به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب nadia kolbadinezhad

  • فضه صداقتی، ملیحه عباسی، نادیا کلبادی نژاد*
    پیش زمینه و هدف

    یکی از مولفه های مهم و موثر بر کنترل استرس شغلی پرستاران توجه به بعد معنوی سلامت و نگرش و اعتقادات مذهبی است که در این مطالعه به تعیین ارتباط سلامت معنوی و مقابله مذهبی با استرس شغلی در بین پرستاران شاغل در بیمارستان شهدای شهر بندرگز در سال 1402 پرداخته است.

    مواد و روش کار

    پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع مقطعی- همبستگی است که بر روی 128 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستان شهدا بندرگز به صورت تمام شماری وارد مطالعه شدند انجام شد. جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه های سلامت معنوی پولوتزین والیسون، مقابله مذهبی پارگامنت و استرس شغلی گری تافت و اندرسون انجام شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی و با کمک نرم افزار SPSS نسخه 22 مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    وضعیت استرس شغلی پرستاران (84/8± 55/133) در حد بالا ارزیابی شد. نتایج نشان داد که بین سلامت معنوی (163/0-) و مقابله مذهبی (322/0-) با استرس شغلی همبستگی معکوس و معنی داری وجود دارد. (p<0/01)

    نتیجه گیری

    با توجه به نقش سلامت معنوی و مقابله مذهبی بر استرس شغلی پرستاران، تامین و ارتقای سلامت روانی و معنوی با به کارگیری راهبردهای مقابله مذهبی و نگرش خوش بینانه کادر پرستاری به آن، از طریق افزایش آگاهی بیشتر در این خصوص و تاثیر آن بر عملکرد بهتر شغلی و در جهت کاهش عوامل استرس زا جز تصمیم گیری های نظامت سلامت قرار گیرد..

    کلید واژگان: پرستاران, استرس شغلی, مقابله مذهبی, سلامت معنوی}
    Fezeh Sedaghati, Maliheh Abbasi, Nadia Kolbadinezhad*
    Background & Aim

    One important and effective component of controlling nurses' occupational stress is paying attention to the spiritual dimension of health and religious attitudes and beliefs. This study aimed to determine the relationship between spiritual health and religious coping with occupational stress among nurses working in Bandargaz Hospital in 2023.

    Materials & Methods

    The present research is a descriptive cross-sectional correlation study. One hundred twenty-eight nurses working in Bandargaz Hospital were included in the study. Data was collected through Poltzin Wallison's spiritual health questionnaire, Pargament's religious coping questionnaire, and Gary Taft and Anderson's job stress questionnaires. The data was analyzed using descriptive and analytical statistics in SPSS software ver.22.0.

    Results

    The job stress level of nurses (133.55 ± 8.84) was determined to be high. The study revealed a significant negative correlation between spiritual health (-0.163) and religious coping (-0.322) with occupational stress (p<0.01).

    Conclusion

    Considering the role of spiritual health and religious coping on nurses' occupational stress, the health system should consider providing and promoting mental and spiritual health by using religious coping strategies and the optimistic attitude of the nursing staff towards it. This should be done by increasing awareness and its impact on better job performance and reducing stressful factors..

    Keywords: Nurses, Occupational Stress, Religious Coping, Spiritual Health}
  • محسن حسن پور، علی عالمی*، نادیا کلبادی نژاد
    هدف

    سرطان پستان یکی از شایع ترین سرطان هاست که کماکان سردسته علل مرگ به علت سرطان، در بین زنان می باشد. تشخیص زودهنگام برای بهبود نتایج حاصله و میزان بقاء بسیار مهم می باشد. این پژوهش باهدف تعیین تاثیر مداخله ی آموزشی مبتنی بر توانمندسازی در انجام روش های غربالگری سرطان پستان زنان 35 تا 55 شهر گناباد در سال 1392 انجام شد.

    روش ها

    پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی بود که در سال 1392 در شهر گناباد و با انتخاب تصادفی 60 نفر از زنان 35 تا 55 ساله که به صورت تصادفی به دو گروه آزمون (30 نفر) و شاهد (30 نفر) تخصیص داده شده بودند، انجام شد. مداخله آموزشی بر مبنای توانمندسازی در گروه آزمون به اجرا درآمد. ابزار پژوهش پرسشنامه ای روا و پایا بود که قبل از انجام مداخله و دو ماه پس از اتمام مداخله آموزشی توسط آزمودنی ها تکمیل شد. داده ها وارد نرم افزار SPSS نسخه 20 شدند و با کمک آزمون های آماری همچون آزمون تی، کای دو و مک نمار مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.

    نتایج

    قبل از انجام مداخله آموزشی تفاوت معنا داری بین گروه های آزمون و شاهد ازنظر اجزای توانمندسازی و انجام روش های غربالگری سرطان پستان وجود نداشت (05/0<P-Value). اما بعد از انجام مداخله آموزشی تفاوت معنا داری در دو گروه آزمون و شاهد در اجزای توانمندسازی شامل آگاهی و دانش (044/0=P-Value)) نگرش (001/0=P-Value) خودکارآمدی(002/0=P-Value)  و عزت نفس (480/0=P-Value)  و انجام روش های غربالگری سرطان پستان شامل معاینه ی بالینی توسط پزشک (018/0=P-Value)، خودآزمایی پستان (015/0=P-Value)  و ماموگرافی (027/0=P-Value)  مشاهده شد.

    نتیجه گیری

    براساس نتایج به دست آمده، اجرای برنامه آموزشی مبتنی بر توانمندسازی می تواند بر انجام روش های غربالگری سرطان پستان در زنان موثر واقع شود.

    Mohsen Hassanpour, Ali Alami*, Nadia Kolbadinezhad
    Introduction

    Breast cancer is one of the most prevalent cancers and it is still the leading cause of death from cancer among women. This study was conducted to determine the effect of educational intervention based on empowerment on breast cancer screening in 35 to 55 years old women in Gonabad city in 2014.


    Methods

    The present study was a quasi-experimental study conducted in 2014 in Gonabad city. The participants were 60 women aged 35-55 years that randomly assigned to two groups of experimental (n = 30) and control (n = 30). The interventional education based on empowerment was conducted for the experimental group. Data were collected by a valid and reliable questionnaire, before and 2 months after the intervention. Using SPPS version 20, the collected data were analyzed by T- test, chi square, and McNemar's test.

    Results

    Before intervention, there were no significant differences between intervention and control group in empowerment components and breast cancer screening procedures. After the intervention, there were significant differences between the two group in empowerment components including awareness (P-Value=0.044), attitude (P-Value=0.001), self-steam (P-Value=0.048), and self-efficacy (P-Value=0.002) and breast cancer screening methods including clinical breast examination (P-Value=0/018), breast self-examination (P-Value=0/015), and mammography (P-Value=0/027).

    Conclusion

    According to our results, implementing educational interventions based on empowerment in women would be effective on performing breast cancer screening.

    Keywords: Empowerment, Education, Breast Cancer Screening, Mammography}
  • نادیا کلبادی نژاد، میترا ایاسی*، محسن حسن پور، مهدی محمودی
    مقدمه

    بی اختیاری استرسی ادرار یکی از مشکلات شایع بهداشتی زنان میباشد که اغلب از خانواده پنهان شده و به دلیل عدم مراجعه و پیگیری بیماران به صورت مزمن درآمده و پیامدهای منفی روی جنبه های مختلف سلامتی به جا گذاشته است. یکی از راه های ارتقای سطح سلامتی، توجه به سطح رفتارهای خودمراقبتی افراد است. لذا در این مطالعه تاثیر آموزش مبتنی بر الگوی توانمندسازی خانواده محور بر رفتارهای خود مراقبتی زنان مبتلا به بی اختیاری استرسی ادرار مورد بررسی قرار گرفته است.

    روش کار

    این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی شده است. پس از نمونه گیری به روش در دسترس، 64 آزمودنی به صورت تصادفی بلوکه چهارتایی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. برای گروه مداخله آموزش مبتنی بر الگوی توانمندسازی خانواده محور براساس مراحل چهارگانه (تهدید درک شده، ارتقای خودکارآمدی، عزت نفس و ارزشیابی) از طریق بحث گروهی، نمایش و آموزش مشارکتی اجرا شد. ابزارهای پژوهش شامل فرم های اطلاعات جمعیت شناختی و اطلاعات پایه بیماری و همچنین پرسشنامه ارزیابی رفتارهای خودمراقبتی زنان مبتلا به بی اختیاری استرسی ادرار بود. پرسشنامه ها قبل و بعد از مداخله تکمیل و داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی و نرم افزار SPSS نسخه بیست آنالیز شدند.

    یافته ها

    آزمون های آماری نشان داد که دو گروه مداخله و کنترل از نظر اطلاعات جمعیت شناختی و شدت بی اختیاری همسان بودند. بر اساس آزمون تی مستقل میانگین نمره کل رفتارهای خود مراقبتی آزمودنی ها قبل از مداخله در دو گروه مداخله و کنترل اختلاف آماری معنی داری را نشان نداد(P=0/213) اما بعد از مداخله  این اختلاف معنی دار بود (0/001P<). همچنین میانگین نمره کسب شده از حیطه های مختلف رفتارهای خود مراقبتی شامل (کنترل ادرار، بهداشت فردی، رژیم ضد یبوست و اجرای ورزش کف لگن) آزمودنی ها قبل از مداخله در دو گروه آزمون و شاهد با آزمون آماری تی مستقل اختلاف آماری معنی داری را نشان نداد، اما بعد از مداخله اختلاف آماری معنی داری مشاهده شد.

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه نشان داد که آموزش مبتنی بر الگوی توانمندسازی خانواده محور با تاکید بر خود بیمار و مشارکت اعضای خانواده در ارتقای رفتارهای خود مراقبتی زنان مبتلا به بی اختیاری استرسی ادرار موثر بوده است. بنابراین پیشنهاد می شود تیم بهداشتی درمانی از این الگو به عنوان راه کار مناسب برای حمایت زنان غیر بستری و ساکن در جامعه و تقویت سازگاریشان با شرایط موجود استفاده کنند.

    کلید واژگان: الگوی توانمند سازی خانواده محور, بی اختیاری استرسی ادرار, زنان, رفتارهای خودمراقبتی}
    Nadia Kolbadi Nezhad, Mitra Ayyasi*, Mohsen Hasanpour, Mehdi Mahmoodi
    Introduction

    Stress urinary incontinence (SUI) is a common health problem in women which is not revealed to the family most of the times. One of the ways for promoting the health level is taking into account the individuals’ level of self-care behaviors which was examined in this study. SO in this study, the impact of family-centered empowerment model on quality of life in women with stress urinary incontinence is discussed.

    Methods

    This study is a randomised clinical trial. Sampling was done through convenience sampling method, the subjects (N=64) were divided into intervention and control groups, using the blocked random method. For the intervention group, the interventions based on family-centered empowerment model which included four stages (perception of threat, problem solving, educational participation and evaluation) were performed using group discussion, representation, and training participation. Research tools included questionnaires of demographic and disease information, and researcher-made questionnaire of self-care behaviors for women with urinary incontinence.

    Results

    The total score of self-care behaviors after intervention was 55.90 in the intervention group and 42.75 in the control group. The independent t-test showed a significant difference after intervention between the two groups (P = 0.001).

    Conclusions

    The results of the study indicated that the intervention based on the family-centered empowerment model has been effective in the promotion of the self-care behaviors of the women suffering from the stress urinary incontinence. Therefore, it is suggested that the health team uses this model as an appropriate solution so as to support the non-hospitalized women living in the society and enhance their adjustment with the available conditions.

    Keywords: Family-Centered Empowerment Model, Stress Urinary Incontinenc, Women, Self-Care Behaviors}
  • مهری علویانی، نادیا کلبادی نژاد، محمد تقی خدایاری، رعنا رحیمی*، سمیرا جعفری
    سابقه و هدف

    سالمند آزاری از معضلات سلامت اجتماعی و چالش مطرح در حیطه مراقبتی از سالمندان و سیستم بهداشت و درمان کشور است که  میزان بروز آن در دو دهه اخیر افزایش یافته است. مطالعه کنونی به منظور تعیین شیوع سوء رفتار با سالمندان و ارتباط آن با برخی از مشخصه های فردی و اجتماعی انجام شده است.

    مواد و روش ها

    مطالعه حاضر از نوع مقطعی بوده که بر روی 555 سالمند بالاتر از60سال شهر مراغه در سال 1396 صورت گرفته است. از پرسشنامه سوء رفتار با سالمند جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شد و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی انجام گرفت.

    یافته ها

    بیش ترین نمونه پژوهش را زنان (53 درصد) و گروه سنی 70-60 سال (43/4درصد) تشکیل می دادند. نتایج نشان داد 45/8درصد از شرکت کنندگان مورد سوء رفتار قرار گرفته بودند و شیوع سوء رفتار در بعد جسمی حدود 64/9، روحی 76/3، غفلت42، طرد16/8و مالی 29/7 درصد بوده است. نتایج نشان داد سوء رفتار با رده سنی رابطه معنی داری دارد به طوری که در رده 60 تا 70 سال نسبت به سنین بالاتر کم تر است (0001/ P<0/0001). رابطه معنی داری بین سوء رفتار و جنسیت(P=0/258) و شاخص توده بدنی (P=0/582) نشان داده نشد.

    استنتاج

    با وجود تاکید اسلام به احترام به سالمندان نتایج نشان می دهد که سالمندان ما سالمند آزاری را تجربه می کنند. بنابراین شناخت دقیق سوء رفتار با سالمندان، می تواند آگاهی و حساسیت سازمان های مرتبط را افزایش دهد تا در تنظیم خط مشی های مرتبط با سالمندان به سالمندآزاری توجه ویژه شود.

    کلید واژگان: سالمند آزاری, سالمندی, غفلت}
    Mehri Alaviani, Nadia Kolbadinezhad, Mohammad Taghi Khodayari, Rana Rahimi*, Samira Jafari
    Background and purpose

    Elder abuse is one of the major social health problems in societies which is also a challenging issue in providing care to the elderly and the healthcare system in Iran. The rate of this misbehavior has increased rapidly over the past two decades. The present study was conducted to determine the prevalence of elder abuse and its association with some personal and social characteristics.

    Materials and methods

    This cross-sectional study was performed in 555 elderly people older than 60 years of age, living in Maragheh, Iran 2017. Elder Assessment Instrument (EAI) was administered to collect the data. Descriptive and analytical statistics were applied for data analysis.

    Results

    The samples mainly aged 60-70 years old (43.4%) and females (53%) were more than males. Among the participants 45.8% reported abuse, including physical abuse (64.9%), psychological abuse (76.3%), neglect (42%), rejection (16.8%), and financial abuse (29.7%). There was a significant association between elder abuse and age, in fact, elder maltreatment was less common in those aged
    60-70 years old (P<0.0001). No significant association was found between elder abuse and BMI (P=0.582) and sex (P=0.258).

    Conclusion

    Islam emphasizes paying respect to elderly, but, this study showed elder abuse to be quiet prevalent in the population studied. So, identifying the factors that cause this issue could raise awareness of the authorities in order to develop appropriate policies and guidelines.

    Keywords: elder abuse, old age, neglect}
  • یدالله جنتی، فاطمه مطلق، نادیا کلبادی نژاد، مظاهر جعفرنژاد
    سابقه و هدف
    رضایت بیمار پدیده پیچیده ای است که تحت تاثیر عوامل گوناگونی قرار دارد. مراقبت پرستاری یکی از مهم ترین عوامل شناخته شده است. لذا این مطالعه به بررسی میزان رضایتمندی بیماران از خدمات پرستاری در بیمارستان های دولتی شهر بهشهر در سال 1393 پرداخته است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه تحلیلی– مقطعی بر روی 300 بیمار به شیوه نمونه گیری در دسترس انجام شده است. داده ها به وسیله پرسشنامه رضایت بیمار (PSI) جمع آوری و توسط نرم افزار SPSS و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون آماری دقیق فیشر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    با توجه به داده ها، تنها 3 درصد افراد از خدمات پرستاری ارائه شده رضایت کامل داشتند، 20 درصد رضایت متوسط و 77 درصد بیماران بستری از خدمات پرستاری ناراضی بودند. بیش ترین رضایتمندی از خدمات پرستاری در بخش مراقبت های ویژه قلبی و کم ترین رضایتمندی در بخش داخلی زنان وجود داشت. در میان متغیرها تنها نوع بخش با رضایتمندی بیماران از خدمات پرستاری ارتباط معنی دار آماری داشت (01/0< p).
    استنتاج: پژوهش حاضر نشان داد که میزان رضایتمندی بیماران از خدمات پرستاری در سطح مطلوبی قرار ندارد. نظر به این که کارایی سازمان و رضایت مددجو با یکدیگر ارتباط مستقیم دارند، لذا ارزیابی منظم و مستمر میزان رضایتمندی بیماران از ارائه خدمات در بیمارستان ها ضروری به نظر می رسد. ضمن آن که باید با شناسایی عوامل مرتبط و ارائه راه کارهای عملیاتی، در جهت حذف عوامل ایجاد کننده نارضایتی و افزایش بهره وری سازمان گام برداریم.
    کلید واژگان: خدمات پرستاری, بیماران بستری, رضایتمندی}
    Yadollah Jannati, Fatemeh Motlagh, Nadia Kolbadinezhad, Mazaher Jafarnejad
    Background and
    Purpose
    Patient satisfaction is a complex phenomenon that is influenced by several factors, amongst which nursing care is one of the most important one. The aim of this study was to evaluate the patient's satisfaction with nursing care in Behshahr public hospitals, Iran, 2014.
    Materials And Methods
    This cross-sectional study was performed in 300 patients using available sampling. Data was collected by Patient Satisfaction Instrument (PSI) and analyzed by SPSS applying descriptive and inferential statistics (Fisher's exact test).
    Results
    The results showed that only 3% of patients were completely satisfied with services delivered, 20% were moderately satisfied and 77% were dissatisfied with nursing care. The highest level of satisfaction with nursing care was found to be in cardiac intensive care unit and the lowest satisfaction level was observed in internal medicine ward for women. Among different variables, the type of ward was found to be significantly correlated with patients’ satisfaction level (P
    Conclusion
    Our investigation revealed low levels of patient's satisfaction with nursing care. There is a direct correlation between health organizations and patient satisfaction, therefore, constant evaluation of services delivered seems to be essential. Moreover, identifying related factors and presenting operational strategies would be helpful in eliminating the factors causing patient dissatisfaction.
    Keywords: nursing care, inpatients, satisfaction}
سامانه نویسندگان
  • نادیا کلبادی نژاد
    کلبادی نژاد، نادیا
    مربی پرستاری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرگز
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال