به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

parisa mokhtari

  • Parisa Mokhtari, MohammadAli Azarbayjani *, Maghsoud Peeri, Saleh Rahmati-Ahmadabad

    Context: 

    Resistance training (RT) and vitamin D are both utilized as interventions for muscle hypertrophy. Multiple studies have examined the impact of RT with and without vitamin D supplementation on muscle hypertrophy. There is currently no existing review study that has specifically investigated the combined effect of RT and vitamin D supplementation on skeletal muscle hypertrophy. This review article compiled studies examining the impact of both RT and vitamin D interventions on muscle hypertrophy.

    Evidence Acquisition: 

    Three databases (PubMed, ScienceDirect, and Google Scholar) were searched until September 9, 2022. Only original articles written in English were included. The findings of the studies were analyzed and categorized into two sections: cross-sectional areas and muscle performance.

    Results

     Very limited studies examined the effect of RT and vitamin D on hypertrophy and skeletal muscle function. The impact of RT and vitamin D on signaling pathways of protein synthesis and skeletal muscle hypertrophy was investigated separately, and the simultaneous effect of these two interventions was explored in a few studies.

    Conclusions

     The proteins involved in the signaling pathway of muscle hypertrophy were examined in only three animal studies. Therefore, more field/clinical trials in the human model should investigate the effect of these two interventions on the degree of hypertrophy and muscle function. Besides, both in human studies using muscle biopsy and in animal studies at the cellular level, the expression of genes and proteins involved in signaling pathways affecting protein synthesis and muscle hypertrophy should be studied further to determine the simultaneous effect of these two interventions.

    Keywords: Cross-Sectional Area, Muscle Biops, y Muscle Performance, Protein Synthesis, Simultaneous Effect, Skeletal Muscle Function
  • محمدرضا گوهری، پریسا مختاری، محمدحسین پورحسینقلی، اکبر بیگلریان
    سرطان معده در ایران در رتبه نخست شایع ترین سرطان برای مردان و رتبه سوم در زنان است. هدف از این مطالعه، تحلیل بقای بیماران مبتلا به سرطان معده و در ادامه پیش بینی مرگ این بیماران با استفاده از الگوی شبکه عصبی است. در این مطالعه طولی گذشته نگر تعداد 242 بیمار که دارای تشخیص قطعی پاتولوژیک سرطان معده بودند بررسی شدند. داده ها توسط مرکز تحقیقات گوارش و کبد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در بیمارستان طالقانی تهران جمع آوری گردید. توابع بقا و عوامل موثر بر بقا به کمک روش کاپلان مایر و الگو مخاطرات متناسب کاکس برآورد شدند. برای تحلیل به روش شبکه عصبی ابتدا داده ها به تصادف به دو گروه آموزش و آزمایش تقسیم شدند و همگنی زمان های بقای آن ها با آزمون رتبه لگاریتمی بررسی شد. برای انتخاب بهترین ساختار شبکه، با تغییر در مشخصه های شبکه الگوهای مختلف بررسی و با استفاده از سطح زیر منحنی ROC الگو مناسب انتخاب شد. برای تحلیل از نرم افزار SPSS نسخه 19 استفاده شد. در الگوی انتخاب شده، خطای پیش بینی برابر 37/7 درصد و سطح زیر منحنی راک برابر 0/732 به دست آمد. پیش بینی صحیح برای سانسور شدن 71/4 درصد و پیش بینی صحیح مرگ بیماران نیز 50 درصد به دست آمد. شبکه ی عصبی رویکردی مناسب برای پیش بینی بقای بیماران مبتلا به سرطان معده است و پیش بینی های آن می تواند در دسته بندی این بیماران استفاده شود.
    کلید واژگان: سرطان معده, شبکه عصبی مصنوعی, تحلیل بقا
    Mahmood Reza Gohari, Parisa Mokhtari, Mohammad Amin Pourhoseingholi, Akbar Biglarian
    Objective (s): Gastric cancer (GC) is the most prevalent cancer in men and third for women. The aim of this study was to analyze the survival of GC patients and then the prediction of death in these patients using a neural network model.
    Methods
    This was a historical cohort study with data selected from 232 registered gastric cancer patients who underwent surgery between 2002 and 2007 at a referral center for gastrointestinal cancers، in Tehran، Iran. Prognostic factors of survival using Kaplan-Meier and Cox proportional hazards models were estimated. To analyze the data using the neural network، the data were divided randomly into two groups، training and testing sets، and homogeneous survival times were tested using log rank test. To select the best network structure، the characteristics of network models modified and the best model was selected using ROC analysis. The analysis was performed using SPSS version 19.
    Results
    The median survival time of GC patients was 25. 1 months. One and three year survival times of GC patients were 0. 769 (CI 95%: 0. 711، 0. 833) and 0. 256 (CI 95%: 0. 185، 0. 373)، respectively. The prediction error was 37. 7% and the area under the ROC was 0. 732 at final model. True prediction for censorship and death were 71. 4% and 50%، respectively.
    Conclusion
    Neural network is an appropriate approach for predicting the survival of GC patients and its predictions can be used to classify these patients.
    Keywords: Gastric Cancer, Neural Network, Survival Analysis
  • پریسا مختاری، شمس الله ایوبی، محمدرضا مصدقی
    این تحقیق به منظور بررسی تاثیر شیب و تغییر کاربری اراضی بر پایداری خاکدانه ها و میزان کربن آلی آنها در جنگل های بلوط غرب منطقه لردگان استان چهارمحال و بختیاری صورت گرفته است. کاربری های رایج در منطقه شامل جنگل طبیعی، جنگل تخریب شده و کشاورزی دیم در اراضی تپه ماهوری در سه کلاس شیب 0-10، 10-30 و 30-50 درصد، تیمارهای مورد مطالعه انتخاب شدند. تعداد 99 نمونه خاک از عمق 0-10 سانتی متری سطحی خاک برداشت و جهت انجام آزمایش آماده شد. نتایج این مطالعه نشان داد تخریب جنگل و کشت مداوم دیم در طول نیم قرن باعث کاهش معنی دار شاخص های پایداری خاکدانه ها شامل MWD، WSA و GMD در همه کلاس های شیب شده است. بیشترین درصد خاکدانه های درشت (2-75/4 میلی متر) و خاکدانه های متوسط (25/0- 2 میلی متر) در شیب 0-10 درصد اراضی جنگلی با بیشترین ذخیره ماده آلی مشاهده شد. بیشترین درصد خاکدانه های درشت در جنگل و بیشترین درصد خاکدانه های ریز (053/0- 25/0 میلی متر) در اراضی کشاورزی دیم و جنگل تخریب شده مشاهده شد. اختلاف معنی داری بین کاربری های مورد مطالعه در خصوص کربن آلی درون خاکدانه ها مشاهده شد. در مورد میزان کربن آلی موجود در خاکدانه های متوسط و ریز، بین کاربری جنگل تخریب شده و اراضی کشاورزی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. نتایج این تحقیق همچنین نشان داد اختلاف معنی داری بین شیب های مختلف در میزان نیتروژن کل، کربن آلی و نسبت C/N وجود دارد، به طوری که کمترین مقدار آنها در شیب های تند (30-50 درصد) مشاهده شد. توزیع نسبی نیتروژن کل و نسبت C/N در خاکدانه ها روندی مشابه روند کربن آلی از خود نشان داد.
    کلید واژگان: پایداری خاکدانه, درجه شیب, کاربری اراضی, کربن آلی خاک, نیتروژن کل
    Parisa Mokhtari, Shamsollah Ayoubi, Mohammad Reza Mosaddeghi
    This study was conducted to investigate the effects of slope gradient and land use changes on aggregate stability and soil organic carbon (SOC) pools in aggregate size fractions in western Iran. Three land uses in the study area including natural forest (NF)، disturbed forest (DF) and cultivated land (CL) and three slope gradients (0-10 %، S1، 10-30 %، S2، and 30-50%، S3) were selected for soil sampling. A total of 99 soil samples were taken from the 0-10 cm surface layer in the whole studied hilly region. The results showed that forest disturbances and continuous cultivation after deforestation significantly decreased water stable aggregates percentage (WSA)، mean weight diameter (MWD) and geometric mean diameter (GMD) values in three selected slope classes. The highest percent of macro-aggregates (2. 00-4. 75mm) and meso-aggregates (0. 25–2. 00 mm) were found in the lower slope (S1) induced by higher C stocks in this position. The highest percentage of macro-aggregates was observed in the natural forest soil and that of micro-aggregates (0. 053-0. 25 mm) was observed in the cultivated and disturbed forest soils. There were significant differences of SOC among three land uses for macro- aggregates، but no significant differences were identified for meso- and micro-aggregates between disturbed forest and cultivated soils. The result also revealed that those significant differences among gradient slopes according to SOC and TN in aggregates for three land uses and the lowest was observed in the steep slopes (S3) with highest soil erosion rate. The relative distribution of total nitrogen among the aggregate fractions and C/N ratios were similar to the SOC distribution.
    Keywords: Aggregate stability, Land use change, Slope gradient, Soil organic carbon, Total nitrogen
  • علیرضا قدردان مشهدی، غلامحسین خواجه، پریسا مختاری
    ویتامین A یک ویتامین محلول در چربی است. به دلیل نقش ویژه این ویتامین در بافت ها و اعضا مختلف، در شرایط کمبود آن نشانه های متنوعی در دام مشاهده می گردد. به علاوه در بعضی از مواقع کمبود مرزی وجود داشته، نشانه بالینی مشهود نبوده اما کارآیی دام (همچون وضعیت باروری) دچار نقص می گردد. در مطالعه حاضر تغییرات فصلی ویتامین A سرم 22 راس اسب نژاد عرب در اهواز مورد بررسی قرار گرفته است. جهت اندازه گیری ویتامین A سرم از یک روش ساده و ارزان (اسپکتروفتومتری) استفاده گردید. نتایج با استفاده از آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه (ANOVA) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج این بررسی نشان داد که میانگین و اشتباه استاندارد میزان ویتامین A سرم (21/1±37/20 میکروگرم در دسی لیتر) در محدوده طبیعی می باشد. مقادیر ویتامین A در فصول مختلف و در دو جنس نیز طبیعی بود. مقدار ویتامین A در فصل بهار به طور معنی دار از سایر فصول بیشتر بود.
    کلید واژگان: ویتامین A, سرم, اسب عرب, اهواز
    Alireza Ghadrdanmashhadi, Gholamhossein Khajeh, Parisa Mokhtari
    Vitamin A is one of the fat-soluble vitamins. Because of its particular role in different tissues and organs, various clinical signs are seen in deficiency conditions. In addition, sometimes marginal deficiency is present without obvious clinical signs but performance defects, such as infertility is seen. In present study seasonal changes of serum vitamin A in 22 Arab horses was investigated in Ahvaz. A simple and cheap method (spectrophotometrye) was used for measuring vitamin A. The results were analyzed statistically by one- way analysis of variance (ANOVA). The results indicated that mean vitamin A values (20.37±1/21mg/dl) were within normal range. The values of vitamin A in different seasons and two sexes were normal, too. Serum vitamin A value in spring was significantly higher than other seasons.
    Keywords: Vitamin A, Serum, Arab horse, Ahvaz
  • محمودرضا گوهری، زینب مقدمی فرد، جمیله ابولقاسمی، مهدی محمدی، پریسا مختاری
    سابقه و هدف
    شناخت عوامل موثر بر وقوع متاستاز در فرآیند درمان بیماران مبتلا به سرطان پستان اهمیت زیادی دارد. هدف این مطالعه بررسی عوامل پیش آگهی دهنده بروز متاستاز در بیماران سرطان پستان توسط مدل رگرسیونی داده های بازگردنده بود.
    مواد و روش ها
    داده های مورد استفاده در این مطالعه از پرونده بیمارستانی 133 زن مبتلا به سرطان پستان که برای عمل جراحی و درمان طی سال های 1384 تا 1386 به بیمارستان مراجعه نمودند، استخراج گردید. بیماران تا فروردین سال 1390 مورد پی گیری قرار گرفته و آخرین وضعیت آنان ثبت گردید. ابتدا یک مدل اندرسون-گیل تک متغیره برای داده های بازگردنده برازش داده شد. متغیرهای معنی دار در مدل تک متغیره، برای تعیین عوامل پیش آگهی دهنده در مدل اندرسن-گیل چندگانه وارد شدند.
    یافته ها
    در طی 5833 شخص- ماه پی گیری بیماران، 25(8/18%) بیمار فوت کردند و 108(2/81%) بیمار زنده ماندند. بیش ترین متاستاز اول درمغز و کبد(3/5%) و متاستاز دوم عمدتا در مغز(8/3%)رخ داد. متغیرهای معنی دار در آنالیز تک متغیره، درجه بدخیمی تومور، HER2 و درصد گره های درگیر به عنوان عامل پیش آگهی دهنده برای وقوع متاستاز در آنالیز چند متغیره تعیین شدند (05/0p<).
    نتیجه گیری
    ایجاد زمینه برای غربال گری های سرطان پستان و دادن آگاهی به زنان در مورد اهمیت معاینات دوره ای و تشخیص زود هنگام بیماری عامل مهمی برای درمان قطعی بیماری و پیش گیری از بروز متاستاز در بیماران مبتلا به سرطان پستان است
    کلید واژگان: سرطان پستان, متاستازسرطان, داده های بازگردنده, مدل اندرسن, گیل
    Mahmood Reza Gohari, Zeinab Moghadami Fard, Jamileh Abolghasemi, Mehdi Mohammadi, Parisa Mokhtari
    Introduction
    Identifying the risk factors in the treatment of metastatic breast cancer patients is a major concern. The aim of this study was to determine prognostic factors for metastasis of breast cancer using a regression model for recurrent data.
    Materials And Methods
    The data used in the study were for the records of 133 women with breast cancer who underwent surgery and treatment at hospital Fayazbakhsh during 2005- 2007. Patients were followed until 2011 April and their final situations recorded. To determine the prognostic factors، a univariate Andersen-Gill model were fitted. Significant factors at univariate model were entered in multiple AG model.
    Results
    During 5833 person-month follow up of patients، 25 patients (18. 8%) died and 108 patients (81. 2%) were alive. The first metastasis mostly shown in brain and liver (5. 3%) and the second one in brain (3. 8%). In univariate analysis، grade، Her2 and LNR were shown as prognostic factors for metastasis of breast cancer in multiple analysis model (P<0. 05).
    Conclusion
    Creating breast cancer screening and knowledge of women about the importance of periodic checkups and early diagnosis is an important factor for the cure and prevention of metastasis of tumors among breast cancer patients.
    Keywords: Breast neoplasms, Neoplasm metastasis, Recurrent events, Andersen, Gill model
  • ویدا محمدی، فرزاد شیدفر، سحر کشتکار آقابابایی، پریسا مختاری، رویا محمدی، محمودرضا گوهری
    زمینه و هدف
    گمان می شود که چاقی و اضافه وزن در اتیولوژی برخی از مشکلات قاعدگی از طریق تغییر در تعادل هورمون های استروئیدی و گلوبین های متصل شونده به هورمون های جنسی نقش دارند. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین شاخص های تن سنجی با ابتلا به سندرم پیش از قاعدگی (Premenstrual syndrome =PMS) و شدت آن در دختران دانشجو انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه به صورت یک مطالعه مقطعی توصیفی با شرکت 365 دانشجوی خانم ساکن در خوابگاه های دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی تهران، در سال 1391 انجام شد. روش نمونه گیری خوشه ایتصادفی بود. از قدسنج و ترازوی Seca برای اندازه گیری قد و وزن در شرایط استاندارد و از متر نواری غیرقابل ارتجاع برای اندازه گیری دور کمر و دور باسن استفاده شد و سپس نسبت دور کمر به دور باسن Waist to Hip Ratio، نسبت دور کمر به قد Waist to Height Ratioو شاخص کونیسیتی Conicity Indexمحاسبه شدند. برای سنجش ابتلا به سندرم پیش از قاعدگی و شدت آن از فرم تشخیص موقت سندرم پیش از قاعدگی و پرسشنامه غربالگری علائم سندرم پیش از قاعدگی (Premenstrual Symptoms Screening Tool-PSST) نسخه ایرانی استفاده شد. داده ها با نرم افزار آماری SPSSنسخه16 با استفاده از آزمون آماری Kolmogorov-Smirnov تجزیه و تحلیل شد. جهت بررسی ارتباط بین متغیرها ازضریب همبستگی اسپیرمن استفاده و 05/0> p معنی دار تلقی شد.
    یافته ها
    ارتباط آماری مستقیم معنی دار بین دور کمر (123/0=r، 046/0p=)، WHR (125/0=r، 043/0p=) و WHtR (123/0=r، 045/0p=) با ابتلا به PMS مشاهده شد، اما ارتباط معنی داری بین سایر شاخص ها با PMS مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    با افزایش شاخص های تن سنجی دور کمر، WHR و WHtR احتمال ابتلا به سندرم پیش از قاعدگی و افزایش شدت آن وجود دارد.
    کلید واژگان: سندرم پیش از قاعدگی, شاخص های تن سنجی, دختران دانشجو
    Vida Mohammadi, Farzad Shidfar, Sahar Keshtkar Aghababaee, Parisa Mokhtari, Roya Mohammadi, Mahmoud Reza Gohari
    Background
    It is believed that overweight and obesity are involved in the etiology of menstrual problems by changing the balance of steroid hormones and sex hormone binding globins. This study examined the association between anthropometric indices with premenstrual syndrome (PMS) and its severity in female students.
    Methods
    This cross-sectional study involving 365 women living in student dormitories of Tehran University of Medical Sciences،، was conducted in 1391. Sampling was random cluster. Seca stadiometer and scale to measure height and weight at standard conditions and non-elastic tape to measure waist and hip circumferences were used. Then waist-to-hip ratio (WHR)، waist-to-height ratio (WHtR) and index Conicity (C-Index) were calculated. To assess PMS and its’ severity provisional diagnosis of premenstrual syndrome form and Premenstrual Symptoms Screening Tool-PSST were employed. Data was analyzed with statistical software SPSS v. 16 using the Kolmogorov-Smirnov test. To investigate the relationship between variables Spearman correlation coefficient was used and 0. 05> P-value was considered significant.
    Results
    There was a significant correlation between waist circumference (P-value: 0. 046، r: 0. 123) WHR (P-value: 0. 043، r: 0. 125)، and WHtR (P-value: 0. 045، r: 0. 123) and PMS risk، but there was no significant association between other indicators and PMS.
    Conclusions
    Increase in waist circumference، WHR، and WHtR associated with increased risk of PMS and its severity.
    Keywords: Premenstrual syndrome, Anthropometric indices, Female students
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال