s. azadi
-
یکی از راهکارهای توسعه کشاورزی، استفاده مطلوب از شبکه های آبیاری و زهکشی است که منجر به بهره وری بیشتر و حفظ محیط زیست خواهد شد. در تحقیق حاضر به کمک روش تحلیل پویایی سیستم مدلی بسط داده شد تا بتواند با نظر گرفتن مسایل زیست محیطی، سطح زیر کشت محصولات زراعی شبکه آبیاری و زهکشی شهید چمران واقع در استان خوزستان را شبیه سازی کند. به منظور بررسی اعتبار مدل، از آزمون حدی و آنالیز حساسیت استفاده شد. نتایج نشان دهنده عملکرد مناسب مدل و وجود ارتباط منطقی بین پارامتر های آن بود. همچنین به منظور تعیین سطح زیر کشت بهینه محصولات زراعی شبکه شهید چمران، با اهداف محیط زیستی و کمینه کردن میزان نمک خروجی از زهکش ها، الگوی کشت محصولات این شبکه در دو حالت تغییر غیر پلکانی و تغییر پلکانی تعیین شد. نتایج نشان داد میزان نمک خروجی بهینه سازی شده از شبکه در هر دو حالت پلکانی و غیر پلکانی در مقایسه با وضع موجود در منطقه کاهش یافته است. مقدار نمک کل در وضع موجود، از سال 1392 تا 1396 به ترتیب برابر با 2799، 2649، 2749، 2298 و 2004 تن بر روز بوده است که پس از بهینه سازی، در حالت پلکانی 2739، 2546، 2644، 2223 و 1952 تن بر روز و در حالت غیرپلکانی 2363، 2309، 2481، 2151 و 1912 تن بر روز به دست آمد. نتایج نشان می دهد که حالت غیرپلکانی با توجه به محدودیت های در نظر گرفته شده برای آن، در کاهش نمک خروجی موفق تر از حالت پلکانی عمل کرده است. آنالیز نتایج نشان دهنده موفقیت مدل در بهینه سازی و دست یابی به اهداف مورد نظر بود. لذا می توان گفت، مدل حاضر در شبیه سازی و بهینه سازی شبکه آبیاری، الگوی کشت آن و تعریف سایر سناریوها از دقت خوبی برخوردار است.
کلید واژگان: الگوی کشت, بهینه سازی, پویایی سیستم, محیط زیست, مدل سازیOne of the strategies for agricultural development is the optimal use of irrigation and drainage networks, which will lead to higher productivity and environmental protection. The present study used the system dynamics approach to develop a model for simulating the cultivated area of the Shahid Chamran irrigation and drainage network located in Khuzestan province by considering environmental issues. Limit test and sensitivity analysis were used for model validation. The results showed the proper performance of the model and the logical relationship between its parameters. Also, the cropping pattern of the network was determined in two modes of non-stepwise and stepwise changes to determine the optimal cultivated area of the Shahid Chamran network with environmental objectives and minimize the amount of salt from drains. The results showed that the amount of optimized output salt from the network has decreased in both non-stepwise and stepwise changes compared to the existing situation in the region. The total output salt in the current situation, from 2013 to 2017, was obtained at 2799, 2649, 2749, 2298, and 2004 tons.day-1, respectively, in the stepwise changes, are 2739, 2546, 2644, 2223, and 1952 tons.day-1, and finally, in the non-stepwise changes, are 2363, 2309, 2481, 2151, and 1912 tons.day-1. The results showed that the non-stepwise changes due to considered limitations have been more successful in reducing output salt than the stepwise changes. The analysis of the results showed the model's success in optimizing and achieving the desired goals. The results showed that the present model has good accuracy in simulating and optimizing the irrigation network, cropping pattern, and defining other scenarios.
Keywords: Cropping pattern, Optimization, System dynamics, Environment, Modeling -
نشریه علوم آب و خاک (علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی)، سال بیست و ششم شماره 1 (پیاپی 99، بهار 1401)، صص 161 -176
در تحقیق حاضر به کمک روش تحلیل پویایی سیستم مدلی بسط داده شد تا بتواند سودآوری کشت محصولات زراعی شبکه آبیاری و زهکشی جفیر (ایثارگران) واقع در استان خوزستان را شبیه سازی و بهینه سازی نماید. به منظور اعتباریابی نتایج شبیه سازی نسبت منفعت به هزینه، از شاخص های آماری مجذور میانگین مربعات خطا (RMSE)، خطای استاندارد (SE)، میانگین خطای اریبی (MBE) و ضریب تبیین (R2) استفاده و مقادیر آنها به ترتیب 0/25، 0/19، 0/005- و 0/96 بدست آمد. سپس به منظور تعیین سطح زیر کشت بهینه محصولات زراعی شبکه، با هدف افزایش سودآوری کشت محصولات، الگوی کشت محصولات این شبکه در دو حالت غیر پلکانی و پلکانی در سال های زراعی 1392 الی 1396 تعیین شد. در حالت غیر پلکانی سطح زیر کشت هر محصول زراعی در شبکه از صفر تا 2 برابر وضع موجود تغییر یافت و در حالت پلکانی با توجه به شرایط اجتماعی و فرهنگی ساکنین منطقه، این تغییر به آرامی و در هر سال به میزان 10 درصد وضع موجود بوده است. آنالیز نتایج نشان دهنده موفقیت مدل در بهینه سازی و دست یابی به اهداف مورد نظر داشت و مجموع نسبت منفعت به هزینه در همه سال ها در هر دو حالت پلکانی و غیر پلکانی افزایش یافت. به عنوان نمونه در سال 1396 نسبت به 1395، هزینه های تولید به اندازه 7/1 درصد کاهش و قیمت فروش به اندازه 5/8 درصد افزایش داشت و باعث افزایش میزان منفعت به هزینه در سال 1396 نسبت به سال ماقبل آن شد. نتایج نشان داد مدل حاضر در شبیه سازی و بهینه سازی شبکه آبیاری، الگوی کشت آن و تعریف سایر سناریوها از دقت خوبی برخوردار است.
کلید واژگان: الگوی کشت, سودآوری اقتصادی, عملکرد محصول, مدل سازی, نرم افزار VENSIMIn the present study, a model was developed using a system dynamics approach to simulate and optimize the profitability of crops of the Jofeyr (Isargaran) Irrigation and Drainage Network located in Khuzestan Province. To validate the results, the statistical indicators of root mean square error (RMSE), standard error (SE), mean biased error (MBE), and determination coefficient (R2) were used. To validate the simulation results of the benefit-cost ratio, the values of these indicators were obtained 0.25, 0.19, 0.005, and 0.96, respectively. Then, to determine the optimal cultivated area of the network and increase the profitability, the cropping pattern was determined both non-stepwise and stepwise in 2013 to 2017 cropping years. In the non-stepwise, the cultivated area of each crop changed from zero to 2 times of current situation. In stepwise, due to social and cultural conditions of inhabitants, this change was slow and 10% of the current situation every year. The analysis of the results showed the success of the model in optimizing and achieving the desired goals and the total benefit-cost ratio increased in all years both non-stepwise and stepwise. For example, in 2017 compared to 2016, production costs decreased by 7.1 percent and sales prices increased by 5.8 percent, and increased the benefit-cost in 2017 compared to the previous year. The results showed that the present model has good accuracy in simulating and optimizing the irrigation network, its cropping pattern, and defining other scenarios.
Keywords: Cropping pattern, Economic profitability, Crop yield, Modeling, VENSIM software -
با توجه به بحران آلودگی هوا و افزایش گازهای گلخانه ای، استانداردهای آلایندگی به مرور سختگیرانهتر می شوند و از طرفی کاهش مصرف سوخت های تجدیدناپذیر از اهداف اصلی صنایع خودروسازی در جهان به حساب می آید. یکی از پاسخ ها به این مساله، استفاده از پیشران برقی در کنار پیشران احتراق داخلی است. در سال های اخیر خودروهای دونیرو برقی (HEV) با طراحی های متفاوت روانه بازار شده اند. در این بین با توجه به محدودیت ها و هزینه گرانی که این خودرو ها با آن مواجهاند، پیشران های نیم دونیرو (MHEV) از انتخاب های اصلی خودروسازان محسوب می گردند. دلیل این انتخاب، تاثیرگذاری مقبول نسبت به هزینه ارزان آن، به سبب تغییرات کم در قوای محرکه تک نیرو و قطعات، به همراه قابلیت اطمینان آن است. این پژوهش به بررسی کاهش مصرف سوخت به سبب پیاده سازی سامانه نیم دونیرو 48 ولت در یک خودرو تک نیرو با پیشران احتراق داخلی میپردازد. به همین منظور، الگو کامل خودرو تک نیرو و نیم دونیرو با استفاده از بسته نرمافزاری GT-SUITE شبیه سازی شد و مصرف سوخت طی دو چرخه رانندگی NEDC و WLTC مورد مطالعه قرار گرفت. براساس نتایج، استفاده از سامانه نیمدونیرو باعث کاهش مصرف سوخت 5% و 9% به ترتیب در دو چرخه WLTC و NEDC شده است. با همکاری خودروسازان و کسب مشخصات کامل خودرو، میتوان ارزیابی دقیقتری از عملکرد خودرو بدست آورد. همچنین میتوان با بهینهسازی روش مهار، بازده مصرف سوخت را افزایش داد.
کلید واژگان: مصرف سوخت, موتور احتراق داخلی, خودروی نیم دونیرو, هیبریدDue to the air pollution crisis and increase in greenhouse gases, emission standards are getting tougher gradually. In the other hand reducing the consumption of nonrenewable resources is one of the main goals of the automotive industries in the world. Using electric propulsion along with internal combustion engine is one of the answers. Different designs of Hybrid Electric Vehicles (HEV) have been represented in recent years. Considering the limitations and cost of these vehicles, mild hybrid technology is one of the main choices of manufacturers. These vehicles can be a cost effective choice due to low variation in propulsion system and components, along with its reliability. This paper discusses the reduction of fuel consumption caused by implementing a 48V mild hybrid system in a conventional vehicle. A complete internal combustion engine (ICE) powered vehicle model, is simulated through the GT-SUITE software and fuel consumption during the NEDC & WLTC driving cycles is studied. Based on results, mild hybrid system provides respectively 5% & 9% better fuel economy in WLTC & NEDC driving cycles.
Keywords: Mild Hybrid, BISG, Internal Combustion Engine, Fuel Consumption, GT-SUITE -
Nowadays, the use of small vehicles is spreading among urban areas and one sort of these vehicles are three-wheeled vehicles (TWVs) which can be competitive with four-wheeled urban vehicles (FWVs) in aspects such as smallness, simple manufacturing, and low tire rolling resistance, fuel consumption and so on. The most critical instability associated with TWVs is the roll over. In this paper a tilt control mechanism has been modeled which can reduce the danger of roll over by leaning the vehicle towards the turning center in order to decrease the amount of lateral load transfer (LLT), and by doing so, system combines the dynamical abilities of a passenger car with a motorcycle. A 3 degree of freedom vehicle model is simulated at constant speed in MATLAB-Simulink environment and a fuzzy algorithm is developed to control such a non-linear system with appropriate tilting torque. Results are interpreted in presence and absence of controller with different longitudinal speeds and steering inputs the results are also compared to behavior of a similar FWV and this is concluded that the tilt control system could countervail deficiencies of the TWV compared to the FWV.
Keywords: Three-Wheeled Vehicle, Tilt Mechanism, Roll Over, Fuzzy Control, Vehicle Dynamics, Simulation -
به منظور بررسی اثر باکتری های افزاینده رشد و کود شیمیایی بر عملکرد و اجزای عملکرد ارقام گندم دوروم، آزمایشی به صورت اسپلیت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دهلران، استان ایلام در سال زراعی 90-1389 اجرا شد. عوامل آزمایشی شامل سه رقم گندم دوروم (یاواروس، کرخه و سیمره)،کود شیمیایی نیتروژن (کود اوره) در 3 سطح (40، 80 و 120 کیلوگرم در هکتار) و کود زیستی در 3 سطح (عدم تلقیح، تلقیح با ازتوباکترکروکوم Azotobacter chroococcum و آزسپریلیوم برازیلنس Azospirillum brasilense بودند. نتایج نشان داد که بین ارقام مورد استفاده از نظر صفات مورد مطالعه اختلاف معنی داری وجود داشت. رقم یاواروس دارای بیشترین ارتفاع بوته، وزن هزار دانه و عملکرد بیولوژیک بود. بین سطوح مختلف کود شیمیایی نیتروژن نیز اختلاف معنی داری مشاهده شد. بیشترین ارتفاع بوته، وزن هزار دانه، عملکرد بیولوژیک و پروتئین دانه در سطوح کودی 120 کیلوگرم در هکتار نیتروژن به دست آمد. کودهای زیستی بر صفات اندازه گیری شده تاثیر معنی داری داشت. بیشترین ارتفاع بوته، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، تعداد سنبله در متر مربع و عملکرد دانه در تیمارهای عدم تلقیح و تلقیح با کودهای زیستی به دست آمد. اثر متقابل رقم در کود شیمیایی نیتروژن بر ارتفاع بوته، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، تعداد سنبله در متر مربع و عملکرد دانه معنی دار شد. بیشترین عملکرد دانه در رقم یاوارس و 120 کیلوگرم کود نیتروژن و کمترین عملکرد دانه نیز در تیمار رقم سیمره و 40 کیلوگرم کود نیتروژن در هکتار حاصل شد. اثر متقابل رقم در کود زیستی تنها بر شاخص برداشت معنی دار شد. اثر متقابل کود شیمیایی در کودهای زیستی بر تعداد دانه در سنبله، تعداد سنبله در متر مربع و عملکرد دانه معنی دار شد. اثر متقابل سه گانه رقم با کود شیمیایی و کود زیستی نیز تنها بر عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک معنی دار گردید. بیشترین عملکرد دانه در رقم یاوارس و 120 کیلوگرم کود نیتروژن و تلقیح با آزسپریلیوم و کمترین عملکرد دانه در رقم سیمره با 40 کیلوگرم کود نیتروژن در هکتار و عدم تلقیح مشاهده شد.
کلید واژگان: اجزای عملکرد دانه, کود زیستی, گندم, عملکردTo study the effect of plant growth promoting bacteria (PGPR) and mineral nitrogen fertilizer on yield and yield components of three durum wheat cultivars, an experiment was conducted as a split factorial based on randomized complete block design with three replications in Dehloran Research Station in Ilam, Iran in 2011-2012 cropping season. Experimental factors consisted of durum wheat (Yavaroosm, Kharkheh and Simareh) was assigned to main plot and nitrogen fertilizers at 3 levels (40, 80 and 120 kg.ha-1) and bio-fertilizer (non-inoculation, inoculating with Azotobacter chroococcum, Azospirillum brasilense) to sub plot. Results of analysis of variance showed that among cultivars studied there were significantly differences at traits under study. Yavaroos had the highest plant height, 1000- grain weight, and biological yield. The highest plant height, 1000- grain weight, biological yield and protein content was obtained by application of 120 kg/ha nitrogen fertilizer, but there were not different effect between 80 and 120 kg/ha nitrogen fertilizer. Traits under study were affected by using bio-fertilizer. The highest plant height, number grain per spike, 1000- grain weight, grain yield were obtained from inoculation plants with bio-fertilizer. The effect of cultivar by nitrogen chemical fertilizer interaction had significant effect on plant height, number of grain per spike, 1000-grain weight, and spike per meter squared and grain yield. The highest grain yield was obtained from Yavaroos using 120 kg/ha and the lowest grain was observed from Simareh cultivar and 40 kg/ha. Interaction effect of cultivar and bio- fertilizer had significant effect on harvest index only. Nitrogen fertilizer by bio- fertilizer interaction had significant effect on only grain yield, spike/m-2 and grain yield. The highest grain yield was obtained from Yavaroos cultivar when it were inoculation with Azospirillum 120 kg/ha and the lowest grain yield observed Simareh cultivar when it was treated with 40 kg/ha.
Keywords: Bio, fertlizer, Durum wheat, Grain yield, yield components -
در این مقاله، آشکارسازی چهره توسط پردازش تصویر در تصاویر رنگی ثابت بررسی شده است. کشف چهره در تصویر، به عنوان یک مرحله اساسی در کاربرد هایی است که برای دستیابی به اهداف خود، از ویژگی چهره بهره می برند. یکی از روش های موثرکه در طی سال های اخیر مطرح شده است، کشف چهره با استفاده از ویژگی رنگ پوست است. در این مقاله آشکارسازی چهره با استفاده از روش ترکیبی انطباق قالب، تبدیلات فضای رنگ و بر اساس فیلتر رنگ مدل گوسی پیشنهاد شده، ارائه می گردد. نتایج شبیه سازی بر روی بانک تصاویر ایجاد شده، نشان می دهد که روش فوق نه تنها دارای خطای مثبت و منفی پایینی است، بلکه در مقابل نویز نیز از مقاومت بالایی برخوردار می باشد.
In this article a recommended method is introduced for face recognition in colored images, based on combination of template matching, conversions of color filter. In this method, firstly based on the recommended Gaussian filter, skin points of image based on a cluster including all the elements of skin are determined and by extraction of color elements, the standard of skin color separation is determined. Then the linked areas similar to skin color that are separated from different parts of image are introduced as recognized face by template matching and based on a model. The results of simulation on an induced images bank show that the above mentioned method has not only a low positive and negative mean error but also a high resistance against noise.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.