s. omidi
-
سامانه های ریزسیال، سیستم هایی هستند که در آن ها مقادیر بسیار کم سیال به وسیله کانال هایی در ابعاد میکرومتر کنترل می شود. در این پژوهش، کارکرد یک سامانه ریزسیال برای جداسازی اسپرم های متحرک با شبیه سازی به وسیله روش دینامیک سیالات محاسباتی و استفاده از ماژول جریان دوفازی، بررسی شده است. این تراشه، دارای سه کانال ورودی و سه کانال خروجی است که در این هندسه، عرض کانال اصلی در انتهای کانال نسبت به ابتدای آن افزایش یافته است. در ادامه، برای بهبود بازدهی تراشه، عرض کانال جمع آوری بافر تغییر داده شده است تا از هدررفت بافر حاوی اسپرم های متحرک جلوگیری شود و بازدهی جداسازی افزایش یابد. مشاهده شده است که با 4 برابرکردن عرض کانال خروجی بافر نسبت به عرض کانال های ورودی، حجم بافر در کانال خروجی نمونه به 1 درصد کاهش پیدا می کند و این طرح به عنوان طرح مناسب برای جداسازی اسپرم های متحرک انتخاب شده است.کلید واژگان: ریزسیال, ناباروری, اسپرم های متحرک, شبیه سازی, جریان دوفازیNowadays, infertility is one of the significant concerns of the World Health Organization (WHO), contributing to a large portion of its annual expenditure. Recent studies reveal that approximately 15% of couples worldwide (more than 50 million couples) encounter infertility problems that are caused by defects in the male or female fertility factors. Although medical advancements have successfully helped a lot of couples with their infertility by assisted reproductive technologies (ART), sperm selection, a crucial stage in ART, has remained challenging. Microfluidic devices are systems that control the movement of minute amounts of fluid using channels in micrometer dimensions, which have a wide range of applications, especially in medicine. This technology can help to enhancethe quality of sorted sperm and be applied to boost our knowledge of sperm behavior and effects of different sperm selection mechanisms within the ART. Here, the efficiency of a microfluidic device having an application in the separation of motile sperm was studied using computational fluid dynamics method and its two-phase-flow module. Laminar flow and Level-set modules were used in this simulation. The mentioned device has three input and three output channels, two channels for sample media and one for buffer. Furthermore, it has a main separation channel, which width becomes wider gradually from the beginning to the end. Thus, output channels have wider width. After simulation, the results were validated using the results of previous experimental and simulation works in this matter. Afterward, to increase the device’s efficiency, the width of the output channel used for the buffer is being altered which prevents the wasting of the motile sperm in buffer. Simulation has shown that increasing the buffer output’s width by 4 times of input fluids channel’s width would cause decreasing the volume fraction of buffer in sample’s outlet to 1%. Therefore, this geometry is presented as the appropriate geometry for separation of motile sperm. In further studies, it is suggested that the last device be manufactured and studied to be validated its efficiency by experiment.Keywords: Microfluidics, Infertility, Motile Sperm, Simulation, Two-Phase Flow
-
زمینه و هدف
منابع آب اغلب در معرض آلاینده های مرتبط با فرآیند دفع پسماندهای شهری قرار دارند. این مطالعه با هدف تعیین کیفیت منابع آب اطراف محل دفن پسماندهای شهر لنگرود در سال 1400 انجام گرفت.
روش کاردر این مطالعه مقطعی، 2 چشمه در بالادست و 2 منبع آب (چاه و چشمه) در پایین دست محل دفن پسماند و یک رودخانه (با 2 ایستگاه نمونه برداری) نزدیک محل دفن، به عنوان منابع آب مورد مطالعه انتخاب شد. نمونه برداری و آنالیز پارامترهای فیزیکی (دما، کدورت و TSS)، شیمیایی (pH، EC، TDS، BOD5، COD، نیترات، سولفات و فلزات سنگین) و میکروبی (کلیفرم و E.coli) کیفیت آب و نمونه های خاک منطقه با روشهای استاندارد انجام گرفت. داده ها از طریق مقایسه با استانداردهای ایران، شاخص های شولر و ویلکوکس، تجزیه و تحلیل شد.
یافته هادر همه نمونه های آب، کدورت بیشتر از حد مطلوب و غلظت تمام پارامترهای شیمیایی کمتر از حداکثر مجاز تعیین شده در استاندارد ایران جهت شرب و آبیاری بود. در چاه پایین دست محل دفن، مجموع نسبت غلظت نیتریت و نیترات اندازه گیری شده به مقادیر توصیه شده در آب آشامیدنی، تقریبا 4 برابر استاندارد ایران بود. تعداد کلیفرم و E.coli در همه منابع آب، بیشتر از حد مجاز استاندارد ایران جهت شرب بود. کیفیت همه نمونه های آب بر اساس دیاگرام شولر (آشامیدن) در رده قابل قبول تا خوب و از لحاظ شاخص ویلکوکس، به غیر از رودخانه پایین دست محل دفن، در رده کمی شور بوده و برای کشاورزی نسبتا مناسب بود.
نتیجه گیریکیفیت منابع آب بالادست و پایین دست محل دفن پسماندهای شهری لنگرود، تفاوت زیادی با هم نداشت وکیفیت آب رودخانه پایین دست محل دفن در رده شور و با تمهیدات لازم (زهکشی)، برای کشاورزی، مناسب بود.
کلید واژگان: منابع آب, شیرابه, محل دفن پسماند شهری, لنگرود, ایرانJournal of Health, Volume:14 Issue: 3, 2023, PP 311 -320Background & objectivesWater resources are often exposed to pollutants related to urban waste disposal. This study aimed to determine the quality of water sources around the landfill of Langrod City in 2021.
MethodologyThis cross-sectional study selected two springs upstream, two water sources (well and spring) downstream of the landfill site, and a river (with two sampling stations) near the landfill site as the studied water sources. Sampling and analysis of physical (temperature, turbidity and TSS), chemical (pH, EC, TDS, BOD5, COD, nitrate, sulfate and heavy metals) and microbial (coliform and E.coli) parameters of water quality and soil samples of the region with Standard methods were performed. The data were analyzed by comparison with Iranian standards, Schuler and Wilcox indices.
ResultsIn all water samples, the turbidity was more than the desired level, and the concentration of all chemical parameters was lower than MCL in the Iranian standard for drinking and irrigation. In the downstream well of the landfill, the total concentration of nitrite and nitrate measured compared to the recommended values in drinking water was almost four times the Iranian standard. The number of coliform and E. coli in all water sources was higher than the permissible limit of Iran's standard for drinking. The quality of all water samples, based on the Schuler diagram (drinking), was acceptable to good, and according to the Wilcox index, except for the downstream river of the landfill, they were in the medium salty category and were relatively suitable for agriculture.
ConclusionThe quality of water sources upstream and downstream of the Langrod urban waste landfill site was similar, and the water quality of the river downstream of the landfill was high salty and suitable for agriculture with the necessary considerations (drainage).
Keywords: Water Resources, Leachate, Municipal Solid Waste Landfill, Langarud, Iran -
در این تحقیق بر مبنای هندسه فرکتال و مدل لوله های موئین خاک، تابع هدایت هیدرولیکی خاک مدل سازی شد. مدل پیشنهادی تابعی از قطر منافذ، طول ظاهری مسیر جریان، بعد فرکتالی منفذ و بعد فرکتالی لوله های موئین معوج می باشد. در این تحقیق روابط مربوط به محاسبه بعد فرکتالی منفذ و بعد فرکتالی لوله موئین معوج برای جریان غیراشباع به عنوان تابعی از میزان رطوبت خاک ارائه شده است. از مزایای این مدل نداشتن ثابت تجربی است. برای محاسبه قطر منافذ خاک از مدل منحنی مشخصه رطوبتی ون گنوختن استفاده شد. به منظور ارزیابی مدل ارائه شده از اطلاعات مربوط به 40 نمونه خاک با 11 بافت مختلف در محدوده ی شن، لوم و رس از بانک خاک UNSODA استفاده شد. نتایج ارزیابی (RMSE بین 9-E3/1 تا 5-E2/6، GMER بین 006/0 تا 13/3 و GSDER بین 998/0 تا 48/8) [A1] بیانگر انطباق خوب تابع هدایت هیدرولیکی خاک مدل شده براساس فرکتال با مقادیر گزارش شده هدایت هیدرولیکی خاک بود.
کلید واژگان: بانک خاک UNSODA, بعد فرکتالی لوله موئین معوج, بعد فرکتالی منفذIn this study, soil hydraulic conductivity function was modeled based on fractal geometry and capillary tube models. The proposed model is expressed as a function of the pore diameter, apparent flow path length, pore fractal dimension and tortuosity fractal dimension. In this study, the relationships concerning calculation of the pore fractal dimension and tortuosity fractal dimension for unsaturated flow was presented as a function of the soil water content. The advantage of this model is lack of empirical constants. Van Genuchten soil water retention curve was used to calculate the pore diameters. In this research, the model was evaluated by using 40 soil samples with 11 different soil textures covering sandy, loam, and clay from the UNSODA database. Results of comparison of unsaturated hydraulic conductivity estimated with fractal model presented in this study and the reported amounts of Van Genuchten model showed that the root mean square error (RMSE) of van Genuchten model was less than the fractal model, while the ratio of geometric mean error (GME) and standard deviation error of fractal geometry model was less than the van Genuchten model. Van Genuchten model had the highest coefficients of variation, with the exception of RMSE parameters. In terms of GMER and GSDER, fractal model was more reliable than the van Genuchten model.
Keywords: Soil database UNSODA, Pore fractal dimension, Tortuosity fractal dimension -
در این تحقیق اثر عصاره کدو تنبل (Cucurbita pepo) وβ17 استرادیول (E2) برروی محور HPG در جنس نر ماهی گورامی سه خال مورد ارزیابی قرار گرفت.هدف از انجام این پژوهش، بررسی تاثیر عصاره کدو تنبل بر سطوح هورمونهای جنسی و نیزبررسی تغییرات بافت کبد بود.بدین منظور100 قطعه ماهی نر نابالغ با میانگین وزنی 5/0±5/2 گرم در 10 گروه تیمار مورد ارزیابی قرار گرفتند.ماهیان در گروههای مختلف تحت تیمار، با عصاره تخم کدو تنبل وE2 بطور جداگانه (10،20، 30و50میلی گرم در هرکیلوگرم وزن ماهی) و نیز دو گروه به عنوان کنترل در نظر گرفته شد.کنترل 1 دریافت کننده 20 میکرولیترمتا نول و کنترل 2 بدون تزریق بودند.20 روز پس از پایان آزمایش ماهیان تشریح شدند. هورمونهای استرادیول و تستوسترون و همچنین یون Ca+2 مورد ارزیابی قرار گرفت.بررسی حاصل از مقایسه سطح هورمونهای استرادیول و تستوسترون و همچنین یون Ca+2 اختلاف معنیداری را در تیمارهای I و II با، تستوسترون (1/1)، استرادیول (0/83)، یون Ca+2 (73/19)، تیمارIII با تستوسترون (34/1)، استرادیول (396/1)، یون Ca+2(65/20)، تیمار IV با تستوسترون (8/1)، استرادیول (682/1)، یون Ca+2 (86/22)، تیمار v باتستوسترون (88/0)، استرادیول (55/2)، یون Ca+2 (43/24)،تیمارVI با، تستوسترون (91/0)، استرادیول (54/3)، یون Ca+2 (15/27)،تیمارVII با،تستوسترون (97/0)، استرادیول (41/4)،یون Ca+2 (80/30)، تیمار VIII با تستوسترون (08/1)،استرادیول (45/6)، یون Ca+2 (32/35) که به ترتیب دریافت کننده دوزهای 10،20،30 و50 میلی گرم در هر کیلوگرم عصاره تخم کدو تنبل و 10،20، 30و50 میلی گرم در هر کیلوگرم E2 بودند. در مقایسه با گروه شاهد، تستوسترون (78/0)، استرادیول (52/0)، یون Ca+2 (46/16)اختلاف معنیداری نشان داد. (05/0>P). نتایج حاکی از تاثیر گذاری بیشتر تیمارVI وVIII بر سطح هورمونهای تستوسترون و استرادیول و همچنین یون Ca+2 در مقایسه با سایر تیمارها و نیز تیمار کنترل در ماهی گورامی سه خال نر بود. به طور کلی میتوان نتیجه گرفت که عصاره کدوتنبل احتمالا میتواند سبب القای رسیدگی جنسی در جنس مذکرگردد.
کلید واژگان: عصاره تخم کدو تنبل, E ماهی گورامی سه خالThe effect of Cucurbita pepo extract and 17β-estradiol(E2) on HPG axis was investigated in male Three spot gourami. The purpose of this research was evaluated effect of Cucurbita pepo on sex steroids level and measurement of blood calcium and also changes of liver tissue. Therefore, 100specimen of immature male fish with mean weight (2.5±0.5g) were evaluated in 10 treatments. The fishes in different groups were treated with Cucurbita pepo extract and the E2 separately. (10, 20, 30,50mg/Kg body weight).There was two groups as controls. Control I received 20µL methanol and control II was intact. After 20 days experimental, fishes were dissected. To measure the steroid hormones and calcium ion, tissue fluids were separated and the level of estradiol, testosterone and calcium ion analyzed. Results showed that level of sex steroid and Ca+2,for Cucurbita pepo extract in treatments I and II were 1.1,0.83,19.73 , for treatment III were 1.34,1.4,20.65 , for treatment IV were 1.8,1.68,22.86 and level of sex steroid and Ca+2, for (E2) in treatment V were 0.88,2.55,24.43and VI treatment was 0.91,3.54,27.15 and for treatment VII were 0.97,4.41,30.80, for treatment VIII were 1.08,6.45,35.32 in comparison with control group(0.78,0.52,16.46)that were significant (P<0.05). These results showed that treatments IV and VIII were more affected by level steroids and Ca +2 ions in male Three spot gourami. The overall conclusion is that extract of Cucurbita pepo could possibly induce sexual maturity in male Three spot gourami.
Keywords: Cucurbita Pepo, E2, three spot gourami -
شناسایی نشانگرهای ریزماهواره پیوسته با مکان های ژنی کمی برای مقاومت به بلایت فوزاریومی سنبله در گندمنشریه علوم آب و خاک (علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی)، سال سیزدهم شماره 1 (پیاپی 47، بهار 1388)، صص 669 -676
بلایت فوزاریومی سنبله یکی از بیماری های مخرب گندم است که باعث کاهش عملکرد و کیفیت دانه می شود. کاشت ارقام مقاوم یک روش موثر، اقتصادی و سالم از نظر زیست محیطی برای کنترل این بیماری است. یک مکان ژنی کمی (QTL) برای مقاومت به بلایت فوزاریومی سنبله با عنوان Qfhs.ndsu-3BS در رقم مقاوم Sumai 3 شناسایی و توسط محققین مختلف تایید شده است. رقم مقاوم Sumai 3 با رقم حساس فلات تلاقی داده شد. سه نشانگر ریزماهواره Xgwm 533، Xgwm 493، Xgwm 389 پیوسته با Qfhs.ndsu-3BS برای گزینش به کمک نشانگر در نسل های BC1 و BC2 مورد استفاده قرار گرفتند و خودباروری BC3 یک نسل ادامه یافت. احتمال پیوستگی بین نشانگرها و Qfhs.ndsu-3BS با استفاده از تابع احتمال دو جمله ای محاسبه گردید. با این فرض که تعداد دفعات مشاهده آلل نشانگر مشابه والد دهنده با Qfhs.ndsu-3BS در یک جمعیت، تابعی از فاصله بین آنها و تعداد تلاقی های برگشتی یا خودباروری برای ایجاد جمعیت است. پیوستگی مکان ژنی ریزماهواره Xgwm 493 با Qfhs.ndsu-3BS معنی دار بود.
کلید واژگان: گندم, بلایت فوزاریومی سنبله, نشانگرهای ریزماهواره, مکان های ژنی کم, ی (QTL)Fusarium head blight (FHB) is one of the most destructive diseases of wheat causing significant reduction in grain yield and quality. Development of resistant varieties is an effective, economical and enviromentally safe way to control FHB disease. A major QTL (quantitative trait locus) for Fusarium head blight resistance, Qfhs.ndsu-3BS, derived from cv. Sumai 3, has been identified and verified by several research groups via molecular marker analysis. The resistant cv. Sumai 3 was crossed to susceptible cv. Falat, then three backcrosses were followed by one self-fertilization. Three simple sequence repeat (SSR) markers, Xgwm 389, Xgwm493, Xgwm533, were used for marker assisted selection (MAS) in BC1 and BC2 generations.The probability of linkage between markers and Qfhs.ndsu-3BS was calculated using a binomial probability function based on the assumption that a molecular marker at a specific distance from Qfhs.ndsu-3BS in the population would carry the donor-parent allel as a function of the distance between marker and QTL and the number of backcrosses/selfs used in deriving the population. Microsatelite locus Xgwm 493 was significantly associated with Qfhs.ndsu-3BS.
Keywords: Wheat, Fusarium head blight, Microsatelite markers, Quantitative trait loci(QTL)
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.