به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

masoumeh bagheri

  • به طور سنتی، دیفتری-کزاز- سیاه سرفه به عنوان واکسن های اطفال از سموم غیر فعال مربوطه یا باکتری های بیماریزای کل سلولی سم کورینه باکتریوم دیفتری (Tox)، سم کلستریدیوم تتانی TetX) و (Bordetella pertussis تولید می شوند. نگرانی های عمده ای در فرآیندهای تولید واکسن کلاسیک یا بدون سلولی DTP از منابع زنده بومی باکتری ها وجود دارد، زیرا ممکن است نگرانی هایی را در مورد اثرات نامطلوب و مسائل ایمنی، پیچیدگی تخلیص برای هر عامل و همچنین هزینه ها ایجاد کند. ما واکسن کاندید چند اپی توپی نوترکیب را با مطالعه واکسن انفورماتیک برای مرتفع کردن مسائل ذکر شده و توسعه یک پروتئین فیوژن سه ظرفیتی به عنوان واکسن نوترکیب قوی DTP تعیین کردیم. بنابراین مراحل بیوانفورماتیک ایمنی با استفاده از توالی های سموم پروتئینی، پیش بینی ساختار ثانویه/ثالثیه و توپولوژی گذرنده، کمینه سازی انرژی و اعتبارسنجی مدل ها بازیابی شد. سپس، پیش بینی ساختاری و خطی اپی توپ سلول B توسط چندین سرور مختلف، نقشه برداری اجماع مناطق ایمنی زا خطی/ناپیوسته و ساخت واکسن ترکیبی مصنوعی با توجه به خواص ایمنی، فیزیکی و شیمیایی بهینه و بیان بالا در میزبان پروکاریوت به دست آمد. در نهایت، ترجمه معکوس، بهینه سازی کدون، افزودن برچسب های شبیه سازی برای وکتور pet 28a و بهینه سازی ویژگی های فیزیکی و شیمیایی پروتئین فیوژن سه ظرفیتی مصنوعی انجام شد. با تجزیه و تحلیل های ترکیبی مختلف ایمنی-انفورماتیک و بیوانفورماتیک ساختاری پیش بینی شده و اپی توپ های تجربی در نهایت، 12 اپی توپ خطی و ناپیوسته بسیار ایمونوژنیک جدید در پروتئین های Tox، TetX و PTXa انتخاب شدند. توالی پپتیدی این مناطق ایمنی زا به شرح زیر بود. PTXA (AA34-64، AA184-256 و AA98-116)، Tox (AA47-76، AA117-159، AA515-557 و AA245-265) و TetX (AA226-249، AA819-82449، AA706 1067 و AA1225-1315). ضمنا، ویژگی های سازه همجوشی سه ظرفیتی نوترکیب بودند. 546 طول باقیمانده، قابل حل (میانگین کل هیدروپاتیک 0.475- بود)، نیمه عمر تخمینی بیش از 10 ساعت در اشریشیا کلی، 5.94کمی اسیدی، پروتئین پایدار شاخص ناپایداریII) 35.58) و همچنین پایدار حرارتی. اپی توپ های آنتی ژنی فرضی از ارگانیسم های مختلف در یک پروتئین واحد، مانند مطالعه فعلی، احتمالا اثر محافظتی به عنوان واکسن های جدید قوی، ایمن، ارزان و وسیع الطیف برای پیشگیری بهتر از عفونت های دیفتری، کزاز و سیاه سرفه در آینده بهبود می بخشد.
    Zahra Salahi, Mojtaba Nofeli, Mohammad Mehdi Ranjbar, Masoumeh Bagheri, Majid Esmaelizad, Mohammad Niakan *
    Traditionally, diphtheria-tetanus-pertussis (DTwP or DTaP) as pediatric vaccines are produced from the corresponding inactivated toxins or whole cell pathogenic bacteria of Corynebacterium diphtheria toxin (Tox), Clostridium tetani toxin (TetX) and Bordetella pertussis. There are major concerns in the classic or acellular DTP (DTaP) vaccine production processes from native live sources of bacteria as it may raise concerns on adverse effects and safety issues, complexity of the purifications for each agent as well as costs. Here, we designated recombinant multi-epitope candidate vaccine by vaccino-informatics study to address mentioned issues and to develop a single trivalent fusion protein as potent recombinant DTP vaccine. To follow these goals, stages of immune-bioinformatics were retrieved by means of proteinaceous toxins sequences, predicting secondary/tertiary structure and transmembrane topology, energy minimization and models validation. Then, conformational and linear B cell epitope prediction by several different servers, mapping consensus linear/discontinuous immunogenic regions and constructing synthetic fusion vaccine candidate in respect to optimal immunogenic, physico-chemical properties and highly expression in prokaryote host were achieved. Finally, reverse translation, codon optimization, addition of cloning tags for pet 28a vector and optimizations of physico-chemical characteristics of synthetic trivalent fusion protein were performed. By different hybrid immune-informatics and structural bioinformatics analysis predicted and experimental epitopes finally, 12 new consensus highly immunogenic linear and discontinuous epitopes in Tox, TetX and PTXa proteins were selected. Peptide sequence of these immunogenic regions were as follow; PTXA (AA34-64, AA184-256 and AA98-116), Tox (AA47-76, AA117-159, AA515-557 and AA245-265) and TetX (AA226-249, AA819-844, AA923-967, AA1009-1067 and AA1225-1315). Moreover, the characteristics of recombinant trivalent fusion construct were; 546 residue length, solvable (Grand average of hydropathicity (GRAVY) was -0.475), estimated half-life was >10 hours in Escherichia coli, pI 5.94 (a little acidic), stable protein (The instability index (II) 35.58) as well as thermal stable (Aliphatic index (AI) 71.67). The putative antigenic epitopes from different organisms in a single protein, as in the current study, possibly will improve the protective effectiveness as novel potent, safe, cheap and broad-spectrum vaccines for better prevention of diphtheria, tetanus and pertussis infections in future.
    Keywords: Bordetella Pertussis, Corynebacterium Diphtheria, Clostridium Tetani, Epitopes, Recombinant Vaccine
  • معصومه باقری*، مرضیه شهریاری، سجاد بهمنی، علی بوداقی
    مقدمه

    اطلاع از تعیین گرهای اجتماعی و فرهنگی در استفاده از سلاح گرم در استان خوزستان، ازاین رو اهمیت دارد که شواهد اولیه نشان می دهد این موضوع، یکی از دغدغه‎‍های روزمره مسئولان استان و شهروندان است.

    روش

    این مطالعه از نوع پژوهش‎‍های کیفی است که با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شده است. شیوه گردآوری داده ها، مصاحبه بوده و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری، با 42 نفر از خبرگان و مطلعان کلیدی استان خوزستان انجام شده است.

    یافته ها

    تحلیل داده ها به احصای مدل پژوهش منجر شد که در بعد شرایط علی، شامل کم و کیف نظارت رسمی، نافرمانی مدنی، کارکرد نمادین سلاح، احساس محرومیت و تبعیض، مصرف نمایشی سلاح، برجسته‎‍سازی قدرت قبیله، ضعف برنامه ریزی استراتژیک، شرایط آنومیک، تعصب طایفه‎‍ای، بازاندیشی هویتی، هویت مدار شدن مصرف سلاح و در بعد شرایط زمینه‎‍ای، (تعیین‎‍گرهای اقتصادی) شامل فقر و بیکاری، فشار اقتصادی ادراک شده، پایگاه اقتصادی- اجتماعی استفاده کنندگان، دسترسی آسان و ارزان به سلاح، درآمدزایی، در بعد شرایط مداخله ‎‍گر (تعیین‎‍ گرهای فرهنگی) شامل فوران جو و فرهنگ عشایری در مرکز استان، سکون فرهنگی پیرسالاری، سلاح نماد مردانگی و تکریم سران، سرمایه فرهنگی پایین استفاده کنندگان، دیرینگی آیین و رسوم قومی، کم و کیف جامعه پذیری خانوادگی، کم کاری سازمان های فرهنگی، فقدان اوقات فراغت، گروه‎‍های مرجع قومی، باور به تکریم سنت‎‍های محلی و باارزش بودن مصرف سلاح است. همچنین در بعد استراتژی ها شامل ضرورت وضع قوانین، سامان دهی سلاح های دارای مجوز، پایش مستمر مجوز سلاح، پایش با محوریت مطالبه‎‍ گری شهروندی، تدوین راهبرد فرهنگی جایگزین سلاح، کارآمدسازی قانون در مواجهه با حل منازعات محلی، استفاده مستمر از ظرفیت معتمدان محلی، اولویت دهی تیراندازی در مصوبات شورای تامین و... است. از نظر مشارکت کنندگان، مهم ترین پیامدها نیز شامل تشدید احساس ناامنی در استان، ارزیابی منفی شهروندان از عملکرد نظام حکمرانی محلی، کاهش حس تعلق به مکان و... است که حول مقوله هسته «بازتولید ناموزون سنت های قومی» سامان دهی شده است.

    کلید واژگان: سلاح گرم, عوامل اجتماعی و فرهنگی, بازتولید ناموزون سنت‎‍های قومی سامان دهی, روش نظریه داده بنیاد, خوزستان
    Masoumeh Bagheri *, Marziyeh Shahryari, Sajad Bahmani, Ali Boduaghi
    Introduction

    In many countries, including America, Canada, South Africa, Brazil, Colombia, and certain European nations, firearm-related injuries are a significant contributor to the overall number of deaths (Dahlberg, 2004). The majority of these incidents occur in countries where civilian firearm possession is unrestricted (Singh, 2005). According to a report from the United Nations, South Africa has the second highest rate of firearm-related deaths globally (Sanaei, 2004). In contrast, Iran has relatively few reported firearm injuries with the most recent official statistics from 2014 indicating over one million illegal firearms and a similar number of authorized firearms in circulation.

    Materials & Methods

    This study employed an interpretive approach to explore and elucidate participants' experiences and interpretations of firearm use by using qualitative methods. Specifically, the foundational data theory method was utilized among various qualitative research methods to conduct and present the research. Criterion sampling was employed to select all cases that met specific researcher-defined criteria. The participants included senior experts from the police deputy of the governorate, social deputy of the governorate, senior experts of the governorate, individuals arrested in this field, senior experts of the police force, academic experts, and citizens of Khuzestan Province (Ahvaz, Abadan, Izeh, and Shadgan cities). In-depth interviews were the primary technique used for data collection. Data analysis followed the systematic approach of contextual theory, employing open, axial, and selective coding methods. Common validation techniques were utilized to ensure the scientific rigor and trustworthiness of the research.

    Discussion of Results & Conclusion

    The data analysis revealed various factors within the research model. Causal conditions encompassed the quality and lack of official supervision, civil disobedience, symbolic function of weapons, feelings of deprivation and discrimination, demonstrative use of weapons, tribal power dynamics, strategic planning weaknesses, and anomic conditions. Additionally, tribal prejudice, identity reevaluation, identity-driven use of weapons, and background conditions (economic determinants), such as poverty, unemployment, perceived economic pressure, economic-social base of users, easy access to weapons, and generation of income through unauthorized weapon sales were identified. The intervening conditions (cultural determinants) included the influence of nomadic culture, patriarchal cultural stagnation, weapons as symbols of nobility and leadership honor, low cultural capital of users, delayed ethnic customs and traditions, lack of family socialization, inactive cultural organizations, lack of free time, ethnic reference groups, belief in honoring local traditions, and value of using weapons. The proposed strategies involved the necessity of enacting laws, regulating licensed weapons, continuous monitoring of weapon licenses, citizen-centered monitoring, developing cultural strategies to replace weapons, enhancing the efficiency of laws in local conflict resolution, and utilizing local trustees' capacity. The participants highlighted the significant consequences, including heightened insecurity, negative evaluation of local governance performance by citizens, and reduced sense of belonging, all revolving around the core category of "unbalanced reproduction of ethnic traditions."

    Keywords: Firearms, Social, Cultural Factors, Unbalanced Reproduction Of Organized Ethnic Traditions, Foundational Data Theory Method, Khuzestan
  • Masoumeh Bagheri, Ehsan Abouee Mehrizi, Roghayyeh Koupal, Mehdi Mokhtari*
    Introduction

    Special and infectious wastes are the most significant wastes generated in hospitals, health centers, and similar facilities. Reducing and recycling such wastes at the source pose significant challenges to waste management. Therefore, this study assesses the components of healthcare waste in terms of their recyclability, emphasizing different types of plastic.

    Materials and Methods

    Data collection involved sampling normal and infectious waste in selected hospitals over three months using monthly checklists. The total waste generated in these hospitals was analyzed on a daily basis. Moreover, the average microbial load of infectious waste was determined through microbial strip tests and biological tests following patient companion. Tests were performed with the acceptable performance of safe hospital devices with the destruction of microorganisms.

    Results

    Average waste composition in the selected hospitals included 65-70% general waste and 30-35% infectious waste. The most common generated infectious waste was polyethylene (PE) sets (800 kg/month), while the predominant general waste was nylon bags for polyethylene terephthalate (PETE) packaging (520 kg/month). Hospital 1 had the highest per capita production of recyclable waste, generating 7,900 kg and 2,550 kg of normal and infectious waste per month, respectively. The total revenue generated from selling normal and infectious plastic waste was 1.4 and 0.2, respectively.

    Conclusion

    The mixing of waste can be prevented by properly segregating normal and infectious waste and adequate staff training. Given the escalating disposal costs of health-care waste (HCW) and the shrinking space in landfills, efforts to minimize waste generation are crucial for effective recycling and reuse processes.

    Keywords: Equipment Reuse, Medical Waste Disposal, Economic, Recycle, Hospital
  • علی حسین حسین زاده، معصومه باقری، حسین ملتفت، سجاد بهمنی، ذوالفقار احمدی اوندی*

    سبک زندگی مجموعه منسجمی از رفتارهاست که در قالب مصرف متجلی می شود. هدف پژوهش حاضر، مطالعه مردم نگارانه تغییرات سبک زندگی (پوشش و غذا) در فرایند توسعه شهری ایذه می باشد. در این پژوهش، 23 نفر از مطلعین کلیدی که بصورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، وارد مطالعه شدند. با استفاده از روش های گردآوری داده ها در مطالعه مردم نگاری (مشاهده و مصاحبه عمیق) به جمع آوری داده ها پرداخته شد. داده های بدست آمده از طریق تحلیل داده بنیاد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و مفاهیم، خرده مقوله ها و مقوله های اصلی استخراج گردیدند. یافته های پژوهش نشان می دهند تخته قاپو عشایر، اجرای مفاد انقلاب سفید از جمله اصلاحات ارضی، اعزام سپاه دانش به مناطق روستایی و ملی کردن جنگل ها و مراتع موجب تشدید مهاجرت های روستایی و افزایش جمعیت شهر ایذه گردید. مهاجرت به شهر و تغییر زیست بوم طبیعی به زیست بوم انسان ساخت، تغییر سبک زندگی ساکنین را به همراه داشته است. تغییر زیست بوم به تدریج تمهیدات تهیه غذا و نوع پوشش را تغییر داد و شهرنشینی به عنوان زیست بومی انسان ساخت الگوهای رفتاری «فردگرایی» و «مصرف گرایی» را جایگزین الگوهای رفتاری «جمع گرایی» و «مولد بودن» کرده است. همچنین این یافته ها نشان می دهند دگرگونی در فرهنگ و ایستارها، رواج یافتن پوشاک مدرن، ورود آموزش مدرن، گسترش بازار محلی و گسترش مجاری ارتباطی از زمینه ها و بسترهای تغییر سبک زندگی در جامعه مورد مطالعه بوده است.

    کلید واژگان: سبک زندگی, مصرف گرایی, فردگرایی, ایستار, بازار محلی
    Ali Hossein Hosseinzadeh, Masoumeh Bagheri, Hossein Moltafet, Sajad Bahmani, Zolfaghar Ahmadi Avendi *

    Lifestyle is a coherent set of behaviors that is manifested in the form of consumption. During the last four decades, the lifestyle has undergone fundamental changes. The aim of the current research is to study the ethnographic changes in lifestyle (clothing and food) in the process of urban development in Izeh. The research methodology is based on interpretative paradigm. In this regard, in order to answer the research questions and objectives, the ethnographic method was chosen. In this regard, 23 informants who were selected by purposeful sampling were included in the study. The obtained data were analyzed through Grounded analysis and concepts, sub-categories and main categories were extracted. The findings of the research show that the spontaneous settlement of the nomads and the change of the natural ecosystem to the man-made ecosystem has brought about a change in the lifestyle of the residents in the study area. The change in the ecosystem gradually changed the arrangements for preparing food and the type of clothing, and urbanization as a man-made ecosystem has replaced the behavioral patterns of "individualism" and "consumerism" with the behavioral patterns of "collectivism" and "productivity". Qapu board of nomadic, the implementation of the provisions of the White Revolution, including land reforms, the sending of the Knowledge Corps to rural areas and the nationalization of forests and pastures led to the intensification of rural migrations, the increase of the city population and, consequently, the changes in lifestyle in the studied area.

    Keywords: lifestyle changes, consumerism, individualism, attitude, local trade
  • معصومه باقری*، مرضیه شهریاری، فاطمه کلاه کج
    هدف

    هدف مطالعه حاضر بررسی خرده فرهنگ‏های قومی (قوم عرب و بختیاری) و هنجارها و باورهای عامیانه تسهیل کننده مصرف مواد مخدر در استان خوزستان بود.

    روش

    روش پژوهش حاضر قوم نگاری بود. جامعه پژوهش متخصصان و خانواده های بختیاری و عرب ساکن در استان بودند که براساس نمونه گیری گلوله برفی و با استفاده از تکنیک اشباع داده ها، 30 نفر از خانواده های بختیاری و عرب ساکن در استان و 10 نفر از متخصصان انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام گرفت.

    یافته ها

    در این مطالعه بسترهای سوق دهنده مصرف مواد مخدر (رسوم و سنت های محلی) و زمینه و پیشینه های تسهیل کننده مصرف مواد مخدر (به هنجار شدن مصرف مواد) شناسایی شد.

    نتیجه گیری

    بسترهای زمینه ساز خانوادگی و آموزشگاهی سهم چشم گیری در بروز و تداوم رفتار پرخطر مصرف مواد دارند. به نظر می رسد درمانگران، پژوهشگران و مشاوران از یافته های پژوهش حاضر می توانند برای کاهش و پیشگیری از رفتارهای پرخطر مصرف مواد بهره گیرند.

    کلید واژگان: مصرف مواد, خوزستان, بسترهای فرهنگی, زیستی, اجتماعی, روان شناختی
    Masoumeh Bagheri*, MARZIYEH SHAHRYARI, Fatemeh Kolahkaj
    Objective

    The aim of the present study was to investigate ethnic subcultures (Arab and Bakhtiari) and the norms and popular beliefs that facilitate drug use in Khuzestan province.

    Method

    The present research employed ethnography as the research method. The research statistical population consisted of experts and Bakhtiari and Arab families residing in the province. Thirty individuals from Bakhtiari and Arab families living in the province, along with ten experts, were selected using snowball sampling and the data saturation technique for the study. Data collection was conducted through in-depth semi-structured interviews, and data analysis was performed using thematic analysis method.

    Results

    In this study, the driving forces behind substance use (local customs and traditions) and the enabling factors that support substance use (the normalization of substance use) were identified.

    Conclusion

    Family and school contexts significantly contribute to the onset and persistence of high-risk substance use behavior. It seems that therapists, researchers, and counselors can use the findings of the current research to reduce and prevent high-risk substance use behaviors.

    Keywords: Substance use, Khuzestan, Cultural, biological, social, psychological contexts
  • معصومه باقری*، علی بوداقی، زهرا پورعیسی

    امروزه در نظام دانشگاهی، تسهیم دانش نقش کلیدی در تحقق اهداف سازمانی خصوصا، دانش آفرینی و کارآفرینی دانشگاهی دارد. رفتار تسهیم دانش در بین کنشگران دانشگاهی با آموزش اثربخش و جامعه پذیری پویا تسهیل می شود. بر این اساس، هدف اصلی پژوهش حاضر مطالعه تاثیر فرایند جامعه پذیری دانشگاهی بر تسهیم دانش در میان دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز است. روش پژوهش، پیمایشی بوده و به منظور گردآوری اطلاعات از تکنیک پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، شامل 6114 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز است که از بین آنها با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده، 362 نفر انتخاب گردید. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که میانگین تسهیم دانش در میان دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز 29/42 و در حد متوسط به پایین است، همچنین، بین متغیر جامعه پذیری دانشگاهی و ابعاد آن با تسهیم دانش رابطه معناداری ملاحظه گردید. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای تشویق علمی، تعامل دانشجو با استاد و مشارکت علمی، 48 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می نمایند. با مقایسه ضرایب بتا می توان گفت که بعد تشویق علمی جامعه پذیری دانشگاهی با ضریب بتا 388/0بیشترین تاثیر و بعد تعامل دانشجو با دانشجو با ضریب بتا 106/0 کمترین تاثیر را بر تسهیم دانش داشته است.

    کلید واژگان: تسهیم دانش, فرایند جامعه پذیری دانشگاهی, تشویق علمی, تعامل دانشجو با استاد
    Masoumeh Bagheri *, Ali Boudaghi, Zahra Poureisa

    Today, in the university system, knowledge sharing plays a key role in realizing organizational goals, especially knowledge creation and university entrepreneurship. Knowledge sharing behavior among academic activists is facilitated by effective training and dynamic socialization. The main purpose of the current research is to study the effect of the academic socialization process on knowledge sharing among graduate students of Shahid Chamran University of Ahvaz. The research method is a survey and in order to collect information from the technique the questionnaire was used. The statistical population of the research includes 6114 graduate students of Shahid Chamran University of Ahvaz, from which 362 people were selected using Cochran's formula with a simple random sampling method. The results of the research analysis show: The average of knowledge sharing among graduate students of Shahid Chamran University of Ahvaz is 42.29 and it is moderate to low, also, a significant relationship was observed between the variable of academic socialization and its dimensions with knowledge sharing. The results of the regression analysis showed that the variables of academic encouragement, student-teacher interaction and scientific participation explain 48% of the changes in the dependent variable. By comparing the beta coefficients, it can be said that the dimension of scientific encouragement of academic socialization with a beta coefficient of 0.388 has the greatest effect and the dimension of student-to-student interaction with a beta coefficient of  0.106 has the least effect on knowledge sharing.

    Keywords: Knowledge sharing, Academic Socialization Process, Academic Encouragement, Student-Teacher Interaction
  • معصومه باقری، علی بوداقی*، سجاد بهمنی، مرضیه شهریاری

    در عصر حاضر فقر یکی از مهم ترین مسایل جوامع بشری است. شیوع فقر در جامعه، فرایند توسعه را در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با چالش مواجه می سازد. فقر در مناطق شهری مثل سایر پدیده ها متاثر از عوامل مختلفی است که در این پژوهش با استفاده از روش کیفی و استراتژی تیوری داده بنیاد، فرایند فقر در مناطق شهری استان خوزستان (اهواز و آبادان) بررسی شده است. مشارکت کنندگان پژوهش حاضر 46 نفر از مطلعین کلیدی اعم از خبرگان دانشگاهی، کارشناسان ارشد دستگاه های اجرایی (کارشناسان استانداری، کارشناسان دفتر تسهیل گری اهواز، کارشناسان اجتماعی فرمانداری اهواز و آبادان)، افراد و خانواده های ساکن در مناطق شهری اهواز و آبادان بوده است. در تحقیق حاضر برای گردآوری داده ها از تکنیک مصاحبه و برای انتخاب موردها از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. مصاحبه با رسیدن به مرحله اشباع نظری ادامه یافته است. یافته های تحقیق نشان داد که مقولاتی چون فرهنگ ضعیف کار و روالمند شدن فقر، بیکاری و رکود اقتصادی، حمایت و پشتیبانی ضعیف از حاشیه نشینان، سرمایه ی روان شناختی ضعیف، عدم توانمندسازی حاشیه نشینان، عدم شایسته سالاری، توزیع نامتقارن منابع و احساس تبعیض و نابرابری، ناکارآمدی در مدیریت شهری، فساد اقتصادی و اداری، فرهنگ مطالبه گری ضعیف مردم و ضعف اتخاذ مشی علمی در سیاست گذاری ها از شرایط علی تاثیرگذار بر فقر بوده است. طبق نتایج پژوهش، فوران احساس محرومیت از قابلیت ها به عنوان مقوله محوری از متن مصاحبه ها مکشوف گردید. بر اساس یافته های تحقیق می توان گفت که توجه به استراتژی هایی چون 1. تروج فرهنگ کار در جامعه، 2. سرمایه گذاری در مناطق حاد و حمایت از سرمایه گذار 3. توجه به آموزش های مهارت زا در مناطق فقرنشین و... می تواند نقش مهمی در مقابله با فقر داشته باشد.

    کلید واژگان: محرومیت از قابلیت ها, فرهنگ ضعیف کار, عدم شایسته سالاری, احساس تبعیض و نابرابری
    Masoumeh Bagheri, Ali Boudaghi *, Sajad Bahmani, Marziyeh Shahryari

    Nowadays, poverty is one of the most important issues in human societies. The prevalence of poverty in society challenges the development process in economic, social, cultural, etc. dimensions.. Poverty in urban areas, like other phenomena, is affected by various factors. In this study, using the qualitative method and Grounded Theory Strategy, the roots and consequences of poverty in urban areas of Khuzestan province (Ahvaz and Abadan) have been investigated. The participants of the present study were 46 key people including university experts, senior experts of executive bodies (provincial experts, experts of Ahwaz Facilitation Office, social experts of Ahwaz and Abadan governorates), individuals and families living in urban areas of Ahwaz and Abadan. The present study used interview technique to collect data and purposive sampling method to select cases. The interview continued until the theoretical saturation stage was reached. Findings showed that categories such as weak work culture and the normalization of poverty, unemployment and economic stagnation, poor support for the marginalized, weak psychological capital, lack of empowerment of marginalized people, lack of meritocracy, Asymmetric distribution of resources and feelings of discrimination and inequality, inefficiency in urban management, economic and administrative corruption, the weak demand culture of the people and the weakness of adopting a scientific approach in policy-making have all contributed to poverty. According to the results of the research, the outburst of the feeling of being deprived of capabilities was revealed as a central category from the text of the interviews.According to the findings of the research, it can be said that paying attention to strategies such as 1. Promoting work culture in the society, 2. Investing in acute and critical areas and supporting investors, 3. Paying attention to skill training in poor areas, etccan play an important role in combating poverty.

    Keywords: deprivation of capabilities, Poor work culture, Lack of meritocracy, feeling of discrimination, inequality
  • معصومه باقری*، کریم رضادوست، مرضیه شهریاری، محمود کرمشاهی
    شناسایی ارزش ها و باورهای همسران درباره زندگی زناشویی و روابط میان فردی نقش برجسته ای در آشکار ساختن پیش زمینه های بی ثباتی زندگی زناشویی دارد. هدف این پژوهش واکاوی تسهیلگرهای ناپایداری زناشویی و پیامدهای آن در شهر ایلام بود. این پژوهش کیفی در چارچوب دیدگاه زمینه ای و در راستای شناسایی و فهم فرآیندهای علی شکل گیری ناپایداری زناشویی از دیدگاه کارآزمودگان کاردان (دربرگیرنده خبرگان دانشگاهی، کارشناسان شورای حل اختلاف و قضات دادگاه های خانواده) در شهر ایلام انجام گرفته است. در این پژوهش، 20 نفر از شرکت کنندگان با روش نمونه گیری نظری و هدفمند انتخاب شدند. داده های موردنظر بر پایه مصاحبه عمیق، جمع آوری و تجزیه وتحلیل شدند. مدل نمود یافته دربرگیرنده سه بعد شرایط، کنش-همکنش ها و پیامدها است. بعد «شرایط» دربرگیرنده شناخت سطحی، کج روی اخلاقی و رفتاری، رویکرد قهری زوجین، ضعف مهارت های حل مسیله و ناهمسانی همسران» بعد «کنش- همکنش ها» دربرگیرنده نقش سکوت و کنار آمدن، احساس حقارت و مقابله، خشونت و تلافی و گرایش به طلاق، بعد «پیامدها» دربرگیرنده تشدید احساس حقارت و سرخوردگی، دگرگونی و ناکارآمدی ارزش های خانواده، بحران هویت و ناامنی اخلاقی است. بنابراین بسترسازی و تقویت مراکز فرهنگ ساز، ارتقاء الگوهای مهارت های زناشویی و تقویت نظارت و درمان مراکز مشاوره برای کاهش ناپایداری زناشویی پیشنهادشده است.
    کلید واژگان: پیامدها, تسهیلگرها, دیدگاه زمینه ای, ناپایداری زناشویی
    Masoumeh Bagheri *, Karim Rezadoost, Marziyeh Shahryari, Mahmoud Karamshahi
    Background
    Identifying the values and beliefs of spouses about married life and interpersonal relationships plays an important role in revealing the backgrounds of the instability of married life.
    Objective
    The aim  of this study was to analyze the facilitators of marital instability and its consequences in Ilam city.
    Method
    This qualitative research was carried out in the framework of grounded theory and in order to identify and understand the causal processes of the formation of marital instability from the point of view of experts (including university experts, dispute resolution council experts and family court judges) in Ilam city. has taken. In this study, 20 participants were selected by theoretical and purposive sampling methods. The desired data were collected and analyzed based on in-depth interviews.
    Result
    The emerging model includes three dimensions of conditions, actions-interactions, and consequences. The "Conditions" dimension includes superficial knowledge, moral and behavioral deviation, the coercive approach of couples, weak problem-solving skills, and spouses' disharmony" dimension of "action-interactions" includes the role of silence and tolerance, feelings of inferiority and confrontation, violence and revenge and tendency to Divorce, the "consequences" dimension, includes intensification of feelings of inferiority and frustration, transformation and inefficiency of family values, identity crisis, and moral insecurity.
    Conclusion
    Therefore, it has been proposed to establish and strengthen cultural centers, improve patterns of marital skills, and strengthen the monitoring and treatment of counseling centers to reduce marital instability.
    Keywords: Consequences, facilitators, Grounded Theory, marital instability
  • در این مطالعه، ویروس فلجی اسراییلی به عنوان یک ویروس RNA تک رشته ای، در کلنی های زنبور عسل که سابقه مرگ و میر، کاهش جمعیت و بیماری های انگلی داشتند، مورد بررسی قرار گرفت. در مجموع 328 نمونه زنبورستان بالغ از سه استان ایران (تهران، البرز و مازندران) برای تشخیص IAPV جمع آوری شد. پس از آماده سازی نمونه ها، RNA استخراج و cDNA برای انجام روش RT-PCR سنتز شد و قطعه 185 جفت باز تکثیر شد. نتایج نشان داد که از مجموع 328 نمونه، 103 نمونه (4/31%) مثبت ارزیابی شدند که سهم هریک از استانهای تهران معادل 84/8%، البرز معادل 23/8% و مازندران معادل 33/14% بود. سپس تعدادی از نمونه های مثبت توالی یابی شده و درخت فیلوژنتیک ترسیم شد. درخت فیلوژنتیک نشان داد که جدایه های ویروس به دو گروه مختلف تقسیم شدند، گروهی که شباهت زیادی به ویروس فلجی حاد زنبور عسل اروپایی داشتند و گروهی که شباهت زیادی با ویروس زنبور عسل کشمیر داشتند. همچنین، توالی هایی از نمونه ها در سه منطقه در یک گره از سویه های ABPV از اروپای شرقی جدا شدند. با توجه به اینکه طول شاخه بین توالی های ایرانی و سویه های مختلف ABPV از اروپای شرقی کوتاه بود، می توان نتیجه گرفت که توالی های ایران جد مشترکی با سویه های مذکور در ABPV از اروپای شرقی دارند.
    Mojtaba Moharrami *, Hossein Modirrousta, Masoumeh Bagheri
    In this study, the Israeli acute paralysis virus (IAPV), a single-stranded RNA virus, was investigated in honey bee colonies, which had a history of mortality, population decline, and parasitic diseases. Samples (adult honey bees) were collected from 328 apiaries from three provinces (Tehran, Alborz, and Mazandaran) of Iran to detect IAPV. After sample preparation, RNA was extracted and cDNA was synthesized to perform the reverse transcription polymerase chain reaction (RT-PCR) method using a PCR primer pair, and a 185 bp fragment was amplified. The results showed that out of 328 samples, 103 (31.4%) samples were positive, which were from Mazandaran (14.33%), Tehran (8.84%), and Alborz (8.23%) provinces. Subsequently, some of the positive samples were sequenced and a phylogenetic tree was drawn. The phylogenetic tree showed that the virus isolates were divided into two distinct groups, including one group that had a high similarity to the European acute bee paralysis virus (ABPV) and one group that had a high similarity to the Kashmir bee virus. In addition, the sequences of the samples in three regions were separated in a node from the strains of ABPV from Eastern Europe. Since the length of the branch between the Iranian sequences and the different strains of ABPV from Eastern Europe was short, it can be assumed that the sequences from Iran have a common ancestor with the mentioned strains of ABPV from Eastern Europe.
    Keywords: honey bee, IAPV, Phylogenetic tree, RT-PCR
  • مرضیه شهریاری*، معصومه باقری
    کودک همسری پدیده ای اجتماعی- فرهنگی است که در نقاطی از کشور زندگی دختران را متاثر کرده و منجر به بروز مشکلات و آسیب های فردی و اجتماعی بسیار می شود. هدف پژوهش حاضر فهم تجربه زیسته کودک- زنان ازدواج کرده استان خوزستان جهت فهم مسیله هنجارهای اجتماعی و ازدواج زودهنگام است. برای رسیدن به هدف مذکور از روش تحقیق کیفی و با رویکردی پدیدارشناسانه و شیوه نمونه گیری هدفمند استفاده شده است که از طریق روش گلوله برفی با 23 نفر از زنان که در سنین کودکی (زیر 18سال) ازدواج نموده مصاحبه عمیق به عمل آمد و با ستفاده از روش کلایزری، جملات و عبارات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بر پایه روایت های افراد مورد گفتگو، 15 مضمون اصلی در تجربه آن ها عبارت است از: فقدان بلوغ فکری- اجتماعی، فرهنگ طایفه ای و باورهای سنتی، فردیت عقیم مانده، سلب عاملیت سوژه، عدم آگاهی از سرمایه جسمی و جنسی، ضعف نقش و تعاملات تنش زا، رفتارهای سلطه گرا و خشونت شریک صمیمی، بدن زنانه ابژه جنسی، بدن زن ابژه پیش پاافتاده و قابل معامله، تن زن خاستگاه سلطه و سرکوب، طلاق/کودک بیوگی، مرگ فانتزی عشق و دوآلیته کودکی/بزرگسالی دسته بندی شد. با توجه به پارادیم حاکم بر پژوهش، پدیده ازدواج زودهنگام برساختی اجتماع است که نتیجه واکنش خانواده ها به محدودیت های ساختاری و وضعیت جغرافیایی، اجتماعی، فرهنگی و فردی است.
    کلید واژگان: ازدواج زودهنگام, طیف هنجاری, تجربه زیسته کودک- زنان خوزستان, ابژه جنسی, حق بدن
    Marziyeh Shahryari *, Masoumeh Bagheri
    The main purpose of this study is a qualitative study of women's lived experiences of social norms and early marriage in Khuzestan province. The participants of the present study are 24 women who had early marriages in different parts of Khuzestan province. In this research, snowball sampling method has been used to select the items. Their experiences were collected and rewritten through in-depth semi-structured interviews and sentences and phrases were analyzed using the Colaizzi method. In this study, after extracting important sentences and words from the text of the interviews, 452 initial codes were extracted, which were placed in 14 main axes according to the purpose and question of the research. Also, to confirm and validate the findings, the method of reviewing and monitoring the participants, the researcher's self-review in the process of collecting and analyzing data and recording all their mental assumptions beforehand and not considering them in the process of analyzing, reviewing and re-coding interviews were used by two other researchers. . The findings of the study indicate that the lived experience of women was revealed in fourteen themes.
    Keywords: Early marriage, normative spectrum, lived experience of child-women of Khuzestan, sexual object, right of body
  • معصومه باقری*، حسن شجاعی، مرضیه شهریاری

    این پژوهش به بررسی مطالعات دینداری با مسیولیت‏ پذیری زیست‏ محیطی در جمهوری اسلامی ایران با استفاده از رویکرد فراتحلیل می‏پردازد. جامعه آماری پژوهش، شامل پایان‏ ‏نامه‎ های کارشناسی ارشد، دکترا و مقالات مرتبط با دینداری و مسیولیت‏ پذیری زیست محیطی بود که تعداد 17 مطالعه با استفاده از روش نمونه‏ گیری غیرتصادفی هدفمند به عنوان نمونه وارد فرایند فراتحلیل شدند. ضریب اندازه اثر با به کارگیری نرم افزار CMA2 ارزیابی قرار شد. نتایج نشان داده ‏است اندازه اثر مطالعات دینداری با مسیولیت‏ پذیری زیست‏ محیطی معادل 301/0 به دست آمده است که براساس معیار کوهن در حد متوسط تفسیر می‏شود. نتایج پژوهش همچنین نشان داده است که هر چقدر از زمان انقلاب اسلامی ایران می‎‏گذرد میزان رابطه دینداری با مسیولیت ‏پذیری زیست محیطی در حال افزایش است و این نشان می‏‏دهد که دینداری از مهم‏ترین متغیرهای مرتبط با مسیولیت‏پذیری زیست‏محیطی در جمهوری اسلامی ایران می‏‏باشد، و نشان از اهمیت دینداری در بروز رفتارهای محافظت از محیط زیست در میان افراد جامعه می‏باشد. همچنین نتایج پژوهش نشان داده‏است که دینداری در میان پژوهش ‎هایی که مکان انجام آنها شهرستان‎های کشور بوده ‏است در قیاس با پژوهش ‎هایی که مکان انجام آنها مراکز استان‏ها یا شهر تهران بوده ‏است رابطه بیشتری را با مسیولیت ‏پذیری زیست ‏محیطی نشان داده‏است که نشان می‏دهد که متغیر مکان جغرافیایی انجام پژوهش به عنوان متغیر تعدیل‏گر در این رابطه موثر می‏باشد.

    کلید واژگان: مسئولیت‏پذیری زیست محیطی, دینداری, فراتحلیل, جمهوری اسلامی ایران
    Masoumeh Bagheri *, Hasan Shojaie, Marziyeh Shahryari

    This study examines the study of religiosity with environmental responsibility in the Islamic Republic of Iran using a meta-analysis approach. To investigate the relationship between religiosity and environmental responsibility, theories of Weber, Benson, and White, as well as the mentioned verses and hadiths, have been used. The statistical population of the study included master's, and doctoral dissertations and articles related to religiosity and Environmental responsibility. A total of 17 studies were included in the meta-analysis process using purposive non-random sampling. The effect size coefficient was evaluated using CMA2 software. The results show that the effect size of religiosity studies with Environmental responsibility is equal to 0.301, which is interpreted as moderate according to Cohen's criterion. The results of the study also show that since the time of the Islamic Revolution of Iran, the relationship between religiosity and Environmental responsibility is increasing and this shows that religiosity is one of the most important variables related to Environmental responsibility in It is the Islamic Republic of Iran and shows the importance of religiosity in the occurrence of environmental protection behaviors among members of society. Also, the results of this study have shown religiosity among the researchers that have been done in the cities of the country in comparison with the research that has been done in the centers of the provinces or the city of Tehran. Has shown a greater relationship with Environmental responsibility, which shows that the variable of the geographical location of the research as a modifier variable is effective in this regard.

    Keywords: Environmental responsibility, religiosity, meta-analysis, Islamic Republic of Iran
  • معصومه باقری، محمدرضا حسینی، نرگس خوشکلام*
    تحقیق حاضر با هدف مطالعه نقش توانمندسازی زنان در کنترل آسیب های اجتماعی و ارایه الگوی کارآمد بومی انجام شده است . بدین جهت با اتخاذ رویکرد کیفی و  با روش نظریه ی زمینه ای با 30 نفر از زنان شهرستان بروجرد از طریق نمونه گیری هدفمند و با حداکثر تنوع ، مصاحبه های عمیق و ساختاریافته انجام شده است .یافته های تحقیق نشان می دهد «توانمندسازی پایدار زنان» تحت تاثیر شرایط علی (شامل همه ابعاد توانمندی)، شرایط زمینه ای (با متغیرهای زمینه ای فردی، متغیرهای زمینه ای خانواده ی پدری، پایگاه اقتصادی-اجتماعی و معلولیت جسمی) و شرایط مداخله گر (با زیرمجموعه های ویژگی های روان شناختی فرد، حمایت نهاد خانواده، تعامل با الگوی توانمند، ساختارها و فعل وانفعالات آن ها، سیاست گذاری چندبعدی، بلندمدت، پژوهش محور و عدالت گرایانه در حوزه ی زنان و وحدت سازمان های مسیول) می باشد و زنان در زمینه آسیب های اجتماعی راهبرد کنترل وضعیت را اتخاذ کرده اند که پیامدهایی نظیر کنترل در سه سطح شامل :سطح کلان (پژوهش و نظریه سازی، طراحی و قانون سازی)،سطح میانی (آموزش و فرهنگ سازی، اجرا و عملیاتی سازی، ارزیابی و اصطلاح سازی) و سطح خرد (خود-دیگر مراقبتی و ایمن سازی و خود توانمندی و دیگر-توانمندسازی) را در پی داشته است.
    کلید واژگان: توانمندسازی زنان, توانمندسازی پایدار, آسیب های اجتماعی, الگوی توانمند, نابهنجاری اجتماعی, نظریه ی زمینه ای
    Masoumeh Bagheri, Mohammad Reza Hosseini, Narges Khoshkalam *
    The current research was conducted with the objective of qualitative analysis of the role of empowering women in controlling social harms with grounded theory method in order to provide an effective local model. The population studied in the current research is the women of Borujerd city, and 30 people were selected as a sample through purposeful sampling until theoretical saturation. The method of data collection, in-depth interview, and the method of data analysis was grounded theory. The results of the research showed that, as a result of "sustainable empowerment", women have adopted the "situation control" strategy, which is influenced by two groups of factors including contextual conditions (individual contextual variables, paternal family contextual variables , socio-economic base and physical disability) and intervening conditions (psychological characteristics of the individual, support of the family institution, interaction with the capable model, their structures and interactions, multi-dimensional, long-term, research-oriented policy making and justice-oriented in the field of women and the unity of responsible organizations) and the consequences of adopting the aforementioned strategy including controlling social harms at three macro levels (research and theorizing, design and law-making), middle level (education and culture) creation, implementation and operationalization, evaluation and modification) and micro level (self-other care and safety and self-empowerment and other-empowerment).
    Keywords: Women's empowerment, Sustainable Empowerment, Social harms, contextual theory
  • معصومه باقری، علی بوداقی*، مرضیه شهریاری

     با گذار از جامعه پیشامدرن به مدرن و فراصنعتی، توسعه ی زیست بوم کارآفرینی در راستای اشتغال زایی و توسعه ی پایدار توجه اندیشمندان و صاحب نظران را به خود جلب کرده است. اساسا زیست بوم کارآفرینی، محیط خلاق را برای کارفرینان و نوآوران فراهم می کند. توسعه زیست بوم کارآفرینی در گرو شناسایی موانع و چالش های این حوزه از منظر خبرگان می باشد. بر این اساس، هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی موانع و چالش های توسعه ی زیست بوم کارآفرینی در استان خوزستان می باشد. روش تحقیق کیفی و مشارکت کنندگان پژوهش حاضر 37 نفر از کارآفرینان، مدیران شرکت های دانش بنیان و اساتید رشته های اقتصاد، مدیریت و جامعه شناسی استان خوزستان می باشد که به روش نمونه گیری هدفمند و با لحاظ قاعده اشباع و حداکثر تنوع انتخاب شده است. کدگذای یافته های مصاحبه نشان داد که مقولاتی چون ضعف رهبری استراتژیک و کارآفرینانه، بحران سرمایه ی روان شناختی، عوامل جمعیت شناختی و زمینه ای، فرسایش سرمایه اجتماعی، ساختار سازمانی بوروکراتیک و غیر تواناساز، رکود و بی ثباتی اقتصادی، شکاف آگاهی و آموزش ناکافی، اقتصاد تک محصولی از موانع و چالش های توسعه ی زیست بوم کارآفرینی در استان خوزستان می باشد. همچنین، از متن یافته های مصاحبه ها، هابیتوس دولتی به عنوان مقوله مرکزی مکشوف گردید.

    کلید واژگان: هابیتوس دولتی, ساختار سازمانی بروکراتیک و غیر تواناساز, شکاف آگاهی, بحران سرمایه ی روان شناختی
    Masoumeh Bagheri, Ali Boudaghi *, Marziyeh Shahryari

     With the transition from pre-modern to modern and post-industrial society, the development of an entrepreneurial ecosystem to create jobs and sustainable development has attracted the attention of thinkers and experts. The entrepreneurial ecosystem provides a creative environment for entrepreneurs and innovators. The development of the entrepreneurial ecosystem depends on identifying the barriers and challenges in this field from the perspective of experts. Accordingly, the main purpose of this study is to identify barriers and challenges to the development of the entrepreneurial ecosystem in Khuzestan province. The research method is qualitative. The participants of the present study are 37 entrepreneurs, managers of knowledge-based companies, and professors of economics, management, and sociology in Khuzestan province, which has been selected by purposive sampling method with saturation rule and maximum diversity. Interview findings showed that categories such as weakness of strategic and entrepreneurial leadership, psychological capital crisis, demographic and contextual factors, social capital erosion, bureaucratic and disabling organizational structure, economic recession and instability, awareness gap, and insufficient education, Economy is a single product of barriers and challenges of entrepreneurial ecosystem development in Khuzestan province. Also, from the text of the interview findings, the state habitus was revealed as the central category.

    Keywords: Government Habitat, Bureaucratic, Disabling Organizational Structure, Awareness Gap, Psychological Capital Crisis
  • معصومه باقری*، حسن شجاعی
    هدف پژوهش پیش‎رو بررسی نسبت دین‎داری با فرهنگ سیاسی در جمهوری اسلامی ایران با استفاده از رویکرد فراتحلیل است. جامعه آماری پژوهش، شامل پایان‏نامه ‎های کارشناسی ارشد، دکتری و مقالات مرتبط با دین ‎داری و فرهنگ سیاسی می ‏باشد که تعداد 13 مطالعه با استفاده از روش نمونه‏گیری غیرتصادفی هدفمند به‎‏عنوان نمونه وارد فرایند فراتحلیل شده‏اند. ضریب اندازه اثر با به‎کارگیری نرم‎افزار CMA2 ارزیابی شد. نتایج نشان داده ‏است اندازه اثر مطالعات دین‎داری با فرهنگ سیاسی معادل 454/0 می‏باشد، که براساس معیار کوهن در حد متوسط ولی رو به ‎بالا تفسیر می‏شود. نتایج پژوهش همچنین نشان داده است که هرچه از زمان انقلاب اسلامی ایران می‏گذرد، رابطه دین‎داری و فرهنگ سیاسی درحال افزایش است که این امر نشان از اهمیت متغیر دین‎داری در افزایش فرهنگ سیاسی می‏باشد. همچنین، با درنظرگرفتن وضعیت اجتماعی جامعه ایران و مطالعات انجام‎شده در این زمینه، پدیده فرهنگ سیاسی تحت تاثیر عوامل گوناگونی ازجمله دین‎داری شهروندان است؛ بنابراین، این عامل در کنش متقابل با دیگر عوامل موجود در جامعه بر فرهنگ سیاسی افراد جامعه اثر می ‎گذارد.
    کلید واژگان: فرهنگ سیاسی, دینداری, فراتحلیل, جمهوری اسلامی, ایران
    Masoumeh Bagheri *, Hasan Shojaie
    This research has investigated the studies of religiosity and political culture in the Islamic Republic of Iran using a meta-analysis approach. The statistical population of the research includes master's theses, doctorate, and articles related to religiosity and political culture, of which 13 studies were included in the meta-analysis process using a non-random purposeful sampling method. Effect size coefficient was evaluated using CMA2 software. The results have shown that the effect size of religiosity studies with political culture is equal to 0.454, which is interpreted as moderate but upward based on Cohen's criterion. The results of the research have also shown that as time passes since the Islamic Revolution of Iran, the relationship between religiosity and political culture is increasing, which shows the variable importance of religiosity in increasing political culture in the Islamic Republic of Iran. Another result of this research is the moderating role of the geographical area of the research.. Therefore, taking into account the social conditions of the Iranian society and the studies that have been conducted in this field, political culture as a political phenomenon is influenced by various factors, including the religiosity of citizens, so this factor interacts with other factors in the society on the political culture of individuals. Society has an effect.
    Keywords: Political Culture, Religiosity, metaanalysis, Islamic Republic, Iran
  • Azadeh Zahmatkesh, Masoumeh Bagheri*

    Toll-like receptors (TLRs) are a class of pattern recognition receptors (PRRs) that detect pathogen associated molecular patterns and activate innate and adaptive immune system. Coronaviruses can be detected via TLRs through their biological materials such as ribonucleic acids, glycoproteins and CpG motifs. During COVID-19 pandemic, different strategies have been used for combating SARS-CoV-2 to initiate a proper and balanced immune response through TLRs or other PRRS. Understanding the trigerred TLR signaling pathways during coronavirus infections would assist to understand the control and defense mechanisms against these viral diseases. In this review, we summarize different studies on the use and function of of TLRs and their signaling pathways as vaccines/adjuvants or therapeutic agents against coronavirus infections. Since the pandemic is ongoing and there still many unknowns with respect to COVID-19 immunology, we highlight the role of TLRs and their agonists/antagonists in previous coronavirus infections, and show their potential role in the current SARS-CoV-2 immunopathology.

    Keywords: TLRs, SARS, MERS, COVID-19, Agonist
  • معصومه باقری*، محمدرضا حسینی، نرگس خوشکلام

    پژوهش حاضر با استفاده از روش کیفی نظریه مبنایی، فرآیند تغییر نقش «خانه دار» را در دوران شیوع بیماری کرونا بررسی کرده است. جامعه مطالعه شده، زنان خانه دار بالای 20 سال شهر بروجرد است. نمونه گیری هدفمند و گردآوری داده ها به روش مصاحبه عمیق است که تا زمان اشباع نظری ادامه یافته است؛ به طوری که از میان 30 مصاحبه انجام شده، 22 مصاحبه کدگذاری و تحلیل شده است. اعتبار با استفاده از نظر اساتید است؛ همچنین شیوه «اعتبار اعضا» (تایید نتایج تحقیق توسط مشارکت کنندگان) و پایایی با محاسبه توافق درون موضوعی (88٪) به دست آمده است. یافته های حاصل از سه مرحله کدگذاری نشان می دهد که پدیده «چندگانگی نقش فزاینده» بر اثر شرایط علی (مکانیزم های پیشگیری، مراقبت، همیاری، آموزش، درمان، دورکاری و تحصیل) ظهور یافته است که کنشگران در مواجهه با آن، راهبرد تغییر نقش خانه دار (خانه کار، خانه بار، خانه یار) را تحت تاثیر شرایط زمینه ای (ویژگی های جمعیت شناختی، نرخ شیوع بیماری کرونا) و شرایط مداخله گر (ویژگی های روان شناختی، جامعه پذیری جنسیتی، مهارت سایبری، حمایت اجتماعی، حمایت دولتی) اتخاذ کرده اند که بسته به نوع آن، توانمندی یا ناتوانی جنسیتی را در پی داشته است؛ بنابراین شیوع بیماری کرونا نقش خانه دار را متحول کرده است و مولفه جنسیت اهمیت بسزایی در این فرآیند تحول دارد.

    کلید واژگان: کرونا, زنان خانه دار, حمایت اجتماعی, توانمندی جنسیتی, نظریه مبنایی
    Masoumeh Bagheri *, Mohammad Reza Hosseini, Narges Khoshkalam
    Introduction

    The spread of corona virus is an unprecedented challenge in the human world. Corona crisis, first of all, suspended the current and normal routines of life and stopped the interpersonal relations of human beings and social institutions. The lack of accurate knowledge of this virus and its consequences in the human world has led to a complex situation and the possibility of its continuation has given us the idea of an uncertain future. The epidemic has been so rapid that social, economic, educational, and political institutions have not been able to properly deal with the new phenomenon; it has been an issue that has caused confusion among them. Under such circumstances, suspension of the society in an epidemic, or more precisely a pandemic, has led to a situation that has shocked all aspects and infrastructures of social life. Thus, serious rethinking in all aspects of individual and social life is required. Undoubtedly, one of the large groups that have experienced very different conditions during this period has been the group of "housewives". "She is a woman, who does housework," says Anne Oakley in her definition of a housewife. The combination of "woman" and "home" in one phrase creates a connection between femininity, marriage, and family residence. Therefore, the role of a housewife is a family or rather a female role. She also has an internship role. A study of domestic work is necessarily a study of women’s status and roles. Such a multiple and at the same time personal role may seem to negate the conventional definitions of the word "role". In a woman's social image, her role as a wife and mother is inseparable from that of a housewife. Housekeeping is a manifestation of the division of labor by gender, according to which men and women are expected to engage only in a specific category of work that is predetermined and not discrete at the individual level. In this division, women are considered responsible for household chores and raising children, which involve a low-income job. As a result, they are financially dependent on men and do not have access to their own money. Accordingly, the present study sought to answer the following questions based on the data analysis of the dimensions of this process of change and transformation: 1) What challenges have housewives faced with the outbreak of coronavirus disease?; 2) What strategies have they taken in facing the challenges and what factors have influenced their strategies?; 3) What are the consequences of the strategies they have adopted? 

    Materials & Methods

    The research method was based on the Grounded Theory (GT) considering its qualitative nature. In this method, the concepts and categories are extracted from interviews and presented in a paradigm model during the 3 stages of open, central, and selective coding. In the present study, the open coding stage was followed until the discovery of the main classes after transcribing each interview into text. This research was conducted on the population of housewives aged over 20 years in Boroujerd City in 2022. 

    Discussion of Results & Conclusions

    In response to the question of what challenges the housewives had faced with the outbreak of coronavirus disease, the results showed that they had been forced to play several simultaneous roles at home and under the banner of role more frequently than before due to the causal conditions resulted from this outbreak. In other words, they had faced a challenge called "increasing role multiplicity", which revealed the subject under study as the central phenomenon during the process of coding and analysis. The causal conditions that had given rise to the phenomenon of "increasing role multiplicity" included the mechanisms of prevention (housewife), care (mother), assistance (spouse), education (teacher and student), treatment (nurse), and telecommuting (employee). 2) In response to the second question, the actors had adopted the action of "changing the role of housewife" as a result of the phenomenon of "increasing role multiplicity". This change was in the form of one of the three types of housekeeping as monitoring, a challenge, and a compromise. The concept of "housewife" means a strategy through a monitoring method. In this research, the housewives were found to have tried to fulfill all the plans with all-round management at the same time as multiplicity correctly and with the least conflict. The concept of "housewife" referred to the reaction of a group of housewives, who had not been able to cope well with the challenges posed by the outbreak of coronavirus and as a result, this challenging situation had caused many tensions and conflicts for the households. They had  a family of their own, but had not only been unable to manage the situation, but also had difficulty in performing their previous roles and thus felt a double burden. The concept of "housewife" also referred to the reaction of housewives, who had tried to overcome the problems caused by the outbreak of the mentioned disease with the cooperation and assistance of other family members. Although this group of women was not as empowered as the group of housewives, it was not helpless as the latter group, thus being involved in the middle situation. They had tried to manage the already changed affairs of home and family to some extent by asking for help from other family members. Two groups of conditions had influenced the types of strategies adopted by the actors: a) The underlying condition that was seemingly unrelated to the strategies but acted as a platform for their adoption based on the prevalence rate of coronavirus disease. This condition was influenced by the demographic characteristics of age, education, marital status, occupation, number, sex, children’s age and education, spouse’s occupation, and family income and expenses; and b) Interventional condition that acted as a mediator and facilitated or limited strategy adoption. This condition included the psychological characteristics of gender socialization, cyber skills, social support, and government support (empowerment).
    3) In response to what consequences resulted from the strategies they had adopted, we should say that the actors had experienced different consequences depending on what kinds of strategies they had adopted. For example, those who had adopted the role of housewife as monitoring and adaptive strategies had seen a positive outcome called "gender empowerment," which included increased self-confidence in the individual dimension and group dynamics and prevalence control in the collective dimension. However, the actors who had adopted housekeeping as a challenge (house-to-house) strategy had experienced the negative consequences of "gender disability", which included psychological stress and depression in the individual dimension and family tension in the collective dimension.

    Keywords: corona, Housewife, Social Support, Gender Empowerment, Grounded Theory (GT)
  • مهناز حاتمی، عباس فلاح تفتی، سولماز قنبرنژاد، معصومه باقری *
    سابقه و هدف

    گرافن، نانو ساختاری دو بعدی شامل تک لایه ای از اتم های کربن SP2 است که با پیوند کوالانسی در یک شبکه ی زنبوری هگزاگونال مرتب شده اند. تقویت ایجاد شده توسط اکسید گرافن (GO) به علت وجود گروه های فانکشنال می باشد که منجر به بر هم کنش های مستحکم تر، پراکندگی و انتقال بهتر استرس می شود. به علت ویژگی های مکانیکی و استحکام پایین تر PEMA نسبت به PMMA، تاثیر GO را در مقادیر مختلف بر ویژگی های مکانیکی پلی اتیل متا کریلات (PEMA) بررسی کردیم.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه تجربی-آزمایشگاهی، 30 نمونه آکریلی با  ابعاد 2(عرض)×2(ارتفاع)×25 میلی متر در سه گروه PEMA فاقدGO ،  0/25  و 0/5 درصد وزنیGO،  از نظر استحکام خمشی، الاستیک مدولوس و میکروهاردنس نوپ و نیز SEM مورد ارزیابی قرار گرفتند.

    یافته ها

    بیشترین میانگین میکروهاردنس نوپ مربوط به گروه 0.25%wt GO (4390/24 kgf.mm-2) و کمترین میزان مربوط به گروه  0/5%wt GO (8377/15 kgf.mm-2) بود. میانگین استحکام خمشی و الاستیک مدولوس گروه کنترل بیشتر بود.

    نتیجه گیری

    افزودن GO به PEMA در غلظت های پایین، به صورت معنی داری می تواند منجر به افزایش میکروهاردنس شود و به این ترتیب میتوان استفاده از GO را برای بهبود ویژگی مکانیکی ماده ی PEMA توصیه نمود. افزودن GO موجب افزایش الاستیک مدولوس و استحکام خمشی PEMA نشد.

    کلید واژگان: اکسید گرافن, پلی اتیل متاکریلات, استحکام خمشی, میکروهاردنس نوپ, الاستیک مدولوس
    Mahnaz Hatami, Abbas Fallah Tafti, Solmaz Ghanbarnejad, Masoumeh Bagheri*
    Background and Aim

    graphene is a two-dimensional nanostructure consist of a single layer of SP2 carbon atoms that arranged by covalent bonds in a hexagonal bee web. The reinforcement by GO is due to functional groups that lead to strong interaction, dispersion and stress distribution. Due to lower mechanical properties and strength of PEMA than PMMA, we evaluate effect of GO on mechanical properties of PEMA.

    Materials and methods

    In this invitro-exprimental study, flexural strength, elastic modulus, Knoop micro hardness and SEM examination of 30 acrylic sample with dimensions 2(width)×2(height)×2(length) in 3 groups was evaluated.

    Results

    The maximum mean Knoop micro hardness was related to 0.25%wt GO and the lowest value was related to 0.5%wt GO groups. The mean flexural strength and modulus of elasticity of the control group were higher.

    Conclusion

    GO can increase micro hardness of PEMA in low value, thus the use of GO can be recommended to improve mechanical properties of PEMA. GO did not increase elastic modulus and flexural strength.

    Keywords: Graphene oxide, Poly ethyl methacrylate, Flexural strength, Elastic modulus, Knoop micro hardness
  • معصومه باقری*، سارا کیانی، عزیز حزباوی

    بشر همواره در پی ابداع روش هایی برای زیبا سازی و خوب جلوه دادن بدن خود است و با ایجاد تغییر در بدن خود به دنبال ارضای نیاز فطری و روحی و اجتماعی به زیبایی است که در عصر کنونی در حکم یکی از مصادیق دخل و تصرف در بدن جهت زیباسازی بدان توجه می شود. انسان ها با دست کاری ویژگی های ظاهری و مریی بدن و فاصله گیری از مفهوم بدن طبیعی، مبادرت به ساخت بدن اجتماعی می نمایند. تحقیق حاضر در پی مطالعه جامعه شناختی عوامل موثر بر گرایش به جراحی زیبایی در بین زنان شهر اهواز صورت گرفته است. چهارچوب نظری تحقیق از نظریات گافمن، ترنر، گیدنز، فدرستون، بودریار، داگلاس، وبلن و بوردیو و رویکرد فمینیست استفاده شده است. پژوهش حاضر با روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه که جامعه آماری شامل زنان 18 تا 60 سال ساکن شهر اهواز می باشد و از روش نمونه گیری طبقه ای استفاده شده است. حجم نمونه پس از محاسبه با استفاده از فرمول کوکران، 384 نفر می باشد. داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و برای پردازش اطلاعات، از نرم افزار آماری SPSS و لیزرل و جهت تبیین متغیر وابسته با متغیرهای مستقل از آزمون های پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده کردیم. نتایج تحقیق نشان داد که متغیرهای تصور از بدن %87، پذیرش اجتماعی بدن %70، میزان دینداری %71، فشارهای اجتماعی %81، اعتماد به نفس %89، مصرف رسانه ای - فرهنگی %65 و پایگاه اجتماعی - اقتصادی %73 و سن رابطه ی معناداری با جراحی زیبایی دارند ولی بین تاهل، تحصیلات و درآمد تفاوت معناداری مشاهده گردید. همچنین نتایج حاصل از فرضیه های پژوهش و مدل ساختاری نشان داد که، متغیرهای مستقل پژوهش (60%) درصد از واریانس متغیر وابسته (جراحی زیبایی) را تبیین کرده اند.

    کلید واژگان: جراحی زیبایی, فشارهای اجتماعی, تصور از بدن, مصرف رسانه ای - فرهنگی, دینداری
    Masoumeh Bagheri *, Sara Kiani, Aziz Hazbavi

    Man always seeks to invent ways to beautify and make his body look good, and by making changes in his body, he seeks to satisfy the natural, spiritual, and social need for beauty, which in the current era is one of the examples of encroachment. In the body, it is considered for beautification. Humans attempt to build a social body by manipulating the physical and visible features of the body and distancing themselves from the concept of the natural bod. The present research was carried out following a sociological study on the tendency to cosmetic surgery among women in Ahvaz city. The theoretical framework of the research is based on the theories of Goffman, Turner, Giddens, Featherstone, Baudrillard, Douglas, Veblen and Bourdieu and the feminist approach. The present research was conducted using a survey method and using a questionnaire tool, the statistical population of which includes women aged 18 to 60 living in the city of Ahvaz, and a stratified sampling method was used. The sample size after calculation using Cochran's formula is 384 people. The data were analyzed in two sections of descriptive and inferential statistics, and SPSS and Lisrel statistical software were used to process the information, and for the sociological study of the factors affecting cosmetic surgery, Pearson's test was used to measure the research hypotheses. Finally, we used multiple regression to explain the dependent variable with independent variables. The research results showed that the variables of body perception 87%, social acceptance of the body 70%, level of religiosity 71%, social pressures 81%, self-confidence 89%, media-cultural consumption 65% and socio-economic base 73% and age have a significant relationship with cosmetic surgery, but a significant difference was observed between marriage, education and income. Also, the results of the research hypotheses and the structural model showed that the independent variables of the research (60%) explained the percentage of the variance of the dependent variable (cosmetic surgery).

    Keywords: cosmetic surgery, social pressures, Body Image, media-cultural consumption, Religiosity
  • پروین مقدم، آزاده زحمت کش*، معصومه باقری، پروانه اسمعیل نژاد اهرنجانی
    هدف

    تب برفکی یک بیماری بسیار ویرانگر در حیوانات زوج سم می باشد که خسارات اقتصادی گسترده ای در صنعت دامپروری ایجاد می کند. اخیرا روش های تشخیصی این بیماری برای ردیابی آنتی بادی های علیه پروتیین های غیرساختاری ویروس تب برفکی بسیار توسعه یافته اند. پروتیین های غیرساختاری 3ABC و 3D که ارایه دهنده ی اپی توپ های خطی سلول های B هستند، تشخیص موثر دام های آلوده به ویروس را امکان پذیر می کنند. در این تحقیق، اپی توپ های خطی ایمنی زای غالب از پروتیین های 3ABD برای طراحی ساخت توالی ژنی جدید و اتصال قطعات 3AB و 3D در نظر گرفته شد. 

    مواد و روش ها

     از تکنیک گسترش نواحی همپوشان به کمک واکنش زنجیره ای پلیمراز (OE-PCR) برای سنتز توالی 3ABD آنتی ژنی استفاده شد. RNA ویروسی از سلول های BHK آلوده به ویروس جداسازی و رونویسی معکوس شد. برای حذف توالی میانی 654 نوکلیوتیدی ژن3C ، یک جفت آغازگر داخلی با 29 نوکلیوتید همپوشان و یک جفت آغازگر خارجی طراحی شدند. قطعات 3AB و 3D هرکدام در واکنش های جداگانه ی PCR تکثیر شدند و پس از الکتروفورز از ژل تخلیص شدند. این قطعات به عنوان الگو در OE-PCR برای سنتز توالی 3ABD به کمک آغازگرهای خارجی و آنزیم Pfuپلیمراز در یک واکنش یک مرحله ای مورداستفاده قرار گرفتند.

    نتایج

    نتایج این مطالعه نشان داد که هرکدام از قطعات 3AB  (418 جفت باز) و 3D  (557 جفت باز) با توالی های همپوشان به ترتیب در انتهای '3 و '5 تکثیر شدند. OE-PCR منجر به تکثیر چندین قطعه شد و قطعه ی 3ABD با طول موردنظر (946 جفت باز) پس از توالی یابی تایید شد. تنها با در نظر گرفتن 29 جفت باز همولوژی در طراحی آغازگرهای همپوشان و یک آنزیم پلیمراز با دقت بالا، دو ناحیه ی اپی توپی از پروتیین های غیرساختاری ویروس تب برفکی (3’-3AB و 5’-3D) به هم متصل شدند.

    نتیجه گیری

     توالی ژنی ساخته شده به روش OE-PCR یک مرحله ای، علاوه براین که نواحی آنتی ژنی پروتیین های غیرساختاری 3ABD ویروس تب برفکی را دارا می باشد، مشکلات مربوط به هزینه ی بالای سنتز پپتید را ندارد و می تواند گزینه ی مناسبی برای تولید پروتیین نوترکیب و بررسی امکان استفاده در تشخیص بیماری تب برفکی به روش الایزا باشد.

    کلید واژگان: آغازگرهای همپوشان, اپی توپ های سلول های B, جهش زایی هدفمند, گسترش نواحی همپوشان
    Parvin Moghaddam, Azadeh Zahmatkesh *, Masoumeh Bagheri, Parvaneh Esmaeilnejad-Ahranjani
    Objective

    Foot-and-mouth disease (FMD) is an acute highly contagious viral disease in susceptible cloven-hoofed animals, which causes extensive economic loss in livestock industry. Recently, diagnostic methods have been developed to detect antibodies against non-structural proteins of this virus. Non-structural proteins 3ABC and 3D that provide linear B cells epitopes allow effective detection of virus-infected animals. In this study, immuno-dominant epitopes of 3ABD proteins were considered for the synthesis of a new gene sequence and assembling of 3AB and 3D fragments.

    Materials and Methods

    Overlap extension-polymerase chain reaction (OE-PCR) was used to synthesize 3ABD antigenic sequences. Viral RNA was isolate from BHK-infected cells and reverse transcribed. In order to remove 654 nucleotides of the middle 3C genomic sequence, a pair of internal primers with 29 overlapping nucleotides and two external primers were designed. The 3AB and 3D fragments were each amplified in separate PCR reactions and purified from the gel after electrophoresis. These fragments were used as templates in a one-step OE-PCR for the synthesis of 3ABD sequence by external primers and Pfu DNA polymerase.

    Results

    The results showed amplification of 3AB (418 bp) and 3D (557 bp) fragments with overlapping sequences at the end of 3' and 5', respectively. The OE-PCR experiment resulted in amplification of multiple fragments, and the 3ABD fragment with the desired length (946 bp) was confirmed after sequencing. Only by considering 29 homologous nucleotides in the design of overlapping primers and a high-fidelity, highly accurate DNA polymerase, two epitopic regions of non-structural proteins of FMD virus (3'-3AB and 5'-3D) were linked together.

    Conclusions

    The new gene sequence synthesized by a one-step OE-PCR technique has the antigenic sites of 3ABD non-structural proteins of FMD virus, obviates the need for expensive peptide synthesis, and can be a proper alternative for production of 3ABD recombinant protein for application in detection of FMD by Enzyme Linked Immunosorbent Assay.

    Keywords: : B-cell epitopes, Overlap extension, Overlapping primers, Site-directed mutagenesis
  • علی بوداقی*، معصومه باقری، سجاد بهمنی، مرضیه شهریاری، بهروز صادقی عمرو آبادی
    هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی راهکارهای افزایش تولید شرکت های تعاونی استان خوزستان در دوره ی شیوع کرونا می باشد. در این پژوهش با عنایت به موضوع تحقیق از روش کیفی و  رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیر  استفاده شده است. مشارکت کنندگان پژوهش حاضر 45 نفر از مطلعین کلیدی استان خوزستان در سال 1399 بوده است. در پژوهش حاضر برای گردآوری داده ها از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای انتخاب موردها از انمونه گیری هدفمند استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که در دوره شیوع کرونا، وضعیت تولید تعاونی های تولید استان خوزستان در نظر اکثریت مصاحبه شوندگان (6/56درصد) در حد متوسط می باشد. نتایج تحلیل ساختاری با استفاده از نرم افزار میک مک نشان داد که از منظر خبرگان به ترتیت مهم ترین راهکارهای افزایش تولید شرکت های تعاونی استان خوزستان در دوره ی پاندمی کووید- 19 شامل 1. درک  صحیح نیازهای بازار و مشتری 2. آموزش روش های نوین تولید و فروش به تعاونی ها 3. برنامه ریزی استراتژیک در تعاونی ها 4. استفاده از روش های نوین  فروش و بازاریابی 5. کارآمد سازی زنجیره تامین 6. توسعه  مشاغل خانگی 7. حمایت  دولت از تولید و فضای کسب و کار 8. انعطاف پذیری در کسب و کارها و نوآوری در برنامه تولید 9. مدیریت سرمایه در گردش 10. اعتماد و باور به توانمندی تعاونی ها 11. توجه به مزیت  های نسبی در تشکیل تعاونی 12. تبلیغات  و جلب اعتماد مشتری 13. تنوع بخشی به فعالیت های تولیدی، حفظ و ارتقای آن 14. حمکرانی و همکاری بین بخشی 15. حفظ و ارتقای همه جانبه نیروی انسانی در واحدهای تولیدی 16. عمل  به مصوبات ستاد تسهیل و کرونا می باشد.
    کلید واژگان: پاندمی کووید 19, مدل سازی ساختاری تفسیری, انعطاف پذیری کسب و کارها, حکمرانی
    ALI Boudaghi *, Masoumeh Bagheri, Sajjad Bahmani, Marziyeh Shahryari, Behrouz Sadeghi Amroabadi
    The main purpose of this study is to identify strategies to increase the production of cooperatives in Khuzestan province during the corona outbreak. In this research, with regard to the research topic, the qualitative method and interpretive structural modeling approach have been used. The participants of the present study were 45 key informants in Khuzestan province in 2020. In the present study, semi-structured interview technique was used to collect data and purposive sampling was used to select cases. The results of the present study showed that in the period of corona outbreak, the production status of production cooperatives in Khuzestan province is moderate for the majority of interviewees (56.6%). The results of structural analysis using Mick Mac software showed that from the perspective of experts, the most important strategies to increase the production of cooperatives in Khuzestan province in the pavilion period of Covid 19 include 1. Correct understanding of market and customer needs 3. Teaching cooperatives new production and sales methods 3. Strategic planning in cooperatives 4. Use of new sales and marketing methods 5. Supply chain efficiency 6. Home business development 7. Government support for production and business environment 8. Business flexibility and innovation in production program 9. Working capital management 10. Trust and belief in the capabilities of cooperatives 11. Paying attention to the comparative advantages in forming a cooperative 12. Advertising and gaining customer trust Production activities, its maintenance and promotion 14. Cooperation and cooperation between departments 15. Comprehensive maintenance and promotion of human resources in production units 16. Acting on the approvals of the Facilitation and Corona headquarters.
    Keywords: Covid-19 pandemic, Interpretive structural modeling, business flexibility, Governance
  • عبدالرضا نواح، معصومه باقری، علی بوداقی، قاسم عیسی منش *

    پژوهش حاضر، به بررسی تاثیر یکی از کلیدی ترین مفاهیم علوم اجتماعی یعنی سرمایه ی اجتماعی بر معناداری زندگی در بین کارکنان شرکت فجر انرژی خلیج فارس در سال 1399 می پردازد. جامعه ی آماری این تحقیق 574 نفر بود که از طریق فرمول کوکران تعداد 230 نفر به عنوان نمونه ی آماری به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. داده های این پژوهش به روش پیمایشی و از طریق پرسش نامه کتبی (195 نفر) و الکترونیکی (35 نفر) جمع آوری گردید. در چارچوب نظری تحقیق از نظریه های ویکتور فرانکل، اروین یالوم، جان کاتینگهام و همچنین در تبیین برخی روابط معنادار بین متغیرها از نظریه های شکاف ساختاری برت، سرمایه ی اجتماعی و فرهنگی پیر بوردیو و سرمایه ی اجتماعی پاتنام استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق آزمون های t ، تحلیل واریانس، همبستگی و رگرسیون چند متغیره و با استفاده از نرم افزار SPSS (نسخه ی 24) به انجام رسید. نتایج این پژوهش نشان داد که سه مولفه ی درون گروهی سرمایه ی اجتماعی با معناداری زندگی همبستگی معنادار دارند و همچنین شدت این همبستگی به ترتیب متوسط، ضعیف و ضعیف می باشد. بین دو مولفه ی برون گروهی سرمایه ی اجتماعی با معناداری زندگی همبستگی مشاهده نگردید. تحلیل های رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام و پس رونده هم نشان داد که وزن متغیرهای مشارکت و همکاری اجتماعی و علایق متفاوت و سبک زندگی متفاوت قابل اغماض بوده و در تحلیل های رگرسیون حذف می شوند که در نهایت و در مجموع 12 درصد واریانس متغیر وابسته از طریق دو متغیر اعتماد اجتماعی و تعلق و همدلی تبیین می شود

    کلید واژگان: سرمایه ی اجتماعی, معناداری زندگی, اعتماد اجتماعی, تعلق و همدلی
    Abdolreza Navah, Masoumeh Bagheri, Ali Boudaghi, Ghasem Isamanesh *

    The present study is review of effect one ofe the most key of social sciences concepts as social capital on meaningful life within employee of fajr petrochemical company in 1399. With due attention to statistical society of this study that were 574 number through Cochran formula 230 nuumber with classification sampling method as statistical sampling was selected. Data of this study through written questionnaire (195 number) and electronic questionnaire (35 number) was selected. Theorical frame of study was used from theories of victor frankl, Irvin yalom, john cottingham, and for explainaton some meaningful relations within variables from structural gap theory, pierre Bourdieu and Putnam was used. For analyzeing of information through T-test, variance analyze, correlation and multivariable regression and with SPSS software (version 24) was done. Result of this study showed that three components of inner group of social capital with meaningful life have significant correlation and intensity of this correlation consequently is middle, weak and weak. Two components extra group of social capital with meaningful life didn’t observe any significant correlation. Analyzes of multivariable regression with step by step and backward methods was display that weigh of variable of participation and social cooperation, various links and various life style is negligible and from regression is omitted. Finally in total 12 percent of variance of dependent variable with 2 variable social trust and attachment and empathy are explained.

    Keywords: social capital, meaningful life, social trust, attachment, empathy
  • عباس آذرانداز*، معصومه باقری

    طبق روایت شاهنامه، از زمان پادشاهی فریدون به بعد ایرانیان در مقابل کشورهای بیگانه قرار می گیرند، از این دوره افسانه ای پادشاهان نخستین تا یزدگرد سوم تاریخی، ایرانیان جز تورانیان با مردم دیگری نیز روبرو شده اند که ناگزیر از ارتباط زبانی با آنان بوده اند. در شاهنامه گاهی از فردی با عنوان «ترجمان» نام برده می شود که وظیفه داشته است سخنان طرفین را برای یکدیگر ترجمه کند. در برخی فرهنگ ها نوشته شده است که «ترجمان» معرب «ترزبان» یا «ترزفان» فارسی است. در زبان های ایرانی دوره میانه این واژه به صورت «ترکمان» یا «ترگمان» در آثار فارسی میانه، پارتی و سغدی آمده است. وجود این واژه در متون ایرانی از آغاز دوره ساسانی تا زمان فردوسی که دوره ای هزارساله را در برمی گیرد، نشان از شغلی باسابقه و واژه ای دخیل با قدمت زیاد می دهد. با توجه به ریشه آرامی آن می توان گفت این واژه در دوره هخامنشی از طریق دبیران آرامی وارد زبان های کشورهای تحت سلطه هخامنشیان شده است و سپس از طریق زبان های فارسی میانه، پارتی و سغدی به آثار زرتشتیان و مانویان، و پس از اسلام به متون فارسی، ازجمله شاهنامه راه یافته است.

    کلید واژگان: ترجمان, ترکمان, شاهنامه, زبان پارسی, زبان آرامی
    Abbas Azarandaz *, Masoumeh Bagheri

    According to the Shahnameh, the Iranians faced foreign countries from the time of Fereydoun's reign onwards. From this legendary period of the first kings to Yazdegerd III, they encountered other nations apart from the Turanians, having had to communicate verbally with them. The Shahnameh sometimes mentions a person called "Tajomān", who is assigned to translate words of two sides for each other. However, some dictionaries refer the "Tajomān" as an Arabicized word of the Persian "Tarzaban" or "Tarzafan". In the Middle Iranian languages, this term has been written as “Tarkumān” or “Targumān” as seen in the Middle Persian, Parthian and Sogdian writings. The presence of this term in Iranian texts from the early Sassanid to the Ferdowsi era, covering a millennium period, represents a career with a history and a word of long usage. Regarding its Aramaic origin, it can be noted that during the Achaemenid era, the term was entered into languages of countries under the authority of Achaemenids by Aramaic secretaries, and then found way into the works of Zoroastrians and Manicheans through the Middle Persian, Parthian, and Sogdian languages. After the spread of Islam, this word used in Persian texts such as the Shahnameh.

    Keywords: Tarjomān, Tarkumān, the Shahnameh, Persian language, Aramaic Language
  • Masoumeh Bagheri, Hamzeh Alipour *, Ali Keshawarz
    Background
    Scorpion sting is one of the serious and major medical problems in the world. Shiraz is a tourist city and one of the high-risk areas where a number of scorpion sting occurs annually.
    Objectives
    The present research aimed to conduct an epidemiological study of scorpion sting in Shiraz County.
    Methods
    The is a cross-sectional study  performed using a checklists to collect data about scorpionism in Shiraz health center during 2014-2018.
    Results
    The results of the study showed that the total number of scorpion stings was 844 cases. generally, 336  cases (39.8%) were female and 508 s (59.3%) male. The results from the residential area revealed that 817 cases (96.8%) were urban and 27 (3.1%) were rural. The highest frequency of scorpionism happened in the 25-34 years old group (286,33.8%) and after that 15-24 year old (165,19.4%), 35-44 year old (157, 18.6%), 45-54 year old (108, 12.7%) groups, and the least  frequency awas seen in the 0-4 year old group. The time periods between the sting and injection of anti-venom were less than 6 hours for 822, (85.5%) of cases, 6–12 hours for 101, (11.9%) of cases and, more than 12 hours for 21 (2.4%)  cases. A total of 844 cases were recovered; 690 (81.7%) of them recovered with anti-venom and 154 (18.2%) injured individuals recovered without any anti-venom, the sting site was 27.6% in the foot, 57% in the hand, and 20% in the head and trunk.
    Conclusion
    Shiraz is a major tourist city, and most cases of scorpion-sting occur in summer and spring, when the tourist population is high, so health care providers must carry out an integrated program in those months.
    Keywords: Scorpion, Stings, Epidemiology, Shiraz, Iran
  • معصومه باقری*، ایوب رستمی

    حقوق شهروندی از مفاهیم پر مناقشه در دوران مدرن است. آگاهی از حقوق شهروندی به معنای شناخت شهروندان از وظایف حکومت و شهرداری در قبال شهروندان و تلاش برای تحقق حقوق و اجرای تکلیف شان است و به فرد اجازه دخالت آگاهانه در سرنوشت خود را می دهد و منجر به احقاق حقوق خود و زندگی بهتر برای خود و دیگر اعضای جامعه می شود.پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعه شناختی تاثیر رسانه های جمعی بر آگاهی از حقوق شهروندی انجام گرفته است. این پژوهش از روش پیمایش کاربردی بهره برده است. جامعه آماری آن کلیه دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز در نیم سال دوم تحصیلی 98-1397 می باشند که تعداد 374 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم، به عنوان نمونه انتخاب شده اند. یافته ها نشان می دهد که دانشجویان از میزان آگاهی از حقوق شهروندی، در سطح متوسط رو به بالایی قرار دارند و بین متغیرهای میزان استفاده از ماهواره، اینترنت، تلفن همراه، عضویت در شبکه های اجتماعی مجازی، پایگاه اقتصادی اجتماعی، سن، مقطع تحصیلی و رشته تحصیلی با متغیر وابسته آگاهی از حقوق شهروندی رابطه معناداری وجود دارد، و بین متغیرهای میزان استفاده از رادیو، تلویزیون، مطالعه کتاب، روزنامه و مجلات، سینما و تیاتر، تاهل و قومیت با متغیر آگاهی از حقوق شهروندی رابطه ای مشاهده نشد؛ همچنین بین جنس و آگاهی از حقوق شهروندی تفاوت معناداری وجود دارد. یافته های رگرسیونی نشان می دهد که این متغیرها 2/16 از تغییرات مربوط به متغیر وابسته را پیش بینی می کنند.

    کلید واژگان: حقوق شهروندی, رسانه, شبکه های اجتماعی, اینترنت
    Masoumeh Bagheri *, Ayoub Rostami

    Citizenship is one of the most controversial concepts in modern times. Citizenship awareness means knowing citizens about the duties of government and municipality towards citizens and striving to fulfill their rights and enforce their duties, allowing the individual to intervene consciously in their own destiny, leading to the realization of their rights and a better life for themselves and other members. It becomes a community. The purpose of this study was to investigate the sociological impact of mass media on citizenship awareness. This study utilized an applied navigation method. The population of the study consisted of all students of Shahid Chamran University of Ahvaz during the second semester of the academic year 2018-2019. 374 students were selected by stratified proportional sampling method. Findings show that students are aware of the level of citizenship awareness and are moderately high among the variables such as satellite, internet, mobile, virtual social networking, socioeconomic status, age, degree and degree. There was a significant relationship between education with the dependent variable of citizenship awareness, and no relationship was found between variables of radio, television use, and study of books, newspapers and magazines, cinema and theater, marriage and ethnicity with gender variable of citizenship awareness; and there is a significant difference in citizenship awareness. Regression results show that these variables predict 16.2% of the changes related to the dependent variable.

    Keywords: Citizenship Rights, Media, Social Networks, Internet
  • Leila Izadpanah, Hamzeh Alipoor *, Marzieh Shahriari Namadi, Kourosh Azizi, Mohsen Kalantari, Abouzar Soltani, Masoumeh Bagheri
    Background

    Sandflies are the vectors of at least eight different diseases, the most important of which is cutaneous leishmaniasis (CL). CL is a major public health problem in Iran, with annual cases increasing to more than 20,000 in 2019. Fars Province has the second-highest number of cases with more than 3000 cases in 2019 in Iran. This study aimed to survey the fauna and different species of sandflies (Diptera: Psychodidae: Phlebotominae) in Fars Province, southwest Iran.  

    Methods

    This is a cross-sectional study. Sandflies were collected in urban and rural regions using the sticky-traps method, and then they were cleared and fixed in puris medium and identified using the pictorial key.  

    Results

     A total of 1071 of sandflies were collected. The dominant species consisted of 5 species of Phlebotomus (Ph. papatasi 55.4%, Ph. alexandri 17.4%, Ph.sergenti 5.6%, Ph. caucasicus 1.4%, Ph. ansari 0.46% and 6 species of Sergentomyia (Ser. sintoni 10.8%, Ser. antennata 5.4%, Ser. tiberiadis 1.4%, Ser. tobbi 1%, Ser. baghdadis 0.5%, and Ser. halepensis 0.09%.  

    Conclusion

    This investigation showed that Ph. papatasi was the most prevalent species playing a crucial role in the transmission of cutaneous leishmaniasis in Fars Province. Species of Ph. papatasi and Ph. sergenti are the main vectors of CL in Iran. The healthcare system must take steps to control cutaneous leishmaniasis, raise awareness of the disease, and apply effective ways to prevent it.

    Keywords: Leishmaniasis, Psychodidae, Sandflies, Morphology
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر معصومه باقری
    دکتر معصومه باقری
    دانشیار جامعه شناسی، علوم اجتماعی، دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
  • معصومه باقری
    معصومه باقری
    دانش آموخته کارشناسی مدیریت و آبادانی روستاها، کشاورزی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال