به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

rahmat allah jadidi

  • ابوالفضل محمدبیگی، معصومه بختیاری فرد، سمیه دلیریان، محسن مختاری، رحمت الله جدیدی
    سابقه و هدف
    بیماری سل یک چالش اصلی سلامت بوده و روندی افزایشی را در تمام نقاط دنیا به خصوص کشورهای در حال توسعه نشان می دهد. تشخیص زودرس و ارتقا درمان اثربخش از جمله عناصر کلیدی برنامه کنترل سل می باشد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان تاخیر در تشخیص و درمان سل در بیماران مسلول و رابطه آن با علائم بالینی و عوامل خطر بیماری طراحی شد.
    مواد و روش ها
    مطالعه حاضر از نوع هم گروهی تاریخی می باشد که بر روی 113 نفر از بیماران مسلول استان مرکزی (شهرستان های ساوه و زرندیه) اجرا شد. گردآوری اطلاعات بر اساس پرسش نامه خود ساخته و با استفاده از اطلاعات موجود در پرونده بیماران انجام شد.
    یافته ها
    میانگین سنی 2/23±7/57 سال و 2/52% مونث بودند میانگین کل زمان تاخیر برابر با 171±9/129 روز شامل تاخیر بیمار 1/92±7/52 روز، تاخیر سیستم سلامت 9/91±0/47 روز و تاخیر درمان 2/5±1/2 روز به دست آمد. میانگین زمان تاخیر تاخیر تشخیص و درمان بیماری سل با فاکتورهای جنسیت، وضعیت تاهل و ملیت رابطه آماری معنی داری نشان نداد. اما در بیماران با سرفه بیش از دو هفته تاخیر بیمار کوتاه تر و بیماران دارای سابقه تماس با مسلول تاخیر تشخیص کم تری داشتند (05/0>P).
    نتیجه گیری
    تاخیر طولانی در تشخیص و درمان اولیه بیماران مسلول می تواند به دلیل نقص بیماریابی در سیستم سلامت خصوصا در جوامع شهری باشد لذا افزایش سواد سلامت مردم در خصوص بیماری سل و علائم آن در مراجعه سریع افراد مشکوک به بیماری موثر باشد
    کلید واژگان: سل, تشخیص, درمان, عوامل خطر, علائم و نشانه ها, تاخیر در تشخیص
    Abolfazl Mohammadbeigi, Masumeh Bakhtiari Fard, Somayeh Dalirian, Mohsen Mokhtari, Rahmatallah Jadidi
    Introduction
    Tuberculosis is an important health challenge with a worldwide increasing trend, especially in developing countries. Early diagnosis and advances in the effective treatment are two of the key elements in tuberculosis control program. The current study was designed to determine the delay in diagnosis and treatment of pulmonary tuberculosis patients regarding to clinical signs and risk factors.
    Materials And Methods
    This is a historical cohort study that conducted with inclusion of 113 tuberculosis patients from Markazi Province of Iran (Saveh and Zarandieh) between 2008 to 2014. Data was provided by a self-structured questionnaire and patient’s medical records. Data was analyzed by t-test and analysis of variances.
    Results
    The mean age of patients was 57.7±92.1 years, with 52.2% being females. The mean of total delay was 129.9±171 days; including patient 52.7±92.1, health system 47±91.9 and treatment 2.1days. The mean in diagnosis and treatment delay did not show significant differences with gender, marital and nationality of patients. But patients with coughing more than two weeks had shown lower patient’s delay. In addition, patients who had previous contact with tuberculosis patients showed shorter diagnosis’ delay (p
    Conclusion
    Long delay in early diagnosis and treatment is the result of defect finding the cases of tuberculosis within the health system, especially in urban communities. Therefore, increasing the level of health awareness about signs of disease and clinical symptoms would be effective in accelerating the references of suspected people to the health systems
    Keywords: Tuberculosis, Diagnosis, Treatment, Therapeutics, Risk Factors, Signs, Symptoms, Delayed Diagnosis
  • جمال فلاحتی*، رحمت الله جدیدی، عبدالله رشیدی
    مقدمه
    باتوجه به اینکه کوریورتینیت توکسوپلاسموزمنجربه ازبین رفتن دید مرکزی،کدورت ویتره،دردچشم،ترس ازنورواشک ریزش میگردد،لذادرمان سریع آن بسیاراهمیت دارد.این مطالعه باهدف بررسی اثردرمانی تزریق داخل ویتره کلینداماسین درکوریورتینیت توکسوپلاسمایی ومقایسه آن بادرمان خوراکی رایج انجام شد.
    روش کار
    دراین مطالعه کارآزمایی بالینی جامعه هدف،کلیه بیماران مبتلابه کوریورتینیت توکسوپلاسمایی مراجعه کننده به کلینک چشم پزشکی بودندکه به طورتصادفی به دوگروه،مداخله((Aدرمان باتزریق داخل ویتره کلینداماسین وشاهد(B) درمان رایج (داروی خوراکی پریمیتامین/سولفادیازین/کلنیداماسین)تقسیم شدند.ابزارجمع آوری داده هاپرسشنامه وپرونده بیمار بود.حدت بینایی باچارت اسنلن وضخامت شبکیه بادستگاه توموگرافی لایه های شبکیه((OCT اندازه گیری ونتایج قبل وبعد ازدرمان بمدت یکسال ثبت شد.داده هاپس ازهمسان سازی سن وجنس با استفاده ازنرم افزار16SPSS وآزمونهای توصیفی واستنباطی t-test تحلیل شد.
    نتایج
    از 26 بیمارمبتلابه کوریورتینیت توکسوپلاسمایی،تعداد16نفر(5/61%)شهری وتعداد10نفر(5/38%)روستایی بودند.میانگین زمان بهبودی ضایعات بین گروه(A) و(B) متفاوت بود(=0/001 P).علاوه براینکه اختلاف آماری میزان بهبود حدت بینایی بین قبل وبعد ازدرمان درهردوگروه معناداربود،بین گروه ها هم این میزان بهبود تفاوت داشت (<0/05 P).همچنین میانگین تغییرات اندازه ضخامت مرکزی ماکولاهرچندبین قبل وبعدازدرمان درهردوگروه تفاوت داشت(=0/001 P)،ولی بین دوروش درمانی اختلاف آماری معناداری مشاهده نشد (=0/452 P).
    نتیجه گیری
    هرچند هردوروش درمانی(تزریق داخل ویتره کلنیداماسین ودارویی رایج خوراکی«پریمیتامین/سولفادیازین/ کلنیداماسین)دردرمان کوریورتینیت موثرهستند ولی روش تزریقی به لحاظ کوتاه تربودن زمان بهبودی ضایعات،افزایش بیشترحدت بینایی نسبت به روش مشابه جایگزین مناسبتری است.
    کلید واژگان: کوریورتینیت توکسوپلاسمایی, کلینداماسین, تزریق داخل ویتره, درمان رایج خوراکی
    Jamal Falahati *, Rahmatallah Jadidi, Abdolah Rashidi
    Background
    According to the toxoplasmic retinochoroiditis leading to loss of central vision، corneal opacity، tearing، photophobia، and is، therefore early treatment is very important. This study aimed to evaluate the efficacy of intravitreal injection of toxoplasmic retinochoroditis clindamycin in comparison with conventional therapy (oral drug) was performed.
    Materials And Methods
    In this clinical trial، target population was all patients with the toxoplasmic retinochoroiditis referred to clinics in ophthalmology Arak city، that stratified randomly into two groups، interventional group “A” was received treatment with intravitreal injection clindamaycin «and control group “B” was received standard oral treatment (Pyrimethamine and sulfadiazine and clindamaycin). Tool for data gathering was questionnaires and medical records of patients in which visual acuity based on the Senllene Chart and retinal thickness with use tomography layers of the retina (OCT). Results of measurement were recorded by specialist retina before and after intervention (weekly and monthly until complete resolution of lesions in retina) during one year. The data entered into the SPSS 16 software and after matching age &sex of patients، was final analysis the using descriptive and inferential tests such as t-test was performed.
    Results
    Of the 26 patients with toxoplasmic retinochoroditis، 16 (61/5%)، urban and number 10 (38/5%) were rural. The average improvement in visual acuity between the two groups in mean time to lesion healing (A) and (B) was different. The visual acuity in before and after treatment (separation of treatment) was significant difference in both groups (P<0/05). Also central macular thickness (in patients with toxoplasmic retinochoroditis) between before and after treatment in each group was different (P= 0/001)، but the changes mean central macular thickness (in cases of toxoplasmic retinochoroditis) There was no significant difference between treatments (P= 0/452).
    Conclusions
    Although any two methods of treatment are effective، but intravitreal injection clindamaycin method due to shorter lesion healing time and increase higher visual acuity، is better than the alternative similar way.
    Keywords: Toxoplasmic retinochoroditis, Clindamaycin, Intravitreal injection, Oral treatment
  • رحمت الله جدیدی *، فرشته معماری، زهره عنبری
    زمینه وهدف
    باتوجه به اینکه هوش سازمانی دستیابی به دانش رادرسازمان ها افزایش داده،باعث پیدایش مزیت رقابتی وگامی مهم درجهت بهبودکارایی واثر بخشی سازمان محسوب میشود، ولی تحت تاثیر ابعاد ساختاری(تمرکز،رسمیت وپیچیدگی) قرارمی گیرد.این مطالعه باهدف بررسی رابطه بین ساختارسازمانی وهوش سازمانی دربیمارستان های آموزشی تابعه دانشگاه علوم پزشکی اراک انجام گرفت.
    موادوروش ها
    دراین مطالعه مقطعی-تحلیلی،جامعه پژوهش راکلیه پرسنل رسمی دارای مدرک تحصیلی دیپلم به بالا،شاغل در بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی اراک تشکیل می دادندکه به صورت سرشماری وارد مطالعه شدند.ابزارجمع آوری داده ها،پرسشنامه استاندارد ساختارسازمانی رابینزبا ابعادساختاری(پیچیدگی،رسمیت وتمرکز)ونیزپرسشنامه استاندارد هوش سازمانی آلبرخت بودکه پس از تایید روایی وپایایی پرسشنامه ها،توسط مجریان وهمکاران طرح با حضور در بیمارستانهای آموزشی تابعه دانشگاه توزیع وجمع آوری گردید.اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار 16 SPSS وآزمون آماری ضریب همبستگی اسپیرمن تحلیل شد.
    یافته ها
    ازتعداد386 پاسخ دهنده،بیشترین آنهادارای مدرک تحصیلی لیسانس بودندکه 284نفر (74%)آنهاسابقه کاربیشتراز5سال داشتند.نتایج تحقیق ارتباط معنی داری رابین ساختارسازمانی باهوش سازمانی دربیمارستان های آموزشی نشان داد (612/0- r= و001/0 p=). این ارتباط دربعدپیچیدگی باهوش سازمانی معنی دارنبود (157/0 r = و53/0 p=)، ولی دردوبعد دیگرساختار سازمانی(یعنی درجه رسمیت وتمرکزگرایی)با هوش سازمانی ارتباط معنادارومعکوس (به ترتیب 693/0- r= و001/0 p=) و(711/0- r= و001/0 p=) بدست آمد.
    نتیجه گیری
    براساس یافته های بدست آمده بیمارستان های آموزشی می توانند از طریق بازنگری دروضع موجودابعاد ساختاری خود(بویژه با کاهش رسمیت وتمرکز زدایی)بستر لازم برای ارتقا،استفاده وپیاده سازی هوش سازمانی را فراهم آورند تا کیفیت خدمات درمانی ارائه شده به نحو چشمگیری افزایش یابد.
    کلید واژگان: ساختار سازمانی, هوش سازمانی, رسمیت, پیچیدگی, تمرکز
    Rahmatallah Jadidi*, Fereshteh Memari, Zohreh Anbari
    Background
    According to the organizational intelligence to increase access of the knowledge in organizations and can to create competitive advantage in order to improve efficiency & effectiveness in organization، but that are affected by the structural dimensions of centralization، formalization، complexity (which reflects the characteristics of the internal organizations). This study aimed to investigate the relationship between organizational structure & organizational intelligence in Arak Medical University affiliated teaching hospital was performed.
    Materials And Methods
    In this study، the research community was comprised official staff that have high school diploma، working in hospitals that were selected for this study by sample stratified random studied. Tool for data collection، was questionnaire Robbins organizational structure and standardized questionnaire Alberkht about organizational intelligence. After confirming the validity and reliability of questionnaires، these were distributed between colleagues in teaching hospitals and then were collected. Using data collected from 16 SPSS software testing was analyzed by Spearman correlation coefficient.
    Results
    From 87 respondents، most of them have had a bachelor''s degree and about 52 people who (74%) had experience about five years. The results were shown of the significant correlation between the organizational structure &intelligence in teaching hospital (r =-0 /612 and p=0/001). The relationship between the complexity of organizational with organizational intelligence was not significant (r = 0/157 & p= 0/53)، but by two other organizational dimension of structures (i. e.، degree of formalization، centralization) with organizational intelligence was obtained significant respectively (r =- 0/693and p=0/001) and (r =- 0/711and p=0/001).
    Conclusion
    Based on findings from this research، teaching hospitals must be review current situation about organizational structural dimensions particular through decreasing centralization، formalization، to provide necessary field for developing and implementation of organizational intelligence
    Keywords: Organizational Structure, Organizational Intelligence, centralization, formalization, complexity
  • زهره عنبری، رحمت الله جدیدی
    مقدمه
    انجام تحقیقات علمی در علوم پزشکی، به عنوان یک ضرورت اولیه برای پیشرفت حرفه ای شناخته شده که منجر به ارتقای کار بالینی می شود. پژوهش حاضر نیز با هدف مقایسه دیدگاه دانشجویان محقق و غیر محقق در مورد موانع انجام فعالیت های پژوهشی در دانشگاه علوم پزشکی اراک، و ارائه استراتژی های مناسب در مدیریت تحقیقات دانشجویی انجام شد.
    روش ها
    در این پژوهش تحلیلی تطبیقی، در سال 1391 موانع پژوهشی از دیدگاه نمونه 325 نفره دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی اراک که به روش نمونه گیری طبقه ای برای دانشجویان غیر محقق و سرشماری برای دانشجویان محقق انتخاب شدند بررسی شد. داده ها از طریق دو پرسشنامه محقق ساخته روا و پایا که با طیف لیکرت 5 تایی طبقه بندی شده بود، در خصوص موانع فعالیت های پژوهشی در حیطه سازمانی وحیطه فردی، جمع آوری شد. نمره اکتسابی این موانع با موانع گزارش شده در 25 مقاله مشابه تطبیق داده شد و استراتژی های ارتقای مدیریت تحقیقات دانشجویی به روش دلفی مورد اجماع و تایید قرار گرفت. داده ها از طریق آزمون های ANOVA و T-Test تحلیل شد.
    نتایج
    میانگین نمره موانع پژوهشی از دیدگاه دانشجویان محقق در حیطه سازمانی به میزان 14/2±32/3 و میانگین نمره وجود موانع از دیدگاه دانشجویان غیرمحقق در حیطه فردی به میزان 98/1±68/3 و در حد زیاد ارزیابی شد. بالاترین میانگین نمره به موانع از دیدگاه دانشجویان به کمبود دستیاران پژوهشی دوره دیده (3/1±35/4)، عدم استفاده از نتایج تحقیق در جامعه (9/0±25/4)، ضعف دانشجویان در آشنایی با کتابخانه دیجیتال (5/1±31/4) اختصاص یافت. میانگین نمره دانشجویان غیرمحقق به موانع حیطه سازمانی در دانشکده های مورد مطالعه تفاوت معناداری داشت (001/0p=). بین جنسیت و معدل دانشجویان با نمره موانع پژوهشی ارتباط معناداری مشاهده نگردید (05/0p>). در نهایت، استراتژی های ارتقای مدیریت تحقیقات دانشجویی در سه گروه ساختاری، فرآیندی و عملکردی ارائه گردید.
    نتیجه گیری
    این پژوهش بر توجه به زیرساخت های لازم برای انجام تحقیق، بهره گیری از دستیاران پژوهشی دوره دیده و تصویب واحد روش تحقیق در کوریکولوم آموزشی کلیه دانشجویان گروه های علوم پزشکی به عنوان محور اصلی ارتقای تحقیقات دانشجویی در سطح دانشگاه ها تاکید می نماید.
    کلید واژگان: فعالیت های پژوهشی, تحقیقات دانشجویی, مدیریت تحقیق, سازمان پژوهشی
    Zohreh Anbari, Rahmat Allah Jadidi
    Introduction
    Scientific research in the medical sciences is known as a basic necessity for professional development which leads to clinical improvement. This study aims to compare the barriers to research activities among students of Arak University of Medical Sciences and provide proper strategies for student research management.
    Methods
    This analytical comparative study was carried out in year 2012 on 325 students of Arak University of Medical Sciences. Non-researcer students were selected through stratified sampling while researcher students were selected by census. Data was collected using two researcher-made questionnaires classified using Likert scale that compared barriers existing in institutional and individual area. The scores given to these barriers were compared to those found by similar studies in 25 published articles. Strategies for improving student research management were validated using the Delphi technique. Validity and reliability of the questionnaires were confirmed and data was analyzed using ANOVA and t-test.
    Results
    According to the viewpoints of researcher students، mean score for barriers in instutional area was (3. 32±2. 14) and according to non-researcher students، mean score for existence of barriers in individual area was (3. 68±1. 98) which is considered high. The highest barrier scores belonged to the lack of of trained research assistants (4. 35±1. 3)، no application of research outcomes in the community (4. 25±. 9)، and students’ unfamiliarity with digital library (4. 31±1. 5). The mean score of institutional barriers given by non-researcher students was significantly different among different schools (p=0. 001). No significant correlation was observed between gender or students’ grand point averages with scores of research barriers (p>0/05). Finally improvement strategies for students’ reasearch management in three fields of structure، process، and function were represented.
    Conclusion
    This research emphasises on the required infrastructures for student researches، taking benefit of well-trained research assistants and encorporating research methodology course in curricula of all medical sciences disciplines as the main basis for student research activity improvement.
    Keywords: Research Activities, Student Research, Research Management, Research Institution
  • جمال فلاحتی، رحمت الله جدیدی *
    زمینه و هدف

    با توجه به این که اندوفتالمیت مهم ترین عارضه پس از عمل جراحی کاتاراکت است و وقوع آن می تواند منجر به کاهش شدید بینایی ویا حتی از دست رفتن بینایی گردد، لذا استفاده از روش های پیش گیری بسیار اهمیت دارد. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر مصرف داروی وانکوماسین حین عمل جراحی کاتاراکت در پیش گیری ازاندوفتالمیت انجام شد.

    مواد و روش ها

    دراین مطالعه تجربی، جامعه هدف بیماران کاتاراکت مراجعه کننده به بیمارستان امیرکبیر بودند. بیماران به صورت تصادفی به دوگروه، با و بدون دریافت وانکومایسن در سرم شستشو تقسیم شدند. مشخصات دموگرافیک و دیگر اطلاعات لازم بیماران قبل از عمل از طریق پرسش نامه جمع آوری وهم‎چنین میزان بروز اندوفتالمیت درآنان تا دو هفته پس از عمل با انجام معاینه،ثبت گردید.جهت مقایسه فراوانی نسبی (بروز) عفونت اندوفتالمیت دردوگروه ازآزمون کای دو وآزمون دقیق فیشر استفاده شد.

    یافته ها

    از تعداد 1281 بیمار بررسی شده، به 539 نفر در سرم شستشو آنها وانکومایسین (به میزان 1 میلی گرم در 500 میلی لیتر سرم رینگر) اضافه گردید و برای 742 بیمار نیز وانکومایسین اضافه نشد. با انجام معاینه تا دو هفته بعد از عمل از تعداد کل بیماران، 3 نفر (23/0 درصد) دچار آندوفتالمیت شدند که 2نفر (16/0 درصد) مربوط به گروه بدون دریافت وانکو مایسین و 1 نفر (07/0 درصد) مربوط به گروه دریافت کننده وانکومایسین بودند.آزمون دقیق فیشر نشان دادکه میزان فراوانی آندوفتالمیت بین گروه دریافت کننده وانکومایسین با گروه کنترل تفاوت آماری معنی داری وجود نداشته است(05/0p>).

    نتیجه گیری

    هر چند فراوانی نسبی آندوفتالمیت، در بیماران بدون دریافت وانکومایسن بیشتر از گروه دریافت کننده وانکومایسن بود، ولی با توجه به معنی دار نبودن آزمون آماری، اضافه کردن وانکومایسین در پیش گیری ازاندوفتالمیت موثر نیست و علت را باید در موارد دیگر جستجو کرد.

    کلید واژگان: اندوفتالمیت, کاتاراکت, وانکومایسین
    Jamal Falahati, Rahmat Allah Jadidi
    Background

    Endophthalmitis is the most important complication after cataract surgery which its incidence can lead to severe loss of vision or even loss of vision; therefore, methods of prevention are very important. This study investigated the influence of vancomycin consumption during cataract surgery on prevention of endophthalmitis.

    Materials And Methods

    In this experimental study, the study population included patients of cataract surgery that were admitted to Amir Kabir Hospital. The patients were randomly assigned to two groups: with and without receiveing vancomycin in serum. Demographic characteristics of the patients before surgery and incidence of endophthalmitis with the examination until two weeks after surgery were recorded. To compare the frequency (incidence) of infection, endophthalmitis in two groups, Fisher's exact test and X2 test were used.

    Results

    Of the 1281 patients, 539 were administered vancomycin in serum. The examination after two weeks indicated that 3 (0.23%) patients developed endophthalmitis. Of these, 2 (0.16%) patients belonged to the group without vancomycin and 1(0.07%) patient belonged to the group receiving vancomycin. Fisher's exact test did not show any significant differences between the groups receiving vancomycin and the control group in the prevalence of endophthalmitis.

    Conclusion

    Although the relative frequency of endophthalmitis in patients without receiving vancomycin was further than control group, the difference was not statistically significant. Thus, adding a drop of vancomycine was not effective in prevention of endophthalmitis and the causes should be sought in other cases.

    Keywords: Cataract, endophthalmitis, vancomycin
  • دکترجمال فلاحتی، رحمت الله جدیدی
    زمینه و هدف
    یکی از شایع ترین شکایات بیماران مراجعه کننده به کلینیک چشم، سردرد و درد چشم است و انحراف چشم به خارج در ایجاد یا تشدید آن نقش دارد. این مطالعه با هدف تعیین رابطه سردرد یا درد چشم با میزان اگزوتروپی انجام شد.
    مواد و روش ها
    روش نمونه گیری در این مطالعه توصیفی- مقطعی که بر روی افراد مراجعه کننده با علایم سردرد و درد چشم به کلینیک بیمارستان امیرکبیر در سال 1385 انجام شد، غربال گری بود. معیارهای ورود شامل سن بالای 3 سال، رد سایر علل چشمی سردرد و درد چشم و رد علل انکساری بود. بیماران با علت ارگانیک سردرد از قبیل تومور نیز از مطالعه حذف شدند. برای بیماران پرسش نامه تهیه شد و تست Cover–Uncover جهت تعیین وجود اگزوتروپی انجام گرفت.
    یافته ها
    از مجموع 206 نفر شرکت کننده در این مطالعه 77/90 درصد مبتلا به انحراف چشم به خارج بوده و اکثر آنها خانم بودند. شایع ترین علامت این بیماران، سردرد بود. رابطه مستقیمی بین سر درد و درد چشم با انحراف چشم به خارج مشاهده شد که با جنسیت نیز رابطه مستقیم داشت.
    نتیجه گیری
    با توجه به رابطه مستقیمی که بین اگزوتروپی و سر درد و درد چشمی وجود دارد برای بیماران مراجعه کننده با این شکایات حتما باید معاینه انحراف چشم صورت پذیرد تا بتوان در صورت لزوم درمان جراحی یا غیر جراحی توصیه کرد.
    کلید واژگان: دردچشم, انحراف چشم به خارج, سردرد
    Jamal Falahati *, Rahmat Allah Jadidi
    Background
    Two of the most common complaints of patients who refer red to ophthalmology clinic are headache and asthenopia which are induced or intensified by exodeviation. This study was conducted to determine the relationship between exodeviation and headache or asthenopia.
    Materials And Methods
    In this cross-sectional study, the sampling method, was screening of patients who referred to ophthalmology clinic with headache and asthenopia in 2006. Inclusion criteria were age above three, rejection of other causes of headache and asthenopia. Also, patients with organic headaches such as tumor were eliminated from the study. A questionnaire was provided for the patients and Cover-uncover test was also conducted for determining the existence of exotropia.
    Results
    Of 206 patients, participating in this study, 90.77% had exotropia and the majority of them were female. The most common symptom in these patients was headache. A direct relationship was observed between both headache and asthenopia with exodeviation. Exodeviation also had a direct relationship with gender.
    Conclusion
    Noticing the direct relationship between headache and asthenopia with exodeviation in patients referring with such complaints, exodeviation examinations must be done in order to prescribe surgical or non surgical treatments asneeded.
  • جمال فلاحتی، مرضیه نور بخش، رحمت الله جدیدی
    مقدمه
    نزدیک بینی (میوپی) شایع ترین عیب انکساری است و نزدیک بینی دژنراتیو یکی از 5 علل کوری در جهان است. هدف این مطالعه بررسی نزدیک بینی دژنراتیو و عوامل خطر همراه با آن می باشد.
    روش کار
    در این مطالعه تحلیلی- مقطعی ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه بود و از دستگاه اتورفرکشن برای تعیین درجه میوپی استفاده شد. شرط ورود به مطالعه سن بالای 10 سال، بیماری میوپ یا میوپیک آستیگمات، مدیای شفاف (در حد معاینه فوندوس) و عدم وجود بیماری چشمی شبکیه ای دژنراتیو وابسته به سن بود.
    نتایج
    100 نفر در مطالعه شرکت کردند. 51 درصد از کل افراد دچار نزدیک بینی دژنراتیو بودند. نئوواسکولاریزاسیون کوروئید در 65/17 درصد بیماران دیده شد. بین فشار خون، دیابت و گلوکوم با نزدیک بینی دژنراتیو و ساده اختلاف معنی داری وجود داشت(001/0p<) ولی بین کاتاراکت و میوپی این اختلاف مشاهده نشد. ضریب همبستگی بین فشار خون و دیابت با نزدیک بینی دژنراتیو به ترتیب 28/0 و 22/0 بود. این همبستگی در مورد گلوکوم بسیار کوچک بود. بیشترین ضریب همبستگی بین کرسنت میوپیک و فشار خون بود(295/0). در تمامی موارد بین دیابت و عوارض نزدیک بینی ضریب همبستگی مثبت بود ولی تمام این همبستگی ها زیر 4/0 بود.
    نتیجه گیری
    اکثریت بیماران نزدیک بین از نوع دژنراتیو بودند. فشار خون و دیابت شایع ترین بیماری همراه بود. با توجه به ضریب همبستگی بین فشار خون با نزدیک بینی، لزوم کنترل فشار خون و دیابت جهت جلوگیری از عوارض شبکیه ای تاکید می شود و جهت جلوگیری از عوارض شبکیه ای نزدیک بینی دژنراتیو باید گلوکوم را نیز کنترل کرد.
    کلید واژگان: نزدیک بینی دژنراتیو, کراتومتری, کاهش دید
    Jamal Falahati *, Marzieh Noorbakhsh, Rahmat Allah Jadidi
    Background
    Myopia is the most common refractive defect and degenerative myopia is one of the five causes of blindness in the world. The aim of this study is to examine degenerative myopia and its related risk factors.
    Materials And Methods
    In this cross-sectional study, the data was collected through a questionnaire along with the auto-refraction apparatus, which was utilized for determining the myopic degree. The inclusion criteria for this study were the age above the 10, myopia or astigmatic myopia, apparent media (in fonduscopic examination), and the absence of age related retinal defect.
    Results
    A total 65 patients participated in this study 51% of whom had degenerative myopia. Choroid neovascularization was observed in 17.65% of the subjects. There was a significant difference in the relationship between hypertension(r=28%), diabetes mellitus (r =22%) and glaucoma, and degenerative myopia; however, this difference was not observed between cataract and myopia. The correlation coefficients between hypertension and diabetes mellitus, and degenerative myopia were 28% and 22%, respectively. This correlation was very low in the case of glaucoma. The greatest correlation existed between the myopic crescent and hypertension (r=0.295%). In all of the cases, the correlation coefficient between diabetes mellitus and all the myopic complications was positive but below 40%.
    Conclusion
    The majority of the patients had degenerative myopia. Hypertension and diabetes mellitus were the most common co-existing diseases. Noticing the correlation coefficient existing between hypertension and myopia, the need for controlling hypertension and diabetes mellitus for preventing retinal complications is emphasized. Also, for preventing the adverse effects of degenerative myopia in retinal defects, controlling glaucoma is suggested.
  • رحمت الله جدیدی، مسعود فاضلی، زهره عنبری
    مقدمه
    ضرورت بازنگری مستمر در برنامه های آموزش مداوم و روزآمد کردن اطلاعات پزشکان متناسب با نیازهای جامعه ضروری است. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان تطبیق محتوای برنامه آموزشی مدون گروه رادیولوژی با نیازهای آموزشی مشمولین آموزش مداوم انجام شد.
    روش کار
    در این پژوهش مقطعی در سال 1387 دیدگاه های40 نفر از پزشکان مشمول قانون آموزش مداوم که برای شرکت در برنامه مدون ثبت نام کرده بودند از طریق پرسش نامه ای بامقیاس لیکرت دربیش از30 عنوان آموزشی جمع آوری گردید. قبل از اجرا برنامه آموزشی اولویت های آموزشی نیازسنجی و بعد ازاجرا میزان پوشش وتطابق نیازها با محتوای برنامه ارائه شده بررسی شد.
    نتایج
    بیشترین نیاز آموزشی اندیکاسیون درخواست عکس قفسه سینه با میانگین 21/4 وکمترین نیاز ام.آر.آی مچ دست با میانگین 42/2 اعلام شد. پس از اجرای برنامه، بیشترین تطابق نیاز با محتوای آموزشی «اندیکاسیون درخواست ماموگرافی» (با میانگین17/4) و کمترین تطابق ام.آر.آی شانه و مچ دست با میانگین76/2 به دست آمد. هرچند همبستگی کلی بین نیاز و پوشش محتوای ارائه شده در هر دو قسمت اندیکاسیون درخواست و تفسیرگرافی ها وجود داشت ولی براساس اولویت نیازها نبود. ارتباط معنی داری بین سن پزشکان بانیازهای آموزشی وجود داشت(001/0p<). ولی در مورد جنس و سابقه خدمت این ارتباط معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    عدم پوشش کامل نیازها متناسب با اولویت های آموزشی اعلام شده از سوی مشمولان، توجه و تاکید بیشتر دبیران علمی و سخنرانان را برتامین نیازها درقالب اهداف ویژه آموزشی طلب می کند تا اثر بخشی آموزش های مداوم افزایش یابد.
    کلید واژگان: نیازسنجی, محتوای برنامه, آموزش مدوام پزشکی, رادیولوژی
    Rahmat Allah Jadidi *, Masood Fazeli, Zohreh Anbari
    Background
    Necessary to making constant revisions in the continuous education programs and updating the physicians’ knowledge in accord to the needs of society seems to be essential. The present study was conducted to conformity of continuous educational programs’ content of radiology department with needs of Continuous medical education learners, Markazi province, 2008.
    Materials And Methods
    In this cross- sectional study, in 2008, the opinions of 40 physicians falling under continuous medical education (CME) were collected through a questionnaire on a Likert scale in more than 30 instructional topics. Before educational program performance, priorities in education were assessed and after performance, rate of coverage and requirements conformity with content was determined.
    Results
    The most educational need was indication of chest x-Ray with mean of 4.21 and the less need was wrist MRI with mean of 2.42. After program performance, the greatest conformity of needs with educational content was indication of mammography (mean= 83.1) and wrist and shoulder MRI (mean=53.2) which was the least required. Though, there was a general correlation between need and content coverage in both areas of graph indication order and interpretation, but was not base on priority needs. There was significant relationship between physicians needs with educational needs (p<0.001). But about gender and work experience was not significant relationship.
    Conclusion
    Lake of complete coverage of needs base on educational priority of CMS learners will seek greater attention and emphasis or scientific secretary and lecturer on needs in special educational objectives frame for accelerating of continuous education effectiveness.
  • رحمت الله جدیدی، افسانه نوروزی، اسماعیل مشیری
    مقدمه

    شناخت عوامل مرتبط با مرگ بیماران در بخش های مراقبت ویژه می تواند منجربه افزایش کارایی و اثر بخشی آنها شود. این پژوهش با هدف تعیین ارتباط منابع انسانی و ساختار فیزیکی این بخش ها با میزان مرگ و میر انجام شد.

    روش کار

    در این مطالعه مقطعی جامعه پژوهش، کلیه بخش های مراقبت ویژه بیمارستان های استان مرکزی و ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه ها و چک لیست های ارزشیابی منابع انسانی، فیزیکی وآموزشی بودکه اعتبار و پایایی آن مورد تایید وزارت بهداشت می باشد. میزان مرگ و میر بعد از 24ساعت مرتبط با منابع و فعالیت های بیمارستانی بررسی گردید. برای آنالیز داده ها از آزمون های آماری استفاده شد.

    نتایج

    مجموع امتیاز منابع انسانی، فیزیکی وآموزشی در بخش های مراقبت ویژه بیمارستان های استان مرکزی 55 درصد میزان نرمال استاندارد کشوری بود. نسبت مرگ و میر بعد از 24 ساعت به کل بستری شدگان در بخش مراقبت ویژه بیمارستان ولیعصر اراک بیشترین میزان (25 درصد) و در بیمارستان شهید چمران ساوه کمترین میزان (5 درصد) بود. اختلاف معنی داری از نظر میزان مرگ و میر بعد از 24 ساعت بین بیمارستان ها وجود نداشت. بین میزان امتیاز هر یک از منابع انسانی، فیزیکی و آموزشی در بیمارستان های تابعه دانشگاه، بیمارستان های وابسته به تامین اجتماعی و بیمارستان قدس با میزان مرگ و میر بعد از 24 ساعت ارتباط معنی داری مشاهده نشد.

    نتیجه گیری

    هر چند منابع انسانی، فیزیکی وآموزشی در کاهش مرگ و میر بعد از 24 ساعت بخش های مراقبت ویژه به طور مستقیم تاثیر ندارد ولی بستر لازم برای ارائه خدمات با کیفیت تر را فراهم می کند، لذا ارتقای کمی و کیفی این منابع ضروری است.

    کلید واژگان: بخش مراقبت ویژه, مرگ و میر, منابع انسانی, منابع فیزیکی و منابع آموزشی
    Rahmat Allah Jadidi, Afsaneh Noroozi, Esmaeil Moshri
    Background

    Recognition of mortality-related factors in Intensive Care Units (ICUs) could increase efficiency and effectiveness of these units. This research determined the relationship between the physical structure، human resources and their relevance to mortality rate in Intensive Care Units. Methods and Materials: In this cross-sectional study، all ICUs of hospitals in Markazi province were considered. Data gathering tools were resource (human، physical and training) questionnaires and checklists which their reliability and validity were accepted by Monitoring and Validation Center of Ministry of Health. Mortality rate after 24 hours of admition was also determined in relation to hospital resources and activities. Data were analyzed with descriptive statistics، Spearman and Kruskal-Wallis tests.

    Results

    Total score of human، physical and training resources in hospitals of Markazi Province is 55 percent of the country standard score. Mortality ratio after 24 hours of admission، to all patients (released and deceased patients) was highest in Vali-e-Asr hospital (25%) and lowest in Saveh Shahid Chamran Hospital (5%). There wasn’t significant difference in this ratio among hospitals. There were no significant difference between obtained scores of each resource (human، physical and training) among University، Social Insurance and Qods (private) hospitals with respect to mortality rate 24 hours of admission.

    Conclusion

    Human، physical and training resources have not direct effect on decreasing mortality rate after 24 hours of admission but can create necessary conditions for providing higher quality services.

  • دکترامیراشکان نصیری پور، رحمت الله جدیدی
    چکیده: مدیریت بهینه تجهیزات پزشکی در بیمارستان، تاثیر به سزایی در کاهش هزینه ها و ارائه مطلوب خدمات بهداشتی ودرمانی ایفا می نماید. با این حال در بیمارستان های کشور روش سیستماتیک و مدونی دراین زمینه اعمال نمی گردد. این پژوهش با هدف طراحی الگوی مدیریت تجهیزات پزشکی برای بیمارستان های ایران انجام گرفته است.
    مقدمه
    مدیریت بهینه تجهیزات پزشکی در بیمارستان، تاثیر به سزایی در کاهش هزینه ها و ارائه مطلوب خدمات بهداشتی ودرمانی ایفا می نماید. با این حال در بیمارستان های کشور روش سیستماتیک و مدونی دراین زمینه اعمال نمی گردد. این پژوهش با هدف طراحی الگوی مدیریت تجهیزات پزشکی برای بیمارستان های ایران انجام گرفته است.
    روش کار
    مدیریت، تجهیزات پزشکی، بیمارستان، الگو
    نتایج
    ایجاد واحد مدیریت و مهندسی تجهیزات پزشکی در بیمارستان ها، تشکیل کمیته انتخاب و خرید، کنترل مستمر عملکرد تجهیزات طی فرایند کالیبراسیون، تعمیر و نگهداری پیش گیرانه دستگاه ها طبق برنامه زمان بندی و تربیت نیروی انسانی مورد نیاز این واحد براساس سر فصل دروس فدراسیون بین المللی آموزش مهندسی بالینی، منجر به افزایش بهره وری تجهیزات پزشکی در بیمارستان ها، خواهد شد.
    نتیجه گیری
    در تمامی کشورهای مورد مطالعه برای انجام مدیریت موثر تجهیزات پزشکی، در بیمارستان، واحد مهندسی تجهیزات پزشکی ایجاد نموده و در راستای خط مشی اصلی این واحد که تامین ایمنی و ارتقاء مراقبت از بیمار است، به آموزش مهندسین بالینی پرداخته اند.آموزش ها مطابق با طرح درس فدراسیون بین المللی آموزش مهندسی بالینی «که تلفیقی از واحدهای مهندسی و مدیریتی لازم برای انجام فعالیت های مدیریت تجهیزات پزشکی در بیمارستان است» طراحی می گردد. نیازسنجی دقیق از دستگاه های پزشکی، ترازیابی، استفاده از تکنیک هزینه طول عمر، مدیریت فهرست موجودی، جانمایی و پیش بینی فضای فیزیکی مورد نیاز، انتخاب وخرید از طریق کمیته مربوطه، کنترل های بدو ورود با انجام تست پذیرش، کنترل عملکرد و کنترل ایمنی، مستند سازی فعالیت ها و به کارگیری سیستم کامپیوتری نگهداری پیش گیرانه و توزیع نیمه متمرکز در زمره فرایندهای ضروری در چرخه مدیریت تجهیزات پزشکی در بیمارستان های کشورهای مورد مطالعه قرار داشته است.
    Amir Ashkan Nasiripour *, Rahmatallah Jadidi
    Introduction
    Optimum management of medical equipment in hospital settings has tremendous effects on decreasing costs and providing desired health and treatment services. This research has been undertaken to design a medical equipment management model for public hospitals of Iran.
    Materials And Methods
    In this adaptive research, medical equipment management among United States of America, United Kingdom, Germany, Canada, Australia, Sweden and Italy, which have successful experiences and determined patterns for medical equipment management, are assessed with respect to 6 dimensions as structure, purchase, control, maintenance, training and distribution; and according to the shared strategies in the mentioned countries, a model was designed for Iran's public hospitals. This model was validated using expert's survey in DELFI method.
    Results
    In all of the studied countries, the medical equipment engineering unit is established for effective management of medical equipments and in direction with the main purpose of ensuring safety and improving patient care, clinical engineers are being trained. Trainings are designed according to international federation course plan for clinical engineers “which are combination of necessary engineering and managing courses for activities of hospital medical equipment management”. Under study issues include: precise need assessment for medical devices, balancing, use of life span expenditure, stock management, location finding, and needed physical space prediction, selection and purchase committee establishment, entering controls plus reception test, performance and safety control, activities documentation, using computerized systems for preventive maintenance and semi-centered distribution, are among necessary processes in the medical equipment management cycle of under studied countrie's hospitals.
    Conclusion
    Management and medical equipment engineering unit establishment in hospitals, selection and purchase committee formation, continuous equipment performance control during calibration process, equipment preventive maintenance according to workforce training schedule, training needed experts, and with respect to the topics of international federation courses for clinical engineering training in universities, will improve medical equipment efficiency in hospitals.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال