به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

leila faraghat

  • ناهید حبیب پور سعد آبادی، لیلا فراغت*، میثم عسگری
    هدف
    هدف این پژوهش، پیش بینی اختلال وسواس در اپیدمی کرونا بر اساس نشخوار فکری در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تفرش بود.
    مواد و روش ها
    این تحقیق از لحاظ زمانی از نوع مقطعی بود به این علت که در سال 1401 انجام پذیرفت و از لحاظ ژرفایی از نوع تحقیقات پهنانگر و از لحاظ معیار اجرایی تحقیق کاربردی، از نظر گردآوری اطلاعات جزو روش های تحقیق اسنادی و میدانی محسوب می گردد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تفرش در سال تحصیلی 1401-1400 بود که تعداد آن ها بنابر آمار کسب شده از مسئولین آموزش دانشگاه 581 نفر بود. نمونه آماری شامل 231 نفر از اعضای جامعه آماری مذکور بود که به منظور تعیین آن، از جدول مورگان بهره گرفته شد که این تعداد به دلیل شیوع کرونا ویروس به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه های استاندارد وسواس فکری- عملی مادزلی (1997) و پرسش نامه نشخوار فکری (RRS) نولن هوکسما و مارلو (1991) بوده است. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 تجزیه وتحلیل شدند و با بهره گیری از آمار توصیفی، به محاسبه میانگین و انحراف استاندارد پرداخته شد و از آمار استنباطی به روش رگرسیون چندگانه به روش همزمان و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه وتحلیل داده ها انجام شد.
    یافته ها
    یافته ها حاکی از آن است که علامت داربودن، درون گری و نکوهش خود با ضریب رگرسیونی به ترتیب برابر با (238/0، 303/0 و 266/0) رابطه مثبت و معناداری با اختلال وسواس دارند. 
    نتیجه گیری
    بنابراین این نتیجه حاصل شد که نشخوار فکری (علامت دار بودن، درونگری و نکوهش خود) می تواند اختلال وسواس را در اپیدمی کرونا در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تفرش پیش بینی کند.
    کلید واژگان: اختلال وسواس, اپیدمی کرونا, نشخوار فکری
    Nahid Habibpoursaadabadi, Leila Faraghat *, Maysam Askari
    Introduction
    The aim of this study was to predict obsessive-compulsive disorder in the corona epidemic based on rumination among the students of Islamic Azad University of Tafarsh Branch.
    Materials and Methods
    This research was cross-sectional in terms of time, due to the fact that it was carried out in 1401, and in terms of depth, it is a wide-ranging research, and in terms of the executive criteria of applied research, in terms of gathering information, it is considered one of the documentary and field research methods. The statistical population included all the students of Islamic Azad University of Tafarsh branch in the academic year of 1401-1401, whose number was 581 according to the statistics obtained from the university education officials. The statistical sample consisted of 231 members of the mentioned statistical population, and in order to determine it, Morgan’s table was used, and this number was selected by available sampling method due to the spread of the corona virus. The data collection tool was Madsley’s (1997) practical obsessive compulsive questionnaire and Nolen Hoeksma and Marlow’s (1991) rumination questionnaire (RRS).The collected data were analyzed using SPSS version 25 software, and the mean and standard deviation were calculated using descriptive statistics, and the data were analyzed using inferential statistics using the multiple regression method using the simultaneous method and Pearson’s correlation coefficient. Done.
    Results
    The findings indicate that symptomatology, introversion, and self-blame have a positive and significant relationship with obsessive-compulsive disorder with regression coefficients of (0.238, 0.303, and 0.266), respectively.Concolusion: Therefore, it was concluded that rumination (significance, introversion and self-condemnation) can predict obsessive-compulsive disorder in the corona epidemic among students of Islamic Azad University, Tafarsh branch.
    Keywords: Obsessive compulsive disorder, Corona Epidemic, Rumination
  • لیلا فراغت، مهتاب سلیمی*، رمضان جهانیان
    هدف

    هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی سبک زندگی جهادی مدیران آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی می باشد.

    مواد و روش ها

    تحقیق حاضر از نظر فلسفه ی پژوهش، پژوهشی کیفی با رویکرد استقرایی بوده، نمونه گیری در این پژوهش، نمونه گیری نظری است. در پژوهش حاضر پانزده منبع)مصاحبه شونده(مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. فرایند تحلیل داده ها ساختاری بود و داده ها در سه مرحله کد گذاری، باز، محوری و منتخب تحلیل شدند. گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها، و تشکیل طبقات و مقوله ها و نیز نام گذاری آن ها طی چند مرحله انجام یافت.

    یافته ها

    یافته های پژوهش حاکی از آن است که سبک زندگی جهادی مدیران آموزشی دارای ابعاد اصلی فعالیت های آموزشی و پژوهشی، فعالیت های عبادی و سیاسی، سلامت جسمانی و محیطی، سلامت اجتماع و روانشناختی، دانش محوری، ولایت محوری، روحیه ایثارگری و ساده زیستی می باشد که خود به مقوله های فرعی تقسیم می شوند.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج به دست آمده از اولویت بندی ابعاد مدل معلوم شد فعالیت های عبادی و سیاسی، ولایت محوری و دشمن شناسی و روابط انسانی و روحیه ایثارگری در اولویت اول قرار دارند. همچنین سلامت اجتماع و روانشناختی، سلامت جسمانی و محیطی و قناعت و ساده زیستی در اولویت دوم قرار دارند و در نهایت فعالیت های آموزشی و پژوهشی و دانش محوری در اولویت سوم قرار دارند

    کلید واژگان: سبک زندگی, زندگی جهادی, مدیریت جهادی, ولایت محوری
    Leila Faraghat, Mahtab Salimi*, Ramezan Jahanian
    Purpose

    The aim of this study is to design a jihadi lifestyle model of educational administrators of Islamic Azad University.

    Materials and Methods

    In terms of research philosophy, the present study is a qualitative research with inductive approach. Sampling in this research is theoretical sampling. In the present study, fifteen sources (interviewees) were examined and analyzed.The data analysis process was structural and the data were analyzed in three stages of coding, open, axial and selected.Data collection and analysis, and class formation And the categories and their naming were done in several stages.

    Findings

    The research findings indicate that the jihadi lifestyle of educational managers has the main dimensions of educational and research activities, religious and political activities, physical and environmental health, social and psychological health, knowledge-based, province-centered, self-sacrificing and simple biological Which themselves are divided into subcategories.

    Conclusion

    According to the results obtained from prioritizing the dimensions of the model, it was found that devotional and political activities, central province and hostility, and human relations and the spirit of self-sacrifice are the first priority. Also, social and psychological health, physical and environmental health, contentment and biological simplicity are in the second priority, and finally, educational and research activities and knowledge-based are in the third priority.

    Keywords: lifestyle, jihadi life, jihadi management, pivotal province
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال