به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

mousavi sh

  • فائزه سادات محمودی هاشمی، سید جواد موسوی، بهروز عطارباشی مقدم، سعید طالبیان مقدم، شیوا موسوی
    زمینه و هدف
    این مطالعه با هدف دستیابی به یک پرسشنامه فارسی مناسب برای ارزیابی ضایعات شانه در ورزشکاران، به ترجمه، بومی سازی و تعیین اعتبار و تکرارپذیری پرسشنامه جراحان شانه و آرنج آمریکا پرداخته است.
    روش بررسی
    افراد مورد مطالعه 100 نفر از ورزشکاران رشته های پرتابی و بالای سر مبتلا به آسیب و اختلال در عملکرد شانه (81/5 ± 96/25 سال) بودند. روند ترجمه پرسشنامه و تطابق فرهنگی طبق روش استاندارد انجام گرفت. پس از تکمیل مراحل ترجمه و تهیه نسخه فارسی پرسشنامه ASES، این پرسشنامه به همراه نسخه های فارسی پرسشنامه ناتوانی بازو و شانه و دست (The Disabilities of the Arm Shoulder and Hand: DASH) و سنجش سلامت خلاصه شده 36 سوالی (Short Form 36 Health Survey:SF36) جهت تعیین اعتبار توسط بیماران تکمیل شدند. 30 نفر از این افراد به صورت تصادفی جهت بررسی تکرارپذیری آزمون- بازآزمون پرسشنامه، مجدا پرسشنامه را تکمیل کردند. پس از تکمیل پرسشنامه، داده های بدست آمده مورد ارزیابی آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    جهت سنجش همخوانی درونی سوال های موجود در نسخه فارسی پرسشنامه ASES از ضریب همبستگی آلفاکرونباخ استفاده شد. آلفای کرونباخ برای این پرسشنامه عدد 91/. بدست آمد. برای تکرارپذیری آزمون- بازآزمون از آزمون ICC استفاده شد که مقدار، 91/. بدست آمد. ارتباط بین نسخه فارسی پرسشنامه ASES با نسخه های فارسی پرسشنامه های SF36 و DASH با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون بررسی شد. همبستگی بین نسخه فارسی پرسشنامهASES و پرسشنامه DASH برابر با 78/0 بود که نشان دهنده ارتباط قوی بین نسخه فارسی پرسشنامه ASES و DASH است. همبستگی بین نسخه فارسی پرسشنامه ASES با بخش های مختلف پرسشنامه SF36، بین 48/0 تا 62/0 بود که همبستگی متوسط را نشان داد.
    نتیجه گیری
    نسخه فارسی پرسشنامه ASES ابزاری معتبر و تکرارپذیر برای ارزیابی عملکرد شانه در ورزشکاران مبتلا به اختلالات شانه می باشند.
    کلید واژگان: اختلالات مفصل شانه, پرسشنامه جراحان شانه و آرنج آمریکا, تکرارپذیری, اعتبار سنجی, ورزشکاران, ارزیابی عملکردی
    Mahmoudi Hashemi F., Mousavi J., Attarbashi Moghadam B., Talebian Moghadam S., Mousavi Sh
    Background And Aim
    The translation، cultural adaptation and validation of the Persian version of the American shoulder and elbow surgeons (ASES) were carried out in accordance with published guidelines.
    Materials And Methods
    The study was conducted on 100 athletes (25. 96±5. 81 years)، which suffered from different shoulder disorders. When the translation and cultural adaptation of the original questionnaire was carried out on the standardized method، the participants were asked to complete a questionnaire booklet including the DASH، the Short Form General Health Survey (SF-36) and ASES questionnaires. In addition، 30 randomly selected patients were asked to complete the ASES questionnaire 48 hours later for the second time. After data collection the Statistical analysis was performed by using SPSS software.
    Results
    The Cronbach''s alpha was used to indicate internal consistency. Cronbach''s alpha was 0. 91 for ASES. Test-retest reliability was quantified by use of the intraclass correlation coefficient. It was 0. 91 for ASES questionnaire. The Pearson Correlation Coefficient was used for the questionnaire validation study. The DASH questionnaire showed high correlation of ICC=0. 78 with ASES. The ASES showed moderate correlation of 0. 48 to 0. 62 with those of the various scales of the SF-36.
    Conclusion
    The Iranian ASES showed good reliability and validity and can be used for shoulder-specific patient self-assessment.
    Keywords: Upper extremity disorders, American shoulder, elbow surgeons questionnaire, Reliability, Validity, Athletes, Functional assessment
  • زهرا طیرانی نجاران، حیدر پارسایی، سید هادی موسوی *
    زمینه و هدف

    نوروپاتی از شایع ترین عوارض دیابت است که اعصاب حسی، اتونوم و حرکتی را درگیر می کند. هر چند مکانیسم های سلولی- ملکولی نوروپاتی دیابتی کاملا مشخص نگردیده اند، اما با این حال شواهدی از افزایش گونه های فعال اکسیژن (ROS) در ارتباط با این پدیده، وجود دارد. عصاره ی زعفران و بعضی از اجزای آن دارای اثرات آنتی اکسیدان می باشند. مطالعه ی حاضر با هدف تعیین اثرات محافظت کننده ی احتمالی عصاره ی هیدروالکلی زعفران، در مرگ سلولی ناشی از گلوکز در سلول عصبی PC12 به عنوان یک مدل آزمایشگاهی مناسب در مطالعات عصبی انجام گردید.

    روش بررسی

    سمیت سلولی به روش MTT بررسی شد. اندازه گیری گونه های فعال اکسیژن درون سلولی با استفاده از 2''،7''-دی کلرو فلورسئین دی استات (DCF-DA) در دستگاه فلوسیتومتری انجام گردید.

    یافته ها

    گلوکز توانست میزان بقای سلولی را به طور معنی داری کاهش دهد. سمیت گلوگز بر سلول های PC12 در حضور عصاره ی زعفران و گلوتاتیون کاهش یافت. گلوگز همچنین توانست میزان گونه های فعال اکسیژن درون سلولی را در سلول ها افزایش دهد که این افزایش در حضور زعفران و GSH کاهش یافت.

    نتیجه گیری

    افزایش گونه های فعال اکسیژن یک مدیاتور احتمالی در سمیت ناشی از گلوگز در سلول های PC12 می باشد. همچنین زعفران با توجه به اثرات آنتی اکسیدان می تواند به عنوان یک ترکیب امید بخش در درمان نوروپاتی دیابتی در مطالعات حیوانی مد نظر قرار گیرد.

    کلید واژگان: گلوکز, سلول PC12, سمیت سلولی, گونه های فعال اکسیژن, زعفران
    Tayarani-Najaran Z., Parsaee H., Mousavi Sh
    Background And Objective

    Diabetic neuropathy is one of the most frequent complications of diabetes. Despite some studies, the exact mechanism of glucose neurotoxicity has not been fully elucidated. Increased reactive oxygen species (ROS) has been proposed as a possible mechanism. Crocus sativus L. (saffron) has been known as a source of antioxidants. Therefore, neuroprotective effect of saffron extract was studied in glucose-induced neurotoxicity, using PC12 cells as a suitable in vitro model of diabetic neuropathy.

    Materials And Methods

    Cell viability was quantitated by MTT assay. ROS was measured using DCF-DA by flow cytometry analysis.

    Results

    The result showed that glucose reduced the cell viability of PC12 cells. Saffron extract and GSH could decrease this toxicity. Glucose toxicity was consistent with increased ROS production which was reduced by saffron and GSH pre-treatment.

    Conclusion

    These results suggest that the glucose-induced cell toxicity could be mediated through the generation of ROS. Due to antioxidant effects of Saffron, it could be considered in diabetic neuropathy treatment in animal models.

  • فرهاد ملک، جعفر طوسی، محمدرضا تمدن، شاهرخ موسوی، مجتبی ملک، مرضیه قادری
    سابقه و هدف
    یکی از عوارض مهم همودیالیز در بیماران مبتلا به نارسایی کلیه هیپوکسمی می باشد که این مساله با عوامل متعددی و از جمله با نوع غشا دیالیزی به کار رفته ارتباط دارد. هدف از این مطالعه بررسی میزان هیپوکسمی در بیماران همودیالیزی با تاکید بر نوع غشا دیالیزی به کار رفته می باشد.
    مواد و روش ها
    این تحقیق به روش crossover - clinical trialبر روی 29 بیمار بخش همودیالیز بیمارستان فاطمیه شهرستان سمنان در سال 1383 صورت گرفت. درصد اشباع اکسیژن خون شریانی در زمان های مختلف قبل و پس از شروع دیالیز در دو گروه مصرف کننده غشا پلی سولفون (جزو فیلترهای سنتتیک، با سازگاری زیستی مناسب) و هموفان (جزو فیلترهای سلولزی، با سازگاری زیستی کم) تعیین و مقدار کاهش آن در دو گروه مقایسه گردید.
    یافته ها
    میانگین کاهش اشباع اکسیژن خون شریانی در زمان های 5، 30، 60 و 120 دقیقه پس از شروع همودیالیز با غشا هموفان به صورت معنی داری بیش تر از پلی سولفان بود (001/0P<). در هر دو فیلتر بیش ترین میزان این کاهش در زمان های 30 الی 60 دقیقه پس از همودیالیز بود.
    نتیجه گیری
    استفاده از غشا دیالیزی پلی سولفون منجر به افت کم تر اشباع اکسیژن خون شریانی درحین همودیالیز می گردد. توصیه می شود که در بیماران پرخطر (به ویژه در بیمارانی که مشکلات قلبی و ریوی دارند) جهت کاهش میزان بروز هیپوکسمی در حین همودیالیز از این غشا استفاده شود.
    کلید واژگان: همودیالیز, هیپوکسمی, اشباع اکسیژن خون شریانی, غشا دیالیزی
    Malek F., Tousi J., Tamaddon Mr, Mousavi Sh, Malek M., Ghaderi M
    Background
    Hypoxemia is one of the most important complications of hemodialysis among patients with renal failure which is related with several factors such as type of dialysis membranes. The aime of this study is to investigate the hypoxemic conditions of hemodialysis patients in terms of different dialysis membranes.
    Materials And Methods
    In this cross-over clinical trial, 29 hemodialysis patients were studied in Fatemieh Hospital in Semnan city in 2004. The arterial O2 Saturations of patients undergoing hemodialysis with polysulfone (a synthetic filter) and hemofane (a cellulose filter) were measured before and stepwisely durinng the process of dialysis and their decreasing trend were compared together.
    Results
    The deacreases in means of arterial O2 Saturations in respectively 5, 30, 60 and 120 minutes after initiation of dialysis was more in hemofane membrane group than polyfone membrane one (P<0.001). In both groups the maximun reduction rate was in 30th and 60th minutes of dialysis period.
    Conclusion
    Applying polysulfone membranes would result in lesser decreases in O2 Saturation percent of hemodialysis patients. Therefore, to reduce the risk of hypoxemia particularely among high-risk patients, it is recommended to use this type of membrane for dialysis.
  • Hosseini, Moghaddam Sm, Mousavi Sh, Alavian Sm
    Although hepatotropic viruses such as hepatitis B virus (HBV) and hepatitis C virus (HCV) are well-identified viral agents for the development of hepatitis, infection with some other viruses may lead to varying degrees of liver injury. Moreover, the hepatic pathogenicity of a few viral agents still remains to be determined. In recent years, viral agents such as TTV and SEN virus with possible hepatic pathogenicity have been introduced. SEN virus has been reported with different rates of prevalence in high-risk groups such as dialysis patients, and low-risk groups such as blood donors. Identification of the SEN virus as a possible etiological agent of parenteral transmission hepatitis led to a major concern about the possibility of its role in liver diseases in hemodialysis patients as well as in renal transplant patients. This manuscript provides an updated integrative review on SEN virus from virological aspect as well as epidemiologic and diagnostic medicine. Moreover, its role in liver diseases considering the co-infection with other hepatotropic viruses has also been reviewed.
  • سید هادی موسوی، یوسف مرتضوی، حسین درگاهی، نیلوفر شایان، کامران علی مقدم، اردشیر قوام زاده، مسعود ایروانی، سید اسدالله موسوی، سید حمید الله غفاری *
    زمینه و هدف

    لوسمی میلوئیدی مزمن(CML) یک اختلال کلونال سلولهای بنیادی خونساز می باشد، که جزء اختلالات میلوپرولیفراتیو تقسیم بندی می شود و حدود 15 درصد از کل لوسمی ها را تشکیل می دهد. دو پروتئین تنظیم کننده چرخه سلولی که به عنوان سرکوب کننده تومور عمل می کنند، P16INK4A و P14ARF می باشند. منشا این دو پروتئین لکوس ژن INK4A/ARF انسانی می باشد،که بر روی کروموزوم 21q9 قرار دارد. P16INK4A و P14ARF به ترتیب کنترل مسیرهای رتینوبلاستوما (Rb) و P53 را بعهده دارند. هدف از این مطالعه بررسی نقش این دو ژن به عنوان فاکتوری جهت پیش آگهی و پیشروی بیماری می باشد.

    روش بررسی

    مطالعه انجام شده از نوع بررسی مقطعی (Cross sectional) بود. بیان ژنهای P16INK4A و P14ARF در 73 نمونه خون محیطی که از 45 بیمار CML گرفته شده بود با روش RT-PCR مورد مقایسه قرار گرفتند. 26 نمونه در فاز قبل از درمان، 26 نمونه 3 ماه بعد از درمان با ایماتینیب، 9 بیمار در فاز تسریع شده و 12 بیمار در فاز بلاستیک بودند.

    یافته ها

    از 45 بیمار، 33 نفر مذکر(73%) و12 نفر مونث(27%) بودند. از نظر RT-PCR، بیماران مورد مطالعه، تعداد 26 نفر(35%) ژن P16INK4A مثبت و تعداد 55 نفر (75%) ژن P14ARF مثبت بودند. بیان این دو ژن بین فازهای مختلف تفاوت معنی داری را نشان نداد(p>0.05).

    بحث و نتیجه گیری

    درصد نسبتا بالایی از بیماران CML، ژنهای P16INK4A و P14AR را بیان می کردند؛ با اینکه تفاوت معنی داری در مراحل مختلف بیماری (فازهای تشخیص، تسریع شده و بلاستیک) مشخص نشد، ولی تعداد بیماران مثبت پس از درمان افزایش نشان می داد؛، به نظر می رسد که دلیل این افزایش بیان، افزایش رونویس ژنهای P16INK4A و P14ARF توسط ایماتینیب باشد.

    کلید واژگان: لوسمی میلوئیدی مزمن, P16INK4A, P14ARF, RT, PCR
    Mousavi Sh, Mortazavi Y., Dargahi H., Shayan N., Alimoghadam K., Ghavamzadeh A., Iravani M., Mousavi Sa, Ghaffari Sh
    Background and Aim

    Chronic myeloid leukemia (CML) is a disorder of pluripotential hematopoietic stem cell that is as a myeloproliferative disease and occurs in about 15 percent of all leukemia. Two cell cycle regulatory proteins that function as tumor suppressor are P16INK4A and P14ARF. The origin of these two proteins is a human INK4A-ARF gene locus that located on chromosome 9p21. P16INK4A control retinoblastoma (Rb) and P14ARF control with p53 thought negative feedback. The purposes of this study, this was that whether these genes are preferable use as a factor in prognosis and progression of disease.

    Materials And Methods

    This research was a Cross sectional study. The expression of p16INK4A and p14ARF mRNA in about 73 peripheral bloods (PB) Samples were collected from 45 CML patients at different phases of disease were assayed by reverse transcriptase polymerase chain reaction (RT-PCR). 26 samples were from patients at chronic phase before any treatment, 26 samples 3 month after treatment with imatinib, 9 samples in accelerated phase and 12 samples in Blastic phase.Results. From 45 patients with CML, 33 patients (73%) were men and 12 patients (27%) were women. About 26 samples (35%) were p16INK4A positive and 55 samples (75%) were p14ARF RT-PCR positive. This expression of the two genes at different phases of disease were not statistically significant (p>0.05).

    Conclusion

    High percentage of the CML patients expressed P14ARF and P16INK4A genes. The expression of these gene at different phases of disease (diagnosis, accelerate, and Blastic phases) was not statistically significant; even though, the expression of these genes was higher after the treatment. The increased expression of these genes was probably because of the Imatinib treatment.

  • Alavian Sm, Moosavi Sh, Mousavi Sh, Azizi B., Akbari H.
    Background And Aims
    Hepatitis B is one of the common diseases in the world and in Iran, caused by hepatitis B virus (HBV). This virus is transmitted by various ways including dentistry procedures and this may discourage dentists to admit hepatitis B surface antigen (HBsAg) positive patients leading to hide the disease by the patients and increased transmission risk.
    Methods
    During a cross-sectional descriptive study, 50 dentistry centers were chosen among dentistry centers of Tehran in various regions by cluster sampling. Two HBsAg positive medical students went to these centers and announced about their diseases and requested for dentistry. Samples (dentists and secretaries) did not have any information about the research. They studied and examined reaction of dentists and their secretaries as well as admission rate.
    Results
    Among 50 centers, 16 did not admit patients (5 cases by secretary and 11 cases by dentist) and 16 centers admitted them as the last patient (last appointment) and totally 32 cases met unfriendly. Among different regions of Tehran, the highest rate of non-admission was observed in the south (60%) and the lowest rate in the north (P<0.01). Charity centers and private centers had the most and the least non-admission rate, respectively, and the difference was significant (P<0.01). There were 16 non-admission cases among general dentists but there was not any rejection in specialists.
    Conclusions
    The higher rate of non-admission and unfriendly behavior in southern district of Tehran and military and charity centers may be related to the lack of awareness and proper communication between patient and dentist. It highlights the necessity of more educational workshop to promote dentists knowledge about HBV, encourage them to use disposable tools for the patients, more accurate supervision on centers by the ministry of health and finally to assume all patients as HBsAg positive.
  • Mousavi Sh, Hersey P
    Objective
    We have previously shown that Rose Bengal (RB) alone, not as a photosensitiser, could induce apoptotic- and non-apoptotic cell death in different melanoma cell lines. To clarify RB-induced toxicity mechanisms, role of caspases and reactive oxygen species (ROS) were studied in melanoma cells.
    Materials And Methods
    Human melanoma cell lines, Me 4405 and Sk-Mel-28 were cultured in DMEM medium. Cell viability was quantitated by MTT assay. Apoptotic cells were determined using PI staining of DNA fragmentation by flow cytometry (sub-G1 peak). Role of caspase were studied using the pan-caspase inhibitor z-VAD-fmk. ROS was measured using DCF-DA by flow cytometry analysis.
    Results
    This study showed that while z-VAD-fmk completely inhibited apoptosis of melanoma induced by tumor necrosis factor (TNF)-related apoptosis-inducing ligand (TRAIL), it only partially blocked RB-induced apoptosis in Me4405 and Sk-Mel-28 melanoma cell lines. RB also increased ROS production in melanoma cells but pretreatment with antioxidant γ-glutamylcysteinylglycine (GSH) could not decrease RB-induced toxicity.
    Conclusion
    Both caspase-dependent and -independent pathways were induced by RB in melanoma cells. RB-induced generation of ROS does not play a significant role in RB-induced toxicity and it is independent of ROS production in melanoma cells.
  • مونا فرهادی، کاظم پریور، علی محمد شریفی، سیروس زینلی، سیدهادی موسوی، معصومه بخشایش
    سابقه و هدف
    هیپرگلیسمی که تحت شرایط دیابتیک اتفاق می افتد موجب نقایص متعددی از جمله، نوروپاتی، نفروپاتی و رتینو پاتی می گردد. هنوز اطلاعاتاندکی درباره اثر مستقیم سمیت گلوکز روی سلول های نورونی در دست است.
    روش بررسی
    در این تحقیق ابتدا توان حیاتی سلول ها توسط روشMTT ارزیابی شد و غلظتهای مختلف گلوکز و سپس نقش پروتئین Bax در القا آپپتوزسلول های PC12 به عنوان یک مدل آزمایشگاهی از سلول های نورونی مورد آزمایش قرار گرفت. اثرات غلظتهای مختلف گلوکز توسط رنگ Hoechst و میزان دو پروتئین Bax و Bcl 2 مداخله کننده در اپپتوز بوسیله روش وسترن بلاتینگ مورد سنجش قرار گرفتند.
    یافته ها
    در روشMTT سلول ها در زمان48، 72و 96 ساعت مرگ سلولی معنی داری را نسبت به گروه های کنترل نشان دادند (P<0.01).غلظت 13.5 mg/ml گلوکز غلظت موثر و 72 ساعت زمان مناسب برای القا آپپتوز در این سلول هااست. نتایج وسترن بلات نشان داد که بیان پروتئین Baxدر سلولهای تحت افزایش گلوکز به مدت 72 ساعت،به میزان معنی دارینسبت به گروه کنترل افزایش دارد. همچنین نسبت بین این دو پروتئین Bax / Bcl 2 نیز افزایش معنی داری را نشان دادP <0.01)).
    نتیجه گیری
    افزایش گلوکز موجب القا آپپتوز در سلولهای PC12 در مسیر داخلی می گردد. در این میان پروتئین Bax نقش مهمی ایفا می کند.
    کلید واژگان: سمیت گلوکز, آپپتوز, سلول PC12, پروتئین Bax, Bcl2
    Farhadi M., Parivar K., Sharifi Am, Zeinali S., Mousavi Sh, Bakhshayesh M
    Background
    In diabetics, hyperglycemia is associated with neuropathy, nephropathy, and retinopathy. However, direct toxic effects of glucose on neurons are still largely unknown.
    Materials And Methods
    Firstly, cellular vital capacity was determined by MTT. Then, effects of different glucose concentrations and the role of Bax protein-induced apoptosis in PC12 cells was examined by Hoechst staining and western blotting techniques, respectively.
    Results
    During MTT, cells revealed to have a meaningful apoptosis at hours 48, 72, and 96 when compared with controls (p<0.01). Apoptosis was induced suitably at a glucose concentration of 13.5mg/dl after 72 hours. Western blotting showed a significant expression of Bax protein in PC12 cells treated with increased glucose concentrations for 72 hours.
    Conclusion
    Increment in glucose concentration may induce apoptosis in PC12 cells. This process occurred under the intense influence of Bax protein.
  • شیوا موسوی، حسین فائزی پور، سعید طالبیان
    مقدمه
    تغییرات در بسیج واحدهای حرکتی بدنبال بروز ضایعات محیطی و مرکزی اعصاب حرکتی بروز می نماید که می تواند در میزان ناتوانی فرد موثر باشد. بدنبال کمردرد با هر علت شناخته شده، نقش موثر عضلات در تامین ثبات وضعیتی یا داینامیک دچار اختلال می شود. امروزه در توانبخشی این بیماران جدای از مراتب درمانی برای کاهش درد، توجه زیادی به ارزیابی کنترل حرکت و برگشت کارآیی آن جهت جلوگیری از بروز مجدد علائم بیماری می شود. هدف از این پژوهش تعیین میزان تغییرات طرح ریزی حرکتی در سطح کنترل حرکت برای فراهم نمودن زمینه مناسب حرکت ستون فقرات کمری بدنبال پاسخ های وضعیتی بدنبال تحریکات محیطی است.
    مواد و روش ها
    تعداد 10 زن سالم با میانگین سنی 2.32±24.3 سال و 5 زن با سابقه کمردرد با میانگین سنی 4.67±27.34 بدون اختلال ساختمانی ستون فقرات در این آزمایشات شرکت کردند. مراحل آزمایش شامل حرکات در صفحه ساژیتال بصورت فلکشن/اکستنشن با و بدون تحریک شنوایی خارجی در زوایای 30 درجه فلکشن و 10 درجه اکستنشن به تعداد پنج تکرار بود. با اندازه گیری میزان عکس العمل افراد و محاسبه دامنه حرکتی، سرعت حرکت، گشتاور عضلانی تولید شده و زمان تاخیری برای بروز عکس العمل در قبل از رسیدن به نقطه تحریک و بعد از آن و مقایسه آنها با هم در هر دو گروه و نیز مقایسه دو گروه با هم نتایج تحقیق بدست آمد.
    یافته ها
    در هر دو گروه تفاوت معنی داری بین تغییرات دامنه، سرعت حرکت و گشتاور عضلانی در زمان های مشابه در قبل و بعد از تحریک شنوایی در هر دو نوع حرکت دیده شد (P<0.05)، بطوریکه میزان مقادیر فوق در مدت زمان قبل بمراتب بیشتر از بعد از شنیدن تحریک خارجی و بروز پاسخ وضعیتی بود. همچنین در مقایسه با شرایط بدون تحریک خارجی و تحمل پاسخ وضعیتی مقادیر ذکر شده در مدت زمان بروز پاسخ وضعیتی کاهش معنی داری را نشان دادند (P<0.05). گروه بیماران مبتلا به کمردرد در مقایسه با افراد سالم در مدت زمانی که حرکات بدون تحریک خارجی بود تفاوت معنی داری را با افراد سالم نشان ندادند درحالیکه در مراحل تحریک خارجی و بروز پاسخ های وضعیتی مقادیر زمانی و دامنه حرکتی، سرعت و گشتاور حرکتی تفاوت معنی داری را نشان دادند (P<0.05). در افراد سالم درصد کاهش عملکرد حرکتی بدنبال تحریک خارجی بیشتر از افراد با سابقه کمردرد بود (P<0.05).
    نتیجه گیری و توصیه ها: این امر نشان می دهد افراد با سابقه کمردرد دچار اختلال در زمینه سازی برای طرح حرکتی (Planning) و یا اختلال در Feed forward می شوند، لذا در این بیماران علاوه بر اختلال حرکتی در عضلات بدلیل اسپاسم و درد، بطور ثانویه اختلال در سطح کنترل حرکت بوجود می آید. این عدم قابلیت توانایی در پاسخ های وضعیتی خود در آینده می تواند زمینه ساز ناتوانی و عود مجدد درد در کمر گردد.
    Mousavi Sh, Faezipour H., Talebian S
    The changes that occur in all of the motor unit recruitment following the central and peripheral lesions of motor nerves can be effective on individual's disability. Following the low back pain (L.B.P) with any known cause, the effective role of muscles in providing postural or dynamic stability will be reduced. Today in rehabilitation of these patients, except of medical treatment for reduction of pain, a great attention is given to assess the motor control and its efficiency in order to prevent reappearance of the disease symptoms. The aim of this research is to determine the amount of changes in motor planning at motor control level in order to provide an appropriate setting for movement of lumbar spine following postural responses and peripheral stimulation.
    Materials And Methods
    Ten healthy women (24.3+2.32 year) and five women with L.B.P (27.34+4.67 years) without any structural disorder of lumbar spine have participated in this study. The test stages included flexion and extension in sagital plan with/ without external hearing stimulation in the 30 degree of flexion and 10 degree of extension, with 5 repetition. By measuring the amount of individual's reactions and computation of range of motion (R.O.M), the velocity, torque and delay time for showing any reaction prior to reaching stimulation point and its post time as well as comparing them with each other in both groups and also comparing these two groups.
    Results
    There are a significant differences between R.O.M changes, velocity and torque in similar times before and after hearing stimulation in both types of movement (P<0.05). In such a way the said values before hearing the external stimulation was much greater than after hearing the external stimulations and appearance of postural responses (P<0.05). Also in comparing with the conditions that external stimulation and postural response imposing was loosed, the time of appearance the postural response has shown a meaningful reduction (P<0.05). The group consisted of patients with L.B.P in compare with normal group, during the period that the movement were without any external stimulation, has shown no significant difference, while in stages with external stimulation and occurrence of postural responses, the R.O.M, time, velocity and torque have shown a significant difference (P<0.05). In healthy cases the percentage of functional performance reduction following external stimulation was more than the patients (P<0.05). This shows that the patients with history of L.B.P will have problems in setting up motor planning or in feedworward process.
  • حسین باقری، سقراط فقیه زاده، شیوا موسوی، فرشته یزدان نژاد
    در این تحقیق آثار امواج مافوق صوت (اولتراسوند) ممتد و منقطع با فرکانس سه مگاهرتز بر روی پارامترهای رفلکس هافمن (H) مقایسه شد. 14 نفر افراد سالم مونث بین سنین 25 تا 35 سال با میانگین و انحراف معیار 71/264/26 تحت آزمایش قرار گرفتند. امواج مافوق صورت در دو جلسه جداگانه و در روزهای مختلف بر روی مسیر عصب سیاتیک اندام تحتانی راست هر فرد به کار برده شد. مدت کاربرد این امواج 5 دقیقه و شدت آن 2w/cm1 و در ناحیه ای به وسعت 2cm20 در خلف ران اعمال گردید. برای امواج منقطع Duty Cycle10/0 بود. پارامترهای دامنه Amplitude، زمان تاخیر Latency و پایایی یا مدت زمان Dration، موج M و رفلکس H از عضله سولئوس قبل (TO) و پس از کاربرد این امواج ثبت و اندازه گیری شد. ثبت قله تا قله Peak to peak، قله منفی Negative Peak، دامنه رفلکس H max2/1؟ و زمان تاخیری در بازده های زمانی مختلف بلافاصله (1T)، 5 دقیقه (5T)، 10 دقیقه (10T) و 15 دقیقه (15T) پس از اعمال این امواج انجام گرفت. تجزیه و تحلیل آماری یافته ها (تجزیه و تحلیل پراش، اندازه گیری مکرر و آزمون زوج ها) نشان دادند که امواج مافوق صورت MHz3 ممتد دامنه رفلکس (H) را به طور معنی داری افزایش می دهد (01/0P<)؛ اما زمان تاخیری علی رغم کاهش، اختلاف معنی داری را نشان نمی دهد (05/0P>).
    نتایج حاصل احتمالا ناشی از اثر حرارتی امواج مافوق صورت MHz3 می باشد، به نظر می رسد امواج مافوق صورت ممتد MHz3 می تواند تحریک پذیری نورون حرکتی آلفا () را افزایش و زمان تاخیری این رفلکس را کاهش دهد.
    کلید واژگان: امواج مافوق صورت, رفلکس هافمن, عصب سیاتیک
    Bagheri H., Faghihzadeh S., Mousavi Sh, Yazdannejad F
    In this study the effects of continuous and pulsed ultrasound (3 MHz) on the parameters of hoffmann's reflex (H reflex) were compared with each other. In order to do this, 14 healthy female subjects aged between 25 and 35 years old (mean = 26.64, SD = 2.71) were tested. Ultrasound (U.S) was applied on the sciatic nerve of right lower limbs on the posterior aspect ofthe thighs at two different sessions. The area oftreatment was 20 square em (2*10). Duration ofthe treatment was 5 minutes and the intensity ofthe U.S. was 1 watt per square em, The duty cycle was 10% for the pulsed ultrasound. -,Parameters ofM wave and H reflex of the soleus muscle (amplitudes of Y2 Hmax, duration and latency) were measured and recorded before the application ofthe U.S. (TO) and immediately (TI), 5 minutes (T5), 10 minutes (TIO) and 15 minutes (TI5) after the U.S. Statistical analysis of the data (ANOVA repeated measurement and paired t-test) showed that the continuous ultrasound increases the amplitude ofH-reflex significantly (P < 0.01). There was no significant difference in the latency before and after the application of U.S.These results may' be due to thermal effects of continuous U.S. on the reflex arc and it seems that the continuous U.S. (3 MHz) increases the excitability ofthe alpha motoneurone.
سامانه نویسندگان
  • سید هادی موسوی
    سید هادی موسوی
    (1398) دکتری حقوق کیفری و جرم شناسی، دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی
  • سید هاشم موسوی
    سید هاشم موسوی
    (1392) دکتری زراعت، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان
  • دکتر سید حمید موسوی
    دکتر سید حمید موسوی
    استادیار گروه آموزشی معارف و متون اسلامی، دانشگاه قرآن و حدیث، ، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال