mohammadamir rizvandi
-
در دنیا از دهه 1980 به بعد با ورود ادبیات تنظیم گری به صنایع شبکه ای، به ویژه حوزه انرژی، سطح جدیدی با عنوان تنظیم گری، در عرصه مدیریت انرژی علاوه بر سطوح سیاست گذاری و تصدی گری مطرح شده است. در ایران، با تصویب قانون اجرای سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی به ویژه ماده 59 قانون مذکور که مرتبط با نهادهای تنظیم گر بخشی است، چارچوب نظام تنظیم گری در ساختار حقوقی ایران شکل گرفت. این مقاله با روش تحلیلی توصیفی از طریق مطالعه اسنادی به ویژه واکاوی قوانین مرتبط با حوزه صنعت نفت و گاز به بررسی جایگاه تنظیم گری در صنعت مذکور پرداخته، چالش های به وجودآمده در این عرصه را موردکاوی قرار می دهد و نهایتا راهکار سیاستی پیشنهاد می دهد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که هر چند پس از انقلاب اسلامی، امور سیاست گذاری و تنظیم گری تا حد زیادی از امور تصدی گری تفکیک گردید، ولی کماکان وزارت نفت، متولی امور سیاست گذاری و تنظیم گری به صورت یکپارچه است و اقدامات صورت گرفته برای ایجاد نهاد مستقل تنظیم گر بخشی در صنعت مذکور، بی نتیجه بوده است. مواردی نظیر1- عدم توجه به روند تدریجی شکل گیری نهاد تنظیم گر در ایران، 2- نبود سازوکار مناسبی برای انتقال مسئولیت های حوزه تنظیم گری از وزارتخانه به این نهادها و 3- ایجاد نهادهای تنظیم گر حوزه انرژی بدون تغییر ماهوی در قوانین اصلی از مهم ترین چالش های نظام تنظیم گری در این حوزه به شمار می آیند و راهکار پیشنهادی در گام اول برای غلبه بر چالش های مذکور، ایجاد نهاد تنظیم گر مشاوره ای است.
کلید واژگان: تنظیم گری, قانون اجرای سیاست های کلی اصل 44, نهاد تنظیم گر بخش نفت و گاز, نهاد تنظیم گر مشاوره ایSince the 1980s, the emergence of regulatory literature within network industries, particularly the energy sector, has introduced a distinct "regulatory" level alongside traditional policy-making and service provision functions. Following the enactment of the Law for the Implementation of the General Policies of Article 44 of the Constitution of the Islamic Republic of Iran, specifically Article 59 pertaining to sectoral regulatory bodies, a framework for regulatory agencies was established within Iran's legal structure. This paper employs an analytical-descriptive methodology, utilizing document analysis, particularly legislation related to the oil and gas industry, to investigate the role of regulation within this sector. The study explores the challenges encountered in establishing an effective regulatory framework and subsequently proposes a policy solution. Findings indicate that, despite efforts to separate policy-making and regulatory functions from service provision following the Islamic Revolution, the Ministry of Petroleum continues to retain significant authority over both domains. Attempts to establish an independent regulatory body within the oil and gas industry have thus far been unsuccessful. Key challenges identified include: (a) insufficient attention to the gradual process of regulatory institution formation within the Iranian context; (b) the absence of a clear mechanism for transitioning regulatory responsibilities from the ministry to independent agencies; and (c) the creation of regulatory bodies within the energy sector without concomitant amendments to fundamental legislation. To address these challenges, this research proposes the initial establishment of an advisory regulatory institution as a crucial first step.
Keywords: Regulation, Implementation Law Of Act 44 Regulation, Oil, Gas Regulatory Body, Advisory Regulatory Institution -
با طرح اقتصاد دانش بنیان به عنوان شکل جدیدی از الگوی توسعه اقتصادی، شاهد انتشار کتب و مقالات پژوهشی بسیاری طی سال های اخیر در داخل و خارج از ایران بوده ایم. یکی از همین آثار، کتاب اقتصاد دانش بنیان: مبانی، مفاهیم، روش شناسی است که به تازگی منتشر شده است و مقاله حاضر به معرفی و نقد محتوایی آن می پردازد. از نظر محتوایی، با توجه به تاکید نویسندگان بر اهمیت دانش ضمنی و قرار دادن آن در کانون بحث ها می توان رویکرد آنها به اقتصاد دانش بنیان را تطوری دانست و همچنین نظر به تاکید بر نهادها برای بسترسازی اقتصاد دانش بنیان، چارچوب تحلیلی آنها اقتصاد نهادی است. کتاب از جامعیت خوبی برخوردار است، اما به طور کامل منطبق با عنوان انتخابی که از روش شناسی در آن نام برده شده نیست. همچنین، ضمن اتکای نظریه ها بر شواهد آماری، اما قدیمی بودن آمار ارائه شده، روزآمدسازی منابع و گزارش های مورداستفاده را ضروری می سازد. جای دیدگاه های مختلف به اقتصاد دانش بنیان و بحث درباره پیچیدگی های حقوق مالکیت دانش نیز در کتاب خالی است. اما در کل، کتاب توانسته است با زبانی روشن و ساده، مبانی و مفاهیم اقتصاد دانش بنیان را به مخاطبان ارائه کند.
کلید واژگان: دانش, اقتصاد دانش بنیان, فناوری, نهاد, آموزشWith the introduction of knowledge-based economy as a new form of economic development model, we have witnessed the publication of many books and research papers in recent years. One of these works is the book Knowledge-Based Economics: Basics, Concepts, Methodology, which was recently published, and this article introduces and reviews its content. In terms of content, according to the authors' emphasis on the importance of tacit knowledge and placing it in the focus of discussions, their approach to the knowledge-based economy can be considered evolutionary, and also considering the emphasis on institutions for the foundation of the knowledge-based economy, their analytical framework is institutional economics. The book is comprehensive, but it is not completely consistent with the selected title in which the methodology is mentioned. Also, while the theories rely on statistical evidence, the oldness of the presented statistics makes it necessary to update the sources and reports used. There is no room for different views on the knowledge-based economy and the discussion about the complexities of intellectual property rights in the book. But in general, the book has been able to present the fundamentals and concepts of a knowledge-based economy to the audience in clear and simple language.
Keywords: Knowledge, Knowledge-Based Economy, Technology, Institution, Education -
آینده نگران دگرگونی بسیار بزرگ تری را ممکن یا حتی محتمل می دانند، هنگامی که ربات های مجهز به هوش مصنوعی جای انسان ها را بگیرند. ربات ها قوی ترند. آنها می توانند دقیق تر عمل کنند و اطلاعات بیشتری را سریع تر پردازش کنند. حتی می توانند یاد بگیرند. ما از محدودیت های این ربات ها و واکنش خود به آنها آگاه نیستیم یا نمی دانیم رباتیک شدن هوش مصنوعی با چه سرعتی رخ خواهد داد. ژاپنی ها ربات هایی برای مراقبت از سالمندان اختراع کرده اند که بیماری سالخورده را بلند می کند و به آرامی استحمام می دهد. احتمالا بتوانیم این ربات را برای آواز خواندن یا حرف زدن با بیمار به نحوی که به بهترین شکل آرامش بخش باشد برنامه ریزی کنیم. اما نگرانی اصلی از بابت محاسن این ربات ها نیست، بلکه مسیله بر سر تاثیر آنها بر مشاغل است. مثلا این دیدگاه روبه رشد است که در راندن کامیون ها، ماشین های بی راننده احتمالا ظرف پنج سال زمام کار را در دست می گیرند. نگرانی از این بابت است که اقتصاد بازار به تنهایی قادر نخواهد بود مشاغل جدیدی با دستمزد مشابه برای کسانی که در حال از دست دادن شغل های خود هستند، ایجاد کند.
کلید واژگان: دگرگونی, اقتصاد دانش بنیان, آیندهThose looking forward see the possibility—or even likelihood—of a far greater transformation,as robots equipped with artificial intelligence replace humans. Robots are stronger. They can actwith more precision. They can process more information faster. They can even learn. We do notknow the limits of these robots and our reactions to them, or how fast AI robotization will occur.The Japanese have invented robots for eldercare—lifting an aged patient and gently giving hima bath. Presumably, we could program the robot to sing or talk to the patient in a way that wasoptimally soothing. The focus of concern, however, is not the virtues of these robots but theirimpacts on jobs. There is, for instance, a growing view that in truck driving, driverless vehicles will take over, possibly as soon as five years. The worry is that our market economy will not, onits own, be able to create new jobs with comparable pay for those who are losing their jobs.
Keywords: transformation, Knowledge-Based Economy, Future -
وقوع انقلاب دانایی و طرح الگوی اقتصاد دانش بنیان به واسطه دستاوردهای خیره کننده خود، نگاه جوامع و سیاست گذاران را معطوف به خود ساخته است. با آنکه طی چند دهه اخیر اغلب جوامع ضرورت گذار به اقتصادی دانش بنیان را دریافته اند اما با کامیابی متفاوتی در این عرصه روبرو بوده اند. مقاله حاضر با لحاظ همین نکته و به کمک ارزیابی اقتصاد نئوکلاسیک و اقتصاد نهادی در پی یافتن رویکردی مناسب جهت تحلیل و تسهیل گذار به اقتصاد دانش بنیان می باشد. برای این منظور، با روشی توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر مبانی نظری نهادگرایی، ابتدا به تقابل رویکردهای اقتصاد نئوکلاسیک و اقتصاد نهادی در مسئله«گذار»، فارغ از اقتصاد دانش بنیان پرداخته و در بخش دوم، تحلیلی نهادی از اقتصاد برآمده از انقلاب دانایی ارائه شده است. ملاحظات این تحقیق بیانگر آن است که رویکرد نئوکلاسیک در محور نخست با ضعف هایی همچون پیامدگرایی، ایستایی و فروض بحران آفرین و در محور دوم نیز با شکست در سازوکار بازار و دگرگونی ماهوی پاره ای از فروض بنیادین خود همچون کمیابی مواجه است. در برابر این کاستی ها، گسست نهادی پدیدآمده در پی انقلاب دانایی، اتخاذ رویکرد نهادی در تحلیل مسئله گذار به اقتصاد دانش بنیان را ضروری می سازد.کلید واژگان: دانش, اقتصاد دانش بنیان, گذار, نهاد گرایی, اقتصاد نئو کلاسیکThe occurrence of the knowledge revolution and introducing the knowledge-based economy model have attracted societies and policy maker's attention, due to their striking achievements. Although during recent decades, most of the countries have found the necessity of transition to a knowledge economy, but they have had different success in this case. This essay with taking into account of this point and by assessing the neoclassical and institutional economics tries to find a proper approach to analyzing transition to the knowledge economy. To this purpose, first, no matter of the knowledgebased economy, we explore the neoclassical and institutional economics in the problem of "transition", with a descriptive-analytical method and based on the institutional theoretical foundations; and second, providing an institutional analysis of the economy resulted from the knowledge revolution. The results show that neoclassical approach, in the first part, has flaws such as staticity and crisis-producing assumptions, and in the second part, It suffers from market failures and basic transformation of some its fundamental assumptions like scarcity. Moreover, institutional discontinuity resulted from the knowledge revolution necessitates adopting an institutional approach for analyzing the problem of transition to the knowledge-based economy.Keywords: Knowledge-based Economy, Transition, Institutional Economics, Neoclassical Economics
-
در حالی که شاکله و اساس نهادگرایی مبتنی بر مفهوم نهاد است، فهم و تعریف مشترکی از نهاد وجود ندارد؛ در واقع نظریه پردازان مختلف با تعبیرها و رویکردهایی که اختلاف های اساسی با یکدیگر دارند به تعریف نهاد پرداخته اند. از این رو پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی سعی دارد تا با بررسی تعریف هایی که به طور عمده پس از تجدید حیات اقتصاد نهادی ارائه شده اند به طبقه بندی مفهومی آنها بپردازد. غالب تعریف های دهه های اخیر از نهاد را می توان ذیل مفاهیم رفتاری، تعادلی، ساختاری، هنجاری و قاعده محور طبقه بندی کرد. ارزیابی این برداشت ها نشان می دهد که رویکردهای ساختاری و هنجاری بیان ناقصی از رویکرد قاعده محور بوده و تعریف های رفتاری و تعادلی با مشکلاتی همچون جامع و مانع نبودن، مغالطه منطقی، خلط ماهیت و قابلیت، ضعف در تبیین تغییرات نهادی و تعارض با فروض نهادگرایی جدید روبه رو هستند و از این رو تعریف نهاد به مثابه قاعده با وجود نقدهایی که بر آن وارد است بر سایر رویکردها برتری دارد.کلید واژگان: رویکردهای متاخر نهادگرایی, تعریف نهاد, قاعده, هنجار, ساختار, رفتار, تعادلAlthough the scheme and foundation of institutionalism is based on the concept of institution, but there is no common understanding and definition of institution; in fact, with their fundamentally distinct perceptions and approaches, different theoreticians have defined institution in different ways. Therefore, through a descriptive-analytical method, the present study seeks to conceptually classify the definitions generally proposed after the revival of institutional economics by reviewing them. Most of the definitions proposed in recent decades may be classified under behavioral, equilibrium, structural, normative, and rule-oriented concepts. An assessment of the above said interpretations shows that structural and normative approaches regarding institution are defective expressions of the rule-oriented one, while behavioral and equilibrium definitions face problems such as lack of comprehensiveness, logical fallacy, mixing nature and capacity, weakness in expressing institutional changes and conflict with the assumptions of new institutionalism. Therefore, defining the institution as a rule, despite all criticisms pertaining to it, is preferred over other approaches.Keywords: Recent Approaches of Institutionalism, Definition of Institution, Rule, Norm, Structure, Behavior, Equilibrium
-
وقوع انقلاب دانایی و نقش کلیدی دانش در تولید محصول، چهره اقتصاد امروز را به کلی دگرگون ساخته است؛ به طوری که دیگر حجم تولید، معیار دقیقی برای سنجش توان اقتصادی یک کشور نیست، بلکه میزان تولید دانش و محصولات دانش محور و صادرات محصولات با فناوری بالا، معیار نوینی برای سنجش قدرت ملی یک کشور در عصر فراصنعتی شده است. یکی از ملزومات بنیادی جهت گذار به چنین اقتصادی (اقتصاد دانش محور)، وجود حقوق مالکیت فکری قوی و کارامدی است که با ایجاد انگیزه در مبدعان و مخترعان به تولید دانش جدید کمک نماید و توان جذب سرمایه گذاری خارجی را بالا ببرد. این نهاد باعث افزایش بهره وری در بخش های مختلف اقتصاد می شود و هزینه های معاملاتی را کاهش می دهد. علی رغم ضرورت های فراوان برای وجود حقوق مالکیت فکری کارآمد، مواردی همچون مبهم بودن گستره حقوق مالکیت فکری و تعیین میزان بهینه حمایت از این حقوق، اجرای مناسب این نهاد در اقتصاد نوین را با چالش هایی مواجه ساخته است که باید مد نظر قرار گیرند. مسئله اصلی مقاله به امکان دستیابی ایران به جایگاه اول اقتصادی در سطح منطقه آسیای جنوب غربی مطابق با سند چشم انداز بیست ساله توسعه کشور اختصاص یافته است. بررسی این مسئله از منظر اقتصاد دانش بنیان با تاکید بر حقوق مالکیت فکری صورت گرفته است. مقایسه ایران و کشورهای رقیب منطقه نشان می دهد که در بیشتر شاخص ها، کشور ترکیه وضعیت بهتری از ایران دارد و از این رو با شرایط فعلی و از منظر اقتصاد دانش محور دستیابی به اهداف سند چشم انداز توسعه با چالش همراه خواهد بود.
کلید واژگان: دانش, نظام مالکیت فکری, اقتصاد دانش محور, نوآوری و حقوق مالکیت فکری ایرانThe revolution in knowledge and the key role of knowledge in production has significantly changed the present economy so that production amount is no longer an appropriate index to estimate the economic potential of a country. Therefore, the new index of national economy in the post-industrial era has been the rate of knowledge and knowledge-based production as well as high-tech exports. A basic requirement to convert into a knowledge-based economy is the establishments of efficient intellectual property rights that can help produce new knowledge through motivating inventors and increase foreign investment. Such institution can increase efficiency in economic sectors and reduce transaction costs. Despite the necessity for an efficient intellectual property rights, the establishment of this institution has faced challenges in Iran due to the ambiguity of the scope of intellectual property rights and optimal support needed to provide for these rights. The present study investigated Iran's potential to become the first economy in southwest Asia consistent with Iran's 20-Year Outlook Document. This was studied with regard to knowledge-based economy and intellectual property rights. A comparison between Iran and other competing regional countries showed that Turkey has a better status in terms of most of the indices which, based on knowledge-based economy, poses a serious challenge to fulfill the 20-Year Outlook goals in Iran.Keywords: knowledge, intellectual property systems, knowledge, based economy, innovation, intellectual property rights in Iran
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.