به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

mojtaba kashani

  • امین محمدی استاد کلایه*، ابوالفضل طهماسبی، مجتبی کاشانی، مهدی کشاورز قرابایی
    سابقه و هدف

    حکمرانی خوب منابع طبیعی برآیندی از تعامل و برخواسته از کنش و واکنش های اجتماعی نهادی- محیطی کلیه گروداران است، این رویکرد با فراهم کردن فضا برای فرایندهای مشارکتی، بستر مناسبی برای تقویت جامعه مدنی در کنار دولت و بخش خصوصی در اداره منابع طبیعی به شمار می رود. با توجه به پیچیده ترشدن مسائل و مشکلات منابع طبیعی، مدیریت آن به شکل سنتی جوابگوی چالش های موجود نیست؛ به همین دلیل در سال های اخیر رویکردهای متعددی در حوزه مدیریت منابع طبیعی مطرح شده که ازجمله مهمترین این رویکردها می توان به حکمرانی خوب اشاره کرد. استان گلستان، یکی از استان های شمالی کشور ایران است که با مساحتی در حدود 20367 کیلومتر مربع، 3/1 درصد از مساحت کشور را به خود اختصاص داده است. متاسفانه منابع طبیعی استان گلستان طی چند دهه اخیر در نتیجه برداشت مازاد از جنگل ها و چرای بیش از حد دام ها و دیگر اقدامات انسانی مورد تهدید واقع شده و امروزه با چالش های اساسی در این زمینه مواجه است. حجم بالای تخریب منابع طبیعی در کنار بروز بحران های زیست محیطی از قبیل سیل و خشکسالی و غیره ضرورت بررسی و تحقیق دقیق وضعیت مدیریت منابع طبیعی در استان را بیش از پیش نمایان می سازد تا ضمن اصلاح و برطرف کردن مشکلات، زمینه بهبود وضعیت مدیریت منابع طبیعی در استان گلستان فراهم شود. این تحقیق درصدد ارزیابی الگوی مدیریت منابع طبیعی مبتنی بر شاخص های حکمرانی خوب در استان گلستان است.

    مواد و روش ها

    در گام نخست، با توجه به فراوانی شاخص های استخراج شده از مطالعات و تحقیقات جهانی و منطقه ای، هفت شاخص مشارکت، پاسخگویی، مسئولیت پذیری، حاکمیت قانون و عدالت، شفافیت، کارایی و اثربخشی و شاخص اجماع گرایی مورد توجه این پژوهش قرار گرفتند. شهرستان های واقع در نواحی شرقی استان گلستان سطح تحلیل و بهره برداران و کارشناسان منابع طبیعی این نواحی به عنوان واحد تحلیل در نظر گرفته شدند. برای تعیین تعداد نمونه های بهره بردار از فرمول کوکران- در سطح اطمینان 95 درصد و ضریب خطای 7 درصد استفاده شد. بر این اساس حجم نمونه برآوردی، 189 نمونه تعیین شد که پس از دریافت پرسش نامه ها و بررسی اولیه آنها، در نهایت 177 پرسش نامه صحیح برای تحلیل آماری انتخاب گردید. همچنین 70  کارشناس منابع طبیعی برای تکمیل پرسش نامه انتخاب شدند. انتخاب نمونه های بهره بردار به صورت نمونه های تصادفی دردسترس و انتخاب کارشناسان از طریق تمام شماری انجام شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات پژوهش با استفاده از روش تحلیل t و تحلیل واریانس انجام شده است.

    نتایج

    نتایج بدست آمده نشان می دهد که میانگین کلی شاخص حکمرانی خوب منابع طبیعی از دیدگاه بهره برداران 8884/2 می باشد که پایین تر از میزان میانگین نظری بوده و نشانگر حکمرانی ضعیف منابع طبیعی از دیدگاه بهره برداران منابع طبیعی در منطقه مورد مطالعه است. از دیدگاه بهره برداران کمترین امتیاز میانگین به ترتیب مربوط به شاخص های حاکمیت قانون و عدالت، شفافیت و پاسخگویی می باشد. بررسی دیدگاه کارشناسان نشان داد، میزان رضایت از وضعیت تمامی شاخص ها، بیشتر از حد متوسط بوده که در این میان بیشترین امتیاز حکمرانی خوب به ترتیب با امتیاز 46/3 و 42/3 مربوط به شاخص های پاسخگویی و مسئولیت پذیری می باشد. با توجه به نتایج بدست آمده از نظر کارشناسان، مهمترین فاکتور حکمرانی خوب، کارایی و اثربخشی است، این در حالی است که بهره برداران از مشارکت به عنوان مهمترین فاکتور حکمرانی خوب یاد کرده اند.

    نتیجه گیری

    براساس نتایج تحقیق میانگین کلی شاخص پایین تر از میزان میانگین بوده، که این موضوع بیانگر حکمرانی نسبتا ضعیف منابع طبیعی از دیدگاه بهره برداران در منطقه مورد مطالعه می باشد. این در حالی است که از دیدگاه کارشناسان میزان رضایت از وضعیت تمامی ابعاد و شاخص های حکمرانی خوب بیشتر از میانگین است. با توجه به نتایج به دست آمده از تحقیق و جایگاه حکمرانی منابع طبیعی به ویژه از طریق فعالیت های مشارکتی، دخالت دادن بهره برداران در پروژه های منابع طبیعی و استفاده بهینه از دانش بومی بهره برداران، در کنار تقویت تعاونی های منابع طبیعی در تحقق حکمرانی خوب منابع طبیعی موثر واقع شود.

    کلید واژگان: حکمرانی مطلوب, حکمرانی مشارکتی, شفافیت, استان گلستان
    Amin Mohammadi Ostadkalayeh *, Abolfazl Tahmasebi, Mojtaba Kashani, Mehdi Keshavarz Ghorabaee
    Background and Objectives

    Sound natural resource governance arises from the interplay of social and institutional-environmental responses by all stakeholders. This collaborative approach provides a platform for strengthening civil society alongside the government and private sector in natural resource management. Traditional management methods need help to address the increasing complexity of natural resource issues. Consequently, several approaches have emerged in recent years, with good governance being the most prominent. Golestan province, occupying 1.3% of Iran's land area (20,367 square kilometers), is in the country's north. Unfortunately, deforestation, excessive livestock grazing, and other human activities have threatened Golestan's natural resources in recent decades, posing significant challenges. The depletion of natural resources, coupled with environmental crises like floods and droughts, underscores the need for a detailed investigation of the province's natural resource management practices. This study aims to evaluate the alignment of natural resource management in Golestan province with sound governance principles.

    Methodology

    Seven indicators were selected for this research based on a comprehensive review of global and regional studies: participation, accountability, responsibility, rule of law and justice, transparency, efficiency and effectiveness, and consensus. The eastern cities of Golestan province served as the unit of analysis, with natural resource users and experts in these areas constituting the analysis unit. Cochran's formula determined the sample size, resulting in a target of 189 participants. After receiving and reviewing the questionnaires, 177 valid responses were included for statistical analysis. Additionally, 70 natural resource experts were selected to complete the questionnaire. User samples were randomly selected, while all experts were included (complete counting). Data analysis involved t-tests and analysis of variance.

    Results

    From the users' perspective, the overall good governance index for natural resources averaged 2.8884, less than the theoretical average. This indicates weak governance according to the study area's natural resource users. The lowest average scores were assigned to the rule of law, justice, transparency, and accountability. Experts expressed higher satisfaction levels with all indicators, with the highest scores (3.46 and 3.42) for accountability and responsibility, respectively. Experts identified efficiency and effectiveness as the most crucial factor for good governance, while users prioritized participation.

    Conclusion

    The results reveal that the overall good governance index falls below the theoretical average, suggesting relatively weak governance of natural resources from the stakeholders' perspective in the studied area. This research emphasizes the importance of user involvement in natural resource projects, effective utilization of local knowledge, and strengthening cooperatives to improve the region's natural resource governance.

    Keywords: Consensus, Desirable Management, Golestan Province, Participatory Management
  • امین محمدی استادکلایه*، ابوالفضل طهماسبی، مجتبی کاشانی، مهدی کشاورز قرابایی
    مقدمه و هدف

    استان گلستان یکی از استان های شمالی کشور ایران است که با مساحتی بالغ بر 20367 کیلومتر مربع، 3/1 درصد از مساحت کشور را به خود اختصاص داده است. متاسفانه منابع طبیعی استان گلستان طی چند دهه اخیر در نتیجه برداشت مازاد از جنگل ها و چرای بیش از حد دام ها و دیگر اقدامات انسانی مورد تهدید واقع شده و امروزه با چالش های اساسی در این زمینه مواجه است. حجم بالای تخریب منابع طبیعی در کنار بروز بحران های زیست محیطی از قبیل سیل و خشکسالی و غیره ضرورت بررسی و تحقیق دقیق وضعیت مدیریت منابع طبیعی در استان را بیش از پیش نمایان می سازد تا ضمن اصلاح و برطرف نمودن مشکلات، زمینه بهبود وضعیت مدیریت منابع طبیعی در استان گلستان فراهم شود. در این پژوهش تلاش شد الگوی حکمرانی خوب به عنوان نظریه ای نوین در زمینه مدیریت منابع طبیعی مورد ارزیابی قرار گیرد. بر این اساس ارزیابی وضعیت موجود مدیریت منابع طبیعی در نواحی شرقی استان گلستان و مقدار انطباق و نزدیکی آن با معیارهای حکمرانی خوب هدف اصلی تحقیق حاضر است.

    مواد و روش ها

    در تحقیق حاضر ادارات منابع طبیعی واقع در شرق استان گلستان شامل شهرستان های رامیان، مینودشت، کلاله، گالیکش، مراوه تپه و گنبدکاووس، سطح تحلیل و بهره برداران و ذینفعان منابع طبیعی، واحد تحلیل در نظر گرفته شدند. برای تعیین تعداد نمونه های مورد نیاز از فرمول کوکران استفاده شد. بر این اساس حجم نمونه برآوردی، 189 نمونه تعیین شد که پس از دریافت پرسشنامه ها و بررسی اولیه آنها، در نهایت 177 پرسشنامه صحیح برای تحلیل آماری مورد قبول واقع شدند. در گام بعدی پرسشنامه های تهیه شده در اختیار بهره برداران و ذینفعان منابع طبیعی قرار گرفت. با توجه به مشکلات دسترسی به جامعه هدف، در تحقیق حاضر از نمونه های در دسترس برای پاسخگویی به سوالات و تکمیل پرسشنامه ها استفاده شد. به منظور تحلیل شاخص های حکمرانی در مدیریت منابع طبیعی از آزمون تی تک نمونه ای و جهت مقایسه حکمرانی خوب منابع طبیعی در شهرستان های مورد بررسی، آنالیز واریانس یکطرفه به کار گرفته شد.

    یافته ها

    نتایج بدست آمده نشان داد از میان هفت شاخص تبیین کننده حکمرانی خوب، چهار شاخص مشارکت، مسئولیت پذیری، کارایی و اثربخشی و شاخص وفاق گرایی امتیاز بالاتری از میانگین نظری به خود اختصاص داده و دیگر شاخص ها دارای امتیازی پایین تری از میانگین نظری هستند. همچنین دو شاخص مشارکت و وفاق گرایی به ترتیب با امتیاز 3838/3 و 7333/3 بیشترین و شاخص حاکمیت قانون و عدالت و شاخص شفافیت به ترتیب با میانگین 2551/2 و 2570/2 کمترین امتیاز را به خود اختصاص داده اند. مقایسه امتیاز حکمرانی ادارات مختلف نشان داد شهرستان های رامیان و مراوه تپه با میانگین 2/3 و 12/2، به ترتیب بهترین و بدترین وضعیت حکمرانی خوب را داشتند. نتایج آزمون لون نشان داد بین واریانس شهرهای مختلف در صفت حکمرانی خوب منابع طبیعی تفاوت معنی داری وجود دارد. میانگین کلی شاخص حکمرانی خوب منابع طبیعی در تحقیق حاضر 8884/2 تعیین شد که پایین تر از مقدار میانگین نظری بوده و نشانگر حکمرانی به نسبت ضعیف منابع طبیعی در منطقه مورد پژوهش است، براساس آزمون t تک نمونه ای تفاوت معنی داری بین حکمرانی خوب منابع طبیعی و حد متوسط گویه ها مشاهده می شود. همچنین نتایج نشان می دهد بین شاخص حکمرانی خوب منابع طبیعی در شهرستان مراوه تپه با دیگر شهرستان های مورد بررسی تفاوت معنی داری مشاهده می شود. به عبارتی در بین شهرستان های مورد بررسی، شهرستان مراوه تپه از وضعیت حکمرانی متفاوت و ضعیف تری با دیگر شهرستان ها برخوردار است. بررسی شاخص های حکمرانی خوب در شهرستان مراوه تپه نشان دهنده این موضوع است که از دیدگاه بهره برداران دو شاخص شفافیت و قانون محوری به ترتیب با امتیاز 458/1 و 647/1 کمترین امتیاز را از بین شاخص های هفت گانه مورد بررسی به خود اختصاص داده اند که این موضوع بیانگر آن است از دیدگاه بهره برداران منابع طبیعی در شهرستان مراوه تپه رعایت قوانین در وضعیت مطلوبی قرار ندارد.

    نتیجه گیری کلی: 

    با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش و همچنین جایگاه حکمرانی منابع طبیعی به ویژه از طریق فعالیت های مشارکتی، دخالت دادن بهره برداران در تهیه و تدوین طرح ها و پروژه های منابع طبیعی و استفاده از دانش بومی بهره برداران، در کنار عضویت در تعاونی های منابع طبیعی می تواند نقش به سزایی در تحقق حکمرانی خوب منابع طبیعی ایفا نماید. با استناد به نتایج و یافته ها، برای نواحی تحت پژوهش برای تحقق حکمرانی خوب منابع طبیعی پیشنهاد می شود که به شاخص های پاسخگویی، حاکمیت قانون و عدالت و شاخص شفافیت توجه بیشتری شود، زیرا در بین شاخص های دیگر کمترین جایگاه را دارند. برای این کار می توان از طریق برگزاری جلسات عمومی برای ارائه گزارش مدیران منابع طبیعی اقدام کرد.

    کلید واژگان: مدیریت مشارکتی, منابع طبیعی, شفافیت, پاسخگویی, استان گلستان
    Amin Mohammadi Ostadkelayeh *, Abolfazl Tahmasebi, Mojtaba Kashani, Mehdi Keshavarz
    Background and objectives

    Golestan province, located in the northern part of Iran, covers an area of 20,367 square kilometers, accounting for 1.3% of the country's total area. Unfortunately, the natural resources of Golestan province have been under threat in recent decades due to deforestation, excessive livestock grazing, and other human activities. As a result, the province faces significant challenges in this regard. The considerable depletion of natural resources, coupled with environmental crises such as floods and droughts, highlights the need for a detailed investigation and research into the management state of natural resources in the province. This research aims to improve the situation by addressing and resolving the existing problems, ultimately enhancing the management of natural resources in Golestan province. The present study seeks to evaluate the model of good governance as a novel theoretical approach in the field of natural resource management. Specifically, the research aims to assess the current state of natural resource management in the eastern regions of Golestan province and its compliance with, as well as proximity to, the criteria of good governance.

    Methodology

    In the current research, the natural resources departments in the eastern region of Golestan province were selected as the level of analysis. This includes the cities of Ramyan, Minodasht, Kalaleh, Galikesh, Maraveh Tappeh, and Gonbad kavous. The focus of the analysis was on the users and beneficiaries of natural resources. Cochran's formula was employed to determine the required sample size. Based on this calculation, the estimated sample size was determined to be 189 samples. After receiving and reviewing the questionnaires, a total of 177 valid questionnaires were accepted for statistical analysis. Next, the prepared questionnaires were distributed among the users and beneficiaries of natural resources. Due to difficulties in accessing the target community, the research utilized available samples to answer the questions and complete the questionnaires. The research employed the one-sample t-test to analyze the governance indicators in natural resource management and one-way analysis of variance (ANOVA) was conducted to compare the level of good governance in natural resource management among the surveyed cities.

    Results

    The obtained results revealed that among the seven indicators used to assess good governance, four indicators, namely participation, responsibility, efficiency and effectiveness, and the consensus index, received higher scores compared to the theoretical average, while the remaining indicators scored lower. Specifically, the participation and consensus indicators achieved the highest scores of 3.3838 and 3.7333, respectively, while the rule of law and justice index and the transparency index obtained the lowest scores, averaging 2.2551 and 2.2570, respectively. When comparing the governance scores across different departments, it was found that the cities of Ramyan and Maraveh Tappeh exhibited the best and worst good governance conditions, with average scores of 3.2 and 2.12, respectively. The results of Lon's test demonstrated a significant difference in the variance of good governance among the cities. The overall average of the good governance index for natural resources in this research was determined to be 2.8884, which falls below the theoretical average and indicates relatively poor governance of natural resources in the research area. The one-sample t-test confirmed a significant difference between the good governance of natural resources and the average level of the objects under investigation. Additionally, the results revealed a significant difference between the indexes of good governance of natural resources in Maraveh Tappeh city compared to other surveyed cities. In other words, Maraveh Tappeh city displayed a distinct and weaker governance situation compared to the other cities. Examining the indicators of good governance in Maraveh Tappeh city revealed that, from the users' perspective, the indicators of transparency and law scored the lowest among the seven indicators, with scores of 1.458 and 1.647, respectively. This suggests that compliance with laws is not in a favorable state according to the users of natural resources in Maraveh Tappeh city.

    Conclusion

    According to the results obtained from this research, as well as the importance of governing natural resources, particularly through collaborative activities, involving users in the planning and formulation of natural resource plans and projects, and utilizing their knowledge, are crucial. Local users, in addition to being members of natural resource cooperatives, can play a significant role in achieving good governance of natural resources. Based on the results and findings, it is suggested that the areas under research focus more on improving the indicators of accountability, the rule of law and justice, and the transparency index, as these indicators are positioned lower compared to others. In order to achieve this, conducting public meetings to present reports from natural resource managers can be an effective approach.

    Keywords: Participatory Management, Responsiveness, transparency, Natural resource management, Golestan province
  • حامد روحانی *، سودابه قره محمودلو، طهمینه ترکاشوند، مجتبی کاشانی
    تغییر کاربری اراضی بر ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک و در نتیجه آن بر مولفه های هیدرولوژیکی مانند حجم روان آب و غلظت رسوب تاثیر می گذارد. اطلاعات کمی درباره تغییر پذیری زمانی این مولفه های هیدرولوژیکی در کاربری ها و شدت بارش های مختلف وجود دارد، لذا هدف از این تحقیق بررسی اثر کاربری های مختلف اراضی بر زمان شروع روان آب، حجم روان آب و غلظت رسوب در دو شدت انتخابی است. به این منظور با استفاده از شبیه ساز باران اثر دو شدت بارش 51 و 86 میلی متر بر ساعت در چهار کاربری مرتع، عدس، کاه و کلش و زمین بایر در پلات یک متر مربعی در ایجاد روان آب و رسوب در پایگاه تحقیقاتی دانشگاه گنبد مورد بررسی قرار گرفت. هم چنین تغییرات زمانی میزان روان آب و غلظت رسوب برای مدت 30 دقیقه در فواصل زمانی 6 دقیقه برای هر کاربری اندازه گیری شد. نتایج تحقیق حاکی از تفاوت معنی دار زمان شروع روان آب، حجم روان آب و غلظت رسوب در سطح احتمال پنج درصد در دو شدت بارش مورد مطالعه با توجه به نوع کاربری بود. حجم روان آب و غلظت رسوب در همه ی بازه های زمانی مورد بررسی در سطح احتمال پنج درصد تفاوت معنی داری داشت. حجم روان آب در کاربری های مختلف در شدت های بارش 51 و 86 میلی متر بر ساعت به ترتیب از 3/2 تا 24 لیتر و از 38/6 تا 8/46 لیتر در 30 دقیقه متغیر بود. هم چنین غلظت رسوب در شدت بارش 86 میلی متر بر ساعت به ترتیب در کاربری مرتع، عدس، کاه و کلش و بایر 59/0، 63/0، 16/1 و 85/1 گرم در لیتر و در شدت بارش 51 میلی متر به ترتیب 35/0، 48/0، 79/0 و 26/1 گرم در لیتر بود. در دو شدت بارش مورد بررسی، اختلاف میانگین حجم روان آب و غلظت رسوب در کاربری های مطالعه شده با آزمون T- استودنت نشان دهنده تفاوت معنی داری بود. هم چنین نتایج آزمون T- استودنت نشان داد که حجم روان آب به غیر از کاربری عاری از پوشش، در بقیه کاربری های مورد مطالعه تفاوت معنی داری در سطح %5 دارند و غلظت رسوب فقط در پلات کاربری مرتع در سطح %5 اختلاف معنی داری دارند
    کلید واژگان: شبیه ساز باران, پاسخ هیدرولوژیکی, فرسایش, گنبد
    Hamed Rouhani *, Soudabeh Ghareh-Mahmodlu, Tahmineh Torkashvand, Mojtaba Kashani
    Land use change has a significant effect on soil physical and chemical characteristics and subsequent changes in hydrologic responses such as runoff volume and sediment concentration. Although numerous studies have mentioned vegetation cover impacts on soil erosion, relatively a few studies have quantified the temporal variation of hydrological response of runoff and sediment production under different land use and rainfall intensities. A replicated field-based rainfall simulation were performed at two selected intensities (51 and 86 mmh-1) in 1m2 plots on four types of land cover (rangeland, bare soil, straw mulching, and lentil filed) at Gonbad University research site. Behaviors of runoff and sediment concentrations during 30 min rainfall simulation test were made at every 6 min intervals. The ANOVA results showed that there were significant differences between the hydrological response of the soil depending on the vegetation covers and rainfall intensities over time. The different land uses in this study resulted in runoff volumes ranging from 2.3 lit to 24 lit and from 6.38 to 46.8 lit at 30 min for 51 and 86 mmhr-1 rainfall intensity, respectively. On the other hand, bare soil was most easily detached, followed by straw mulching, lentil, and rangeland. Although Student's t-test showed that there were significant effects of rainfall intensities in runoff volume on all plots except on bare soil plot. These differences are all significant at the P = 0.05 level. Moreover, only there was a statistically significant difference in sediment concentrations of rangeland plot.
    Keywords: Rainfall simulator, Hydrological response, Erosion, Gonbad
  • مریم سادات جعفرزاده، حامد روحانی، علی حشمت پور، مجتبی کاشانی
    بی شک یکی از نگرانی های محققین درباره ی تغییرات قابل توجهی که انتظار می رود در اثر گرمایش زمین سبب تغییر فراوانی و مقدار بارش و درجه حرارت شود. این مطالعه به منظور مقایسه نتایج سه آزمون من-کندال (MK)، من ویتنی (MW) و من-کندال اصلاح شده (MMK) برای آشکارسازی روند تغییرات سالانه و فصلی رژیم دمایی و بارش طی دوره آماری 30 سال (2011- 1982) در هفت ایستگاه شرق حوزه آبخیز گرگان رود انجام شد. در این تحقیق خط روند در داده های نمونه با روش سن تخمین زده شد. نتایج نشان داد که بیش ترین شیب خط روند دمای بیشینه مربوط به بهار، سپس تابستان است و میانه شیب های خطوط روند همه فصول مثبت است. میان آماره های مورد مطالعه، دمای کمینه در منطقه ی مورد مطالعه تغییرات معنی داری بیش تری مشاهده شد. خط میانه شیب های دمای کمینه و بارش، در همه فصول مثبت است که نشان هنده این است که شیب خط روند این دو پارامتر در اکثر ایستگاه های منطقه افزایشی است. بیش ترین شیب مثبت خط روند بارش فصلی مربوط به فصل تابستان و پس از آن به ترتیب مربوط به فصول زمستان، بهار و پاییز می باشد. نتایج این تحقیق بیانگر کاهش کاهش تعداد روندهای معنی داری بعد از پیش سفید کردن بدون روند در سری های زمانی مورد مطالعه در مقیاس های زمانی مختلف بود.
    کلید واژگان: مان کندال, من کندال اصلاح شده, من ویتنی, حوزه آبخیز گرگان رود
    Maryam Sadat Jafarzadeh, Hamed Rouhani, Ali Heshmatpoure, Mojtaba Kashani
    Due to global warming, and its resulting changes in the frequency and amount of precipitation and temperature, there has been a great concern on climate change impacts by the scientific community. This study focuses on trend analysis of annual and seasonal rainfall (P), maximum temperature (Tmax) and minimum temperature (Tmin) time series from seven meteorological stations in Gorgranrood river basin during 1982-2011. Three statistical tests including, Mann-Kendall (MK), the Modified Mann-Kendall (MMK) test and Man Wintney (MW) were examined at 10% significance level. To quantify the slope we used Sen’s non-parametric estimator of slope. Both positive and negative trends were identified by all the tests. However, all negative trends were insignificant and only some positive trends were significant. Trend tests reveal that the median of slopes of seasonal series of Tmax, Tmin and P are located above zero line which is revealed that increasing trend is observed in most of the station Steepest positive slope of trend line of the Tmax is found in the spring then in summer time. Trend analysis has revealed strong seasonal variability of Tmin series. The highest number of stations with significant trends occurred in the Tmin while less significant trends were detected in the Tmax and P. There is a non-significant increasing rainfall trend in the basin. With regard to seasonality P, it is remarkable that positive significant trends were detected in few stations at both annual and seasonally time scale. In order to remove serial correlation, the trend-free pre-whitening procedure has been applied and less number of positive trends has been again observed, highlighting that, in this case, serial correlation affect the results of Mann-Kendall trend test.
    Keywords: Gorganrood River Basin, Mann, Kendall, Modified Mann, Kendall, Man Wintney
  • حامد روحانی، الناز زکی، مجتبی کاشانی، ابولحسن فتح آبادی
    اطلاعات در مورد کیفیت آب و منابع آلودگی نقطه ای برای اجرای راهبردهای منابع آب پایدار مهم است. هدف این تحقیق، به کارگیری روش های تحلیل چندمتغیره آماری و بررسی تغییرات عوامل موثر برای تجزیه وتحلیل کیفیت آب و توانایی نظریه آنتروپی اطلاعات در تحلیل پایداری و قابلیت اعتمادپذیری داده های برداشت شده کیفیت آب در هفت ایستگاه واقع در حوضه آبخیز گرگانرود است. نتایج تحلیل عاملی براساس مشخصه های کیفیت آب نشان داد که 8/97 درصد تغییرات کیفیت آب سطحی حوضه گرگانرود با دو عامل کنترل می شود. درصد واریانس مربوط به هر کدام از عامل ها به ترتیب 2/86 و 7/15 درصد و بیشترین بار وزنی به ترتیب مربوط به پارامترCa و پارامتر pH است. نتایج نظریه آنتروپی اطلاعات نشان دهنده ناپایداری داده های ثبت شده در دو ایستگاه تمر و گالیکش است. همچنین در خوشه دوم که دو پارامتر ECو TDS در آن قرار گرفته اند، ایستگاه لزوره بیشترین ناپایداری را دارد. از طرف دیگر، مقادیر زیاد وزن آنتروپی این دو پارامتر در مقایسه با دیگر پارامترهای کیفی بررسی شده نشان از تاثیرگذاری بیشتر نسبت به مشخصه های دیگر است. در ایستگاه تمر عامل SAR بیشترین آنتروپی را در طول ثبت داده ها داشت. در ایستگاه های گالیکش، تقی آباد، بصیرآباد، رامیان و تنگراه مقدار یون Mg دارای بیشترین وزن بود که نشان دهنده تغییرات مداوم است و این تغییرات را می توان به ارتباط با تشکیلات زمین شناسی نسبت داد. به طور کلی عدم قطعیت نمونه برداری بیشتر به مکان نمونه برداری مربوط می شود.
    کلید واژگان: اطلاعات در مورد کیفیت آب و منابع آلودگی نقطه ای برای اجرای راهبردهای منابع آب پایدار مهم است, هدف این تحقیق
    Hamed Rouhani, Elnaz Zaki, Mojtaba Kashani, Abolhasan Fathabadi
    Information on water quality and pollution sources is important for the implementation of sustainable water resource management strategies. In this research¡ to evaluate spatial variation and the interpretation of large complex water quality data taken at seven different sites along the Gorganrood River were subjected to multivariate statistical analysis. The factor analysis generated two significant factors¡ which explained 97.80% of the variance in data sets. Factor 1 and factor 2 explained 86.27 and 15.76% of the total variance in water quality data sets. Principle components analysis results revealed that surface water quality was mainly controlled by Ca and pH parameters. In next step¡ information entropy theory applied to interpret the stability of surface water quality variation in each factors and each parameters. Overall results revealed instability in data recorded in Tamar and Galikesh sites and in factor 2¡ EC and TDS¡ Lazoreh has highest instability. With a well knowing the factor score and overlaying entropy¡ infactor1¡ Mg and Cl had highest stability. The ranks of information entropy values for Mg parameter at Galikesh¡ Tagi Abad¡ Basir Abad¡ Ramian and Tangrah sites vary noticeably due to geological formation. In general¡ sampling uncertainties are highly site specific.
    Keywords: Water Resources Management in Natural Ecosystems
  • مجتبی کاشانی، رامین خامدی، حسین ابراهیمی
    شکل دهی الکترومغناطیس یکی از روش های شکل دهی ورق های فلزی با سرعت بالا است که از نیروی الکترومغناطیس به عنوان عامل فرم دهی استفاده می شود. در این مقاله، تحلیل گذرای کوپل الکترومغناطیس و سپس تحلیل سازه ای این فرآیند شکل دهی سریع به صورت شبیه سازی انجام می شود. در این تحلیل مدل ماده مورد استفاده وابسته به نرخ کرنش فرض می شود.
    در این متد شبیه سازی، کل زمان فرایند شکل دهی سریع به چند مرحله تقسیم می شود. در ابتدای مرحله اول ولتاژ و مشخصات هندسی، فیزیکی و مکانیکی قطعه کار، سیم-پیچ و قالب به نرم افزار ANSYS داده می شود و پارامترهای مغناطیسی پروسه مانند چگالی میدان مغناطیسی و جریان لحظه ای و همچنین نیروهای الکترومغناطیس از برنامه انسیس استخراج شده و با اعمال آنها به قطعه کار در نرم افزار LS-DYNA تحلیل سازه ای فرایند انجام می شود و شکل قطعه کار در این مرحله بدست می آید. در مرحله دوم با استخراج تغییر شکل لوله از بخش سازه ای مرحله اول، به بخش الکترومغناطیس فرایند در نرم افزار انسیس انتقال داده می شود. در این مرحله نیز پس از محاسبه نیروها در انسیس، به بخش سازه ای فرایند در نرم افزار داینا منتقل می شود. این تعامل بین دو نرم افزار چندین مرتبه ادامه پیدا کرده تا کل زمان فرایند به اتمام رسیده و شکل نهایی لوله بدست آید.
    سپس نتایج جابه جایی بدست آمده از شبیه سازی با نتایج آزمون تجربی مطابقت داده شد که تطابق منطقی داشت. بنابراین صحت این روش تحلیل تایید گردید. نتایج شبیه سازی و تجربی این شکل دهی نشان می دهد که با افزایش انرژی خازن، جریان بیشینه و نیروی الکترومغناطیس افزایش یافته و نتیجتا مقدار جابه جایی ورق نیز افزایش می یابد.
    کلید واژگان: شکل دهی سرعت بالا, شبیه سازی کوپل شکل دهی الکترومغناطیسی, مدل ماده جانسون, کوک
    Mojtaba Kashani, Ramin Khamedi, Hossein Ebrahimi
    Electro Magnetic Forming (EMF) is one of the methods for forming the metal plates with high speed; electromagnet force is used as a forming agent in this process. In this thesis, it simulates transient analysis of electromagnetic coil and structure analysis of high speed forming process.Whole of the high speed forming process time is divided in several processes. At the beginning of the first stage the voltage and the geometric, physical and mechanical specifications of the workpiece and coil and the mold are entered to the ANSYS software and the magnetic parameters of the process such as magnetic field density and the simulation current is extracted. Also in this stage magnetic force is obtained in Ansys software and by applying them in workpiece in LS-DYNA software, agent analysis of the process and shape of piece is obtained. In the second stage the pipe deformation obtained in the first stage is transported to the electromagnetic section of process in Ansys software. Also in this process, after forces computation in Ansys, the results sent to the agent section in Ls-Dyna software. This interaction between these two software is repeated several times until whole the process time is finished and final shape of pipe is obtained.The results of simulation are compared whit experimental test results. so The accuracy of this method was confirmed. The simulation and experimental results indicate that with increasing the capacitor energy, the peak current and electromagnet force are increased and finally displacement of pieces also increases.
    Keywords: High speed forming, Coupled simulation of electromagnetic forming, Johnson, Cook material model
  • سید مرتضی سیدیان، مریم سلیمانی، مجتبی کاشانی
    شبیه سازی جریان رودخانه به منظور آگاهی از دبی رودخانه در دوره های زمانی آینده از مسائل مهم و کاربردی است. با توجه به اهمیت اطلاع از دبی جریان در سال های آینده، در این مطالعه دبی جریان در سه ایستگاه حاجی قوشان، قره شور و تمر در حوضه آبخیز گرگانرود برای سال های آبی 90-1381 شبیه سازی شد. به منظور شبیه سازی از روش آماری سری زمانی در قالب الگوی اتورگرسیون (AR) و داده کاوی در قالب ماشین بردار پشتیبان (SVM) به دو صورت ماهانه و هفتگی استفاده شد. نتایج در مقیاس ماهانه نشان داد هر دو روش در ایستگاه تمر، دقت کم و در ایستگاه حاجی قوشان، دقت خوبی دارند. در ایستگاه قره شور SVM توانست ضریب تعیین سری زمانی ماهانه را به مقدار 29/0 افزایش و خطای RMSE را 35 درصد کاهش دهد و شبیه سازی دقیق تری انجام دهد. هر دو روش در ایستگاه های تمر و قره شور دبی هفتگی را با دقت کمی پیش بینی کردند. در ایستگاه حاجی قوشان ضریب تعیین روش سری زمانی هفتگی 91/0 و SVM برابر 86/0 است. آماره DDR نشان داد در ایستگاه حاجی قوشان در مقیاس ماهانه روش SVM نسبت به سری زمانی دارای دقت بیشتری است و در مقیاس هفتگی دقت این دو روش برابر است. نتایج این مطالعه نشان داد که روش SVM در هر دو مقیاس ماهانه و هفتگی دقت بیشتری نسبت به سری زمانی دارد؛ همچنین دقت هر دو روش در مقیاس ماهانه بیشتر از مقیاس هفتگی است.
    کلید واژگان: داده کاوی, دبی رودخانه, سری زمانی, گرگانرود, ماشین بردار پشتیبان
    Seyed Morteza Seyedian, Maryam Soleimani, Mojtaba Kashani
    Accurate forecasting of streamflows has been one of the most important issues as it plays a key role in allotment of water resources. River flow simulations to determine the future river flows are important and practical. Given the importance of flow in the coming years, in this research three stations: Haji Qooshan, Ghare Shoor and Tamar in Gorganrood cachment were simulated in 2002-2011. To simulate river flow, time series (Auto Regression) and data driven based on support vector machine (SVM) was used for both monthly and weekly. The results showed that both methods in Tamar have low precision and Haji Qooshan station have good precision in monthly simulation. SVM increase 0.29 coefficient determination and decreases 0.35 RMSE error in Ghare Shoor station and perform more accurate than time series. Both methods simulate weekly discharge in low precision in Tamar and Ghare Shoor. Coefficient determination of time series is 0.91 and SVM is 0.86 in weekly simulation. DDR statistics show that the SVM has greater precision than time series in monthly simulation and equal precision in weekly simulation in Haji Qooshan station. The results of this study show that the SVM method is more accurate than time series in monthly and weekly simulation. The accuracy of both methods is on monthly basis rather than weekly. The accuracy of both methods is greater on monthly rather than weekly.
    Keywords: river flow, Time series, Gorganrood, support vector machine, data mining
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال