meysam shahbazi
-
این پژوهش به بررسی عوامل موثر بر تجاری سازی محصولات در شتاب دهنده های بیوتکنولوژی پزشکی می پردازد که اولویت عوامل نیز در آن مشخص می شود. پژوهش کاربردی بوده و از نوع توصیفی پیمایشی است و در دو فاز کیفی و کمی انجام شده است. برای ارایه چارچوب تجاری سازی محصولات در شتاب دهنده های بیوتکنولوژی پزشکی که هدف کلی این پژوهش می باشد، از خبرگان آگاه مصاحبه صورت گرفت. 62 کد فرعی به عنوان عوامل موثر در تجاری سازی محصولات در شتاب دهنده های بیوتکنولوژی پزشکی به دست آمد که در 5 بعد اصلی شامل فردی، سازمانی، صنعت و رقابت، نهادی و محصول دسته بندی شدند و به صورت یک چارچوب ارایه شده است. در فاز کمی بعدهای اصلی و نیز تم های فرعی در بعد اصلی رتبه بندی شدند. در نهایت اولویت بعدهای اصلی بدین صورت بود: 1. فردی (ویژگی های شخصیتی، رفتاری و ذهنی منتور و مدیر) 2. صنعت و رقابت (تعامل با شرکت های دارویی تولیدکننده به عنوان مشتری، سرمایه گذاران و...) 3. سازمانی (تجربه تیم های استارتاپی، استراتژی مدون، R&Dو...) 4. محصول (ارزش افزوده و های تک) 5. نهادی (عملگرا بودن دولت به شعارهای کشور، تعامل با مدیران دولتی و...).
کلید واژگان: شتابدهنده, تجاری سازی, بیوتکنولوژی پزشکیThis study investigates the factors affecting the commercialization of products in medical biotechnology accelerators, it also demonstrates the priority of these factors. The research is applied and descriptive survey. It has been done in two phases, qualitative and quantitative. Based on the general purpose of this study, to provide a framework for the commercialization of products in medical biotechnology accelerators, we interviewed with informed experts. 62 sub-codes were obtained as effective factors in the commercialization of products in medical biotechnology accelerators, which were classified into 5 main dimensions including individual, organizational, industry and competition, institutional and product. These dimensions are presented as a framework. In the quantitative phase, the main dimensions as well as the sub-themes were ranked in the main dimension. Finally, the priority of the main dimensions was as follows: 1. Individual (personality, behavioral and mental characteristics of the mentor and manager) 2. Industry and competition (interaction with pharmaceutical companies as customers, investors, etc.) 3. Organizational (experience of startup teams, codified strategy, R&D, etc.) 4. Product (value added and high-tech) 5. Institutional (government is pragmatic to the country's slogans, interaction with government managers, etc.).
Keywords: Commercialization, Accelerator, Medical Biotechnology, Medical -
International Journal of Digital Content Management, Volume:4 Issue: 1, Winter and Spring 2023, PP 225 -252
This study aimed to design a comprehensive model for intelligent organizational knowledge mapping with a hyper-hybrid approach based on meta-ethnography. In this article, various sources and theories about the knowledge map have been examined and analyzed using the meta-combined and meta-ethnography methods. Using the results of the work, a comprehensive model of knowledge map has been developed. Based on the qualitative approach in this research, the meta-hybrid method based on meta-ethnography has been used. The tool used has been articles related to mapping knowledge for smart organizations. A total of 34 pieces of research were found with the keywords related to designing and developing the knowledge map in the title field. Finally, after 4 stages of refinement, out of 34 studies, 8 were excluded and 26 studies were selected for data analysis. In this article, by examining and analyzing various patterns of knowledge map development, finally, an 11-step model was developed. The proposed model of eleven basic steps, respectively, includes: determining the knowledge objectives of these centers by developing knowledge maps and identifying users of knowledge maps, identifying definitions and terminology of knowledge centers, identifying the basic processes of these centers, and drawing and analyzing its process maps, Knowledge extraction from the activities in the processes of smart organizations according to the process map, creating a profile for the extracted knowledge, creating knowledge connections and relationships and integrating these connections into an illustrated interface, and finally validating the developed knowledge map.
Keywords: Digital Knowledge, Intelligent Organization, knowledge map, Meta-Ethnography, organizational knowledge -
نوآوری های زیست محیطی به عنوان راه حلی برای دستیابی به مزیت رقابتی و پایداری، به راهبردی اجتناب ناپذیر در صنایع مختلف تبدیل شده اند. دراین راستا، هدف پژوهش حاضر معرفی ابعاد مختلف پیشران های نوآوری زیست محیطی و عملکرد نوآورانه زیست محیطی و سپس بررسی تاثیرگذاری پیشران ها بر عملکرد نوآورانه زیست محیطی است. پژوهش حاضر از رویکرد کمی و راهبرد پیمایش استفاده می کند و از نوع پژوهش های توصیفی-همبستگی می باشد. براساس نتایج پژوهش، پیشران های نوآوری زیست محیطی در صنعت مس دارای ابعاد فناورانه، بازار و قانونی هستند و این پیشران ها بر عملکرد نوآورانه زیست محیطی (شامل نوآوری محصولی، فرایندی و سازمانی) اثرگذارند. باتوجه به نتایج به دست آمده از پژوهش مشاهده می شود که ضریب مسیر بعد پیشران های فناورانه، از سایر ابعاد پیشران های نوآوری زیست محیطی بیشتر است و درنتیجه این بعد اهمیت بیشتری نسبت به ابعاد دیگر دارد. همچنین، در مورد بعد نوآوری های محصولی مشاهده می شود که این بعد، بیشترین ضریب مسیر را در میان ابعاد عملکرد نوآورانه زیست محیطی به خود اختصاص داده است. یافته اصلی پژوهش حاضر آن است که پیشران های نوآوری زیست محیطی در صنعت مس کشور می توانند منجر به افزایش عملکرد نوآورانه زیست محیطی شرکت های فعال در این صنعت شوند.کلید واژگان: نوآوری زیست محیطی, عملکرد نوآورانه, صنعت مسEco-innovations as a solution to achieve competitive advantage and sustainability have become an inevitable strategy in various industries. In this regards, the purpose of this paper is to first identify the various dimensions of eco-innovation performance drivers and eco-innovation performance and then to examine the impact of these drivers on eco-innovation performance. The present study uses a quantitative approach and survey strategy and is descriptive-correlational research. The results of this study show that the drivers of eco-innovation in this industry have technological, market, legal, and standards dimensions and they affect the innovative eco-innovation (product, process, and organization). According to the results, it is observed that the path coefficient of the technological drivers' dimension is higher than other dimensions of eco-innovation and as a result, this dimension is more important than other dimensions. Also, in the dimension of eco-innovation performance, it is observed that this product innovation dimension has the highest path coefficient among the dimensions of eco-innovation performance. The main finding of this research is that the drivers of eco-innovation in the copper industry in Iran can lead to an increase in the eco-innovative performance of companies active in this industry.Keywords: Eco-Innovation, Innovative Performance, Copper Industry
-
نشریه مدیریت فردا، پیاپی 67 (تابستان 1400)، صص 183 -198
پادشکنندگی به سازمانها اجازه میدهد تا با بهرهگیری از رویدادهای ناشناختهها خود را در موقعیتی بهتر از قبل قرار دهند. هدف این پژوهش شناسایی و اهمیتسنجی شاخصهای موثر بر پادشکنندگی زنجیره تامین خدمات در صنعت بیمه و تعیین روابط علی میان این شاخصها است. این پژوهش با استفاده از روش آمیخته انجام شده است. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش روش دلفی در فاز کیفی و روش دیمتل خاکستری در فاز کمی هستند. شرکتهای بیمه به منظور پادشکننده شدن زنجیره تامینشان میبایست شاخصها، روشها و مکانیزمهایی را به کار گیرند، ولی توجه همزمان به تمامی شاخصها غیر ممکن بوده و از لحاظ اقتصادی به صرفه نیست. از این رو با استفاده از یافتههای این پژوهش و تعیین اهمیت هر یک از شاخصها و همچنین روابط علی میان آنها، میتوانند در خصوص اینکه چه شاخصهایی دارای اولویت در سرمایهگذاری هستند تصمیمگیری نمایند. طبق نتایج حاصل از اجرای روش دلفی 49 شاخص به منظور پادشکنندگی زنجیره تامین خدمات در صنعت بیمه در ذیل 8 فرایند اصلی استخراج شد. همچنین براساس نتایج پژوهش مشخص شد جهت سوق زنجیره تامین صنعت بیمه به سوی پادشکنندگی در ابتدا میبایست فرایندهای "مدیریت دانش و اطلاعات" و "مدیریت ریسک" را مدنظر قرار داد. طبق نظر خبرگان شاخصهای "سیستم اطلاعات مدیریت" و "پیادهسازی مدیریت دانش" به عنوان علیترین شاخصهای پادشکنندگی فرایند مدیریت دانش و اطلاعات و شاخصهای "تدوین استراتژی ریسک" و "استفاده از پایگاه داده ریسک" به عنوان علیترین شاخصهای پادشکنندگی مدیریت ریسک انتخاب شدهاند.
کلید واژگان: صنعت بیمه, پادشکنندگی, زنجیره تامین خدمات, دلفی, دیمتل خاکستریManagement tomorrow, Volume:20 Issue: 67, 2022, PP 183 -198Anti-fragility allows the organisation to place itself in a position to benefit from the unknown. The purpose of this study is to identify and evaluate the indicators affecting the Anti-fragility of the insurance industry supply chain and to determine the causal relationships between these indicators. This study has been conducted through an exploratory mixed-method. The Delphi method and the Gray-DEMATEL technique have been utilized in this study. Insurance companies must implement indices, methods, and mechanisms to promote the anti-fragility of their supply chain, though simultaneous attention to all indices is impossible and uneconomic. Therefore, deciding which indices have priority in investment can be accomplished using the research findings and determining the significance of each index, as well as the causal relationships between them. According to the results of the Delphi method, 49 indices for anti-fragility of the supply chain insurance industry, hereunder the eight main processes, have been extracted. Study results also revealed that in order to lead the supply chain insurance industry towards anti-fragility, the "knowledge and information management" and "risk management" processes should at first be considered. According to expert opinions, the "management information system" and "knowledge management implementation" indices have been selected as the most causal indices of anti-fragility of the knowledge and information management process, while the indices of "risk strategy development" and "using the risk database" have been chosen as the most causal indices of risk management anti-fragility.
Keywords: Anti-fragility, Delphi, Gray- Based, DEMATEL, Insurance Industry, Service Supply Chain -
Background and Objective
Blood as a vital element of the health system has an important role in this system, because any blood deficient results in death. Blood supply chain management aims to bridge the gap between blood donors and consumers. This results in no blood deficient, and minimization of, the corruption of blood products and lower costs. Humanitarian supply chain includes planning, managing activities related to materials, information, and finances when providing relief to affected people
MethodThe purpose of this study is to optimize the sustainable humanitarian supply chain of blood products in Tehran. In this study, a five-echelon blood supply chain network is presented that includes donors, mobile, fixed and regional blood collection centers, and hospitals. This study proposed a multi objective mixed integer linear programming optimization model considering economic, environment and social objectives. Due to the uncertain and random nature of blood supply and demand and cost parameters, the model develops into a robust optimization model. The ε-constraint method is used to transform the multi-objective problem into a single-objective mode. The model is coded in GAMS and solved by CPLEX solver.
ResultsThe model outputs include allocate blood donor to mobile and fixed blood collection centers, allocate fixed and mobile blood centers to regional blood centers, and allocate regional blood centers to hospitals. The application of the proposed model is investigated in a case problem in Tehran where real data is utilized to design a network for emergency supply of blood during potential disasters. The results indicate robust model is more efficient in controlling demand, supply and costs uncertainties. At ω = 100 the supply chain cost reaches to $51746 and unmet blood demand is zero under any earthquake scenario and, the supply chain is robust in all scenarios.
ConclusionThe proposed robust optimization model is useful for managers, as well as researchers, who have studied location–allocation of facilities in the blood supply chain network in post-disaster periods. To provide some managerial perspectives for the aforementioned problem, a sensitivity analysis has been performed. Important practical implications were drawn from the case study results. We showed how solution robustness (supply chain cost) can be balanced against model robustness (unmet demand). As the value of risk aversion weight, increases, the total cost indicating solution robustness increases, while the blood unmet demand indicating model robustness decreases. Finally results analysis, concluding remarks and directions for further research are presented.
Keywords: Sustainability, blood supply chain, humanitarian supply chain, robust optimization, Uncertainty, Multi objective Optimization -
به دلیل تولید انفجاری داده در سال های اخیر و افزایش کاربرد تجاری آن، کلان داده توجه دولت ها، پژوهشگران و فعالان اجرایی، به ویژه استارتاپ ها را به خود جلب کرده است. با توجه به نوظهور بودن این پدیده ، ادبیات کارآفرینی هنوز فهم کاملی از چالش های محیطی استارتاپ های کلان داده ندارد. این مطالعه با هدف پیش برد ادبیات حوزه کارآفرینی مبتنی بر کلان داده به شناسایی و اولویت بندی چالش های محیطی استارتاپ های کلان داده در چارچوب ایران ، به عنوان یک کشور در حال توسعه در بازار فناوری اطلاعات، پرداخته است. برای این منظور، روش پژوهش ما از دو مرحله تشکیل شده است: شناسایی چالش های استارت آپ های کلان داده با استفاده از مصاحبه های عمیق و پرسشنامه، و اولویت بندی چالش های شناسایی شده با توجه به "فراگیری" و "اهمیت" آن ها در محیط ایران، با تحلیل فازی سلسله مراتبی . براساس نتایج این پژوهش، عدم وجود قوانین و سیاست های ویژه برای کلان داده، عدم شفافیت ، عدم مدیریت داده ها، چالش های مالی، ضعف فنی و آموزشی، عدم آگاهی از مزایای کلان داده و عدم تمایل به استفاده از آن به عنوان مهم ترین چالش های استارتاپ های کلان داده در کشورهای در حال توسعه است. در انتها، این مقاله با ارایه برخی از توصیه های سیاست گذارانه و مدیریتی جهت ایجاد فضایی حمایتی برای استارت آپ ها پایان می یابد.
کلید واژگان: کلانداده, ای اچ پی فازی, چالشهای کلیدی, استارت آپDue to the explosion of data in recent years and the increase in its commercial application, big data and its analytics have attracted the attention of governments, academics, and practitioners, especially that of the startups. At the same time, regarding the recent nature of the phenomenon, entrepreneurship literature lacks a thorough understanding of the contextual challenges experienced by big data startups. Therefore, this study aims to contribute to the literature of big data entrepreneurship by identifying the environmental challenges of big data startups and exploring the priority of these challenges in the context of Iran, a developing IT market country. For this purpose, our research method is comprised of two phases: identifying the challenges of big data startups' using in-depth interviews and questionnaire, and prioritizing such challenges based on experts' assessments using a fuzzy analytic hierarchy process. Our findings revealed that lack of particular laws and policies for big data, lack of transparency, data mismanagement, financial challenges, technological and educational weaknesses, unawareness of big data advantages, and lack of willingness for utilizing it are the most significant challenges of big data startups in a developing context. The paper concludes with some policy and managerial recommendations for creating a supportive environment for startups.
Keywords: Big data, Fuzzy analytic hierarchy process (AHP), Key challenges, Startup Introduction -
هدف
هدف این تحقیق تجزیه وتحلیل ذینفعان کلیدی پروژه کنترل آلودگی هوا شهر تهران در طول چرخه حیات پروژه است.
روشاین تحقیق از نوع کیفی می باشد پس از انجام مطالعات کتابخانه ای و جمع آوری ادبیات موضوعی تحقیق، بازیگران پروژه کنترل آلودگی هوا شهر تهران شناسایی شد و خروجی های به دست آمده با استفاده از روش دلفی تحلیل گردید. پس از انجام روش دلفی، بازیگران کلیدی تعیین و به وسیله ماتریس قدرت - علاقه در طول چرخه حیات مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.
یافته ها:
در این پژوهش 12 بازیگر کلیدی در بین 23 بازیگر شناسایی شده انتخاب گردیدند که عبارت اند از: «وزارت صنعت، معدن و تجارت»، «سازمان حفاظت محیط زیست»، «سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی»، «سازمان ملی استاندارد ایران»، «شرکت کنترل کیفیت هوای شهر تهران»، «معاونت حمل ونقل و ترافیک شهرداری تهران»، «سازمان های بیمه گر»، «وزارت نفت»، «پلیس راهنمایی و رانندگی»، «خودروسازان»، «وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی»، «سازمان حفاظت از محیط زیست و توسعه پایدار شهرداری تهران».
نتیجه گیری:
در این پژوهش بازیگران کلیدی در هر مرحله از چرخه حیات پروژه تغییر می کند و این در حالی است که در عموم پژوهش های مشابه این تغییر اساسی در طول زمان اجرای یک پروژه نادیده گرفته شده است. همچنین با بررسی اسناد رسمی، قوانین، طرح ها و استراتژی هایی که در گذشته به منظور حل بحران آلودگی هوا تدوین گردیده است مشخص شد «سازمان های بیمه گر»، به عنوان یک بازیگر کلیدی در حل این بحران نادیده گرفته شده است.
کلید واژگان: چرخه حیات پروژه, کنترل آلودگی هوا, تحلیل ذینفعان, روش دلفیObjectiveThis research aims to analyse key stakeholders in Tehran air pollution control project during its life cycle.
MethodsSince the research is qualitative, after librarian research and gathering research literature, the actors of Tehran air pollution control project were recognized and the outputs analyzed using Delphi method. Key actors were determined after Delphi method application and analyzed using power-interest matrix during life cycle.
Resultsin the present study, 12 key actors identified and selected from 23 actors as follows: “Ministry of Industry, Mine and Trade”, “Environmental Protection Agency”, “Islamic Republic of Iran Broadcasting Organization”, “National Standard Organization of Iran”, “Tehran Air Quality Control Company”, “Deputy of Transport and Traffic of Tehran Municipality”, “Insurance organizations”, “Oil Ministry”, “traffic police”, “Automakers”, “Ministry of Health and Medical Education”, “Environmental Protection and Sustainable Development Organization of Tehran Municipality”.
Conclusionin the present study, key actors changed in each stage of projects life cycle while in almost all similar projects this fundamental change has been ignored in the project run time. also after reviwing formal documents, laws and strategies that have been written for solving air pollution crisis it was found that “Insurance organizations” have been ignored as a key actor in solving this crisis.
Keywords: projects life cycle, air pollution control, Stakeholder analysis, Delphi Method -
یکی از چالش های مدیران در دنیای کسب وکار، محدودیت منابع و چگونگی استفاده بهتر از آن است. بر این اساس، به تازگی، مدیران سیستم های تولیدی به مفهوم اقتصاد اشتراکی توجه کرده اند که این امر به استفاده بهتر از منابع با اشتراک گذاری و درنهایت، ارتقای بهره وری در سطح ملی منجر می شود. برای پیاده سازی مفهوم اقتصاد اشتراکی در سیستم های تولیدی باید ابعاد و مولفه های آن به طور کامل تبیین شود؛ بنابراین، پژوهشگر بر آن است که ابعاد و مولفه های اقتصاد اشتراکی را استخراج کند و آن را به سیستم تولیدی تعمیم دهد؛ بر این اساس، ابتدا تعاریف اقتصاد اشتراکی از متون علمی گردآوری، سپس از رهگذر تحلیل محتوا، مولفه های هشت گانه ای به این شرح شناسایی شد: اشتراک گذاری منابع، طرفین اشتراک گذاری، اشکال اشتراک گذاری، نظام تبادل اطلاعات و ارتباطات، شرایط مالکیت و دسترسی، ظرفیت های مازاد، منافع مبادلات و سرانجام مباحث اجتماعی در اشتراک گذاری. سپس برای تعمیم این مولفه ها به سیستم های تولیدی، از آرای خبرگان در بخش تولید و عملیات استفاده شد که با فرایند اشتراک گذاری آشنا بودند. پس از انجام فرایند مصاحبه، ابعاد و مولفه های اقتصاد اشتراکی و مصادیق آن در سیستم های تولیدی ارایه شد که به کارگیری آن، تاثیر بسزایی در افزایش بهره وری سیستم های تولیدی با اشتراک گذاری منابع خواهد گذاشت.
کلید واژگان: اقتصاد اشتراکی, سیستم های تولیدی, تحلیل محتواPurposeTo connect and share resources between industrial units with unused resources on the one hand, and production systems in need on the other, a concept called “sharing economy " can be used. If sharing economy is sufficiently explained, and its theoretical aspects strengthened, more actions perform to make this concept practical. Therefore, in the present study, after studying the literature and previous studies, the components of sharing economy are identified and generalized to production systems. Utilizing a sharing economy will have a significant impact on increasing the productivity of production systems through resources sharing.
Design/methodology/approachIn the first phase of this research, the library study method used to collect data and information. Content analysis method used to analyze the data and identify the dimensions and components of the sharing economy. Then, in the second phase of the research, the interview process and expert opinions were used to determine the dimensions, elements, and examples of sharing economy in production systems. After extracting questions from the concepts extracted from the first phase of the research and after conducting the interview process and summarizing it, the components and dimensions of the sharing economy in production systems validated and their examples identified.
FindingsIn this study, the components of sharing economy in production systems identified as follows: resource sharing, shared parties, forms of sharing, information and communication exchange system, ownership and access conditions, surplus capacity, exchange benefits for sharing parties and others, and social issues in sharing. These elements categorized into four dimensions: sharing mechanism, sharing requirements and conditions, sharing purpose, and sharing consequences.
Research limitations/implicationsConsidering the wide range and levels of coverage of the concept of sharing economy and its various operational areas, summarizing the definitions and extracting the components is highly complicated. It also seems hard to reach experts who work in the field of production systems and sharing economy or those who are familiar with its concepts. The following study subjects suggested to develop sharing economy in production systems: i) counting and examining the challenges facing the sharing economy, such as legal issues, building trust, ethical issues, insurance and taxes, and providing solutions to solve it; ii) the role of resource sharing and sharing economy in lean, agile, sustainable, green, and resilience of production systems; iii) the role of social issues regarding the sharing economy in production systems or designing a socio-economic model for it; and iv) determining the type of relationship between the dimensions and components of the sharing economy and how they affect and intensify each other with the help of methods such as structural equation modelling.
Practical implicationsThe use of sharing economy leads to better use of resources and reduced cost of using it, reduced product cost, increased competitiveness and ultimately improved efficiency and productivity of the production system. For the supplier of resources, resource sharing in production systems leads to the prevention of stock death, earned profit and strengthened financial resources; and for the recipient of resources, it leads to reduced cost of access to resources and investment, and thus saved liquidity. In addition to the sharing parties, intermediaries and service providers, government and government agencies, the country's economic market, the working community, society, consumers and even scientific and research centres benefit.
Social implicationsResource sharing in production systems can affect or be affected by social issues. The attitude of rulers and politicians in governing society and passing laws, and overseeing their implementation can affect the concept of a sharing economy. Sharing helps in increasing social capital in the areas of education and public awareness, building trust, increasing interactions, and connecting production systems with social participation, and increasing the general level of community culture. Sharing strengthens a sense of social responsibility and can also be significant in the field of social justice and reducing social harm.
Originality/valueIf the concept of sharing economy explained sufficiently and its theoretical aspects strengthened, it can be operational in the next steps. In this regard, in this study, the dimensions and elements of the sharing economy in production systems identified. These dimensions and components can provide the basis for designing a practical and operational model for implementing a sharing economy in production systems, can reduce the gap between practice and theory, and can guide managers and business activists and those involved in the field.
Keywords: Sharing economy, Production systems, content analysis, Sharing economy components, Sharing economy dimensions -
تعدد مدل ها و برندهای ربات، تکثر شاخص هایی که برای انتخاب یک ربات مطرح است و نیز هزینه بسیار بالای انتخاب ربات نامناسب، توجیه مناسبی برای بهره گیری از یک مدل تصمیم گیری قوی بمنظور انتخاب و ارزیابی ربات ها است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های کلیدی و با اهمیت در گزینش ربات ها و همچنین ارایه یک مدل تصمیم گیری کارآمد برای انتخاب ربات انجام شده است. بدین منظور، در گام نخست شاخص های موثر در انتخاب ربات با استفاده از نظر خبرگان شناسایی شده و همچنین 5 ربات پرکاربرد در شرکت خودروسازی «ایران خودرو» بعنوان گزینه های اولویت بندی مشخص شدند. با بررسی نتایج پرسشنامه ها، وزن هر شاخص با روش آنتروپی خاکستری محاسبه شد و شاخص «آموزش فروشنده» و «کیفیت خدمات فروشندگان» بعنوان مهم ترین شاخص ها در انتخاب ربات صنعتی و شاخص «درجه آزادی» و «دقت» کم اهمیت ترین شاخص ها در مسیله انتخاب ربات شناخته شدند. همچنین با استفاده از تجمیع نتایج هر سه رویکرد روش مورا ربات «کوکا» اولویت اول و ربات «ای بی بی» و «موتومن» و «فانوک» اولویت های دوم تا چهارم و ربات «هیوندای» در اولویت آخر قرار گرفت.کلید واژگان: اولویت بندی, ربات صنعتی, مورای خاکستری, مالتی موراRegarding Proliferation of Robot brands and models and contributing criteria in evaluation of them, using a powerful model to Robots evaluation and ranking is very important. This research try to find key contributing factor in Robots evaluation and present an efficient model to Robot selection. To achieve mentioned goal, in the first step main robot performance criteria identified by experts. In addition 5 popular Robot in Irankhodro automotive industry were identified. Next criteria weights were calculated by Grey Entropy method. Sellers training, quality of services, are the main important criteria’s and v.s precision and degree of freedom are least important criteria. In addition by synthesizing three Grey MOORA approaches, KOKA, ABB, Motoman, Fanuc and Hyundai are the result ranking.Keywords: Grey MOORA, Industrial Robot, MULTIMOORA
-
صنایع بزرگ و پیشرو، به دلیل ضرورت انطباق با پیشرفت های سریع فناوری، به ساختار ماتریسی روی آورده اند. در همین راستا پژوهش حاضر با استفاده از استراتژی فرا ترکیب با بررسی فرآیندهای منابع انسانی در سازمان ماتریسی، مختصات هر فرآیند را تبیین می کنداز این رو پس از تنظیم سوال پژوهش،از طریق جستجوی نظامند در میان منابع معتبر علمی وبا استفاده از مقیاسCASP روبریک، در نهایت تعداد 53 مقاله به عنوان جامعه آماری پژوهش انتخاب شد که این مقاله ها حوزه های مربوط به سازمان های ماتریسی، فرآیندهای مدیریت منابع انسانی، فرآیندهای مدیریت منابع انسانی در سازمان های پروژه محور و فرآیندهای مدیریت منابع انسانی در سازمان های ماتریسی را پوشش می دادند. برای بررسی کیفیت پژوهش (پایایی) نیز از شاخص کاپا استفاده شد که برابر با 0/7578 و در سطح مناسبی بود. در نتیجه با استفاده از روش تحلیل محتوا، مقوله های پژوهش استخراج و با استفاده از روش آنتروپی شانون اهمیت و اولویت آن ها تعیین گردید.کلید واژگان: سازمان ماتریسی, فرآیندهای مدیریت منابع انسانی, مدیریت وظیفه ای, مدیریت پروژه, استراتژی فراترکیب
-
نوآوری در بخش های مختلف شرکت ها و سازمان ها به یکی از عوامل کلیدی موفقیت تبدیل شده است. طی دهه های اخیر شرکتها ناگزیر شده اند برای بقا، حفظ سودآوری و عقب نماندن از روندهای نوآوری، با استراتژی های مختلف نوآوری های مورد نظرشان را از منابع خارجی اکتساب کنند. شرکت هایی که قصد اکتساب نوآوری را دارند از استراتژی های مختلفی اعم از مالکیت، همکاری مشترک، برون سپاری، اخذ مجوز و نوآوری باز استفاده می کنند؛ انتخاب هر یک از این استراتژی ها تحت تاثیر دسته های مختلفی از عوامل همچون عوامل سازمانی، منبع نوآوری، فرایند اکتساب، عوامل مربوط به نوآوری و عوامل محیطی است که هر یک از این دسته ها مجموعه ای از عوامل مختلف را در بر دارد. در این پژوهش با بررسی استراتژی های اکتساب نوآوری و شناسایی عوامل موثر بر اکتساب نوآوری به تحلیل این عوامل موثر پرداخته شده است.کلید واژگان: نوآوری, اکتساب نوآوری, استراتژی, نوآوری بازFirms are increasingly moving towards acquiring innovations from external sources in order to remain innovative and make economic profits. These firms use a variety of strategies in sourcing innovation from outside, including outsourcing, joint ventures, licensing and open innovation. This paper investigates the factors that influence the decision of firms in selecting among various available strategies for acquiring innovation.Keywords: innovation, acquisition of innovation, open innovation, strategy
-
تغییرات هیدرولوژیک طبیعت به تدریج موجب تغییر موقعیت و مورفولوژی رودخانه ها می شود. یکی از این تغییرات، پیچان رود شدن رودخانه هاست. فرایندهای متفاوت حاکم بر پدیده پیچان رود شدن به ویژگی های زمین شناسی، خاک شناسی، مورفولوژیکی، هیدرولوژیکی، هیدرولیکی، پوشش گیاهی و اقلیمی، فیزیوگرافی و بسیاری از عوامل شناخته شده یا ناشناخته دیگر بستگی دارد. رودخانه دالکی از رودخانه های جاری در استان فارس و بوشهر است. این رودخانه، رودخانه ای همیشگی به طول 225 کیلومتر و شیب متوسط آن 8درصد است؛ بنابراین با توجه به ویژگی های منحصربه فرد رودخانه دالکی و فراوانی پیچان رودهای تشکیل شده در طول مسیر آن با بهره گیری از تکنیک سنجش از دور و GIS و تصاویر ماهواره ای در بازه 38ساله و ابزارهای فیزیکی پژوهش شامل نقشه های توپوگرافی 50000 و 250000، نقشه های زمین شناسی، خاک شناسی، نقشه شیب و ارتفاع حوضه، DEM منطقه، تصاویر ماهواره ای لندست، سنجنده های MSS و OLI در مرحله نخست در نرم افزار Arc GIS این نقشه ها تهیه شد؛ سپس با بهره گیری از نقشه های به دست آمده تمام عوامل موثر بر پیچان رود شدن رودخانه دالکی بررسی و درنهایت با تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از مراحل پیش، بیشترین جابه جایی رودخانه شناسایی شد؛ نتایج نشان می دهد شیب و جنس سازندها، مهم ترین عوامل تغییرات و پیچان رود شدن رودخانه دالکی است؛ به طوری که افزایش و کاهش شیب و جنس سازندها، طبقه بندی کرونولوژیک - تاریخی این رودخانه را به سه قسمت رودخانه جوان، بالغ و مسن تقسیم می کند. در این رودخانه در بازه زمانی 38ساله تعداد پیچان رودها بیشتر شده و جابه جایی مسیر رودخانه نسبت به قبل بسیار افزایش یافته است.کلید واژگان: مورفولوژی, مئاندر, سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی, رودخانه دالکیHydrologic changes of the nature will gradually cause changes in conditions and morphology of rivers. Dalki River is one of the rivers that is current in Fars and Booshehr provinces. This river is a permanent one with the length of 225 kilometers and its average slope is 8 percent. Therefore, according to the unique features of this river and frequency of the formed meanderings through the river, it was decided to provide its maps. The maps were provided using remote sensing techniques, GIS, and satellite images in a 38-year period and via physical tools of the research including Topography maps 1/1,250000/50000, geology and pedology maps, slope and height map of the basin, DEM of the region, landsat images, and MSS and OLI sensors in the first stage in Arc GIS software. Then, using the provided maps, all of the effective factors on meandering of the Dalki river were analyzed and finally according to the data analysis, the maximum displacement of the river was clarified and it was perceived that slope and type of the formations were the significant factors of changes and meanders of this river so that decrease and increase in the slope and type of the formations divided the chronologic-historical classification of this river into three young, adult, and old parts. During this 38-year period, the numbers of meanders have been increased as well as the displacement of the river in comparison to the past.Keywords: Morphology, Meander, GIS, RS, Dalaki River.
-
تعدد مدل ها و برندهای ربات، تکثر شاخص هایی که برای انتخاب یک ربات مطرح است و نیز هزینه بسیار بالای انتخاب ربات نامناسب، توجیه مناسبی برای بهره گیری از یک مدل تصمیم گیری قوی به منظور انتخاب و ارزیابی ربات ها است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های کلیدی و با اهمیت در گزینش ربات ها و همچنین ارائه یک مدل تصمیم گیری کارآمد برای انتخاب ربات انجام شده است. بدین منظور، در گام نخست شاخص های موثر در انتخاب ربات با استفاده از نظر خبرگان شناسایی شده و همچنین 5 ربات پرکاربرد در شرکت خودروسازی «ایران خودرو» بعنوان گزینه های اولویت بندی مشخص شدند. با بررسی نتایج پرسشنامه ها، وزن هر شاخص با روش آنتروپی خاکستری محاسبه شد و شاخص «آموزش فروشنده» و «کیفیت خدمات فروشندگان» بعنوان مهم ترین شاخص ها در انتخاب ربات صنعتی و شاخص «درجه آزادی» و «دقت» کم اهمیت ترین شاخص ها در مسئله انتخاب ربات شناخته شدند. همچنین با استفاده از تجمیع نتایج هر سه رویکرد روش مورا ربات «کوکا» اولویت اول و ربات «ای بی بی» و «موتومن» و «فانوک» اولویت های دوم تا چهارم و ربات «هیوندای» در اولویت آخر قرار گرفت.کلید واژگان: اولویت بندی, ربات صنعتی, مورای خاکستری, مالتی موراRegarding Proliferation of Robot brands and models and contributing criteria in evaluation of them, using a powerful model to Robots evaluation and ranking is very important. This research try to find key contributing factor in Robots evaluation and present an efficient model to Robot selection. To achieve mentioned goal, in the first step main robot performance criteria identified by experts. In addition 5 popular Robot in Irankhodro automotive industry were identified. Next criteria weights were calculated by Grey Entropy method. Sellers training, quality of services, are the main important criterias and v.s precision and degree of freedom are least important criteria. In addition by synthesizing three Grey MOORA approaches, KOKA, ABB, Motoman, Fanuc and Hyundai are the result ranking.Keywords: Grey MOORA, Industrial Robot, MULTIMOORA
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.