به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب muhammad kazem reza

  • کورش حیدری، محمدکاظم رضازاده جودی *
    صدرالمتالهین با پی ریزی حکمت متعالیه بر مبانی هستی شناختی نظیر اصالت وجود، تشکیک وجود و بساطت وجود، و با الهام گرفتن از فرهنگ دینی، به اثبات نظریه شعور همگانی پرداخت. صدرالمتالهین در برخی آثارش علم را مساوق تجرد دانسته، مادیات را فاقد شعور می داند؛ اما در بیشتر آثارش شعور همگانی را پذیرفته که مطابق آن، همان گونه که وجود، حقیقت یگانه ای است که در همه موجودات با اختلاف مراتب جاری است، صفات حقیقی آن، که همان علم و قدرت و اراده و حیات است، در همه موجودات جاری است. بنابراین همه موجودات، حتی جمادات، زنده، دانا، تسبیح گوی خداوند و عارف و شاهد وجود پروردگار و خالق خود هستند. به نظر می رسد نظریه نخست ناظر به علم بسیط و نظریه دوم ناظر به علم مرکب می باشد. از رهگذر این جستار روشن می شود که نظریه شعور همگانی به مثابه دستاوردی معرفت شناسانه از سلسله دستاوردهای حکمت متعالیه است که در فرهنگ دینی مطرح شد و در بستر حکمت متعالیه برهانی گشت، نه تنها در مسائل فلسفی و هستی شناسی تاثیرگذار است، بلکه بیانگر نوعی جهان شناسی است که کاملا با دیگر رویکردهای جهان شناسانه تفاوت دارد. این نظریه در نحوه تعامل با محیط زیست، اصول اخلاق زیست محیطی صدرایی را ترسیم می نماید که مهم ترین آنها عبارتند از: 1. اصل تعامل هوشمندانه با محیط زیست؛ 2. اصل تعامل شاهدانه با محیط زیست؛ 3. اصل تعامل مسئولانه با محیط زیست؛ 4. اصل تعامل مقدس با محیط زیست.
    کلید واژگان: شعور همگانی, حکمت متعالیه, محیط زیست, اخلاق زیست محیطی}
    Korosh Heydari, Muhammad Kazem Reza, zada Judi *
    By establishing the transcendental theosophy on ontological bases such as existentialism, gradation of existence and simplicity of existence, and by getting inspired from the religious culture, Mulla Sadra attempted to prove the theory of universal consciousness. In some of his works, Mulla Sadra has considered science concomitant with abstractness, regarding material beings as lacking consciousness, but in most of his works, he has accepted the [theory of] universal consciousness, based on which, just as the existence is a unique reality running in all beings with differing orders, its true attributes (knowledge, power, will and life) is running in all beings. Thus all beings, even inanimate objects, are alive, intelligent, praising God and acknowledging God’s existence as their creator. Apparently, the first theory is related to the simple knowledge and the second theory is related to composite knowledge. Accordingly, the present study clarifies that the theory of universal consciousness, as an epistemological achievement of various achievements of transcendental theosophy – put forward in religious culture and argued for in the context of transcendental theosophy – not only is influential in philosophical and ontological issues, but also shows some sort of ontology quite different from other sorts of it. This theory delineates Mulla Sadra’s principles of environmental ethics in interaction with environment, the most important of which are as follows: (1) the principle of intelligent interaction with environment, (2) the principle of witness interaction with environment, (3) the principle of responsible interaction with environment, and (4) the principle of sacred interaction with environment.
    Keywords: universal consciousness, transcendental theosophy, environment, environmental ethics}
  • محمدکاظم رضازاده جودی*
    بنابر نظریه دوگانه انگاری جوهری، انسان تشکیل یافته از دو جوهر متفاوت نفس یا ذهن غیرفیزیکی و بدن فیزیکی است و آنها تباین ذاتی دارند. مشهورترین شارح و مدافع این نظریه در دوره جدید، رنه دکارت است. وی حیاتی تازه به آن بخشیده و استدلال های پرشماری مانند کاربرد زبان، خلاقیت رفتاری، شک روشمند، ادراک حسی متمایز و تقسیم ناپذیری نفس را به سود آن صورت بندی کرده است. در این مقاله نخست این پنج استدلال را به وضوح تبیین، و سپس نقدهایی را بر آنها مطرح ساخته ایم. به علاوه، به برخی اشکالاتی که دوگانه انگاری جوهری، به صورت عام، با آنها روبه روست نیز اشاره کرده ایم.
    کلید واژگان: دکارت, جوهر ذهنی, جوهر فیزیکی, آگاهی, تفکر, تمایز نفس و بدن, ابعاد}
    Muhammad Kazem Reza, Zade Judi*
    According to the theory of essential dualism, human being is composed of two different essences, i.e. soul or non-physical mind, and physical body, which are essentially divergent. The best-known contemporary expositor and proponent of this theory is Rene Descartes. He has given this theory a new life and formulated numerous arguments for it including language usage, behavioral creativity, methodical doubt, distinctive sensory perception, and the indivisibility of soul. In this article, we have first clearly explained those arguments, and criticized them. In addition, some objections are mentioned, with which essential dualism, in general, is faced.
    Keywords: Descartes, mental essence, physical essence, awareness, thinking, distinction of soul, body, dimensions}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال