به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب mozafar roustaei

  • رضا حق پرست*، مظفر روستائی، عادل جهانگیری، عبدالوهاب عبدالهی، موسی صالحی، رضا محمدی، مهدی گراوندی، علی رسائی، خشنود علیزاده
    مقدمه

    نخود در رتبه سوم حبوبات مهم جهان بعد از لوبیا و سویا قرار دارد ولی چون تولید آن در شرایط دیم در اقلیم نیمه خشک کشور امکان پذیر است، بنابراین با رتبه نخست حبوبات ایران، محصولی بسیار مهم تر از لوبیا و سویا در کشور به شمار می رود. تغییرات اقلیمی و گرمایش غیر طبیعی کره زمین یکی از بزرگ ترین چالش هایی است که امروزه همه کشورها با آن مواجه هستند. این چالش نه تنها پیامدهای زیست محیطی، بلکه اقتصادی و اجتماعی نیز به دنبال دارد و خطر بلایای طبیعی مرتبط با آب و هوا را افزایش داده است که معیشت، امنیت غذایی، منابع آب و شرایط بهداشتی را به مخاطره انداخته است. در این شرایط بحرانی از کمبود منابع آب، تولید و مصرف بیش از حد محصولات پرآب بر نظیر نان، گوشت، قند و برنج، مشکلات را سخت تر می کند و نیاز به یک الگوی کشت سازگار به اقلیم خشک و نیمه خشک کشور است که در این مقاله مورد بحث قرار می گیرد.

    روش شناسی:

     در این مقاله تحلیلی- مروری بر اساس منابع معتبر علمی و تجربیات موجود و آمار تولید محصول و سرانه مصرف سالیانه محصولات کشاورزی، الگوی رایج کشت توسط کشاورزان و الگوی رایج مصرف غذا توسط مردم ایران با تاکید بر محصول نخود، مورد نقد و بررسی قرار می گیرد و توصیه های راهبردی ارائه می گردد.

    یافته های پژوهش:

     مصرف بیش از حد تولیدات با ارزش غذایی کم و پر آب بر مانند نان و عدم توجه کافی به محصولات ارزشمندی نظیر نخود باعث شده است که در الگوی کشت رایج در زراعت دیم در ایران تناسب اصولی سطح زیر کشت محصولات رعایت نگردد. مشارکت مردم برای پذیرش عادت غذایی سازگار با شرایط اقلیم خشک و نیمه خشک ایران و اصلاح الگوی کشت و مصرف بر اساس آن، برای حفظ امنیت غذایی و ارتقا سلامت جامعه بسیار ضروری است. برای این منظور، لازم است یک ستاد مشترک توسط وزارتخانه ها و نهادهای مرتبط تشکیل و برنامه های آموزشی و ترویجی اصلاح عادت غذایی سازگار با شرایط کشور عملیاتی گردد.

    کلید واژگان: الگوی کشت, امنیت غذایی, تغییرات اقلیمی, سرانه مصرف نخود}
    Reza Haghparast *, Mozafar Roustaei, Adel Jahangiri, Abdolvahab Abdulahi, Moosa Salehi, Reza Mohammadi, Mahdi Geravandi, Ali Rasaei, Khoshnood Alizadeh
    Introduction

     Chickpea is the third important pulse after bean and soybean in the world however, it is first in Iran because of its capability for dryland farming in the country. Climate change and abnormal global warming is one of the biggest challenges that all countries are facing today. This challenge has not only environmental, but also economic and social consequences, and has increased the risk of weather-related natural disasters, which have jeopardized livelihoods, food security, water  resources and health conditions. In this critical situation of water shortage, excessive consumption of products such as bread, meat, sugar and rice with low nutritional value and high water consumption needs, have made the problem more difficult. In this article, the cultivation pattern adapted to the dry and semi dry climate of Iran is discussed.

    Methodology

    In this analytical-review article based on reliable scientific reports and the statistics of crop production and annual per capita consumption of agricultural products, the common pattern of cultivation by farmers and the common pattern of food consumption by the people of the country are reviewed and recommendations are made emphasizing on chickpea and a strategy is presented, finally.

    Research findings

    The excessive consumption of low nutritional value and high water consuming products such as bread and short attention to valuable crops including chickpea, has caused that the suitable proportion of the cultivated area of crops has not been considered in the current cultivation pattern of dryland farming in Iran. People's participation through adopting dietary habits compatible with dry and semi dry climate and modifying the cultivation and consumption pattern based on it, is very necessary to maintain food security and improve the health of the society. For this purposes, it is required that the relevant ministries and organizations form a joint headquarter for execution of needed extension and education programs for adopting dietary habits compatible with the country conditions.

    Keywords: Cultivation Pattern, Food Security, Climate Change, Consumption Per Capita, People Participation}
  • ایرج اسکندری*، مظفر روستایی

    اعمال روش های خاک ورزی حفاظتی و ایجاد شرایط بهینه برای کاشت محصول در عمق مناسب که قابلیت جوانه زنی با استفاده از اولین بارندگی موثر و قبل از شروع فصل سرما را فراهم کند، امری مهم در افزایش محصول گندم در زراعت دیم به شمار می آید. این تحقیق به منظور بررسی تاثیر عمق کاشت بر روی عملکرد دانه یک رقم و دو لاین جدید گندم در قالب طرح آزمایشی بلوک های نواری (استریپ پلات) در پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار به مدت سه سال زراعی (83- 1380) در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دیم مراغه اجرا شد. عامل عمودی شامل ژنوتیپ های گندم آذر 2، Ogosta/Sefid و Fenkang15/Sefid ، و عامل افقی محدوده عمق های کاشت 4 -2، 6 -4 و 8 - 6 سانتی متر بود. نتایج حاصله از تجزیه مرکب نشان داد که با افزایش عمق کاشت میزان عملکرد دانه، تعداد سنبله بارور در مترمربع، وزن هزار دانه و وزن بیوماس خشک به طور چشمگیری کاهش معنی داری نشان دادند. ژنوتیپ های گندم با افزایش عمق کاشت عکس العمل متفاوتی داشتند، به طوری که کاهش عملکرد دانه به ازای افزایش عمق کاشت در رقم آذر 2 نسبت به ژنوتیپ های دیگر بسیار زیاد و معنی‏دار بود. بیشترین میزان محصول رقم آذر2 از عمق 4-2 سانتی متری به میزان 2580 کیلوگرم در هکتار به دست آمد. براساس نتایج به دست آمده، از نظر عملکرد دانه بین ژنوتیپ های مورد مطالعه تفاوت معنی ‏دار در سطح احتمال 5 درصد وجود داشت و بیشترین میزان محصول مربوط به ژنوتیپ گندم نان Fenkang15/Sefied با 2149 کیلوگرم در هکتار است. بیشترین و کمترین تعداد سنبله به ترتیب 338 و 218 سنبله مربوط به عمق های 4-2 و 8-6 بود.

    کلید واژگان: گندم, مناطق سرد سیر دیم, عمق کاشت, طول کلئوپتیل, عملکرد دانه}
    I. ESKANDARI *, MOZAFAR ROUSTAEI

    Conservation tillage practices and proper seeding depth of wheat for early emergence before the first effective rainfall are very important in dryland cold regions. An experiment was conducted during 2001-2004 cropping seasons at the Dryland Agricultural Research Station, located in the northwest of Iran. The main objective of this study was to find the optimal seeding depth for wheat production in dryland. The treatments were, three wheat genotypes (Azer 2, Ogosta/ Sefid and Fenkang15/Sefid) as the main plot and three seeding depth (2-4, 4-6 and 6-8 cm) as subplots in strip plot design with three replications. Data were analyzed by the analysis of variance method. When the F-test indicated statistical significance at the 1% level, means were compared by the Duncan, s new multiple range test. Results showed that increase in seeding depth decreased number of heads per square meter, kernel size, biomass and grain yield significantly. The highest grain yield was obtained at 4-6 cm seeding depth in Azer 2 with 2580 kgha-1. Genotypes differed significantly in grain yield. Fenkang15/Sefid with 2149 kgha-1 had the highest grain yield. The number of heads per m2 had the main effect on yield increase. The highest number of heads per m2 (338 head per square meter) belonged to 2-4 cm seeding depth .

    Keywords: Wheat, COLD DRYLAND, SEEDING DEPTH, COLEOPTILE LENGTH, Grain yield}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال