pouran mirzaei
-
پاسخ های معصومان علیهم السلام به سوال از ادخال دنیا در تخم مرغ، بدون تغییر حجم طرفین، از جمله روایات مشکل در حوزه توحید است که پی آورد آن، ممکن دانستن امر محال عقلی با استمداد از تمثیل ادخال تصویر اجسام در چشم است که از نظر محتوایی با اصل سوال هم خوان نیست. مسئله به این ختم نمی شود و دریافت پاسخ دوگانه و متعارضی دیگر از معصوم علیه السلام، به سوالی یکسان و محال دانستن این امر، از دیگر مشکلات در رویارویی با این دسته از احادیث محسوب می شود. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به تبیین این احادیث پرداخته و دریافته است که دانشوران، تنها دلالت ظاهری روایاتی را می پذیرند که این امر را محال شمرده اند و روایاتی که با تمثیل مجازی از جا شدن دنیا در چشم، به حل مسئله پرداخته اند را تاویل و یا انکار می کنند. در مقابل می توان از روایاتی که بر ممکن بودن این امر، با ایجاد تغییر در طرفین دلالت دارند و بدون اظهارنظر باقی مانده اند، با استناد به نظریه های «هولوگرافیک» و «حذف فضای خالی اتم» در دانش های معاصر، خوانشی جدید ارائه کرد، به گونه ای که راه حلی برای رفع تعارض به شمار آید. در حقیقت امامان علیهم السلام به فرا خور حال و نیاز راویان، گاه پاسخی دقیق و حقیقی و گاه پاسخی مجازی و اسکاتی داده اند تا نه عالمان از حقیقت بی بهره بمانند و نه دست آویزی برای نفی قدرت خداوند متعال برای نادانان و معاندان ایجاد گردد. از این رو، صرف اینکه یک روایت از ظاهری غریب بهره دارد و یا فهم ظاهری از آن در وهله اول با عقل، علم، هندسه معرفتی و... متعارض جلوه می کند، دلیل کافی برای رد و انکار نیست و فهم دقیق احادیث، مستلزم بررسی های چندجانبه است که توجه به دانش روز بشری می تواند از جمله الزاماتی باشد که دنیای فهم حدیث را تغییر دهد.کلید واژگان: دنیا, تخم مرغ, هولوگرافیک, حذف فضای خالی اتم, اختلاف الحدیث, مشکل الحدیثThe responses of impeccable Imams to the question of entering the world into an egg, without changing the volume of both sides, are among the problematic narratives in the field of monotheism, the interpretation of which may be considered as knowing the impossible rational matter by using the analogy of entering the image of objects into the eye, which is not consistent with the content of the original question; the issue does not end there and receiving conflicting dual answers from the Imams to the same question and considering this matter as impossible, are among the other challenges in dealing with this category of hadiths. The present study has used a descriptive-analytical method to explain these hadiths and has found that scholars only accept the apparent indication of the narratives, considering this matter as impossible, and interpret or deny the narratives that have addressed the problem through a metaphorical representation of the world entering the eye. On the other hand, one can interpret some narratives that indicate the possibility of this matter by making changes to both sides and remaining silent, and present a new interpretation based on the theories of "Holography" and "Removal of Empty Space of Atoms" in contemporary sciences, in a way that it can be considered as a solution to resolve the contradiction. In fact, the Imams have sometimes given a precise and real answer to the narrators' current state and needs, and sometimes a metaphorical and tacit answer, so that neither the scholars remain ignorant of the truth nor a pretext for denying the power of Almighty God is created for the ignorant and the opponents. Therefore, merely benefiting from a strange appearance of a narrative or initially understanding it in conflict with reason, knowledge, epistemological geometry, etc., is not a sufficient reason for rejection and denial, and a precise understanding of the hadiths requires multidimensional studies that taking into account the knowledge of contemporary humanity can be one of the requirements that can change the world of hadith understanding.
-
یکی از نکات ضروری در مواجهه با متون کهن بویژه متون دینی، توجه به واژگانی است که در معنای لغوی به کار نرفته اند؛ بلکه متکلم متناسب با فرهنگ گفتاری رایج در عصر خود، مفهومی مجازی، اراده کرده است. تشبیه رخدادیست که گاه کاربست آن در متون کهن مانند نهج البلاغه موجب پیچیدگی معنا گشته. معادل گزینی صحیح برخی از این گزاره های تشبیهی بویژه آن دسته که از معنای مستعمل کهن خود فاصله گرفته اند، دقتی دوچندان می طلبد و عدم توجه به مجاز بودن، برداشت ناصواب از کلام را به همراه دارد. نامه 45 نهج البلاغه که امیر مومنان% در آن خود را به «ماده الاغی پشت زخم» تشبیه کرده اند، از این سنخ گزاره ها به شمار می رودکه در وهله اول معنای ظاهری آن کژتاب است و در ادبیات معاصر، نامتعارف جلوه می کند. موضوعی که چرایی کاربست آن، مسئله نوشتار حاضر است که به شیوه کتابخانه ای و با روش توصیفی استنتاجی، با مراجعه به کاربست در متون اصیل، توجه به فضای صدور، سیاق و بهره گیری از شاخصه های گفتاری فرهنگ عرب متقدم، به نفی پندار رایج بر انحصار این تعبیر در معنای منفی می پردازد. اثبات چند کاربردی بودن این تعبیر و کاربست توام مثبت و منفی، در سده نخستین، از مهم ترین ثمرات این پژوهش به شمار می رود.کلید واژگان: تشبیه انسان به حیوان, نامه 45 نهج البلاغه, اتان دبره, مشکل الحدیثHadith Sciences, Volume:29 Issue: 1, 2024, PP 130 -155One of the essential points in dealing with ancient texts, especially religious texts, is to pay attention to words that have not been used in the literary industry in the literal sense; Rather, the theologian has intended to use them in a virtual sense, in accordance with the common speech culture of his time. One of these industries is simile, the use of which has sometimes led to the elaboration and complexity of meaning in ancient texts such as Nahj al-Balaghah. Proper equivalence of some of these metaphorical propositions, especially those that are less commonly used today and have distanced themselves from their ancient meaning, requires double precision; Because not paying attention to the permissibility and discovering the ancient used meaning will lead to misunderstanding of the audience and incorrect interpretation of the word. The issue of why it is used is the issue of the present article, which is used in a library style and by inferential descriptive method, by referring to Arabic literature and using this interpretation in original texts and paying attention to the context of utterance and context and using the spoken features of early Arab culture.Keywords: The Simile Of Man, Animal, Letter 45 Of Nahj Al-Balaghah, Atan-E-Dabira, The Problem Of Hadith
-
روایت «اعرفوا الله بالله» از جمله روایات مشکل و کانون توجه دانشوران، به ویژه فلاسفه، عرفا و محدثان به شمار می رود. پذیرش مراد ظاهری این حدیث، مستلزم دور و تسلسل خواهد بود و نیز تصحیف های رخ داده در اسناد، پیچیدگی سندی را، بر ابهام محتوایی، افزوده است. از این رو، روایت مذکور در زمره احادیث مشکل جای دارد. این پژوهش برخلاف پژوهش های هم عرض، از نگاه دانش های حدیثی سعی دارد به ارایه راه حل بپردازد. محدثان به تمامی، صرفا با رویکرد پذیرشی، شش معنا از روایت ارایه می دهند، تا از دشواری آن بکاهند. حال آنکه توجه به مفهوم حدیث با نظر در روایات هم خانواده و هم مضمون و عرضه متن حدیث به سایر احادیث، خود کلید گشاینده ای در فهم حدیث، و نقد و بررسی دیدگاه های مطرح است. ارایه و ترجیح نظریه الهیات سلبی و تنزیهی و شناخت خدا با توجه به نفی صفات، از دستآوردهای پژوهش حاضر با رویکرد شرح الاخبار بالاخبار است.کلید واژگان: اعرفوا الله بالله, تصحیف سندی, عرضه حدیث به حدیث, مشکل الحدیث, معرفت خدا با خداThe tradition of “’Iʻrifū Allāh bi Allāh” is a difficult (mushkil) hadith that has been considered by philosophers, mystics, and hadith scholars. Some tried to draw the meaning and impact of this narration in the system of Islamic knowledge by using sanad criticisms, while some by explaining and interpreting hadith with different approaches. Accepting the apparent meaning of this hadith requires circle and chain, and as it appears from logical and philosophical findings, circle and chain are vicious and invalid. Therefore, this hadith is a difficult one. This study, using the library method of collecting data, extracting the narrative, and presenting it to other texts, concludes that the existence of the difference between the versions of Kulainī and Sadūq of Mahāsin, with the existing version of Mahāsin al-Barqī and the changes occurred in the sanads, shows the complexity of the sanad. It shows also the ambiguity of the content and makes scholars provide a solution to solve the content and sanad problems of this hadith. Unlike similar studies, this research does not explain the opinions of philosophers and mystics but tries to provide a solution from the perspective of hadith knowledge. Traditionists present six meanings of the hadith to reduce its difficulty. However, looking at the concept of hadith through traditions of the same family and the same topic and presenting the text of the hadith to other hadiths, are a key to better understanding the hadith, and the criticism and review of the views raised in the explanation of this narration. Presenting and preferring the theory of negative and retributive theology and knowing God according to the negation of attributes, is one of the other achievements of this study, with the approach of explaining hadiths by other hadiths.Keywords: Difficult Hadith, 'I'rifū Allāh bi Allāh, Knowledge of God by God, Sanad Change, Presentation of Hadith by Hadith
-
«حدیث تردد» که از نقل های مشهور و چه بسا متواتر فریقین است, از روایات مشکلی به شمار می رود که کثرت نقل, اعتبار منابع و عرضه حدیث به منظور فهم بهتر مراد, از اهمیت آن نشان دارد. مشکل این دسته روایات, نسبت دادن شک و تردید به خداوند متعال است که به باور شیعی و تحلیل عقلی و نیز باور عمده اندیشوران اهل سنت, جایز نیست. از این رو, نیاز است تبیین شود که چگونه «تردد» که از صفات مخلوقاتی است که مبتلا به زوال و تغیراند و نوعی نقص برخاسته از جهل و یا عجز در دستیابی به هدف به شمار می رود، می تواند به خداوند سبحان نسبت داده شود؟ تعارض میان این دسته از روایات با دیگر متون روایی که به «علاقه مومن به مرگ» اشاره دارند, از دیگر چالش هایی است که این محتوای روایی با آن مواجهه است. پژوهش حاضر به شیوه استنتاجی تحلیلی و نیز تحلیل اسناد و کشف خلط و تصحیف، التفات به خاستگاه صدوری, واکاوی و گزینش رهیافت های اندیشوران فریقین و ارایه راهکارهای حلی در رفع تعارض اخبار, به مفهوم شناسی این روایات پرداخته است. به نظر می رسد توجه به ارتباط معنایی این روایات با مسیله طول عمر, خود نقطه عطفی در کشف مفهوم دقیق این روایات باشد و موجب گردد معنای تانی و تراخی در قبض روح مومن, از میان سایر وجوه معانی, قوی تر بنماید که به تبع آن, این احادیث با بحث بداء, مرتبط خواهد بود و دیگر مفسر صفات ذات نیست بلکه به صفات فعل الهی ناظر است.کلید واژگان: حدیث ماترددت, کراهت و علاقه مومن به مرگ, تردید خداوند, تعارض اخبار, مشکل الحدیث"Traddod Traditions", which is one of the famous narrations and perhaps a succession of the two sects, is considered as a problematic narration that the multiplicity of narrations, the validity of sources and the presentation of the hadith in order to better understand the meaning, show its importance. The problem with this group of narrations is that they attribute doubts to God Almighty, which is not permissible according to the Shiite belief and rational analysis, as well as the major beliefs of Sunni thinkers. Hence, it needs to be explained how "traffic", which is one of the attributes of creatures can be attributed to God Almighty? The conflict between this group of narrations and other narrative texts that refer to the "believer's interest in death" is another challenge that this narrative content faces. The present study has dealt with the semantics of these narrations in a inferential-analytical manner as well as document analysis and discovery of sputum and correction, paying attention to the origin of the issue, analyzing and selecting the approaches of the thinkers of the two sects and presenting solutions to resolve the news conflict. It seems that paying attention to the semantic connection of these narrations with the issue of longevity is a turning point in discovering the exact meaning of these narrations and makes the meaning of Tani and Tarakhi stronger in the soul of the believer, among other aspects of meanings.Keywords: Hadith Matraddata, Hate, Belief in Death, Doubt of God, Conflict of News, Problem of Hadith
-
تحلیل معنای روایات دال بر رستگاری مومن اعم از مذنب و محسن، صرفا به سبب باورمندی به توحید و احتراز از شرک، از جمله مباحث مشکل در حوزه کلام است. استناد به دلالت ظاهری این دسته از روایات، بدون توجه به این درون مایه که رستگاری فرد موحد، توام با رسیدگی به حساب اعمال است؟ یا رستگاری بدون حسابرسی مقصود روایات است؟، پی آورد ثمراتی است نظیر بهشتی بودن مومن خطاکار بدون بازخواست، تعارض با روایات دال بر منطبق بودن جزای اخروی با عمل دنیوی و... نوشتار حاضر با تحلیل اسناد، توجه به خاستگاه صدوری و مکتوب روایات، اعتبارسنجی منابع و نیز تحلیل رهیافت های شرح الحدیثی عالمان فریقین، سعی دارد به شیوه توصیفی تحلیلی، وجوه معنایی و نیز راه کارهای حلی تعارض این دسته از احادیث را بیان نماید. ثمره این پژوهش، دستیابی به رویکردهایی از «پذیرش مطلق» تا «انکار مطلق» روایات است که اغلب با هدف سازواری و هماهنگ سازی با حوزه عدل الهی سامان یافته اند. تحدید معنای واژگان و تاویل معنای ظاهری بر اموری همچون عدم انجام اعمال مخل و منکر ایمان، توفیق مومن بر توبه از گناه، عدم خلود در جهنم و... از جمله راه کارهای حلی عالمان به شمارمی روند که برای درک مراد جدی معصوم (ع)، ارایه گشته اند.
کلید واژگان: روایات متعارض, مشکل الحدیث, رابطه ایمان و عمل, توحیدAnalysing the meaning of the narrations about the believer salvation, including sinner and righteous, is one of the complicated topics in theology regarding the belief in monotheism and the avoidance of polytheism. Citing the apparent meaning of these narrations, regardless of these themes: ‘Is the salvation of the monotheist with deeds auditing?’ or ‘Is salvation without auditing the purpose of narrations?’ has consequences such as being from the paradise of the sinful believer without questioning, conflict with the narrations about the conformity of the Hereafter punishment with worldly act, etc. With a descriptive-analytical method, the present study aimed to express semantic aspects and conflict resolution alternatives of these narrations by analysing documents, paying attention to the issuance and written origin of narrations, validating sources and analysing the hadith explanation approaches of the two sect scholars. The results indicated that we had reached the techniques from “Absolute Acceptance” to “Absolute Denial” of hadiths, often organised with divine justice to adapt and harmonise. Restricting the meaning of words and interpreting the apparent meaning on issues such as not doing disruptive and denying acts of faith, the believer succeeding in repenting of sin, not going to hell, etc., are the solutions of the scholars to the understanding profound meaning of Imams.
Keywords: Salvation of Sinner Monotheist, Mushkil al-Hadith, Relationship between Faith, Action -
انقلاب اسلامی ایران به عنوان یکی از بزرگترین پدیده های قرن بیستم، مهمترین انقلاب سیاسی دینی جهان شناخته می شود که تاثیرات مختلفی را در سطوح ملی و بین المللی از خود بر جای گذاشته است. ایدیولوژی شیعی، عنصری کلیدی در بحث ریشه شناسی این انقلاب است و از جمله بن مایه های اساسی این ایدیولوژی، مفهومی تحت عنوان فقه سیاسی است که ارتباطی دو سویه با پدیده انقلاب اسلامی دارد. این مقاله سعی دارد با روش کیفی و مطالعه اسنادی به تاثیرات متقابل فقه سیاسی تشیع و انقلاب اسلامی بپردازد. از این رو با بررسی اسناد و منابع کتابخانه ای، داده های مورد نیاز در قالب فیش های تحقیقاتی استخراج، و در فرآیند انجام این تحقیق استفاده شده است. بر اساس یافته های به دست آمده، از یک سو امام خمینی (ره) به عنوان بنیان گذار انقلاب اسلامی، با بهره گیری از فقه سیاسی تشیع، این انقلاب را پی ریزی و به پیش برده است؛ اما از سوی دیگر انقلاب اسلامی نیز با ایجاد فضا و عرصه های بدیع، تاثیر بسیاری در تحول و ارتقای فقه سیاسی شیعه داشته است. البته طبیعی است این رابطه متقابل با موانع، چالش ها و آسیب هایی نیز همراه باشد که این مقاله تا حدی به آن ها پرداخته است.
کلید واژگان: اسلام شیعی, فقه سیاسی شیعه, انقلاب اسلامی ایران, رابطه متقابل, آسیب شناسیThe Islamic Revolution of Iran is known as one of the superb phenomena of the twentieth century, the essential political-religious revolution globally, which has left various effects at the national and international levels. Shia ideology is a crucial element in the etymology of this revolution. One of the basic principles of this ideology is political jurisprudence that has a two-way relationship with the Islamic Revolution. With a qualitative method and documentary study, the present study aimed to analyze the interaction between Shia political jurisprudence and the Islamic Revolution. To this aim, we reviewed documents and library resources and extracted the required data in research files. The results indicated that, on the one hand, Imam Khomeini, as the founder of the Islamic Revolution, by using Shia political jurisprudence, has founded and promoted this revolution. On the other hand, the Islamic Revolution has significantly impacted the development and promotion of Shia political jurisprudence by creating innovative spaces and arenas. This interrelationship is also associated with obstacles, challenges, and harms that the present article has partly addressed.
Keywords: Shia Islam, Shia political jurisprudence, Islamic Revolution of Iran, interrelationship, pathology -
ترکیب واژه «هبل» با دیگر واژگان به ویژه «ام»، منجر به ساخت تعابیر کنایی نسبتا درخور توجهی در زبان عربی و نیز ادبیات روایی شده است. دستیابی به معنای دقیق این کنایات روایی برای مخاطب، پیچیده و گاه معنای ظاهری عبارات، نامتعارف جلوه کرده است. از این رو صحیح گزینی معادل معنایی این تعابیر، ضروری می نماید. نوشتار حاضر با مقایسه تحلیلی داده ها، به کاوش در متون کهن عرب و آراء اندیشمندان پرداخته و با بررسی فضای گفتمانی متون متقدم و بسترهای صدوری متون روایی، سعی دارد معادل امروزی عبارت «هبلتک امک» و «تعابیر مشابه» را بیابد. تفاوت کاربرد این تعابیر در ادبیات عرب در مقایسه با زبان های هم ریشه مانند سریانی، آرامی و عبری؛ نفی پندار رایج بر انحصار این تعبیر در نفرین و ذم؛ اثبات چندکاربردی بودن این تعابیر کنایی؛ جایگزینی تعابیر دال بر تعجب، هشدار، مدح و خیرخواهی، توبیخ؛ به جای ذم و نفرین در مفهوم شناسی روایی، از مهمترین ثمرات این پژوهش است.
کلید واژگان: اصطلاحات روایی, کنایات روایی چندکاربردی, معناشناسی, هبلتک امکCombining the word “Habl” with other words, especially “umm,” has led to relatively critical metaphorical interpretations in the Arabic language and the narrative literature. Achieving the exact meaning of these narrative allusions is complex for the audience, and sometimes, the apparent meaning of the phrases is unusual. Therefore, we should choose the correct semantic equivalent of these interpretations. This study aimed to find the modern match of the phrase "هبلتک امک" (habelatka ummuk) and “similar meaning,” by examining the ancient Arabic texts, scholars’ views, the discourse space of earlier texts, the issuance contexts of narrative texts, and analytical comparison of data. The results indicated that using these terms in Arabic literature is different from common languages such as Syriac, Aramaic, and Hebrew, the monopoly of this interpretation in curse and guilt is not prevalent, these metaphorical interpretations have various uses, different expressions of wonder, warning, praise, benevolence and reprimand instead of guilt and curse in the narrative conceptology are applicable.
Keywords: Habelatka Ummuk, Narrative Terms, semantics, Versatile Narrative Allusions -
از جمله روایات مشکل در حوزه توحید, پاسخ معصوم علیه السلام به سوال از جا شدن دنیا در تخم مرغ، بدون تغییر حجم طرفین است که پی آورد آن مواجهه با دو مشکل اساسی است: یکی ممکن دانستن امر محال عقلی با تمثیل از جا شدن تصویر اجسام در چشم، که از نظر محتوایی با اصل سوال هم خوان نیست؛ دوم تعارض و دوگانگی در پاسخ به یک سوال واحد. پژوهش حاضر با روش توصیفی استنتاجی به تحلیل این احادیث پرداخته و دریافته است که دانشوران، تنها دلالت ظاهری روایاتی را می پذیرند که این امر را محال شمرده اند و روایاتی که با تمثیل مجازی از جا شدن دنیا در چشم، به حل مسئله پرداخته اند را، تاویل و یا انکار می کنند. در مقابل روایاتی که بر ممکن بودن این امر، با ایجاد تغییر در طرفین دلالت دارند بدون اظهارنظر باقی مانده اند که امروزه با نظریه های «هولوگرافیک» و «حذف فضای خالی اتم» در دانش فیزیک، می توان خوانشی جدید از آنها ارایه کرد، به گونه ای که ظاهر بعید این روایات را ممکن جلوه دهد و راه حلی برای رفع تعارض به شمار آید.
کلید واژگان: دنیا, تخم مرغ, هولوگرافیک, حذف فضای خالی اتم, اختلاف الحدیث, مشکل الحدیثOne of the complicated traditions in the field of God's unicity is the response of the InfallibleImams to the question whether or not the world can be inserted into an egg with no change in thevolume of either of them. It is followed by two basic problems: first,to consider an intellectuallyimpossible issue by the analogy of insertion of the image of things in the eye,which is notcongruous with the mere question,second,the contradiction,duality when responding the samequestion. Having applied a descriptive-deductive method,the present article has analyzed thesehadiths,has found out that the scholars accept merely the apparent denotation of certaintraditions,have deemed this issue impossible. They either interpret or deny the traditions thathave solved the problem by the metaphorical allegory of insertion of the world in the eye. On thecontrary,they have no comments when facing the traditions that denote the feasibility of this issueby means of making changes in the two sides (i.e. eye,world). Today by means of the theoriesof "holography","removal of the free space of an atom" in physics a new version of thesetraditions can be presented,so that the improbable denotation of these traditions can be manifestedas possible,this version can be considered as a solution to remove this contradiction.
Keywords: world, egg, holographic, removal of the free space within an atom, ikhtilāf al-hadith, mushkil al-ḥadīth -
چگونگی شناخت خداوند متعال و اینکه کسب معرفت، ثمره تلاش انسان است یا امری است که از سوی خداوند به انسان اعطا می شود و بشر در اکتساب آن نقشی ندارد، از جمله مباحث مشکل روایی در حوزه توحید است که اندیشمندان شیعی در علوم مختلف اسلامی را به تلاش در رفع ابهام از آن واداشته است. دلیل اصلی این ابهام به دلالت ظاهری روایاتی بازمی گردد که حاکی از توقیفی بودن اعطای معرفت، و بی اختیاری انسان در کسب آن هستند. پژوهش حاضر با تحلیل اسناد این روایات، پرداختن به خاستگاه صدوری و مکتوب هر حدیث، تحلیل میزان اعتبار منابع و نیز بازشناسی و مقایسه واکاوی های شرح الحدیثی، سعی دارد به شیوه توصیفی تحلیلی، به تبیین رویکردهای عالمان شیعی در تبیین این احادیث مشکل بپردازد. ثمره این واکاوی، پس از تحلیل رویکردهای «پذیرشی، توقفی و انکاری» عالمان، دستیابی به مفاهیمی از ظاهر این روایات است که مشکل جایگاه اختیار و تلاش انسان در کسب معرفت و نیز سازگاری این دسته روایات با عدل خداوند متعال را حل می کند. از جمله این مفاهیم می توان به حمل ظاهر روایات بر فطری بودن نقطه آغازین معرفت؛ اعطای مقدمات کسب معرفت از سوی خداوند و یا اعطای کمال معرفت و درجات عالی هدایت از سوی خداوند و... اشاره کرد.کلید واژگان: احادیث مشکل, کسب معرفت, معرفت اضطراری, عقل گرایی, نقل گراییTawhid is one of the most dangerous areas with a large number of difficult traditions, forcing Shiite scholars to try to avoid the conflation of traditions. The discussion of how to obtain the knowledge of God the Almighty is one of the topics that fall into this scope, because the overarching concept of its traditions implies the confinement and exclusivity of the knowledge of God the Almighty, and the incapacity of man to acquire it. By analyzing the documents of these narrations, addressing the source and writing of each hadith, analyzing the validity of the sources and recognizing and comparing the scholarly accounts of the scholars, the present study attempts to explain the transcendental and transcendental approaches of narrators in a descriptive-analytical manner. Solve the problematic traditions in this field, the result of which is to adopt "acceptance, deterrence, and denial" approaches. Being innate and granting the starting point of knowledge by God Almighty; Knowing God merely as the prerequisites of knowledge; Giving God full knowledge of knowledge and accessing excellent degrees of guidance are concepts that believe in the problem of man's position of authority and effort and how He justly solves the Almighty God in these traditions, and himself points to the existence of a consensus between the two rationalist and transcendent specters of scholars.Keywords: Problematic Hadiths, Knowledge, Emergency Knowledge, Rationalism, Transference
-
پژوهشنامه نهج البلاغه، پیاپی 30 (تابستان 1399)، صص 113 -133
وجود صنایع ادبی اعم از اصطلاحات و مجازها در متون، هر چند مایه شیرینی و زیبایی کلام است، اما گاه دستیابی به معنای دقیق آن ها، امری ساده نیست. به ویژه در عبارات کنایی، کشف معانی و مفاهیم، همواره از حاصل جمع جبری و ساده معانی واژگان به دست نمی آید؛ ازاین رو کاربست آن ها در متون روایی، ازجمله نهج البلاغه موجب دیریابی مراد معصوم (ع) گشته است. دو عبارت کنایی «لا ابا لک» و «لا ابا لغیرک» ازجمله این اصطلاحات اند که تنها از معنایابی اجزای مرکب و سپس کنار هم نهادن آن ها نمی توان به معنای حقیقی این عبارات دست یافت؛ بلکه فهم مقصود امام (ع) ناگزیر از توجه به قراینی همچون سیاق کلام، فضا و سبب صدور و... است. عدم توجه به این مهم، مسئله ای است که ترجمه های نهج البلاغه بدان مبتلا هستند و جایگزینی معادل های نامناسب در آن ها، شبهه «وجود الفاظ نامتعارف در کلام امیرالمومنین (ع)» را به اذهان متبادر می سازد. این پژوهش، ضمن بررسی و نقد ترجمه های معاصر، در پی شبهه زدایی از این مقوله، با روش توصیفی استنتاجی سعی دارد معادل های امروزی این دو عبارت را بیابد و نشان دهد که به جز معنای رایج نفرین یا ناسزا، معانی دیگری نیز می توان برای این اصطلاح در نظر گرفت اعم از مدح، تعجب، ترغیب، نکوهش و... ازاین رو این کنایه از عبارات چندکاربردی محسوب می شود که معادل هایی نظیر «دشمنت بی حامی باد، شگفتا! چه کرده ای!؟ چرا نمی اندیشی!؟ غفلت تا کجا! و...» می توانند بر آن دلالت کنند.
کلید واژگان: لا ابا لک, لا ابا لغیرک, اصطلاحات مرکب روایی, کنایات روایی, ترجمه های نهج البلاغهThe existence of literary industries, including idioms in the texts, albeit is sweetish and beautifully word, but sometimes achieving their exact meaning is not easy. Especially in the Metaphorical Phrases, the discovery of meanings and concepts is not always obtained from the algebraic and simple meanings of the words; hence their application in narrative texts, including Nahj al-Balagha, has led to a lack of understanding of the purpose of the Imam. The two Metaphorical Phrases Lā Abā Lak" and "Lā Abā Legayrek" are among these idioms, which only the meaning of composite components and then put together, their true meaning cannot be reached; but the understanding of the Imam's purpose is inevitably involves paying attention to Evidences such as: style of an expression and circumstances of the issuance Etc. Not paying attention to this issue is a problem that Nahj al-Balagha's translations are plagued with and the replacement of inappropriate equivalents in them, creates a suspicion of "the existence of offensive words in the word of the Amir al-Momenin" in the minds. This research, while analyzing and criticizing contemporary translations, seeks to eliminate these doubts by deductive descriptive method, to find the correct equations of the present two terms, And shows that in addition to the main meaning, there are other meanings to the term such as "Why don't you think!?, How much neglect!, Why not come on your own?!, What have you done!?, Enemy your enemy Etc".
Keywords: Lā Abā Legayrek, Lā Abā Lak, Compound idioms, Metaphors, Translations of Nahj al-Balāgha -
پدیده جعل در روایات، آفتی است که هر پژوهش گر را به سوال از صحت صدور روایت وامی دارد و این مسئله، هنگامی که با ابهام و یا دوربودن یک روایت از یافته های عقلی همراه می شود، بسیار پررنگ تر جلوه می نماید. اگر چه وقوع این پدیده امری انکارناشدنی است، اما همواره باید توجه داشت که اظهار نظر نهایی درباره یک روایت کاری بس دشوار و نیازمند طی مسیرهای پژوهشی و چندجانبه است که از جمله آنها می توان به توجه به فضای صدور روایت اشاره کرد. حدیث «دفن البنات من المکرمات» از جمله احادیثی است که بیشتر عالمان به دلیل ناهماهنگی محتوای آن با یافته های دینی و عقلی، به جعلی بودنش حکم کرده اند، این پژوهش با توجه به وقایع تاریخی و فضای صدور حدیث و نیز توجه به تفاوت مفهوم لغوی واژگان «دفن» و «واد» در میان عرب زبانان، با ارائه مفهومی جدید، تبعید عقیدتی و عقلی از محتوای روایت را زدوده است.
کلید واژگان: دفن البنات, فضای صدور, حدیث مجعولHadith Sciences, Volume:20 Issue: 2, 2015, PP 120 -136The phenomenon of fabrication in the traditions is a plight causing every researcher to ask (first) about the veracity of issuance of a tradition. This issue becomes much more manifest when the tradition becomes ambiguous or is inconsistent with rational findings. Occurrence of such a phenomenon is an undeniable matter; however, it should always be noted that the final expression of opinion about a narration requires taking several research dimensions into consideration among which is the circumstance of the narration issuance. The hadith “dafn al-banāt min al-mukarramāt” (burial of daughters is counted among the honored manners) is judged by major scholars as a fabricated hadith because its content is not consistent with religious and rational findings. By taking the historical events and issuance circumstance of the hadith into account and considering the difference between the literal meaning of the words “dafn” (burying dead) and “wa’d” (burying alive) among the Arabic speaking, this research has suggested a new concept and this way has removed the doctrinal and rational improbability of the content of this narration.Keywords: burial of daughters, circumstance of issuance, fabricated hadith -
چالش های چیدمان متن در تفسیر قمیبا واکاوی چینش مطالب در کتاب تفسیر قمی درمی یابیم مولف این کتاب با وجود این که به انسجام مطالب خود در نگارش کتاب پای بند است و به گونه ای سعی کرده است تا مطالب را نظام مند و معنادار در کنار هم گرد آورد؛ اما در برخی بخش ها از شیوه اصلی خود در نگارش دست کشیده که ثمره آن ایجاد متنی نامنسجم است که خواننده را به سردرگمی می کشاند. این گونه نگارش از سوی مولف، نمایان گر تعمدی بودن است و تقویت کننده این ظن خواهد بود که نگارنده، کسی به غیر از علی بن ابراهیم است. این مطلب در فترت در نقل از علی بن ابراهیم و گزینشی عمل کردن مولف؛ نقل قول ها؛ ارجاعات و عبارات واسطه ای و نیز بیان چند دیدگاه تفسیری ذیل یک آیه و مقایسه میان آن ها، به روشنی به چشم می خورد.Challenges in text sort in Tafsir Al-QomiBy analysing the sort of contents of the book Tafsir Al-qomi we find that although the author tries not to lose the integrity of the text and bring together the contents in a meaningful and systematic way, but he has stopped his method in some parts of the book which causes an incoherent text and confuses the reader. Such written by the author, shows his intentional act and strengthen the suspicion that the writer is someone other than Ali ibn Ibrahim. This issue is clear in narrating from Ali ibn Ibrahim and selective action of the author, quotations, references and interfaces as well as the expression of a vision statement following interpretation of a verse and comparisons between them.Keywords: Ali Ibn Ibrahim, Tafsir Al-Qomi, sort of content
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.