به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب mortaza mardiha

  • مرتضی مردیها*
    عقل و عشق دو اسم معنا هستند و مثل اغلب اسامی معنا، مفهومی کشسان داشتهاند. فیلسوفان و عارفان و شاعران حکیم هرکدام به نوعی در تعریف و تحدید حدود یا تعریض حدود آنها سخن گفتهاند. در قالب یک نگاه بین رشته ای، ادبیات از یک سو، فلسفه (و روان شناسی شناخت)، از سوی دیگر، این مقاله در قالب یک تحلیل محتوای مقایسه ای، سیر تحول معنایی این دو واژه را در شاهنامه، پنج گنج و مثنوی پی می گیرد و از دلیل تفاوت دو مقام گفتار و کردار در اقبال به آنها پرسش می کند. بنا بر آنچه یافته شد، فردوسی عقل و عشق را در معانی نزدیک به عرف عمومی کاربرد آنها به کار گرفته؛ نظامی عشق بشری و زمینی را در اعلی درجه آن توضیح و بازنمایی کرده است و اشارات اولیه و بسط نایافته ای هم به مفاهیمی چون «عقل کلی» و «عقل تحت هدایت وحی» داشته است؛ مولوی در این کار به شکلی شاخص شالوده شکن بوده و معانی معنوی و آیینی به کلی متفاوتی بر این مفاهیم حمل کرده که تا مرز اشتراک لفظی پیش رفته است. در قالب یک تناقض نما، تعابیر مولوی از عقل و عشق، تاحدی به دلیل روش غیراستدلالی آن و دشواری درک و سختی اجرا، در یک فضای گفتاری اشرافیت معنوی محدود شد و کاربرد عمومی و عملی این دو مفهوم به نگاه و نمادپردازی اعتدالی نظامی و به ویژه فردوسی نزدیک ماند؛ در حالی که از حیث اشتهار و احترام ماجرا برعکس این است.
    کلید واژگان: عشق, عقل, عقل عرفی, عقل کلی, عشق الهی}
    Mortaza Mardiha *
    Reason and love are two abstract nouns and like lots of this kind of nouns have been a kind of elastic concept. For longtime this resiliency have caused vast discussions concerning their essences and limits of meanings. Philosophers, mystics, and intellectuals have commented in some way for their demarcation. The great Persian poets have also used and introduced these concepts in different ways. This article is to follow the course of semantic changes of these two words in Shahnameh, Panj Ganj, and Masnavi. We found that Ferdowsi has used these two words in the meanings close to their usual applications; Nizami has represented romantic love at its most exciting level and has also had some primary and raw remarks about the transcendental reason (Aghl-e Kolli) and reason derived by revelation. Mowlavi has been in an outstanding manner as a groundbreaker in changing the implications of the concepts and attributed such spiritual and mystical meanings to them that they reach the borders of homonyms. That is why Mowlavi’s conceptions of reason and love, because of their untenable method were limited within a discourse of spiritual aristocracy while usual and practical usage of these words remained close to the approaches and symbols of Nizami and specially Ferdowsi
    Keywords: Love, Reason, Transcendental Reason, Spiritual love, Ordinary Reason}
  • مرتضی مردیها*
    برخلاف آنچه که ممکن است به نظر برسد برخی شاخص ها نشان می دهند که علم از حدود ربع چهارم قرن بیستم به بعد دچار رکود شده است و از کشف های بزرگ کمتر نشانی هست. این در حالی است که این دوره شاهد بیشترین تعداد دانشمند، بیشترین بودجه تحقیقاتی و بیشترین تعداد مقالات علمی در جهان بوده است. افزون براین، انواعی از ابزارهای سخت و نرم جدید، انبوهی از داده های تجربی در عموم رشته ها از میکروفیزیک تا نجوم و از زیست شناسی تا علوم اجتماعی را فراهم کرده اند که علی القاعده باید به رشد علم شتاب بیشتری بدهند. این مقاله با بررسی این شاخص ها از چرایی واقعه می پرسد و بر این نکته متمرکز می شود که انبوهی داده ها مشکل چندانی از رشد علم حل نمی کند؛ زیرا رشد علم در گرو فرضیات آزمون پذیر است و داده های انبوه تر و گرفتن متغیر های بیشتر امکان فرضیه پردازی را دشوار می کند. به دیگرسخن، پشتوانه تجربی همواره کمک کننده به غنای تبیینی نیست، بلکه گاه منافی آن است.
    کلید واژگان: علم, پیشرفت, رکود, داده, کشف و دانشمند}
    Mortaza Mardiha *
    Despite what it may seem, some indicators show that during the last quarter of twentieth-century science has been in the state of stagnation and there is less news about big discoveries. However, this period has seen a vast increase in time and money spent on research as well as real augmentation in the number of scientists and articles. Moreover, due to the new tools, hardware, and software, there is a huge amount of data, from microphysics and astronomy to biology and social science, in the disposition of researchers. This article considers those indicators, asks of its causes, and concentrates on relationship between increase of data and development of science. It proposes that development of science depends on testable hypotheses, but massive data and considering more variants make the very act of hypothesizing more difficult. In other words, having more experimental backing does not always contribute to scientific progress, sometimes it becomes an obstacle.
    Keywords: Science, scientist, development, data, stagnation, discovery}
  • مرتضی مردیها*
    کمتر سپهری از زندگی فردی، اجتماعی، سیاسی، و حتی علمی است که در پی پیدایش و فراگیری اینترنت و دیگر تکنولوژی های اطلاعاتی و ارتباطاتی دستخوش دگرگونی نشده باشد. از میان انبوه حوزه هایی که از دنیای سیبرنتیک اثر پذیرفته است توجه ما در این مقاله به علوم انسانی و اجتماعی ناظر است. پرسش این است که فضای مجازی چه شرایط جدیدی برای علوم انسانی و اجتماعی فراهم کرده است، و این شرایط تا چه پایه برای رشد و توسعه و بهبود این علوم مددکار یا مشکل زا بوده است. طیف برآوردها از مثبت تا منفی گسترده است. با ظهور شبکه های اجتماعی، اکثریت گسترده ای از جامعه که مصرف کننده منفعل وسایط ارتباط جمعی کلاسیک بوده اند به مصرف کننده صاحب نظر یا حتی تولید کننده آماتور تبدیل شده اند. یافته ها حاکی از این است که در این تحول، دو فرایند دمکراتیزاسیون و لیبرالیزاسیون ارتباطات، و فضای مجازی علمی، همچون زیرمجموعه ای از آن، به همراه هم پیش رفته اند. برآوردهای مثبت بیش تر به مورد نخست و برآوردهای منفی بیش تر به مورد دوم منسوب است. با رویکردی تحلیلی، در پی تقویت این ایده هستیم که، همچون در دنیای غیرمجازی، این دو همراه هم اند، هرچند این مانع تلاش برای افزایش سرجمع مثبت آنها نیست.
    کلید واژگان: علوم انسانی و اجتماعی, فضای مجازی, شبکه های اجتماعی, فعالیت های آکادمیک}
    Mortaza Mardiha *
    Few spheres of personal, social, political, and even scientific life have not gone under changes after the advance of the Internet and other information and communication technologies. From the massive areas that have been influenced by the cyber world, our attention is drawn to the humanities and social sciences. The question is, what new conditions social media have created for humanities and social science, and how these conditions have served as a strengthening or weakening factor in the growth and development of these sciences. The range of estimations varies from positive to negative. With the advance of social networks, the vast majority of society, the passive consumer of classical communicational devices, has become the expressive consumer or even the amateur producer. The findings suggest that, In this evolution, two processes of democratization and liberalization of communication and science, as a part of it, have progressed together, with more positive estimates for the first case and more negative for the second one. From an analytical standpoint, we try to corroborate the idea that, as in the real world, these two are going together, although this does not mean to stop trying to increase the benefits nor reduce the defects.
    Keywords: humanities, Social Sciences, cyberspace, Social Networks, Academic Activities}
  • مرتضی مردی ها*

    معمولا تبیین علمی برابر با شناخت علل دانسته می شود. برخی به دلایلی در این تردید روا داشته اند، با وجود این به نظر می رسد که هم در تاملات عقل سلیم و هم در بررسی عمیق و تخصصی شناخت، کماکان روال غالب به نفع این فتوا می دهد که ما به ازای درک تبیینی اغلب همان تعلیل یا کاوش علل است، اما علت کاوی و علت یابی کار آسانی نیست. این مقاله در مقام تقویت این ایده است که مشکل اصلی تبیین علی در دنیای علم بیشتر مشکلی عملیاتی ناشی از دشواری تشخیص شبکه علل است، نه خود اصل علیت و ارزش معرفت شناختی آن. دشواری اصلی تبیین علی و پیش بینی بردار برآیند، یا تعیین برونداد و معلول نهایی، عمدتا نهفته در کثرت، تنوع، همکنش، و دینامیزم علل و عوامل دخیل در یک فرایند علی است، که شبکه ای می سازد که تشخیص و تفکیک و تجمیع و برآورد و محاسبه بردارهای موثر در آن اغلب دشوار و گاهی عملا ناممکن می نماید. رشد کند علم (نه فناوری)،  حضور نظریه های رقیب، نگاه احتمالاتی، و تبیین های موقت و مردد و کم توان در علم بیشتر به این دشواری آزمایشگاهی مربوط است تا به مشکل معرفت شناختی اصل علیت.

    کلید واژگان: علت, معلول, پیچیدگی, شبکه, تصادف}
    Mortaza Mardiha *

    The scientific explanation is usually defined as finding the cause. For some reasons, this has been a subject of doubt, however, it seems that, both in common sense as well as in philosophical approach, the mainstream still support the very Idea of explanation something as introducing its cause. But cause searching and cause finding are not so easy tasks. This Article is for corroborating the idea according to which the essential tension in scientific research is derived from the practical difficulty of distinguishing a complex netting of causes, not from the theoretical disfunction of causality. Multiplicity, variety, interaction, and dynamism of causes and factors intervening in a causal process constitute oftentimes a perplexing netting in which it is difficult, sometimes practically impossible, to distinguish, dissociate, evaluate, and calculate vectors effective on final resultant and explain or predict the output or the effect the process in question has. Not paying enough attention to it leads mistakenly to doubt about causality itself. The problem is pragmatic, not paradigmatic.

    Keywords: cause, effect, complexity, netting, accident}
  • مرتضی مردیها
    پرسش اصلی مقاله حاضر این است که جنس فلسفی گزاره های حقوق بشری (مثلا موجود در اعلامیه حقوق بشر یا متون نظیر آن) چیست و حقوق و تکالیف یا باید و نباید های موجود در آن، از منظر نظری به چه پشتوانه ای مستند است. فرضیه مقاله این است که استناد حقوق بشر به طبیعت، استدلالی است از لحاظ نظری غلط اما علت دوام آن این بوده که عملا مفید انگاشته شده است؛ حقوق بشر، در تحلیل نهائی، به چیزی به جز توافق مصلحت جویانه عقلا مستند نیست و نتواند بود. نظریه قراردادی- اجماعی مورد دفاع این مقاله، یونیورسالیسم حقوق بشر را به نوعی ماهیت متمرکز انسان شناسانه، با دو وجه تمایلات مشترک غریزی (متعلق به عموم) و صوابدیدهای مشترک عقلی (خاص عموم جوامع رشد یافته با معیارهای گستره و عمق آموزش و رفاه و تامین اجتماعی) مستند می کند. این مقاله به روش تحلیلی نوشته شده است.
    کلید واژگان: حقوق بشر, طبیعت, قرارداد, سودانگاری}
    Mortaza Mardiha
    The main question in this article is: what is the philosophical kind of statements which refer to human rights? From an abstract point of view, the rights and the obligations, for example in the universal declaration of human rights, are founded upon which foundations? Our hypothesis is that to rely human rights on “nature” is a wrong reasoning but considered to be useful in practice. Human rights, in final analysis, can not rely upon anything except some expedient consensus. The conventional theory of rights which is defended hear reduce the universality of human rights to the nature of human being with two aspects: common instinctive needs and rational approbations which will be promoted according to degree of instruction and welfare. This article is written in analytical method.
  • سید مرتضی مردیها
    بخشی از جنبش دفاع از حقوق زنان، از نیمه قرن بیستم به بعد، تمایلات رادیکال از خود نشان داد و به نقد بنیادین گفتار مسلطی پرداخت که آن را علت اصلی فرودستی زنان می دانست. این علت از نگاه آنان، نظام مردسالاری بود که ریشه در روابط سلطه مرد/ زن در درون خانه داشت، و از اینجا به روابط سلطه در دنیای اقتصاد و سیاست می رسید. فمینیسیت های رادیکال در این موضع خود از گفتار فلسفی- سیاسی مطرح در نیمه قرن، یعنی نئومارکسیسم و نئوفرویدیسم، متاثر بودند. این مکاتب که با تاکید بر عنصر فرهنگ به جای اقتصاد، بیطرفی و واقع نمائی علم و اعتبار آداب و رسوم رایج را مورد تردید قرار دادند، و اغفال را صفت مهم نظام سرمایه داری دانستند، سرمشقی برای فمینیسم رادیکال شدند. مقاله حاضر در پی تقویت این فرضیه است که همانطور که دیدگاه های شالوده شکن کسانی مثل بنیامین و مارکوزه به ویژه در باب سیاست، به سبب ماهیت زیر و زبرکننده خود، شانس اندکی برای تحقق داشت و به زودی جای خود را به اصلاح طلبی دهه هفتاد سپرد، فمینیسم رادیکال، به ویژه ربطی که میان تعریف از امر سیاسی و وضع زنان مطرح می کند، هم سرنوشتی متفاوت نمی تواند داشته باشد.
    کلید واژگان: فمینیسم, فمینیسم رادیکال, سیاست, ایدئولوژی, سلطه}
    Mortaza Mardiha
    Radical feminism is definable as a movement in second half of twentieth century that considers patriarchy or maledomination at the root of women’s oppression. According to this idea, the problem is born within the family and non equal relations between it’s male and female members, and then from hear goes to society and politics. The radical feminists were inspired by dominant discourse of new left philosophers. This school which emphasized upon culture instead of economy and refuted the apparent innocence of capitalism, will become an excellent example for new wave of feminism. This article will try to confirm the hypothesis that as the deconstructive point of view of Benjamin and Marcus about social and political change had very little chance to triumph, radical feminism inspired by it, couldn’t have another destiny.
  • مرتضی مردیها *
    فمینیسم به عنوان یک جنبش اجتماعی برای دفاع از حقوق زنان، یا آنچه این پنداشته شده، عموما به مکاتب و جریان های مسلط فکری هم عصر خود متکی بوده است. موارد مشهور آن تاثیر پذیری موج اول از «لیبرالیسم» و موج دوم از «چپ جدید» است. اما موارد باریکتری هم وجود دارد که در عین اهمیت داشتن، کمتر به چشم می آید. بورژوازی مدرن که خود متکی به ارزش های برابری و آزادی بود، حاضر نبود این ارزش ها را به حوزه زنان تسری دهد، و این در میان جنبش زنان، نوعی سرخوردگی ایجاد می کرد. اوجگیری گرایش هنری – فلسفی رمانتیک که خود را در تعارض با ارزش های روشنگری چون «عقلانیت» و «پیشرفت» تعریف می کرد، باعث شد که برخی از فمینیست ها، به آن به عنوان یک راه حل نگاه کنند. رماتیسم، «احساس» را می ستود و «گذشته» را بزرگ می داشت، و این مبنای الهامی شد برای برخی فمینیست ها که به جای تلاش برای اثبات تساوی قدرت عقلی زنان و مردان و ضرورت حرکت زنان پا به پای مردان، بر اهمیت احساس زنانه و برتری آن تاکید کنند، و نیز فرضیه وجود گذشته ای طلایی به نام عصر مادرسالاری را جدی بگیرند، و در پی تجدید حیات آن باشند. به نظر می رسد رمانتیسم گرچه به عنوان یک واکنش در مقابل مصائب عقلانیت وتوسعه مدرن قابل درک است، اما راه حل مشکلات دنیای جدید نبود؛ همین داوری در مورد فمینیسم الهام گرفته از آن هم صادق است.
    کلید واژگان: زنان, فمینیسم, روشنگری, رمانتیسم}
    Mortaza Mardiha*
    The theoretical and political frameworks of feminist thoughts emerge from some of the classical traditions of the social and political theories. Thus, first wave of feminism was influenced by liberation and second wave influenced by radicalism.Since the modern bourgeoisie which is based on liberation and equality has not been fully successful to extend these values to women, it disappointed some of feminist scholars. Considering the impact of social issues on women’s lives, feminists have revised some of these classical perspectives or applied new perspectives to explain the women's position in society in a better way.Romanticism as a form of contemporary social theory admires "emotions" and adores the "past" and has had much appeal to some of the feminists because of some commonly shared assumptions in both feminism and romanticism. This has become a basis of aspiration for some feminists who emphasize on women's sentiments and its superiority instead of rational equality between men and women and the importance of women's movements. They believe in the existence of matriarchy in the golden age as an assumption and try to revitalize it. It seems that even though romanticism could be considered as a reaction to the problems arisen from rationality and modern development, but it is not a solution for the new world, as it is even true for feminism.
    Keywords: feminism, romanticism, women's sentiments, rationality}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال