maryam sheibanian
-
نگرش به زبان همیشه تابع دیدگاه هستی شناختی فیلسوفان بوده است. از این منظر، در این مقاله پیوند زبان و واقعیت با بررسی ادراکات مختلف از وضعیت هستی شناختی زبان در دیالکتیک دایمی میان نسبی گرایی و عینیت گرایی مورد بررسی قرار گرفته است تا از میان تطور آرا بتوان به شناسایی مراحل اصلی این سیر تحولی غنی و پویا پرداخت. در این راستا، دامنه این پژوهش را به فیلسوفانی همچون سقراط، افلاطون، ارسطو، فرگه، راسل، ویتگنشتاین،... محدود کردیم که دیدگاه آنان نقطه عطفی در تصور این پیوند از دوران باستان تا کنون بوده است. این مطالعه به بررسی نظریه آستین ختم می شودکه همچنان متاخرترین نظریه از حیث گذر از برداشت های کلاسیک از زبان و نسبت آن با واقعیت می باشد.
کلید واژگان: آستین, فرگه, زبان, عینیت گرایی, واقعیت, راسل, ویتگنشتاینRecherches en Langue et Littérature Françaises, Volume:17 Issue: 32, Fall and Winter 2024, PP 188 -205La vision du langage a toujours été soumise au point de vue ontologique des philosophes. Dans cette perspective, nous avons étudié le lien du langage avec la réalité en examinant les différentes perceptions du statut ontologique de ce dernier dans la dialectique permanente entre le relativisme et l’objectivisme afin de pouvoir dégager les phases principales d’un parcours évolutif riche et complexe. Pour ce faire, nous avons délimité l’étendu de notre recherche aux philosophes tels que Socrate, Platon, Aristote, Frege, Russell, Wittgenstein, etc., qui ont contribué à marquer un tournant dans la conception de ce lien depuis l’Antiquité jusqu’à nos jours. Notre étude se termine par l’examen de la théorie austinienne dans la mesure où cette dernière reste toujours la plus récente à dépasser les conceptions classiques du langage et du traitement de la vérité. Nous avons ainsi, relevé trois phases d’évolution réflexive à propos du lien entre le langage et la réalité.
Keywords: Austin, Frege, langage, objectivisme, Réalité, Russell, Wittgenstein -
در علوم مدرن در مورد فرهنگ بحث های زیادی انجام شده است اما شناخت معضل فرهنگی به دلیل ادعای خنثی بودن این علوم همواره مغفول مانده است. دراین پژوهش تعریفی برای معضل فرهنگی برمبنای این علوم ارایه می-دهیم. ازاین رو، ابتدا به تعریف مفاهیم اپیستمه و پارادایم پرداخته سپس به بیان مکانیسم تغییر اپیستمه برمبنای تغییر پارادایم اشاره خواهیم کرد. باتوجه به این مکانیسم، پارادایم های شاخص سه دوران باستان، مدرن و پسامدرن و اپیستمه های متناظر با هریک («خودمرکزی»، «توجه به دیگری» و «واقعیت مجازی») را معرفی می کنیم. همچنین، علت به وجود آمدن معضل فرهنگی، تضاد اندیشه ای است که درنتیجه التقاط میان اپیستمه با پارادایمی جدید رخ می دهد. علت این امر تغییر سریع پارادایم و کندی تغییرات اپیستمه است. همچنین در این نوشتار نشان خواهیم داد که تضاد اندیشه ای به وجود آمده ازاین طریق درنهایت فرد را به نوعی از «ازخودبیگانگی» می رساند و در اجتماع ناهنجاری و معضل فرهنگی را به وجود می آورد. بدین ترتیب، اولین گام برای مقابله با معضل فرهنگی آگاهی به وجود تضاد اندیشه ای ناشی از التقاط بین اپیستمه و پارادایم است. تبیین فلسفی معضل فرهنگی می تواند برای یافتن راهکارهای مناسب برای مبارزه با ناهنجاری های اجتماعی نقش بسزایی داشته باشد.کلید واژگان: اپیستمه, فرهنگ, تمدن, پارادایم, معضل فرهنگیThe notion of culture has been discussed in modern science, but there is no discussion on the cultural issues because modern science claims neutrality. In this article, we show definitions of the concepts of episteme and paradigm, then we show change of paradigm is the cause of episteme changing. We introduce the three significant paradigms of the antique, modern, and post-modern eras and use them to introduce the corresponding epistemes which are "self-centrism", "altruism" and "virtual reality", respectively. In this manuscript, we also will see that cultural issue is a result of thinking contradiction which happens when a paradigm changes more quickly than episteme. This contradictory thinking is a consequence of incompatible mixing of old episteme and new paradigm which can be found in the new civilizational instruments. We show that thinking contradiction causes a kind of self-alienation. Finally, we conclude that the first step to finding a solution for the cultural problems is to recognize this contradiction. Explaining the philosophy of cultural issues is crucial to confront social abnormalities.Keywords: Episteme, Culture, Civilization, Paradigm, Cultural Issue
-
نشریه پژوهش و نگارش کتب دانشگاهی، سال بیست و چهارم شماره 2 (پیاپی 47، پاییز و زمستان 1399)، صص 53 -82
آنچه در تدوین کتب دانشگاهی باید مد نظر باشد، انتخاب رویکردی مناسب با اهداف آموزشی و جایگاه هستی شناختی ماده درسی است. در این باره، بررسی کتب ادبیات در دانشگاه ها نشان می دهد که تمرکز این کتب بر تاریخ ادبیات سبب شده است که ماهیت زیباشناختی ادبیات در تدوین کتب مذکور مغفول بماند. توجه به خلاء موجود، سوال های زیر را به ذهن متبادر می سازد: رویکرد فعلی غالب در کتب دانشگاهی ادبیات تا چه حد با ماهیت ادبیات فاصله دارد؟ کتب درسی ادبی باید چه خصوصیاتی داشته باشند تا در مخاطبان کنشی مناسب با ماهیت درس ایجاد کنند؟ چگونه نگرش فراادبی در تدوین این کتب می تواند در خدمت درک ادبیات به مثابه هنر قرار گیرد؟ در پژوهش حاضر که به روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است، به منظور پاسخ به سوال های مطرح، ابتدا رویکرد فعلی تدوین کتب ادبیات مطالعه و سپس چیستی ادبیات و مولفه های مهم آن تبیین می شود؛ در پایان، نقش توجه به ماهیت ادبیات در تغییر مطلوب نگرش دانشجویان نسبت به این ماده درسی مطالعه می شود تا لزوم توجه به نگرش هستی شناسانه به ادبیات در تدوین کتب درسی آشکار گردد.
کلید واژگان: ادبیات, زیبایی شناسی, نگرش هستی شناسانه, رویکرد علمی-تاریخی, کتب درسیWhat needs to be considered in the development of academic textbooks is the selection of an appropriate approach to the educational objectives and the ontological position of the educational subject. In this regard, the study of literature textbooks at universities shows that the focus of these books on literary history has left the aesthetic nature of literature lagging behind. Taking into account the existing vacuum, the following questions are brought to light: How far is the current prevailing approach in literature textbooks away from the nature of literature? What features literature textbooks should have in order to create in audiences a reaction proportionate to the nature of the lesson? How can the meta-literary view serve to perceive literature as an art? In the present article which has been done by descriptive-analytical method, in order to answer the above questions, first the current approach to compiling literature books is studied. Then the literature and its important components are explained. Finally, we will study the role of focusing on the nature of literature to change students' attitudes toward this subject and to clarify the need to pay attention to the ontological attitude to literature in compiling textbooks.
Keywords: literature, aesthetics, Ontological attitude, Scientific-historical Approach, Textbooks -
عنصر شخصیت موضوع مطالعات ادبی زیادی بوده است. با این حال، مطالعات اندکی اثر زیباشناختی این عنصر بر دریافت خواننده را مورد بررسی قرار داده اند. تحقیقات ونسان ژوو درباره تاثیر شخصیت این فقدان نظری را جبران می کند. او در تاثیر شخصیت در رمان (2001) می گوید شخصیت می تواند منشا سه نوع تاثیر بر خواننده باشد: شخصیت به مثابه شخص، شخصیت به مثابه عامل و شخصیت به مثابه بهانه. در پژوهش حاضر، از خلال رمان بیابان اثر لوکلزیو به مطالعه تاثیر شخصیت به مثابه بهانه می پردازیم. این تاثیر هنگامی به وجود می آید که خواننده امیال خود را در عنصر شخصیت بازیابد. اما تعامل خواننده با این بعد شخصیت مطابق چه سازوکاری صورت می گیرد و چگونه این تعامل باعث برون ریزی امیال تکانشی خواننده می شود تا لذت خوانش را برانگیزد؟ چه شگردهای روایی زمینه ساز تاثیر شخصیت به مثابه بهانه هستند؟ برای پاسخ به این سوالات و به منظور شناخت بهتر فرایند عمل خوانش و تاثیر آن بر خواننده، به بررسی سه میل تکانشی موجود در بیایان می پردازیم که عبارتند از: میل به تماشاگری، گرایش به امر مغایر با انسانیت و امر غیر انسانی و میل به تایید خود. همچنین، به مطالعه شیوه های مختلف آماده سازی روایی اثر به منظور ایجاد تاثیر مذکور در دریافت می پردازیم.
کلید واژگان: شخصیت, دریافت, تاثیر به مثابه بهانه, لوکلزیو, میلRecherches en Langue et Littérature Françaises, Volume:14 Issue: 25, Fall and Winter 2020, PP 145 -164L’élément de personnage a souvent fait l’objet d’études littéraires. Pourtant, rares sont les études qui scrutent l’effet esthétique de cet élément sur la réception du lecteur. Les recherches de Vincent Jouve sur l’effet-personnage pallient ce manque théorique. Dans L’effet-personnage dans le roman (2001), il explique que le personnage peut produire trois types d’effet sur le lecteur : l’effet-personne, l’effet-personnel et l’effet-prétexte. Dans cet article, nous nous pencherons sur l’étude de ce dernier effet à travers Désert (1980), roman de J.M.G. Le Clézio. Cet effet s’exerce sur le lecteur lorsque celui-ci projette ses désirs dans le personnage. Mais par quel mécanisme le lecteur entre en interaction avec le personnage-prétexte et comment cette interaction donne lieu à l’abréaction des pulsions du lecteur pour provoquer le plaisir lectoral ? Quels sont les procédés narratifs qui préparent l’effet-prétexte ? Pour répondre à ces questions et afin de mieux connaître le processus de l’activité lectoriale et son effet sur le lecteur, nous étudierons les trois désirs pulsionnels parcourant notre corpus, à savoir le voyeurisme, l’aspiration à l’inhumain et au non-humain et l’affirmation du Moi. Nous examinerons également, les modalités de la préparation narrative de l’œuvre en vue de susciter l’effet-prétexte à la réception du personnage.
Keywords: désir, effet-prétexte, Le Clézio, personnage, Réception -
نشریه پژوهش ادبیات معاصر جهان، سال بیست و چهارم شماره 2 (پیاپی 81، پاییز و زمستان 1398)، صص 433 -454بهرام صادقی و ژان ماری گوستاو لوکلزیو هر دو از نویسندگان سنت شکن و نوآور معاصر هستند که، همانند هر یک از بزرگان علم و ادب، بر نویسندگان پس از خود نیز تاثیرگذار بوده اند. با توجه به اینکه این دو نویسنده از پیشگامان عصر داستان نویسی پسامدرن به شمار می روند و در یک برهه زمانی دو رمان مشهور خود، ملکوت (1350) و صورت جلسه (1963) را به نگارش درآورده اند، این سوال مطرح می شود که تا چه اندازه مولفه های نوشتار پسامدرن در این دو اثر همسویند. شایان ذکر است، شرایط اجتماعی و تاریخی زمان نگارش این دو رمان به فرضیه شباهت آنها قوت می بخشد: صورت جلسه پس از جنگ الجزایر و ملکوت پس از کودتای 28 مرداد نگاشته شده است. مطالعه نزدیکی نوشتار پسامدرن در این دو رمان از این جهت جالب توجه است که مفهوم پسامدرن در فرهنگ ها و جوامع گوناگون یکسان نیست. در این مقاله، با تکیه بر شاخص ترین مولفه های پست مدرن مشترک در این دو اثر به مطالعه درونمایه مرگ اندیشی، دوگانگی و تناقض و در نهایت، بعد معماگونه روایت می-پردازیمکلید واژگان: نوشتار پسا مدرن, ملکوت, صورت جلسه, دوگانگی, مرگ اندیشی, بعد معماگونهBahram Sadeghi and Jean-Marie Gustave Le Clézio are both innovative contemporary writers. Considering that these two writers are pioneers of the postmodern period of fiction in their countries, and that during this time, they wrote their two famous novels, Malakut (1350) and Interrogation (1963), this question is to be seen : to what extent postmodern writing components are similar in their mentioned works? It is worth noting that the social and historical conditions for the writing of these two novels strengthen their similarity assumption: Interrogation was written after Algerian war and Malakut was created after the coup d’état of August twenty eight. Examining the affinities between these two novels could be also interesting because the postmodern concept is not the same in different cultures and societies. In this paper, based on the most common elements of postmodern writing in these two works, we study the theme of death thought, duality and contradiction, and finally, the enigmatic aspect of the narration.Keywords: Postmodern writing, Malakut, interrogation, death thought, duality, enigmatic writing
-
انتشار صورتجلسه، اولین رمان لوکلزیو، در سال 1963، با شکوفایی ادبیات پست مدرن و توجه بی سابقه به بعد هستی شناختی همزمان می شود. در چنین فضای ادبی، این رمان لوکلزیو، ویژگی هستی شناختی را از خلال فرایند شناختی شخصیتی به تصویر می کشد که دغدغه اصلی او یافتن جایگاه خود در جهان است. در این مقاله، با هدف شناخت و فهم «وجود» در معنای فلسفی آن، آنگونه که شخصیت اصلی آن را تجربه می کند، به بررسی ابعاد هستی شناختی این اثر خواهیم پرداخت. بدین منظور، ابتدا، شخصیت را در پرتو روابط او با جهان در نظر می گیریم، که این امر ما را به مطالعه تعاملات فکری، عاطفی و اجتماعی او با جهان رهنمون می سازد. این مطالعه راه هایی را که شخصیت برای شناخت موجود بر می گزیند آشکار می سازد. در مرحله دوم، به طور دقیق تر به بررسی این مسئله می پردازیم که شخصیت اصلی این رمان چگونه به آگاهی هستی شناختی دست می یابد. بدین ترتیب، پژوهش حاضر به ما کمک می کند تا به درک بهتری از تصور نویسنده از انسان و جایگاه او در جهان برسیم.کلید واژگان: هستی شناسی, وجود, موجود, آگاهی, صورتجلسه, لوکلزیوLa parution du premier roman de J.M.G. Le Clézio, Le Procès-verbal, en 1963, synchronise avec l’épanouissement de la littérature postmoderne où la dimension ontologique devient prépondérante. Ce roman de Le Clézio fait écho à ce contexte littéraire, en incarnant cette particularité à travers le processus cognitif de son protagoniste cherchant à trouver sa position propre dans le monde. Dans cet article, afin de savoir comment le personnage leclézien vit l’existence dans le sens philosophique du terme, nous tenterons d’explorer la portée ontologique de cet ouvrage. Pour ce faire, dans un premier temps, nous considérerons le protagoniste dans son faisceau de relations avec le monde, ce qui nous amènera à étudier ses interactions d’ordre intellectuel, émotionnel et social avec ce dernier. Cet examen nous révèlerait les moyens de connaissance de l’être adoptés par le personnage. Dans un second temps, nous nous pencherons de plus près sur les modalités de la prise de conscience ontologique du protagoniste. Cette étude nous permettrait de mieux connaître la perception de l’auteur de l’être humain et de son statut dans le monde.Keywords: Ontologie, existence, être, conscience, Le Procès-verbal, Le Clézio
-
تعامل بین خواننده و عنصر شخصیت در مطالعات مرتبط با ادبیات داستانی از اهمیت بسزایی برخوردار است. با این وجود، این رابطه، علی رغم توجهی که مدتهاست محققین به بررسی آن نشان می دهند، به جز در مواردی معدود مورد مطالعه ای روشمند قرار نگرفته است. در این میان، به منظور پر کردن این خلا، ونسان ژوو نظریه ای در خصوص «تاثیر شخصیت» ارائه می دهد. الگوی ارائه شده توسط ژوو اجازه می دهد تا به بررسی دریافت خواننده از شخصیت و جنبه های گوناگون آن از جمله «تاثیر شخصیت به مثابه شخص» بپردازیم. در حقیقت، اهمیت توانایی هر اثر در ایجاد حس واقع پنداری شخصیت به حدی است که به جرات می توان یکی از عوامل موفقیت آن را در این امر جستجو کرد. از این چشم انداز، انتخاب اثر ژان-ماری گوستاو لوکلزیو جهت بررسی تاثیر شخصیت به مثابه شخص می تواند به فهم بهتر دلایل موفقیت چشمگیر او نزد خوانندگان کمک کند. در این تحقیق، دو رمان صورت جلسه و بیابان او که هر یک متعلق به یک مرحله از زندگی ادبی نویسنده است، مورد بررسی قرار می گیرند. بدین ترتیب، با مطالعه این بعد از تاثیر شخصیت برآنیم تا دریابیم آیا کیفیت این اثربخشی نیز از تحول ادبی نویسنده متاثر بوده است؟ اگر بوده، این تحول به چه شکل نمایان می شود؟ و در آخر این که متن چگونه و با استفاده از چه تمهیدات ادبی ای می تواند زمینه ساز توهم زنده انگاری شخصیت نزد خواننده شود؟
کلید واژگان: شخصیت, تاثیر شخصیت به مثابه شخص, توهم واقع پنداری, تحول, دریافتLa question de l’interaction entre le lecteur et le personnage est cruciale en toute étude en littérature fictionnelle. Pourtant, malgré l’intérêt que les chercheurs portent depuis longtemps à l’examen de cette relation, celle-ci n’a été que rarement l’objet d’une étude méthodique. C’est pour combler ce manque que Vincent Jouve propose sa théorisation sur «l’effet-personnage». Le modèle présenté par Jouve nous permet d’analyser de près la réception du personnage et ses différents aspects dont «l’effet-personne», affichant l’être fictif comme vrai. En effet, l’illusion de vie est de telle importance aux yeux du lecteur qu’on pourrait se demander si la réussite d’une œuvre n’en provient-elle pas. C’est en partie pour mieux comprendre l’admiration esthétique suscitée par l’œuvre de Le Clézio que nous avons décidé de l’examiner à travers le prisme de l’effet-personne. A cette fin, nous délimitons notre corpus à deux romans de Le Clézio, Le Procès-verbal et Désert, appartenant chacun à une étape de la vie littéraire de l’écrivain. Par l’étude de l’effet-personne, nous tenterons de savoir si celui-ci a été affecté par l’évolution de l’écriture leclézienne; si oui, cette évolution se présente sous quels aspects et enfin, comment le texte prépare et favorise l’illusion référentielle?Keywords: Personnage, effet, personne, illusion référentielle, évolution, réception -
هیچ اثری به عنوان ادبی برای یک خواننده وجود ندارد، اگر خواندن آن احساس زیبایی را در خواننده برنیانگیزد. اما به راستی شرایط حاکم بر درک ادبی یک متن چیست؟ و اگراین فقط گیرنده است که ازیک متن، اثر ادبی می سازد، بر اساس چه معیارهایی می توان در مورد ادبیت اثر قضاوت کرد؟ برای پاسخ گفتن به این پرسش ها، رویکرد معنا-سبک شناسی به دنبال شناسایی گفتمان ادبی از طریق سه مولفه تعریفی است. بر اساس این رویکرد، یک گفتمان برای ادبی بودن الزاما باید هر سه مولفه را در بر داشته باشد.
انتخاب داستان کوتاه «گنج» از مجموعه داستان های کوتاه دل می سوزد و چند عاشقانه دیگر اثر ژان-ماری گوستاو لوکلزیو در راستای درک بهتر مفهوم ادبیت از این دیدگاه صورت می پذیرد. در این مقاله، به منظور شناسایی علایم ادبیت در این داستان و با تکیه به رویکرد معنا-سبک شناسی، ابتدا درجه انحراف روایت نسبت به اصول سنتی نوع ادبی داستان کوتاه را مورد بررسی قرار داده ایم. سپس، به مطالعه پروژه ادبی نویسنده پرداخته و در نهایت، با تحلیل اثر، شماری از «نشانه های متنی» که به فرایند تولیدی اثر اشاره داشته و نمایانگر برنامه ریزی و طرح اثر قبل از تحقق عینی آن می باشند را شناسایی کرده ایم.کلید واژگان: ادبیت, نوع ادبی, افق انتظار, پیمان نوشتار, دریافت, داستان کوتاهL’œuvre n’existe pas en tant que littéraire pour le lecteur, si la lecture ne lui procure aucune émotion esthétique. Mais quelles sont les conditions qui président à la perception de l’œuvre comme texte littéraire? Et si c’est uniquement le récepteur qui érige le texte en œuvre littéraire, selon quels critères peut-on juger de sa littérarité? Pour répondre à ces questions, l’approchesémiostylistique se propose de cerner le discours littéraire au travers de trois composantes définitionnelles auxquelles un discours littéraire doit obéir pour être perçu comme tel. C’est dans cette perspective que nous avons choisi d’étudier la nouvelle «Trésor» du recueil Cœur brûle et autres romances de J. -M. G. Le Clézio. Dans notre article, afin de relever les traits de la littérarité et en nous appuyant sur l’approche sémiostylistique, nous avons examiné d’abord, le degré de l’écart de la nouvelle «Trésor» par rapport aux principes génériques. Ensuite, nous avons étudié le projet littéraire de l’auteur. Et enfin, nous nous sommes intéressés au repérage des signes textuels qui renvoient au processus productif de l’œuvre, révélant la programmation de l’œuvre avant sa réalisation concrète. L’identification des traces de l’instance créatrice du niveauα dans le corps du récit a également confirmé la littérarité de l’œuvre.Keywords: Littérarité, horizon dattente, pacte scripturaire, réception, nouvelle
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.