به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب m. mousavi nasab

  • علیرضا دانش کاظمی، عبدالرحیم داوری، سید مجید موسوی نسب، محمد احمدی نسب، راهله سادات میرسیفی نژاد*
    مقدمه

    یکی از نگرانی های همیشگی در تهیه حفرات ترمیمی، دست اندازی ناخواسته به پالپ است که گاهی واضح و قابل لمس با سوند و همراه با خونریزی است و در پاره ای از موارد هم از نظر کلینیکی، غیر قابل تشخیص است. آگاهی از میزان وقوع اکسپوژرهای میکروسکوپیک و ضخامت عاج باقیمانده می تواند به دندانپزشک در جهت انتخاب روش درمانی مناسب یاری رساند. هدف از این مطالعه تعیین میزان میکرواکسپوژرهای پالپی در حفرات عمیق کلاس V در دندان های پرمولر انسان می باشد.

    روش بررسی

    در این مطالعه توصیفی، 30 دندان پرمولر انسانی با طرح درمان کشیده شدن به منظور درمان ارتودونسی، انتخاب شدند. پس از اخذ رضایت نامه، بر روی سطح باکال دندان ها حفرات کلاس V عمیق، برای ترمیم آمالگام، تراشیده و سپس دندان ها کشیده شدند و ریشه ها و نیمه لینگوالی تاج قطع شد. نمونه ها به وسیله متیلن بلو 2% رنگ آمیزی شده و با استفاده از میکروسکوپ نوری، وجود یا عدم اکسپوژر میکروسکوپی در دیواره اگزیال بررسی شد. همچنین با استفاده از کالیپر دیجیتال انگشتی، ضخامت عاج باقیمانده(RDT) اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 16و آزمون آنالیز واریانس و  T test تجزیه و تحلیل شدند.

    نتایج

    اکسپوژر میکروسکوپی در یک دندان (2/3%) تایید شد. متوسط ضخامت عاج باقیمانده در کل نمونه ها 67/0 میلی متر بود.

    نتیجه گیری

    در 8/96% ازحفرات بسیار عمیق کلاس V فاقد علایم کلینیکی حدود 67/0 میلی متر عاج باقیمانده بود که می تواند به عنوان معیاری جهت پیش بینی ضخامت عاج باقیمانده باشد.

    کلید واژگان: ضخامت عاج باقیمانده, اکسپوژر کلینیکی, اکسپوژر میکروسکوپیک}
    AR Daneshkazemi, AR Davari, M Mousavinasab, M Ahmadinasab, R Mirseifinejad Naini*
    Introduction

    One of the most important considerations in cavity preparation is undesirable encroachment to pulpo, that is sometimes evident and  touchable by catheter accompanied with bleeding and in some cases, it  is clinically unable to be distinguished. The dentist's  awareness of the remaining dentin thickness as well as presence or absence of microscopic exposures in the cavity can assist in selecting an appropriate treatment. The aim of this study was to determine the incidence of  pulp microexposures in deep class V cavities in the human premolars.

    Methods

    In this descriptive study, 30 human premolar teeth were used scheduled for extraction due to orthodontic reasons. After signing the consent form, deep class V cavities were prepared on the buccal surface of each tooth for amalgam restoration. Then the teeth were extracted and the roots as well as lingual portion of the teeth were sectioned. The samples were immersed in 2% methylene blue solution, then the presence or absence of microscopic exposure was evaluated in the axial wall using light microscopy. Besides, the remaining dentine thickness  was measured by a digital caliper. The study data were analysed using SPSS  software (ver, 16) via  ANOVA and T-test.

    Results

    Presence of microscopic exposure was confirmed in one tooth (3.2%), and the mean remaining dentin thickness in all samples was 0.67mm.

    Conclusion

    In 96.8% of deep class V cavities without clinical symptoms, about 0.67 mm of dentin remained, which may be regarded as a good criteria to predict remaining dentin thickness.

    Keywords: Clinical exposure, Microscopic exposure, Remaining dentin thickness}
  • علی اصغر سلیمانی، زهرا بحرالعلومی، مونا کبودان*، مجید موسوی نسب، امیر ابرقویی
    مقدمه

    آلوده شدن سطح مینای اچ شده با بزاق قبل از قرار دادن سیلنت از باند مناسب جلوگیری کرده و منجر به ریزنشت می شود. استفاده از باندینگ ها در کاهش ریزنشت موثر می باشد. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر باندینگ در میزان ریزنشت یک نوع فیشور سیلنت قبل و پس از آلودگی با بزاق می باشد.

    روش بررسی

    در این مطالعه آزمایشگاهی40 دندان پرمولر سالم، به طور تصادفی به 4 گروه تقسیم شدند. دندان ها پروفیلاکسی شده و توسط اسید فسفریک 37% اچ شسته و سپس خشک شدند. در گروه اول فیشور سیلنت Seal-Rite با باندینگ Dentastic (Pulpdent، آمریکا) بدون آلودگی با بزاق و در گروه دوم فیشور سیلنت با باندینگ پس از آلودگی دندان با بزاق به مدت 10 ثانیه گذاشته شد و به مدت 40 ثانیه کیور گردید. در گروه سوم فیشور سیلنت بدون باندینگ و بدون آلودگی با بزاق و در گروه چهارم فیشور سیلنت بدون باندینگ پس از آلودگی به بزاق به کار رفت و کیور گردید. بعد از ترموسایکلینگ، نمونه ها در نیترات نقره 50% به مدت 2 ساعت قرار گرفتند. پس از برش در جهت باکولینگوالی، میزان ریزنشت توسط استریومیکروسکوپ با بزرگنمایی 40، مورد بررسی قرار گرفت و نتایج توسط آزمون های آماریKruskal-Wallis و Mann-whiteny ارزیابی شدند.

    نتایج

    بیشترین میزان ریزنشت در گروه فیشور سیلنت بدون باندینگ پس از آلودگی به بزاق دیده شد و قرار گرفتن فیشور سیلنت به همراه باندینگ به طور معنی دار کاهش ریزنشت را نشان داد (01/0>p).

    نتیجه گیری

    استفاده از باندینگ در زیر فیشور سیلنت در شرایط آلودگی با بزاق در کاهش ریزنشت موثر می باشد

    کلید واژگان: فیشور سیلنت, باندینگ, ریزنشت, آلودگی با بزاق}
    Aa Soleimani, Z. Bahrololumi, M. Kabudan, M. Mousavi Nasab, A. Abarghooyi
    Introduction

    Contamination of etched enamel to saliva before placement of sealant prevents the appropriate bonding and results in microleakage. Using bondings is effective for decreasing the microleakage. This experimental study aimed to evaluate the effect of bonding agent on microleakage of a fissure sealant before or after contamination to saliva.

    Methods

    In this experimental study 40 sound premolar teeth were randomly divided into four groups. The prophylaxis was done and the teeth were etched with 37% phosphoric acid gel, then they were washed and dried. In the first group, Seal-Rite fissure sealant and Dentastic (Pulpdent, USA) without saliva contamination, and in the second group sealant with bonding agent after saliva contamination for 10s, were applied and cured for 40s. In the third group, fissure sealant without bonding agent or saliva contamination, and in the fourth group fissure sealant without bonding application was applied after contamination with saliva and then was cured. After thermocycling, the teeth were placed in 50% silver nitrate for 2 hours. The buccolingual sections were applied and microleakage evaluation was made by stereomicroscope at 4X magnifications and results were evaluated with mann-whiteny test.

    Results

    The fissure sealant group without bonding agent showed the most microleakage after contamination to saliva and use of sealant with bonding agent significantly showed decrease of microleakage.

    Conclusion

    Use of bonding agent under fissure sealant in saliva-contamination status is beneficial for decreasing microleakage.

    Keywords: Bonding Agent, Contamination, Fissure Sealant, Microleakage, Saliva}
  • مرضیه موسوی نسب، غلامرضا مصباحی، لیلا مقصودی

    پکتین هیدروکلوئیدی با خصوصیات و کاربردهای متنوع و فراوان است که در این پژوهش نقش محافظ سرمایی و تاثیر مثبت آن بر غذای منجمد (سوریمی) بررسی شده است. در انجام این تحقیق سوریمی تولیدی از ماهی کپور معمولی که برای نخستین بار در ایران صورت گرفت، سوریمی تولیدی در محلول 1 درصد پکتین قرار داده شد (به نسبت 1 به 3 وزنی/ حجمی) و با همزدن، پکتین به ساختار سوریمی وارد گردید. آنگاه نمونه های سوریمی حاوی پکتین و نمونه شاهد در شرایط یکسان بسته بندی و منجمدشده و در دمای 20- درجه سانتی گراد نگه داری شد. در فواصل صفر، 2 و 4 ماه نمونه ها از جنبه خصوصیات ظرفیت نگه داری آب، میزان پروتئین قابل استخراج در آب نمک و میزان آب و مواد محلول خروجی از محصول (شیرابه) هنگام رفع انجماد مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که میزان کاهش ظرفیت نگه داری آب در نمونه های حاوی پکتین پس از 4 ماه حدود 20 درصد و در نمونه های شاهد حدود 58 درصد بود، به عبارت دیگر پکتین تا حدود 38 درصد این فاکتور را در محصول منجمد بهبود داده است. در مورد مقدار پروتئین محلول در نمک، درصد کاهش در نمونه های حاوی پکتین پس از 4 ماه حدود 21 و در نمونه های شاهد حدود 52 درصد بود. یعنی پکتین در این زمینه نیز در حفظ کیفیت موثر بوده است. هم چنین درصد افزایش شیرابه در زمان رفع انجماد پس از 4 ماه در نمونه های حاوی پکتین حدود 7 و در نمونه های شاهد حدود 37 درصد اندازه گیری شد که از این لحاظ نیز پکتین به خوبی عمل کرده و ضایعات آب و مواد محلول و مغذی محصول را هنگام رفع انجماد کاهش داده است. در مجموع نتایج این تحقیق موید این نکته است که پکتین به عنوان یک ماده محافظ سرمایی از جنبه خصوصیات بررسی شده آثار مثبتی در بهبود کیفیت سوریمی منجمد دارد.

    کلید واژگان: پکتین, گوشت ماهی, سوریمی, ماده محافظ سرمایی (کریوپروتکتنت), انجماد, خواص عملکردی}
    M. Mousavi Nasab *, GH .Mesbahi, L. Maghsodi

    Pectin is a hydrocolloid with different characteristics and applications. In this study, the cryoprotective effect of pectin on frozen surimi was investigated. In this research, Kapoor surimi was made for the first time in Iran. Surimi was mixed with 1% pectin solution with the ratio of 1 to 3 (w/v). Then, pectin-containing surimi samples and control samples were packaged, frozen and stored at -20oC. Water binding capacity (WBC), salt extractable protein and drip loss of samples were measured at after 0, 2 and 4 months of storage. The results showed that the loss of WBC in pectin-containing surimi and control samples was 20% and 58%, respectively, after 4 months storage at -20oC. It means pectin could improve the WBC up to 38% in the frozen product. The loss of SEP in pectin containing surimi samples was 21% and in control samples was 25% after 4 month frozen storage, indicating pectin was again effective in maintaining the quality of frozen products. Furthermore, the increase in drip loss in pectin containing surimi was about 7% and in control samples 37%. In this case pectin also helped to decrease the loss of water soluble nutrients. Overall, the results indicate that pectin as a cryoprotectant can improve the quality of frozen surimi.

    Keywords: Pectin, Fish muscle, Surimi, Cryoprotectant, Freezing, Functional properties}
  • مرضیه معطری، شادی عبدالله زرگر، مسعود موسوی نسب، نجف زارع، پروین بیگی مروست
    سابقه و هدف

    امتحان بالینی با ساختار عینی یکی از بهترین روش های سنجش ابعاد شناختی، عاطفی و روان حرکتی دانشجویان پرستاری است. پژوهش حاضر به منظور بررسی روایی و پایایی آزمون OSCE (Objective Structured Clinical Evaluation) بر روی دانشجویان سال چهارم پرستاری انجام شد.

    روش بررسی

    در این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی، طبق اولویت بندی کارشناسانه از بین کلیه مهارتهای پرستاری، 10 مهارت انتخاب و فهرست وارسی برای عملکردهای منتخب تدوین شد. 37 دانشجو طی دو روز متوالی در 10 ایستگاه OSCE این مهارت ها را انجام دادند و در هر ایستگاه دو مشاهده گر، مطابق فهرست های وارسی، آنها را ارزیابی کردند. روایی ملاکی (همبستگی میانگین های نمرات دروس بالینی و نظری پرستاری به تفکیک با نمره به دست آمده از آزمون OSCE) و همسانی درونی (همبستگی نمرات کل دانشجویان در OSCE با نمرات دانشجویان در هر ایستگاه) محاسبه شد. هم چنین پایایی ارزیابان (همبستگی بین نمرات گزارش شده توسط دو مشاهده گر در هر ایستگاه به طور جداگانه) و دو نیمه سازی آزمون (همبستگی نمرات ایستگاه های فرد و زوج) محاسبه گردید.

    یافته ها

    ضریب همبستگی نمرات OSCE با میانگین نمرات نظری و بالینی به ترتیب 38/0 (031/0= p) و 52/0 (005/0=p) بود. در همسانی درونی، بالاترین ضریب همبستگی 77/0بود. کمترین و بیشترین مقدار ضریب همبستگی در پایایی ارزیابان به ترتیب 38/0 و 95/0 بود. در دو نیمه سازی آزمون نیز ضریب همبستگی دو نیمه آزمون 61/0 (05/0>p) بود.

    نتیجه گیری

    استفاده از OSCE، به عنوان روشی معتبر و پایا برای سنجش مهارت های پرستاری توصیه می شود.

    کلید واژگان: ارزشیابی بالینی, OSCE, روایی ملاکی, روایی سازه, پایایی}
    M .Moattari, Sh. Abdollah Zargar, M .Mousavinasab, N. Zare, P. Beygi Marvdast
    Background

    Objective structured clinical examination (OSCE) is one of the preferable means of evaluating cognitive, emotional and psychomotor aspects of nursing students. The present study was designed to determine the reliability and validity of OSCE in evaluating clinical skills of nursing students.

    Materials and methods

    For this descriptive study, 10 different skills of nursing students were selected. Then, 37 students performed these skills at 10 different OSCE stations, during which two experienced inspectors evaluated their performance. Finally, the correlation between OSCE scores and the mean theoretical and clinical performance scores of students was calculated. Meanwhile, the correlation between the total OSCE scores with OSCE score of each station was determined. Inspectors’ reliability (correlation between scores reported by inspectors at each station) was also calculated.

    Results

    The correlation coefficient of OSCE scores and mean theoretical and clinical performance scores were 0.38 (p=0.031) and 0.52 (p=0.005), respectively. Correlation coefficient of inspectors’ reliability was in a range of 0.38-0.95.

    Conclusion

    OSCE is strongly suggested as a reliable and valid means of evaluating nursing students’ clinical skills.

    Keywords: Clinical evaluation, OSCE, Reliability, Validity}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال