narges banaeian
-
مهم ترین هدف این مقاله ارائه مدلی مناسب برای انتخاب بهترین فناوری تبدیل پسماند به انرژی برای مدیران و سرمایه گذاران بخش خصوصی و دولتی است. مدیریت پسماند شهری همراه با بازیابی انرژی می تواند مناسب ترین راهکار هم به منظور حفظ محیط زیست و هم به منظور تولید و تامین انرژی برای جوامع شهری و روستایی باشد. به هر حال تعیین مناسب ترین فناوری استحصال انرژی از زباله یک موضوع چالش برانگیز و پیچیده است زیرا باید معیارهای گسترده ای و گوناگونی را مدنظر قرار داد. در این تحقیق از دو روش تاپسیس و ویکور که از پرکاربردترین روش های تصمیم گیری چند معیاره هستند؛ برای این منظور استفاده شده است. هاضم بی هوازی، زباله سوزی و پیرولیز به عنوان مهم ترین گزینه های فناوری تبدیل پسماند به انرژی انتخاب و بر اساس سه معیار اصلی زیست محیطی، فنی و اقتصادی که برای هر کدام از معیارها، زیرمعیارهای مختلفی در نظر گرفته شده، مورد ارزیابی قرار می گیرند. نتایج مقایسات زوجی نشان می دهد که در بین معیارهای اصلی، معیار زیست محیطی بیشترین امتیاز و اهمیت را دارد و پس از آن به ترتیب معیار اقتصادی و فنی در رده های بعدی اهمیت هستند. به جهت اطمینان از نتایج، گزینه ها با سه روش متفاوت تحلیل سلسله مراتبی، ویکور و تاپسیس رتبه بندی می شوند. نتایج کلی مدل های تصمیم گیری نشان می دهد که فناوری زباله سوزی به عنوان بهترین فناوری تبدیل پسماند به انرژی است. بعد از آن نیز به ترتیب فناوری های هاضم بی هوازی و پیرولیز در رتبه های بعدی قرار می گیرند.
کلید واژگان: پسماند جامد شهری, فناوری تبدیل پسماند به انرژی, روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی: روش ویکور, روش تاپسیسThe most important objective of this paper is to provide an appropriate model for selecting best waste-to-energy technology for both private and public sector managers and investors. Urban waste management combined with energy recovery can be the most suitable solution not only for preserving environment but also for producing and supplying energy to urban and rural communities. Determining the most appropriate waste-to-energy technology is a challenging and complex process, requiring consideration of a wide range of diverse criteria. For this purpose, this study tries to apply two of the most widely used Multi-Criteria Decision Making (MCDM) methods, TOPSIS and VIKOR. Anaerobic digestion (AD), incineration, and pyrolysis were chosen as the main options for waste-to-energy conversion technologies. These options were evaluated based on three main criteria: environmental, technical, and economic, each of which included various sub-criteria. The results of pairwise comparisons indicate that among main criteria, environmental criterion holds the highest score and importance, followed by the economic and technical criteria, respectively. To ensure reliability, the options were ranked using three different MCDM models methods Analytic Hierarchy Process (AHP), VIKOR, and TOPSIS. The overall results of the decision-making models show that incineration is the best waste-to-energy technology, followed by anaerobic digestion and pyrolysis in respective order.
Keywords: Municipal Solid Waste, Waste-To-Energy Technologies, Analytic Hierarchy Process, VIKOR Method, TOPSIS Method -
میوه کیوی یکی از مهم ترین محصولات صادراتی کشور و استان گیلان است. صادرات این محصول اغلب با هدف تازه خوری است در صورتی که کیوی خشک شده علاوه بر کاهش قابل توجه هزینه حمل و نقل، ارزش افزوده بسیاری نیز می تواند به همراه داشته باشد. یکی از الزامات موفقیت در عرصه تولید و صادرات کیوی خشک، توجه به شاخص های کیفی محصول پس از خشک شدن است که در این تحقیق مورد توجه قرار گرفته است. لذا هدف از این پژوهش، بررسی اثر دما (55، 65 و °C75) و مواد تغییر فاز دهنده بر چهار شاخص کیفی ورقه های نازک کیوی شامل تغییرات رنگ، میزان pH، درصد چروکیدگی و بازارپسندی و میزان مطلوبیت مصرف کننده می باشد. با ترکیب متغیرهای مستقل مجموعا شش تیمار به دست آمد. فرآیند خشک کردن تحت پیش تیمار توان فروسرخ 250 وات، زمان فروسرخ 10 دقیقه، توان ریزموج 400 وات، زمان ریز موج 4 دقیقه و آنزیم بری در خشک کن بستر ثابت طبقاتی انجام شد. این مطالعه در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزار IBM SPSS Statistics 26 انجام گرفت. در پایان به منظور یافتن بهترین تیمار، از روش ادغامی کپ لند استفاده شد. نتایج نشان داد بهترین تیمار از نظر تغییرات رنگ، دمای °C75 - وجود PCM، از نظر میزان pH، دمای °C65 - وجود PCM، دمای °C65 - عدم وجود PCM و دمای °C75 - عدم وجود PCM و از نظر درصد چروکیدگی دمای °C75 - عدم وجود PCM، دمای °C55 - عدم وجود PCM و دمای °C75 - وجود PCM است. تیمار برتر در بخش بازارپسندی، دمای °C75 - عدم وجود PCM است. بهترین تیمار به طور کلی از نظر 4 شاخص کیفی، دمای °C75 - عدم وجود PCM است.کلید واژگان: دما, تغییرات رنگ, میزان Ph, درصد چروکیدگی, بازارپسندی و میزان مطلوبیت مصرف کنندهKiwi fruit is one of the most important export products of the country and Gilan province. The export of this product is often for fresh consumption, while dried kiwi can bring a lot of added value in addition to significantly reducing the cost of storage and transportation. One of the requirements for success in the field of dry kiwi production and export is to pay attention to the quality indicators of the product after drying, which is considered in this research. Aim of this research is the investigation of temperature (55, 65 and 75 ℃) and Phase Change Material (PCM) effect on four quality indicators of thin slices of kiwifruit including color changes, pH level, shrinkage percentage, marketability and consumer desirability. A total of six treatments were obtained by combining the independent variables. The drying process was carried out under the pretreatment of infrared power of 250 W, infrared time of 10 minutes, microwave power of 400 W, microwave time of 4 minutes and enzyme removal in a layered fixed bed dryer. This study was conducted as a randomized complete block design with four replications. Data analysis was done in IBM SPSS Statistics 26 software. In the end, in order to find the best treatment, Copeland integration technique was used. The results showed that the best treatment in terms of color changes is 75 ℃ - PCM, in terms of pH level is 65 ℃ - PCM, 65 ℃ - no PCM and 75 ℃ - no PCM and in terms of shrinkage percentage is 75 ℃ -no PCM, 55 ℃-no PCM and 75 ℃ - PCM. The superior treatment in the marketability section is 75℃- no PCM. The overall best treatment in terms of four quality indicators is 75℃- no PCM.Keywords: Color Changes, Marketability, Consumer Desirability, Ph Level, Shrinkage Percentage, Temperature
-
در سال های اخیر، با افزایش نگرانی های زیست محیطی، استفاده از ابزارهای علمی و کاربردی در این حوزه، مورد استقبال قرارگرفته است. دانشگاه ها مستعدترین مکان برای توسعه فعالیت های زیست محیطی هستند و تلاش می کنند به طور مسئولانه تری عملکردهای زیست محیطی را در اولویت کار خود قرار دهند. مطالعه حاضر به بررسی و انتخاب راهبردهای توسعه مدیریت سبز در دانشگاه گیلان به عنوان یکی از دانشگاه های پیشرو در مدیریت سبز در آموزش عالی پرداخته است. با توجه به وضعیت دانشگاه گیلان، 14 و 17 گویه به ترتیب به عنوان عوامل داخلی (قوت و ضعف) و خارجی (فرصت و تهدید) در مدیریت سبز دانشگاه از طریق انجام تحلیل سلسله مراتبی مورد بررسی قرار گرفتند. ضعف در زیرساخت ها بالاترین رتبه اهمیت را دارد که به دلیل فرسودگی ساختمان ها و تاسیسات، عدم وجود تاسیسات کنترل کننده انرژی، و غیره باعث مصرف بالای انرژی، مواد و کاغذ شده است. سپس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی، تلفیق و رسم ماتریس فاصله، نشان داد که مدیریت سبز دانشگاه گیلان در وضعیتی قرار دارد که راهبردهای تهاجمی بر سایر راهبردها ارجحیت دارد. راهبردهای تهاجمی به تفصیل معرفی شده و بر اساس ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که راهبردهای حمایت از طرح های پژوهشی سبز، فرهنگ سازی عمومی و سیاست های تشویقی به ترتیب موثرترین و بهترین راهکارها در جهت توسعه مدیریت سبز دانشگاه گیلان می باشند.
کلید واژگان: نقاط قوت و ضعف, مدیریت سبز, دانشگاه گیلان, ماتریس برنامه ریزی استراتژیکIn recent years, with the increase of environmental concerns, application of scientific and practical tools in this field has been welcomed. Universities are the most appropriate place to develop environmental activities and strive to prioritize environmental practices more responsibly. The present study examines and selects green management development strategies in the University of Guilan as one of the leading universities in green management in higher education. According to the University of Guilan situation, 14 and 17 items were examined respectively as internal factors (strengths and weaknesses) and external factors (opportunities and threats) in the green management of the university through hierarchical analysis. One of the most important weaknesses is lack of infrastructure and fundamental facilities, which have led to high consumption of energy, materials and paper due to the deterioration of buildings and equipment, lack of energy control facilities, and etc. Evaluation of internal and external factors, integration and drawing of space matrix, showed that the green management of University of Guilan is in a situation where aggressive strategies take precedence over other strategies. Offensive strategies were quantitatively evaluated and ranked based on the strategic planning matrix. The results showed that the strategies of supporting green research projects, public culture and incentive policies are the most effective and best strategies for the development of green management at the University of Guilan, respectively.
Keywords: University Of Guilan, Strengths, Weaknesses, Green Management, Strategic Planning Matrix -
مقدمه
گندم در بسیاری از کشورها از جمله ایران، به عنوان یک محصول راهبردی تلقی می شود و نقش ویژه ای در تغذیه و تامین انرژی بخش قابل توجهی از مردم جهان دارد. علاوه بر جنبه های اقتصادی، تولید این محصول اهمیت بالایی از نظر تامین امنیت غذایی دارد. با توجه به افزایش جمعیت جهانی و محدودیت منابع، تلاش های جدی برای بهینه سازی فرآیندهای کشاورزی و بهبود بهره وری آن ها در حال انجام است. در این راستا، کشت روی پشته های دایمی مرتفع که با نام رایزبد (Raised Bed) شناخته می شود، به عنوان یک روش نوین و کارآمد در تولید محصولات مختلف از قبیل گندم مطرح شده است. در بسیاری از مناطق جهان از جمله ایران، بزرگ ترین محدودیت تولید محصولات کشاورزی، آب است. کشت رایزبد می تواند باعث بهبود بهره وری مصرف آب شود و در نتیجه می توان با منابع آبی در دسترس، محصول بیش تری تولید کرد که البته این افزایش تولید، به غیر از نقش این روش در بهبود عملکرد در واحد سطح است. همچنین، در این روش فقط در اولین سال تشکیل پشته ها نیاز به عملیات تهیه بستر عمیق است و با حذف نیاز به خاک ورزی عمیق در سال های بعد، مصرف انرژی نیز کاهش می یابد. در رابطه با اثرات مختلف روش کشت رایزبد، مطالعات محدودی در برخی مناطق جهان و روی محصولات مختلفی صورت گرفته است، اما نبود اجماع میان این پژوهش ها و نیز تعمیم پذیری پایین نتایج در حوزه کشاورزی، این نیاز را ایجاد می کند که مطالعات جداگانه ای برای هر منطقه و هر محصول انجام شود. در مطالعه حاضر، اثر استفاده از خطی کار ویژه کشت رایزبد در مقایسه با بذرکارهای مرسوم روی کیفیت کاشت، مصرف آب، عملکرد، هزینه ها و سود اقتصادی کشت گندم آبی مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش هابه منظور بررسی عملکرد بذرکارهای مختلف در یک سیستم تناوبی مبتنی بر گندم آبی، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تیمار و چهار تکرار در کشت و صنعت مغان واقع در شهرستان پارس آباد استان اردبیل در سال زراعی 1401-1400 اجرا شد. تیمارها شامل کاشت با خطی کار رایزبد (چهار خط روی پشته های بلند به عرض 75 سانتی متر)، کاشت با خطی کار معمولی غلات (سه خط روی پشته هایی به عرض 60 سانتی متر) و کاشت با خطی کار غلات فاقد جوی و پشته ساز (بذرکاری + جوی و پشته سازی) بودند. صفات اندازه گیری شده شامل ظرفیت مزرعه ای کارنده، میزان شکستگی بذر، ضریب یکنواختی توزیع بذر (افقی و عمودی)، درصد سبزشدگی، کارایی مصرف آب، تعداد سنبله در واحد سطح، تعداد دانه در سنبله، عملکرد دانه و شاخص برداشت بود. برای تحلیل مالی (ارزیابی اقتصادی) از روش بودجه بندی جزیی و نرخ بازده نهایی استفاده و مقایسه میانگین ها با آزمون LSD انجام شد. برای تجزیه وتحلیل اقتصادی و آماری داده ها، از نرم افزارهای Excel و SPSS استفاده شد.
یافته های تحقیق:
نتایج نشان داد که اثر کاشت روی پشته های بلند بر بیش تر صفات مریوط به اجزای عملکرد در سطح احتمال پنج درصد و بر شاخص برداشت و عملکرد محصول در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود. بیش ترین عملکرد گندم در کاشت با خطی کار رایزبد با میانگین 75/8611 کیلوگرم در هکتار به دست آمد که نسبت به روش های دوم و سوم به ترتیب هفت و هشت درصد بیش تر بود. شاخص برداشت در این سه روش کاشت، به ترتیب 54/47، 62/42 و 26/41 درصد به دست آمد. نتایج تحلیل مالی نشان داد که استفاده از بذرکار رایزبد بیش ترین سودآوری را به همراه داشت. سود خالص حاصل از این سه روش کشت به ترتیب 85/87، 91/51 و 51/42 میلیون ریال در هکتار بود. نرخ بازده نهایی جایگزینی کاربرد بذرکار رایزبد نسبت به بذرکار معمولی و بذرکار فاقد جوی وپشته ساز نیز به ترتیب 95/123 و 73/173 درصد محاسبه شد.
نتیجه گیریاستفاده از خطی کار رایزبد در همان سال اول باعث افزایش قابل توجه در سود خالص می شود، ولی برای بررسی جامع تر، نیاز به مطالعات چندساله دارد. نیاز به خاک ورزی عمیق تر و تشکیل پشته های بلند در اولین سال و نیز قیمت بالا و ظرفیت مزرعه ای پایین خطی کار رایزبد، باعث افزایش هزینه های عملیات تهیه بستر و کاشت شد، اما صرفه جویی در مصرف بذر تا حدودی تعدیل کننده این افزایش هزینه بود. در مقابل، افزایش درآمد حاصل از افزایش معنی دار عملکرد محصول، بسیار بیش تر از تغییرات هزینه بود. علاوه بر افزایش سود مستقیم کشاورزان، صرفه جویی در مصرف آب و انرژی در روش کاشت رایزبد، از دیگر دلایل اولویت این روش نسبت به روش های مرسوم است، زیرا کشاورزان هزینه واقعی این دو نهاده را پرداخت نمی کنند. به هر حال، برای رفع موانع گسترش این روش کاشت، به مطالعات بیش تری نیاز است.
کلید واژگان: امنیت غذایی, بهره وری مصرف آب, سود خالص, کارندهIntroductionWheat is considered as a strategic plant in many countries including Iran. This crop has a special role in feeding and supplying energy to many people in world. In addition to economic aspects, the production of this crop is very important in term of food security. Due to the increase in global population and limited resources, serious efforts are being made to optimize agricultural processes and improve their productivity. In this regard, cultivation on high permanent ridges, known as “raised bed” planting, has been proposed as a new and efficient method in the production of various plants such as wheat. In many regions of the world including Iran, water is the most important limitation in agricultural productions. Raised bed cultivation method can improve water use efficiency. Therefore, in addition to the role of this method in improving yield per unit area, it is possible to produce more product with the available water resources. Also, in this method, preparation of seedbed and deep tillage is only needed in the first year to create ridges, and therefore energy consumption is also reduced in the following years. Regarding the effects of raised bed planting method, several studies have been conducted on different crops in some regions of the world, but due to the lack of consensus among these researches and the low generalizability of the results in the field of agriculture, it is necessary to conduct separate studies for each region and each crop. creates the need to conduct a separate study for each region and product. In the present study, the effect of raised bed planter in comparison with conventional grain drills was investigated on the quality of planting, water consumption, yield, costs, and economic profit of irrigated wheat cultivation.
Materials and methodsTo investigate the performance of different planters in a rotation system based on irrigated wheat, an experiment was carried out in a randomized complete block design with three treatments and four replications in Moghan agro-industry, Pars Abad county, Ardabil province, Iran, in 2021-2022 crop year. The treatments included planting with raised bed planter (four rows on a 75 cm width ridge), a typical grain drill (three rows on a 60 cm width ridge), and a grain drill without furrower (seeding + furrowing). The measured traits included field capacity, seed breakage rate, germination percentage, seed distribution uniformity coefficient (horizontal and vertical), water use efficiency, number of spikes per unit area, number of seeds per spike, grain yield and harvest index. Partial budgeting method and final rate of return were used for economic evaluation, and comparison of means were done by LSD test. Excel and SPSS softwares were used for economic and statistical analysis.
Research findingsThe results showed that raised bed planting had a significant effect on most of the yield components at 5% probability level, and on harvest index and grain yield at 1% probability level. The highest grain yield (8611.75 kg.ha-1) was obtained using raised bed planter, which was 7% and 8% more than the second and third planting methods, respectively. The harvest index for these three methods was 47.54%, 42.62% and 41.26%, respectively. The results of the economic analysis showed that the application of raised bed planter was the most profitable. The net profit from these three cultivation methods was 87.85, 51.91 and 42.51 million rials per hectare, respectively. The final return rate of replacement of the raised bed planter compared to the conventional seed drill and the seed drill without furrower was also calculated 123.95% and 173.73%, respectively.
ConclusionThe use of raised bed planter resulted in a significant increase in net profit in the first year, but multi-year studies are needed for a more comprehensive investigation. The need for deeper tillage and the preparation of high ridges in the first year, as well as the high price and low field capacity of the planter, increased the costs of the seedbed preparation and planting operations, but the reduction in seed consumption to some extent moderates this increase in cost. In contrast, the increase in revenue resulting from a significant increase in crop yield was much greater than the cost changes. In addition to increasing the direct profit of farmers, saving water and energy in the raised bed cultivation method is another reason for the preference of this method over the conventional methods, because farmers do not pay the real cost of these two inputs. However, more studies are needed to remove the obstacles to the expansion of this cultivation method.
Keywords: Food Security, Net profit, planter, Water use productivity -
هدف این تحقیق بررسی اثر دما (در سه سطح 55، 65 و 75 درجه سلسیوس) و مواد تغییر فاز دهنده (PCM) بر چهار شاخص کمی شامل؛ میزان انرژی مصرفی کل، مقدار انرژی ویژه، مدت زمان خشک شدن و یکنواختی خشک شدن است. با ترکیب متغیرهای مستقل، مجموعا شش تیمار به دست آمد. فرآیند خشک کردن تحت پیش تیمار توان فروسرخ 250 وات، زمان فروسرخ 10 دقیقه، توان ریزموج 400 وات، زمان ریزموج 4 دقیقه و آنزیم بری در خشک کن بستر ثابت طبقاتی دنبال شد. این مطالعه به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار برای متغیرهای انرژی مصرفی کل، انرژی ویژه و زمان خشک شدن؛ و با شش تکرار برای متغیر یکنواختی اجرا شد. داده ها در نرم افزارIBM SPSS Statistics26 تجزیه و تحلیل شدند. در پایان، به منظور یافتن بهترین تیمار از روش ادغامی کپ لند استفاده شد. نتایج بررسی ها نشان داد که اثر تیمارها بر میزان انرژی مصرفی کل معنی دار نیست. بهترین تیمار از نظر انرژی ویژه مصرفی تیمار دمای 75 درجه سلسیوس -نبود مواد PCM با مقدار 02/1 کیلووات ساعت بر کیلوگرم است. بهترین تیمار از نظر میزان انرژی مصرفی کل، انرژی ویژه مصرفی و زمان خشک شدن را دمای 75 درجه سلسیوس - نبود مواد PCM نشان داد.کلید واژگان: آنزیم بری, ریزموج, فروسرخ, مدت زمان خشک شدن, مقدار انرژی ویژه, یکنواختی خشک کردنThe aim of this study is to examine the impact of temperature (55, 65, and 75 ℃) and phase change materials (PCM) on four measurable factors: total energy consumption, specific energy consumption (SEC), drying time, and consistency of drying. Six treatments were achieved by combining independent variables. The pre-treatment for drying involved using an infrared power of 250 W for 10 minutes, followed by a microwave power of 400 W for 4 minutes. Enzyme removal was done in a layered fixed bed dryer. The research utilized a randomized complete block design with four replications for the variables of total energy consumption, specific energy consumption, and drying time. The variable of uniformity was repeated six times as part of the factorial experiment. The data analysis was conducted using the IBM SPSS Statistics 26 program. Copeland's method integration approach was utilized to determine the optimal treatment. According to the findings, the treatments had an insignificant impact on total energy consumption. The most energy-efficient treatment was observed to be at 75°C without PCM, with a recorded value of 1.02 kWh/kg. The best treatment in terms of total energy consumption, specific energy consumption, and drying time was found to be at a temperature of 75℃ without the use of PCM.Keywords: blanching, Consistency of Drying, Drying Time, Infrared, Microwave, Specific Energy Consumption (SEC)
-
در این تحقیق عملکرد زنجیره تامین ماشین های کشاورزی برنج در سطح خرده فروشی در استان های گیلان و مازندران با استفاده از مدل SCOR یا مدل مرجع عملیاتی زنجیره تامین (Supply Chain Operational Reference) ارزیابی شد. نمایندگی های فروش ماشین های برنج با استفاده از 93 گویه در پنج بعد ارزیابی شدند. بر اساس نتایج آزمون t تک نمونه ای، متغیرهای کارایی، هماهنگی و یکپارچگی در نمایندگی های فروش به طور معنی داری دارای سطح بالاتر نسبت به مقدار متوسط بودند. فرآیند خوشه بندی نمایندگی های فروش بر اساس میانگین گویه انجام شد. نتایج خوشه بندی نشان داد که عملکرد نمایندگی های فروش دو سطح اصلی، یکی مطلوب و یکی نامطلوب دارد. بدین ترتیب برای بهبود وضعیت مدیریت زنجیره تامین، عملکرد تقریبا نیمی از فروشگاه ها باید اصلاح شود. در این پژوهش DEA یا تحلیل پوششی داده ها (Data Envelopment Analysis) نیز به عنوان روشی برای ارزیابی کارایی مدل SCOR مطرح شد که از نوآوری های پژوهش حاضر است. نتایج تحلیل پوششی داده ها نیز نتایج تحلیل خوشه ایرا تایید کرد و کارایی حدود نیمی از واحدها برابر یک محاسبه شد. باتوجه به نتایج این تحقیق، برای بهبود عملکرد فروشگاه های ماشین های کشاورزی برنج، بهتر است بر اقداماتی تمرکز شود که منجر به ارتقای کیفیت ارائه خدمات و قابلیت اطمینان در مشتریان می شوند.کلید واژگان: کارایی, هماهنگی و یکپارچگی, پاسخگویی, قابلیت اطمینان, زنجیره تامینIn this study, the supply chain performance of rice farm machinery at retail level in Guilan and Mazandaran provinces was evaluated using SCOR model. Rice machine dealers were evaluated in five sections using 93 items. Based on the results of single sample T-test, the variables of efficiency, coordination and integration were significantly higher than the mean value. The clustering process of sales agents was based on the average items. Clustering results showed that the performance of sales representatives two main levels: desirable and undesirable. In order to improve the supply chain management situation, the performance of nearly half of the stores should be corrected. In this study DEA was proposed as a method for evaluating the efficiency of the SCOR model, which is one of the innovations of this research. The results of the DEA confirmed the cluster analysis results and the efficiency of about half of the units was calculated equal to one. Based on the results of the study, in order to improve the performance of rice agricultural machinery stores, it’s better to focus on measures that improve quality of service delivery and increase customer reliability.Keywords: Efficiency, Coordination, Integration, Responsiveness, reliability, Supply chain
-
شهرستان ساوجبلاغ مهم ترین منطقه ی تولید محصولات گلخانه ای هیدروپونیک در ایران است و بالاترین سطح زیر کشت توت فرنگی گلخانه ای را دارا می باشد. هدف این مطالعه بررسی الگوی مصرف انرژی و تعیین ارتباط بین انرژی ورودی در کشت توت فرنگی گلخانه ای و عملکرد با استقرار مدل برنامه ریزی خطی بر اساس تحلیل پوششی داده ها است. در ادامه کارایی فنی گلخانه ها تعیین و انرژی معادل نهاده های انرژی در تولید بهینه سازی شد. پس از تجزیه و تحلیل داده ها میزان انرژی کل برای محصول توت فرنگی 800 گیگاژول بر هکتار و مقدار انرژی مصرفی برای تولید یک کیلوگرم توت فرنگی (انرژی ویژه) 5/12 مگاژول محاسبه گردید. با انجام تحلیل رگرسیون خطی، اثر انرژی نهاده های سوخت، کودشیمیایی، الکتریسیته و نیروی کارگری بر روی عملکرد محصول معنی دار بود، در حالی که سایر نهاده ها اثر معنی داری بر روی عملکرد توت فرنگی نشان ندادند. این چهار نهاده ی اثرگذار به عنوان ورودی و عملکرد محصول به عنوان خروجی مدل در نظر گرفته شد، و کارایی گلخانه ها با فرض بازدهی به مقیاس متغیر ورودی محور محاسبه گردید. کارایی فنی انرژی برای گلخانه های توت فرنگی 93/0 محاسبه شد که بیشترین میزان ناکارایی (61% از کل انرژی) مربوط به انرژی سوخت می باشد. بعد از محاسبه تفاوت مقدار واقعی و بهینه در مصرف نهاده های گلخانه های ناکارا مشخص شد، به طور متوسط می توان به میزان 16% در مصرف انرژی صرفه جویی کرد.
کلید واژگان: شاخص های انرژی, ساوجبلاغ, کارایی فنی خالص, توت فرنگی گلخانه ایSavojbolagh is the main region of hydroponic greenhouse agriculture in Iran and is of the capacity to produce the highest in greenhouse production strawberry. The aims followed in this study were to calculate the energy use pattern and determine the relationship between energy input in greenhouse strawberry production and its yield through a linear programming model as based on Data Envelopment Analysis (DEA). Technical efficiency of greenhouses were calculated and target input energies optimized. Results indicated that greenhouse strawberry production consumed a total energy of 800 GJ ha-1 with a specific energy of 12.5 MJ kg-1calculated. Linear Regression Analysis indicated that the impacts of diesel fuel, fertilizer, electricity and human labour were significant on yield. These effective inputs were assumed as inputs while yield as an output in the model of DEA and the technical efficiency of a greenhouse (in input oriented variable return to scale model) estimated. Energy technical efficiency of strawberry producing greenhouses was estimated as 0.93 and the maximum possible contribution to the total energy savings was estimated 61% that could come from diesel fuel saving. A determination of real and target energy inputs in inefficient greenhouses revealed that 16% of resources could be saved by raising the performance of these greenhouses to their highest possible level. -
در این پژوهش از روش تحلیل پوششی داده ها به منظور برآورد عمر بهینه ی تراکتور و ماشین های کشاورزی، بر اساس شاخص های عملکرد و بهره وری در مزارع سیب زمینی استان همدان استفاده شد. از فاکتور عمر برای تراکتور و هفت ماشین مورد استفاده در مراحل مختلف تولید شامل: گاوآهن برگردان دار، غده کار سیب زمینی، کودپاش کود شیمیایی، سمپاش پشت تراکتوری، فاروئر، سرزن و سیب زمینی کن به عنوان ورودی ها و شاخص های بهره وری به عنوان خروجی های مدل استفاده گردید. بر اساس میزان عمر ناوگان ماشینی و تاثیر آن بر شاخص های خروجی مورد نظر، مزارع به دو دسته ی کارا و ناکارا تقسیم شدند، که 38% مزارع به صورت ناکارا در حال فعالیت بودند. مزارع ناکارا نتوانسته اند شاخص های عملکردی قابل قبولی (از نظر سوددهی و بهره وری) از خود بروز دهند. با جلوگیری از استفاده ی تراکتورها و ماشین های فرسوده، می توان میزان عملکرد و بهره وری انرژی را تا حدود 70%، و بهره وری اقتصادی را تا دو برابر افزایش داد.
کلید واژگان: عمر ماشین, بهره وری انرژی, عملکرد, بهره وری اقتصادیOptimum working life of tractor and farm machinery employed in potato production in Hamadan Province was assessed through Data Envelopment Analysis. An input oriented model was applied to determine the optimized machinery system. In this model inputs were the lifetime of tractor as well as seven involved machines including moldboard plow, potato planter, chemical fertilizer spreader, tractor mounted sprayer, furrower, potato haulm cutter and potato digger, while outputs were: yield (kg ha-1), economic return (kg thousand Rials-1) and energy (kg MJ-1) as productivity indices of potato cultivation. Results revealed that 38% of farms were inefficient. They, due to old machinery, cannot be economically efficient and are spending extra energy. On the other side, efficient farms, through an employment of optimized new machinery pay less maintenance cost and can produce more economically with a less energy spending. Also, analysis showed that the utmost mechanization employed on the farms is the use of tractor and moldboard plow. If inefficient farms use suitable mechanization systems, they can raise to even a duplicate level, their economic return by raising their energy productivity (up to 70%) and improving the yield.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.