به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب pouran mokhtari zanjani

  • منصوره مصطفایی، ترانه امامقلی خوشه چین*، محسن داداشی، پوران مختاری زنجانی
    سابقه و هدف

    یکی از ابعادی که با کیفیت زندگی زنان باردار رابطه مستقیم دارد بعد سلامت روان آنان می باشد. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر مشاوره گروهی با رویکرد روانشناسی مثبت گرا بر کیفیت زندگی زنان باردار انجام شد.

    مواد و روش ها

    مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده است. ابتدا با روش نمونه گیری آسان تعداد 56 زن باردار انتخاب شده و سپس با استفاده از روش تصادفی بلوکه ای به دو گروه 28 نفره مداخله و کنترل تقسیم شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با سلامت SF-36 در سه مرحله پیش زمون، پس آزمون و شش هفته بعد از مداخله انجام گردید. مداخلات روانشناسی مثبت گرا طی 8 جلسه60 دقیقه ای به صورت دوبار در هفته اجرا و داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های کای اسکور، تی مستقل و تحلیل واریانس تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    بعد از مداخله بین میانگین نمره کل کیفیت زندگی درگروه مداخله (9/11 ± 78/76) و میانگین نمره گروه کنترل (06/13 ± 90/67) تفاوت معنی داری مشاهده شد (01/0=P). میانگین نمرات ابعاد جسمی و روانی کیفیت زندگی نیز در پس آزمون اختلاف معنی داری داشتند (05/0 > P). شش هفته بعد از مداخله در بعد روانی اختلاف معنی داری بین دو گروه دیده شد(043/0=p) اما در مقایسه میانگین نمره کل کیفیت زندگی (058/0=P) و بعد جسمی (093/0=p) آن تفاوت معناداری بین دو گروه وجود نداشت. نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر برای همه متغیرها در گروه مداخله اختلاف معنا داری را نشان داد (001/0> P).

    استنتاج

    مشاوره مثبت گرا می تواند موجب بهبود کیفیت زندگی و سلامت روان مادارن باردارشود، اما کیفیت زندگی یک مقوله چند بعدی است که حفظ بهبود آن مستلزم توجه به تمامی ابعاد سلامتی و تداوم مشاوره می باشد.

    کلید واژگان: مشاوره گروهی, روانشناسی مثبت گرا, کیفیت زندگی, زنان باردار}
    Mansureh Mostafaei, Taraneh Emamghooli Khooshehchin*, Mohsen Dadashi, Pouran Mokhtari Zanjani
    Background and purpose

    Mental health is one of the main aspects that is directly related to the quality of life of pregnant women. The purpose of this study was to determine the effect of group counseling on quality of life in pregnant women applying positive psychology.

    Materials and methods

    In a randomized clinical trial, 56 pregnant women were selected by convenience sampling and were divided into intervention (n=28) and control (n=28) groups using randomized block design. The health-related quality of life questionnaire SF-36 was administered at pre-test, post-test, and six weeks after the intervention. Positive psychology interventions were performed twice weekly for 60 min per session during four weeks. Data were analyzed using descriptive statistics and Chi-square, independent t-test, and repeated measures ANOVA.

    Results

    After the intervention, there was a significant difference in the mean score for quality of life between the intervention group (76.78±11.9) and control group (67.90±13.06) (P= 0.01). The mean scores for physical and psychological dimensions also showed significant differences between the two groups at post-test (P <0.05). Six weeks after the intervention, there was a significant difference between the two groups in the psychological dimension (P= 0.043), but the mean score for total quality of life (P= 0.058) and its physical dimension (P=0.093) were not significantly different. Repeated measures ANOVA showed significant differences between all variables in the intervention group (P<0.001).

    Conclusion

    Positive counseling can improve the quality of life and mental health of pregnant women, but quality of life is a multidimensional issue and its maintenance requires attention to all aspects of health and consistent counseling.

    Keywords: group counselling, positive psychology, quality of life, pregnant women}
  • زهرا بهبودی مقدم، مهناز کشاورز افشار *، اکبر پوررحیمی، زیبا تقی زاده، پوران مختاری زنجانی، علی منتظری
    مقدمه
    دوره نفاس، به 6 هفته اول پس از زایمان اطلاق می شود. این دوره برای مادران بسیار استرس زا می باشد و زنان با تغییرات زیادی از جمله تغییرات کیفیت خواب مواجه می شوند. مطالعه حاضر با هدف بررسی کیفیت خواب زنان در دوره نفاس و عوامل مرتبط با آن انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه مقطعی در سال 1393 بر روی 200 مادر در دوره نفاس که به مراکز بهداشتی درمانی شهرستان زنجان مراجعه کرده بودند؛ انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه کیفیت خواب پیترزبورگ، شاخص افسردگی پس از زایمان ادینبرگ و پرسشنامه جمعیت شناختی گردآوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمون های کای دو، ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    میانگین کیفیت خواب در دوره نفاس 31/2±74/7 بود و 125 نفر (5/62%) از زنان در این دوره، از کیفیت پایین خواب رنج می بردند. دفعات بیدار شدن به علت گریه شیرخوار (41/0=r، 001/0>p) و تغذیه شیرخوار (46/0=r، 001/0>p) از مهم ترین عواملی بودند که با اختلالات خواب همبستگی معناداری داشتند، همچنین افسردگی مادر با کیفیت پایین خواب همبستگی معناداری را نشان داد (16/0=r، 03/0=p). از بین مشخصه های جمعیت شناسی، تحصیلات مادر (37/0-=r، 004/0=p)، شغل همسران (03/0=p)، سن (28/0=r، 02/0=p) و اشتغال مادران (03/0=p) همبستگی معناداری با اختلال خواب نشان دادند.
    نتیجه گیری
    با توجه به پایین بودن کیفیت خواب در دوران نفاس، وجود برنامه هایی جهت پیشگیری، تشخیص و کمک به درمان اختلالات خواب علاوه بر مراقبت های معمول نفاس ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: افسردگی, کیفیت خواب, نفاس}
    Zahra Behboodi Moghadam, Mahnaz Keshavarz Afshar *, Akbar Pourrahimi, Ziba Taghizadeh, Pouran Mokhtari Zanjani, Ali Montazeri
    Introduction
    The postpartum period refers to the first six weeks after delivery, which is associated with significant stress and sleep disorders in women. The present study aimed to evaluate postpartum sleep quality and the influential factors in women.
    Methods
    This cross-sectional study was conducted on 200 women in the postpartum period referring to the health centers in Zanjan, Iran in 2014. Data collection tools were demographic questionnaires, Pittsburgh Sleep Quality Index (PSQI), and Edinburgh Postnatal Depression Scale (EPDS). Data analysis was performed in SPSS version 16 using the Chi-square test, Pearson’s correlation-coefficient, and Spearman’s correlation-coefficient. P-value of less than 0.05 was considered significant.
    Results
    Mean score of postpartum sleep quality was 7.74±2.31, and 62.5% of the women had low sleep quality during this period. Frequency of waking due to infant’s crying (r=0.41; P
    Conclusion
    Considering the poor sleep quality in the women, it is recommended that proper interventions be provided for the prevention and diagnosis of postpartum sleep disorders in addition to the routine care procedures.
    Keywords: Sleep Quality, Postpartum, Depression}
  • پوران مختاری زنجانی، پروین شیری قیداری، سعیده مظلوم زاده، فرزانه ظاهری، خانم مهین روحانی
    زمینه و هدف
    در سالهای اخیر و به منظور تقویت زندگی زناشویی، به مشاوره بهداشتی قبل از ازدواج در تمام جوامع از جمله کشور ما اهمیت داده می شود و با توجه به اهمیت این برنامه، این پژوهش با هدف تعیین نیازهای آموزشی قبل از ازدواج از دیدگاه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره قبل از ازدواج شهرستان زنجان انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی و مقطعی بر روی 424 نفر از افراد مراجعه کننده به مرکز مشاوره قبل ازدواج شهر زنجان در سال 1389 انجام شد. ابزار گرد آوری داده ها، پرسشنامه ای شامل دو قسمت که بخش اول مربوط به اطلاعات دموگرافیک و بخش دوم سوالات مربوط به نیازهای آموزشی زوجین در سه حیطه بهداشت باروری، روابط با همسر و قوانین حقوقی بود. داده ها با استفاده از نرم افزار 16SPSS و آمارهای توصیفی و آزمون های آماری تی مستقل و همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    نیاز به آموزش در هر دو گروه در تمام حیطه ها بالاتر از حد متوسط بود. تفاوت آماری معنی داری بین نیازهای آموزشی زنان و مردان وجود نداشت و بیشترین نیاز در هر دو گروه در زمینه بهداشت باروری بود.
    نتیجه گیری
    نظر به بالا بودن نیاز آموزشی در زوجین، ضرورت تغییر در محتوای آموزشی کلاس ها با توجه به نیازهای زوجین مشهود می باشد.
    کلید واژگان: نیاز آموزشی, مشاوره قبل ازدواج, زوجین}
    Pouran Mokhtari Zanjani, Mrs Parvin Shiri Gheidari, Mrs Saeedeh Mazloomzadeh, Miss Farzaneh Zaheri, Miss Mahin Roohani
    Background And Objectives
    In recent years, premarital programs are considered to be important in order to promote the quality of married lives in our country. The aim of this study was to determine the pre-marital educational needs of couples referring to premarital education center of Zanjan.
    Materials And Methods
    In a cross-sectional study, a self-administered questionnaire was used to collect data from 424 participants in pre-marriage counseling centers in zanjan, 2010. The questionnaire included demographic section and educational needs section that measured different subject of reproductive health, spousal relationships and Islamic rules and rights. Descriptive statistics, ANOVA and Kroscal Valiswere used for analyzing the data.
    Results
    The need to education in all areas was higher than average in both groups. Comparing the scores showed no significant difference between males and females. The most important need in both groups was concerning the reproductive health.
    Conclusion
    Regarding high education requirements in couples, it is necessary to modify the educational curriculums according to couples needs.
    Keywords: educational need, premarital counseling, couples}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال