به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

m kolahi

  • H. Mohajjel Shoja, T. Khezriani, M. Kolahi*, M. Kazemian, E. Mohajel Kazemi, M. Yazdi

    Drought alters plant metabolic processes resulting in some changes at the anatomical and morphological levels. Experiments were conducted to determine the morphologic and anatomic responses of two cultivars of tomato (Solanum lycopersicum L., cultivars CaljN3 and Superstrain B) to different irrigation regimes [100, 75, 50, and 25% of Field Capacity (FC)]. Catalase 1 (CAT1) gene expression was investigated by real-time RT-qPCR and protein interaction studies in tomatoes. Drought stress caused an increase in the number of vessels in roots and stems of both cultivars. The diameter of vascular cylinders in roots of the control plants (both cultivars) was larger. Expression of the CAT1 gene did not show any significant difference in the CaljN3 cultivar under drought conditions. However, expression of the CAT1 gene indicated a significant increase in Superstrain B cultivar at the 50 and 25% FC treatments. The gene network showed that this protein interacts with superoxide dismutase, acyl-CoA oxidase, and glutathione peroxidase. CaljN3 cultivars and showed more tolerance than Superstrain B at all levels of drought treatment. Therefore, Superstrain B is considered a susceptible cultivar under drought conditions. This suggested that the defense against oxidative stress may initiate one step before the activity of antioxidant enzymes. Thus, tomato plant tries to fight the stress factor by activating proteins, especially channels, pumps, and some cellular messengers.

    Keywords: Abiotic Stress, Drought Stress, Oxidative Stress, Protein Interaction
  • رقیه حیدری، الهام محجل کاظمی، هوشنگ نصرتی، مریم کلاهی *، علی موافقی
    مقدمه

    کادمیوم به عنوان یک عنصر سنگین و بسیار سمی، به دلیل تحرک و حلالیت زیاد تهدید جدی برای سلامتی انسان و سایر موجودات به شمار می آید. فلز کادمیوم از طریق عدم ایجاد نشانه ی سمیت، در بافت های گیاهان انباشته شده و به زنجیره غذایی انسان راه می-یابد. میزان انتقال کادمیوم از سبزیجات به رژیم غذایی انسان به انباشتگی آن در بخش های مختلف گیاه بستگی دارد. بر همین اساس به منظور بررسی میزان جذب فلزات سنگین توسط گیاه کاهو، این پژوهش با هدف ارزیابی میزان انباشتگی و آلودگی کادمیوم در اندام های مختلف گیاه کاهو انجام شد.

    مواد و روش ها

    این پژوهش بصورت آزمایش فاکتوریل با طرح کاملا تصادفی در 3 تکرار صورت گرفت. جهت بررسی میزان پتانسیل گیاه کاهو به منظور جذب کادمیوم و سایر عناصر ریزمغذی از 4 سطح کلریدکادمیوم (0، 30، 60 و 90 میکروگرم بر گرم پرلیت) استفاده شد.

    یافته ها

    در حضور کادمیوم محتوی فنل کل، فلاونویید و ظرفیت آنتی اکسیدانی کاهو نسبت به نمونه شاهد افزایش معنی داری داشت. همچنین، با توجه به نتایج با افزایش غلظت کادمیوم در میزان پروتیین کل و قند محلول گیاه کاهو نسبت به نمونه ی شاهد افزایش مشاهده شد. با افزایش اعمال کادمیوم به گیاه کاهو تجمع کادمیوم در ریشه و اندام هوایی سیر صعوی نشان داد به طوری که، افزایش در ریشه به مراتب بیشتر از اندام هوایی کاهو بود.

    نتیجه گیری

    به طور کلی، نتایج این پژوهش حاکی از آن بود که گیاه کاهو به عنوان یک گیاه انباشته کننده کادمیوم با قابلیت تجمع بالای فلزات سنگین در ریشه و اندام هوایی است. به همین منظور، لزوم مدیریت کشت سبزیجات در خاک های آلوده به فلزات سنگین جهت حفظ سلامت مصرف کنندگان امری ضروری به نظر می رسد.

    کلید واژگان: ترکیبات فیتوشیمیایی, انباشتگی کادمیوم, سمیت, کاهو (Lactuca sativa L.)
    R. Heydari, E. Mohajel Kazemi, H. Nosrati, M. Kolahi *, A. Movafeghi
    Introduction

    The high mobility and solubility of cadmium pose a serious threat to the health of humans and other organisms. There are no signs of toxicity when cadmium metal accumulates in the tissues of plants and enters the human food chain. Cadmium transfer rates from vegetables to the human diet depend on their accumulation. Thus, inorder to investigate heavy metal absorption by lettuce, this research evaluated the levels of cadmium accumulating in various lettuce organs.

    Materials and Methods

    The seeds of lettuce (Lactuca sativa Linn) were cultivated in autoclaved pots containing perlite and cocopeat (with a ratio of 2 to 1). The pots were kept under greenhouse conditions of 25±1 (day temperature) and 20±1 (night temperature) and light/dark conditions were placed. About three weeks after the plants reached the three-leaf stage, the seedlings were treated with cadmium chloride in 3 replicates. Four concentrations (0, 30, 60 and 90 μg/g perlite) were used every 3 days. After 5 stages of treatment and 28 days after cultivation, the third leaf of the plants was used for the studies.

    Results

    Cadmium increased lettuce's phenol, flavonoid and antioxidant content significantly as compared to the control sample. Furthermore, by increasing the concentrations of cadmium, lettuce showed an increase in total protein, soluble sugar, free amino acids, proline, malondialdehyde, and hydrogen peroxide as compared to the control sample. Due to the increasing amount of cadmium applied to lettuce plants, an increase in the amount of cadmium in the roots was greater than in the aerial parts.

    Conclusion

    In general, the results of this research indicated that lettuce is a cadmium accumulating plant with the ability to accumulate heavy metals in its roots and aerial parts. Contaminated with heavy metals, it seems necessary to protect the health of consumers.

    Keywords: Lettuce (Lactuca sativa L.), Phytochemical, Cadmium accumulation, toxicity
  • ا. مقیسه، ا. فغانی *، ش. ضکروی، م. کلاهی

    افزایش تنش شوری در مزارع قابل کشت مانع از عملکرد فیزیولوژیکی گیاه و باعث کاهش عملکرد محصول می شود. قارچ میکوریز آربوسکولار (AMF)، به عنوان تعدیل کننده تنش شوری زیستی، اسمز سلولی را از طریق تغییرات متابولیسم دی ساکارید و پلی ساکارید محافظت می کند. در این مطالعه، سه گونه Gossypium (G. hirsutum، G. barbadense و G. herbaceum) کلونیزه شده با Rhizophagus intraradices [با AMF و بدون AMF] با تیمارهای آبیاری شور (4ECe < دسی زیمنس بر متر در متر) (S0)، 8-9 دسی زیمنس در متر (S1) و 12-13 دسی زیمنس متر در متر 1 (S2)) به عنوان یک آزمایش فاکتوریل کشت شدند. تیمارهای آبیاری شور در مرحله گلدهی آغاز شدند.. به طور کلی، با توجه به ویژگی های فیزیولوژیکی، [+AMF] G. barbadense در مواجهه با شوری 13-12 دسی زیمنس بر متر تحمل بیشتری داشت، در حالی که G. hirsutum با [+AMF] فقط تا شوری 9-8 دسی زیمنس بر متر، متحمل بود. زیرا بیشترین و کمترین سطح برگ به ترتیب در G. barbadense [+AMF] تحت شرایط شوری 9-8 دسی زیمنس بر متر و 13-12 دسی زیمنس بر متر مشاهده شد. در مواجهه با شوری 13-12 دسی زیمنس بر متر، بیشترین حجم ریشه، وزن خشک ریشه، وزن دانه و وزن الیاف در G. barbadense [+AMF] به دست آمد. همچنین بیشترین میزان کربوهیدرات در ریشه و برگ و بیشترین میزان نشاسته ریشه، برگ و لپه بذر در تیمار G. barbadense [+AMF] تحت تیمار شوری 13-12 دسی زیمنس بر متر مشاهده شد. تحت شوری 9-8 دسی زیمنس بر متر، بیشترین فعالیت آنزیم ساکارز فسفات سنتاز (SPS) و ساکارز فسفاتاز (SP) در ریشه G. barbadense [+AMF] بود. تحت شوری 9-8 دسی زیمنس بر متر، بیشترین فعالیت آنزیم ساکارز فسفات سنتاز (SPS) و ساکارز فسفاتاز (SP) در ریشه G. barbadense [+AMF] بود. مطالعه حاضر نشان می دهد که علیرغم تغییرات فیزیولوژیکی چشمگیر در شرایط شوری بالا در مقایسه با شوری ملایم، AMF و G. barbadense بهترین کارایی همزیستی را در 12-13 دسی زیمنس بر متر از خود نشان دادند.

    E. Moghiseh, E. Faghani*, S. Shokravi, M. Kolahi

    Expansion of salt stress in cultivable fields prevents plant physiological functions and reduces crop yield. Arbuscular Mycorrhizal Fungi (AMF), as a bio-amelioration of salt stress, protects cellular osmosis via disaccharide and polysaccharide metabolism changes. In this study, three Gossypium species (i.e., G. hirsutum, G. barbadense, and G. herbaceum) colonized with Rhizophagus intraradices [with AMF and without AMF] were cultivated under saline irrigation treatments (ECe< 4 Ds m-1= S0, 8-9= S1, and 12-13= S2) as a factorial experiment. Salinity treatments were initiated at flowering. Generally, according to physiological traits, [+AMF] colonized with G. barbadense was more tolerant in exposure to 12-13 dS m-1 salinity, while G. hirsutum with [+AMF] was just tolerant until 8-9 dS m-1. This is because, the highest and the least leaf area were observed in G. barbadense [+AMF] under 8-9 and 12-13 dS m-1, respectively. In 12-13 dS m-1, the highest root volume, root dry weight, seed weight, and fiber weight were obtained in G. barbadense [+AMF]. Moreover, the highest sugar content in root and leaves and the highest starch content of root, leaves, and seed cotyledon were observed in G. barbadense [+AMF] under 12-13 dS m-1 treatment. Under 8-9 dS.m-1 salinity, the highest starch, Sucrose Phosphate Synthase (SPS) and Sucrose Phosphatase (SP) enzyme activities were in roots of G. barbadense [+AMF]. The present study suggests that despite dramatic physiological alterations under high-salinity in comparison with mild-salinity, AMF and G. barbadense showed the best symbiotic performance under 12-13 dS m-1.

    Keywords: Cotton, Bio-amelioration, Mycorrhiza, Symbiotic performance
  • مریم کلاهی*، الهام فغانی، مینا کاظمیان، صدیقه دودانگی، محمد حبیبی، ام البنین چکانی
    بررسی گیاهان زراعی در شرایط تنش می تواند منجر به بهبود صفات مرتبط با تحمل و افزایش رشد و عملکرد آنها در شرایط کم آبی شود. به منظور بررسی تاثیر مقادیر مختلف آبیاری بر کیفیت الیاف و عملکرد پنبه با هدف تکثیر بذر برای مزارع دیم، آزمایشی بر اساس تامین نیاز رطوبتی خاک در 4 سطح (دیم، 33% ، 66% و %100) به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک کامل تصادفی اجرا شد. پس از رسیدگی فیزیولوژیکی، عملکرد و صفات کیفی الیاف ارزیابی شدند. ویژگی های پروتیینی و فیلوژنتیکی توسط ابزارهای بیوانفورماتیک مورد ارزیابی قرارگرفته است. نتایج نشان داد که بیشترین عملکرد چین اول، در تیمار آبیاری 66 درصد مشاهده شد. بیشترین مقدار وزن الیاف چین اول در تیمار آبی 66% و کمترین مقدار در شرایط دیم مشاهده شد. بذرهایی که در شرایط 66% آبیاری رشد کردند، باعث تولید بذر بالقوه با الیاف باکیفیت شدند. همچنین آنالیز بیوانفورماتیکی مشخص کرد که محل درون سلولی آنزیم های CesA و XET1 به ترتیب غشای پلاسمایی و دیواره سلولی هستند. آنزیم CesA و XET1 به ترتیب از خانواده ی پروتیینی ترنسفرازها و هیدرولازها پیشبینی شده است. بررسی فیلوژنتیکی مشخص کرد که توالی هر دو آنزیم پنبه بهمراه گیاهان هم خانواده در خانواده Malvaceae تفکیک شدند.جهت رشد دانه های پنبه با الیاف مطلوب در شرایط کم آبی و در مناطق خشک، بهتر است از بذرهایی استفاده شود که در شرایط آبیاری بهینه (66%) آبیاری شوند.
    کلید واژگان: آبیاری, ترنسفراز, سلولز سنتاز, صفات کیفی الیاف, وزن الیاف
    M Kolahi *, Elham Faghani, Mina Kazemian, Sedighe Dodangi, Mohamad Habibi, Omolbanin Chekani
    Study of water stress effect in traits of crops is related to stress tolerance, increasing their growth and yield in stress situation.This research was performed to evaluate the impact of different irrigation regimes on cotton yield, fiber quality were conducted using a split-plot factorial design with four irrigation levels (rainfed, 33%, 66% and 100%) as the main factor. After physiological maturation, fiber performance and quality traits were evaluated.protein and phylogenetic properties have been evaluated by bioinformatics tools. The results indicated that the highest yield with 1.2 kg was observed in 66% irrigation treatment. The highest fiber weight was observed in 66% treatment and the lowest in rainfed conditions. Seeds grown under 66% irrigation saved more water and produced potential seeds with high quality fibers. Bioinformatics analysis also revealed that the intracellular locations of CesA and XET1 enzymes are plasma membrane and cell wall, respectively. The enzymes CesA and XET1 belong to the protein family of transferases and hydrolase, respectively. Phylogenetic analysis revealed that the sequences of both cotton enzymes with co-family genera were separated in the Malvaceae . It appears that in order to grow cotton seeds with desirable fibers in low water conditions and in dry areas, it is better to use seeds that are irrigated under optimal irrigation conditions (66%). by cultivating cotton seeds with about one third of the water requirement in three years, in addition to reducing the amount of water requirement and irrigation water consumption, better yields can be achieved.
    Keywords: cellulose synthase, Fiber quality traits, Fiber weight, Irrigation, Transferase
  • رویا آزادی، مریم کلاهی*، ناهید پوررضا، مهناز دوابی

    گیاه شورپسند اشنان با نام علمی Seidlitzia rosmarinous از خانواده اسفناجیان، گیاهی با کاربرد در صنایع مختلف است که اغلب در نواحی شور و قلیایی، بیابان ها و شوره زارها به عنوان گونه ای بومی و سازگار رویش می یابد. در مطالعه حاضر گیاه اشنان با استفاده از سه حلال اتانول، متانول و آب به روش سوکسله عصاره گیری شد، سپس عصاره متانولی مورد بررسی فیتوشیمیایی قرارگرفت. به منظور شناسایی ترکیبات شیمیایی و عناصر موجود در گیاه به ترتیب، آنالیز کروماتوگرافی گازی-طیف سنج جرمی بر روی عصاره متانولی و آنالیز پراش انرژی پرتو ایکس بر روی پودر گیاه اشنان انجام گرفت. سپس محتوای برخی متابولیت های اولیه نظیر: پروتئین، فیبر و کربوهیدرات در پودر گیاه اندازه گیری شد. همچنین فعالیت آنتی اکسیدانی آن با استفاده از آزمون ABTS مورد ارزیابی قرارگرفت. بیشترین راندمان وزنی مربوط به عصاره گیری با حلال آب بود. بررسی های فیتوشیمیایی حضور ترکیبات آلکالوییدی، فلاونوییدی، تاننی، ساپونینی، استروییدی و گلیکوزیدی و عدم حضور ترپنویید ها را نشان داد. آنالیز کروماتوگرافی گازی-طیف سنج جرمی حضور 51 ترکیب شیمیایی، و آنالیز پراش انرژی پرتو ایکس حضور 8 عنصر را در گیاه نشان داد. بیشترین میزان فعالیت آنتی اکسیدانی مربوط به عصاره اتانولی می باشد. براساس نتایج به دست آمده، گیاه اشنان می تواند به عنوان یک آنتی اکسیدان طبیعی، در صنایع بهداشتی، دارویی و غذایی مورد استفاده قرار بگیرد. همچنین وجود عناصر سدیم، کلر و کلسیم فراوان در گیاه نشان از شور پسند بودن گیاه اشنان است که می تواند برای مدیریت مشکلات زیست محیطی و کشت در خاک های شور بسیار حایز اهمیت باشد.

    کلید واژگان: آنتی اکسیدان طبیعی, اشنان, متابولیت های اولیه
    Roya Azadi, M. Kolahi *, Nahid Pourreza, Mahnaz Davabi

    The Halophytic plant of Ashanan With Scientific name Seidlitzia rosmarinous From the Chenopodiceae family, Plant with applications in various industries Which often grow in saline and alkaline areas, deserts and salt marsh as indigenous and adapted species. In the present study plant of ashnan Using three solvents, ethanol, methanol and water were extracted by Soxhlet method, Then, the ethanolic extract was examined phytochemically. In order to identify the chemical compounds and elements available in the plant Respectively, GC / MS analysis was performed on methanol extract and EDS analysis on Ashnan powder. also, the content of some of the early metabolites, such as protein, fiber and carbohydrate, was measured in plant powder. Finally, its antioxidant activity was evaluated using the ABTS test. the highest Weighted Efficiency was related to water solvent extraction. Phytochemical studies revealed the presence of alkaloids compounds, flavonoids, tannins, saponins, steroids and glycosides, and the absence of terpenoids. The GC / MSS analysis showed the presence of 51 chemical compounds, and the EDS analysis showed the presence of 8 elements in the plant. The most antioxidant activity is in the ethanolic extract. Based on the results Ashnan plant can be a natural antioxidant, In Sanitary, medicine and food industries. Also, the presence of sodium, chlorine and calcium elements in the plant indicates saltiness of the Ashnan plant. It can be very important to manage environmental problems and cultivate in saline soils.

    Keywords: natural antioxidants, Ashnan, Primary Metabolites
  • محمدعلی جنتی چنار، مهدی کلاهی*، منصور مصداقی

    کمبود یا محدودیت منابع طبیعی از یک طرف و نیازهای معیشتی مردم از طرف دیگر، باعث افزایش بهره‏برداری‏ها و اختلافات و درگیری‏ها بر سر استفاده از منابع طبیعی می شود. با توجه به هدف اصلی پژوهش یعنی بررسی تعارضات اجتماعی- مدیریتی مراتع شهرستان کلات نادر، اسامی بهره‏برداران مراتع از اداره منابع طبیعی و آبخیزداری شهرستان تهیه شد و ایشان از طریق مصاحبه و پرسش-نامه مورد پرسشگری قرار گرفتند. داده‏ها، پایش و کدگذاری شده و سپس به وسیله نرم‏افزارهای SPSS و Amos مورد تجزیه و تحلیل و مدل سازی قرار گرفتند. نتایج نشان داد 52 درصد پاسخگویان، نگرش مثبت به منابع طبیعی دارند ولی 36 درصد با اداره منابع طبیعی، 41 درصد با سایر نهادها و 43 درصد با سایر مرتع داران در تعارض هستند. 67 درصد، مشارکت با سایر مرتع داران را راهکار حل تعارض دانسته اند. مهم ترین متغیرهای تاثیرگذار، اعتماد اجتماعی و خشونت طلبی به دست آمد که قدرت تبیین مسئله را تا بیش از 71 درصد دارند. بررسی تعارضات اجتماعی در زمینه منابع طبیعی نشان داد که ظرفیت ایجاد تعارضات در منطقه بالاست. در نتیجه، رویکرد حل تعارضات و پیشبرد روش‏های مذاکره برای حل اختلافات ضروری است. همچنین تهیه نقشه‏ های مستند جامع (کاداستر)، بررسی دقیق موضوعات مورد تعارض، و اطلاع‏رسانی مستمر فرایند بررسی‏ها، زمینه‏ساز کاهش تعارضات ارضی است.

    کلید واژگان: مسائل اجتماعی, مرتع داران, مدیریت تضادها, حل تعارضات, مذاکره
    M. A. Jannatichenar, M. Kolahi*, M. Mesdaghi

    Conflicts over natural resources increase due to a lack or limitation of natural resources and an increasing demand for growing populations. The current research aimed to investigate the conflict management between people and natural resources organizations. A list of local beneficiaries was obtained from Office of Natural Resources and Watershed Management of Kalatnader County, Khorasan-Razavi Province, Iran. The beneficiaries were surveyed through the in-person interview as well as a researcher-made questionnaire. Data were analyzed and modeled by SPSS and Amos softwares. The results indicated that 52% of the respondents had a positive attitude towards natural resources, but 36% were in conflict with the Office, 41% with other institutions, and 43% with other ranchers. Sixty seven percent of participants believed that collaboration with other ranchers could be a solution for the conflict. The most important influencing variables were social trust and violence, which could explain the dependent variable up to 71%. As a result, a conflict resolution approach and advancing negotiation techniques are needed to resolve disputes. Furthermore, the preparation of comprehensive cadastral maps, detailed investigation of conflicting issues, and continuous updating of the investigation process lead to a reduction of land conflicts.

    Keywords: Social Issues, Range Beneficiaries, Conflict Management, Conflict Resolution, Negotiation
  • لاله احمدی، مریم کلاهی *، هانیه محجل شجاء، الهام محجل کاظمی
    هدف

    در این بررسی اثر نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم به عنوان نانوذره ای که گسترده ترین مصرف جهانی را در صنایع دارد برروی ویژگیهای ریخت شناسی، تشریحی و فیزیولوژیکی گیاه گل ناز یخی بانام علمی ailofidroc ainepA در شیوه محلول پاشی با چهار غلظت مختلف، موردمطالعه قرار گرفت.

    مواد و روش‏ها: 

    تیمار نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم به صورت محلول پاشی برروی گیاه گل‏ناز یخی دوبار در هفته انجام گرفت. پارامترهای رشدی، محتوای کلروفیل، فنل و فلاونویید اندازه گیری شد. برای بررسی ساختار تشریحی گیاه؛ برش‏گیری دستی، رنگ آمیزی مرکب و شمارش روزنه ها انجام شد. آنالیز داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون دانکن انجام گرفت.

    نتایج

    تیمار نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم موجب افزایش رنگیزه های فتوسنتزی کلروفیل a و b به طور معنی دار در گیاهان تحت تیمار شد. بیش‏ترین مقدار فنل و فلاونویید در برگ چهارم گیاه تحت تیمار غلظت 05/0 درصد نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم مربوط بود. هم‏چنین تیمار نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم باعث افزایش قطر دهانه ی آوندی در ریشه و کاهش قطر دهانه ی آوندی در ساقه ی بعضی از تیمارها شد.

    نتیجه ‏گیری:

     پاسخ های فیزیولوژیکی و تشریحی گل‏ناز یخی بیان‏گر پتانسیل و توان ژنتیکی این گیاه برای رشد در محیط آلوده به نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم است.

    کلید واژگان: دی اکسید تیتانیوم, رشد, فیزیولوژیکی, گل‏ناز یخی
    L. Ahmadi, M. Kolahi*, H. Mohajjel Shoja, E. Mohajel Kazemi
    Aim

    In this study, the effect of TiO2 nanoparticles, as nanoparticles that are the most widely used in industry, on the morphological, and anatomical and biochemical properties of the baby sun rose Aptenia cordifolia was studied by method of spraying in four different concentrations.

    Material and Methods

    Titanium dioxide nanoparticles were sprayed on the baby sun rose plant twice a week. Growth parameters and chlorophyll content, phenol and flavonoids were measured. To study the anatomical structure of the plant; manual cutting, composite staining and Stomatal count were performed. Data analysis was performed using SPSS 16 software and the Duncan test.

    Results

    Treatment of titanium dioxide nanoparticles significantly increased photosynthetic pigments of chlorophyll a and b in the treated plants. The highest amount of phenol and flavonoids in the fourth leaf was related to the plant treated with 0.05% titanium dioxide nanoparticles. Also, the treatment of titanium dioxide nanoparticles increased the vascular diameter in the root and decreased the vascular diameter in the stem of some treatments.

    Conclusion

    The different morphological, biochemical, and anatomical responses of the baby sun rose to indicate the plant's genetic potential for growth in an environment contaminated with titanium dioxide nanoparticles.

    Keywords: Titanium dioxide, Aptenia cordifolia, Physiological, Anatomical
  • معصومه میرزایی، مهدی کلاهی*
    شاید در نگاه نخست، زندگی در روستا بسیار دلپذیر و رویایی باشد؛ اما امروزه، عواملی همچون فقر، بیکاری، خشکسالی، کم آبی و راندمان پایین کشاورزی زندگی در روستا را دشوار کرده است. با وجود این شرایط سخت و نابه سامانی های زندگی روستایی، هنوز هم شماری چشمگیر از مردم در روستا مانده اند و مهاجرت نمی کنند. پژوهش حاضر، با هدف بررسی عوامل تاثیرگذار بر ماندگاری و پایداری مردم در روستا، به دنبال پاسخ به این پرسش است که «چرا هنوز بسیاری از مردم در روستا مانده اند؟». جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای روستایی دهستان بایگ شهرستان تربت حیدریه بود که از آن میان، به کمک رابطه کوکران، 188 خانوار به روش نمونه گیری طبقه ای و نظام مند تصادفی انتخاب شدند و با پرسشنامه مورد آماربرداری قرار گرفتند. متغیرهای تحقیق شامل انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، جاذبه های طبیعی، فرهنگی، رفاهی، اقتصادی و نیز ویژگی های فردی بود. نتایج مطالعه نشان داد که ترکیبی از چهار عامل مهم اقتصادی، فرهنگی، طبیعی و فردی در ماندگاری مردم در روستا موثر است و از آن میان، کمبود بنیه اقتصادی بیشترین تاثیر را در ماندگاری و عدم مهاجرت روستاییان دارد. به هر حال، اگر به ظرفیت‏سازی، توانمندسازی و تسهیل‏گری اجتماعی با مشارکت خود روستاییان روی نیاوریم، این شرایط شکننده اجتماعی- محیطی همواره می‏تواند تصمیمات روستازیستی را تغییر دهد.
    کلید واژگان: مهاجرت, روستاگزینی, روستازیستی اقتصادی, شهرنشینی, بایگ (دهستان), تربت حیدریه (شهرستان)
    M. Mirzaei, M. Kolahi *
    Although living in a village might be very pleasant and dreamy at first glance, it is hard and harsh because of many factors such as poverty, unemployment, drought, global warming, and low water and agricultural productivity. Despite such difficult conditions and low quality of rural life, a significant number of people remain in villages and do not migrate. This study aimed to investigate the factors affecting survival, sustainability and staying of people in the villages to answer this question: Why do the rural people still remain in their villages? The statistical population included the rural households living in Bayg sub-district of Torbat Heydariyeh County, Razavi Khorasan province of Iran. Using Cochran's formula, 188 households were systematically randomly selected and surveyed via stratified sampling method by a questionnaire. The studied variables included social cohesion, social trust, social participation, and natural, cultural, welfare and economic attractions as well as individual characteristics. The study results showed that a combination of four economic, cultural, natural and individual factors affected sustainable rurality, respectively; and among these factors, lack of economic strength had the greatest impact on the persistence and non-migration of the rural people. However, the fragile social-environmental conditions could change the rural people’s decisions if we failed to engage in capacity building and social empowerment and facilitation by participation of the rural people themselves.
    Keywords: Migration, Rural Living, Economic Rurality, Urbanity, Bayg (Sub-district), Torbat Heydariyeh (County)
  • الهام مقیسه، الهام فغانی*، شادمان شکروی، مریم کلاهی
    شوری یکی از مهمترین عوامل غیرزیستی محدود کننده رشد و عملکرد گیاه است، همزیستی مایکوریزایی در تعدیل اثرات تنش شوری در گیاهان نقش بسزایی دارد. این پژوهش با هدف ارزیابی ارقام مختلف پنبه در غلظت های مختلف شوری و تعیین مناسب ترین رقم در همزیستی با مایکوریزا به‎واسطه تاثیر در سنتز کربوهیدرات ها و پارامترهای رشد گیاه انجام شد. این تحقیق به‎صورت فاکتوریل در قالب بلوک کامل تصادفی که سه سطح شوری خاک شامل شاهد (غیر شور)، کمتر از 4 دسی‎زیمنس بر متر (شوری متوسط)، 9-8 دسی‎زیمنس بر متر و 13-12 دسی‎زیمنس بر متر (شوری زیاد) به‎صورت فاکتور اصلی و سه رقم بذر پنبه کرک زدایی شده (گلستان،  Termez 14و برگ پهن قرمز) با دو سطح مایکوریزاRhizophagus intraradices  (عدم تلقیح با قارچ و تلقیح با قارچ) در فاکتور فرعی با سه تکرار در گلخانه کشت شدند. صفات تعداد برچه، تعداد بذر در برچه، وزن بذر، وزن الیاف، وزن کاسبرگ، طول بذر، قطر بذر، حجم ریشه، طول ساقه و طول ریشه، غلظت کربوهیدرات های پوسته و آندوسپرم بذر)گلوکز، گزیلوز، رامنوز و نشاسته(و درصد همزیستی قارچ مایکوریزا با ریشه گیاه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد رقم برگ پهن قرمز، بیشترین غلظت مونوساکاریدی و پلی ساکاریدی پوسته و آندوسپرم بذر را در همزیستی با مایکوریزا و در شوری متوسط داشت و در همین شرایط دارای بیشترین مقدار وزن بذر و طول ریشه بود. افزایش غلظت کربوهیدرات به‎واسطه همزیستی با مایکوریزا نقش موثری در افزایش تحمل به تنش شوری در رقم برگ پهن قرمز نشان داد.
    کلید واژگان: پارامترهای رشد, پنبه, شوری, کربوهیدرات, مایکوریزا
    E. Moghiseh, El. Faghani *, Sh. Shokravi, M. Kolahi
    Salinity is the most important abiotic agents limiting plant growth and yield. Mycorrhizal symbiosis can play an important role in moderate the effects on salinity in plants. This study was conducted to evaluate different cotton cultivars in different salinity concentrations and determine the suitable genotype symbiosis with mycorrhiza by effects of carbohydrates synthesis and plant growth parameters. This research was arranged as factorial in a randomized complete block design with three replications at the greenhouse. Factors included three soil salinity levels as the main plot: control (Ec -1), moderate salinity (Ec -1) and severe salinity (Ec -1) and three cottonseed cultivars (Golestan; Termez 14 and Red leaf) with two levels of mycorrhiza (Rhizophagus intraradices) (with and without mycorrhiza). The number of carpels, number of seeds in the carpel, seed weight, fiber weight, sepal weight, seed length, root volume, stem and root length, carbohydrate content in coat and endosperm seed (glucose, xylose, rhamnose, and starch), and mycorrhiza symbiosis percentage traits were studied. Data were analyzed with SAS software. Results showed that red leaf had the most monosaccharide and polysaccharide content in coat and endosperm in moderate salinity with mycorrhiza. The most seed weight and root length were in moderate salinity with mycorrhiza. Golestan cultivar had the most symbiosis percent against non-salinity. The maximum carbohydrate concentration with mycorrhizal symbiosis, showed an efficient role in improving salinity stress-tolerant in red leaf cultivar.
    Keywords: Growth parameters, cotton, Salinity, Carbohydrate, mycorrhiza
  • محمدرضا کلاهی*
    پرسش که اصلی این مقاله، چه گونگی فرایند ساخته شدن «خود» در دوره ی دانش آموزی است. در اغلب پژوهش ها که «ساخته شدن خود» را همان فرایند جامعه پذیری می دانند، نقش فعال خود دانش آموز در این فرایند نادیده مانده است. یافته های پژوهش حاضر نشان داد برنامه ریزی های کارگزاران جامعه پذیری فقط بخشی از زیست جهان دانش آموزی را می سازند که در این جا به آن «خرده جهان برنامه» می گوییم. اما بخش به همان اندازه مهم دیگری وجود دارد که در این جا «خرده جهان بازی» می خوانیم که در پژوهش های پیشین کم تر به آن توجه شده. بازی، فعالیتی است که برای خود - نه به دلیلی غیر از خود - انجام می شود؛ و خرده جهان بازی جایی است که دانش آموز، خارج از کنترل برنامه های از پیش طراحی شده، آزادانه خود را بروز می دهد. انواع شیطنت های کودکانه از قبیل دعواهای کودکانه، شیطنت در سر کلاس، گریز شیطنت آمیز از مدرسه، و تقلب کردن از سر شیطنت، نمونه هایی از فعالیت های این خرده جهان هستند. خود (self) دانش آموز، بیش از هر جا در خرده جهان بازی ساخته می شود؛ چرا که در این خرده جهان است که دانش آموز امکان بروز آزادانه، فعالانه و خلاقانه ی خود را دارد. (در برابر خرده جهان برنامه که دانش آموز در آن بیش تر منفعل، اثرپذیر و تحت کنترل است). به این ترتیب زیست جهان دانش آموزی ترکیبی از دو خرده جهان بازی و برنامه است و در دیالکتیک میان بازی برنامه ساخته می شود؛ دیالکتیکی که متناظر است با دیالکیتک عمل نظر، فعالیت انفعال، خلاقیت حافظه، فرستنده گیرنده و مبدا مقصد. فرایند ساخته شدن خود در این دیالکتیک هم زمان فرایند ساخته شدن جامعه نیز هست.
    کلید واژگان: خود, مدرسه, دانش آموز, خرده جهان بازی, خرده جهان برنامه, مناسک سرکشانه
    M. Kolahi *
    Main question of this research is how “self” is made during the “Student stage” of life? Most researches consider self-making process as the result of the efforts of socialization agents and important active role of the student is neglected. The results of our research showed the plans of the socialization agents constitute just a part of the student’s life-world which has called here as “plan sub-world”. But there is another neglected but important part here called as “play sub-world” which have not been addressed adequately by previous researches. “Play” here is defined as the activity which is done for its own sake not for any advantage it will bring. Play sub-world is where one can express him/herself freely, independent of the control of every pre-designed planning. Juvenile mischiefs like childish fights, teasing the teacher, runaway from the school, and cheating in the exams are samples of the activities of this sub-world. The student’s self, more can be made through this sub-world than everywhere else; because it is at this sub-world that student can express him/herself freely, actively and creatively (unlike plan sub-world in which student is more passive and under control). Therefore, the student life-world includes two plan and play sub-worlds and is made through the dialectic between these two sub-worlds; a dialectic which corresponds to dialectic between practice-thought; active-passive; creativity-memory; sender-receiver, and source-destination. The process of making self in this dialectic is the same as the process of making society.
    Keywords: student, school, Parents, Self, life-world, play sub-world, plan sub-world
سامانه نویسندگان
  • دکتر مهدی کلاهی
    دکتر مهدی کلاهی
    استادیار دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست؛ پژوهشکده آب و محیط زیست، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
  • محمدرضا کلاهی
    محمدرضا کلاهی

  • دکتر مریم کلاهی
    دکتر مریم کلاهی

اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال