mohammadhossein saghi
-
زمینه و هدف
ظهور صنایع شیمیایی جدید باعث رها شدن مقدار زیادی ترکیبات آلی شامل محصولات جانبی صنعتی، حشره کش ها و سایر مواد شیمیایی در طبیعت شده است. ترکیبات مختل کننده ی غدد درون ریز یک گروه از آلاینده های خطرناک و پیچیده ی شناخته شده در فاضلاب و منابع آبی در سراسر جهان هستند که به طور طبیعی یا در نتیجه ی فعالیت های انسانی تولید می شوند. در این مطالعه سعی بر آن است که دی اتیل فتالات توسط فرآیند اکسیداسیون پیشرفته ازن زنی در حضور کربن فعال تولید شده از درخت اسکنبیل از محیط های آبی حذف گردد.
مواد و روش هااین مطالعه آزمایشگاهی در یک راکتور با حجم نمونه 100 میلی لیتر انجام گردید. در هر آزمایش محلول دی اتیل فتالات در غلظت مورد نظر به درون پایلوت ریخته شد و ازن با غلظت 8/0 میلی گرم در دقیقه به محلول آزمایش تزریق می شد. متغیرهای مورد مطالعه شامل pH (2-8)، زمان تماس (2 تا 30 دقیقه)، غلظت آلاینده (5-25 میلی گرم در لیتر) و دوز کاتالیست (025/0-1/0 گرم) بودند. در انتهای هر آزمایش از پایلوت نمونه گیری شد و جهت تعیین دی اتیل فتالات باقیمانده توسط دستگاه HPLC آنالیز گردید.
یافته هانتایج نشان داد که در شرایط بهینه pH معادل 8/6 و دوز ازن 8/0 میلی گرم در دقیقه و زمان تماس 30 دقیقه، ازن زنی تنها توانست 60 درصد دی اتیل فتالات را حذف نماید ودر همین شرایط ازن زنی کاتالیستی با میزان 075/0 گرم در لیتر کربن حاصل از درخت اسکنبیل توانست 94 درصد دی اتیل فتالات حذف نماید.
نتیجه گیرینتایج این پژوهش نشان داد که ازن زنی کاتالیستی با کربن حاصل از ضایعات چوب درخت اسکنبیل می تواند به عنوان یک روش تصفیه پیشرفته مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: ازن زنی کاتالیستی, دی اتیل فتالات, اکسیداسیون پیشرفته, کربن فعالBackgroundThe emergence of new chemical industries has caused the release of a large amount of organic compounds including industrial by-products, insecticides and other chemicals in nature. Endocrine disrupting compounds are a known group of hazardous and complex pollutants that occurs in wastewater and water sources worldwide, either naturally or as a result of human activities. In this study, an attempt is made to remove diethyl phthalate from water environments by the advanced oxidation process of ozonation in the presence of activated carbon produced from the Skanbil tree.
methods and Materials:
This experimental study was done in a reactor with a volume of 100 mL. In each experiment, diethyl phthalate solution was poured into the pilot in the desired concentration and ozone with 0.8 mg/min dose was injected into the reaction solution. Process parameters included pH (2-8), reaction times (2 to 30 min), pollutant concentration (5-25 mg/L) and catalyst dose (0.025-0.1 gram). In the end of each experiment, the sample was withdrawn from the pilot and analyzed using HPLC to determine the residual diethyl phthalate.
ResultsThe results showed that under optimal conditions of pH = 6.8, ozone dose = 0.8 mg/min and contact time = 30 minutes, ozonation could only remove 60% of diethyl phthalate, and under the same conditions, catalytic ozonation with 0.075 g of carbon obtained from the skanbil tree could remove 94% of diethyl phthalate.
ConclusionThe results of this research showed that catalytic ozonation with carbon obtained from the wood waste of shanbil tree can be used as an advanced treatment method.
Keywords: catalytic ozonation, diethyl phthalate, advanced oxidation, activated carbon -
زمینه و هدف:
امروزه فلزات سنگین و ترکیبات آلی مانند رنگ ها جز فراوان و پرخطرترین آلاینده های نوپدید هستند که به آب های سطحی و زیرزمینی راه پیدا کرده اند و سلامت انسان ها را تهدید می کنند. هدف از این مطالعه، بررسی میزان حذف رنگ راکتیو اورنج 3 آر و کروم در فرایند جذب مجزا و هم زمان به وسیله کربن فعال می باشد.
مواد و روش هادر این پژوهش از کربن چنار اصلاح شده با NH4Cl به منظور حذف آلاینده ها استفاده گردید و تاثیر متغیرهایی از جمله pH (2-9)، غلظت جاذب (5/0-1/0گرم بر لیتر)، غلظت آلاینده (mg/L100-5) و زمان تماس (40-2 دقیقه) در حذف رنگ و کروم (هم زمان و مجزا) توسط جاذب کربن فعال محاسبه گردید. سپس آزمایش های تعادل جذب انجام و ظرفیت جذب و مدل های ایزوترم جذب فروندلیچ و لانگمویر و سینتیک واکنش های آن بررسی شد.
یافته هانتایج این پژوهش نشان داد که کربن فعال درpH=4، غلظت 4/0 گرم بر لیتر جاذب در زمان تماس 15 دقیقه بهترین شرایط حذف برای هردو آلاینده رنگ و کروم را داراست. در شرایط بهینه کربن فعال توانست 72 درصد کروم و 84 درصد رنگ در حالت مجزا و 59 درصد کروم و 67 درصد رنگ در حالت هم زمان در محلول آلاینده با غلظت mg/L 25 را حذف کند. همچنین بررسی ایزوترم های جذب مشخص کرد که آزمایش ها با مدل فروندلیچ مطابقت بیش تری دارد. سنتیک جذب از معادلات شبه مرتبه دوم تبعیت می کند.
نتیجه گیریطبق نتایج به دست آمده، این جاذب، عملکرد مناسبی در حذف مجزا و همزمان رنگ و کروم دارد و می تواند به منظور تصفیه فاضلاب حاوی آلاینده های آلی و معدنی به کار رود.
کلید واژگان: کربن فعال, جذب, رنگ, کروم, حذف همزمانIntroductionToday, heavy metals and organic compounds such as dyes are among the most dangerous pollutants that have entered surface and groundwater and threaten human health. The aim of this study was to investigate the removal of reactive orange 3R dye and chromium by adsorption separately and simultaneously activated carbon.
Materials and MethodsIn this study, Sycamore carbon modified with NH4Cl was used to remove contaminants. Effect of variables such as pH (2-9), adsorbent concentration (0.5-1-0 g/L), pollutant concentration (10-50 mg/L) and contact time (2-40 minutes) on dye and chromium removal (simultaneously and separately) were calculated. Freundlich and Langmuir adsorption isotherm models and kinetics were also investigated.
ResultsThe results of this study showed that activated carbon at pH = 4, 0.4 g/L adsorbent at 15 min contact time has the best removal conditions for both paint and chromium contaminants. Under optimal conditions, activated carbon was able to remove 72% of chromium and 84% of dye separately and 59% of chromium and 67% of dye simultaneously in solution at a concentration of 25 mg/L. The study of adsorption isotherms also showed that the experiments were more consistent with the Freundlich model.The absorption kinetics follows Pseudo-second order equations.
ConclusionAccording to the results, this adsorbent has a good performance in separate and simultaneous removal of paint and chromium and can be used to treat wastewater containing organic and inorganic contaminants.
Keywords: adsorption, activated carbon, chromium, dye, simultaneous removal -
مجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار، سال بیست و نهم شماره 1 (پیاپی 120، فروردین و اردیبهشت 1401)، صص 65 -76زمینه و هدف
در محل های دفن مهندسی شده هم نمی توان از تولید شیرابه جلوگیری کرد که حاوی انواع مختلفی از فلزات سنگین است. بنابراین محل دفن زباله یکی از منابع اصلی افزایش غلظت فلزات سنگین در خاک است. هدف از انجام این مطالعه، بررسی شدت آلودگی خاک های اطراف محل دفن زباله سبزوار به فلزات سنگین و تهیه نقشه آلودگی خاک به فلزات سنگین بود.
مواد و روش هانمونه های خاک های سطحی و عمقی در 18 ایستگاه با توجه به نوع خاک و فاصله از محل دفن شهر سبزوار جمع آوری گردید. غلظت فلزات سنگین آرسنیک، روی، سرب، کروم، مس، جیوه و کادمیوم به وسیله دستگاه ICP-OES آنالیز گردید. شدت آلودگی خاک با استفاده از شاخص های زمین انباشتگی (Igeo) و مجموع ریسک اکولوژیکی (RI) ارزیابی شد.
یافته هامیانگین غلظت آرسنیک، روی، سرب، کروم و مس در خاک سطحی به ترتیب 01/6، 04/41، 31/6، 77/26 و 45/31 بر حسب mg/kg و جیوه و کادمیوم به ترتیب 79/60 و 60/61 بر حسب µg/kg بود. اما میانگین غلظت آرسنیک، روی، سرب، کروم و مس در خاک در عمقی به ترتیب 75/5، 33/38، 25/6، 68/22و 04/31 بر حسب mg/kg و جیوه و کادمیوم به ترتیب 57/66 و 98/59 بر حسب µg/kg بود که مقدار همگی نسبت به مقادیر پس زمینه طبیعی بیشتر است.
نتیجه گیریبر اساس برآورد شاخص هایIgeo و RI برای فلزات سنگین آرسنیک، سرب، روی، کروم و مس در خاک عدم آلودگی ولی برای جیوه و کادمیوم آلودگی شدید را نشان داد.
کلید واژگان: آلودگی خاک, فلزات سنگین, محل دفنBackgroundEven in engineered landfills in developed countries, leachate production cannot be avoided and it contains different types of heavy metals. Therefore, landfills are one of the main sources of increased concentrations of heavy metals in the soil. The purpose of this study was to evaluate the severity of contamination of soils around Sabzevar landfill with heavy metals and to prepare a soil contamination map with heavy metals.
MethodsSamples of surface and deep soils were collected in 18 stations according to the type of soil and distance from landfill Sabzevar. The concentrations of heavy metals Arsenic, Zinc, Lead, Chromium, Copper, Mercury and Cadmium were analyzed by ICP-OES. The intensity of soil contamination was assessed using Index Geoaccumulation Potential ecological risk index.
ResultsThe mean concentrations of Arsenic, Zinc, Lead, Chromium and Copper in surface soil, respectively are, 6.013, 41.04, 6.31, 26.77 and 31.45 mg/kg of Mercury and Cadmium, respectively, 60.79 and 61.60 μg/kg, respectively. But the mean concentration of Arsenic, Zinc, Lead, Chromium and Copper in depth soil, respectively are, 5.75, 38.33, 6.25, 22.68 and 31.04 mg/kg, Mercury and Cadmium, respectively, 66.57 and 59.98 μg/kg, the value of all proportion to Natural background values are higher.
ConclusionBased on estimates of Igeo and RI indices for heavy metals Arsenic, Lead, Zinc, Chromium and Copper in the soil showed no contamination but for Mercury and Cadmium showed severe contamination.
Keywords: Soil Pollution, heavy metals, Landfill -
زمینه و هدف
پنی سیلین G یکی آنتی بیوتیک های پرمصرف در کل جهان می باشد. انتشار پنی سیلین G به مایع آبی می تواند منجر به آلودگی این منابع شود. در این مطالعه، کارایی کربن فعال تولید شده از اسکنبیل و اصلاح شده با کلریدآمونیوم برای تجزیه پنی سیلین G از محلول های آبی مطالعه شده است.
مواد و روش هامشخصات کربن فعال تولیدی با استفاده از FTIR، FESEM، BET بررسی شد. چهار پارامتر اصلی pH، زمان ماند، دوز جاذب و غلظت آلاینده در این مطالعه به عنوان متغیر در حذف پنی سیلین از محلول های آبی با استفاده از کربن تولیدی از اسنکبیل در نظر گرفته شدند.
یافته هاآنالیز مشخصات کربن فعال سنتزی نشان داد که کربن فعال دارای سطح ویژه m2/g 1473 و اندازه منافذ 81/0 cm3/g می باشد. بیشترین حذف پنی سیلین G در pH برابر 6 اتفاق افتاد. میزان حذف پنی سیلین G در غلظت 1/0 گرم در لیتر 33 درصد بود که با افزایش دوز جاذب به 5/0 گرم در لیتر به 98/99 درصد رسید. مطالعه ایزوترم نشان داد که حذف پنی سیلین G با استفاده از کربن فعال از مدل فروندلیچ تبعیت می کند R2>0.995)). سنتیک واکنش نیز از سنتیک شبه درجه اول تبعیت می کند (R2>0.983).
نتیجه گیریکربن فعال اصلاح شده با کلریدآمونیوم می تواند جاذب ارزان و مناسب برای حذف ترکیبات دارویی و سایر آلاینده های نوظهور از منابع آبی باشد.
کلید واژگان: کربن فعال اسکنبیل, پنی سیلین G, محلول های آبیIntroductionPenicillin G (PG) is one of the most widely antibiotics used around the world. The release of PG in an aqueous solution leads to contamination of water resources. This study aimed to determine the efficiency of modified Eskanbil activated carbon for the removal of PG from aqueous solutions. The NH4Cl-induced activated carbon was synthesized by a simple method and used for the degradation of PG in contaminated water.
Materials and MethodsActivated carbon was characterized by Fourier transform infrared spectroscopy (FTIR), Field emission scanning electron microscopy (FESEM), and Brunauer–Emmett–Teller (BET) surface area analysis. The influence of important parameters including solution pH, contact time, and initial PG concentration, and dosage of adsorbent was examined on the efficiency of EAC in degradation of penicillin G in aqueous solution.
ResultsThe synthesized carbon was characterized. The BET results indicated that the surface area of the Activated Carbon catalyst was1473 m2/g. The maximum PG adsorption onto EAC was observed at the pH of 6. The PG removal of 33% at an EAC concentration of 0.1 g/L increased to 99.98% at an activated carbon concentration of 0.5 g/L. The isotherm and kinetic studies of PG removal by EAC showed that the Freundlich model (R2>0.995) and the pseudo-second-order (R2>0.983) equation represented the best fit with the adsorption data.
ConclusionEAC is recommended as a suitable and cost-efficient adsorbent for removing poisons, pharmaceuticals, and other emerging contaminants from water resources.
Keywords: Eskanbil activated carbon, penicillin G, contaminated water -
International Journal of Recycling of Organic Waste in Agriculture, Volume:10 Issue: 2, Spring 2021, PP 175 -184Purpose
Using the effective approaches for modifying the recycled wood as a novel bulky agent improves the quality of soil amendment. This study aimed to compare the stability and maturity of the soil amendments produced by the compostation of forest industrial waste and sewage sludge on seed germination.
MethodThree materials, namely sawdust, sewage sludge, and chicken manure were mixed at different ratios (dry weight basis) to reach the initial bulk density of 0.40 Kg.L-1, the temperature of 30 °C, the C/N ratio of 25, and the moisture content of 60 %. A pilot-scale composting process was applied to monitor the aeration rate, temperature, and moisture contents during the process over time. The comparison of physico-chemical, phytotoxicity, and germination indices among the samples was performed in three repetitions.
ResultsThe results of this study indicated that the sustainable conditions (i.e., the temperature of 70 °C, aeration rate of 0.30 L.Kg-1DM.min-1, and moisture content of 50-60 %) can have a significant effect on the thermophilic stage for compost curing without any inhibitory repercussion. Increasing the germination index of cress (Lepidium sativum) up to 79 % proved that the toxicity of industrial sewage sludge was declined through the elimination of heavy metals.
ConclusionThis study revealed that the availability of bulky agents such as wood residue can reinforce the microbial activity by continuously decreasing the C/N ratio to the minimum value of 13.2.
Keywords: Wood residue, Industrial sewage sludge, Co-composting, phytotoxicity, germination index -
زمینه و هدف
مصرف سموم شیمیایی روی محصولات کشاورزی در ایران در سال های اخیر رایج شده است که می تواند بر کیفیت نهایی مواد غذایی، تاثیر منفی داشته باشد. هدف این مطالعه، بررسی میزان آگاهی، نگرش و عملکرد کشاورزان شهرستان جوین و درباره جنبه های بهداشت محیطی استفاده از آفت کش ها در سال 1396 می باشد.
مواد و روش هااین مطالعه از نوع بررسی توصیفی- مقطعی است و جامعه مورد مطالعه، کشاورزان شهرستان جوین استان خراسان رضوی هستند. حجم نمونه انتخاب شده 100 نفر از کشاورزان شهرستان جوین است که به روش تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه استانداردآگاهی و نگرش می باشد و تجزیه و تحلیل داده ها با آمار توصیفی و آنالیز پیرسون و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 انجام شده است.
یافته هامیانگین نمره شرکت کنندگان در مطالعه برای آگاهی، نگرش و عملکرد کشاورزان در رابطه با موارد بهداشتی و رعایت اصول ایمنی در حین سمپاشی اند 43/12 به دست آمد که قابل قبول می باشد اما میانگین نمرات برای میزان عملکرد نمره قابل قبولی نمی باشد (46/5). همچنین آنالیز پیرسون داده ها نشان داد که بین آگاهی و نگرش کشاورزان، رابطه معنی داری وجود دارد p-Value>0.05)).
نتیجه گیریعملکرد کشاورزان مورد مطالعه در خصوص استفاده از سموم و اثرات آنها مناسب و قابل قبول نمی باشد که این امر، ضرورت آموزش علمی و عملی کشاورزان را آشکار می سازد تا با اجرایی شدن این آموزش ها شاهد کاهش مقدار سم مصرفی و در نتیجه، کاهش آلودگی محیط زیست توسط کشاورزان باشیم.
کلید واژگان: آفت کش ها", :, کشاورزی", آگاهی", نگرش ", عملکردIntroductionIn recent years, the uses of chemical pesticides in agricultural crops more than the world standards. The aim of this study was evaluate the knowledge, attitude and practice of farmers in Jovuin on the environmental health aspects of pesticide use in the 2018 years.
Materials and MethodsThis is a cross-sectional study. The population of this study is farmers of Jouvin of Khorasan Razavi province. The sample size for study was 100 farmers. The data obtained with a standard questionnaire and data analysis was performed using SPSS version 20 software.
ResultsThe knowledge, attitude and practice of farmers in relation to environmental health and safety principles during spraying indicate that the average score was 12.43 in attitude and awareness, but the very low mean score of individuals (5.46) in the performance. Also Pearson analysis showed the have scientific relation with attitude and awareness. (P-Value>0.05)
ConclusionThe practice of farmers in this study has received a very low score. This subject requires the scientific and practical training of farmers so that they can be used to reduce the amount of toxins consumed and thus reduce the pollution of the environment
Keywords: Pesticides', Agriculture', Knowledge', Attitude, Practice -
مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان، سال بیست و چهارم شماره 4 (پیاپی 102، مهر و آبان 1398)، صص 1 -9زمینه و هدف
ترکیبات مختل کننده ی غدد درون ریز یک گروه از آلاینده های خطرناک و پیچیده ی هستند که در صنعت پلاستیک، فلزات، بسته بندی مواد غذایی و وسایل پزشکی یافت می شوند. فتالات ها گروهی از این ترکیبات هستند که برای حیوانات سرطانزا بوده و می توانند باعث مرگ جنین و ناهنجاری های مادر زادی شوند. هدف از این مطالعه بررسی فرآیند فوتوکالیستی نانوکامپوزیت روی اکسید و اکسید گرافن تحت تابش LED برای حذف مختل کننده های غدد درون ریز از محلول های آبی می باشد.
روش بررسیدر این مطالعه ابتدا مشخصات نانو اکسید روی و نانو اکسید گرافن با استفاده ازFE-SEM, BET تعیین گردید. سپس نانو میله های تشکیل شده برای حذف دی اتیل فتالات با در نظر گرفتن متغیرهای زمان تابش، pH، غلظت اولیه فتالات ها و غلظت نانو اکسید روی و اکسید گرافن تحت تابش نور مرئی LED مورد مطالعه قرار گرفت. طراحی و مدل سازی آزمون با استفاده از مدل رویه پاسخ و با نرم افزار 10 Design Expert انجام شد. قرائت فتالات ها با استفاده از دستگاه HPLC مجهز به دتکتور UV و در طول موج 225 نانومتر با فازهای متحرک متانول (90%) و استو نیتریل (10%) انجام شد.
یافته هانتایج FE-SEM و TEM نشان داد که نانو اکسید روی صورت میله ای و مجزا تشکیل شده اند. بر اساس پیک به دست آمده اندازه قطر و طول نانو میله ها به ترتیب 60-20 نانو متر و 200 نانو متر است. بیشترین کارایی در pH برابر 5 و زمان ماند 120 دقیقه به دست آمد که در این حالت کار آیی بیش از 90% برای حذف دی اتیل فتالات بود. بر اساس مدل سازی فرآیند با نرم افزارDesign Expert نتایج نشان دهنده تبعیت مدل طراحی شده از مدل درجه دوم است (0.00001p-value<).
نتیجه گیرینتایج حاصل از متغیرها نشان می دهد که pH و زمان تماس اثر بیشتری در کارایی فرآیند دارند. نانو ساختار مورداستفاده مشابه نانو ساختار رفرنس با ساختار چندوجهی بوده که می تواند کارایی مناسبی در حذف مختل کننده غدد درون ریز از منابع آبی تحت تابش نور مرئی LED داشته باشد.
کلید واژگان: مختل کننده های غدد درون ریز, فوتوکاتالیست, محلول آبی, اکسید گرافن, نانوکامپوزیتBackground and AimEndocrine Disrupting Chemicals (EDCs), and potential EDCs are mostly man-made, found in various materials such as pesticides, metals, additives or contaminants in food, and personal care products. Phthalates are a group of these compounds that are carcinogenic to animals and can cause fetal death and congenital anomalies. The aim of this study was to investigate the photocatalytic process using GO/ZnO nanocomposites under LED irradiation for removal of Endocrine Disrupting Chemicals (EDCs) from aqueous solutions.
Materials and MethodsIn this study, GO/ZnO nanorods were characterized by, Field emission scanning electron microscopy, transmission electron microscope, and Brunauer–Emmett–Teller surface area analysis. A Central Composite Design was used to optimize the reaction parameters for the removal of DEP by GO/ZnO. The four main reaction parameters optimized in this study were the following: the LED radiation time, pH, and the initial concentration of phthalates and the concentration of ZnO and graphene-oxide. The interaction between the four parameters was studied and modeled using the Design Expert 10 software. Phthalate detected by HPLC apparatus equipped with a UV detector at 225 nm wavelength with methanol (90%) and Acetonitrile (10%) phases.
ResultsThe results of FE-SEM and TEM showed that the ZnO is composed of a bar and separate face. Based on the peak obtained, the diameter and length of the nanorods are 20-60 and 200 nm respectively. A maximum reduction of 90% of DEP was achieved at pH 5 and 120 minutes. The results represent the prediction of a model fitted from the Quadratic model (p-value<00001).
ConclusionThe interaction of variables showed that the maximum effect was belonged to the pH and the time in the process reactions. Also, the results showed that the GO/ZnO low power LED irradiation can be used as an effective method for the removal of EDCs from environmental.
Keywords: Endocrine Disrupting Chemicals, Photocatalytic, Aqueous solutions, Graphene-oxide, Nanocomposite -
مجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار، سال بیست و ششم شماره 1 (پیاپی 102، فروردین و اردیبهشت 1398)، صص 63 -71زمینه و اهداف
یکی از عمده ترین آلاینده های محیط زیست که در پساب صنایع مختلف وجود دارد، سیانید می باشد که می تواند برای انسان و محیط زیست خطرناک باشد. سیانید را می توان به روش های مختلفی از محیط های مایی حذف کرد، اما غالب این روش ها هزینه بر می باشند. هدف از این مطالعه بررسی حذف سیانید با استفاده از نانو ذرات آهن می باشد.
مواد و روش هاحذف سیانید از محیط با نانو ذرات آهن در وضعیت های مختلف از جمله اثر میزان ماده جاذب، غلظت سیانید اولیه، زمان تماس و pH در فاز ناپیوسته مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه میزان به تعادل رسیدن جذب و همچنین سینتیک های واکنش مورد بررسی قرار گرفت.
یافته هانتایج حاصل از مطالعه نشان داد که با افزایش زمان ماند و افزایش میزان جاذب کارآیی حذف افزایش می یابد، همچنین زمان تعادل بعد از 120 دقیقه تماس حاصل گردید و میزان حداکثر حذف سیانید، در pH برابر 11 زمان ماند 120 دقیقه و غلظت سیانید 5/2 میلی گرم در لیتر و وزن جاذب 1 گرم به دست آمد که بیش از 97% بود. همچنین نتایج نشان داد که میزان جذب از ایزوترم لانگمیر تبعیت می کند و سینتیک واکنش از درجه دوم تبعیت می کند.
نتیجه گیریبا توجه به یافته های این تحقیق، نانو ذرات آهن می تواند به عنوان یک گزینه مناسب با کارآیی بالا، جهت کاهش میزان سیانید از محیط های مایی در مناطقی که دارای مشکل حضورسیانید می باشند به کار رود. کلید واژه ها : نانوذرات آهن، سیانید، زائدات خطرناک
کلید واژگان: نانوذرات آهن, سیانید, زائدات خطرناکBackgroundOne of the most important environmental pollutants that there is in sewage of different industrials is cyanide to cause pollution of water sources that are dangerous to humans and the environment. Cyanide can be removed in different ways from the aqueous media, but most of these methods are costly. Therefore, the aim of this study is the removal cyanide using iron nanoparticles.
Material and MethodsRemoval of cyanide from aqueous media using iron nanoparticles in various conditions including the effect of the adsorbent, initial cyanide concentration, contact time and pH were studied in discontinuous phase. In this study, adsorption equilibrium and also the kinetics of the reaction examined.
ResultsIn the process of sharing discontinuous, the balance was achieved after 120 minutes of contact time and maximum amount of removal cyanide in the pH =11 for cyanide concentration of 2.5 mg/L and 1 gr of nanoparticle over 97% obtained. Also the results showed that the adsorption process fitted with Langmuir isotherm and chemical kinetic fitted with of secondary grade.
ConclusionAccording to the findings, iron nanoparticles can be used as a suitable option for removal cyanide from aqueous solution in hazardous waste. Keywords: iron nanoparticles, cyanide, hazardous waste
Keywords: iron nanoparticles, cyanide, hazardous waste -
IntroductionGamma ray radiation can cause ionization and harmful effects on human health due to its high levels of energy. However, contrary to popular belief, natural sources of gamma radiation are far greater in number than artificial sources. This study aims to determine the environmental gamma dose rate and the zoning map of Tehran, and estimate the annual effective dose and the excess risk of cancer in Tehran.Materials And MethodsThis study is descriptive and cross-sectional. In it, the researchers measured the gamma radiation rate using a Geiger Muller detector at 50 outdoor stations in Tehran during the winter and the spring of 2016. The data was zoned using Arc GIS 10.3.ResultsThe average background environmental gamma dose rate in Tehran was obtained at 605.54 nsv/h. There is a statistically significant difference between radiation in winter and in spring (PConclusionsThe annual effective dose and cancer risk in the lifetime of a Tehran city resident due to background gamma radiation were higher than the global average. Epidemiologic studies are recommended to assess the likely prevalence of chronic diseases associated with natural radiation among the residents of Tehran.Keywords: Gamma, background radiation, effective dose, cancer risk, outdoor
-
پیشزمینهدر ایران، افراد تحت پوشش بیمه، دسترسی به بسته پایه خدمات دندانپزشکی را دارند. از طرفی، نیازهای برآورده نشده ی زیادی در زمینه سلامت دهان و دندان در کشور گزارش شده است. هدف از انجام این مطالعه بررسی میزان استفاده از بسته بیمه خدمات پایه دندانپزشکی در مراجعین به مراکز بهداشتی - درمانی شهر مشهد در سال 1390 بود.روش هادر این مطالعه مقطعی با روش نمونه گیری خوشه ای،1200 نفر از مراجعین به مراکز بهداشتی - درمانی مشهد مورد مصاحبه قرار گرفتند و متغیرهای سن، میزان تحصیلات، نام بیمه سلامت و خدمات دندانپزشکی دریافت شده با دفترچه بیمه درسال منتهی به مطالعه با کمک نرم افزار SPSS و آزمونهای آماری کای دو و من ویتنی بررسی شدند.یافته هااز میان 1200 نفر مورد مطالعه، 1094 نفر (91%) تحت پوشش بیمه سلامت بودند. 258 نفر(23.5%) به انواع خدمات پایه دندانپزشکی در سال گذشته دسترسی پیدا کرده بودند. زنان در مقایسه با مردان، به طور معنی داری خدمات دندانپزشکی بیشتری را دریافت نموده بودند (0.03 = P). نوع خدمت دریافتی به سطح تحصیلات بستگی داشت (0.001 = P)، به طوری که در افراد با تحصیلات پایین تر یا بیسواد کشیدن دندان و پروتز دندانی شایع تر بود. گروه سنی 51 سال و بالاتر، از بسته بیمه خدمات پایه دندانپزشکی کمتر استفاده کرده بودند (0.04 = P). فراوانی خدمات دندانپزشکی دریافت شده در افراد تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی نسبت به دیگر سازمان های بیمه گر بیشتر بود (0.001 > P).نتیجه گیریبا وجود پوشش بیمه ای مناسب، میزان استفاده از بسته بیمه خدمات پایه دندانپزشکی کم می باشد، لذا لازم است علت عدم استقبال مردم از بسته بیمه پایه خدمات دندانپزشکی مورد بررسی قرار گیرد.
کلید واژگان: بیمه دندانپزشکی, نظامهای سلامت, دندانپزشکی, بیمه, ایرانIntroductionIn Iran, for people who have health insurance, an insurance package for basic dental services is also available. Nevertheless, unmet dental needs have been reported in the country. The aim of this study was to determine the extent of use of insurance package for basic dental services among attenders of health centers of Mashhad in 2011.MethodsIn this cross-sectional study with cluster sampling, a total of 1200 attenders to health centers of Mashhad were interviewed and variables such as age, level of education, the name of health insurance, and insured dental services that was received in the year prior to study were evaluated using SPSS software with chi-square and Mann-Whitney statistical tests.ResultsOf 1200 people studied, 1094 subjects (91%) had health insurance coverage. 258 subjects (23.5%) had used basic dental insurance services in the past year. Women received significantly more services than men (P = 0.03). Type of services received were different depending on level of education (P = 0.001), as in people with less education or illiterate, tooth extraction and dental prostheses were more common. Subjects with 51 years of age and older had less commonly used insurance package for basic dental services compared to other age-groups (P = 0.04). The frequency of dental services received by individuals covered by social security organization insurance, was higher than other insurance agencies (P < 0.001).ConclusionDespite the appropriate insurance coverage, the use of insurance package for basic dental services was low. Hence, it is necessary to be examined why usage of insurance package for basic dental services is not welcomed by Iranian people.Keywords: Dental insurance, Health care system, Dentistry, Insurance, Iran -
زمینه و هدفدر صنعت تولید ظروف آرکوپال با توجه به اینکه بخش زیادی از کار توسط دست و با فرکانس بالا انجام می گیرد، احتمال بروز اختلالات اسکلتی عضلانی در شاغلین زیاد است. هدف از انجام این مطالعه، شناسایی و ارزیابی ریسک ابتلاء به اختلالات اسکلتی - عضلانی و بررسی ارتباط آنها با سرعت انجام کار در کارگران یکی از شرکت های تولیدکننده ظروف می باشد.مواد و روش هااین پژوهش توصیفی تحلیلی، به صورت مقطعی در سال 91، روی 100 نفر از شاغلین بخش دکور شرکت تولید ظروف که حداقل یک سال سابقه ی کار داشته و به صورت تصادفی انتخاب شده اند، صورت گرفته است. جهت ارزیابی اختلالات نواحی مختلف بدن، از پرسشنامه ی «نوردیک» و به منظور ارزیابی خطر ابتلا به اختلالات اسکلتی عضلانی از روش QEC استفاده شده است. داده های جمع آوری شده به نرم افزار SPSS15 منتقل و با استفاده از آزمون t مستقل و ضریب همبستگی «پیرسون» مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.یافته هانتایج به دست آمده از پرسشنامه نشان داده که در یک سال گذشته، بیشترین اختلالات به ترتیب مربوط به نواحی کمر(93%)، گردن(89%) و شانه و کتف(82%) بوده است. نیز، روش QEC نشان داده که میزان مواجهه ی افراد با ریسک فاکتورها در نواحی کمر(53%)، شانه-بازو (58%)، مچ-دست(71%) و گردن(79%) بالاست. همچنین، 71 درصد افراد در حین کار، پوسچر نامناسب دارند. ضریب همبستگی «پیرسون»، نشان داده که ارتباط معنی داری بین اختلالات و سرعت انجام کار وجود دارد (05/0p<).نتیجه گیریبا توجه به شیوع بالای اختلالات اسکلتی عضلانی و پوسچر نامناسب درحین کار و مخاطره آمیز بودن شرایط محیط کار، مداخله ارگونومیک جهت کاهش سرعت انجام کار توصیه می گردد.
کلید واژگان: اختلالات اسکلتی - عضلانی, کارگران تولید ظروف, QEC, NMQBackground And AimDue to the high production rate and the manual nature of the manufacturing of Arc opal dishes the probability of the musculoskeletal disorder onset is high. The aim of present study was to detect and assess the risk of musculoskeletal disorders and its relation to the work pace among the staffs in one of the dishes manufacturing companies.Materials and MethodsThis cross-sectional descriptive-analytical study was carried out on the 100 staffs employed on the decoration section of the company that had job experience equal to one year. They was selected randomly.. To detect the disorders in different parts of the body and to assess the risk of MSDs were used Nordic questionnaireand QEC method respectively. Using SPSS15 software، we analyzed data that used one way ANOVA and Independent Sample t- test.ResultsThe results from Nordic questionnaire revealed that the most prevalent disorders in past year related to back (93%)، neck (89%)، and shoulder (82%) regions respectively. The QEC showed that level of worker exposure with risk factors in back (53%)، shoulder (58%)، Wrist – Hand (71%) and neck (58%) regions is high. Also 71 percent of worker employees have inappropriate posture during work. A significant relation was found between the MSDs and the work pace.ConclusionConsidering the high prevalence of MSD and analyzing the related risk factors which signifying the risky condition of work environment، it proposed to apply the ergonomic intervention for reduction of work pace.Keywords: Musculoskeletal disorder, Dishes manufacture worker, QEC, NMQ -
زمینه و هدف
مصرف بی رویه کودهای شیمیایی به منظور افزایش تولیدات کشاورزی به ویژه در بخش زراعی، موجب بروز صدمات زیست محیطی و اختلال در حاصلخیزی خاک می شود. در روش تهیه کود از بیوگاز، علاوه بر به دست آوردن گاز می توان کود آلی با کیفیت بالا نیز تولید کرد، هدف از این تحقیق بررسی خواص فیزیکی و شیمیایی کود حاصله از ترکیب فضولات دامی و طیور با استفاده از سیستم بیوگاز می باشد.
مواد و روش هابرای راه اندازی پایلوت ابتدا فضولات دامی و طیور جمع آوری شده و به نسبت 2: 1 به پایلوت طراحی شده، اضافه گردید. پس از گذشت حدود 2 ماه، میزان گاز تولیدی مشخص گردید و سپس پارامترهای کود حاصله از پایلوت مورد آنالیز قرار گرفته و با استانداردهای مختلف و موجود مقایسه گردید. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار Excel آنالیز گردید.
یافته هامیزان pH به دست آمده از کود حاصله 2/7 بود. هدایت الکتریکی نمونه موردنظر در دمای استاندارد برابر با 53/29 میلی زیمنس بر سانتی متر گزارش گردید. رطوبت محاسبه شده 5 درصد به دست آمد. میزان مواد آلی نمونه مذکور 19/8 درصد و میزان خاکستر آن 58/8 درصد محاسبه گردید. میزان کربن آلی برای نمونه مذکور 40 درصد و اندازه ذرات یکنواخت و دارای بیشترین مش50 می باشند. کود حاصل دارای غلظت فسفر 1 میلی گرم بر لیتر بود. غلظت سدیم 94 میلی گرم در لیتر و میزان پتاسیم 74 میلی گرم بر لیتر به دست آمد.
نتیجه گیرینتایج نشان می دهد که میزان مواد آلی، فسفر و خاکستر و کربن آلی با استانداردهای WHO مطابقت دارد. با توجه به ارزان بودن، در دسترس بودن، بی خطر بودن و غنی بودن و استفاده همزمان از گاز تولیدی، کود حاصل از بیوگاز می تواند کودی مناسب برای کشاورزی محسوب گردد.
کلید واژگان: کود, فضولات دام و طیور, بیوگازIntroductionUnnecessary use of chemical manure in order to increase the crop production، particularly in the agricultural sector، causes environmental damages and disorder in terms of soil fertility. In the manure preparation method through the biogas، organic manure of high quality can be produced in addition to obtaining gas. The purpose of this study is to examine the physical as well as chemical properties of the manure produced by the combined wastes of livestock and poultry using biogas system. Research
MethodIn order to put the pilot project into operation، livestock and poultry wastes were primarily collected and were added to the planned pilot in a proportional ratio of 1:2. After about two months، the produced gas was measured and the parameters of the manure were analyzed according to the pilot sample and subsequently، they were compared with the existing standards. Using EXCEL، the gathered data were analyzed.
ResultsPH rate obtained from the manure was estimated to be 7. 2. Reportedly، the electrical conductivity of the sample was equal to 29. 53 ml. Siemens/cm. and the humidity was 5%. The organic compounds in the sample were 8. 19% and ash was 8. 58%. Furthermore، the rate of the organic carbon for the sample was 40% and the size of the uniformed particles was of the highest mesh، i. e. 50. The manure obtained has a phosphorous concentration of 1 mg/l and the sodium concentration obtained were 94 mg/l and potassium 74 mg/l. Discussion and
ConclusionFindings indicate that the rate of organic materials، phosphorus، ash and organic carbon are consistent with the standards set by WHO. With regard to low cost، availability، being danger-free and enriched as well as the simultaneous use of the gas produced، the manure obtained through the biogas can be considered a suitable kind of manure for agriculture.
Keywords: manure, poultry, livestock wastes, biogas
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.