به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

m. fallahi khoshknab

  • سپیده مرادی، مسعود فلاحی خشکناب*، ابوالفضل ره گوی، محسن واحدی
    مقدمه

    در راستای کاهش استرس و اضطراب ناشی از شیوع بیماری کووید- 19، متغیر روان شناختی سودمند و اثربخشی همچون تاب آوری، می تواند نقش سازگارانه ایفا کند. همچنین، ارتباط درمانی یک ارتباط معنی دار و هدفمند بین پرستار و بیمار در جهت حل مشکلات بیمار و ایجاد واکنش های سازگارانه می باشد.

    روش

    در یک مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد، با استفاده از پرسشنامه های اضطراب کرونا و تاب آوری کونور و دیویدسون، 60 نفر از بیماران واجد شرایط و تخصیص تصادفی در گروه مداخله و شاهد (30 نفر)، مراحل ارتباط درمانی مبتنی بر نظریه پپلاو (آشنایی، شناسایی، بهره برداری برنامه ریزی مراقبتی و ارزشیابی و اختتام) با هماهنگی قبلی و با توجه به برنامه درمانی بیماران کرونایی انجام شد. اطلاعات از طریق آزمون های آماری پارامتری و ناپارامتری با استفاده از نرم افزار نسخه ی 22 spss تحلیل شد.

    یافته ها

    میانگین شاخص اضطراب کرونا در گروه مداخله، از 21/0±95/1، به 11/0±68/1 بعد از مداخله کاهش یافت. همچنین میانگین شاخص تاب آوری در گروه مداخله، از 46/0±93/1، به 28/0±34/2 بعد از مداخله افزایش یافت که نتایج آزمون تی زوجی نشان دهنده اختلاف آماری معناداری قبل و بعد در گروه مداخله نسبت به گروه شاهد است (001/0>p). بر اساس نتایج آزمون تحلیل کوواریانس، اختلاف شاخص اضطراب کرونا و تاب آوری، بین دو گروه مداخله و کنترل در مرحله بعد از مداخله از لحاظ آماری معنادار بود (001/0>p).

    نتیجه گیری

    با توجه با تاثیر مدل ارتباط درمانی مبتنی بر نظریه پپلاو بر اضطراب و تاب آوری، انجام مداخلات آموزشی جهت استفاده بیماران مبتلا به بیماری های مزمن و مراقبین از روش ارتباط درمانی و همچنین کاربرد نتایج روش ارتباط درمانی مبتنی بر روش پپلاو جهت استفاده بحران ها و اپیدمی های پیش رو توصیه می شود.

    کلید واژگان: ارتباط درمانی, نظریه پپلاو, اضطراب کرونا, تاب آوری
    S .Moradi, M .Fallahi-Khoshknab*, A .Rahgoi, M .Vahedi
    Introduction

    In order to reduce the stress and anxiety caused by the spread of the Covid-19 disease, a beneficial and effective psychological variable such as resilience can play an adaptive role. Also, the therapeutic relationship is a meaningful and purposeful relationship between the nurse and the patient in order to solve the patient's problems and create adaptive responses.

    Purpose

    The main purpose of this research was to determine the effect of communication therapy based on Peplau's theory on the level of anxiety and resilience of patients admitted to the corona ward of Khatam Al Anbia Hospital in Tehran in 2022.

    Method

    In a semi-experimental study with a pre-test-post-test design with a control group, using Corona anxiety questionnaires and Connor and Davidson resilience, 60 eligible patients and random allocation in the intervention and control group (30 people), therapeutic communication stages based on Peplau's theory (acquaintance, identification, utilization of care planning and evaluation and conclusion) with prior coordination And it was done according to the treatment plan of corona patients. The data was analyzed through parametric and non-parametric statistical tests using SPSS version 22 software.

    Findings

    The average index of corona anxiety in the intervention group, respectively, decreased from 1.95±0.21 to 1.6±0.11 after the intervention. Also, the average resilience index in the intervention group increased from 1.93±0.46 to 2.33±0.28 after the intervention, and the results of the paired t-test showed that in the intervention group, compared to the control group, the corona anxiety, and resilience in the post-intervention stage had a statistically significant decrease, and the difference before and after the intervention group was more than the control group. Based on the results of the analysis of covariance, the difference between the two intervention and control groups in the post-intervention phase was statistically significant.

    Conclusion

    Considering the impact of the communication therapy model based on Peplau's theory on anxiety and resilience, conducting educational interventions for the use of communication therapy by patients with chronic diseases and caregivers, as well as applying the results of communication therapy based on Peplau's method to The use of upcoming crises and epidemics is recommended.

    Keywords: Therapeutic Communication, Peplav's theory, Corona, Anxiety, Resilience
  • امین اجلی، مسعود فلاحی خشکناب*، محمدعلی حسینی، عیسی محمدی، مسعود سیرتی نیر
    مقدمه

    ایمنی بیماران و کارکنان موضوعی ضروری در مراقبت و درمان بیماران دارای اختلالات روان در بخش های روان پزشکی است و تامین دائمی مراقبت باکیفیت و ایمن نیز از وظایف و دغدغه های این بخش ها محسوب می شود.

    هدف

    این مطالعه با هدف بررسی ایمنی بیمار در حیطه بیماران و کارکنان در بخش ها و مراکز روان پزشکی انجام شده است.

    روش

    در این مطالعه مرور نظام مند، جستجوی الکترونیک به زبان انگلیسی با کلیدواژه های patient safety, psychiatric patients, psychiatric wards در بانک های اطلاعاتی Medline, Elsevier, Nursing consult ProQuest, Google Scholar, PubMed, Ovid, Science Direct و جستجوی مطالعات  فارسی زبان با کلیدواژه های ایمنی بیمار، رخدادهای ایمنی، بخش های روان پزشکی، بیماران روانی در پایگاه اطلاعات SID ، Iranmedex, Nindex ،Magiran انجام شد. در این مطالعه کلیه مقالات کمی و کیفی منتشرشده بین سال های 2015-2004 در زمینه ایمنی بیمار در حیطه بیماران و کارکنان در محیط های روان پزشکی موردبررسی قرار گرفت. جهت گردآوری داده ها از فرم استخراج داده ها بر اساس هدف پژوهش استفاده گردید. از تعداد 118 مقاله دستیابی شده در نهایت 38 مقاله وارد مطالعه شدند.

    یافته ها

    یافته های این مطالعه نشان می دهد که بیشتر مطالعات به رخدادهای ایمنی و پیامدهای آن و سایر مطالعات به جمع آوری دانش در حوزه ایمنی و اقدامات موثر جهت افزایش ایمنی در محیط روان پزشکی پرداخته اند. همچنین مطالعات رخدادهای ایمنی به خشونت و پیامدهای آن و نیز به سایر رخدادها نظیر فرار، آسیب به خود، خودکشی، انتقال بیماری های عفونی، خطاهای دارویی، سقوط در محیط روان پزشکی پرداخته اند.

    نتیجه گیری

    یافته های این مطالعه نشان می دهد که علیرغم اینکه رخداد/حوادث زیادی در بخش های روان پزشکی روی می دهد، اما ایمنی و عوامل ایجادکننده آن از منظر مراقبت از بیماران دارای اختلالات روان پزشکی کمتر مورد بحث قرارگرفته است. لذا انجام مطالعات مداوم و ادغام فعالیت های بالینی و پژوهشی به منظور انتقال دانش و آموزش برای اطمینان از انجام کار بهتر و تغییرات لازم پیشنهاد می شود.

    کلید واژگان: ایمنی بیمار, ایمنی کارکنان, بخش های روان پزشکی, بیماران روانی
    A Ajalli, M. Fallahi - Khoshknab*, MA. Hosseini, E .Mhammadi, M. Sirati Nir
    Introduction

    The safety of patients and staffs is essential topic in the treatment and care of psychiatric patients in psychiatric wards and also permanent supply of high-quality and safe care is the tasks and concerns of these wards.

    Objective

    This study examines safety of patients and staffs in psychiatric wards and centers.

    Method

    this systematic review was examined all qualitative and quantitative articles about safety in psychiatric settings that published in 2004-2015. Electronic search was done with English and persian keywords such as patient safety, psychiatric patients and psychiatric wards in databases including Medline, Elsevier, Nursing consult, ProQuest, Google Scholar, PubMed, Ovid, Science Direct, SID, Iranmedex, Nindex and Magiran. Data extraction form was used for data gathering. A total of 118 articles were found and 38 articles were identified for inclusion to study.

    Results

    Results of this study shown that most of studies were discussed about safety events and its consequences and others were described knowledge gathering about the safety and Effective measures to increase safety in psychiatric settings. Main topics that discussed in Safety events were about violence and its consequences and also other events such as escape, self-injury, and suicide, transmission of infectious diseases, medication errors, and falls in psychiatry settings.

    Conclusion

    Many events occur in psychiatric wards. Safety and its risk factors in the care of mental patients has less been discussed. Therefore we recommend that Continuing Studies and the integration of research and clinical activities for transfer of knowledge and training to ensure better functions and make the necessary changes.

    Keywords: Psychiatric Patients, Psychiatric Wards, Patient Safety
  • مجتبی راد، مسعود فلاحی خشکناب*، نرگس ارسلانی، سمانه عصارزاده، نسیم صادقی محلی، پریسا رسولی، تابان نعمتی فرد
    مقدمه

    اگر کیفیت برنامه دکتری به صورت سیستماتیک مورد بررسی قرار نگیرد، علم و حرفه پرستاری به خوبی توسعه نخواهد یافت. برای داشتن یک برنامه با کیفیت، باید برنامه ها به صورت دوره ای توسط کمیته تضمین کیفیت داخلی و خارجی مورد بررسی و ارزشیابی قرار گیرند. لذا این مطالعه با هدف مقایسه تطبیقی نظام آموزشی دوره دکتری تخصصی پرستاری در ایران و دانشگاه دوک آمریکا انجام گرفت.

    روش ها

    این پژوهش به روش توصیفی- تطبیقی در سال 1399 با استفاده از الگوی چهار مرحله ای بردی شامل توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه جهت مقایسه دو نظام آموزشی دکتری تخصصی پرستاری در ایران و دانشگاه دوک آمریکا انجام شد. جستجوی اینترنتی با کلیدواژه های فارسی و انگلیسی انجام شد. بعد از جمع آوری اطلاعات، داده ها طبقه بندی شده و مورد مقایسه شدند.

    یافته ها

    اگرچه برنامه آموزشی دانشگاه دوک و ایران شباهت هایی در فلسفه، جایگاه شغلی، محتوی دروس، فنون آموزشی و ارزیابی دانشجویان دارند، با این وجود تفاوت هایی هم در هر دو برنامه درسی دیده می شود از جمله در استفاده از متاپارادیم های پرستاری می باشد،که در برنامه درسی دانشگاه دوک به هر چهار متاپارادایم پرستاری پرداخته شده ولی در برنامه درسی ایران دو متاپارادایم ذکر شده است، نحوه پذیرش دانشجویان و نحوه آموزش آنها در طول ترم های تحصیلی نیز از جمله موارد دیگر است. از جمله شباهت دو برنامه آموزشی در فنون آموزشی و جایگاه شغلی بوده و مهم ترین تفاوت آن ها در محتوی آموزشی و نحوه پذیرش دانشجویان می باشد.

    نتیجه گیری

    برنامه درسی مصوب سال 95 دکتری پرستاری اگرچه سعی کرده است علاوه بر برنامه های آموزشی به بالین هم توجه کند. ولی برنامه اخیر درسی در ایران با وجود تمام تلاش خود در جهت تربیت نیروی بالینی، بیشتر آموزشی بوده و برای تربیت نیروی بالینی نیاز به برنامه درسی جداگانه ای می باشد. این در حالی است که در برنامه درسی دانشگاه دوک رشته های تخصصی پرستاری آموزشی P‏hD و دکتری پرستاری بالینی DNP  به صورت جداگانه وجود دارد. لذا توصیه می شود در سال های آتی دوره دکتری تخصصی بالینی راه اندازی شده و این دوره از دوره آموزشی که اهداف متفاوتی دارند جدا گردد.

    کلید واژگان: مدل بردی, مطالعه تطبیقی, برنامه درسی, پرستاری
    M .Rad, M .Fallahi Khoshknab*, N .Arsalani, S. Assarzadeh, N .Sadeghi Mahali, P .Rasouli, T. Nematifard
    Introduction

    Nursing knowledge and profession will not develop well, if the quality of the doctoral program of nursing is not systematically examined Quality of the  program  needs to reviewing and evaluating  the programs periodically by the Internal and External Quality Assurance Committee. In this regards, this comparative study of educational system of nursing doctorate in Iran and Duke University has been done.

    Methods

    This descriptive-comparative study was conducted in 2020. The four-stage Bereday model include description, interpretation, proximity and comparison were used to compare the nursing educational system in Iran and Duke University. After collecting data, the data were classified and compared.

    Results

    Although Duke University and Iran curricula have similarities in philosophy, job position, course content, teaching techniques, and student evaluation, there are differences in both curricula, including the use of nursing metaparadigms. In the curriculum of Duke University, all four metaparadigms of nursing have been discussed but in the curriculum of Iran, two metaparadigms have been mentioned. How to admit students and manner of education are the other subjects. Educational techniques and job position are among the similarities between the two educational programs, but the most important differences between them are educational content and way of admitting students.

    Conclusion

    Although the new curriculum of the Doctor of Nursing has tried to pay attention to the clinic in addition to educational programs, but the recent curriculum in Iran, despite all its efforts to train clinical staff, is more educational and requires another curriculum to train clinical staff. However, in the curriculum of Duke University, nursing Ph.D education course separate from doctorate clinical nursing. Therefore, It is suggested to initiate a specialized clinical doctorate course in the coming years and separate it from training course which have different goals.

    Keywords: Bereday’s Model, Comparative Study, Curriculum, Nursing
  • مهرنوش کاکاوند، مسعود فلاحی خشکناب*، ابوالفضل رهگوی، اکبر بیگلریان
    مقدمه

    اضطراب شایع ترین واکنش روانی زنان به زایمان است. بخصوص در زنان نخست زا که به دلیل عدم تجربه بارداری و زایمان قبلی نسبت به زنانی که این تجربیات را داشته اند آماد گی لازم را برای مادر شدن ندارند.  این پژوهش با هدف تاثیر مراقبت معنوی بر اضطراب  زایمان زنان نخست زا انجام گردید.

    روش کار

    این مطالعه  نیمه تجربی مورد شاهدی با پیش آزمون و پس آزمون است که در سال 1397 بر روی  40 زن نخست زا مراجعه کننده به درمانگاه پریناتال بیمارستان کمالی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی البرز با روش نمونه گیری تصادفی و بر اساس معیارهای ورود و خروج مطالعه به صورت کدگذاری انجام شده است به این صورت که به هر شرکت کننده یک کد داده شد و بر اساس قرار قبلی در صورت زوج بودن کد،  نمونه در گروه مداخله و در صورت فرد بودن کد در گروه شاهد قرار گرفتند . ابزار پژوهش پرسشنامه دموگرافیک و پرسشنامه اضطراب اشپیلبرگر بود.ابتدا اضطراب  هردو گروه در 28هفتگی بارداری،یعنی قبل از انجام مراقبت معنوی وبعد پس از مداخله در 32 و 34 هفتگی بارداری با پرسشنامه اشپیلبرگر سنجیده شد.در این پرسشنامه میزان اضطراب بین 20 تا 80 مقیاس بندی شده است گروه مداخله  علاوه بر شرکت  در کلاس های آمادگی بارداری،   8 جلسه 45 دقیقه ای تحت مراقبت معنوی قرار گرفتند.سپس داده ها با استفاده از نرم افزاراس پی اس اس (نسخه 20) و آزمون های تی مستقل و کای اسکور و تحلیل واریانس، تحلیل شدند.

    یافته ها

    بر اساس داده های مطالعه ، میزان اضطراب اشکار و اضطراب پنهان گروه مداخله در مقایسه با گروه شاهد، بعد از مداخله در (32هفتگی بارداری)، نسبت به قبل ازمداخله در (28هفتگی بارداری)، از نظر آماری معنادار بوده است (p <0/05). همچنین میزان اضطراب آشکار  و اضطراب پنهان گروه مداخله در مقایسه با گروه شاهد در 34 هفتگی بارداری، نیز از نظر آماری معنا دار بوده است (p <0.05).
    نتیچه گیری

      پیشنهاد می گردد با توجه به نتیجه این تحقیق، از روش مراقبت معنوی، به عنوان روشی برای کاهش اضطراب زایمان زنان نخست زا، استفاده گردد.

    کلید واژگان: اضطراب, زایمان نخست زا, مراقبت معنوی, زایمان, اضطراب زایمان
    Mehrnoosh Kakavand, M Fallahi-Khoshknab*, A Rahgoi, A Biglarian
    Background

      Anxiety is the most prevalent psychological reaction to childbirth in women, especially in primiparous ones who are not well prepared for assuming the maternal role. Given the importance of maintaining and improving health in women and reducing their psychological complications during pregnancy and childbirth as well as the costs of care and treatment, paying attention to accessible and cost-effective spiritual care-giving methods with fewer complications is crucial. The present study was conducted to investigate the effect of spiritual care on anxiety about childbirth in primiparous women.

    Methods

    The present quasi-experimental case-control study with a pretest posttest design was conducted on 40  primiparous women selected using random sampling and presenting in 2018 to the perinatal clinic of Kamali Hospital. The research was affiliated to Alborz University of Medical Sciences, Karaj, Iran. The data collection tools consisted of a demographic questionnaire and the Spiel Berger state-trait anxiety inventory, which was used to evaluate anxiety in both groups first before The performing spiritual care at 28 weeks of gestation and then at 32 and 34 weeks of gestation. The score of anxiety was 20-80 in this inventory. The intervention group received spiritual care through eight 45-minute sessions and participated in childbirth preparation classes. The data collected were analyzed in SPSS-20 using the independent t-test, the Chi-squared test and  Methods ANOVA.

    Results

    The data obtained suggested statistically-significant differences in state and trait anxiety levels between before the intervention (28 weeks of gestation) and afterwards (32 weeks of gestation) in the intervention group compared to in the controls  (P<0.05). Statistically-significant differences were also observed in the levels of state and trait anxiety in the intervention group compared to in the control group at 34 weeks of pregnancy (P<0.05).

    Conclusion

    Spiritual care can be used to reduce anxiety about childbirth in primiparous women.

    Keywords: Anxiety, primiparous, childbirth, spiritual care
  • لیلا شریفی*، مسعود فلاحی خشکناب، ابوالفضل ره گوی، بهروز کاوه یی
    مقدمه

     نارسایی کلیه، تخریب برگشت ناپذیر عملکرد کلیوی است که درمان رایج آن همودیالیز می باشد. همودیالیز موجب بروز تنش های روانی، خستگی و افسردگی در بیماران می شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر خنده درمانی بر میزان خستگی و افسردگی بیماران همودیالیزی انجام شد.

    مواد و روش ها

    این کارآزمایی بالینی، به شیوه تمام شماری بر روی 70 بیمار تحت همودیالیز در شهرستان صومعه سرا و فومن، در سال 1396 انجام شد. پرسشنامه جمعیت شناختی، پرسشنامه چندبعدی خستگی و افسردگی بک 2، توسط هر دو گروه قبل از مداخله تکمیل شد، سپس جلسات خنده درمانی به مدت 4 هفته و 8 جلسه با زمان 45-30 دقیقه، برای گروه مداخله اجرا شد و در پایان آخرین جلسه پرسشنامه ها مجددا توسط هر دو گروه تکمیل گردید. در طول مداخله گروه کنترل، تنها درمان های معمول بخش را دریافت کرد. داده ها، با استفاده از  آزمون های t مستقل، لون، من ویتنی یو و ویلکاکسون، تجزیه و تحلیل گردید.

    یافته ها

    میانگین نمرات افسردگی و خستگی، پیش از شروع مداخله معنی دار نبود. پس از مداخله، نمره افسردگی و خستگی در دو گروه با هم تفاوت معنی داری پیدا کرد (001/0=p). نمره افسردگی در گروه مداخله از 56/11 ± 73/24 به 00/5 ± 88/10 و نمره خستگی از 07/16 ± 95/74 به 70/14 ± 53/52 رسید.

    نتیجه گیری

    مداخله خنده درمانی سبب کاهش افسردگی و خستگی در بیماران تحت همودیالیز  شد. بنابراین، فراهم نمودن تمهیدات لازم از سوی مدیران ارشد پرستاری، در به کارگیری خنده درمانی به منظور ارتقای کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی توصیه می گردد.

    کلید واژگان: خستگی, افسردگی, خنده درمانی, همودیالیز
    L Sharifi *, M Fallahi Khoshknab, A Rahgoi, B Kavehie
    Introduction

     Renal failure is the irreversible degeneration of renal function, which is typically treated by hemodialysis. Hemodialysis causes mental stresses, fatigue, and depression in affected patients. The purpose of this study was to determine the effect of laughter therapy on fatigue and depression in hemodialysis patients.

    Materials and Methods

     This clinical trial study was carried out based on total count sampling on 70 hemodialysis patients in the cities of Sowmehsara and Fouman in 2017. The Demographic Questionnaire, Multidimensional Fatigue Questionnaire, and Beck Depression Inventory-II (BDI-II) were completed by both groups before the intervention. Afterward, 8 laughter therapy sessions each lasting 30-45 minutes were held for four weeks for the participants in the intervention group. At the end of the last session, the questionnaires were again completed by the participants in both groups. During the intervention, the control group received only usual treatments. The collected data were analyzed using independent samples t-test, Loon test, non-parametric Mann-Whitney U test, and Wilcoxon rank-sum test.

    Results

     The mean scores of depression and fatigue in the two groups were not significant before the intervention (p>0.5). However, after the intervention, depression and fatigue scores showed significant differences between the two groups (p=0.001). The depression score in the treatment group decreased from 24.73±11.56 to 10.88±5.00 and the fatigue score decreased from 74.95±16.07 to 52.53±14.70.

    Conclusion

     According to the findings, laughter therapy reduced depression and fatigue in patients undergoing hemodialysis. Therefore, senior nursing managers are recommended to take required actions to apply laughter therapy to improve the quality of life of hemodialysis patients.

    Keywords: fatigue, depression, laughter therapy, Hemodialysis
  • زهرا فتوکیان، فرحناز محمدی شاهبلاغی*، مسعود فلاحی خشکناب
    مقدمه

    رشد جمعیت سالمندان جهان، منجر به افزایش میزان بیماری های مزمن خواهد شد. مداخلات توانمندسازی برای کاهش هزینه های بهداشتی، کسب استقلال، خودکارآمدی و اخذ تصمیمات مرتبط با سلامتی حیاتی می باشند. هدف از مطالعه حاضر، تحلیل مداخلات توانمندسازی در سالمندان مبتلا به بیماری مزمن است.

    مواد و روش ها

    یک مطالعه مروری از نوع توصیفی جهت بررسی چگونگی توانمندسازی سالمندان مبتلا به بیماری مزمن انجام شد. جستجوی کامپیوتری و کتبی مقالات بدون در نظر گرفتن محدودیت زمانی از پایگاه های اطلاعاتی Pub Med، Ovid، Science Direct، Elsevier، IranMedex انجام شد. پس از جستجو، 20 مقاله براساس معیارهای پژوهش انتخاب شد. این مطالعات براساس چارچوب مرور مقالاتSidani & Braden مورد بررسی و نقد قرار گرفتند.

    یافته ها

    تحلیل مطالعات، مواردی را نشان داد که شامل عدم استفاده از چارچوب نظری خاص توانمندی، عدم وضوح معیارهای برآیند، عدم توجه به همه ابعاد توانمندسازی، عدم توجه به تاثیر متغیرهای جمعیت شناسی بر توانمندسازی و عدم پیگیری برنامه می باشد.

    نتیجه گیری

    با توجه به محدودیت های تعیین شده در مداخلات توانمندسازی، پیشنهاد می شود که در اجرای مداخلات توانمندسازی در بیماری های مزمن، به همه ابعاد توانمندسازی توجه شود.

    کلید واژگان: توانمندسازی, سالمندی, بیماری مزمن
    Z. Fotoukian, F. Mohammadi Shahboulaghi, M. Fallahi Khoshknab
    Introduction

    The growing number of older people in world، will increase chronic diseases. It is necessary empowerment interventions for reduce health costs، authority and self-efficacy attainment and informed health related decisions-making. The aim of this article was to critically analyze the findings of publish review empowerment interventions studies in older people with chronic diseases.

    Materials And Methods

    This descriptive review was conducted to examine how empowerment is conceptualized across interventions. Computerized and manual searches were conducted of articles regardless of the time limit. Computerized searches of Academic Search Ovid، Science Direct، Elsevier and IranMedex databases were conducted. During this search، 20 studies were found which met the inclusion criteria. These studies were assessed and criticized based on Sidani & Braden (1998) framework

    Findings

    Results showed that some studies did not use the theoretical frame and outcome of criteria were not clear too. In addition، all of empowerment dimensions effects of demographic variables on empowerment were neither considered، nor had a follow-up program.

    Conclusion

    According empowerment interventions and its limitations، it is suggested that all empowerment dimensions should be considered in further research studies.

    Keywords: Empowerment, Aging, Chronic Disease
  • حمیدرضا خانکه، شاهرخ علی نیا *، غلامرضا معصومی، داوود خراسانی زواره، مریم رنجبر، لیلا داددوست، محمد علی حسینی، مسعود فلاحی خشکناب، مارت کاسترون
    مقدمه

    سیستم اورژانس پیش بیمارستانی به عنوان بخشی از سیستم جامع تامین خدمات سلامتی، با ارائه خدمات اورژانس در خارج از بیمارستان و انتقال بیماران و مصدومین حوادث به مراکز درمانی، نقش خود راایفا می کند. هدف اصلی خدمات پیش بیمارستانی، ارائه خدمات درمانی به مصدومینی است که به خدمات فوری نیاز مبرم دارند.پیشگیری ازبروزناتوانی ها و انتقال صحیح و سریع مصدومین توسط پرسنل آموزش دیده به مرکز درمانی نیزازجمله وظایف مهم این سیستم محسوب می شود.این سیستم درکشورهای مختلف درای تفاوت هایی می باشد ویکی ازعرصه های مهمی که این سیستم هادرآن نقش حیاتی ایفامی نمایند حوادث ترافیکی است که درکشورهای درحال توسعه ازجمله ایران دارای اهمیت زیادی می باشد،چنانچه درایران به عنوان دومین عامل مرگ ومیرو اولین عامل باربیماری محسوب می گردد.ازآنجاکه اولین قدم های درارزیابی سیستم ها بررسی مقایسه ای آنهابااستانداردهای قابل قبول است لذااین مطالعه باهدف، ،بررسی سیستم های ارائه خدمات پیش بیمارستانی باتاکیدبرحوزه ی حوادث ترافیکی در کشورهای پیشرفته ودرحال توسعه انجام شد.
    روش شناسی: این مطالعه ازنوع مروری بوده که درآن سیستم های ارائه خدمات پیش بیمارستانی باتاکیدبر حوادث ترافیکی باهم مورد مقایسه قرارگرفته اند.

    یافته ها

    نتایج مطالعه نشان داد درکشورهای توسعه یافته ودرحال توسعه تفاوت هایی درسیستم ارائه خدمات پیش بیمارستانی به خصوص دربخش ساختار،سطح ارائه خدمات ومنابع انسانی (آموزش،توزیع وتخصص) وجودداردکه موجب ایجادتفاوت درالگوهای ارائه ی خدمات دراین زمینه شده است.

    نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه معرف آنست که باتوجه به اینکه بخش قابل توجهی ازتلفات حوادث ترافیکی (60 - 20 درصد) درفازانتقال مصدوم به مرکزدرمانی رخ می دهد مقایسه انتقادی این سیستم باسیستم های مشابه درکشورهای توسعه یافته وپایه گذاری یک سیستم متناسب باوضعیت وشرایط جامعه می تواندگامی درجهت کاهش این آمارباشد. همچنین ضمن تاکید بر آموزش عمومی به منظور ارتقای دانش و مهارت مردم در زمینه تشخیص و انجام مداخلات اولیه، سیستم دیس پچینگ نیز با کمک پرستارهای آموزش دیده، ارتقای کیفیت داده شود. در نهایت با استناد به مدل های مختلفی که در سطح دنیا به منظور ارائه این خدمات وجود دارد،لازم است که فرایند ارائه این خدمات، از زمان تماس با مرکز اورژانس تا انتقال مصدوم به مراکز درمانی مورد بررسی قرار گیرد.

    کلید واژگان: خدمات فوریت های پیش بیمارستانی, حوادث ترافیکی, آسیب, نظام های خدمات پیش بیمارستانی
    Hr Khankeh, Sh Alinia, Ghr Masoumi, D. Khorasani Zavareh, M. Ranjbar, L. Daddoost, Sa Hosseini, M. Fallahi Khoshknab, M. Castren
    Introduction

    Prehospital services in road traffic accidents are one of the critical aspects of prehospital services. The goals of these services in traffic accidents is providing services to clients who need to on time interventions, prevention of disabilities and rapid and safe transportation by trained practitioners.The aim of this article was review the prehospital services by focus on road traffic accidents, in developed and developing countries.

    Materials And Methods

    In this review article for data gathering, data bases of Google Scholar, PubMed, CINAHL and Science Direct searched by key word strategies. Eventually 43 articles since 1999 to 2012 selected.

    Findings

    There are differences in structure, level of services and human resources in prehospital systems that created different patterns in countries. Many countries by strategies such as continuous public and professional education have compensated the weakness of other aspects.

    Conclusion

    Prehospital service systems have several aspects such staffing, education, technology, management and organization. Each country must design their appropriate pattern to provide the best service to community.

    Keywords: Prehospital Services, Road Traffic Accidents (RTA), Injury, Prehospital service systems
سامانه نویسندگان
  • دکتر مسعود فلاحی خشکناب
    دکتر مسعود فلاحی خشکناب
    استاد پرستاری، دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، تهران، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال