به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

manouchehr karami

  • منوچهر کرمی، پیام کبیری، فرزانه فضلی، ناهید رمضانقربانی*
    زمینه و هدف

    یکی از مهم ترین چالش ها در حوزه ی مدیریت اطلاعات پژوهشی، استفاده از نرم افزارهای معتبر و باکیفیت جهت مدیریت منابع پژوهشی در حوزه ی سلامت است. این مطالعه با هدف تولید ابزار اعتبارسنجی سامانه های مدیریت اطلاعات پژوهشی در کشور ایران انجام گردیده است.

    روش بررسی

    این مطالعه از نوع توصیفی است که در دو مرحله انجام گردید. در مرحله ی اول یک ابزار اعتبارسنجی سامانه های مدیریت اطلاعات پژوهشی(پژوهان- پژوهشیار- ژیرو- یکتاوب- کایپر) طراحی گردید. در مرحله ی بعد به منظور اطمینان از روایی یا اعتبار ابزار تولید شده، به یک بررسی خودارزیابی از کاربران و دست اندرکاران سامانه های مدیریت اطلاعات پژوهشی دانشگاه های علوم پزشکی کشور اقدام شد. لذا این ابزار در اختیار 104 پژوهشگر از کل کشور قرار گرفت. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار Excel و SPSS تحلیل گردید.

    یافته ها

    ابزار اعتبارسنجی سامانه های مدیریت اطلاعات پژوهشی شامل 82 شاخص در 4 مولفه: طراحی و معماری نرم افزار(17 شاخص)، قابلیت استفاده و محیط کاربری(16 شاخص)، کاربری حرفه ای(36 شاخص) و مدیریتی(13 شاخص) طراحی گردید. بر اساس نتایج خوداظهاری کاربران، این ابزار دارای 57 ویژگی الزامی، 26 ترجیحی و 4 ویژگی اختیاری تعریف شده است. همچنین نتایج حاصل از اعتبارسنجی انجام شده نشان داد که بیشترین رتبه در حیطه ی معماری، کاربری حرفه ای و مدیریت نرم افزار مربوط به سامانه ی کایپر و در حیطه ی قابلیت استفاده و محیط کاربری مربوط به سامانه ی پژوهان است. در خوداظهاری انجام شده توسط کاربران  به تفکیک سامانه ژیرو 12 مورد، سامانه کایپر 11 مورد، سامانه پژوهان 11 مورد و سامانه پژوهشیار 7 مورد و سامانه یکتاوب 5 موردتایید بالای 75 درصد را دریافت کرده اند. 

    نتیجه گیری

    ابزار اعتبارسنجی معرفی شده می تواند در ارزیابی سامانه های کنونی مدیریت اطلاعات پژوهشی و انتخاب سامانه های جدید برای به کارگیری در حوزه پژوهش استفاده گردد. علاوه بر این می تواند در بهبود وضعیت موجود سامانه ها و خرید سامانه جدید توسط دانشگاه ها و مراکز پژوهشی کاربرد داشته باشد.

    کلید واژگان: سامانه مدیریت اطلاعات پژوهشی, اعتبارسنجی, اطلاعات پژوهشی, سیستم اطلاعاتی
    Manouchehr Karami, Payam Kabiri, Farzaneh Fazli, Nahid Ramezanghorbani*
    Background and Aim

    One of the most important challenges in the field of research information management is the use of reliable and qualified software to manage research resources in health domain. This study aimed to develop a validation tools for research information management systems in Iran to utilize by universities in the process of using existing research information management systems.

    Materials and Methods

    This was a descriptive study conducted in two stages. In the first stage, a validation tool for research information management systems (Pajoohan, Pajooheshyar, Jiro, Yektaweb, Kuiper) was designed, and in the next stage, in order to ensure the validity of the produced tool, a self-assessment survey was conducted by users of research information management systems in medical sciences universities. Therefore, this tool was completed by 104 researchers from all over the country. The collected data were analyzed by Excel and SPSS software.

    Results

    The developed validation tool of research information management systems included four components and 82 indicators: software design and architecture (17 indicators), usability and user environment (16 indicators), professional use (36 indicators) and management (13 indicators). Based on the self-declared results of the users, this tool has 57 mandatory features, 26 preferred and 4 optional features. The results of the validation of research information management systems based on this tool showed that the highest rank in the component of architecture, professional use and software management was related to the Kuiper system, and in the component of usability and user environment was related to the Pajoohan system. In the self-declaration done by the users ,12 cases of Jiro system ,11 cases of Kuiper system ,11 cases of Pajoohan system ,7 cases of Pajooheshyar, and 5 cases of Yektaweb system have received confirmation above 75%.

    Conclusions

    The validation tool which developed by this study can be used in the evaluation of current research information management systems and the selection of new systems for use in the research field. In addition, it can be used to improve current systems and purchase new systems by academic universities and research centers.

    Keywords: Research Information Management System, Validation, Research Information, Information System
  • هادی حسین پور، محمدیوسف علیخانی، رسول یوسفی مشعوف*، منوچهر کرمی، صغری ربیعی
    زمینه و هدف

    مایکوپلاسما هومنیس یکی ازکوچکترین باکتری هایی است که از منابع طبیعی جدا شده و بعضا به عنوان فلور بیماری زا در گیاهان، حیوانات و انسان ها یافت می شود. برخی از این باکتری ها فلور طبیعی دستگاه تنفسی و تناسلی هستند. این مطالعه به منظور شناسایی مولکولی مایکوپلاسما هومنیس  در مراجعه کنندگان به مرکز ناباروری بیمارستان فاطمیه همدان صورت گرفته است.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه مقطعی، نمونه های سواب واژن از زنان دارای علایم جمع آوری و توسط PCR و Real-Time    PCR  شناسایی شدند.  DNAبا استفاده از کیت استخراج شد. سویه های مایکوپلاسما هومنیس  با  استفاده از  ژن S rRNA  16 شناسایی شدند. در نهایت، تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار  SPSSورژن 21 انجام گردید.

    یافته ها

    مجموع 234 نمونه سواب واژن از زنان با میانگین سنی 8/39 سال مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که مایکوپلاسما هومنیس  به ترتیب با روش PCR  13% و Real-time PCR  15% شناسایی شد. بین روش PCR و  Real-Time PCR  رابطه معنی داری وجود داشت(0/05≤P).

    نتیجه گیری

    دراین مطالعه Real time PCR  برای تشخیص سریع و دقیق مایکوپلاسما هومنیس  به طور موفقیت آمیزی انجام شد. این روش ، در مقایسه با روش PCR ، دارای پتانسیل قابل توجهی برای تشخیص سریع ، دقیق و بسیار حساس مولکولی می باشد.

    کلید واژگان: مایکوپلاسما هومنیس, زنان نابارور, PCR, Real-Time PCR
    Hadi Hossainpour, Mohammad Yousef Alikhani, Rasoul Yousefi Mashouf *, Manouchehr Karami, Soghra Rabiee
    Background and Aim

    Mycoplasma hominis is one of the smallest bacteria isolated from a natural source and is sometime as pathologic flora in plants, animals, and humans. Some of these bacteria are normal flora of the respiratory and genital systems. The aim of the study was molecular identification of M. hominis in a vaginal sample of women referred to the infertility center of Fatemieh Hospital in Hamadan.

    Materials and Methods

    In this Cross-sectional study, vaginal swab samples were collected from symptomatic females and M. hominis was identified by PCR and Real-Time PCR. DNA was extracted using an extraction kit. M. hominis strains were identified using 16 S rRNA gene. Finally, Statistical analysis was performed using SPSS 21 software.

    Results

    A total of 234 vaginal samples were studied in women with a mean age of 39.8years. The results showed that M. hominis was identified by PCR (13%) and Real-time PCR (15%) methods, respectively. There was a significant relationship between PCR and Real-Time PCR methods (P≤0.05).

    Conclusions

    Real-time PCR assay was successfully used for rapid and accurate diagnosis of M.hominis. This method has significant potential for rapid, accurate, and is highly sensitive molecular detection of M. hominis compared to the PCR technic.

    Keywords: Mycoplasma hominis, Infertile women, PCR, Real-Time PCR
  • Masoud Khodaveisi, Farzaneh Miri, Afsar Omidi *, Manouchehr Karami, Ali Esmaili Vardanjani, Nahid Mohammadi
    Background
    Diabetes mellitus (DM) management is challenging, particularly for people in developing countries.
    Objective
    This study aimed to examine the effects of a home-based nursing care (HBNC) program on metabolic control among patients with type II DM.
    Methods
    This single-blind randomized controlled trial was conducted in Hamadan, Iran, in 2014. Sixty patients with type II DM were consecutively recruited from a public diabetes care clinic in Hamadan, Iran, and randomly allocated to an experimental and a control group. Patients in the control group received usual discharge services, while their counterparts in the experimental group received HBNC services in addition to usual discharge services. The levels of fasting blood glucose, hemoglobin A1C, total cholesterol, triglycerides, high- and low-density lipoprotein cholesterols, and systolic and diastolic blood pressures were measured before and 3 months after the intervention. Data analysis was performed through the Chi-square, the paired-sample and the independent-sample t-tests.
    Results
    HBNC program significantly decreased the levels of fasting blood glucose (from 206.60 ± 84.93 to 141.40 ± 48.75; P 0.05).
    Conclusion
    HBNC is an effective strategy for managing type II DM and decreasing the risk of its complications.
    Keywords: Home care services, Metabolic syndrome, Type II diabetes mellitus
  • سارا شاه آبادی *، محمدرضا سعیدی، سید محمد مهدی هزاوه ای، سعید بشیریان، منوچهر کرمی، بهجت مرزبانی
    زمینه و هدف
    بیماری های قلبی عروقی یکی از دلایل مهم مرگ و میر در دنیا به حساب می آید. این مطالعه به منظور بررسی وضعیت عوامل خطر رفتاری (تغذیه نامناسب، کم تحرکی، مصرف سیگار و الکل) و غیر رفتاری (استرس، قندخون بالا، چربی خون نامناسب و فشارخون بالا و چاقی) در بیماران قلبی عروقی بستری شده در بیمارستان قلب کرمانشاه انجام شد. این پژوهش یک مطالعه نیازسنجی به منظور طراحی مداخلات برای کاهش عوامل خطر بیماری های قلبی عروقی بود.
    روش کار
    در این مطالعه مقطعی 402 نفر از بیماران مبتلا به تنگی عروق کرونر که برای اولین بار در بیمارستان امام علی (ع) شهر کرمانشاه بستری بودند مشارکت کردند. نمونه گیری به روش متوالی انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها، نسخه ایرانی پرسشنامه STEP wise سازمان جهانی بهداشت و پرونده بیماران بود. آنالیز داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS16 و آزمون های آماری متناسب انجام شد.
    نتایج
    4/60% شرکت کنندگان در مطالعه مرد بودند. میانگین و انحراف معیار سن بیماران به ترتیب 2/54 و 8/8 بود. 73% از بیماران وضعیت تغذیه ای نامناسب داشتند، 5/46% کم تحرک بودند، 36% مردان در طی یک سال گذشته الکل مصرف کرده بودند و 1/26% هم سیگاری بودند. 8/43% تحت استرس شدید و 3/49% مبتلا به دیابت بودند، 48% سابقه فشار خون بالا، 21% کلسترول بالا و 31% تری گلیسیرید بالا داشتند. 7/54% از بیماران دارای اضافه وزن و چاقی بوده و 61% چاقی شکمی داشتند.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه مشخص شد که تغذیه نامطلوب نسبت به سایر عوامل خطر از شیوع بیشتری برخوردار است. چاقی، به خصوص چاقی شکمی یک عامل خطر مهم در بیماران بود. همچنین اختلال قند خون شیوع بیشتری نسبت به اختلال چربی داشت.
    کلید واژگان: عوامل خطر, نیاز سنجی, بیماری های قلبی, کرمانشاه
    Sara Shah Abadi *, Mohammad Reza Saidi, Seyed Mohammad Mehdi Hazavehei, Saeid Bashiriyan, Manouchehr Karami, Behjat Marzbani
    Background And Aim
    Cardiovascular diseases (CVDs) are a major cause of death worldwide. The objective of this study was to determine the most important behavioral (inadequate nutrition, low physical activity, smoking and alcohol consumption) and non-behavioral (stress, high blood sugar, dyslipidemia, hypertension and obesity) risk factors for CVD among CVD patients hospitalized in Kermanshah Heart Hospital. This was a needs assessment study aiming at designing interventions for reducing CVD risk factors.
    Materials And Methods
    In this cross-sectional study 402 CAD patients (60.4% males and 39.6% females) were selected by consecutive sampling from among those hospitalized in Imam Ali Hospital for the first time. Data were collected using the Iranian version of WHO Stepwise questionnaire and the patients’ files and analyzed using the SPSS-16 software.
    Results
    The mean (±SD) age of the patients was 54.2 (±8.8) years. About 73% of them had a poor diet and 46.5% had low physical activity; in addition, 36% of the men had consumed alcohol in the previous year and 26.1% were smokers. Non-behavioral risk factors were quite common too. The proportions of the patients suffering from diabetes, hypertension and overweight-plus-obesity and abdominal obesity were 49.3%, 48.0%, 54.7% and 61.0%, respectively. Finally, 43.3% of the patients had high stress, 31.0% were hypertriglyceridemic and in another 21% hypercholesterolemia was seen.
    Conclusion
    Based on the findings it can be concluded that, as compared to other risk factors, imbalanced nutrition was more prevalent common among the patients. Another major risk factor was obesity, particularly abdominal obesity. In addition, blood glucose disorders were more common than dyslipidemia.
    Keywords: Risk Factors, Need Assessment, Cardiovascular Diseases, Kermanshah
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال