه به کیفیت کالا از تصمیم گیری برای مصرف یا عدم مصرف آن پیروی می کند. چنانچه متغیر توضیحی که در هر دو مرحله از فرآیند تصمیم گیری مشترک است، تغییر کند، دو اثر را نشان می دهد؛ نخست، احتمال اینکه آیا کالا مصرف بشود و دوم در صورت مصرف شدن به مساله کیفیت کالا توجه شود. اصطلاح کیفیت اشاره به هر عامل ذهنی دارد که مصرف کننده را ترغیب می کند تا با صرف کردن مقداری  پول برای آن کالا نسبت به جانشین هایش، آن را به دست آورد. هدف مطالعه حاضر بررسی میزان اثرگذاری عوامل جمعیت شناختی و اجتماعی-اقتصادی بر انتخاب کیفیت گوشت دام و گوشت به صورت همفزون شده (دام، طیور و آبزیان) و همچنین برآورد کشش کیفیت مرتبط با این عوامل برای داده های مقطعی بودجه خانوارهای شهری و روستایی ایران در سال 1393 است. رویکرد هکمن دومرحله ای (1979) به طورگسترده ای در تخمین این نوع مدل ها استفاده می شود. یافته های این تحقیق نشان می دهد، مهم ترین متغیر تعیین کننده میزان کیفیت تقاضا شده توسط خانوار، سطح درآمد و بعد از آن سطح سواد است. در این مطالعه کشش درآمدی کیفیت برای تمامی نمونه ها مثبت و از نظر آماری معنی دار به دست آمده است. پس از درآمد، متغیرهایی مانند جنسیت، سن و  تحصیلات سرپرست خانوار اثر معناداری بر کیفیت تقاضا دارند.
    کلید واژگان: تقاضا, کشش های کیفی, روش هکمن دومرحله ای
    Hanieh Safamanesh, Gholamreza Keshavarz Haddad *, Khosrow Piraee, Hashem Zare
    In consumption demand studies, we can consider that choice of quality is affected by consumption decisions (whether to consume or not). The term “quality” refers to any subjective factor that motivates consumers to pay for a good more than its substitutes. Any change in a consumption explanatory variable has two effects: 1) the probability of consuming the good and 2) considerations of quality. The aim of this paper is to examine the effect of factors such as demographics and socio-economic factors on choice of quality in meat consumption including livestock and aggregated meat (livestock, poultry and aquatic). Furthermore, we estimate quality elasticities using cross-sectional survey data for year 2014 among Iranian rural and urban households. The paper applies Heckman two-step method to estimate unknown parameters of participation and consumption equation. Our findings show that the most important variable affecting the choice of meat quality for consumption is household income. In this study, the quality elasticity of income in meat consumption is positive in all samples and there are other variables (gender, age and education of household breadwinner) which have significant effect on quality choice in meat consumption.
    Keywords: demand, Quality Elasticities, Heckman two-step Method
  • گلنار خالصی *، خسرو پیرایی
    یکی از مشکلات اساسی در برنامه ریزی های منطقه ای با هدف توسعه اقتصادی، تعیین روش هایی است که دولت به کمک آنها بتواند منابع جامعه را به گونه ای اختصاص دهد تا رشد اقتصادی و کاهش در نابرابری های درآمدی بین استانی به صورت همزمان میسر گردد. بررسی امکان تحقق این موضوع، هدف اصلی این تحقیق می باشد. در این مطالعه، از داده های سری زمانی فصلی مربوط به سال های 89-1379 و یک الگوی خود همبسته برداری استفاده شده و نابرابری درآمدی بین استانی یک بار با استفاده از ضریب جینی و بار دیگر با استفاده از شاخص تایل به دست آمده است. نتایج حاکی از آن است که نابرابری درآمدی بین استانی، رشد اقتصادی را در کوتاه مدت کاهش می دهد که تنها بخشی از این کاهش در بلند مدت از بین خواهد رفت. رشد اقتصادی در کوتاه مدت، نابرابری درآمدی بین استانی را افزایش و در بلند مدت آن را کاهش می دهد. به کارگیری شاخص تایل در اندازه گیری نابرابری درآمدی بین استانی، نتایج حاصل از برآورد الگو را با استفاده از ضریب جینی تایید می کند.
    کلید واژگان: رشد اقتصادی, نابرابری درآمدی بین استان ها, ضریب جینی, شاخص تایل
    Golnar Khalesi *, Khosrow Piraee
    One of the fundamental problems in regional economic development is determining the ways in which government can allocate resources of society so that economic growth and income equality among provinces can be achieved simultaneously. In this study, a Vector Auto Regressive Model is estimated using seasonal data during Q1: 2000- Q4:2009. Inter-provincial income inequality is obtained with both Gini Coefficient and Theil Index. The results show that, in short run, income inequality among provinces accelerates economic growth and in long run decelerates it, however, it does not return to its initial level. Economic growth in short run accelerates income inequality among provinces, but decelerates it in long run. Robustness tests with Theil Index, confirm our primary results applying Gini Coefficient.
    Keywords: Economic growth, Income inequality, Gini Coefficient, Theil Index, Vector Auto Regressive Model
  • خسرو پیرایی، محمد علیزاده، هادی رضایی*، مریم برزگر مروستی
    این مطالعه به جهت برآورد فاصله اطمینان برای بررسی اثرات حد آستانه ای نابرابری درآمدی بر رشد اقتصادی در ایران برای دوره ی 1353 تا 1391 صورت گرفته است. به طور کلی هدف پژوهش حاضر، ساختن فاصله اطمینان برای اندازه مطلوب نابرابری درآمدی است، یعنی آن اندازه از نابرابری درآمدی که متضمن رشد اقتصادی مطلوب برای اقتصاد ایران باشد. این اندازه موسوم به حد آستانه ای می باشد، یعنی اندازه نابرابری درآمدی بیش از این حد، اثرات منفی بر رشد اقتصادی دارد. بدین منظور ابتدا با استفاده از مدل رگرسیون آستانه دو بخشی هانسن، رابطه ای برای محاسبه ی اثرات حد آستانه ای نابرابری درآمدی با توجه به تاثیر آن بر رشد اقتصادی ایران بدست آورده، سپس آزمون خودگردان سازی برای آزمون فرضیه خطی بودن در مقابل فرضیه وجود الگوی حد آستانه ای انجام شد و در نهایت از آماره نسبت درست نمایی برای ساختن فاصله اطمینان برای حد آستانه استفاده گردید. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که نابرابری درآمدی در ایران از یک الگوی حد آستانه ای دو بخشی پیروی می کند که مقدار این آستانه نیز 417/0 است. همچنین نتایج آماره نسبت درست نمایی نشان می دهد که حد آستانه ای نابرابری درآمدی درون فاصله اطمینان قرار دارد.
    کلید واژگان: نابرابری درآمدی, رشد اقتصادی, رگرسیون آستانه, فاصله اطمینان
    Khosrow Piraee, Mohammad Alizadeh, Hadi Rezaei *, Maryam Barzegar Marvasti
    Â The overall aim of this study is to construct confidence interval for the optimal size of income inequality, i.e., that size of income inequality which is embodying optimal economic growth in Iran concerning 1353-1391. This size is called to the threshold limit. i.e., the size of income inequality more this limit, has a negative effect on economic growth. Using Hansen two - regime threshold regression model, a relationship was obtained between the effects of income inequality threshold level and economic growth. Then, bootstrap test was done to test linear hypothesis at problems of existence of threshold method. Finally, likelihood ratio was used to obtain the confidence interval for threshold. The results show that income inequality in Iran follow up threshold two regime methods that was 0.417. Also, likelihood ratio test result indicates that the threshold level of income inequality is within the confidence interval .
    Keywords: Income Inequality, Economic Growth, Threshold Regression, Confidence Interval
  • خسرو پیرایی، هایده نوروزی
    منحنی آرمی رابطه ای غیرخطی میان اندازه دولت و رشد اقتصادی را نشان می دهد.
    مطالعه حاضر با به کارگیری روش رگرسیون آستانه، رابطه ای به شکل منحنی آرمی میان اندازه دولت و رشد اقتصادی در ایران را آزمون نموده است. در این ارتباط از تابع تولید دو بخشی مطرح شده توسط رتی رام و 3 شاخص اندازه دولت استفاده گردید.
    نتایج این تحقیق، وجود رابطه به شکل منحنی آرمی میان اندازه دولت با هر 3 شاخص و رشد اقتصادی در ایران را تایید نمی کند.
    کلید واژگان: منحنی آرمی, اندازه دولت, رشد اقتصادی, رگرسیون آستانه, تابع تولید دو بخشی رتی رام طبقه بندی C22, E62, O40, O53: JEL
    Khosrow Piraee, Hayedeh Noroozi
    The Armey curve demonstrates a non linear relationship between government size and economic growth. This study used threshold regression approach in order to test the Armey curve relationship between government size and economic growth in Iran. Two sector production function proposed by Rati Ram (1986) and three indices of government size are used in this paper. The results reveal that a non linear relationship between all indices of government size and economic growth does not exist in Iran.
    Keywords: Armey curve, Government size, Economic growth, Threshold regression, Two sector production function JEL Classification: C22, E62, O40, O53
  • علی حقیقت، خسرو پیرایی، محمد دانش نیا *

    تورم، همواره به عنوان یک معضل اقتصادی شناخته و راهکارهایی برای کنترل آن بیان شده است. یکی از راه های کنترل تورم، تولید است. با وجود این که گفته می شود: افزایش تولید، کاهش تورم را به دنبال دارد، مطالعه حاضر به دنبال پاسخ به این سئوال است: در صورتی که تورم و تولید، از یک روند متلاطم پیروی کنند، چه تاثیری بر تورم و رشد تولید خواهند گذاشت؟
    بدین منظور از داده های فصلی تولید ناخالص داخلی و شاخص قیمت مصرف کننده طی دوره زمانی بهار 1354تا تابستان 1387 و مدل خود همبسته واریانس ناهمسانی شرطی تعمیم یافته نمایی (EGARCH) استفاده شده است.
    نتایج این مطالعه نشان می دهد نرخ رشد تولید و نرخ تورم از فرآیند خود همبسته واریانس ناهمسانی شرطی (ARCH) تبعیت می کنند. هم چنین تلاطم تورم و تولید منجر به افزایش نرخ تورم شده و تلاطم تولید موجب افزایش رشد تولید می شود و این فرضیه که تلاطم تورم اثر کاهشی بر نرخ رشد تولید دارد، پذیرفته نمی شود.

    کلید واژگان: تورم, تولید, تلاطم تورم, تلاطم تولید, مدل خود همبسته واریانس ناهمسانی شرطی تعمین یافته نمایی (EGARCH)
    Ali Haghighat, Khosrow Piraee, Mohammad Daneshnia

    Inflation has always been an economic problem and different solutions have been proposed to control it. Although it is said that “higher output lowers inflation rate” but it is true when other factors are constant. This study searches the answer to the following question: “what is the effect of inflation rate and output in a case that inflation rate and output growth has a volatility trend?” To this aim we use seasonal data on Iran’s gross domestic product and consumer price index from spring 1975 to summer 2008 and an exponential generalised autoregressive conditional heteroskedasticity (EGARCH) model to show volatility the variables. The results of this study show that there is an autoregressive conditional heteroskedasticity (ARCH) process in the output growth and inflation rate. We also find that the inflation rate and output volatility increase Inflation rate and the output volatility higher output growth. The hypothesis that the inflation rate volatility lowers output growth can not be accepted.

  • خسرو پیرایی*، محمدرضا شهسوار
    استان فارس با دارا بودن حدود 5/6 درصد از کل جمعیت کشور و وسعت جغرافیایی قابل توجه و امکانات و قابلیتهای مناسب اقتصادی- اجتماعی همواره با کاستی ها و محرومیتهایی روبرو بوده است. بنابراین آگاهی از وضعیت فقر در مناطق شهری و روستایی استان می تواند زمینه ساز مناسبی به منظور سیاستگذاری های کوتاه مدت و بلند مدت در امر توسعه استان باشد. با در نظر گرفتن این موضوع در مطالعه حاضر، وضعیت فقر در مناطق شهری و روستایی استان فارس طی سالهای86-1374 بررسی شده است. بدین منظور پس از ارائه تعاریف فقر و انواع آن و مروری بر مطالعات صورت گرفته، خط فقر مطلق بر مبنای 50 درصد میانه مخارج خانوارها تعیین شده و سپس شاخصهای فقر مانند نسبت سرشمار، نسبت شکاف درآمدی، شدت فقر، شاخص سن و کاکوانی معرفی و برای مناطق شهری و روستایی استان محاسبه شده است. نتایج محاسبه این شاخصها نشان می دهد که میزان خط فقر مطلق سالانه خانوارها در مناطق شهری بیشتر از مناطق روستایی بوده و روند شاخصهای فقر در مناطق شهری و روستایی نشان دهنده روند نزولی فقر در این مناطق طی دوره مورد بررسی است.
    کلید واژگان: استان فارس, وضعیت اقتصادی, فقر, خط فقر, مناطق شهری و روستایی, شاخص فقر فاستر, گریر و توربک
    Khosrow Piraee*, Mohammad Reza Shahsavar
    Fars province, with the population almost equal to the 6.5 percent of the total country population and noticeable geographic-wide and remarkable facilities and suitable economic-social capabilities, always has been encounter to defects and shortages. Thus, understanding of povertystatus in urban and rural areas of the Province can make a suitable predisposition for the short and long run policy makings in order to province development. With regarding to it, the poverty status in rural and urban regions is being considered during the years 1995-2007. For that purpose of presentations of poverty definitions and its kinds and reviews on literatures, absolute poverty line is determined on the basis of fifty percent of median household expenditures, and then the poverty indices like headquant ratio, poverty income gap ratio, severity of poverty, Sen index and Kakwani index are calculated for the urban and rural areas of the province. The results of poverty indices show that the annual absolute poverty line in urban areas is more than rural areas and poverty indices trend in urban and rural areas show the decreasing poverty trend in these areas during the period of this study.
  • خسرو پیرانی، محمدرضا شهسوار
    یارانه ها و مالیا ت ها ابزارهای مهم اجرای سیاست دولت با هدف کاهش فقر می باشند. در این پژوهش، روشی برای ارزیابی یارانه ها و مالیات های غیرمستقیم از جنبه کاهش فقر در ایران ارائه می نماییم. این روش به تشخیص این که «آیا سیاست یارانه-ها و مالیات های غیرمستقیم دولت فقرگرا یا غیر فقرگراست؟ کمک می کند. چنانچه منافع مالی حاصل از اجرای سیاست مالی دولت به نسبت برای افراد فقیر بیشتر از افراد غیرفقیر باشد، سیاست مالی دولت را می توان سیاست مالی فقرگرا نامید. در این پژوهش، از کشش شاخص فقر فاستر، گریر و توربک نسبت به قیمت کالاها و خدمات استفاده کرده و سپس، شاخص به نفع فقیر برای قیمت ها استخراج شده و سرانجام از این شاخص برای ارزیابی مالیات های غیرمستقیم و یارانه ها استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در سال های 79-1383 در جوامع شهری و روستایی ایران افزایش قیمت اقلام خوراکی به افراد فقیر بیشتر از افراد غیرفقیر آسیب رسانده و پرداخت یارانه به گروه اقلام خوراکی (بجز گروه نوشابه ها و دخانیات) در جوامع شهری و روستایی به نفع افراد فقیر بوده است، در حالی که افزایش قیمت گروه هایی نظیر بهداشت و درمان، حمل و نقل و ارتباطات و تحصیل و آموزش به افراد غیرفقیر بیشتر از افراد فقیر آسیب رسانده و افراد غیرفقیر بیشتر از فقرا از یارانه های پرداختی به این بخش ها منتفع شده-اند. بنابراین؛ بازنگری در نحوه پرداخت یارانه و کاهش آن و اعمال مالیات بر بخش های یاد شده برای کاهش نابرابری و فقر، ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: یارانه, مالیات غیر مستقیم, کشش فقر, شاخص فقرگرا, شاخص فقر فاستر, گریر و توریک
    Khosrow Piraee.Ph.D., Mohammad Reza Shahsavar
    Subsidies and indirect taxes are important instruments in order to implement government policy aimed at poverty reduction. This paper develops a methodology to assess subsidies and indirect taxes from poverty reduction aspect. This method helps us to know whether subsidies and indirect taxes are pro poor or not. A fiscal policy can be said as pro poor if it benefits the poor proportionally more than the non poor. For this purpose, in the viewpoint of poverty the concept of elasticity of Foster, Greer, and Torbeque poverty index with respect to prices is used and then the pro-poor index for prices is derived we use the index to assess the indirect taxes and subsidies. The results of this research during the years 1379-83 in urban and rural areas in Iran indicate increasing in price of food items hurt the poor more than the rich and subsidizing these items (excluding beverages and tobacco) have been pro-poor. how ever, an increasing in price for items like health and care, transportation, communication and education hurt the rich more than the poor, and the rich benefit more than the poor from these subsidies.Therefore,a review on studies tax program in order to reduce inequality and improve welfare seems to be necessary.
  • ارزیابی یارانه ها و مالیات های غیر مستقیم از جنبه رفاه اجتماعی در ایران
    خسرو پیرایی، محمدرضا شهسوار
    چنانچه منافع حاصل از اجرای سیاست مالی دولت به نسبت برای افراد فقیر بیشتر از افراد غیرفقیر باشد، سیاست مالی دولت را می توان سیاست مالی به نفع فقیر نامید.
    در این پژوهش با استفاده از مفهوم رفاه اجتماعی، نشان داده می شود که به منظور حداکثر شدن رفاه اجتماع چه کالاها و خدماتی باید مشمول یارانه و یا مالیات غیرمستقیم واقع شوند. بدین منظور از مفهوم کشش تابع رفاه اجتماعی اتکینسون نسبت به قیمت کالاها و خدمات استفاده شده و سپس شاخص اصلاح قیمت استخراج و سرانجام این شاخص به منظور ارزیابی مالیات های غیرمستقیم و یارانه ها مورد استفاده قرار می گیرد.
    نتایج پژوهش نشان می دهد که طی سال های (1383- 1379) در جوامع شهری و روستایی ایران افزایش قیمت اقلام خوراکی به افراد فقیر بیشتر از افراد غیرفقیر آسیب رسانده و پرداخت یارانه به گروه اقلام خوراکی (به جز گروه نوشابه ها و دخانیات) در جوامع شهری و روستایی به نفع افراد فقیر بوده است در حالی که افزایش قیمت در گروه هایی نظیر بهداشت و درمان، حمل و نقل و ارتباطات و تحصیل و آموزش به افراد غیرفقیر بیشتر از افراد فقیر آسیب رسانده و افراد غیرفقیر بیشتر از فقرا از یارانه های پرداختی به این بخش ها منتفع شده اند. بنابراین بازنگری در نحوه پرداخت یارانه و کاهش آن و اعمال مالیات بر بخش های ذکر شده به منظور کاهش نابرابری و بهبود و اصلاح رفاه ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: یارانه, مالیات غیر مستقیم, سیاست به نفع فقیر, کشش رفاه, شاخص اصلاح قیمت, تابع رفاه اجتماعی اتکینسون
    Assessing Subsidies and Indirect Taxes from Social Welfare Aspect in Iran
    Khosrow Piraee, Mohammad Reza Shahsavar
    The government fiscal policy can be said to be pro-poor if it benefits the poor more than the non-poor. In this research by using the concept of social welfare it states that which goods and services should be subsidized or taxed to maximize social welfares. For this purpose, in the viewpoint of welfare the concept of elasticity of Atkinson social welfare with respect to prices is used and then price reform index is derived and finally this index is used for assessing indirect taxes and subsidies.The results of this research during the years of 2000-2005 in urban and rural areas in Iran, indicate increasing in price of food items hurts the poor more than the rich and subsidizing these items (excluding beverages and tobacco) have been pro-poor while the increasing in price of the items like health care, transportation, communication and education hurt the rich more than the poor and the rich benefit more than the poor from these subsidies. Therefore, view in the subsidy and taxing on the mentioned sectors for purpose of reducing the inequality for welfare improvement and thus reform is seemed necessary.
    Keywords: Subsidy, Indirect Tax, Pro, Poor Policy, Welfare Elasticity, Price Reform Index, Atkinson Social Welfare Function
  • خسرو پیرایی، آزاده قناعتیان
    کاهش فقر از مهمترین اهداف سیاستهایی است که توسط دولت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی دنبال شده، ضمن آنکه رشد اقتصادی همواره مورد توجه سیاستگذاران بوده است. به علاوه اعتقاد جدی به رشد همراه با عدالت وجود دارد. علی رغم اهمیت رشد، فقر، و نابرابری، توجه توامان به مسائل فوق در مطالعات، آن طور که باید، صورت نگرفته است. در این مقاله، پدیده فقر در ارتباط با رشد اقتصادی بررسی می شود و با نگرشی متفاوت و نو به روابط بین رشد، فقر، و نابرابری و نیز با مطالعه روش ها و تعاریف مختلف رشد به نفع فقیر، سعی گردیده به سوالات زیر پاسخ داده شود: رشد چگونه تعریف می شود؟ آیا همواره رشد به نفع فقیر است؟ رشد به نفع فقیر چگونه اندازه گیری می شود؟ و بر چه اساس می توان گفت رشد به نفع فقیر است؟
    مطالعه حاضر، دوره زمانی 1374 تا 1382 و مناطق شهری و روستایی ایران را در بر می گیرد. نتایج عمده به دست آمده حاکی از آن است که شمول فقر در مناطق شهری و روستایی ایران در دوره بررسی کاهش یافته و شدت و عمق فقر در مناطق روستایی افزایش پیدا کرده است. همچنین با توجه به شاخصها، منحنی های اصابت رشد و رشد- فقر و نرخهای رشد معادل فقر و مبادله بین رشد و نابرابری محاسبه شده، مشاهده گردید رشد اقتصادی طی سالهای مورد نظر در مناطق شهری و روستایی به طور ضعیف به نفع فقیر عمل کرده است. به عبارت دیگر، رشد ریزشی از غنی به فقیر است. تنها در سال 1377 به دلیل آنکه اثر رشد بر فقر، اثر معکوس بر نابرابری را جبران نکرده، رشد به ضرر فقیر و به عبارت دیگر تشدیدکننده فقر بوده است.
    کلید واژگان: کاهش فقر, رشد اقتصادی, نابرابری, رشد به نفع فقیر, منحنی اصابت رشد, منحنی رشد, فقر, نرخ رشد معادل فقر, نرخ مبادله بین رشد و نابرابری, رشد ریزشی از غنی به فقیر, رشد تشدیدکننده فقر
    Khosrow Piraee, Azadeh Ghanaatian
    Economic growth and poverty alleviation have been among the most important government policies in Iran for the past three decades. This paper examines the effect of economic growth on the poverty reduction in Iran using various methodologies and approaches for the period 1995-2003 Main findings of the paper show that poverty incidence in urban and rural areas of Iran has declined, however, the intensity of poverty has declined in urban, but increased in rural areas. Furthermore, measurements of indices such as the poverty incidence,, poverty-growth curves, and the poverty equivalent growth indicate that economic growth in most years has been weakly pro-poor in both urban and rural areas, confirming the trickle down effect of growth.
    Keywords: Poverty alleviation, economic growth, inequality, pro, poor growth, poverty incidence curve, poverty–growth curve, poverty equivalent growth, trickle down effect
  • خسرو پیرایی، بیت الله اکبری مقدم
    روش تعادل عمومی در مقابل تعادل جزیی مزایا و معایبی دارد که به نظر می رسد مزایای آن بیشتر است و به همین دلیل در دهه اخیر تلاش قابل توجهی صورت گرفته تا تاثیر سیاست های اقتصادی دریک مدل تعادل عمومی محاسباتی (CGE) مورد بررسی قرار گیرد.
    در این مدل ها به طورکلی معادلات به سه بخش تقسیم می شوند: سود صفر در کلیه بخش ها، تعادل در بازار کالا و نهاده، تعادل در درآمد و هزینه.
    دراین مقاله تلاش شد تا با استفاده از روابط متعارف علم اقتصاد خرد و کلان (مانند توابع تولید، هزینه و...) اقتصاد ایران به شکل یک مدل تعادل عمومی محاسباتی شبیه سازی شده و با تکنیک مسایل ترکیبی مختلط (MCP) و استفاده از نرم افزار GAMS نتایج موردنظر حاصل شود.
    هدف این مقاله بررسی اثر کاهش یارانه بخش کشاورزی (فعالیت زراعت) و تغییر در نرخ مالیات بر کار، بر سطح تولید بخشی و درآمد خانوار روستایی و شهری است. اطلاعات مورد نیاز بخش های مختلف مقاله از ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1375ایران (که در حال حاضر دارای اعتبار لازم برای این روش مدل سازی است)، استخراج شد.
    نتایج به دست آمده بیانگر این واقعیت است که کاهش یارانه بخش کشاورزی (فعالیت زراعت) بر تولید کلیه بخش ها اثر منفی خواهد گذاشت (البته این اثر از نظر درصدی در بخش کشاورزی بیشتر از سایر بخش ها است) این سیاست بر درآمد شهری و روستایی نیز اثر منفی داشته و نکته قابل توجه این است که با کاهش به اندازه کافی دریارانه (در شرایط حدی) کاهش در درآمد شهری و روستایی (از نظر درصدی) به یکدیگر همگرا هستند. وضعیت مشابهی درتغییر مالیات بر کار وجود دارد. افزایش مالیات بر کار بر تولید کلیه بخش ها اثر منفی دارد، اما کاهش آن اثر مثبت چندانی ایجاد نمی کند
    کلید واژگان: تعادل عمومی محاسباتی, ماتریس حسابداری اجتماعی, مسائل ترکیبی مختلط, نرم افزار GAMS
    Khosrow Piraee, Beitollah Akbary Moghaddam
    This article exploits the conventional micro and macroeconomics relations such as production functions, costs and so on, in order to simulate Iran's economy in the form of a computable general equilibrium model. We use the Mixed Complementarity Problems (MCP) technique along with the GAMS software & its modeling process. The purpose of this study is to investigate the consequences of both decreasing the agricultural sector (agricultural activities) subsidy, and the changes of the labour tax on the sectoral production and revenue of urban and rural households. This purpose we use the latest social accounting matrix (1375). The results reveal that the reduction of agricultural sector subsidy will have a negative impact on the production of all other sectors. However, for agriculture sector the percentage of this negative impact is more significant than other sectors. Also its negative impact on the urban and rural revenue is considerable. The same situation is encountered for the changes in the labour tax. A rise of the laboure tax has negative impact on all other sectors but its reduction does not have any considerable positive impact on them.
  • خسرو پیرایی، سید محمد جوادفرهانیان
    از آنجایی که اصلاح نظام مالیاتی از کارآیی لازم برخوردار نیست و پایه مالیاتی آن به وسیله قوانین مختلف محدود شده است، ضرورت اصلاح آن از طریق جایگزینی مالیات بر ارزش افزوده با نظام سنتی مالیات غیر مستقیم، اجتناب ناپذیر به نظر می رسد که دولت به همین منظور برنامه هایی را در نظر دارد و اقداماتی را انجام می دهد. ضروری است پایه مالیاتی سیستم جدید نیز در جهت تقویت توانایی جذب درآمد، برنامه ریزی و اعمال شود. هدف عمده این مقاله پیش بینی درآمدهای مالیات برارزش افزوده و تعیین حداقل نرخ اعمال آن بوده و بدین منظور الگویی برای شبیه سازی درآمدهای مالیات بر ارزش افزوده، و قابل اجرا در اقتصاد ایران که دارای سیستم مالیات غیر مستقیم مشتمل بر مالیات بر کالاها و خدمات و تعرفه ومالیات بر واردات است، پیشنهاد شده. نتایج نشان می دهد پایه باقوه مالیات بر ارزش افزوده در الگوی معمول و همچنین الگوی پیشنهادی این مقاله 8/20 درصد از تولید ناخالص داخلی بوده و در صورتی که دولت بخواهد درآمدهای سیستم متداول مالیات های غیر مستقیم را تکرار کند، برای مالیات بر ارزش افزوده حداقل نرخ معادل 6/11 درصد را باید در نظر گرفت.
    کلید واژگان: اصلاح مالیاتی, پایه مالیاتی, جدول داده - ستانده, شبیه سازی درآمد مالیاتی, مالیات برارزش افزوده, مالیات غیر مستقیم, نرخ مالیات
    Khosrow Piraee, Seyed Mohammad Javad Farhanian
    However the traditional tax policy designed seems to be realistic and does not rely on the political attitudes, but it is not reflexible and dynamic and therefore not desirable, because of the restricted and narrowed tax base. Thus, moving to a variety and broaden tax base to enhance the ability of observing revenue would be necessary. So tax reform, as making the old indirect tax system rational and replacing by a value-added tax should be inevitable. The government of Iran decided to act in this manner. The main aims of this paper are to predict value-added revenues and determine its minimum applicable rate. In this regard a model to simulate value added-tax revenues for economy of Iran, that highly rely on the indirect tax, included sales, excise tax and import tariffs, is introduced. The study shows that the potential tax base for the ordinary Mackenzie model and also for the model proposed in this paper is 20. 8 percent of the gross domestic product. The government should apply the minimum tax base equal to 11. 66 percent under value-added tax, if it is decided to yield as much revenue as the prevailing tax system.
    Keywords: Tax Policy, Tax Reform, Tax Base, Simulation of Tax Revenue, Value, Added Tax, Input, Output Table, Indirect Tax, Tax Rate
  • خسرو پیرانی، حسین کاظمی
    هدف این مقاله، اندازه گیری کارایی فنی و تعیین عوامل موثر بر آن برای شرکتهای بیمه در ایران است. بدین منظور، از تابع مرزی تصادفی در قالب دو الگوی خطای ترکیبی مرزی بتیس و کولی (1992) و اثر ناکارایی فنی بتیس و کولی (1995) استفاده شده است. پارامترهای هر دو الگو بر اساس روش حداکثر درست نمایی برآورد شده اند. در آمد حق بیمه دریافتی و درآمد سرمایه گذاری به عنوان دو ستاده اصلی صنعت بیمه در نظر گرفته شده اند. داده های تلفیقی چهار شرکت بیمه ای ایران، آسیا، البرز و دانا طی دوره زمانی ده ساله 1371-1380 برای تخمین کارایی فنی به کار برده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که کارایی فنی برآورد شده از منظر حق بیمه دریافتی برابر 30/79% در الگوی خطای ترکیبی مرزی و 71/81%در الگوی اثر ناکارایی فنی و از دیدگاه در آمد سرمایه گذاری برابر 51/58% در الگوی خطای ترکیبی مرزی و 64/59% در الگوی اثر ناکارایی فنی است. افزون بر این، کارایی فنی از منظر حق بیمه دریافتی با نسبت شعب مستقر در تهران، دارایی کل، نسبت حق بیمه زندگی و نسبت حق بیمه غیرزندگی رابطه مستقیم دارد، ولی با به کارگیری نیزوی کار با مدرک حداقل کارشناسی رابطه معکوس دارد.
    کلید واژگان: تابع مرزی تصادفی, کارایی فنی, الگوی خطای ترکیبی مرزی, الگوی اثر ناکارایی فنی, صنعت بیمه
    Khosrow Piraee, P.H.D., Hosein Kazemi
    The main objective in this paper is twofold: measuring technical efficiency and indicating its determinant factors for the Iranian insurance companies. We utilize stochastic frontier function and two alternative models: the “error component frontier”model proposed by Battes and Coelli (1992) and”technical inefficiency effect” model proposed by Battes and Coelli(1995). the parameters of both models are estimated by maximum likelihood method. Earned premium and investment income selected as outputs of insurance industry. Panel data of Iran, Asia, Alborz and Dana –the four insurance companies-over 10 years,(1922-2001); used to measure their technical efficiencies. The findings of this paper show that technical efficiency is equal to 79.30% in error component model and 81.71% in technical inefficiency model from earned premium point of view and 58.51% in error component model and 59.64% in technical inefficiency model from investment income point of view. Further results indicated that technical efficiency has direct relation with respect ratio of the number of branches located in Tehran, total assets, ratio of life insurance premium, ratio of non- life insurance premium and inverse relation with respect to ratio of employees qualified with bachelor’s degree.
  • Khosrow Piraee
    This paper examines the relationship between growth and poverty in Iran during the first five-year plan. In other words, effort has been made to show whether economic growth in Iran helped poor people or not. For this purpose the concept of pro poor growth has been analyzed with application to the economy of Iran, both in urban and rural areas and in the country as a whole. We use an indicator of pro poor growth in order to determine the degree to which poor people benefited or lost from the economic growth in Iran. The results indicate that during the period of 1988-93, the extent of poverty declined in Iran. The decomposition of changes in poverty into ‘pure growth effect’ and ‘pure inequality effect’ showed that the former effect is negative and the latter is positive both in urban and rural areas and in the country as a whole. Pro poor growth index measured by poverty indices as headcount ratio, poverty gap ratio, and Foster-Greer-Thorbecke index shows that economic growth both in urban and rural areas and in the country of Iran is pro poor. Thus, according to findings in this paper, economic growth helps the poor people.
  • خسرو پیرایی، مجتبی مجاوریان
    همواره بخش کشاورزی از سیاست حمایتی برخوردار بودهاست اما برای رشد پایدار لازم است افزایش تولید از طریق رشد بهره وری انجام گیرد. هدف این مقاله کشف رابطه بین قیمت حمایتی و رشد بهره وری می باشد این مطالعه در محدوده زمانی1366 تا 378 1 و برای محصولات گندم آبئ و دیم، جوی آبی و دیم، برنج، پنبه، چغندر قند و سیب زمبنی انجام شده است. با استفاده از داده های ادغام شده و الگوی مناسب، تلاش شده است تا به سوالات زیر پاسخ داده شود آیا بین قیمت حمایتی و رشد بهره وری محصولات کشاورزی رابطه وجود دارد همچنین آیا تاتیر قیمت حما بتی بر رشد بهره وری محصوالات کشاررزی یکسان است؟ نتایج به دست آمده حاکی از آن است که متوسط رشد بهره وری در محصولات آبی مثبت می باشد و همچنین آزمون آمار ی نشان می دهد تنها در سطح محصول گندم آبی، جوی ابی، چغندر قند رشد بهره وری مثبت و در سطح اعتماد 10 %معنی دار است بنابراین سیاستهای حمایتی دولت طی مورد دوره بررسی لزوما موجب بهبود بهره وری عوا مل تولید نگردیده است در ضمن تجر به واریانس تفاوت معنی داری را در رشد بهره وری بین محصولات منتخب نشان نمی دهد.
    کلید واژگان: بخش کشاورزی ایران, قیمت حمایتی, رشد بهره وری کل عوامل, داده های ادغام شده, محصولات کشاورزی در ا یران
    Khosrow Piraee, Mojtaba Mojaverian
    Agricultural sector has long been strongly supported in Iran. The main purpose is to show the relationship between price support and total factor productivity growth. This study is restricted with the lranian agricultural sector and data has been gathered in the period from 1987-88 to 1998-99. The selected crops include wheat (irrigated, rain - fed), barley (irrigated, rain -fed), rice, cotton, sugerbeet and potato. Using by pooled cross section and time series data and the suitable model, efforts have been made to answer the following questions. Is there any relation between price support and proudctivity growth in agricultural products? Is the impact of price support and the productivity growth in agricultural products the same results across different crops? The results show that the average productivity growth in irrigated crops is negative and in rain‎- fed crops is positive. Also, the statistical test demonstrates that productivity growth is positive and significant at ten percent confidence interval for only three crops, that is to say: wheat (rain-fed), barley (rain-fed) and sugerbeet.
    Keywords: Iranian agricultural sector, price support, total factor productivity, pooling data, agricultural products in Iran
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال