به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

nader barzegar

  • راحله مهرآرا، عباس خورشیدی*، ابوالفضل بختیاری، نادر برزگر
    هدف

    این پژوهش با هدف طراحی الگوی شایستگی اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان استان تهران انجام شده است. شناسایی و ارزیابی شایستگی های مورد نیاز اعضای هیات علمی به منظور بهبود کیفیت آموزش و پژوهش در دانشگاه ها از اهداف اصلی این مطالعه بوده است.

    روش شناسی:

     این پژوهش از نظر اهداف، کاربردی و از نظر داده ها، آمیخته اکتشافی (کیفی-کمی) است. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان حوزه مدیریت آموزشی در بخش کیفی و کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان استان تهران در بخش کمی است. ابزار گردآوری داده ها شامل مصاحبه های نیمه ساختاریافته در بخش کیفی و پرسشنامه در بخش کمی بود. داده ها با استفاده از روش های کدگذاری نظری و تحلیل عاملی تاییدی تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج پژوهش نشان داد که الگوی شایستگی های اعضای هیات علمی شامل چهار بعد اصلی شایستگی های اخلاقی، علمی، ارتباطی و فناوری اطلاعات است. هر یک از این ابعاد شامل مولفه ها و شاخص های متعددی است که می تواند به بهبود کیفیت آموزش و پژوهش در دانشگاه فرهنگیان کمک کند. به عنوان مثال، شایستگی های اخلاقی شامل مولفه هایی نظیر قاطعیت در انجام وظایف کاری و برقراری عدالت در کلاس درس است.

    بحث و نتیجه گیری

    الگوی شایستگی های تدوین شده می تواند به عنوان یک ابزار کاربردی برای ارزیابی و بهبود شایستگی های اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان مورد استفاده قرار گیرد. این الگو می تواند به شناسایی نقاط قوت و ضعف اعضای هیات علمی کمک کرده و برنامه های آموزشی و توسعه ای مناسب برای بهبود عملکرد آنان ارائه دهد.

    کلید واژگان: الگوی شایستگی, اخلاقی, علمی, ارتباطی, فناوری اطلاعات
    Raheleh Mehrara, Abbas Khorshidi *, Abolfazl Bakhtiari, Nader Barzegar
    Purpose

    This study aimed to design a competency model for faculty members of Farhangian University in Tehran Province. The primary objective was to identify and assess the required competencies of faculty members to enhance the quality of teaching and research in universities.

    Methodology

    The research is applied in nature and employs an exploratory mixed-methods approach (qualitative-quantitative). The study population includes educational management experts in the qualitative section and all faculty members of Farhangian University in Tehran Province in the quantitative section. Data collection tools included semi-structured interviews in the qualitative section and questionnaires in the quantitative section. Data were analyzed using theoretical coding and confirmatory factor analysis.

    Findings

    The results showed that the competency model for faculty members consists of four main dimensions: ethical, scientific, communicative, and information technology competencies. Each of these dimensions includes several components and indicators that can help improve the quality of teaching and research at Farhangian University. For instance, ethical competencies encompass components such as decisiveness in performing duties and ensuring justice in the classroom.

    Conclusion

    The developed competency model can serve as a practical tool for assessing and improving the competencies of faculty members at Farhangian University. This model can help identify the strengths and weaknesses of faculty members and provide appropriate educational and developmental programs to enhance their performance.

    Keywords: Competency, Faculty Members, Farhangian University, Teaching, Research, Information Technology
  • مهرناز مهرنگ، عباس خورشیدی *، نادر برزگر، اسد حجازی، ناهید شفیعی

    هدف پژوهش طراحی الگوی پرورش خلاقیت برای دانش آموزان دوره ابتدایی شهر تهران است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نوع داده کیفی و از نظر ماهیت و نوع مطالعه داده بنیاد سیستمی (پارادایمی) است. جامعه مورد نظر پژوهش شامل خبرگان حوزه علوم تربیتی وروانشناسی می باشد، که بر اساس روش نمونه گیری آگاهانه از نوع نظری و بر اساس اشباع نظری، 15 نفر خبره برای مصاحبه انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که در آن، ابعاد، مولفه ها وشاخص های الگوی پرورش خلاقیت برای دانش آموزان دوره ابتدایی شهر تهران تنظیم شد. برای فرم مصاحبه یادشده ابتدا مصاحبه عمیق باخبرگان انجام شد سپس، با کدگذاری باز، شاخص ها احصا شدند و از طریق کدگذاری محوری، در قالب مولفه ها و شاخص ها مقوله بندی شد، و برای 15 نفر از خبرگان ارسال و به کمک کدگذاری انتخابی از طریق مصاحبه، و بارش فکری مولفه ها و شاخص هاشناسایی شد. در نتیجه، 5 بعد، 16 مولفه و 102 شاخص برای الگوی پرورش خلاقیت برای دانش آموزان دوره ابتدایی نهایی شد. پس از تایید نهایی و اولویت بندی توسط خبرگان، ابعاد، مولفه ها و شاخص های سازنده الگو ترسیم شده، و مجددا الگوی یادشده توسط خبرگان اعتباریابی شد.

    کلید واژگان: خلاقیت, عوامل علی, مداخله گر, شرایط زمینه ای, راهبردها, پیامدها, برون دادها
    Mehrnaz Mehrang, Abbas Khorshidi*, Nader Barzegar, Asad Hejazi, Nahid Shafiei

    The aim of the study is to design a model for the development of creativity in primary school students in Tehran. The research method is applied in terms of its objective, qualitative in terms of data type, and a systematic grounded theory (paradigmatic) approach in nature. The target population of the study includes experts in the fields of educational sciences and psychology. Using a purposive sampling method of the theoretical type and based on theoretical saturation, 15 experts were selected for interviews. The research instrument was a semi-structured interview, during which the dimensions, components, and indicators of the model for developing creativity in Tehran’s primary school students were outlined. Initially, in-depth interviews with the experts were conducted to develop the interview form. Subsequently, open coding was used to extract the indicators, which were categorized into components and indicators using axial coding. The identified components and indicators were then sent to 15 experts for further analysis through selective coding, interviews, and brainstorming sessions. Consequently, the model was finalized with 5 dimensions, 16 components, and 102 indicators for fostering creativity in primary school students. After final validation and prioritization by the experts, the dimensions, components, and structural indicators of the model were drawn and revalidated by the experts.

    Keywords: Creativity, Causal Factors, Intervening Conditions, Contextual Conditions, Strategies, Outcomes, Outputs
  • زهرا رحمانی تبار، عباس خورشیدی*، علیرضا عراقیه، نادر برزگر، بتول فقیه آرام
    اهداف

    هدف از پژوهش حاضر شناسایی مولفه های سازنده رهبری دیجیتال برای مدیران دانشگاه آزاد اسلامی بود.

    مواد و روش ها

    پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ روش کمی و نوع مطالعه پیمایشی-مقطعی بود. جامعه آماری شامل کلیه روسای دانشگاه ها، معاونین آنها، روسای دانشکده ها و روسای گروه های آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران به تعداد270 نفر بود، که با کمک جدول مورگان تعداد 159 نمونه آماری انتخاب شد. ابزار سنجش شامل پرسشنامه 121 سوالی پژوهشگرساخته بود و برای گروه نمونه ارسال شد. روایی پرسشنامه از طریق روایی هم زمان بررسی و پایایی هم با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه گردید و به وسیله آزمون تحلیل عاملی اکتشافی از نوع تجزیه به مولفه های اصلی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    تحلیل عاملی بیانگر آن است که مولفه های مربوطه مشتمل بر 17 مولفه که به ترتیب عبارت اند از: فرهنگ دیجیتال، امنیت دیجیتال، زیرساختار دیجیتال، ارتباطات دیجیتال، ساختار دیجیتال، اقتصاد دیجیتال، هوش دیجیتال، سواد دیجیتال، اسناد بالادستی، شایستگی های رهبری، توانایی های ادراکی، مهارت های حرفه ای، مهارت های انسانی، تحقق دانشگاه دیجیتال، اثرات اقتصادی، اثرات اجتماعی، اثرات زیست محیطی می باشد. درنهایت این 17 مولفه، رهبری دیجیتال را تبیین کرد.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج به دست آمده از تحقیق حاضر و تایید نتایج آن توسط تحقیقات قبلی و نظریه های موجود می توان نتیجه گرفت که چارچوب پیشنهادی از یک پشتوانه نظری و تجربی و اعتبار کافی برخوردار است و می تواند گام موثری در جهت مشخص ساختن مولفه های سازنده رهبران دیجیتال باشد.

    کلید واژگان: دانشگاه, رهبری دیجیتال, مدیران
    Zahra Rahmanitabar, Abbas Khorshidi *, Alireza Araghiyeh, Nader Barzegar, Batool Faghih Aram
    Objectives

    The aim of the current research was to identify the components of digital leadership for managers of Islamic Azad University.

    Materials and methods

    The current research was applied in terms of objective, in terms of quantitative method and the type of survey-cross-sectional study. The statistical population included all presidents of universities, their vice-presidents, heads of faculties and heads of educational departments of Islamic Azad University of Tehran province in the number of 270 people, and 159 statistical samples were selected with the help of Morgan's table. The measurement tool included a 121-question questionnaire made by the researcher and sent to the sample group. The validity of the questionnaire was checked through concurrent validity and reliability was calculated using Cronbach's alpha and it was analyzed by means of exploratory factor analysis test.

    Findings

    factor analysis shows that the relevant components include 17 components, which are: digital culture, digital security, digital infrastructure, digital communication, digital structure, digital economy, digital intelligence, digital literacy, upstream documents, leadership competencies, Cognitive abilities, professional skills, human skills, realization of digital university, economic effects, social effects, environmental effects. Finally, these 17 components explained digital leadership.

    Conclusion

    According to the results obtained from the current research and the confirmation of its results by previous research and existing theories, it can be concluded that the proposed framework has a theoretical and empirical support and sufficient validity and can be an effective step in determining the components that make up digital leaders.

    Keywords: University, Digital Leadership, Managers
  • Raheleh Mehrara, Abbas Khorshidi*, Abolfazl Bakhtiari, Nader Barzegar
    Purpose

    The objective of this study was to identify and delineate the competency model dimensions essential for faculty members at Farhangian Universities in Tehran. This research aimed to explore the specific competencies necessary to enhance the effectiveness and professional development of faculty in an educational setting.

    Methodology

    This qualitative study employed semi-structured interviews to gather data from 29 faculty members across various departments at Farhangian Universities in Tehran. Participants were selected using purposive sampling to ensure a diverse representation of experiences and perspectives. Theoretical saturation was achieved to ensure the comprehensiveness of the data collected. Thematic analysis was used to analyse the interview transcripts and identify key themes and categories representing faculty competencies.

    Findings

    Five main themes representing essential faculty competencies were identified: ethical competencies, scientific competencies, research competencies, communication competencies, and information technology competencies. Each theme comprised several categories detailing specific competencies, such as individual integrity, pedagogical expertise, research skills, interpersonal communication, and technological proficiency.

    Conclusion

    The study highlighted a comprehensive set of competencies required by faculty members at Farhangian Universities in Tehran to effectively fulfill their educational roles. These competencies span across ethical considerations, scientific knowledge, research capabilities, communication skills, and technological adeptness. Addressing these competencies through targeted development programs could significantly enhance faculty performance and, consequently, student learning outcomes.

    Keywords: Faculty Competencies, Farhangian, Qualitative Research, Higher Education, Faculty Development, Educational Technology, Ethical Competencies, Scientific Competencies
  • کورش فتحی واجارگاه*، فیروز نوری کلخوران، رضا فتحی، نادر برزگر

    توسعه مربیان ورزشی هر کشوری دارای اهمیت فراوانی می باشد و موفقیت در حوزه ورزش نتایج مهم فرهنگی، تربیتی و اقتصادی را به همراه خواهد داشت. اهمیت این موضوع زمانی بیشتر می شود که فدراسیون جهانی رشته مورد مطالعه در داخل کشور باشد و متولی اصلی مدیریت این رشته در سطح بین المللی متعلق به کشور ایران باشد. توسعه مربیان می تواند منجر به تحول و ارتقاء در حوزه ورزشی گردد. تربیت و توسعه مربیان در همه سطوح دارای اهمیت است و از لحاظ اعتبار جهانی این گروه دارای بیشترین تاثیر را در کسب افتخارت بر عهده دارند. هدف از انجام این مطالعه، تعیین نیازهای آموزشی مربیان ورزشی در رشته های مرتبط با فدراسیون پهلوانی می باشد. برای تحقق چنین هدفی پژوهشی با رویکرد ترکیبی (آمیخته) انجام شد. در بخش کیفی با استفاده از روش اکتشافی و با دو ابزار دیکوم (تعداد مشارکت کنندگان 9 نفر) و مصاحبه نیمه ساختاریافته (تعداد مشارکت کنندگان 12 نفر و انتخاب شده با رویکرد گلومه برفی) و روش تحلیل آزمون با مدل آتراید و استیرلینگ، نیازهای مرتبط با مربیان فدراسیون پهلوانی استخراج گردید و سپس با روش پیمایش (و به کارگیری آزمون های تی تگ گروهه، تحلیل واریانس یک طرفه یا آنوا و همچنین آزمون فریدمن) نیازهای آموزشی تعیین و اولویت بندی شد. نیازهای آموزشی پس از بررسی و تحلیل در قالب پنج گروه اصلی توانایی های اخلاقی، توانایی های بین المللی، توانایی های تخصصی، توانایی های نرم و توانایی های همراستایی سازمانی طبقه بندی و ارائه گردید.

    کلید واژگان: نیازهای آموزشی, فدراسیون پهلوانی, مربیان, آموزش و توسعه.
    Kurosh Fathi Vajargah*, Firouz Nouri Kalkhoran, Reza Fathi, Nader Barzegar

    The development of sports coaches of is an important issue and success in the field of sports could lead to significant cultural, educational and economic achievements. Since Pahlavani Federation is located in Iran and also the main trustee of the management of this field at the international level belongs to the country of Iran, the significance of studying the field increases.The development of coaches can lead to transformation and promotion in the field of sports. The training and development of coaches at all levels is important, and in terms of global reputation, this group has the most influence in gaining honor. Therefore, the purpose of this study was to identify the educational needs of sports coaches in fields related to Pahlavani Federation. To this aim, the study was conducted with a mixed approach. In the qualitative phase, using the exploratory method and with two DACUM tools (9 participants) and semi-structured interview (12 participants and selected with the Snowball approach) and the test analysis method with Atride and Stirling's model, the needs of Pahlavani Federation coaches were extracted, and then the educational needs were determined and prioritized by the survey method (using T-tag group tests, one-way variance analysis or ANOVA, as well as Friedman's test). Educational needs were classified and presented in the form of five main groups of moral abilities, international abilities, specialized abilities, soft abilities, and organizational alignment abilities after examination and analysis.

    Keywords: Training Needs, Pahlavani Federation, Trainers, Training, Development
  • حانیه حیدری، اسفندیار دشمن زیاری*، نادر برزگر، بتول فقیه آرام، امیرحسین مهدی زاده
    هدف

    هدف اصلی این پژوهش تحلیل اثربخشی یک الگوی آموزش الکترونیکی به عنوان ابزاری برای بازاریابی دیجیتال در جهت جذب گردشگران حوزه سلامت بود.

    روش شناسی:

     این مطالعه از روش تحقیق آمیخته اکتشافی استفاده کرد که شامل روش های کیفی و کمی بود. در فاز کیفی، مصاحبه های عمیق با 14 نفر از خبرگان مدیریت و بازاریابی دیجیتال انجام شد که با استفاده از نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. در فاز کمی، نظرسنجی از 400 نفر از کارکنان مراکز آموزشی و درمانی در تهران انجام شد که از بین آن ها 233 پاسخ معتبر با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شد. مدل نهایی آموزش الکترونیکی از طریق تحلیل عامل تاییدی اعتبارسنجی شد.

    یافته ها

    این پژوهش هشت بعد کلیدی و 47 مولفه ضروری برای یک الگوی آموزش الکترونیکی موثر در بازاریابی گردشگری سلامت را شناسایی کرد. این ابعاد شامل بهینه سازی وب سایت، کیفیت محتوا، تعامل در رسانه های اجتماعی، بازاریابی ویدیویی، تطبیق فرهنگی و زبانی، مدیریت ارتباط با مشتری، تحلیل داده ها، و پایداری می باشند. مدل نهایی اعتبارسنجی شد و نشان داد که با نیازهای بازار گردشگری سلامت همخوانی دارد.

    نتیجه گیری

    یافته ها بر نقش حیاتی بازاریابی دیجیتال در جذب گردشگران سلامت تاکید دارند. یک مدل آموزش الکترونیکی موثر که ابعاد شناسایی شده را دربرگیرد، می تواند به طور قابل توجهی دیدپذیری و جذابیت خدمات گردشگری سلامت را افزایش دهد. این مطالعه بر اهمیت تطبیق استراتژی های بازاریابی دیجیتال با پیشرفت های فناوری و تغییرات رفتار مصرف کننده تاکید می کند. تحقیقات آینده باید به بررسی ادغام فناوری های نوظهور مانند هوش مصنوعی و واقعیت مجازی در بازاریابی دیجیتال برای گردشگری سلامت بپردازد

    کلید واژگان: آموزش الکترونیکی, بازاریابی جذب گردشگر, گردشگر سلامت
    Hanieh Heidari, Esfandiar Doshman Ziari *, Nader Barzegar, Batoul Fagih Aram, Amirhossein Mahdizadeh
    Objective

    The primary objective of this study was to analyze the effectiveness of an e-learning model as a tool for digital marketing aimed at attracting health tourists.

    Methodology

    This study utilized a mixed-method exploratory approach, incorporating both qualitative and quantitative research methods. In the qualitative phase, in-depth interviews were conducted with 14 experts in management and digital marketing, selected through purposive and snowball sampling. The quantitative phase involved a survey of 400 employees from educational and medical centers in Tehran, with 233 valid responses analyzed using descriptive and inferential statistics. The final e-learning model was validated through confirmatory factor analysis.

    Findings

    The study identified eight critical dimensions and 47 components essential for an effective e-learning model in health tourism marketing. These dimensions include website optimization, content quality, social media engagement, video marketing, cultural and linguistic adaptation, customer relationship management, data analytics, and sustainable practices. The model was validated and shown to align well with the needs of the health tourism market.

    Conclusion

    The findings emphasize the crucial role of digital marketing in attracting health tourists. An effective e-learning model that incorporates the identified dimensions can significantly enhance the visibility and appeal of health tourism services. The study underscores the importance of adapting digital marketing strategies to technological advancements and consumer behavior changes. Future research should explore the integration of emerging technologies such as artificial intelligence and virtual reality in digital marketing for health tourism.

    Keywords: E-Learning, Marketing To Attract Tourists, Health Tourism
  • سمانه کشمیری، عباس خورشیدی*، علیرضا عراقیه، نادر برزگر، اسفندیار دشمن زیاری

    هدف پژوهش حاضر ارائه ارائه الگوی سیاست گذاری آموزشی مهارت آموزی دانش آموزان دوره اول متوسطهاست. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نوع داده کیفی و از نظر ماهیت و نوع مطالعه داده بنیاد سیستمی (پارادایمی) است. جامعه مورد نظر پژوهش شامل اساتید دانشگاه و خبرگان رشته مدیرت منابع انسانی می باشد، که بر اساس روش نمونه‎گیری نظری از نوع گلوله برفی و بر اساس اشباع نظری داده ها، 15 نفر خبره برای مصاحبه انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که در آن، ابعاد، مولفه ها وشاخص های الگوی سیاست گذاری آموزشی مهارت آموزی دانش آموزان دوره اول متوسطه تنظیم شد. برای فرم مصاحبه یادشده ابتدا بخشی از الگوها، یافته ها، مطالعات و نظریه های ملی و جهانی بررسی شده، سپس، با کدگذاری باز، شاخص ها احصا شدند و از طریق کدگذاری محوری، در قالب ابعاد، مولفه ها و شاخص ها مقوله بندی شد، و برای 15 نفر از خبرگان ارسال و به کمک کدگذاری انتخابی از طریق مصاحبه، فن دلفی و بارش فکری ابعاد و مولفه ها شناسایی شد. در نتیجه، 5 بعد، 20 مولفه و118 شاخص برای الگوی سیاست گذاری آموزشی مهارت آموزی دانش آموزان دوره اول متوسطه نهایی شد. پس از تایید نهایی و اولویت بندی خبرگان، ابعاد، مولفه ها و شاخص های سازنده الگو ترسیم شده، و مجددا الگوی یادشده توسط خبرگان اعتباریابی شد.

    کلید واژگان: مهارت آموزی, عوامل علی, مداخله گر, شرایط زمینه ای وراهبردها
    Samane Keshmiri, Abbas Khorshidi*, Alireza Erghieh, Nader Barzegar, Esfandyar Doshman Zyari

    The aim of the current research is to provide "the model of educational policy for skill learning of first year high school students". The research method is applied in terms of purpose, qualitative in terms of data type, and systemic (paradigmatic) in terms of the nature and type of data study. The target population of the research includes university professors and experts in the field of human resource management, based on the theoretical sampling method of the snowball type and based on the theoretical saturation of the data, 15 experts were selected for the interview. The research tool was a semi-structured interview, in which the dimensions, components and indicators of the educational policy model of skill learning of first year high school students were set. For the aforementioned interview form, a part of national and global models, findings, studies and theories were examined, then, with open coding, indicators were counted and through axial coding, they were categorized in the form of dimensions, components and indicators, and for 15 people from Experts sent and with the help of selective coding through interviews, Delphi technique and brainstorming, the dimensions and components were identified. As a result, 5 dimensions, 20 components and 118 indicators were finalized for the educational policy model of the first year high school students. After the final approval and prioritization of the experts, the dimensions, components and indicators of the model were drawn, and the said model was again validated by the experts.

    Keywords: Strategies, Skill Training, Causal Factors, Interventionist, Contextual Conditions
  • ثریا باژن*، عباس خورشیدی، بتول فقیه آرام، نادر برزگر، اسفندیار دشمن زیاری

    پژوهش حاضر ارائه الگوی رهبری در قرن 21 برای مدیران مدارس دوره ابتدایی شهر تهران است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی، از نظر نوع داده کیفی ، از نظر ماهیت و نوع مطالعه داده بنیاد سیستمی (پارادایمی) است. جامعه مورد نظر شامل خبرگان حوزه منابع انسانی دارای تحصیلات دکتری تخصصی و در این زمینه صاحب تالیف، مقاله، پژوهش و تجربه عملی می باشند بر اساس روش نمونه‎گیری نظری گلوله برفی و بر اساس اشباع نظری داده ها، 15 نفر خبره برای مصاحبه انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که در آن، ابعاد، مولفه ها وشاخص های الگوی رهبری در قرن 21 برای مدیران مدارس ابتدایی شهر تهرانتنظیم شد. برای فرم مصاحبه یادشده ابتدا بخشی از الگوها، یافته ها، مطالعات و نظریه های ملی و جهانی بررسی ، سپس، با کدگذاری باز، شاخص ها احصا شدند و از طریق کدگذاری محوری، در قالب ابعاد، مولفه ها و شاخص ها مقوله بندی شد، برای 15 نفر از خبرگان ارسال و به کمک کدگذاری انتخابی از طریق مصاحبه، فن دلفی و بارش فکری ابعاد و مولفه ها شناسایی شد. در نتیجه، 5 بعد، 16 مولفه و111 شاخص برای الگوی رهبری در قرن 21 برای مدیران مدارس دوره ابتدایی نهایی شد. پس از تایید نهایی و اولویت بندی خبرگان، ابعاد، مولفه ها و شاخص های سازنده الگو ترسیم و مجددا الگوی یادشده توسط خبرگان اعتباریابی شد.

    کلید واژگان: رهبری, عوامل علی, مداخله گر, قرن 21, شرایط زمینه ای
    Soraya Bajan*, Abbas Khorshidi, Batoul Faghiharam, Nader Barzegar, Esfandyar Doshman Zyari

     The current research is to present a leadership model in the 21st century for principals of elementary schools in Tehran. The research method is applied in terms of purpose, in terms of the type of qualitative data, in terms of the nature and type of data study, it is systemic (paradigmatic). The intended community includes experts in the field of human resources with specialized doctorate education and authors, articles, research and practical experience. Theoretical snowball sampling method and based on theoretical data saturation, 15 experts were selected for interview. The research tool was a semi-structured interview in which the dimensions, components and indicators of the leadership model in the 21st century were organized for the principals of primary schools in Tehran. For the aforementioned interview form, first, part of national and global patterns, findings, studies and theories were reviewed, with open coding, indicators and through axial coding in the form of dimensions, components and indicators were categorized and sent to 15 experts. With the help of selective coding through interviews, Delphi technique and brainstorming, dimensions and components were identified. As a result, 5 dimensions, 16 components and 111 indicators were finalized. After the final approval and prioritization of the experts, the dimensions, components and indicators of the model were drawn and the said model was again validated by the experts.

    Keywords: Leadership, Strategies, Causal Factors, 21St Century
  • Hanieh. Heidari, Esfandiar. Doshman Ziari*, Nader. Barzegar, Batoul. Faghiharam, Amir Hossein. Mehdizadeh
    Objective

    The present research aims to design an e-learning model for health tourism marketing in the educational healthcare centers of the Islamic Azad University in Tehran.

    Methodology

    The research method is applied in terms of its objective and qualitative regarding its data. The population included management experts with specialized doctoral degrees, heads of educational healthcare centers of the Islamic Azad University, and their liaisons. The sampling was purposeful and snowball, selecting 14 experts until theoretical saturation was achieved.

    Findings

    The findings indicate eight dimensions along with 47 components for the proposed model. The identified dimensions (components) include: Strategies (national and macro, regional and international), Infrastructure (scientific interactions, cultural interactions, political interactions, economic interactions, legal and ethical, research and education, management, organization, technology, support, monitoring, and coordination), Contextual Factors (political ideology, cultural ideology, economic ideology, security, and welfare facilities), Resources (financial resources, human resources, content resources, and natural tourism resources of the country), Education (clinical training, continuous education, health education, organizational education), Processes (needs assessment, design, implementation, evaluation, feedback, and corrective program), Communication Literacy Level (communication technology, intercultural communication, advertising, organizational communication, public relations, international relations, and tourist rights), and Ideation (being a pioneer, opportunity seeking, risk-taking, leveraging resources, customer orientation, value creation, and innovation).

    Conclusion

    These results and the presented model can significantly assist in creating e-learning for health tourism marketing by the educational healthcare centers of the Islamic Azad University in Tehran. Therefore, the use of these results is recommended to the stakeholders and beneficiaries in this field.

    Keywords: E-Learning, Marketing, Health Tourism Attraction, Educational Healthcare Centers
  • رویا نجاریان، امیرحسین مهدیزاده*، ناهید شفیعی، نادر برزگر، بتول فقیه آرام
    مقدمه و هدف
    در نظام جدید آموزش وپرورش ارزشیابی توصیفی نقش مهمی ایفا می کند. درواقع ارزشیابی توصیفی نگاه جدیدی به نقش معلم، نقش دانش آموز و جایگاه ارزشیابی در فرایند یاددهی- یادگیری دارد. هدف از تحقیق حاضر آسیب شناسی نظام ارزشیابی توصیفی و ارائه الگوی مناسب در دوره ی ابتدایی آموزش وپرورش (مورد مطالعه استان البرز) بود.
    روش شناسی پژوهش: روش پژوهش از نظر طرح کیفی از نوع داده بنیاد، خودظهور بود. جامعه آماری پژوهش شامل (صاحب نظران یا خبرگان و متخصصان آسیب شناسی نظام ارزشیابی توصیفی در دوره ابتدایی) بودند، حجم نمونه با درنظرگرفتن قانون اشباع تعداد 21 نفر با روش نمونه گیری هدفمند (آگاهانه) گلوله برفی تعیین شد. روش جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای، و ابزار اندازه گیری بصورت مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. به منظور          تجزیه وتحلیل داده ها از کدگذاری استفاده شده است.
    یافته ها
    براساس مدل پارادایمی الگوی نظام ارزشیابی توصیفی در دوره ابتدایی با توجه به آسیب های موجود آموزش وپرورش استان البرز دارای 20 مقوله اصلی و 72 مقوله فرعی از بین 236 مفهوم باز است مورد تایید می باشد و می تواند در حوزه ارزشیابی توصیفی مورد استفاده قرار گیرد. هم چنین نشان داد که مقوله های محوری، علی، راهبردی، زمینه ای، واسطه ای و پیامدی شناسایی شده در الگوی ارزشیابی توصیفی از نظر متخصصان دارای اعتبار بالایی است و مورد تایید است.
    بحث و نتیجه گیری
    به نظر می رسد الگوی طراحی شده برای نظام ارزشیابی توصیفی در دوره ابتدایی با توجه به آسیب های موجود در آموزش وپرورش استان البرز را مورد تایید قرار می دهد.
    کلید واژگان: آسیب شناسی, آموزش وپرورش, نظام ارزشیابی توصیفی
    Roya Najarian, Amirhossein Mehdizadeh *, Nahid Shafei, NADER Barzegar, Batoul Faghiharam
    Introduction
    Descriptive evaluation plays an important role in the new education system. In fact, descriptive evaluation has a new look at the role of the teacher, the role of the student and the place of evaluation in the teaching-learning process. The aim of the present research was the pathology of the descriptive evaluation system and providing a suitable model in the primary education period (the case study of Alborz province).
    research
    methodology
    The research method was self-emergent in terms of the qualitative design of the foundation's data type. The statistical population of the research included (experts or experts and pathology specialists of the descriptive evaluation system in the elementary school), the sample size was determined by taking into account the law of saturation, the number of 21 people with a purposeful (informed) snowball sampling method. The data collection method was library method, and the measurement tool was semi-structured interview. In order to analyze the data, coding was used.
    Findings
    Based on the paradigm model of the descriptive evaluation system model in the elementary school, according to the existing damage of education in Alborz province, it has 20 main categories and 72 subcategories out of 236 open concepts, it is approved and can be used in the field of descriptive evaluation. It also showed that the central, causal, strategic, contextual, mediating and consequential categories identified in the descriptive evaluation model have high credibility and are approved by experts.
    Conclusion
    It seems that the model designed for the descriptive evaluation system in the primary period is approved with regard to the existing damages in the education of Alborz province.
    Keywords: Pathology, Education, Descriptive Evaluation System
  • رویا نجاریان، امیرحسین مهدیزاده*، ناهید شفیعی، نادر برزگر، بتول فقیه آرام
    مقدمه و هدف

    در نظام جدید آموزش وپرورش ارزشیابی توصیفی نقش مهمی ایفا می کند. درواقع ارزشیابی توصیفی نگاه جدیدی به نقش معلم، نقش دانش آموز و جایگاه ارزشیابی در فرایند یاددهی- یادگیری دارد. هدف از تحقیق حاضر آسیب شناسی نظام ارزشیابی توصیفی و ارائه الگوی مناسب در دوره ی ابتدایی آموزش وپرورش (مورد مطالعه استان البرز) بود.روش شناسی پژوهش: روش پژوهش از نظر طرح کیفی از نوع داده بنیاد، خودظهور بود. جامعه آماری پژوهش شامل (صاحب نظران یا خبرگان و متخصصان آسیب شناسی نظام ارزشیابی توصیفی در دوره ابتدایی) بودند، حجم نمونه با درنظرگرفتن قانون اشباع تعداد 21 نفر با روش نمونه گیری هدفمند (آگاهانه) گلوله برفی تعیین شد. روش جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای، و ابزار اندازه گیری بصورت مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از کدگذاری استفاده شده است.

    یافته ها

    براساس مدل پارادایمی الگوی نظام ارزشیابی توصیفی در دوره ابتدایی با توجه به آسیب های موجود آموزش وپرورش استان البرز دارای 20 مقوله اصلی و 72 مقوله فرعی از بین 236 مفهوم باز است مورد تایید می باشد و می تواند در حوزه ارزشیابی توصیفی مورد استفاده قرار گیرد. هم چنین نشان داد که مقوله های محوری، علی، راهبردی، زمینه ای، واسطه ای و پیامدی شناسایی شده در الگوی ارزشیابی توصیفی از نظر متخصصان دارای اعتبار بالایی است و مورد تایید است.

    بحث و نتیجه گیری

    به نظر می رسد الگوی طراحی شده برای نظام ارزشیابی توصیفی در دوره ابتدایی با توجه به آسیب های موجود در آموزش وپرورش استان البرز را مورد تایید قرار می دهد.

    کلید واژگان: آسیب شناسی, آموزش وپرورش, نظام ارزشیابی توصیفی
    Roya Najarian, Amirhossein Mehdizadeh *, Nahid Shafei, NADER Barzegar, Batoul Faghiharam
    Introduction

    Descriptive evaluation plays an important role in the new education system. In fact, descriptive evaluation has a new look at the role of the teacher, the role of the student and the place of evaluation in the teaching-learning process. The aim of the present research was the pathology of the descriptive evaluation system and providing a suitable model in the primary education period (the case study of Alborz province).research

    methodology

    The research method was self-emergent in terms of the qualitative design of the foundation's data type. The statistical population of the research included (experts or experts and pathology specialists of the descriptive evaluation system in the elementary school), the sample size was determined by taking into account the law of saturation, the number of 21 people with a purposeful (informed) snowball sampling method. The data collection method was library method, and the measurement tool was semi-structured interview. In order to analyze the data, coding was used.

    Findings

    Based on the paradigm model of the descriptive evaluation system model in the elementary school, according to the existing damage of education in Alborz province, it has 20 main categories and 72 subcategories out of 236 open concepts, it is approved and can be used in the field of descriptive evaluation. It also showed that the central, causal, strategic, contextual, mediating and consequential categories identified in the descriptive evaluation model have high credibility and are approved by experts.

    Conclusion

    It seems that the model designed for the descriptive evaluation system in the primary period is approved with regard to the existing damages in the education of Alborz province.

    Keywords: Pathology, Education, Descriptive Evaluation System
  • امیرحسین مهدی زاده*، یوسف هاشمی، نادر برزگر، اسفندیار دشمن زیاری، اسماعیل اسدی
    زمینه و هدف

    ارزیابی عملکرد سازمانی یکی از عوامل کلیدی در بهینه سازی، بهبود کیفیت انجام فرآیندهای سازمانی و مقایسه عملکرد سازمان ها می باشد. پژوهش حاضر با هدف تبیین شاخص های ارزیابی عملکرد و رتبه بندی دانشگاه های نظامی انجام شده است.

    روش شناسی: 

    نوع پژوهش از نظر هدف، توسعه ای و از لحاظ نتیجه، کاربردی است و از لحاظ نوع داده ها کیفی و کمی است. جامعه آماری تحقیق در بخش کیفی و کمی شامل 10 نفر از خبرگان دانشگاهی و اجرایی شاغل در دانشگاه های نظامی بود که با روش نمونه-گیری غیر احتمالی قضاوتی و هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها در بخش کیفی شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی نیز پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی مصاحبه ها از طریق بازآزمون تایید شد. روایی محتوایی پرسشنامه بخش کمی نیز توسط خبرگان تایید شد. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی شامل تحلیل مضمون(تم) و در بخش کمی نیز تحلیل سلسله مراتبی(AHP) با نرم افزار Expert Choice جهت اولویت بندی عوامل شناسایی شده بود.

    یافته ها

    یافته های پژوهش حاکی از شناسایی مولفه های کلیدی سنجش عملکرد دانشگاه های نظامی بود که به ترتیب رتبه عبارتند از: فعالیت های آموزشی، فعالیت های پژوهشی، فعالیت های فرهنگی- تربیتی، آموزش های نظامی و آمادگی جسمانی، وجهه فراسازمانی و تسهیلات و امکانات.

    کلید واژگان: ارزیابی عملکرد, نظام رتبه بندی, دانشگاه های نظامی
    Amir Hossein Mehdi Zadeh *, Yousef Hashemi, Nader Barzegar, Esfandiar Doshman Ziari, Esmaeal Asadi
    Background and purpose

    Organizational performance evaluation is one of the key factors in optimizing, improving the quality of organizational processes and comparing the performance of organizations. The present study was conducted with the aim of explaining the indicators of performance evaluation and ranking of military universities.

    Methodology

    The type of research is developmental in terms of purpose and practical in terms of results, and it is qualitative and quantitative in terms of data type. The statistical population of the qualitative and quantitative part of the research included 10 academic and executive experts working in military universities, who were selected by non-probability judgmental and purposeful sampling. The data collection tools in the qualitative part included semi-structured interviews and in the quantitative part, the researcher made a questionnaire. The validity of the interviews was confirmed through retesting. The content validity of the quantitative part of the questionnaire was also confirmed by experts. The method of data analysis in the qualitative part included theme analysis and in the quantitative part, hierarchical analysis (AHP) with Expert Choice software was used to prioritize identified factors.

    Findings

    The findings of the research indicated the identification of the key components of measuring the performance of military universities, which in order of rank are: educational activities, research activities, cultural-educational activities, military training and Physical fitness, extra-organizational image and facilities.

    Conclusion

    The results of this study can be useful for ranking military universities and improving their performance and provide a suitable field for other researches.

    Keywords: performance evaluation, ranking system, military universities
  • Zahra Rahmanitabar, Abbas Khorshidi, Alireza Araghieh, Nader Barzegar, Batoul Faghiharam
    Objective

    The current research context pertains to digital leadership, examining the impact of digital technologies and modern technologies on the leadership process in organizations, specifically educational organizations. The aim of this research is to present a digital leadership model for managers of educational organizations.

    Method

    The research method was qualitative in terms of data type, and foundational-systemic (paradigmatic) in terms of nature and type of study. The research population includes experts in the field of human resources, possessing doctoral degrees and experience in authorship, articles, research, and practical experience in this area. Based on theoretical sampling methods, particularly snowball sampling, and theoretical data saturation, 15 experts were selected for interviews. The research tool was a semi-structured interview. Initially, a review of national and international models, findings, studies, and theories was conducted. Then, through open coding, indicators were enumerated, and through axial coding, categorized into dimensions, components, and indicators.

    Results

    This was sent to 15 experts and identified through selective coding via interviews and brainstorming. The findings culminated in 5 dimensions, 17 components, and 121 indicators for the digital leadership model for managers of educational organizations (case study of Islamic Azad University, Tehran Province). Following final validation and prioritization by experts, the constituting dimensions, components, and indicators of the model were delineated, and the model was re-validated by the experts.

    Conclusion

    The research results are presented in 5 dimensions: causal conditions, contextual conditions, intervening conditions, strategies, outcomes, and 17 components including digital culture, digital security, digital infrastructure, digital communications, digital structure, digital economy, digital intelligence, digital literacy, upper-level documents, leadership competencies, cognitive abilities, professional skills, human skills, realization of digital university, economic effects, social effects, and environmental impacts.

    Keywords: Digital Leadership, Causal Factors, Intervening Factors, Contextual Conditions, Strategies, Outcomes, OutputsE-ISSN: SOON
  • حسین رضایی، بتول فقیه آرام *، ابوالفضل بختیاری، نادر برزگر، لیلا شریفیان
    هدف

     هدف پژوهش حاضر، واکاوی مولفه های سازنده فرهنگ مدارس ابتدایی شهرستان ساوه با استفاده از تحلیل مضمون است.

    مواد و روش ها

     روش برحسب هدف، کاربردی برحسب نوع داده، آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی برحسب زمان گردآوری داده، مقطعی و برحسب ماهیت و روش اجرا در بخش کیفی تحلیل مضمون و در بخش کمی توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری بخش کیفی، خبرگان شامل اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مدیران با سابقه در آموزش و پرورش و مدیران مدارس بودند. جامعه آماری بخش کمی، تعداد 336 نفر از کلیه مدیران و معلمان ابتدایی شهرستان ساوه بودند.

    یافته ها

     یافته‏ها نشان داد: تعداد 3 مضمون فراگیر، 14 مضمون سازمان دهنده و 85 مضمون پایه برای فرهنگ مدارس ابتدایی شهرستان ساوه شناسایی شد که عبارتند از: زیرساخت‏های فرهنگی با 5 مضمون سازمان دهنده و 22 مضمون پایه شامل فرهنگ بومی خانواده ها، جو روانی فرهنگی، مدیریت و برنامه ریزی فرهنگی، برنامه درسی و سیاست ها و رویکردهای آموزشی؛ عوامل فرهنگ ساز با 4 مضمون سازمان دهنده و 20 مضمون پایه شامل نوگرایی و پویایی فرهنگی، سرمایه های سازمانی، فضای آموزشی مبتنی بر فرهنگ بومی و توانمند سازهای فرهنگی؛ و مدرسه با تراز فرهنگ ایرانی- اسلامی با 5 مضمون سازمان دهنده و 43 مضمون پایه شامل رشد همه جانبه فرهنگی دانش آموزان، شکل گیری اخلاق حرفه ای فردی، مدیریت بهینه مدارس، توسعه علمی مدارس و ارتقای عملکرد مدارس.

    نتیجه گیری

     نتایج نشان داد معیار کلی برازش برای سازه زیرساخت‏های فرهنگی برابر 627/0، سازه عوامل فرهنگ ساز برابر 661/0 و سازه مدرسه با تراز فرهنگ ایرانی- اسلامی برابر 674/0 است.

    کلید واژگان: الگوی بهینه, فرهنگ سازمانی, مدارس ابتدایی, شهرستان ساوه
    Hossein Rezaei, Batool Faghih Aram *, Abolfazl Bakhtiari, Nader Barzegar, leila sharifian
    Purpose

     The purpose of this research is to analyze the constituent elements of the culture of primary schools in Saveh city using thematic analysis.

    Materials and Methods

     The research method was applied according to the purpose, applied according to the type of data, mixed (qualitative-quantitative) of the exploratory type according to the time of data collection, cross-sectional and according to the nature and method of implementation in the qualitative part of thematic analysis and in the quantitative part descriptive survey. Sociostatistics of the qualitative part, the experts included university faculty members and administrators with experience in education and school administrators. The socio-statistics of the quantitative part was 336 people from all administrators and elementary teachers of Saveh city.

    Findings

     The findings were as follows: 3 comprehensive themes, 14 organizing themes and 85 basic themes were identified for the culture of elementary schools in Saveh city, which according to the prioritization are: cultural infrastructures with 5 organizing themes and 22 basic themes; culture-creating factors with 4 organizing themes and 20 basic themes; And the school with the level of Iranian-Islamic culture with 5 organizing themes and 43 basic themes.

    Conclusion

     The results showed that the overall fit criterion for the structure of cultural infrastructure is equal to 0.627, the structure of culture-creating factors is equal to 0.661, and the structure of the school with the level of Iranian-Islamic culture is equal to 0.674.

    Keywords: optimal model, organizational culture, primary schools, Saveh city
  • سمانه کشمیری، عباس خورشیدی*، علیرضا عراقیه، نادر برزگر، اسفندیار دشمن زیاری
    زمینه و هدف

    دانش آموزان با مهارت یابی می توانند به درک عمیق تری از آموخته های خود دست یابند و برای ساختن آینده ای بهتر آماده شوند. پژوهش حاضر با هدف ارایه ارایه الگوی سیاست گذاری آموزشی مهارت آموزی دانش آموزان دوره اول متوسطه انجام شد.

    روش پژوهش: 

    این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر داده ها، آمیخته اکتشافی (کیفی-کمی) واز نظر ماهیت در بعد کیفی، داده بنیاد سیستمی (پارادایمی) بوده و در بعد کمی، پیمایشی مقطعی بود. جامعه آماری بخش کیفی شامل اساتید دانشگاه و خبرگان که دارای پژوهش هایی در زمینه مهارت آموزی  بود و در بخش کمی شامل کلیه معلمان دوره اول متوسطه آموزش و پرورش استان مرکزی که دارای تحصیلات کارشناسی ارشد به بالا دررشته علوم تربیتی  به تعداد 500 نفر بود. روش نمونه گیری در بخش کیفی آگاهانه هدفمند از نوع نظری بوده و با تعداد 15 نفر خبره شدند به اشباع نظری رسید؛ در بخش کمی حجم نمونه بر اساس فرمول تعیین حجم مورگان تعداد 217 نفر انتخاب شدند. در پژوهش حاضر پس از کدگذاری باز و محوری ابزار سنجش حاصل شده، در قالب یک فرم تنظیم و برای خبرگان جهت کدگذاری انتخابی ارسال و مورد اعتبار سنجی قرار گرفت و بر این اساس پرسشنامه محقق ساخته طراحی و میان نمونه آماری بصورت تصادفی انتخاب شده توزیع گردید. سپس داده های جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    برای این در نتیجه، 5 بعد، 20 مولفه 118 شاخص برای الگوی سیاست گذاری آموزشی مهارت آموزی دانش آموزان نهایی شد.

    نتیجه گیری

    پس از تایید نهایی و اولویت بندی خبرگان، ابعاد، مولفه ها و شاخص های سازنده الگو ترسیم شده، و مجددا الگوی یادشده توسط خبرگان اعتباریابی شد

    کلید واژگان: الگو, سیاست گذاری, مهارت آموزی, دانش آموزان متوسطه
    Smaneh Keshmiri, Abbas Khorshidi*, Alireza Araghiyeh, Nader Barzegar, Esfandiar Ddoshmanziari
    Background and Aim

    Students can better understand what they have learned and prepare to build a better future. The present research was conducted to provide a model of educational policy for skill learning of first-year high school students.

    Methods

    In terms of the applied goal, this research was exploratory mixed (qualitative-quantitative) in terms of data, and in terms of nature, in the qualitative dimension, it was a systemic (paradigm) foundation data, and in the quantitative dimension, it was a cross-sectional survey. The statistical population of the qualitative part included university professors and experts who had papers in the field of skill training, and in the quantitative part, it included all the teachers of the first year of secondary education in the central province who had a master's degree and above in the field of educational sciences, numbering 500 people. The sampling method in the qualitative part is purposeful and theoretical, and with the number of 15 experts, the theoretical saturation was reached. In the quantitative part of the sample size, 217 people were selected based on Morgan's volume determination formula. In the current research, after the open and axial coding of the measurement tool, it was sent in the form of a set form and sent to experts for selective coding and validation. Based on this, a researcher-made questionnaire was designed and distributed among the randomly selected statistical sample. Then the collected data were analyzed using descriptive and inferential statistics.

    Results

    As a result, 5 dimensions, 20 components and 118 indicators were finalized for the educational policy model of students' skill learning.

    Conclusion

    After the final approval and prioritization of the experts, the dimensions, components and indicators of the model were drawn, and the experts again validated the said model.

    Keywords: Model, policy making, skill learning, students, high school
  • سمیه طولابی فرد، نادر برزگر*، سعید علیزاده
    مقدمه

    پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی توسعه شایستگی پژوهشی معلمان آموزش و پرورش با محوریت شهر تهران انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها کیفی و کمی (روش آمیخته) بوده است.

    روش شناسی: 

    جامعه پژوهش در بخش کیفی شامل کلیه متخصصان و اساتید حوزه علوم تربیتی و مدیران ارشد آموزش و پرورش تا اشباع نظری به تعداد 17 نفر و جامعه آماری بخش کمی جامعه بزرگ معلمان دوره ابتدایی شهر تهران در سال 1400 می باشد که به روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 384 نفر بر اساس مناطق شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی فرم مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن بدست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در بخش کمی از آمار توصیفی، آمار استنباطی شامل آزمون های کلموگروف- اسمیرنف و تحلیل عامل تاییدی استفاده شده است.

    یافته ها

    براساس مطالعات نظری انجام شده و دسته بندی نظرات در مرحله کیفی 133 شاخص شناسایی که پس از مصاحبه های نیمه ساختاریافته در مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی 6 بعد، 20 مولفه و 111 شاخص نهایی و سپس براساس آن ها، پرسشنامه پژوهش طراحی شده است.

    بحث و نتیجه گیری

    پس از تحلیل نهایی، شش بعد شایستگی های ذهنی، شایستگی های شخصیتی، شایستگی های میان فردی، شایستگی های ارزشی- نگرشی، شایستگی های اخلاقی و شایستگی های حرفه ای- تخصصی و برخی از مولفه های آن شامل مهارت های ادراکی و تاملی، تصمیم گیری و حل مسیله، اعتماد به نفس، تعامل موثر، کار تیمی و شبکه سازی، تلاش و پشتکار، تقوا و بصیرت دینی، مدیریت و رهبری پژوهشی، مهارت های دانشی و... شناسایی شده اند.

    کلید واژگان: پژوهش, شایستگی های پژوهشی, معلمان, آموزش و پرورش
    Somayeh Toolabifard, NADER Barzegar *, Saeed Alizadeh
    Introduction

    The present research aimed to design a pattern for developing the research competence of teachers of the Ministry of Education. This research has been qualitative and quantitative (mixed) in terms of practical purpose and in terms of data collection method.

    Methods

    The statistical population of the study in the qualitative section including all experts, professors, specialists in the field of educational sciences and senior managers of education to theoretical saturation to 17 people and in a quantitative part of the large community of teachers, according to Morgan table and cluster sampling method 384 people They were selected according to 5 regions: north, south, east, west and center of Tehran. The data collection tool was semi-structured in the qualitative part of the interview form and in the quantitative part of the researcher-made questionnaire had 4 dimensions, 16 components and 133 indicators (questions) which were adjusted based on the Likert five-choice spectrum. Then, by Delphi technique and brainstorming technique as well as the distribution of questionnaires among the statistical sample, data were collected and analyzed based on Kolmogorov-Smirnov test and confirmatory factor analysis.

    Results

    Finally, after open coding, axial and finally selective as well as statistical analysis performed by the researcher, 6 dimensions, 20 components and 111 indicators have been finalized.

    Conclusion

    After the final analysis of mental competencies, personality competencies, interpersonal competencies, value-attitude competencies, moral competencies and professional-specialized competencies and some of its components including perceptual and reflective skills, decision making and problem solving, Self-confidence, effective interaction, teamwork and networking, effort and perseverance, piety and religious insight, management and research leadership, knowledge skills, etc. have been identified.

    Keywords: Research, research competencies, teachers, education
  • شهربانو پورآذران، احد نویدی*، بتول فقیه آرام، نادر برزگر، فیروز کیومرثی

    پژوهش حاضر با رویکرد کمی به منظور آزمون روایی سازه و برازش مدل شش مولفه ای توانمندسازی مدیران میانی آموزش وپرورش در ایران با داده های میدانی انجام شد. جامعه آماری این مطالعه را مدیران میانی آموزش وپرورش استان تهران (حدود 510 نفر) بودند که بیش از 70 درصد از جامعه آماری (348 نفر) با نمونه های در دسترس در این مطالعه شرکت کردند و به پرسشنامه 66 سوالی محقق ساخته پاسخ دادند. برای ارزیابی روایی پرسشنامه، علاوه بر نظرات صاحب نظران، از تحلیل عامل تاییدی استفاده شد و برای ارزیابی پایایی آن از آلفای کرونباخ محاسبه شد که برای شش مولفه پرسشنامه، مقدار آلفا از 87/0 تا 93/0 متغیر بود. برای بررسی برازش مدل شش عاملی با داده های میدانی، از تحلیل عامل تاییدی با استفاده از بسته نرم افزاری23  AMOS استفاده شد. عامل ها در مدل برازش شده شامل عاملیت نیروی انسانی، خودتنظیمی و توسعه خویشتن، انتصاب مبتنی بر شایستگی، تعلق سازمانی، توزیع قدرت و تفویض اختیار، اصلاح سیاست های کلان (مساعد ساختن محیط فرا سازمانی) بودند که همگی دارای بار عاملی در آستانه قابل بودند. شاخص های برازش مدل توانمندسازی مدیران میانی آموزش وپرورش نشان دهنده برازش مطلوب الگوی ارائه شده است. این پرسشنامه می تواند برای ارائه مدلی برای توانمندسازی مدیران میانی آموزش وپرورش در مطالعات آینده به کار رود.

    کلید واژگان: مدیران میانی, توانمندسازی مدیران میانی, اعتباربخشی
    Sahrbanoo Pourzaran, Ahad Naveedy*, Batul Faghih Aram, Nader Barzegar, Firooz Kiomarsi

    The present study was conducted with a quantitative approach to test the construct validity and fit the six-component model of middle managers’ empowerment in education in Iran with field data. The statistical population of this study consisted of middle managers of education in Tehran province (about 510 people), of which more than 70 percent of the statistical population (348 people) participated in this study with available samples and answered the 66-question researcher-made questionnaire. To evaluate the validity of the questionnaire, in addition to the opinions of experts, confirmatory factor analysis was used and Cronbach’s alpha was calculated to evaluate its reliability, which varied from 0.87 to 0.93 for the six components of the questionnaire. To examine the model fit including six factors with field data, confirmatory factor analysis was used using AMOS 23 software package. The factors in the fitted model included human resource agency, self-regulation and self-development, merit-based assignment, organizational belonging, power distribution and delegation, and reform of macro policies (facilitating the extra-organizational environment), all of which had factor loadings above the acceptable threshold. The fit indices of the middle managers’ empowerment model in education showed the desirable fit of the proposed model. This questionnaire can be used to provide a model for the empowerment of middle managers in education in future studies.

    Keywords: Middle Managers, Middle Managers Empowerment, Validity
  • منصور اسدی، عباس خورشیدی*، نادر برزگر، بتول فقیه آرام، اسفندیار دشمن زیاری

    موضوع پژوهش حاضرارایه الگوی بالندگی مدیران آموزشی بر پایه فرهنگ سازمانی ایرانی اسلامی در نظام آموزشی بود. روش تحقیق پژوهش حاضر ترکیبی از نوع تحقیقات کیفی و کمی می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی نظریه پردازی زمینه بنیان بود. ابتدا در بخش تحلیل محتوی مقاله ها دسته بندی و تحلیل شدند که 95 مقاله داخلی و خارجی شاخص های اساسی استخراج شد، سپس سوال های پرسشنامه زیر نظر کمیته علمی طراحی و بصورت مصاحبه  نیمه ساختار یافته با 30 خبرگان از  اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی که 15 سال سابقه کار داشتند ارسال و با استفاده از تکنیک دلفی در 3 مرحله تحلیل شد. در بخش کمی جامعه آماری 175 نفر از مدیران و معاونان  آموزشی دبیرستان های استان مرکزی بودند روش نمونه گیری هدفمند قضاوتی بود که  بر اساس جدول مورگان  118 نفر به عنوان نمونه و به پرسشنامه با ضریب آلفای کرونباخ 86/0 درصد پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داد های بخش کیفی  از آزمون ضریب توافق کندال و در بخش  کمی جهت تایید تحلیل عاملی و مدلسازی معادلات ساختاری نرم افزار Lisrelاستفاده شد.نتایج مطالعه حاضر نشان داد در مصاحبه با خبرگان توافق بالاتر از 85 /0 درصد وجود داشت.در هر دو بخش کیفی و کمی مشخص شد که ابعاد بالندگی رهبر؛ بالندگی فردی؛بالندگی ،حرفه ای؛بالندگی سازمانی؛بالندگی اجتماعی/فرهنگی ؛بالندگی اقتصادی /سیلسی  در بالندگی سازمانی  در فرهنگ ایرانی اسلامی موثر است .

    کلید واژگان: بالندگی, مدیران آموزشی, فرهنگ سازمانی, نظام آموزشی
    Mansour Asadi, Abbas Khorshidi *, Nader Barzegar, Batoul Faqih Aram, Esfandiar Doshman Ziari

    educational managers based on Iranian Islamic organizational culture in the educational system (the study of high school principals in Central Province). The research method of this study is a combination of qualitative and quantitative research. The statistical population was the basis of the qualitative part of theorizing. First, in the content analysis section, the articles were categorized and analyzed, and 95 domestic and foreign articles were extracted with basic indicators, then the questions of the questionnaire were designed under the supervision of the scientific committee and in the form of a semi-structured interview with 30 experts from the academic staff of Islamic Azad University. who had 15 years of work experience were submitted and analyzed in 3 stages using the Delphi technique. In the quantitative part of the statistical population, there were 175 principals and vice-principals of high schools in the central province. The purposeful sampling method was a judgment based on the Morgan table. 118 people responded to the questionnaire with a Cronbach's alpha coefficient of 0.86%. Kendall's coefficient of agreement test was used to analyze the data in the qualitative part, and Lisrel software was used in the quantitative part to confirm the factor analysis and structural equation modeling. The results of the present study showed that there was an agreement above 0.85% in the interview with the experts. Both qualitative and quantitative parts revealed that the dimensions of leader growth; Individual growth, professional growth, organizational growth, social/cultural growth, economic/social growth are effective in organizational growth in Iranian Islamic culture.

    Keywords: : human capital, growth, Educational managers
  • An Evaluation of Teachers’ Research Qualifications: a Comparison between the Existing and Desirable Conditions
    Somayeh Toolabifard, Nader Barzegar *, Saeid Alizadeh
    Purpose

    The present study aimed to evaluate teachers’ research qualifications by comparing the existing and desirable conditions.

    Methodology

    The data collection was carried out according to a mixed method (qualitative-quantitative) approach.

    Findings

    the results showed that the mean values obtained for teachers’ research qualifications were above 4 in 9 components and between 3 and 4 in six components, and this indicated that the investigated primary school teachers’ research qualifications were at an upper intermediate level. However, in terms of the detailed analysis of the findings, it should be noted that the mean values obtained in the specialized aspects of research qualifications, including teamwork and networking, research and managerial skills, knowledge skills, and technology-oriented skills and digital literacy were below the mean of 3.5. This indicated that the teachers evaluated their general qualifications at a high level, while they considered their specialized qualifications to be at lower levels.

    Conclusion

    Based on the findings of the study, authorities, particularly decision-makers in the Ministry of Education and Farhangian University, are recommended to consider convenient programs and training courses to develop and enhance teachers’ research qualifications, and the curricula utilized by Farhangian University put more emphasis on the teacher-as-research approach.

    Keywords: Research qualifications, teacher, Existing, desirable conditions
  • شناسایی ابعاد ،مولفه ها و شاخص های آموزش الکترونیک برای دانشگاه های علوم پزشکی شهرتهران: رویکردکیفی
    رضا لشکریان، عباس خورشیدی*، نادر برزگر، حمید مقدسی، سعید مرادی
    مقدمه

     شیوع ویروس کرونا و بحران کنونی ایجادشده در دنیا به‌ویژه در کشور ایران، نظام سلامت و جامعه ایران را به‌شدت تحت‌تاثیر خود قرار داده است. این بیماری به جز نظام سلامت، سایر عرصه‌ها ازجمله نظام آموزش عالی در حوزه آموزش پزشکی را تحت‌تاثیر قرار داده است. در چنین شرایطی تغییر روش آموزش و تغییر نگرش نسبت به شیوه‌های قبلی آموزش ضروری به نظرمی رسد.

    روش کار

     این مطالعه با رویکرد کیفی در سال  1400 انجام شد. نمونه‌گیری هدفمند و از نوع گلوله برفی بود. به‌منظور گردآوری داده‌ها از مصاحبه نیمه‌ساختاریافته با مشارکت 26 نفر از خبرگان آموزش پزشکی، آموزش پرستاری و مدیریت آموزشی با تخصص و تجربه علمی در حوزه آموزش الکترونیک استفاده شد. به‌منظور ارزیابی صحت و استحکام داده‌ها از چهار معیار مقبولیت، قابلیت اطمینان، قابلیت انتقال و قابلیت تایید گوبا و لینکلن استفاده شد. داده‌ها بر اساس روش گرانهیم و لاندمن مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت.

    یافته‌ها:

     پس از انجام مصاحبه و جمع‌بندی نهایی و تایید خبرگان، پنج بعد 1-سیاست‌گذاری (شامل مولفه‌های ملی و بین‌المللی)، 2-زیرساخت‌ها (شامل مولفه‌های فن آوری، پشتیبانی، حقوقی و اخلاقی، آموزش‌پژوهی)، 3-ساختار (شامل مولفه‌های مدیریت، طراحی، اجرا، ارزیابی)، 4-آموزش (شامل آموزش بالینی، آموزش مداوم، آموزش سلامت)، 5-منابع (شامل مولفه‌های مالی، انسانی، دانشی یا محتوا) و 162 شاخص شناسایی شد. 

    نتیجه‌گیری:

     نتایج مطالعه حاضر که منتج به شناسایی ابعاد و مولفه‌های آموزش الکترونیک در دانشگاه‌های علوم پزشکی تهران شد می‌تواند مسیر حرکت به سمت اجرای طرح تحول و نوآوری در آموزش علوم پزشکی مبتنی بر برنامه آموزش عالی حوزه سلامت را تسهیل نماید و در جهت بهره‌گیری هرچه بهتر از آموزش الکترونیک گام‌های موثرتری برداشته شود.

    کلید واژگان: آموزش الکترونیک, یادگیری الکترونیکی, آموزش مجازی, آموزش پزشکی, دانشگاه علوم پزشکی
    The Identification of the Dimensions, Components and Indicators of Electronic Education for Medical Universities in Tehran: A Qualitative Approach
    Reza Lashkarian, Abbas Khorshidi *, Nader Barzegar, Hamid Moghaddasi, Saeed Moradi
    Introduction

     The outbreak of coronavirus and the current crisis in the world, especially in Iran, has severely affected the health system and society in Iran. The disease, apart from the health system, has affected other areas, including the higher education system in the field of medical education. In such circumstances, changing the methods of education, and changing the attitude towards previous methods of education seems necessary.

    Methods

     This study was conducted with a qualitative approach in 2021. The study has used the purposive sampling method and the type of snowball. In order to data acquisition, semi-structured interviews were used, with the participation of 26 Medical Education, Nursing Education and Education Management experts with scientific expertise and experience in the field of Electronic Education. In order to evaluate the accuracy and robustness of the data, they were used four criteria of credibility, confirmability, transferability and dependability Guba and Lincoln validation. Data were analyzed using Granheim and Lundman method.

    Findings

     After the interview and the final conclusion and the approval of the experts, five dimensions: 1. Policy (including National and International components), 2-Infrastructure (including Technology, Support, Legal and Ethical, Education Research components), 3-Structure (including Management, Design, Implementation, Assessment components ), 4 - Training (including Clinical Education, Continuing Education, Health Education), 5- Resources (including Financial, Human, Knowledge or Content components) and 162 indicators were identified.

    Conclusion

     The results of the present study, which resulted in identifying the dimensions and components of e-learning in Tehran University of Medical Sciences, can facilitate the path towards the implementation of the transformation and innovation plan in medical education, based on the higher education program in the field of health and taking effective steps to make the most of e-learning.

    Keywords: Electronic Education, E-Learning, Virtual Education, Medical Education, University of Medical Sciences
  • ساره عزتی، لیلا شریفیان*، حیدر تورانی، نادر برزگر، زهره اسماعیلی
    زمینه و هدف

    مهم ترین و اصلی ترین رسالت مدرسه دانش آموزانی هستند که سرمایه گذاری اصلی و اولیه باید بر روی آنان متمرکز شود. نظام آموزشی با تربیت نسلی روبه روست که باید آنها را برای زندگی اجتماعی آماده کند، بی توجهی به شرایط و اقتضایات و ضروریات زندگی اجتماعی باعث می شود یادگیرندگان مهارت های لازم را در تطبیق خود با جامعه نیاموخته باشند و دچار آسیب جدی شوند؛ لذا هدف از این پژوهش طراحی الگوی نقش آفرینی مدارس به عنوان کانون تجربیات تربیتی دانش آموزان است.

    روش پژوهش:

     روش انجام پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) است. در بخش کیفی از روش گرندد تیوری با نرم افزار MAXQDA12 ، برای شناسایی شاخص های مربوط به نقش آفرینی مدارس به عنوان کانون تجربیات تربیتی دانش آموزان استفاده شد. جامعه آماری در این پژوهش تمام خبرگان در حوزه تربیتی و مدیران مدارس، معاون پرورشی اداره کل شهر تهران بودند که با 17 مصاحبه اشباع نظری صورت گرفت. در بخش کمی از روش توسعه ای - کاربردی استفاده شد. جامعه آماری بخش کمی شامل کلیه مدیران و کارشناسان و معاونین پرورشی مدارس دولتی و غیردولتی شش منطقه آموزش و پرورش(یک، شش، نه، سیزده، شانزده و نوزده) بود و برای حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد. بر این اساس 356 نفر در این بخش به عنوان حجم نمونه و به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شد.

    یافته ها

    نتایج بخش کیفی منجر به شناسایی 167 شاخص، 35 مولفه و 6 بعد در دو کارکرد پنهان و آشکار مدارس شد. در مرحله کمی نیز میزان تاثیر عوامل زمینه ساز با ضریب 0.957 بر راهبردهای استراتژیک و میزان اثر راهبردهای استراتژیک بر پیامدهای حاصله 0.953 بود که بیشترین تاثیرگذاری را داشتند.

    نتیجه گیری

    در نهایت الگوی نهایی با 167 شاخص و 35 مولفه و دو کارکرد (پنهان و آشکار) ترسیم و برای این الگو فلسفه و اهداف، مبانی نظری، سازوکارهای اجرایی، اصول اجرا و بازخورد طراحی گردید و توسط 30 خبره ارزیابی و اعتباربخشی شد.

    کلید واژگان: نقش مدارس, تجربیات تربیتی, نقش پنهان, آشکار مدرسه
    Sareh Ezzati, Leila Sharifian*, Heidar Toorani, Nader Barzegar, Zoreh Esmaeili
    Background and Aim

    The most important and main mission of the school are the students, on whom the main and initial investment should be focused. The educational system is faced with the education of a generation that must prepare them for social life, neglecting the conditions and requirements and necessities of social life causes learners to not learn the necessary skills to adapt to society and suffer serious harm; Therefore, the purpose of this research is to design the role-playing model of schools as the center of educational experiences of students.

    Methods

    The research method is mixed (qualitative-quantitative). In the qualitative part, ground theory method with MAXQDA12 software was used to identify the indicators related to role-playing of schools as the focus of students' educational experiences. The statistical population in this research was all the experts in the field of education and school principals, the vice president of education of Tehran city administration, which was conducted with 17 interviews. In a small part, the developmental-applied method was used. The statistical population of the quantitative part included all managers, experts, and educational assistants of government and non-government schools in six education regions (one, six, nine, thirteen, sixteen, and nineteen) and Cochran's formula was used for the sample size. Based on this, 356 people in this section were selected as the sample size and stratified randomly.

    Results

    The results of the qualitative part led to the identification of 167 indicators, 35 components and 6 dimensions in two hidden and visible functions of schools. In the quantitative stage, the impact of underlying factors with a coefficient of 0.957 on strategic strategies and the impact of strategic strategies on the resulting outcomes was 0.953, which were the most influential.

    Conclusion

    Finally, the final model with 167 indicators and 35 components and two functions (hidden and overt) was drawn and for this model philosophy and goals, theoretical foundations, implementation mechanisms, principles of implementation and feedback were designed and evaluated and validated by 30 experts.

    Keywords: The role of schools, educational experiences, the hidden, obvious role of school
  • سمیه طولابی فرد، نادر برزگر*، سعید علیزاده

    پژوهش حاضر، با هدف واکاوی ابعاد و مولفه های شایستگی های پژوهشی معلمان از نظر صاحب نظران و خبرگان خارجی و داخلی انجام شد. پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر نحوه جمع آوری داده ها به شکل کیفی بود. جامعه آماری مورد پژوهش در بخش داخلی شامل نظریات و دیدگاه های صاحب نظران و متخصصان در اسناد مکتوب و چاپ شده معتبر مانند کتاب ها و مقالات و همچنین خبرگان، اساتید، متخصصان حوزه علوم تربیتی و مدیران ارشد آموزش و پرورش تا اشباع نظری 17 نفر بود و در بخش خارجی شامل نظریات و دیدگاه های صاحب نظران و متخصصان بود که نظریات آن ها در اسناد مکتوب و چاپ شده معتبر مانند کتاب ها و مقالات استخراج گردیدند. نمونه های پژوهش در هر دو بخش داخلی و خارجی به روش هدفمند انتخاب گردید. ابزار گردآوری داده ها در بخش داخلی فرم فیش برداری و فرم مصاحبه نیم ساختار یافته و در بخش خارجی فرم های فیش برداری بود. همچنین جهت تجزیه و تحلیل داده ها ازکدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شده است. براساس نتایج پژوهش شایستگی های پژوهشی معلمان از نظر صاحب نظران و متخصصان داخلی و خارجی در قالب 15 مولفه کلی طبقه بندی شدند.

    کلید واژگان: پژوهش, شایستگی های پژوهشی, معلم
    Somayeh Toolabifard Toolabifard, Nader Barzegar *, Saeed Alizadeh

    The present study was conducted with the aim of analyzing the dimensions and components of teachers' research competencies from the perspective of international and domestic experts. The research was applied in terms of purpose and qualitative in terms of data collection procedure. The statistical population in the domestic part of the study included the opinions and views of experts and specialists in valid written and printed documents such as books and articles, as well as experts, professors, specialists in the field of educational sciences and senior directors of education up to theoretical saturation which comprised of 17 individuals. In the international section, the population consisted of opinions and views of experts and specialists whose views were extracted from valid written and printed documents such as books and articles. Research samples in both domestic and international sections were purposefully selected. Data collection tools in the domestic part were semi-structured interviews and note-taking forms and in the international part, note-taking forms were utilized. Open, axial and selective coding has also been used to analyze the data. Based on the research results, teachers' research competencies were classified into 15 general components by domestic and international experts

    Keywords: Research, Research competencies, teacher
  • اکبر میرجانی اقدم، عباس خورشیدی*، نادر برزگر، سعید مرادی، سلیمان احمدی
    اهداف

     تربیت دانش آموختگان توانمند، متعهد و پاسخ گو به نیازهای جامعه و نظام سلامت را می توان مهم ترین ماموریت دانشگاه های علوم پزشکی دانست. به طورکلی، پاسخ گویی در برابر جامعه یکی از اولویت های اصلی نظام آموزش عالی سلامت است. بنابراین اگر دانشگاه ها بخواهند نیازهای جامعه تحت پوشش خود را برآورده کنند، باید نظام آموزشی خود را بر اساس نیازها و اولویت های سلامت جامعه طراحی نمایند. این مطالعه با هدف شناسایی ابعاد و مولفه های آموزش پاسخ گو برای برنامه آموزش علوم توانبخشی در دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران انجام شد. 

    روش بررسی

    این مطالعه با رویکرد کیفی در سال 1400 و با مشارکت 25 نفر از خبرگان حوزه توانبخشی از دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران و با استفاده از روش تحلیل محتوای قراردادی و ازطریق نمونه گیری هدفمند انجام گرفت. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان استفاده شد. هر مصاحبه بین 45 تا 60 دقیقه به طول انجامید و قبل از انجام مصاحبه، هدف مطالعه برای مشارکت کنندگان توضیح داده شد. تحلیل داده ها بر اساس روش گرانهیم بود و همچنین به منظور ارزیابی صحت و استحکام داده ها از چهار معیار مقبولیت، قابلیت اطمینان، قابلیت انتقال و قابلیت تایید گوبا و لینکلن استفاده شد.

    یافته ها

     پس از پیاده سازی مصاحبه ها نهایتا شش بعد کلی و 21 مولفه شناسایی شد و در جلسه بارش فکری به تایید خبرگان توانبخشی رسید. ابعاد شناسایی شده شامل: جامعه، نظام آموزش عالی سلامت، دانشگاه، استاد، دانشجو و برنامه آموزشی و درسی و 21 مولفه و همچنین 136 شاخص نهایی بود. 

    نتیجه گیری

     مطالعه حاضر نشان داد شش بعد کلی جامعه، نظام آموزش عالی سلامت، دانشگاه، استاد، دانشجو و برنامه آموزشی به عنوان ابعاد آموزش پاسخ گو نقش مهمی در تحقق رسالت دانشگاه های نسل سه و چهار ایفا می کنند. انتظار می رود نتایج این مطالعه به منظور نهادینه سازی آموزش پاسخ گو مورد استفاده سیاست گذاران نظام آموزش عالی سلامت در دانشگاه های علوم پزشکی در حوزه علوم توانبخشی قرار گیرد و بتواند کمک موثری در راستای هدایت برنامه های آموزشی به سمت پاسخ گویی به نیازها و انتظارات جامعه کند. پیشنهاد می شود با توجه به اهمیت آموزش پاسخ گو، مطالعات گسترده تری در این زمینه در سطح دانشگاه های علوم پزشکی کشور انجام گیرد.

    کلید واژگان: آموزش پاسخ گو, برنامه آموزش, علوم توانبخشی, دانشگاه های علوم پزشکی
    Akbar Mirjani Aghdam, Abbas Khorshidi*, Nader Barzegar, Saeid Moradi, Soleiman Ahmadi
    Objective

     Training capable, committed and responsive graduates to the needs of society and the health system can be considered the most important mission of medical universities. In general, accountability to the community is one of the main priorities of the health education system, so if universities want to meet the needs of the community they cover, they must design their education system based on the needs and priorities of community health. The purpose of this study is to identify the dimensions and components of Accountable education for the rehabilitation sciences Curriculum in Tehran universities of Medical Sciences.

    Materials & Methods

     This study was conducted with a qualitative approach to identify the dimensions and components of Accountable education in Tehran universities of Medical Sciences in 2021 with the participation of 25 experts in the field of rehabilitation and using the method of content analysis through purposeful sampling. In order to collect data, semi-structured interviews of experts were used. The interview lasted between 45 minutes and 60 minutes and before the interview, the purpose of the study was explained to the participants. Data analysis based on Granheim method and also in order to evaluate the accuracy and robustness of the data, four criteria of acceptability, reliability, transferability and Guba and Lincoln

    Results

     The mission of Accountable education is commitment to the direction of education, research and service delivery based on the priority needs and expectations of society, which is achieved by emphasizing the direct and continuous contact of students with society at various levels. After conducting the interviews, 6 dimensions and 21 components were identified as follows and were approved by experts in the form of brainstorming. Dimensions include: 1- Society 2- Higher health education system 3- University 4- Professor 5- Student 6- Curriculum and 21 components and 136 indicators were finalized

    Conclusion

     The present study showed 6 general dimensions 1- Society 2- Higher health education system 3- University 4- Teacher 5- Student6-Curriculum as dimensions Accountable education play an important role in fulfilling the missions of third and fourth generation universities. The results of this study are expected to be used by institutional policymakers in the field of rehabilitation sciences in order to institutionalize Accountable education in the field of higher education in order to be able to effectively guide Curriculum towards meeting the needs and expectations of society. It is suggested that due to the importance of responsive education, more extensive studies in this field should be conducted at the level of medical universities in the country.

    Keywords: Accountable education, Curriculum, Rehabilitation sciences, Medical universities
  • امیرحسین مهدی زاده*، یوسف هاشمی، نادر برزگر، اسفندیار دشمن زیاری، اسماعیل اسدی
    زمینه و هدف

    ارزیابی عملکرد از جمله تلاش هایی است که طراحی و اجرای آن موجب رشد و بلوغ سازمانی شده، وسیله مناسبی برای رشد، توسعه و پیشرفت و بهسازی سازمان فراهم می نماید.  بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی ارزیابی عملکرد پژوهشی در دانشگاه های افسری ارتش جمهوری اسلامی ایران انجام شده است.

    روش شناسی

     نوع پژوهش از نظر هدف، توسعه ای و از لحاظ نتیجه، کاربردی است و از لحاظ نوع داده ها کیفی و کمی است. جامعه آماری تحقیق در بخش کیفی شامل 15 نفر از اساتید رشته های مدیریت و برنامه ریزی درسی و خبرگان اجرایی شاغل در دانشگاه های افسری آجا می باشد که با روش نمونه گیری غیر احتمالی قضاوتی و هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمی شامل 250 نفر از کارشناسان شاغل در حوزه پژوهش و آموزش در دانشگاه های مذکور  بود که با توجه به جدول مورگان، حجم نمونه 152 نفر تعیین گردید و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها در بخش کیفی شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی نیز پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی مصاحبه ها از طریق بازآزمون تایید شد. روایی محتوایی پرسشنامه بخش کمی نیز توسط خبرگان تایید شد. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی شامل تحلیل مضمون (تم) و در بخش کمی نیز مدل سازی معادلات ساختاری جهت اعتبارسنجی مدل طراحی شده بود.

    یافته ها

    یافته های پژوهش حاکی از شناسایی مولفه های عملکرد پژوهشی دانشگاه ها شامل: 1-استادان پژوهشگر،  2- کتابخانه،  3- ارزیابی، 4- ایده ها و اکتشافات، 5- اقدامات پژوهشی اساتید، 6-طرح های پژوهشی، 7- مجلات منتشر شده، 8-همایش علمی، 9-تشویقات و رضایت اساتید و 10- حمایت ها و تسهیلات پژوهشی است. نتایج تحلیل های کمی نیز موید معنی داری ارتباط بین شاخص ها و مولفه های مدل تحقیق می باشد که این روابط در سطح آلفای 0.05 معنی دار است.

    نتیجه گیری

    نتایج این تحقیق می تواند برای ارتقا فرایند ارزیابی عملکرد پژوهشی و بهبود آن در دانشگاه های آجا مفید بوده و زمینه مناسبی برای تحقیقات دیگر فراهم نماید.

    کلید واژگان: ارزیابی عملکرد, پژوهش, دانشگاه های افسری ارتش جمهوری اسلامی ایران
    AmirHossein Mehdi Zadeh *, Yousef Hashemi, Nader Barzegar, Esfandyar Doshman Ziari, Esmaeil Asadi
    Methodology

    The type of research is developmental in terms of purpose and applied in terms of result and qualitative and quantitative in terms of data type. The statistical population of the research in the qualitative section includes 15 professors of management and curriculum planning and executive experts working in AJA military universities who were selected by probabilistic and purposeful non-probabilistic sampling method.The quantitative part includes 250 experts working in the field of research and education in the mentioned universities. According to Morgan table, the sample size was 152 people and were selected using simple random sampling method.Data collection tools in the qualitative part included semi-structured interviews and in the quantitative part a researcher-made questionnaire. The validity of the interviews was confirmed by retesting. The content validity of the quantitative questionnaire was also confirmed by experts. The data analysis method was designed in the qualitative part including content analysis and in the quantitative part structural equation modeling was designed to validate the model.

    Findings

    Research findings indicate the identification of components of research performance of universities, including: 1- Research professors 2- Library 3- Evaluation 4- Ideas and discoveries 5- Research actions of professors 6- Research projects 7- Published journals 8- Scientific Conference 9- Encouragement and satisfaction of professors 10- Supports and research facilities. The results of quantitative analysis confirm the significance of the relationship between the indicators and components of the research model that these relationships are significant at the alpha level of 0.05.

    Keywords: Performance Evaluation, Research, military universities of the Islamic Republic of Iran
  • محمد شفائی یامچلو، عباس خورشیدی*، نادر برزگر، سعید مرادی، رضا کرمی

    هدف پژوهش حاضرطراحی الگوی مدیریت دانش برای اعضای هییت علمی دانشگاه آزاد اسلامی استان تهراناست. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نوع داده کیفی و از نظر ماهیت و نوع مطالعه داده بنیاد نوظهور است. جامعه مورد نظر پژوهش شامل کلیه خبرگان حوزه مدیریت دانش تشکیل می دهد که بر اساس روش نمونه‎گیری نظری از نوع گلوله برفی و بر اساس اشباع نظری داده ها، 15 نفر خبره برای مصاحبه انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که در آن، ابعاد، مولفه ها و شاخص های الگوی مدیریت دانایی برای اعضای هییت علمی دانشگاه آزاد اسلامی شد. برای فرم مصاحبه یادشده ابتدا همه الگوها، یافته ها، مطالعات و نظریه های ملی و جهانی بررسی شده، سپس، با کدگذاری باز، شاخص ها احصا شدند و از طریق کدگذاری محوری، در قالب ابعاد، مولفه ها و شاخص ها مقوله بندی شد، و برای 15 نفر از خبرگان ارسال و به کمک کدگذاری انتخابی از طریق مصاحبه، فن دلفی و بارش فکری ابعاد و مولفه ها شناسایی شد. در نتیجه، 7 بعد، 35 مولفه و 140 برای طراحی الگوی مدیریت دانش برای اعضای هییت علمی دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران نهایی شد. پس از تایید نهایی و اولویت بندی خبرگان، ابعاد، مولفه ها و شاخص های سازنده الگو ترسیم شده، و مجددا الگوی یادشده توسط خبرگان اعتباریابی شد.در بخش کمی حجم نمونه بر اساس فرمول تعیین حجم مورگان190نفرانتخاب شدند.در پژوهش حاضر پس از کدگذاری باز ومحوری ابزار سنجش حاصل شده، در قالب یک فرم تنظیم وبرای خبرگان جهت کدگذاری انتخابی ارسال گردید.

    کلید واژگان: دانش, مدیریت دانش, الگوی مدیریت دانش
    mohammad shafaeyi, abas khorshidi *, nader barzegar, saeed moradi, reza karami
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر نادر برزگر
    دکتر نادر برزگر
    استادیار علوم تربیتی . علوم تربیتی و روانشناسی، واحد اسلامشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، ، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال