raheleh siah kamari
-
ناکامی زوج ها در حل اختلافات زناشویی ممکن است به اشکال گوناگونی بروز پیدا کند که هرکدام به نوبه خود می تواند سلامت روابط زناشویی را به خطر بیندازد. یکی از انواع بروز اختلافات زناشویی، پدیده دلزدگی است که زوج های بسیاری را درگیر خود می کند و از عوامل بسیاری از جمله کیفیت زندگی و تاب آوری تاثیر می پذیرد. هدف از انجام پژوهش حاضرتعیین رابطه کیفیت زندگی و تاب آوری با دلزدگی زناشویی در معلمان زن شهر کرمانشاه بود. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و نمونه شامل 180 نفر ازجامعه مذکور بود که به روش خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های کیفیت زندگی ،تاب آوری کانر ودیویدسون و مقیاس دلزدگی زناشویی پاینز و برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری استفاده شد. نتایج تحلیل نشان داد که بین کیفیت زندگی و تاب آوری با دلزدگی زناشویی رابطه منفی وجود دارد و کیفیت زندگی و تاب آوری توانستند دلزدگی زناشویی را پیش بینی کنند. با توجه به اینکه کیفیت زندگی و تاب آوری پیش بینی کننده های معناداری برای دلزدگی زناشویی هستند می توان با ایجاد چنین ظرفیت هایی دلزدگی زناشویی را کاهش داد.
کلید واژگان: کیفیت زندگی, تاب آوری, دلزدگی زناشویی, معلمانSocial development is a balanced collection of social skills and adaptive behaviors that enable a person to interact with others with desirable interactions, to react positively, and to avoid behaviors that have negative consequences. The purpose of this study was to investigate the effect of problem-solving skills training on social development of pre-native students. The research method was quasi-experimental with a preliminary and final test design with control group. The statistical population of this study was all children aged 6- 5 years old in Rasht, in the academic year of 1995-96. The sample consisted of 2300 people, 82 of them were selected by multistage cluster random sampling method. The instrument of this study was the Social Inclusion Scheme of Wien (1953). The results of independent t-test showed that there is a significant difference between the pretest and post-test scores of the experimental group in the rate of social development of children. In other words, problem-solving education causes their social development. Also, the results indicate that there is no significant difference between the social development scores, girls and boys, and the problem-solving method has had a significant effect on both sexes in the experimental group.
Keywords: quality of life, resilience, marital distress, teachers -
مقدمهنارساخوانی به ناتوانی های کودکان در خواندن اطلاق می شود. غالب روان شناسان بدون اینکه بخواهند علت خاصی را برای نارساخوانی تعیین نمایند، نارساخوانی را صرفا نشانه ای از وجود یک اختلال ویژه در فرآیند آموزش خواندن می دانند، که عامل مهمی در پایین آمدن اعتماد به نفس این کودکان است. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان عزت نفس کوکان نارساخوان مقطع ابتدایی شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1397-1396 انجام شد.روشدر پژوهش حاضر از طرح توصیفی-تحلیلی استفاده شد. جامعه آماری آن را تمامی دانش آموزان نارساخوان که در سال تحصیلی 1397-1396 در مراکز اختلالات یادگیری شهر پرونده داشتند تشکیل می دادند. حجم نمونه از طریق فرمول Cramer و میزان خطای 5 درصد و با اطمینان 95 درصد 140 نفر به دست آمد که با توجه به در نظر گرفتن ریزش، تعداد 116 نفر مد نظر قرار داده شد که به صورت تصادفی خوشه ایاز میان کودکان نارساخوان در مرکز اختلالات یادگیری شماره 2 شهر کرمانشاه که جمعا 300 نفر بودند انتخاب گردید. جهت بررسی میزان عزت نفس این کودکان از آزمون عزت نفس کوپر اسمیت استفاده شد.یافته هانتایج نشان داد میانگین مقیاس عزت نفس کلی 10/40و انحراف استاندارد آن 1/47، مقیاس عزت نفس اجتماعی دارای میانگین 1/34 و انحراف استاندارد 0/74 و مقیاس عزت نفس خانوادگی دارای میانگین 2/24 و انحراف استاندارد 0/53 و مقیاس عزت نفس تحصیلی دارای میانگین 2/88 و انحراف استاندارد آن 0/48 می باشد. با توجه به تحلیل آماری مشخص گردید که بین عزت نفس کلی، عزت نفس اجتماعی، عزت نفس خانوادگی و عزت نفس تحصیلی این کودکان تفاوت معناداری وجود داشت و تمامی مقیاس ها در سطح 0/001≥P معنادار هستند.نتیجه گیریبا توجه به اینکه عزت نفس این کودکان در حد پایین تر از نرمال بود، بنابراین با آموزش عزت نفس به این کودکان می توان این ظرفیت را در آنان ارتقا بخشید.کلید واژگان: عزت نفس, نارساخوانی, کودکانIntroductionDyslexia refers to the disability of children in reading. Most psychologists consider dyslexia merely as a sign of a special disorder in the teaching of reading, without which they want to determine a specific cause for dyslexia, which is an important factor in lowering the confidence of these children. The purpose of this study was to evaluate the self-esteem of Kukan Dorsa in the primary school of Kermanshah in the academic year 2016-2017.MethodIn this study, descriptive-analytic design was used. The statistical population consisted of all dyslexic students who filed in the school disturbance centers during the school year 2016-2017. Sample size was calculated by Cramer formula and error rate of 5% and with confidence of 95% of 140 people. According to considering loss, 116 patients were randomly selected from among dyslexic children in the center Learning outcomes No. 2 in Kermanshah city, which consisted of 300 people, were selected. To assess the self-esteem of these children, Cooper Smith's self-esteem test was used.ResultsThe results showed that the mean total self-esteem scale was 10.40 and its standard deviation was 1.47, the social self-esteem scale had a mean of 1.34 and standard deviation of 0.44 and family self-esteem scale with a mean of 2.24 and standard deviation 0.53 and the academic self-esteem scale has a mean of 2.88 and standard deviation of 0.48. Regarding the statistical analysis, there was a significant difference between total self-esteem, social self-esteem, family self-esteem and educational self-esteem in these children. All of the scales were significant at P≤0.001.ConclusionConsidering that the children's self-esteem was lower than normal, so, by educating the self-esteem, these can be promoted to these children.Keywords: Self Concept, Dyslexia, Child
-
Background and ObjectivesChronic diseases, such as cancer, are among the factors seriously affecting health and marital satisfaction. Regarding this, the present study was conducted with the aim of modeling marital satisfaction among women with breast cancer in Kermanshah province, Iran.MethodsThis descriptive-correlational study was conducted on 250 females with breast cancer referring to the hospitals of Kermanshah in 2017-2018. The study population was selected through convenience sampling technique. The data were collected using the World Health Organization Quality of Life Questionnaire, Religious Orientation Scale by Allport, ENRICH Marital Satisfaction Scale, and Sense of Humor Questionnaire. Data analysis was performed by means of ANOVA and ANCOVA.ResultsAccording to the results, sense of humor, quality of life, and religious orientation affected marital satisfaction both directly and indirectly (with the mediation of quality of life). These variables could account for 78% of marital satisfaction variance.ConclusionAs the findings of this study indicated, in addition to physical problems, women suffering from breast cancer deal with psychological issues. Regarding this, the psychologists and therapists working in the field of family affairs are recommended to reduce the stress and anxiety in these patients by the establishment of an environment boosting sense of humor, improving quality of life, and forming a proper religious orientation among the patients with the collaboration of the their familyKeywords: Personal Satisfaction, Quality of life, Religious Orientation, Sense of Humor, Breast Cancer
-
مقدمهدر دوره بازنشستگی افراد به دلیل پشت سر گزاردن یکی از گذاره های زندگی و صرف زمان بیشتر در خانه و مواجه با منابع استرس جدید، دچار تعارضات و مشکلات زناشویی می شوند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش راهبردهای مقابله ای، هدفمندی در زندگی و کیفیت زندگی در پیش بینی میزان تعارض زناشویی در بازنشستگان انجام شد.روش کارروش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بازنشستگان شهرستان نهاوند در سال 1395 بود که تعداد 200 نفر از آنها به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس راهبردهای مقابله با استرس، پرسشنامه معنا در زندگی (MLQ)، پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی فرم 26 سوالی (WHOQOL-26) و پرسشنامه وضعیت زناشویی گلومبوک- راست (گریمس) بود. داده های حاصل با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه همزمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هانتایج نشان داد که بین راهبرد مسئله مدار با تعارضات زناشویی همبستگی منفی وجود دارد (52/0-)، بین راهبرد هیجان مدار با تعارضات زناشویی رابطه مثبت معناداری مشاهده شد (20/0) و همچنین راهبرد اجتنابی رابطه منفی معناداری با تعارضات زناشویی نشان داد (19/0-). معنای زندگی نیز با تعارضات زناشویی رابطه منفی متوسط معناداری دارد (37/0-). کیفیت زندگی نیز با تعارضات زناشویی رابطه منفی معناداری دارد (46/0-). همچنین نتیجه تحلیل رگرسیون چندگانه همزمان نشان داد که راهبردهای مقابله ای، معنای زندگی و کیفیت زندگی با ضریب همبستگی چندگانه 56/0 توانستند به طور معنادار 31 درصد از واریانس تعارضات زناشویی را پیش بینی نمایند.نتیجه گیریبراساس نتایج پژوهش می توان گفت راهبردهای مقابله ای موثر، معناداری در زندگی و کیفیت زندگی خوب پیش بینی کننده های سازگاری زناشویی در بازنشستگان محسوب می شوند و توجه به این مسائل جهت کنار آمدن با مشکلات زناشویی برای کارکنان سازمان های دولتی و غیردولتی که در آستانه بازنشستگی هستند، ضروری به نظر می رسد.کلید واژگان: راهبردهای مقابله ای, هدف مندی در زندگی, کیفیت زندگی, سازگاری زناشویی, بازنشستگیIntroductionIn the retirement age, people experience conflicts and marital problems as they go through one of the transitional stages of life and spend more time at home and face new sources of stress. Therefore, the present study was conducted to investigate the role of coping strategies, purposefulness in life, and quality of life in the level of marital adjustment in retirees.MethodsThe present study was a correlational survey. The population consisted of 200 retirees of Nahavand during year 2016, selected by simple random sampling method, as the study sample. The research tools were Coping Inventory for Stressful Situations (CISS), Meaning of Life Questionnaire (MLQ), Marital Status Inventory and WHO Quality of Life (WHOQOL-26), and Golombok-Rust marital status inventory. The data were analyzed using Pearson correlation and multiple regression analysis.ResultsThe results showed that there was a negative correlation between task-oriented strategy and marital adjustment (-0.22), a significant positive correlation between emotion-oriented strategy and marital adjustment (0.20), and a significant negative correlation between the avoidance strategy and marital adjustment (-0.19). Meaning of life was also negatively correlated with marital adjustment (-0.37). Quality of life had a moderate negative correlation with marital adjustment (-0.46). The results of multiple regression analysis showed that coping strategies, meaning of life, and quality of life with multiple correlation coefficient of 0.56 could significantly predict 31% of marital adjustment variance.ConclusionsAccording to the results of the current study, effective coping strategies, meaningful life, and good quality of life are predictors of marital adjustment in retirees. Consideration of these issues is necessary for employees of government and nongovernmental organizations, who are on the brink of retirement, in order to cope with marital problems during the retirement period.Keywords: Purposefulness in Life, Coping Strategies, Quality of Life, Marital Satisfaction, Retirement
-
Comparing Stress Management Strategies and Impulsivity in Opioids, Moderators, and Stimulant AbusersThe present study is aimed at dealing with stress management strategies and impulsivity in opiate abusers, sedative and stimulus is conducted. In the study, a causal-comparative method was adopted. Research participants included 180 drug users inhabiting the already determined addiction centers in Shiraz. They were selected using Available random sampling. To collect the data, stress management strategies and impulsivity scales were employed, and to analyze the results, descriptive statistical methods and variance analysis were used. The results indicated that abuse stimulating consumers significantly more than consumers emotion-centered use of opioids and moderator of coping strategies virgin (0.007), but abusers response-moderator (0.26) and opioids - moderator (0.43) were not significantly different. As well as the construction abusers significantly greater impulsivity as compared to the stimulus (0.012) and opioids (0.005) showed, but stimulants and opioids two groups had no significant differences in impulsivity variables (0.94). It can be said that the research is based on the type of substance, in terms of coping with stress and control of their impulsivity, of consumers stimulants other than using virgin materials more negatively of coping with stress and drug abuse-moderator of impulsivity than other people are experiencing abuse.Keywords: Stress management, impulsivity, drug users
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.