به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب mokhtar ghanbarzadeh

  • عبدالرضا کاظمی*، مختار قنبرزاده، علی سلمانی، ضیا نویدی
    مقدمه و هدف

    سایتوکاین های آزاد شده از عضله اسکلتی از عوامل دخیل در کنترل توده عضلانی هستند. بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر یک دوره تمرینات مقاومتی همراه با محدودیت جریان خون بر سطوح پلاسمایی مایوستاتین و IL-6 مردان جوان رزمی کار است.

    مواد و روش ها

    تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی و به صورت پیش و پس آزمون انجام شد، تعداد 20 نفر مرد جوان رزمی کار با دامنه سنی 25 تا 30 سال و میانگین وزنی 70 تا 80 کیلوگرم به صورت تصادفی در دو گروه تمرین همراه با محدودیت جریان خون (10 نفر) و گروه تمرین بدون محدودیت جریان خون (10 نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرین مقاومتی همراه با محدودیت جریان خون به مدت چهار هفته انجام شد. غلظت مایوستاتین و IL-6 به روش الایزا اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل های آماری از آزمون تحلیل کوواریانس یک طرفه در سطح معنا داری 0.05=a استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج تحقیق حاضر نشان داد که در گروه تمرین همراه با محدودیت جریان خون نسبت به گروه تمرین بدون محدودیت جریان خون، میزان مایوستاتین کاهش معنادار (0.001=P) و میزان IL-6 افزایش معنا داری (0.001=P) پیدا کرده است.

    بحث و نتیجه گیری

    تمرین مقاومتی همراه با محدودیت جریان خون با ایجاد کاهش در میزان مایوستاتین و افزایش در میزان IL-6، می تواند به بهبود شرایط آنابولیک و ساختار عضلانی کمک کند.

    کلید واژگان: مایوستاتین, IL-6, تمرین مقاومتی, مردان جوان}
    Abdolreza Kazemi *, Mokhtar Ghanbarzadeh, Ali Salmani, Zziya Navidi
    Introduction and purpose

    Cytokines released from skeletal muscle are involved in the control of muscle mass. Therefore, the aim of the present study was to investigate the effect of a period of resistance training with reduced blood flow on plasma levels of myostatin and IL-6 in martial arts young men.

    Materials and methods

    The present study was a quasi-experimental study with pre-test and post-test. 20 young martial arts men aged 25 to 30 years and an average weight of 70 to 80 kg  were randomly assigned to two training groups with blood flow reduction (10 people) and the training group without blood flow reduction (10 people). A resistance training program with reduced blood flow was performed for four weeks. Myostatin and IL-6 concentrations were measured by ELISA One-way analysis of covariance was used for statistical analysis at the significance level of a = 0/05.

    Results

      The results of the present study showed that in the exercise group with decreased blood flow compared to the exercise group without decreased blood flow, the amount of myostatin decreased significantly (P=0.001) and the amount of IL-6 significantly increased (P=0.001).

    Discussion and Conclusion

    Resistance training combined with reduced blood flow by reducing myostatin levels and increasing IL-6 levels can help improve anabolic conditions and muscle structure.

    Keywords: Myostatin, IL-6, resistance training, Young Men}
  • عبدالرضا کاظمی*، مختار قنبرزاده، ضیا نویدی، شیما امام بخش
    مقدمه و هدف

    کاهش فعالیت بدنی در جوندگان موجب کاهش در توده عضلانی، سطح مقطع عرضی میوفیبریل ها (CSA) و تولید نیرو می شود. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثر کاهش فعالیت بدنی پس از یک دوره تمرین استقامتی بر بیان ژن های STIM1، Orai1 و MG29 در عضله پلانتاریس موش های نر ویستار بود.

    مواد و روش ها

    16 سر رت نژاد ویستار در محدوده وزنی 20±250 گرم به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه کنترل - لیگاسیون عصب نخاعی (SNL): شامل 8 سر موش صحرایی نر 8 هفته ای بوده که سه شاخه سیاتیک آن ها به طور محکم گره زده شد. گروه تجربی شامل 8 سر موش صحرایی که پس از یک دوره تمرین استقامتی و SNL را دریافت کردند. پروتکل تمرین استقامتی در پژوهش حاضر به مدت 4 روز در هفته و به مدت 6 هفته بود. از 10 متر در دقیقه به مدت 10 دقیقه در هفته اول، به 18-17 متر در دقیقه به مدت 30 دقیقه در هفته پنجم افزایش یافت. بعد از آخرین جلسه تمرینی، رت ها توسط تزریق درون صفاقی کتامین و زایلازین بی هوش و بافت عضله استخراج شد. جهت تعیین معنا دار بودن تفاوت بین متغیرها از آزمون آماری تی مستقل با سطح معنا داری 0.05>P استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج تحقیق حاضر نشان داد که تمرین استقامتی قبل از SNL باعث عدم تغییر معنادار ژن MG29  شد (P=0.07)و افزایش معنا دار در ژن Stim1  و Orai1  نیز مشاهده گردید (0.05>P).

    بحث و نتیجه گیری

    تمرین استقامتی قادر به تعدیل اختلال بیان پروتیین های، Stim1 و Orai1 در حالت نوروپاتی بود که ممکن است به واسطه سازوکارهای گوناگونی نظیر کنترل عوامل استرس اکسایشی و عوامل رشدی بتواند اثرات سودمند خود را اعمال کند.

    کلید واژگان: فعالیت کاهش یافته, STIM1, Orai1, MG29}
    Abdolreza Kazemi *, Mokhtar Ghanbarzadeh, Ziya Navidi, Shima Emam Bakhsh
    Introduction and purpose

     

    Decreased physical activity in rodents has caused a decrease in muscle mass, cross-sectional area of myofibrils (CSA) and force production. The purpose of this study was to investigate the effect of reducing physical activity after a period of endurance training on the expression of STIM1, Orai1 and MG29 genes in the plantaris muscle of male Wistar rats.

    Materials and methods

    The current research is experimental and basic. 16 male white desert rats, Wistar breed, weighing 250 ± 20 grams, were randomly divided into two groups. Control group - Spinal nerve ligation (SNL): This group included 8-week-old male rats whose three sciatic branches were tightly tied. The second group included 8 rats who received SNL after a period of endurance training. They did the endurance training protocol in the present study was for 4 days a week for 6 weeks. It increased from 10 meters per minute for 10 minutes in the first week to 17-18 meters per minute for 30 minutes in the fifth week. After the last training session, rats were anesthetized by intraperitoneal injection of ketamine and xylazine, and muscle tissue was extracted. To determine the significance of the difference between the variables, independent t-test was used, and SPSS-22 software was used to analyze the data with a significance level of P>0.05

    Results

    The results of the present research showed that endurance training before SNL caused a significant change in the MG29 gene (P=0.07) and a significant increase in the Stim1 gene and Orai1 (P>0.05).Discussion and

    Conclusion

    Endurance training was able to modulate the expression disorder of these proteins in the state of neuropathy, which may be due to various mechanisms such as controlling oxidative stress factors and growth factors, in this way exerts its beneficial effects.

    Keywords: Decreased activity, STIM1, Orai1, MG29}
  • عبدالرضا کاظمی*، ضیاء نویدی، مختار قنبرزاده، نرگس زند ذوالقلم

     مقدمه:

     نوروپاتی دیابت (Diabetic neuropathy) DN منجر به راه اندازی مسیرهای متعددی از جمله فشار اکسایشی و تخریب عروق ریز و همچنین تخریب عوامل درگیر در شبکه ی (Sarcoplasmic reticulum) SR عضلات می گردد. هدف از مطالعه ی حاضر، بررسی اثر یک دوره ی تمرین اینتروال شدید بر بیان ژن های درگیر در جریان کلسیم در عضله EDL رت های مبتلا به دیابت بود.

    روش ها

    پژوهش حاضر از نوع تجربی و بنیادی- توسعه ای است. 48 سر رت صحرایی نر به چهار گروه دیابت تمرین، دیابت، تمرین و گروه شاهد تقسیم شدند. برنامه ی گروه تمرینی به مدت 4 هفته و هر هفته 5 جلسه بود. کل هر جلسه تمرین روی نوارگردان 44 دقیقه بود. از آزمون آماری واریانس دو سویه (two way ANOVA) برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.

    یافته ها

    تمرین تناوبی شدید منجر به کاهش معنی دار در بیان ژن های Orai و MG29 و کاهش غیر معنی دار در بیان ژن Stim1 عضله ی بازکننده ی طویل انگشتان رت های صحرایی نر مبتلا به دیابت نسبت به سایر گروه ها شد.

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد تمرینات ورزشی به صورت تمرین تناوبی شدید، قادر به تعدیل اختلال بیان Orai، MG29، Stim1 در حالت دیابت بود که ممکن است به واسطه ی سازوکارهای گوناگونی نظیر کنترل عوامل استرس اکسایشی و عوامل رشدی باشد و از این طریق اثرات سودمند خود را بر عوارض بیماری دیابت اعمال کند.

    کلید واژگان: نروپاتی دیابتی, تمرین اینتروال, ژن ها, EDL, رت های صحرایی}
    Abdolreza Kazemi *, Zia Navidi, Mokhtar Ghanbarzadeh, Narges Zand Zolghalam
    Background

    Diabetic neuropathy (DN) leads to the initiation of several pathways, including oxidative stress and destruction of small vessels, as well as the destruction of factors involved in the SR network of muscle. The purpose of this research was to investigate the effect of the high intensity interval training on the expression of genes involved in calcium flow in the EDL muscle of diabetic rats.

    Methods

    The current research was experimental development study. In total, 48 male rats were randomly divided into 4 groups: training diabetes, diabetes, training and control group. The training group performed the interval training program for 4 weeks and 5 sessions per week. Each training session on the treadmill lasted for 44 minutes. The statistical test of two-way variance (two-way ANOVA) was used for analyzing the data.

    Findings

    High intensity interval training led to a non-significant decrease in Stim1 gene expression. And there was a significant decrease in the expression of Orai and MG29 genes in the long extensor digitorum muscle of male rats.

    Conclusion

    It is possible HIIT training is able to modulate the expression disorder of Orai, MG29, and Stim1 in diabetes, which may be due to various mechanisms such as controlling oxidative stress factors and growth factors. It seems it exerts its beneficial effects on the Side-effects of diabetes.

    Keywords: Diabetic neuropathies, High-Intensity Interval Training, Genes, EDL, Rats}
  • عبدالرضا کاظمی*، مختار قنبرزاده، ضیاء نویدی، مهرناز سلطانی
    مقدمه

    زنان چاق با توجه به میزان چربی احشایی شکمی و کاهش توده عضلانی، در معرض ابتلا به بیماری های متابولیکی قرار دارند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر 8 هفته تمرین تناوبی همراه با مصرف سیاه دانه بر سطوح سرمی واسپین زنان مبتلا به چاقی بود.

    روش شناسی:

     28 زن دارای اضافه وزن با شاخص توده بدنی بالای 30 در چهار گروه 7 نفره، کنترل مکمل، تمرین و  تمرین - مکمل تقسیم شدند و به مدت 8 هفته تمرینات تناوبی شدید و هر هفته 3 جلسه به مدت 45 دقیقه تا 60 دقیقه اجرا کردند. به طوری که در هفته اول سه وهله اجرای 4 دقیقه ای با شدت90 درصد ضربان قلب و هفته هشتم پنج وهله اجرای 4 دقیقه ای با شدت90 درصد ضربان قلب ذخیره با 2 دقیقه استراحت فعال بود. گروه های مصرف کننده مکمل روزانه دو  کپسول  mg 1000  پودر سیاه دانه را ظهر و شب پس از هر وعده غذایی به مدت هشت هفته مصرف کردند. برای تجزیه و تحلیل های آماری از آزمون تحلیل کوواریانس یک طرفه در سطح معنی داری P ≤ 0/05 استفاده شد.

    یافته ها

    بر اساس نتایج تحقیق حاضر، در میزان سطوح سرمی واسپین بعد از تمرین تناوبی بین چهار گروه کنترل، مکمل ،تمرین و مکمل- تمرین وجود نداشت (0.447=P). اما بین تغییرات نیم رخ لیپیدی شامل تری گلیسرید (0.003=P) HDL (P=0.001)، LDL (P=0.005) بعد از تمرین تناوبی بین چهار گروه کنترل، مکمل ،تمرین و مکمل- تمرین تفاوت معنی داری وجود داشت (P ≤ 0/05).

    نتیجه گیری

    با توجه به کاهش معنی دار در نیم رخ لیپیدی، به نظر می رسد تمرینات تناوبی شدید همراه با مصرف سیاه دانه می تواند به عنوان یک عامل موثر در بهبود نیم رخ لیپیدی زنان چاق مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: تمرین تناوبی, واسپین, سیاه دانه, زنان چاق}
    ABDOLREZA Kazemi *, Mokhtar Ghanbarzadeh, Ziya Navidi, Mehrnaz Soltani
    Introduction

    Obese women are prone to metabolic diseases due to the amount of abdominal visceral fat and decreased muscle mass. The aim of this study was to evaluate the effect of the  8 weeks of interval training  with consumption of black seed on serum vaspin levels in obese women.

    Methodology

    28 obese women with body mass index above 30 were divided into four groups: control, supplement, exercise and supplement-exercise for 8 weeks of interval trainin  with 3 sessions per week for 45 minutes. They performed for 60 minutes. So that in the first week, three 4-minute performance with an intensity of 90% of the heart rate and in the eighth week, five 4-minute performance with an intensity of 90% of the reserve heart rate with 2 minutes of rest was active. Groups taking the supplement daily took two capsules of 1000 mg of black seed powder at noon and night after each meal for eight weeksone-way analysis of covariance was used at the significance level of (a = 0.5).

    Results

    According to the results of the present study, there are no difference serum levels of vaspin after traning between the four groups of control, supplement, exercise and supplement-exercise. (P=0.447). But there was a significant difference between lipid profile changes including triglyceride (P = 0.003), HDL (P = 0.001), LDL (P = 0.005) after intermittent exercise between the four groups of control, supplement, exercise and supplement-exercise. 

    Conclusion

    Due to the significant difference in lipid profile, interval training  along with consumption of black seed can improve the lipid profile of obese women.

    Keywords: Periodic Exercise, Vaspine, Black seed, Obese women}
  • مسعود رحمتی*، مختار قنبرزاده، محمدحسن آقایی
    زمینه و هدف
    مطالعات نشان می دهد اختلال در کینازهای سیستم عصبی با بسیاری از بیماری های تخریب عصب مرتبط است. گلیکوژن سنتاز کیناز - بتا (GSK-3β)، یک کیناز سرین/ترئونین است که در تنظیم بسیاری از اعمال نورون شرکت می کند. بر این اساس، GSK-3β یکی از اهداف درمان دارویی سیستم عصبی است. در این مطالعه تاثیر فعالیت کاهش یافته به شکل درد نوروپاتیک بر بیان ژن GSK-3β در عصب سیاتیک رت های نر ویستار بررسی گردید.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی، 12 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (با میانگین وزن 30±250 گرم) به دو گروه شامل: 1- گروه فعالیت کاهش یافته (SNL: تعداد= 5) و 2- گروه کنترل سالم (C: تعداد= 5) تقسیم شدند. در طول و پایان پروتکل، آزمون های رفتاری درد نوروپاتیک در گروه های پژوهشی به طور مستمر انجام شد. در پایان هفته ششم، سطوح بیان ژنGSK-3β در عصب سیاتیک با تکنیک Real time، اندازه گیری و با روش-ΔΔCT 2 محاسبه گردید. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس دو طرفه با اندازه گیری مکرر و آزمون تی مستقل تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    پس از 6 هفته، آزمون های رفتاری درد نوروپاتیک آلوداینیای مکانیکی و پردردی حرارتی نشان داد در گروه لیگاتوربندی، آستانه تحریک درد نسبت به گروه کنترل، به طور معنی داری کمتر بوده است (05/0≤p). همچنین میزان بیان ژن GSK-3β در عصب سیاتیک در گروه لیگاتوربندی شده، به طور معنی داری نسبت به گروه کنترل افزایش نشان داد (05/0≤p).
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد آلوداینیای مکانیکی، پردردی حرارتی و کاهش فعالیت بدنی با افزایش بیان ژن GSK-3β در عصب سیاتیک مرتبط است.
    کلید واژگان: نورالژی, فعالیت کاهش یافته, گلیکوژن سنتازکیناز, 3 بتا}
    Masoud Rahmati *, Mokhtar Ghanbarzadeh, Mohammad Hassan Aghaei
    Background And Objectives
    Studies have shown that impairment in kinases in the nervous system is related to many neurodegenerative disease. Glycogen synthase kinase-3β (GSK-3β) is a serine/threonine kinase that participates in regulation of various functions of neurons. Accordingly, GSK-3β is one of the drug targets for nervous system therapies. In this study, the effect of decreased activity in the form of neuropathic pain, was investigated on GSK-3β gene expression in sciatic nerve fiber of male Wistar rats.
    Methods
    In this experimental study, 12 male Wistar rats (mean weight, 250±30g), were randomly divided into two groups: 1) Decreased activity (SNL: n=5); 2) Control (C: n=5). During and at the end of the protocol, neuropathic pain behavior tests, were performed continuously in the groups. After sixth weeks, the level of GSK-3β gene expression in sciatic nerve, was measured by real time technique and calculated using the 2-ΔΔCT method. Data were analyzed using two-way repeated measures analysis of variance and independent t-test.
    Results
    After 6 weeks, neuropathic pain behavior tests of mechanical allodynia and thermal hyperalgesia showed that pain threshold was significantly lower in the SNL group than the control group (p≤0.05). In addition, GSK-3β gene expression significantly increased in the sciatic nerve ligation group compared to the control group (p≤0.05).
    Conclusion
    The results of this study showed that mechanical allodynia, thermal hyperalgesia, and decreased physical activity are related to increased GSK-3β gene expression in sciatic nerve fiber.
    Keywords: Neuralgia, Hypokinesia, Glycogen synthase kinase, 3 beta}
  • مختار قنبرزاده *
    زمینه و هدف
    آمادگی جسمانی برای نیروهای نظامی یک اولویت و تضمین کننده دستیابی به همه اهداف ماموریت است و یکی از ابعاد علنی آمادگی، توانمندی های جسمانی در نیروهای مسلح است. هدف از تحقیق حاضر اثر یک دوره تمرینات تناوبی شدید (HIT) بر میزان آمادگی جسمانی و مولفه های ترکیب بدنی نیروهای نظامی است.
    روش ها
    پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی بود. در این تحقیق 30 نفر از نیروهای یکی از مراکز نظامی شهر کرمان حضور داشتند که به طور تصادفی به دو گروه مداخله (15n=) و کنترل (15n=) تقسیم شدند. گروه مداخله به مدت 6 هفته (3 جلسه در هفته) تمرین تناوبی شدید را که شامل 3 ست پروتکل رست (6 وهله 35 متر با 10 ثانیه استراحت بین هر وهله) با 4 دقیقه استراحت بین هر ست در هفته اول و به گونه فزاینده تا هفته چهارم هر هفته یک ست اضافه می شد، اجرا کردند. آزمودنی های گروه کنترل در این دوره در هیچ گونه فعالیت ورزشی شرکت نکردند. جهت مقایسه میانگین متغیرها از آزمون کوواریانس و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 22 استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج تحقیق حاضر نشان داد وزن (p=0.001)، شاخص توده بدن (p=0.001)، درصد چربی (p=0.001)، محیط دور کمر (p=0.003) و محیط دور باسن (p=0.001)، کاهش معنی دار و حداکثر اکسیژن مصرفی (p=0.001) و توان (p=0.001) و چابکی (p=0.003) افزایش معنی داری را در گروه مداخله نسب به کنترل داشته است. همچنین نشان داده شد که مقادیر فشار خون سیستول (p=0.28) و دیاستول (p=0.15) تغییرات معنی داری نداشته است.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که نیروهای نظامی می توانند برای افزایش آمادگی جسمانی و بهبود ترکیب بدن تمرینات HIT را در برنامه های ورزشی خود قرار دهند.
    کلید واژگان: تمرينات تناوبي شديد, آمادگي جسماني, ترکيب بدن, نيروهاي نظامي}
    Mokhtar Ghanbarzadeh*
    Background And Aim
    Fitness for military forces has been considered as a priority which helps them in achieving all mission goals and eventually increases their physical capabilities. The aim of the present study was to investigate the effect of intensity interval training (HIT) on the fitness and body composition of the military personnel.
    Methods
    This research was a quasi-experimental study. In this study, 30 employees attended a military center in Kerman. They were randomly assigned into two experimental (n=15) and control (n=15) groups. For a period of 6 weeks (3 sessions per week), the intervention group attended in an intensive interval training protocol which included 3 sets of ham (6 stages which were 35 meters with 10 seconds rest between each stage) with four minutes rest between each set in the first week. These sets were eventually increased until the fourth week of the training. In order to compare the variables, ANCOVA analysis was performed using SPSS version 22.
    Results
    The results showed that weight (p=0.001), body mass index (p=0.001), body fat percentage (p=0.001), waist circumference (p=0.003) and hip circumference (p=0.001), a significant reduction in maximum oxygen consumption (p=0.001), power (p=0.001) and agility (p=0.003) significantly increased in the exercise group relative to the control. It was also shown that systolic blood pressure values (p=0.028) and diastolic (p=0.015) did not significantly change.
    Conclusion
    Based on the results of this study we can conclude that military forces can fit HIT training in their sport programs to enhance their physical fitness and improve their body composition.
    Keywords: High Intensity Interval Training, Physical Fitness, Body Composition, Military Personnel}
  • عبدالرضا کاظمی، لیدا رادمهر، مختار قنبرزاده
    مقدمه
    امروزه، سرطان پستان شایع ترین نوع سرطان در زنان است. نقش فعالیت ورزشی به عنوان یک عامل پیش گیرانه و کمک درمانی در سرطان مورد توجه قرار گرفته است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثر 8 هفته تمرین هوازی بر غلظت سرمی اینترلوکین- 17 (17-Interleukin یا 17-IL)، آدیپونکتین و استرادیول زنان مبتلا به سرطان پستان است.
    روش ها
    40 بیمار زن مبتلا به سرطان پستان به شکل تصادفی به دو گروه مورد (20 نفر) و شاهد (20 نفر) تقسیم شدند. در گروه مورد، به مدت 8 هفته تمرینات استقامتی (3 جلسه در هفته) با شدت 55-40 درصد ضربان قلب هدف اجرا شد. 24 ساعت قبل از اولین جلسه و 48 ساعت پس از آخرین جلسه ی تمرین، از آزمودنی ها نمونه ی خونی گرفته شد. مقادیر اینترلوکین- 17، آدیپونکتین و استرادیول به روش Enzyme-linked immunosorbent assay (ELISA) اندازه گیری شد.
    یافته ها
    8 هفته تمرین هوازی، باعث افزایش مقادیر سرمی آدیپونکتین (005/0 = P) و کاهش اینترلوکین- 17 (015/0 = P) و استرادیول (001/0 > P) شد.
    نتیجه گیری
    در پاسخ به تمرینات هوازی، سطوح اینترلوکین- 17 و استرادیول کاهش، اما سطح آدیپونکتین افزایش می یابد. بنا بر این، می توان از فعالیت ورزشی به عنوان روش مناسبی برای کمک به درمان سرطان استفاده کرد.
    کلید واژگان: تمرین هوازی, اینترلوکین, 17, آدیپونکتین, استرادیول, زنان مبتلا به سرطان پستان}
    Abdolreza Kazemi, Lida Radmehr, Mokhtar Ghanbarzadeh
    Background
    Today, breast cancer is most current cancer disease in women. The role of the aerobic training as preventive and adjuvant therapy in cancer is concerned. This study aimed to examine the effect of the aerobic training on the levels of interleukin-17 (IL-17), adiponectin and estradiol in women with breast cancer.
    Methods
    40 patients with breast cancer were randomly divided into two equal groups of exercise and control. The training group performed aerobic training for 8 weeks with intensity between 40 to 55 percent of target heart rate. 24 hours before the first and 48 hours after the last session of exercise protocol, blood samples were taken from both groups and serum levels of IL-17, adiponectin and estradiol were measured using enzyme-linked immunosorbent assay (ELISA).
    Findings
    8 weeks of aerobic exercise training increased adiponectin (P = 0. 005) and decreased IL-17 (P = 0. 015) and estradiol (P < 0. 001) serum levels.
    Conclusion
    The results of the present study suggested that levels of IL-17 and estradiol in response to aerobic training decreased but serum level of adiponectin as anti-inflammatory factor increased. ُSo, the exercise training can be an appropriate method for prevention and adjutant therapy in cancer.
    Keywords: Aerobic training, Interleukin, 17, Adiponectin, Estradiol, Women, Breast cancer}
  • مختار قنبر زاده، عبدالرضا کاظمی*
    مقدمه
    تمرین ترکیبی به علت اختصاصی بودن اثرات تمرین، برای عملکرد بدنی مطلوب و سلامتی در افراد سالمند توصیه شده است. هدف پژوهش حاضر مقایسه سه شیوه مختلف تمرین موازی بر سطح پلاسمایی کمرین، مقاومت به انسولین و عملکرد جسمانی زنان سالمند بود.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع نیمه تجربی بود که در آن 40 زن سالمند به صورت هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفی به 4 گروه، تمرین مقاومتی- استقامتی (10 نفر)، تمرین استقامتی- مقاومتی (9 نفر)، تمرین اینتروال (12 نفر) و کنترل (9 نفر) تقسیم شدند. آزمودنی های گروه تجربی 8 هفته و هر هفته سه جلسه تمرین داشتند. از آزمون t و واریانس یک طرفه جهت مقایسه میانگین متغیرها استفاده گردید.
    نتایج
    نتایج نشان داد که در گروه های تجربی پس از هشت هفته تمرین مقادیر کمرین (300/ 0=P)، انسولین (72/ 0=P)، گلوکز ناشتا (09/ 0=P)، مقاومت به انسولین (69/ 0=P)، درصد چربی (08/ 0=P) و (WHR (P=0.55 تغییر معنی دار پیدا نکرد. اما کاهش معنی دار در وزن (017/ 0=P) و(BMI (P=0.023 مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته های این مطالعه به نظر می رسد آرایش و ترتیب تمرین ترکیبی سازگاری های متابولیکی و کمرین را تحت تاثیر قرار نمی دهد اما هر سه نوع تمرین می توانند منجر به تغییرات متفاوتی نسبت به قبل از دوره تمرین شوند.
    کلید واژگان: تمرین موازی, کمرین, مقاومت به انسولین, زنان سالمند}
    Mokhtar Ghanbarzadeh, Abdolreza Kazemi*
    Introduction
    combined training exercise is recommended for the elderly due to the specificity of its effect for good health and physical function. The purpose of this study was to investigate three different methods of concurrent training on plasma levels of chemerin, insulin resistance and physical performance in elderly women.
    Methods
    This was a semi-experimental study in which 40 inactive healthy elderly women were selected by purposive sampling and randomly placed into four groups: strength + endurance (n=10), endurance + strength (n=9), alternative concurrent training (n=12) and control (n=9) groups. The data analysed with t-test and one-way ANOVA.
    Results
    Results showed that the experimental group after 8 weeks Chemerin levels (P=0.3), insulin (P=0.72), fasting glucose (P=0.09), insulin resistance (P=0.69), %Fat (P=0.08) and WHR (P=0.55) showed no significant changes. However, a significant reduction observed in weight (P=0.017) and BMI (P=0.023).
    Conclusion
    According to the results of this study, order of concurrent training do not affect chemerin and metabolic adaptation, but all three methods of concurrent training could lead to different changes compared to prior of performed training.
    Keywords: Interval training, Chemerin, Insulin resistance, Elderly women}
  • عبدالرضا کاظمی*، رسول اسلامی، مسعود قائد علی، مختار قنبرزاده
    زمینه و هدف
    لپتین پلی پپتیدی است که با تغییرات وزن بدن و مصرف انرژی مرتبط است و تحت تاثیر تمرینات ورزشی قرار می-گیرد. هدف از پژوهش حاضر شناخت اثر 6 هفته تمرین کم حجم تناوبی شدید بر غلظت سرمی لپتین، گلوکز و درصد چربی بدن کشتی گیران جوان بود.
    روش بررسی
    در یک مطالعه تجربی 20 کشتی گیر جوان به دو گروه تجربی (10n=) و کنترل (10n=) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 6 هفته (3 جلسه در هفته) تمرین تناوبی شدید را که شامل 3 ست پروتکل رست (6 وهله 35 متر با 10 ثانیه استراحت بین هر وهله) با 4 دقیقه استراحت بین هر ست در هفته ای اول و به گونه فزاینده تا هفته چهارم هر هفته یک ست اضافه می شد، اجرا کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t مستقل و تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که 6 هفته تمرین تناوبی شدید منجر به تغییر معناداری در سطوح لپتین و درصد چربی بدن کشتی گیران نمی شود (05/0 < P). اما گلوکز پلاسما در نتیجه این تمرینات کاهش معناداری نشان داد (05/0 > P). علاوه بر این، درصد چربی بدن پس از یک دوره تمرین تناوبی شدید هر چند کاهش یافت اما تغییرات معنی دار نبود (238/0 = P). علاوه براین، نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد یک جلسه تمرین تناوبی شدید در سه زمان مختلف (قبل، بلافاصله بعد و 90 دقیقه پس از یک جلسه تمرین) قبل و پس از 6هفته تمرین تناوبی شدید به صورت معنی دار سطوح لپتین سرمی را تحت تاثیر قرار نمی دهد (05/0 < P).
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های پژوهش حاضر به نظر می رسد که عدم تغییر معنی دار میزان لپیتن سرمی پس از یک دوره تمرین تناوبی شدید کم حجم، به خاطر عدم تغییر در درصد چربی بدن و کافی نبودن حجم تمرین در کشتی گیران جوان می باشد.
    کلید واژگان: تمرین تناوبی شدید, لپتین, گلوکز, درصد چربی بدن, کشتی گیران جوان}
    Dr Abdolreza Kazemi *, Dr Rasoul Eslami, Masoud Ghayed Ali, Mokhtar Ghanbarzadeh
    Background And Aim
    Leptin is a polypeptide cytokine which is correlated with body weight changes and energy consumption. It can be affected by exercise training. The aim of the present study was to determine the effects of 6 weeks of low volume high intensity interval training on serum levels of leptin, glucose, and body fat percentage in young wrestlers.
    Material And Methods
    20 young wrestlers were divided into two experimental (n = 10) and control (n=10) groups. The experimental group performed high intensity interval training for six weeks (3 sessions per week) that consisted of 3 sets of RAST protocol (6 efforts in the 35m distance followed by a 10 second rest interval after each efforts) with 4 minutes rest after each set in the first week. Each week one set added to the protocol for 4 weeks. Independent t -test and ANOVA were used for data analysis.
    Results
    T-test results indicated that 6 weeks of high intensity interval training did not lead to significant changes in leptin levels and body fat percentage in the wrestlers (P>0.05), but plasma glucose significantly decreased in response to exercise training (P≤0.05). Moreover adipose tissue percentage after the period of exercise training decreased but this decrease was not statistically significant (p=0.238). RM-ANOVA results indicated that one session of high intensity interval training in 3 different steps of training (before and after the intervention and after 90 minutes) before and after 6 weeks of high intensity interval training did not affect serum leptin levels significantly (P>0.05).
    Conclusion
    After one episode of low volume, high intensity interval training there was no statistically significant change in the serum levels of leptin, which could be due to lack of change in body fat percentage and inadequate training volume in the young wrestlers.
    Keywords: High intensity interval training, Leptin, Glucose, Body fat percentage, Young wrestlers}
  • عبدالرضا کاظمی، امین عیسی نژاد، امین کوشش*، احسان فرحبخش، مختار قنبرزاده
    مقدمه
    تمرینات تناوبی هوازی و منظم از طریق سازوکارهای مختلف در سطح تومور اثرات پیشگیرانه و کمک درمانی در سرطان پستان دارد. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی اثرات تمرینات تناوبی هوازی و مصرف داروی تاموکسیفن بر سطوح بافتی IL-6 و IL-10 موش های حامل سرطان پستان است.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی 40 سر موش بالب سی ماده در 4 گروه، تومور- کنترل (CT) تومور- تمرین (ET)، تومور-تاموکسیفن (TT) تومور- تاموکسیفن- تمرین (ETT) به صورت تصادفی قرار گرفتند. پس از آشنا سازی، به هر موش یک میلیون سلول سرطانی تزریق شد. به گروه (TT) داروی تاموکسیفن خورانده شد. گروه (ET) به مدت 6 هفته (5 روز در هفته) تمرینات تناوبی هوازی را انجام دادند. گروه (ETT) همانند گروه (ET) تمرین ورزشی را انجام می دادند و همانند گروه (TT) داروی تاموکسیفن را مصرف می کردند. حجم تومور به صورت هفتگی توسط کولیس دیجیتالی اندازه-گیری شد در پایان موش ها قربانی شدند، بافت تومور استخراج و فریز شد و در دمای 70- درجه سلسیوس نگهداری شد.
    یافته ها
    بین گروه ها اختلاف معنی دار در میزان IL-6 و IL-10 وجود داشت (0/05≤ p). به گونه ای که یک دوره تمرین تناوبی هوازی منجر به کاهش سایتوکاین التهاب آور IL-6 شد. از طرف دیگر میزان IL-10 که اثرات ضدالتهابی دارد افزایش یافت. این نتایج با میزان رشد تومور هم خوانی داشت. به گونه ای که ارتباط مثبت و منفی معنی دار به ترتیب بین تغییرات IL-6 و IL-10 با میزان رشد تومور وجود داشت (0/05 ≤ p).
    نتیجه گیری
    تمرینات ورزشی و مصرف داروی تاموکسیفن به ترتیب باعث کاهش و افزایش بیان IL-6 و IL-10 بافت تومور می شود. با توجه یافته های پژوهش حاضر می توان ادعا کرد که تمرینات تناوبی از طریق کاهش مقادیر IL-6 و افزایش IL-10 می تواند نقش کمک درمانی در سرطان پستان داشته باشد.
    کلید واژگان: تمرینات تناوبی, تاموکسیفن, IL, 6, IL, 10, سرطان پستان, حجم تومور}
سامانه نویسندگان
  • مختار قنبرزاده
    قنبرزاده، مختار
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال